بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#غلامرضا_سازگار
خرم از بوی گلی دام کوه و چمن است
هر کجا می نگرم رشک بهشت عدن است
بر لب بلبل و گل از لب زهرا سخن است
نیمه ماه خدای احد ذوالمنن است
خبر از هلهله و شادی هر انجمن است
سخن از ماه رخ و جلوه حسن حسن است
دل شب ، طلعت خورشید هدا پیدا شد
نیمه ماه خدا ماه خدا پیدا شد
آمد آن ماه که خورشید کمین بنده اوست
نور حق جلوه گر از حسن فروزنده اوست
فیض صد باغ بهار از گل یک خنده اوست
عقل کل واله مهر رخ تابنده اوست
صبر و صلح و کرم و لطف و عطا زنده اوست
دوست مات کرم و دشمن ، شرمنده اوست
این گل سرسبد باغ پیمبر حسن است
پای تا فرق حسن بلکه حسن در حسن است
روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولای وی افطار کنید
چشم ، گردیده تماشای رخ یار کنید
سجده بر آینه طلعت دلدار کنید
گل رخسار حسن را همه دیدار کنید
ناز با آن گل و رو بر گل و گلزار کنید
باغبان خنده بزن یاسمنت را بنگر
یا محمد (ص) گل روی حسنت را بنگر
این همان است که لب هاش پیمبر بوسید
نه پیمبر که علی ساقی کوثر بوسید
نه علی فاطمه صدیقه اطهر بوسید
روی او حضرت جبریل مکرر بوسید
دست او را لب سلمان و ابوذر بوسید
قاسم و اکبر و عباس دلاور بوسید
طوطی وحی خدا را سخن از این حسن است
کینه شیر خدا ابوالحسن ، از این حسن است
این حسن کیست که چون خصم دهد دشنامش
حلم پیش آرد و با خنده کند آرامش
برهاند ز کرامت ز غم و آلامش
بدهد برد یمانی و کند اطعامش
با دلی شاد فرستد سوی شهر شامش
ای فدای وی و آن مرحمت و اکرامش
به خدائی که غفور است و حکیم است و رحیم
این کریم است کریم است کریم است کیم
به رسول و به گل یاسمنش باد سلام
به علی و به مه انجمنش باد سلام
به بتول و به جمال حسنش باد سلام
به جمال حسن و جان و تنش باد سلام
به نسیمی که وزد از وطنش باد سلام
به چنین لاله باغ و چمنش باد سلام
مهر او از همه طاعات بود حاصل ما
حرم محترم اوست بقیع دل ما
خط او عزت دین است و بقای اسلام
صلح او رمز قیام است قیام است قیام
صبر او روح پیام است پیام است پیام
رد او نیز حرام است حرام است حرام
هر چه او گفت تمام است تمام است تمام
او امام است امام است امام است امام
حکم او حکم علی حکم نبی حکم خداست
هر که سرپیچی از او کرد از این هر سه جداست
جبرئیل آینه دادگرش می خواند
آسمان مشعل شمس و قمرش می خواند
عقل کل نور و ضیاء بصرش می خواند
صاحب نخل ولایت ثمرش می خواند
فاطمه دخت محمد (ص) پسرش می خواند
صبر، سرمایه فتح و ظفرش می خواند
اهل جنت همه ریحان بهشتش گویند
سید جمع جوانان بهشتش گویند
من کی ام سائلم و سائل کوی حسنم
تشنه ام تشنه ولی تشنه جوی حسنم
کشته ام کشته ولی کشته روی حسنم
زنده ام زنده ولی زنده بوی حسنم
عاشق و شیفته روی نکوی حسنم
جان و دلباخته خصلت و خوی حسنم
چه شود خادم ایوان رفیعش گردم
گردبادی شده و گرد بقیعش گردم
ای سراپا همه نور و همه نور و همه نور
چشم بد از تو . از طلعت زیبای تو دور
بیشتر بین کریمان شده نامت مشهور
ناصر دینی و اسلام به صلحت منصور
همه اسرار جهان در دل پاکت مستور
به خدائی که کریم است و رحیم است و غفور
صبر ، در موج بلا خونجگر صبر تو بود
نهضت کرببلا از اثر صبر تو بود
سائل کوی تو را ناز به حاتم باید
زائر قبر تو را فخر به عالم باید
مهر تو همچو خدا بر دل عالم باید
مدح تو برلب پیمغبر خاتم باید
جای خصم تو در اعماق جهنم باید
بی تو گلزار جنان خانه ماتم باید
به خدایی که گلم را بولای تو سرشت
دوستی تو بهشت است بهشت است بهشت
کاش مانند نسیمی به دیارت گردم
گذرم افتد و برگرد مزارت گردم
یا شوم شعله و شمع شب تارت گردم
یا شوم خاک و هم آغوش غبارت گردم
یا شوم اشک و زهر دیده نثارت گردم
حیف از تو که گلم باشی و خارت گردم
میثمم لیک به اکرام تو (میثم) گشتم
خار راه تو شدم تا گل عالم گشتم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
گریهء عاشقان بی اثر نیست
مهدی از حال ما بی خبر نیست
بی تجلاّی خورشید رویش
روشنی در نگاه بشر نیست
او به جز شیعه یاری ندارد
شیعه را غیر خون جگر نیست
ای بسا شب که رفت و سحر شد
شام هجران ما را سحر نیست
شیعه باشد جدا از امامش
مثل طفلی که او را پدر نیست
در دل تنگ چشم انتظاران
جز غمِ مهدی منتظر نیست
یابن زهرا کجایی که بی تو
روزی از روز ما تیره تر نیست
تربت مادرت را نشان ده
قبر مادر نهان از پسر نیست
#غلامرضا_سازگار
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام
وی محمّد برده نامت را به لب با احترام
همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام
سایهات تا صبح محشر بر سر دین مستدام
ای شده وقف خداوند تعالی هست تو
وی تمام هستی خالق به روی دست تو
پاکتر از پردۀ بیت الهی دامنت
خلعت زیبای اُمالمؤمنینی بر تنت
بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت
نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت
کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟
کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟
این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت
میسزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت
نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت
یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت
بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس
ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس
ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی
هر که هستی احمد مختار داند کیستی
بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی
فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی
ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت
وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت
در مقام زن ولی مردانگی قانون توست
تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست
بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست
هر که از اسلام دارد بهرهای، مدیون توست
مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت
در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت
این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین
هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین
از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین
راستی این است در اسلام، دین راستین
با علی همگام در احیای قرآن بودهای
پیشتر از بعثت احمد مسلمان بودهای
مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز
مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز
بر تو میبالد محمّد، بر تو مینازد حجاز
با محمّد خواندهای پیش از شب بعثت، نماز
مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت
یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت
کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن
گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن
بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن
جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن
گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت
شد روان از دیدهاش بر چهره اشک ماتمت
ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر
در هجوم سنگها جان محمّد را سپر
بر محمّد از همه زنهای عالم خوبتر
مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر
بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست
بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست
مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد
همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد
شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد
منطقت تا حشر بر بوجهلها کوبنده باد
جان شیرین محمّددرلب خندان توست
میوههای نخل«میثم» مدح فرزندان توست
#غلامرضا_سازگار
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#غلامرضا_سازگار
رویت هماره در نظر ماست یا علی
زخمت جراحت جگر ماست یا علی
خونی که ریخت بر روی سجّاده ات زخاک
اشک همیشه در بصر ماست یا علی
ما امّتیم و تو پدرِ کلّ امّتی
داغ تو ماتم پدر ماست یا علی
ما را زطینت تو خدا آفریده است
زخم سر تو زخم سر ماست یا علی
چون نخل قد خمیده کشیدیم سر به جیب
خرما نه، خون دل، ثمر ماست یا علی
این اشگها که در دل شب بر تو ریختیم
تنها ستارۀ سحر ماست یا علی
حتّی اگر به وادی جنّت سفر کنیم
زخم دل تو همسفر ماست یا علی
چاهی که ناله های تو را ضبط کرده است
این سینه های پر شرر ماست یا علی
تابوت تو است تا صف محشر به دوش ما
دریای اشک، چشم ترِ ماست یا علی
این افتخار بس که بگویند اهلبیت
"میثم" مقیم خاک در ماست یا علی
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#غلامرضا_سازگار
گشته به ماه رخ عیان اشگ دو دیدۀ علی
بوی جدائی آید از رنگ پریدۀ علی
دل شده چاه کوفه و گشته به دیده ام عیان
صورت خون گرفته و قدّ خمیدۀ علی
یاد ز تربتش کنم گریه به غربتش کنم
می چکد از دو دیده ام خونِ چکیدۀ علی
اشک و سکوت زینبش حمل جنازه در شبش
خاطره ای ز غربت یار شهیدۀ علی
ناله به چاه می زند شعله به ماه می زند
نیمه شب از درون دل آه کشیدۀ علی
وجه خداست لاله گون چشم حسین پر ز خون
اشک حسن چکیده بر فرق دریدۀ علی
شدّت قهر را ببین پستی دهر را ببین
فاطمه را عدو زند پیش دو دیدۀ علی
زهر رسیده بر دلش شیر دهد به قاتلش
بوده به خصم، دوستی مکتب و ایدۀ علی
فاطمۀ شهیده کو تا نگرد که همچو او
خم شده سرو قامت دخت رشیدۀ علی
سوز کلام «میثمش» بوده ز آتش غمش
نالۀ اوست از دل درد کشیدۀ علی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امیرالمومنین_شهادت
#شام_غریبان
عالم و آدم کند گریه برای علی
حیف که در خاک رفت قد رسای علی
نخل بوَد منتظر چاه بوَد بیقرار
حیف که خاموش شد صوت دعای علی
گریه کند صبح و شام اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند بوسه به پای علی
زندگی بیعلی سختتر از مردن است
کاش که ما میشدیم کشته به جای علی
دامن محرابِ خون گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده کرب و بلای علی
تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکی شیر برای علی
مسجدیان یک طرف جمله گشایید صف
تا که یتیمان نهند سر به سرای علی
پیر فقیری زند بر سر و بر سینهاش
طفل یتیمی شده نوحه سرای علی
بذل و عنایت ببین لطف و کرامت ببین
قسمت قاتل شده سهم غذای علی
میدمد از سنگها نالۀ «یا سیدی»
میچکد از نخلها اشک عزای علی
ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد
هستی «میثم» بوَد مهر و ولای علی
#غلامرضا_سازگار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
✅وداع با ماه مبارک رمضان
🔻غلامرضا سازگار
من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی
تو کی بدین کرامت، از خود مرا برانی
بار گنه به دوشم، لا تقنطوا به گوشم
عفوت نمی گذارد، در دوزخم کشانی
این نامه ی سیاهم، این اشک صبحگاهم
من حال خویش گفتم، تو کار خویش دانی
تو برتری که سوزی، در آتش جحیمم
من کمترم که گویم، از آتشم رهانی
مولای من ، من از تو، غیر از تو را نخواهم
تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی
پا در دو سوی گورم، دردا که از تو دورم
شاید تو از کرامت، خود را به من رسانی
عفو از کرامت توست، قهر از عدالت توست
هم عفو از تو آید، هم قهر می توانی
از بس کریم هستی، با من قرار بستی
من اشک خود فشانم، تو خشم خود نشانی
در عین رو سیاهی، خواهم از تو الهی
هم من تو را بخوانم، هم تو مرا بخوانی
میثم به در گه حق، باشد دو ارمغانت
شعری که می سرایی، اشکی که می فشانی
#ماه_مبارک_رمضان
#وداع_ماه_رمضان
#غلامرضا_سازگار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#حضرت_معصومه_ولادت
ذیقعده ماه فیض خداوند اکبر است
میلاد پارة تن موسی ابن جعفر است
میلاد دخت هفت امام بزرگوار
یا لیلة ولادت زهرای دیگر است
از ثامن الحجج بستانید رو نما
کورا نظاره بر گل رخسار خواهر است
آیینة تمام نمای رضاست این
معصومه یا که زینب صدیقه منظر است
آن فاطمه بتول رسول خدا بود
این فاطمه بتول بتول مطهر است
گر بنگرد ذبیح به اوج جلال او
گوید هزار مرتبه این فوق هاجر است
برتر ز آفتاب و نکوتر ز قرص ماه
ذیقعده را ز بیت ولایت دو اختر است
آن روز اول مه و این روز یازده
آن خواهر خجسته و اینش برادر است
این است کوثری که قم از فیض اوست پر
آخر مگر نه دختر ساقی کوثر است
این است فاطمه که ثواب زیارتش
در اصل با زیارت زهرا برابر است
یک دختر، این همه عظمت، این همه جلال
الحق که جای گفتن الله اکبر است
بر آن پدر درود که این است دخترش
بر مادری سلام که معصومه پرور است
جز عمه اش که زینب کبراست در جلال
از دختران فاطمه در هر زمان سر است
قم چون مدینه تربت او مسجد الرسول
زهرای آن سلالة زهرای اطهر است
تنها نه خاکیان به حریمش نهاده رو
یک آسمان ملائکه مسکین این در است
گو پادشاه ملک جهان باش یا گدا
آن را که نیست خاک درش خاک بر سر است
ریزند عرشیان به زمین دسته دسته گل
گلدسته هاش تا که به قم سایه گستر است
نعلین خود چو موسی عمران ز پا در آر
کاینجا مزار دختر موسی ابن جعفر است
وقتی نسیم می کند از شهر قم عبور
از عطر آن روان مسیحا معطر است
چون باب خویش بر همه باب الحوائج است
چون مادرش شفیعة فردای محشر است
بی مهر او که مهر تمامی عترت است
طاعات جن و انس و ملک نخل بی بر است
اقرار می کنم که به پایش نمی رسد
با آنکه سر به سر سخنم عقد گوهر است
ما را به شهر قم چه نیازی است بر بهشت
قم بیت یازده خلف پاک حیدر است
خواهی جلال زائر قم را بیا ببین
در هر قدم هزار بهشت مکرر است
“میثم” خدا کند که شود مدفن تو قم
همسایگی فاطمه از خلد بهتر است
#غلامرضا_سازگار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
مامان خوبم:
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#غلامرضا_سازگار
ای پناه اهل محشر عید میلادت مبارک
ای همه روح مطهّر عید میلادت مبارک
ای رخت مرآت مادر عید میلادت مبارک
ای گل باغ پیمبر عید میلادت مبارک
ای قم از خاکت معطّر عید میلادت مبارک
دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
ای سلام چارده معصوم بر جان و تن تو
نام تومعصومه و، عصمت گلی از دامن تو
بضعۀ موسایی و قم گشته طور اَیمن تو
پابه چشم قم نهادی قلب قم شد گلشن تو
یافت این خاک ازتوزیورعیدمیلادت مبارک
دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
نور از هرسو به ایوان طلایت سجده آرد
حور بر خاک قدوم زائرت صورت گذارد
جود با کلِّ وجودش هرچه دارد از تو دارد
دانش از گلدستههایت بر سر فیضیّه بارد
علم را صحن تو سنگر عید میلادت مبارک
دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
دخت واخت وعمۀ سه حجت داورتویی تو
پارۀ تن بر رسول و احمد و حیدر تویی تو
فلک استقلالِ مُلک شیعه را لنگر تویی تو
گر درجنّت ز قم وامیشود،آن در تویی تو
بضعۀ یاسین و کوثر!عید میلادت مبارک
دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
قبهات را اقتدار قبة الخضراست، آری!
تربت تو تربت گمگشتۀ زهراست، آری!
زائر تو زائر صدیقۀ کبراست، آری!
صورتت راصورت انسیةالحوراست،آری
نخل«میثم»ازتو پُر بَر،عید میلادت مبارک
دختر موسیبنجعفر!عید میلادت مبارک
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
بهشت جلوه ای از کربلای توست حسین
بهشت ما حرم باصفای توست حسین
برات عفو به امضاى مادرت گیرد
کسی که زائر صحن و سرای توست حسین
به عالمی در دل بسته ايم از اول
مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین
به داغ مرگ عزیزان خود نمی گرییم
که اشک ما همه وقف عزای توست حسین
هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد
هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین
سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را
سلام بر تو که عالم گدای توست حسین
سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم
رهین منّت و لطف و عطای توست حسین
بهای خون تو را جز خدا نداند کس
تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین
زیارت همه پیغمبران، زیارت حق
زیارت سر از تن جدای توست حسین
سر بریده به بالای نیزه می بیند
نگاه دل که به گلدسته های توست حسین
سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است
جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین
تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی
که زخم های تنت آیه های توست حسین...
#غلامرضا_سازگار
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح
#غلامرضا_سازگار
(از زبان مبارک امام رضا علیه السلام)
ای مزار من چراغ قلب ایران شما
آسمانی ها زمین بوس خراسان شما
سایهء گلدسته هایم سجده گاه آفتاب
گنبد زرّین من خورشید تابان شما
ای مرا همسایه، یاران خراسانیِّ من!
با شمایم جان زوّار من و جان شما
بضعهء پاک نبی در شهرتان مدفون شده
عطر زهرا می دمد از باغ و بستان شما
وادی ایمن بود ایران، خراسان است طور
زاده ی موسی بود موسی بن عمران شما
گر شما باشید با ما در خط فرمان ما
آورم فرمانروایان را به فرمان شما
شعله های فتنه سر برداشتند از چار سو
در پی سوزاندن بنیاد و بنیان شما
مهر من "برداً سلاما" بوده در این سرزمین
با ولای من شده آتش گلستان شما
مهر مقبولیّ تهلیل شما مهر من است
دوستیِّ ما بود امضای ایمان شما
تا رضا دارید در میدان ایثار و شرف
هیچ نامردی نگردد مرد میدان شما
هر کجا رفتید برگردید سوی این حرم
جز سر کوی رضا دنیاست زندان شما
پرچم سبزی که باشد بر فراز قبّه ام
تا قیامت آبرو بخشد به ایران شما
گر ولای ما در ایران شما حاکم نبود
در گل و لای عدم گُم بود تهران شما
نیست بیم از فتنهء اهریمنان کور دل
تا امام هشتم است اینجا سلیمان شما
من خراسان را برای خویش کردم انتخاب
خواهرم معصومه در قم گشت مهمان شما
نیستم تنها در این دنیا شما را همجوار
با شمایم در صراط و حشر و میزان شما
پرچم توحیدتان با مهر من در احتزاز
زنده و جاوید باد اسلام و قرآن شما
آیهء "نصر من الله" است نقش پرچمم
در پناه ماست حزب الله لبنان شما
امتحان کردم، اگر صد بار در هم بشکنید
نشکند یک بار با ما عهد و پیمان شما
با وضو باشید ای اهل خراسان تا که هست
جای پای زائر من در خیابان شما
می شود دریای رحمت در کنار صحن من
قطرهء اشکی که می ریزد ز چشمان شما
بیم تان از خشم طوفان ها نباشد، تا رضاست
ناخدا و کشتی و دریا و سکان شما
خون ما می جوشد اینجا در تن پیر و جوان
مهر ما آموخته طفل دبستان شما
بر همه آزادگان در سایهء ما نور داد
نهضت اسلامی پیر جماران شما
چشم صد یعقوب در این آستان بینا شود
یوسف زهراست اینجا ماه کنعان شما
با خدا هم صحبتید و با رضا همسایه اید
اهل مشهد! جان «میثم» باد قربان شما
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_رضا_ولادت
بارک الله نجمه امشب آفتاب آوردهای
وجه ناپیدای حق را بینقاب آوردهای
در تراب امشب جمال بوتراب آوردهای
یا به دامن احمد ختمی مآب آوردهای
از دل دریای رحمت درِّ ناب آوردهای
گل به دست خود گرفتی یا گلاب آوردهای؟
با جلال آمنه مرآت احمد زادهای
در حقیقت عالم آل محمّد زادهای
****
این پسر حسن خدا را مظهر است و منظر است
این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است
این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است
تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است
این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است
این پسر قرآن بابا روی دست مادر است
ایـن شـه ملک قـدر فرمانده جیش قضاست
این همان جان جهان مولا علی موسیالرضاست
****
بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این
بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این
قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این
من به قرآن میخورم سوگند، قرآن است این
جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این
شمع جمع انبیا در بزم امکان است این
لالههای وحی از فیض بهـارش کرده گل
بوسۀ موسیابنجعفر بر عذارش کرده گل
****
ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش
آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش
ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش
حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش
جد امیرالمؤمنین، ام ابیها مادرش
عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش
موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین
آدم و نوح و خلیل الله و عیسی را ببین
****
چار صحن او پناه چار رکن عالم است
گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است
گنبد زرین او خورشید ماه مریم است
پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است
در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است
شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است
خسروان در کویش احساس حقارت میکنند
انبیـاء و اولیـا او را زیـارت میکـنند
****
سایۀ گلدستههایش سجدهگاه آفتاب
آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب
جبرئیل از جام سقا خانهاش نوشیده آب
از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب
پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب
باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب
بهترین عبد خدا اینجا خدایی میکند
از تمـام آفرینش دلربـایـی میکند
****
از هزاران کعبه زیر سایۀ دیوار تو
بار خیل انبیا افتاده در دربار تو
من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوار تو؟
خارم و روییدهام در دامن گلذار تو
میکشی ناز مرا هر چند هستم عار تو
گرچه بودم با گناهم باعث آزار تو
هر چه میبینی بدی از من نمیرانی مرا
من خجالت میکشم اما تو میخوانی مرا
****
رأفتت نازم چرا از من حمایت میکنی؟
از جهنم در بهشت خود هدایت میکنی
زندهام از فیض سرشار ولایت میکنی
همچنان از کوثر نورم سقایت میکنی
نه مرا میرانی از خود، نه شکایت میکنی
قاتلت گر بر درت آید، عنایت میکنی
این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما
عفو و جـود و بذل و احسان است در خون شما
****
کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا
در کرم مثل خدا بیمثل و مانندی رضا
من همه بیآبرو، تو آبرومندی رضا
تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا
بس که آقایی، به رویم در نمیبندی رضا
هر چه گریاندم دلت را، باز میخندی رضا
تو رؤف اهلبیتی، لطف و احسان بایدت
میزبـانی و پـذیرایی ز مهمـان بایدت
****
من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا
بسته شد از خاک زوارت خمیرم یا رضا
با تولای شما دادند شیرم یا رضا
وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا
بار ده تا قبر تو در بر بگیرم یا رضا
لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا
هر چه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توام
از خجالت کـورم امـا عاشق روی تـوام
#غلامرضا_سازگار
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم