.
#وداع_با_محرم_صفر
#امام_زمان
– جواد پرچمی
از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده
روزم به شام قربت و غم تیره تر شده
آزرده گشت خاطرت از کرده های من
آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده
تنها خودت برای ظهورت دعا کنی
وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده
از شام هجر یار بسی توشه می برد
آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده
بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من
حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده
رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی
حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده
بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا
حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده
یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است
یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده
باید که بعد از این به غم مادرت گریست
فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده
از شعله های پشتِ در خانه ی علی است
گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده
آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند
لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
#حضرت_محمد
.__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن_مجتبی
اونقده دلم میخواد امام حسن
بیام و میون صحنت بشینم
بگیرم روضه تو ایوون طلات
حرم و من پره زائر ببینم
دوست دارم بیام برا کبوترا
واسه نذرم آقا گندم ببرم
واسه ی تبرک از سقا خونه
یه کمی آب واسه مردم ببرم
کنار پنجره فولاد شما
حاجتو با اشک جاری بگیرم
دست رو سینه رو به گنبدت آقا
چند تا عکس یادگاری بگیرم
اونقده دلم میخواد تو حرمت
ببینم خیل عظیم زائرات
تو طواف حرمت یکی بگه
واسه ی ظهور مهدی صلوات
اونقده دلم میخواد تو حرمت
زائراتون همه محترم بشن
غذای حضرتی سهمشون بشه
مهمون تو شاه با کرم بشن
اونقده دلم میخواد یه روز بیاد
که بگن بهم میای کارگری
هر هنرمندی بیاد تو حرمت
خلق کنه اونجا براتو اثری
کی میگه اینا خیاله واسه ما
دل شیعه ها با این چیزا خوشه
صحن و ایوون طلا توی خیال
با ظهور مهدی واقعی میشه
شاعر:علی اکبر غلامپور
...__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن_مجتبی_ع
#مناجات
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت
تا اینکه برد نام حسن(ع) را، دعا گرفت!
بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم
عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت
هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟
با ذکر یا حسن(ع)، سفر کربلا گرفت!
با دیدن مزار غریبت دلم شکست
در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت
یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم
این هدیه را ز دست کریم شما گرفت
روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم...
باید تمام صحن حسن(ع) را طلا گرفت
شاعر: محسن زعفرانیه
.....__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_زمان
#رحلت_رسول_اکرم
با موضوع شهادت پیامبر صلوات الله علیه و آله وسلم
خورشید عصر ،منجی عالم ظهور کن
تنها دلیل خلقت آدم ظهور کن
دیگر نمانده صبر و قراری به سینه ها
هجرت شده ست درد دمادم ظهور کن
در قلب شیعیان، همه دم در فراق تو
برپا شده ست مجلس ماتم ظهور کن
آخر امام، منتقم آل فاطمه
نور دل رسول مکرّم ظهور کن
وقت عزای جدّ غریب تو مصطفاست
صاحب عزای حضرت خاتم ظهور کن
زخم جبین جدّ تو تازه ست العجل
بر زخم او دوایی و مرهم ظهور کن
او رفت و اشک فاطمه اش شد همیشگی
شد قامتش ز داغ پدر خم ظهور کن
او رفت و بعد او رخ یاسش کبود شد
در کوچه خورد سیلی محکم ظهور کن
روز دوشنبه، کوچه و بغض چهل نفر
شد مبدأ جفای محرم ظهور کن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#رسول_الله #حضرت_محمد
.....__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن_مجتبی_ع
مولانا حسن بن علی مدد
صبح ازل طلوعش باطلعت حسن بود
"و الشمس و ضحها" در صورت حسن بود
یک ذره خاک او ماند مارا درست کردند
گویا که خلفت ما از خلقت حسن بود
بابا همیشه میگفت دیدی خدا کریم است؟!
نانی که خوردی امشب از برکت حسن بود
هرجا حسین قدم زد دنبال مجتبی بود
شخصا حسین محو شخصیت حسن بود
با دوستان مروت با دشمنان مروت
این خُلق در یکی بود او حضرت حسن بود!
یک گوشه چشم کرد و شش گوشه را بنا کرد
کرببلا محیطش تا تربت حسن بود
صد سال اشک آدم یک گریه ی شبش بود
صدسال صبر ایوب یک ساعت حسن بود
در خانه جعده بود و در کوچه هم مغیره..
پس کی خدا دراین شهر هم صحبت حسن بود؟!
در کوچه پیش رویش کشتند مادرش را
فریاد ازین زمانه! این قسمت حسن بود!
#سیدپوریا_هاشمی ✍
#امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
.......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن_مجتبی_ع
مُردم آنروز که حق در برم افتاد زمین
دلم افتاد زمین، دلبرم افتاد زمین
مرگِ من در وسطِ کوچه همانروز رسید
که مسیحا دمِ احیاگرم افتاد زمین
آه دل شلعۀ جانسوز شد و بالا رفت
اشکِ خونین ز دو چشمِ ترم افتاد زمین
آسمان تیره و تار است و عجب غوغایی است
ماه خونین شده و اخترم افتاد زمین
از زمین نالۀ جانسوز شنیدم یا ربّ
آسمان گشت به دور سرم افتاد زمین
دست بیداد خزان آمده بر صورتِ باغ
وایِ من شاخۀ نیلوفرم افتاد زمین
گوییا روح الامین آیۀ غم جاری کرد
تا که این آینۀ کوثرم افتاد زمین
قد که تا شد پرِ آن چادر خاکی پیچید
هر قدم از پی آن مادرم افتاد زمین
خم شدم تا گره چادر او باز کنم
ناگهان پیش قدومش سرم افتاد زمین
هر قدم اشک فرود آمده و همره آن
بغض پنهان شده در حنجرم افتاد زمین
دست نامرد چنان زد که همه باور من
پیش این دیدۀ ناباورم افتاد زمین
کوچه شد سعی و صفاهم شده غمخانۀ ما
هر قدم حروله را هاجرم افتاد زمین
زمزم و رُکن و منا زمزمه دارند زغم
تا که آیینۀ بیت الحرم افتاد زمین
تا درِ خانه گشودند به آن روی کبود
پدرم ناله زد و خواهرم افتاد زمین
بارها در وسط خانۀ خود میدیدم
پاره های جگر مضطرم افتاد زمین
#مجتبی_تاجیک ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله
#حضرت_محمد
مُسمّط مثلّث شهادت حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم
اُمیدِ اوّل و آخر رسولِ رحمت و نور
قرارِ حیدر و کوثر اُصولِ شور و شعور
نشانِ لطفِ شما در قبول کردنِ مور
قسم به گنبدِ خضرایِ بینظیرِ شما
نیامده نمیآید کسی نظیرِ شما
به رویِ دوشِ شما پرچمِ محبّت بود
عدویِ واقعیات جهلِ خَلق و غفلت بود
پیمبری که همیشه به فکرِ اُمّت بود
عجب ندارد اگر فکرِ حالِ ما کرده
تب آمده طرفَش یادِ کربلا کرده
حسین از من وُ من از حسینم اِی مردم
خیالتان نرود سمتِ مُلکِ ری مردم
خیالمان نرود سویِ بَزمِ مِی مردم
اگر به فاطمه سیلی زدید غم حتمیست
اِسارت حرم و نالهیِ عَلم حتمیست
اگر درِ حرمَش سوخت خیمه میسوزد
از این سقیفه بدی کوفه که میآموزد
به سویِ آلِ نبی چشمِ هیز میدوزد
اگر شکسته شود پهلویِ گلم حتماً
به گوشِ دخترکی چنگ میزند دشمن
به خونِ محسن و شش ماههیِ ربابه قسم
بریده مثل حرم میشود خدا نفسم
اگر به روضهیِ گودال و بزمِ مِی برسم
دوباره یادِ قمر میکنم کجا افتاد؟!
عمو نبود و گلِ خیمه زیرِ پا افتاد
پیمبرِ حرمِ بینِ دود زینب بود
کسی که شد همهجایش کبود زینب بود
شهیدِ طعنهیِ آلِ یهود زینب بود
به رویِ گردنِ دین دِیْنِ زینبِ کبراست
حدیثِ نابِ کِسا وُ زیارتْ عاشوراست
نوایِ فاطمیه نوحهیِ مُحرّمِ ما
نوشتههایِ کتیبه شعارِ پرچمِ ما
تمامِ سِلمِ مُسلَّم اِمامِ هر دَمِ ما
مدالِ فخرِ رسول و عَیارِ این مکتب
قسم به ندبهیِ پیغمبر است یازینب
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#رحلت_رسول_اکرم
#حسین_ایمانی ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_به_مدینه
#حضرت_زینب #سلاماللهعلیها
#گزارش_سفر_کربلا
#غلامرضا_سازگار
گلم را، خار صحرا پیرهن بود
غبار و خاک و خون او را کفن بود
سرش بر نی به لب ذکر خدا داشت
گلوی پاره با من همسخن داشت
خودم دیدم که جسم باغبانم
سراپا باغ گل، از زخم تن بود
خودم دیدم که از بالای نیزه
چهل منزل نگاه او به من بود
خودم دیدم که بال بلبلان سوخت
خودم دیدم، گلم نقش چمن بود
خودم دیدم به صحرا یوسفم را
که جسمش پارهتر از پیرهن بود
خودم دیدم نشان سُمّ اسبان
عیان بر روی آن خونین بدن بود
خودم دیدم به گلزار شهادت
که بلبل نوحه خوان بر یاسمن بود
خودم دیدم عزادار حسینم
محمّد، فاطمه، زهرا، حسن بود
مدینه ای مدینه ای مدینه
سلیمان رفت و یارم اهرمن بود
خوش آن روزی که در باغ مدینه
گل و بلبل به رویم خنده زن بود
گلستان مرا در خون کشیدند
مرا در دامن هامون کشیدند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 نخل میثم
......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن
دامنِ چشمِ من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پارههایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راهِ من باز بر آن كوچهی غمها اُفتاد
یادِ آن کوچه که با مادر خود میرفتم
به سَرَم سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دلِ آن وانفسا
چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانهی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
حسن لطفی✍
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_حسن
از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکسته
تنهاترین سردارِ بی لشگر شکسته
سجادهاش بر غربتِ او گریه کرده
پایِ غریبیاش دلِ منبر شکسته
بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش
او دستگیری میکند از هر شکسته
تا زهر را نوشید فرمود: آه مادر
راحت شد این آئینهیِ یکسر شکسته
بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست
اما غرورم را کسی دیگر شکسته
یک کوچهی باریک و دو دیوارِ سنگی
یک راه بُنبست و دو برگ و بر شکسته
فهمید فرزند بزرگم ، ناسزا گفت
میخواست من باشم ولیکن سر شکسته
گفتم که با رویم بگیرم ضربهاش را
رفتم نبینم حرمتِ مادر شکسته
اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را
من میزدم بال و پَر و او پَر شکسته
از رویِ چادر پایِ خود را بر نِمیداشت
پایی که قبل از این جسارت ، در شکسته
در زیرِ پاها گوشواره خوردتر شد
خندید وقتی دید نیلوفر شکسته
فهمیدم از اُفتادنِ مادر که بد زد
فهمیدم از دیوارِ کوچه ، سر شکسته
لایوم کَ یومَک حسینم گریه کم کن
تنها نه من ، از گریهات خواهر شکسته
میبینمت با مادرم بر شیبِ گودال
در لابهلایِ نیزه و خنجر شکسته
ای کاش میشد تا نبینم ساربان هم
انگشت را دنبالِ انگشتر شکسته
حسن لطفی✍
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#ورود_کاروان_به_مدينه
یارسول الله برخیز ارمغان آوردهام
از یتیمانِ حرم یک کاروان آوردهام
دستباف مادرم شد، پاره پاره پیرهن
زین سفر بنگر چه سوغاتی گران آوردهام
رفتم از پیشَت اگر با لشگری از محرمان
کاروان را همره نامحرمان آوردهام
آستین ها شد بجای چادرِ زنها حجاب
با چه وضعی دختران را نزدتان آوردهام
از کنیزک خواندن ناموس، نشنیده بگیر
من اماناتِ ترا با نیمه جان آوردهام
این عبا امّامه، این شمشیر، این هم خاتمت
من دلی پُر نزد تو از ساربان آوردهام
داغ هفتادو دوتن، یک صبح دیدم تا غروب
خود مپرس از من چرا قدّی کمان آوردهام
از جوانان بنی هاشم فقط سجاد ماند
جمع را همراهِ مولای جوان آورده ام
یارسول الله، یاجدّا حسینت کشته شد
خویش را از قتلگه بر سرزنان آوردهام
کوفیان میخواستند از دین نماند، هیچ چیز
پرچم اسلام، با نطق و بیان آوردهام
خوب میدانی که در شام آبرویم ریختند
با دلی خون، آبرویی جاودان آورده ام
همچو صدها خطبه، فریاد رقیه کار کرد
گر چه از آن نیمه شب دردی نهان آورده
محمود ژولیده
#بازگشت_به_مدینه
......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_رضا
سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن
جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن
حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید
آتش به جان این جگر مبتلا مزن
بالا سرت جواد و اباصلت آمدند
پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن
از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر
بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن
گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای
پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن
قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه
با یاد کربلا، طرفی آب را مزن
این دست از شراره ی زهر آب گشته است
بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن
آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی
حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن
رضا باقریان
#شهادت_امام_رضا
.......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_و_آله
یاس سپید باغ بهاران من بیا
نور پُر از تلألؤ چشمان من بیا
لرزه نشسته بر تن و دستان من بیا
جان میدهم کنار تو ای جان من بیا
اشک فراق بر رُخ بابا چکیده است
زهرای من زمان جدائی رسیده است
ای راحتی این نفس آخرم بیا
خواهم که توشه ام بدهی دخترم بیا
سایه زده اجل به سرم بر سرم بیا
ای مهربانتر از پدر و مادرم بیا
آهی برای این دل غم پرورم بکش
تا سالم است دست تو روی سرم بکش
غصه نخور زمان جدائی زیاد نیست
از پیلهء فراق رهایی زیاد نیست
ذکر پدر پدر به کجائی زیاد نیست
تا اینکه در برم تو بیائی زیاد نیست
آماده باش بعد من از راه میرسی
با صورتی گرفته تو ای ماه میرسی
تو بعد من بلاکش غم بی نهایتی
تنها سپر برای امام و ولایتی
حامی حیدری و خودت بی حمایتی
در شعله یاعلی تو گردد حکایتی
بعد من از زمانه تو بیزار میشوی
مجروح ضربهء در و دیوار میشوی
زهرای من به خواب و به رؤیا بگو علی
در پشت در به نیّت بابا بگو علی
شعله اگر که سوخت تنت را بگو علی
در کوچه زیر مشت و لگد ها بگو علی
دشمن به اهل بیت چه گستاخ میشود
با میخ داغ جسم تو سوراخ میشود
زهرا بیار این دم آخر حسین را
زهرا بیار جان پیمبر حسین را
تا بینمش به چشم زخون تر حسین را
تا بوسه اش زنم لب و حنجر حسین را
وقتی که روز خواهر او میشود سیاه
می آیم از بهشت به گودال قتلگاه
وقتی زتشنگی به زمین مانده ردّ پاش
بر جای بوسه ام نوک خنجر کشد خراش
بی فایده ست هر چه کند قاتلش تلاش
پس با لگد کند به روی خاک جابجاش
اینگونه است خصم چنین حَربه میزند
از پشت سر به گردن او ضربه میزند
#مجتبی_صمدی_شهاب
#بیست_و_هشتم_صفر
#رسول_الله #حضرت_محمد
.......__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#غلامرضا_سازگار
عمر سفر آمد به سر مدینه
داغ دلم شد تازه تر مدینه
فریاد زن اعلام کن خبر ده
برگشته زینب از سفر مدینه
از کربلا و شام و کوفه سوغات
آورده ام خون جگر مدینه
هم داده ام از دست شش برادر
هم دیده ام داغ پسر مدینه
از کاروان بی حسین و عباس
ام البنین را کن خبر مدینه
گردیده جسم یوسف پیمبر
از قلب زینب پاره تر مدینه
پیراهن او را بگیر از من
بر مادرم زهرا ببر مدینه
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
جان مرا لب تشنه سر بریدند
هجده عزیزم را به خون کشیدند
هم پیکرش را پاره پاره کردند
هم سینه اش را از سنان دریدند
گه دور خیمه گه به دور مقتل
با کعب نی دنبال ما دویدند
با کام خشک از هیجده عزیزم
بین دو نهر آب سر بریدند
از کربلا تا شام لحظه لحظه
رأس حسینم را به نیزه دیدند
اعضای او گردیده سوره سوره
آیات قرآن از لبش شنیدند
حالا که آمد این سفر به پایان
اکنون که از ره کاروان رسیدند
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
دادم ز کف گل های پرپرم را
عبدالله و عباس و اکبرم را
راهم مده راهم مده که با خود
نآورده ام گل های پرپرم را
دیدم به روی شانة ذبیحم
با کام عطشان ذبح اصغرم را
تا سر بریدند از تن حسینم
دیدم لب گودال مادرم را
وقتی سکینه تازیانه می خورد
کردم صدا جد مطهرم را
دردا که با پیشانی شکسته
دیدم به نی رأس برادرم را
تا بر حسین خود کنم تأسی
بر چوبة محمل زدم سرم را
یک روزه یک باغ گلم خزان شد
از دست دادم یار و یاورم را
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
عریانِ تن در خون شناورش بود
پیراهنش گیسوی دخترش بود
آبی که زخمش را به قتلگه شست
در آن یم خون اشک مادرش بود
وقتی که جسمش را به بر گرفتم
لب های من بر زخم حنجرش بود
یک سوی او نعش علی اکبر
یک سوی او دست برادرش بود
من زائر جسمش کنار گودال
زهرا به کوفه زائر سرش بود
پیشانی اش را جای سنگ دشمن
نقش سم اسبان به پیکرش بود
با من بنال از داغ آن شهیدی
کز نوک نی چشمش به خواهرش بود
از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر
بر زخم دیگر زخم دیگرش بود
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#مجید_خضرابی
سوی دروازه های شهر نبی
کاروانی زدور می آید
کاروانی که از میانه ی آن
عطر عشق و حضور می آید
زودتر زانکه قافله برسد
قاصدی آمده ز جانبشان
قاصدی که سیاه پوشیده
مو پریشان و دیده اش گریان
در میان مدینه با ناله
میدود داد میزند: مردم
"پور شیر خدای را کشتند
عوض چند کیسه ی گندم
همه از خانه ها برون آیید
حاجی داغ دیده آمده است
دختر سید زنان جهان
قدو بالا خمیده آمده است
بین پس کوچه های شهر آنروز
کودکی ناله ی بشیر شنید
ناخود آگاه سوی دروازه
با قدمهای کوچکش بدوید
این پسر کیست کانچنین رویش
زده بر روی دست کوکب و ماه
یک نفر گفت هاشمی باشد؟
نوه ی حیدر است عبیدالله
آن یکی گفت : این گل زیبا
آخرین کودک ابالفضل است
مونس غصه های ام بنین
پسر کوچک اباالفضل است
دیگری گفت :چهره ی عباس
از کمان دو ابرویش پیداست
پنج سالش نگشته گرچه هنوز
قدرت او به بازویش پیداست
قافله آمد و عبیدالله
در هیاهوی شیون و فریاد
دید آید بسوی او یک مرد
او که باشد؟ پسرعمو سجاد
عمه زینب زدور شیون کرد
شهر را غرق شور وآتش کرد
ام کلثوم از نفس افتاد
یاد زیبایی علمکش کرد
سیدالساجدین به اشک روان
شعر ذبح عظیم می خواند
طفل عباس را نموده بغل
او "فا ما الیتیم" می خواند*
گاه بوسد لبان زیبایش
گاه بوسه زند به بازویش
اشک میریزد و به حال غریب
میبرد دست بین گیسویش
ناگهان شهر از نفس افتاد
بغض شهر مدینه شد سنگین
زینب از ناقه خویش را انداخت
چونکه از ره رسید ام بنین
مادر ساقی و خدای ادب
دستهای عقیله را بوسید
با دو چشمی ز اشک آکنده
پرسشی را ز زینبش پرسید
گفت: بی بی تصدق سرتان
مجلس آرای عالمینم کو
ذوالجناحش چرا هویدا نیست
زینب من بگو حسینم کو
زینبم گیسوی سیاه شما
از چه رو اینچنین سپید شده
ازچه رو روی دستهای شما
تاول و جای بند غنچه زده؟
ناله زد دختر امیر عرب
گشت افلاک جمله مدهوشش
گفت ام البنین مپرس مپرس
رفت در جان پناه آغوشش
سر پاک برادر من را
از بدن از قفا جدا کردند
حجت الله را به دشت بلا
کوفیان خارجی صدا کردند
درمیان دو نهر آب روان
گشت یک طفل شیرخواره شهید
پیش چشمان بیقرار رباب
دست و پا زد ز گاهواره پرید
دعبل خسته دل دگر بس کن
قلب عالم ز شعر تو خون شد
دیده ی عرشیان از این مطلب
به خدا هم چو رود جیحون شد
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
.........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#قاسم_نعمتی
▶️
آمدم از سفر، مدینه سلام
خسته و خون جگر مدینه سلام
با شکوه و جلال رفتم من
دیده ای با چه حال رفتم من
وقت رفتن غرورِ من دیدی
آن شکوهِ عبورِ من دیدی
محملم پرده داشت یادت هست؟
جای دستی نداشت یادت هست
ثروت عالمین بود مرا
دلبری چون حسین بود مرا
دستِ عباس پرده دارم بود
علی اکبرم کنارم بود
هر زنی یک نفر مُلازم داشت
نجمه مه پاره ای چو قاسم داشت
کاروان آیه های کوثر داشت
روی دامان رباب اصغر داشت
حال بنگر غریب و سرگشته
کاروان را چنین که برگشته
با غمِ عالمین آمده ام
کن نظر بی حسین آمده ام
ای مدینه خمیده برگشتم
زار و محنت کشیده بر گشتم
با رسولِ خدا سخن دارم
بر سرِ دست پیرهن دارم
دل من شاکی است یا جدّاه
چادرم خاکی است یا جدّاه
سو ندارد ز گریه چشمانم
پینه بسته ببین به دستانم
خاطرت هست ناله ها کردم
دست در سر تو را صدا کردم
از حرم سویِ او دویدم من
هر چه نادیدنیست دیدم من
من غروبی پر از بلا دیدم
شاه را زیر دست و پا دیدم
آن چه را کس ندیده من دیدم
صحنۀ دست و پا زدن دیدم
خنجری کُند و حنجری دیدم
تَه گودال پیکری دیدم
آه جَدّاه امان ز صوتِ حزین
جملۀ آخرم به اُمّ بنین
پسرت تکیه گاه زینب بود
مرد بود و سپاه زینب بود
پسر تو ز زین اسب افتاد
ضربه هایِ عمود کار دستش داد
او زمین خورده و بلند نشد
سرِ او روی نیزه بند نشد
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
..........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#حسن_لطفی
از میان غباری از اندوه
از دل ریگهای صحرا ها
کاروانی ز راه آمده بود
کاروان قبیله ی دریا
تا که پرسید از مدینه بشیر
کيست درشهرتان بزرگ شما
همه گفتند بیت ام بنین
هست در کوچه ی بن الزهرا
دید در کوچه ی بنی هاشم
درب آتش گرفته ای وا شد
پیشتر از تمام خانم ها
مادری همچو کوه پیدا شد
ديد در احترام مردم شهر
به سوی کارون قدم برداشت
رفت اما ز راه خود برگشت
و به لب ناله ای مکرر داشت
زیر لب گفت باز هم نرسید
آنکه محو پریدنش بودم
باز این کاروان نبود آنکه
چشم بر راه دیدنش بودم
حیف شد که نیامد و من هم
نشنیدم سلام عباسم
وندیدم دوباره پیش حسین
پیش زینب قیام عباسم
داشت او سمت خانه بر می گشت
ناگهان ناله ای صدایش کرد
زن پیری میان قافله باز
مادرش خواند و در عزایش کرد
زیر چادر به زیر گرد و غبار
چهره ای سوخته پر از چین داشت
خوب معلوم بود از سر و وضعش
دیده ای تار و گوش سنگین داشت
گفت:حق ميدهم كه نشناسي
خواهری را که بی برادر شد
دخترت را كه پاي گودالي
قدكمان بود قدكمانترشد
شانه ام جای دوش طفلانت
زیر رگبار خیزران ها سوخت
جرم زنجیر ها که جا وا کرد
پوست تا مغز استخوانها سوخت
مادرم،خوب شد ندیدی تو
شمر به روی سینه اش جا شد
وقت غارت كه شد خودم ديدم
سر یک پیرهن چه دعوا شد
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
...........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
مُسمّط مثلّث #شهادت_امام_حسن علیهالسلام
سلامْ حضرتِ باران سلامْ حضرتِ نور
سلام سورهیِ رحمان سلام سنگِ صبور
سلام چشمهیِ ایمان سلام کوهِ غرور
سلامِ ما به سرایِ پر از غبارِ شما
سلامِ ما به دلِ خون و داغدارِ شما
کسی برایِ سفر بارِ خود نَبسته چرا؟!
دوباره وقتِ زیارت دلم شکسته خدا
چکیده اشک و رسیده به عرش دستِ دعا
زیارت آمدهایم و حرم نمیبینیم
نَه گنبدی نَه ضریحی عَلم نمیبینیم
به تکّهسنگی اگر اِکتفا کنم بعدَش....
به گریه تکیه به دیوارها کنم بعدش....
دوباره مادرتان را صدا کنم بعدش....
به یادِ ضربهیِ سنگینِ دست میافتم
میان کوچه چه شد؟!چه شکست؟! میافتم
به گوشواره شبیهَم شکستهام مادر
شبیهِ چادرِ خاکی و خستهام مادر
همیشه گوشهیِ خانه نشستهام مادر
به یادِ کوچهیِ تنگ و هجومِ طوفانم
عصایِ دستِ تو هستم اگر چه لرزانم
شرارِ زهرِ جفا آرزویِ من بوده
همیشه بغض و غمی در گلویِ من بوده
تمامِ روضهیِ تو پیش رویِ من بوده
صدایِ ضربهیِ سیلی به گوش من پیچید
اگر چه تکیه به دیوار داد میلرزید
حرم ندارد اگر بیحرم شدن خوب است
همیشه سهمِ دل فاطمیه آشوب است
وَ آخرین سخنم پیکری لگدکوب است
تنی به رویِ زمین مانده پیرُهن رفته
چقدر نیزه شکسته در این بدن رفته
حرم اَسیر و اَمیرِ حرم کرم میکرد
نگینِ خاتمِ او ساربان به چنگ آوَرد
نشسته بر رویِ گُل رَدِّ پنجهیِ نامرد
مدینه مثل حرم ندبهخوان و سوزان است
نوایِ کرب و بلا رفتهها حسن جان است
#حسین_ایمانی ✍
........................
غزل مدح و مرثیه #امام_حسن علیهالسلام
حتّٰی سیاهیلشگرِ خوبی برایت نیستم
داری هوایم را ولی مرغِ هوایت نیستم
یک بینوایم در سرایت شرحِ حالم این نوا
من با نوایت نینوایی بینوایت نیستم
شاهانه میگویم گدایِ خانهزادِ دلبرم
هیچم ندارم نیستم وقتی گدایت نیستم
حرفِ دلِ این سینهزن بعد از دوماه این شد حسین
در کربلا هم جز به یادِ مجتبایت نیستم
از روضهیِ گودال هم این روضهاش سنگینتر است
این کوچه پیرت کرده امّا من عصایت نیستم
دیوار را میگیری و دست مرا وِل میکنی
مادر مگر من مَحرمِ درد و عزایت نیستم
یک تکّه از آویزهات بر رویِ خاکِ کوچههاست
حیرانِ این کوچه نباشم مبتلایت نیستم
باران که میبارد به یادِ ندبههایت هستم و...
باور نخواهم کرد مشمولِ دعایت نیستم
#غزل
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #حسین_ایمانی✍
..........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله #مرثیه_رسول_اکرم
#چارپاره #حضرت_محمد
آنکه با غمزههای گفتارش
درسآموزِ صد مدرّس بود
در نفسهای آخرِ عمرش
قلم و کاغذی طلب بنمود
چون که میخواست مردمِ دینش
نشوند از مسیر حق، گمراه
خواست در آخرین وصیت خویش
بنویسد: "علی ولیالله"
ناگهان از میان جمعیت
محضر حضرت رسولالله
یک نفر _آنکه دانی و دانم_
گفت "ان الرجل لیهجر"... آه
او که آیات را نمیفهمید
گفت قرآن برای ما کافیست
او نفهمید که کلام رسول
جز کلام خدای سبحان نیست
آن رسولی که گفت: ای مردم!
یک امانت زِ من کنار شماست
اجر پیغمبریِ من، تنها
احترامِ به دخترم زهراست
چند روزی گذشت... مردی که
بر نبی بست تهمتِ هذیان
او که قرآن برای او بس بود
حملهور شد به کوثر قرآن
کوچه آماده، هیزم آماده
یک نفس مانده بود تا آتش
داد زد: ای اهالیِ خانه
یا که بیعت کنید یا آتش...
همه گفتند: فاطمه آنجاست
گفت: فضه، حسن، علی، یا او،
هرکسی پشت درب این خانهست
طعمهی آتش است حتی او
همه گفتند: محسنش پس چه؟
گفت: فرقی نمیکند اصلاً
باید این خانه را بسوزانم
مرد باشد میانِ آن یا زن
چند لحظه سکوت کرد و سپس
چند گامی سوی عقب برگشت
همه گفتند: منصرف شده است
همه گفتند که بخیر گذشت
ناگهان باز سمت خانه دوید
لگدی زد به در...خدا!... مادر
فاطمه بیسپر...خدا!... محسن
در شده شعلهور...خدا!...مادر
🔸شاعر: #حمید_رمی
___________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسین_علیه_السلام
حسین جان..
دربساط عشق هرکس زحمتش بالاتراست..
پیش زهرا مادرت شخصیتش بالاتراست!
هرکه محض احترامت معصیت کمتر کند
روزی اشک میان هیئتش بالاتراست..
احترام پیرها هرچند برما واجب است..
پیرمرد روضه تو حرمتش بالاتراست.
قول دادی روز محشر لنگ نگذاری مرا
ساکن بیت الحسین امنیتش بالاتراست
خیمه ی تو جای کبر و کینه و منصب که نیست
هرکسی خاکی تر آمد عزتش بالاتراست.
نقص های هر نمازش زود کامل میشود..
هرکه انس سجده روی تربتش بالاتراست
کربلا رفتن کجا؟از کربلا گفتن کجا؟
دیدن شش گوشه ات از صحبتش بالاتر است
داغِ تو دیده به فکر غصه دنیا که نیست
مبتلای اشک تو ظرفیتش بالاتراست
از شهیدان تو فهمیدم که پای عشق تو
هرکسی گمنام تر شد شهرتش بالاتراست
گریه در هیئت تفاوت میکند باهرکجا
گریه دسته جمع باشد قیمتش بالاتراست
وسع ما ایناست! اما خوب میدانیم ما..
خیلی از این نوکریها ساحتش بالاتراست
تشنگی، زخم زبان،داغ جوان، هتک حرم
از تمام این مصائب غربتش بالاتر است
آب مهر مادرت بود و به رویت بسته شد
حجم نیزه آمد و راه گلویت بسته شد..
#مناجات_با_امام_حسین
..........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_رضا_علیه_السلام
ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان
معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان
هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی
رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان
تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است
مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان
چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو
که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان
روضههای سحر کوی تو دارد چه صفایی
صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان
قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت
کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان
پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است
چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان
تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی
گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان
بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت
بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان
زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم
شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان
قاسم نعمتی ✍
#امام_رضا
_____________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_رضا
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
در سوز جگر مصلحت ماست که ما را
غیر از جگر سوخته در کار نیاید
خارم من و در سینۀ من عشق شکفتهست
تا خلق نگویند گل از خار نیاید
بیمار فراقم من و وصل است دوایم
تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید
یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک
بر دیدن این دلشده یکبار نیاید...
نومیدی و درگاه تو؟! بیسابقه باشد
از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید
آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت!
گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید
جاروکش درگاه توام همچو «مؤید»
زین بیش از این بندۀ دربار نیاید
استاد سیدرضا مؤید
#امام_رضا_علیه_السلام
_________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#غزل_مدح #حضرت_رسولاللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم
دینِ ما زیرِ دِیْنِ این آقاست
حاصلِ شور و شِینِ این آقاست
ما کویریم و تشنهیِ مطلق
شأنِ باران حسینِ این آقاست
در وفا و محبّت و ایثار
اسداللّه عینِ این آقاست
عَلمش را علی که بردارد
عالمینْ عالمینِ این آقاست
کُلِّ اَسرارِ عالَمِ خلقت
بینِ اَللّه ُو بینِ این آقاست
او حسینیتر از همه باشد
دلبرِ ما حسینِ این آقاست
بعد از آن روضهیِ عجیب و غریب
ندبه با زینبینِ این آقاست
#شهادت #غزل #رسول_الله
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#حسین_ایمانی
_____________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن
صحبت از غریبیِّ مرد خونجگرها شد
باز روضهی مردی که غریب و تنها شد
باز روضهی آقا روضههای زهرا شد
باز بین یککوچه مادری رو به اعدا شد
ناگهان جسارتها کینهها هویدا شد
مادری زمین خورد و قامت پسر تا شد
بین کوچه این کودک گرد و خاک بر پا کرد
زیر دست و پا افتاد جان فدای زهرا کرد
رحمان نوازنی
_____________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله
#پیامبر_اعظم
#حضرت_محمد
به استقبال زلفت می رود باد صبا هر صبح
نفس می گیرد از خاک کف پایت هوا هر صبح
برای دیدن آثار باقی مانده ات خورشید؛
ز مشرق می زند با نورهایش دست و پا هرصبح
به این خاطر که چشم از گنبد خضرا نمی گیرد
نماز مغربش را ماه می خواند قضا هر صبح
دلیل اول لولاک و عشق آخر افلاک!
جهان را می کند آغاز با نامت خدا هر صبح
به سمت مَضجع نورانی ات با عشق می گردد
سلامی می دهد سمت مدینه کربلا هر صبح
می آید پنجره فولاد با اعوان و انصارش
که اول خود بگیرد از وجود تو شفا هر صبح
هزار و چارصد سال از زمانت رفته، می جوشد؛
چه عطر مستی از خمیازه ی غار حرا هر صبح
تمام شب از این تغییر استغفار می کردم
دوباره با خدا نام تو می شد جا به جا هر صبح
محمد تا که باشد آخر هر جمله ای حتی؛
عقب می افتد الّلهُمَّ از صَلِّ عَلَیٰ هر صبح
اگر که پشت بر قبله ست می خواهد کند تعظیم
به عُشاق تو قبل از هرکسی ایوان طلا هر صبح
شاعر: #مهدی_رحیمی✍
_________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله
#حضرت_محمد
#پیامبر_اعظم
#مرضیه_عاطفی
ای حُسن بی پایان و ممتد یامحمد(ص)
در بندگی هستی سرآمد یامحمد(ص)
از برکت لبخند تو جریان گرفته
مِهر و محبت هایِ بی حد یامحمد(ص)
دیوانۂ عطر خوش پیراهنت شد
تا یوسف از پیش ِ تو شد رد، یامحمد(ص)
کوهِ اُحُد زانو زد و هر روز حک کرد
بر سنگ یاقوت و زبرجد؛ «یامحمد(ص)»
آیات قران شوق دیدار تو را داشت
شد قلب تو مقصود و مقصد یامحمد(ص)
قطعاً خدا میخواست عشقش؛ کوثرش را
بر دست های تو سپارد یامحمد(ص)
تکیه کلامت «بِضعةٌ مني» شد و هست-
عشق تو بر زهرا(س) زبانزد یامحمد(ص)
تنها وصیّ تو علی(ع) بود و همه عمر
سنگ تو را بر سینه اش زد یامحمد(ص)
حیدر به هر نامی صدایت زد دلت ریخت
یامصطفی، محمود، أحمد، یامحمد(ص)
ختم الرُسُل، شمسُ الضحی، یا نورُ عیني
صَلّوا علیکَ یامحمد(ص) یامحمد(ص)!
._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله
#حضرت_محمد
#پیامبر_اعظم
#علیرضا_خاکساری
مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم
بر او محبت می کند پیغمبر اکرم
ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم
حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم
حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت
قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم
از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است
دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم
چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود
تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم
با دست خود مزد تمام سینه زن ها را
امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم
دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم
وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم
با "کُلُّنا واحد" که فرمودند پس محشر
ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم
با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر
قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم !
سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟؟؟
فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم
با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند
بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند
هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله
آتش مجسم می شود بعد از رسول الله
روزی صحن پاک چشم مادر سادات
باران نم نم می شود بعد از رسول الله
مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد
زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله
حتی بلای جان زهرای عزادارش
مسمار در هم می شود بعد از رسول الله
تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن
قنفذ مصمم می شود بعد از رسول الله
خورشید روی حضرت حوریه تاریک از
سیلی محکم می شود بعد از رسول الله
دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند
دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله
مثل مدینه کربلا هم می شود بلوا
قحطی آدم می شود بعد از رسول الله
پنجاه و اندی سال شام هر شب زینب
اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله
مقتل ببیند زینت دوش پیمبر را
هی از تنش کم می شود بعد از رسول الله
سرتابه پایش را محمد بوسه باران کرد
افسوس درهم می شود بعد از رسول الله
بین دو نهر آب نحرش می کنند آخر
دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله
بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد
در روضه های روضه خوانها حرف معجر شد
.._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#شهادت_پیامبر_اسلام (ص)
مرحوم سید عباس حسینی #جوهری
ای دل بیا که موسم آه و فغان رسید
یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید
.
اسلم خوارو عزت ایمان بباد رفت
از این مصیبتی که باسلامیان رسید
.
عالم بچشم مادر گیتی چو شام شد
چون روز رحلت پدر امّتان رسید
.
دودی ز آه مردم یثرب بلند گشت
بر صورت منوّر کرّوبیان رسید
.
خاک عزا بفرق همه خاکیان نشست
هنگام ماتم همه افلاکیان رسید
.
ز افلاکیان گذشته مگر گرد این ملال
بر دامن جلال خدای جهان رسید
.
گفتی مگر بپا فلکی از تراب شد
یا پایۀ زمین بسر آسمان رسید
.
واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد
از ماتم پدر بلبش نیمه جان رسید
.
آن ماه چارده بدنش چون هلال شد
ظلم و ستم ز بسکه بر آن ناتوان رسید
.
رنج و الم ز بعد پدر دید و صدمه ها
بر جسم انورش ز جفای خسان رسید...
#رسول_الله #حضرت_محمد
.._________________
.
دلم گرفته دوباره برای پیغمبر
که سوخت قلب و دلم در عزای پیغبر
کبوترانه زدم پر به گنبد خضرا
خوشم که پر زده ام در هوای پیغبر
منم که سائل زهرا و مرتضی هستم
گدای فاطمه باشد گدای پیغمبر
مدینه گشته سیه پوش حضرت خاتم
نمی رسد ز بیوتش صدای پیغمبر
کنار بستر او فاطمه عزادار است
چه پال و پر زده زهرا برای پیغمبر
ز بسکه مردم دنیا اذیتش کردند
اجل شده به گمانم شفای پیغمبر
فدای آنکه ز غربت شکست دندانش
کسی ندیده از او جز دعای پیغمبر
نبی خاتم و هذیان ؟؟ چه نسبتی دادند
سرای وحی بود در سرای پیغبر
بهشت حیدر و زهرا و نار... یعنی چه؟
که بغض این دو چو بغض خدای پیغمبر
#مجید_احدزاده
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه_و_آله
____________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#وداع_با_محرم_صفر
آخرماه صفر
آخر ماه صفر دل را پریشان می کند
اشک ریزان مرغ دل قصد خراسان می کند
آخر ماه صفر سوگ علی موسی الرضاست
این مصیبت دیده ی هر شیعه گریان می کند
مشهد او می شود میعادگاه عاشقان
کفتر بام رضا(ع)سر در گریبان می کند
آخر ماه صفر زهرا (س)به جنت بیقرار
گریه ها از بهر سلطان خراسان می کند
آخر ماه صفر قم غرق ماتم می شود
خواهرش معصومه قصد کوی جانان می کند
آخر ماه صفر مامون به زهر کینه اش
دشمنی با آل حق،خدمت به شیطان می کند
قلب مولامان رضا با زهر پرخون می شود
او خودش در حجره ی دربسته پنهان می کند
آخر ماه صفر هشتم امام شیعیان
ناله ها از دل بر آرد ذکر قرآن می کند
پشت در آید اباصلت وقرار از کف دهد
دیده دریا بهر آن دریای ایمان می کند
از مدینه یک پسر آید به دیدار پدر
گوییا یوسف دوباره قصد کنعان می کند
می رود مولا رضا گریان در آغوش جواد
درد خود با بوی نور دیده درمان می کند
صحنه دیدار بابا با پسر بس دیدنی ست
کربلا یاد آور خلق مسلمان می کند
خوش به حال آنکه مشهد رفته پایان صفر
اشک ریزان نوکری از بهر سلطان می کند
شعر:اسماعیل تقوایی✍
..._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_رضا_علیه_السلام
#سلطان_طوس
من کجا و قبله گاه کوی تو،سلطان طوس
گرچه نالایق می آیم سوی تو،سلطان طوس
دل خوشم یک عمرهستم من خریدار تو و
زیر دِین ِخواهر دلجوی تو، سلطان طوس
اغنیا رفتند حجّ و ، مانده این قلب فقیر
دل فریب کعبه ی ابروی تو، سلطان طوس
روح داد ولحظه لحظه جان من راتازه کرد
اشتیاق یک نظر بر روی تو ،سلطان طوس
گل به گل هرباغ را گشتم ندیدم بهتراز
آن شمیم دل نواز بوی تو ، سلطان طوس
من گدا هستم تو آقا کن ضمانت بازهم
گرچه هستم کمترازآهوی تو،سلطان طوس
📝عبدالمحسن علی مهدوی نسب
..._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af