eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
از کرخه تا شام
🔹سر تکان داد و در چشمانش رخنه کرد،😭گفت: ای خدا! میشه به همین شكل منو به برسونی؟ میشه اینطوری با تو کنم؟ می‌شه با سر بریده بیام سمت تو⁉️ 🔸از مانده بودم، از ضربان 💞حرف‌هایی که حاجی می‌گفت و تمام وجودم را تکان داده بود.😞 🔹درک این مرد بود، نمی‌توانستم عمق را احساس کنم،❣ نمی‌توانستم هم آغوش لحظات شوم، او تنها بود. او در میدان عشق‌بازی تنها بود و به شهادت رسید! 🔸ساکت شد، دوباره سرش را عقب برد، را روی هم گذاشت😔 و گفت: دوست دارم مرا بگیرند و پوستم را غلفتی بکنند تا بدونه چه دارد، دشمن 👹بدونه که ما از این شکنجه‌ها نمی‌ترسیم و جا نمی‌زنیم...❌ 🔹وی در سال 1364 زمانی که هنوز 15سالش📆 نشده بود وارد عرصه دفاع شد. در های کربلای 4 ، کربلای 5 ، کربلای 10 و والفجر 10 نیز حاضربود. 👌 🔸در والفجر 10 تیری💥 به سر او کرد اما از آن مجروحیت سخت😰 و خطرناک جان به در برد. 📎 رزمندهٔ دیروز ، مدافع امروز 🌷 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
وقتی روز معلوم شد، دو هفته 📆بعد (از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها) رفتیم امام زاده شاهزاده حسین، آنجا محسن زنگ خورد، فکر کردم یکی از دوستانش👥 است یواشکی گفت: آماده می‌شم، گفتم: کی بود؟ میخواست از زیرش در برود پاپی‌اش شدم گفت: فردا صبح . احساس کردم روی زمین🌏 نیستم، پاهایم دیگر نداشت، سریع برگشتیم نجف آباد،🏘 گفت: باید اول به پدرم بگم اما نباید هیچ بویی ببره ناراحت میشه، ازم خواهش کرد این لحظات را تحمل کنم😔 و بدون گریه بگذرانم تا آب ها از آسیاب بیفتد، همان موقع عکس🖼 پروفایل را عوض کردم: من به چشم👀 خویشتن دیدم که میرود ... ‌ ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
برادر شهید: از مشهد که برگشت حال و روزش تغییر کرده بود نشاط عجیبی داشت،از بیشتر دوستان و آشنایان خداحافظی کرده بود و از همه حلالیت طلبید،قرار بود فردا با دوستانش عازم جبهه شود، همان روز رفتیم به گلستان شهدا، سر قبر شهید سید رحمان هاشمی. دیگر گریه نمی‌کرد. دو تن دیگر از دوستانش در کنار رحمان آرمیده بودند، به مزار آن‌ها خیره شد؛ گویی چیزهایی می‌دید که ما از آن‌ها بی خبر بودیم. رفت سراغ مسئول گلستان شهدا، از او خواست در کنار سید رحمان کسی را دفن نکند. ایشان هم گفت : من نمی‌توانم قبر را نگه دارم؛ شاید فردا یک شهید آوردند و گفتند می‌خواهیم اینجا دفن کنیم. محمد نگاهی به صورت پیرمرد انداخت و گفت : شما فقط یک ماه اینجا را برای من نگهدار. همان‌طور هم شد و محمد درکنار سید رحمان دفن شد. محمدرضا تورجی زاده @azkarkhetasham
•﷽• 🌷عیــد غدیــر نزدیڪـ استـــ، غــدیر را تبلیــغ نڪردنــد، کہ عـاشـورا بہ وجود آمــد بالا رفتن دست علے؏ راتبلیغ نڪردند کہ سر حسین ؏ بربالای نیزه‌ها رفت |• به پیشواز غدیر برویم •|🍃 #نــشــر_دهیــــد 🗣 @azkarkhetasham
این روزها من شده ام پنج شنبه .. و تــو شده ای فاتحه .. هر طور که شده باید بخوانمت ..... 📎پنج شنبه های دلتنگی هدیه به روح پاک و مطهر شهـدا صلوات🌷 @azkarkhetasham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر از منش این شهدا دور شدیم آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم معذرت از همه خوبان و همه همرزمان ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم شهدا در همه جا فاتح اصلی بودند عجب اینجاست که مااین همه مغرورشدیم😔😔 شهدا گاهی نگاهی😭 @azkarkhetasham
بال کبوترهای صحنت خاک دارد مادر برایت روضه در افلاک دارد ای روضه خوان کربلا قلب تو مثل جسم شهید تشنه صدها چاک دارد 🏴شهادت امام باقر ع 💔🏴 #تسلیت◼️ #صلوات @azkarkhetasham