11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترشی باقالی مجلسی 🍈
🍃❤️🍃
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
بختیاری آنلاین
ترشی باقالی مجلسی 🍈 🍃❤️🍃 دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید https://eitaa.com/bakhtiyar
خدا وکیلی
زنگل حاضر در گروه به خاطر دستپخت های بختیاری آنلاين
روزانه وا 5 نفر به کانال اضافه کنن
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#پارت_پنجاه_سه
برای حامد نوشتم،چیزی شده افسانه کجاست؟نوشت خواهر گنده دماغت رفته حموم منم حوصلم سررفته بودگفتم حالت روبپرسم،درجوابش نوشتم خوبه تاالان باهم بودیم چه زود دلت برام تنگ شده نوشت اخه عاشقتم،دوستدارم،متقابلا نوشتم منم خیلی دوستدارم عشقم وعکس قلب بوس براش فرستادم دیگه جواب نداد،پیش خودم گفتم لابدافسانه ازحمومامده وبرای اینکه خیالم راحت بشه پیام دادم،چتهاروپاک کن افسانه نبینه
نیم ساعتی گذشت که گوشیم زنگ خورد حامد بریده بریده بهم گفت خونه نمون افسانه همه چی روفهمیده،مامانم روبه روم نشسته بود نمیتونستم حرف بزنم سریع رفتم تواتاقم گفتم چی میگی!گفت بهت یدستی زده من حموم بودم باگوشی من بهت پیام داده.دیگه ادامه ی حرف حامدرونمیشنیدم انقدرمضطرب بودم که لبه ی تخت نشستم خوب میدونستم این دیگه برای من اخرخطه ونمیتونستم چیزی روماست مال کنم اون لحظه تنهاراه حل برام یامرگ بودیافرار..
ادامه 👇
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#قسمت_پنجاه_چهار
دل جرات خودکشی رونداشتم پس بایدازاون خونه برای همیشه خداحافظی میکردم مثل روزبرام روشن بودپدرم برادرهام زندم نمیذارن..
یه مقدارلباس طلاپس اندازکه داشتم گذاشتم تویه ساک کوچیک طوری که مامانم نفهمه ازخونه زدم بیرون وبرای اینکه شک نکنه صدای موسیقی روزیادکردم که فکرکنه تواتاقم هستم اهنگ گوش میدم.توکوچه که میرفتم ازسایه ی خودمم میترسیدم همش فکرمیکردم الانه که افسانه جلوم ظاهربشه به خیابون اصلی که رسیدم یه ماشین دربست گرفتم رفتم ترمینال خودمم نمیدونستم چکاربایدبکنم اون لحظه تمام فکرم این بودکه ازاون شهربرم حالاهرجاکه شد..وقتی رسیدم ترمینال متوجه شدم اتوبوس مشهدهمون لحظه حرکت داره وازشانسم یه صندلی خالی داشت سریع بلیط خریدم سواراتوبوس شدم..تانشستم تواتوبوس بغضم ترکیدزدم زیرگریه ترس تمام وجودم روگرفته بود..یکساعتی ازحرکت اتوبوس گذشته بودکه گوشیم زنگ خورد..
ادامه بعدی 👇
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
هنوز در زیر مجموعه ی سادگی هستیم. قبلاً هم فاصله ی خواست و خواسته (خواست - خواسته) را توضیح دادم. هرچه این فاصله بیشتر شود، لذت بیشتر خواهد بود
اگر از حد مجازی بیشتر شود، حسرت ایجاد می کند. گرسنگی، یک خواست است و غذا، خواسته است. هر چه قدر فاصله ی بین گرسنه و غذا بیشتر شود یعنی صبوری که بچه های ما اصلاً ندارند، لذت غذا خوردن بیشتر می شود. لذت در گرسنگی است نه در غذا.
وقتی این فاصله کم می شود یعنی همیشه غذا در دسترس باشد ولی میل به خوردن نباشد همیشه روی میز همه چیز هست، خوردن تبدیل می شود به عادت؛ خوردن از کارکرد خودش دور می شود و دیگر لذت نخواهد داشت تنوع طلبی هم اضافه می شود و دائم به غذاها اضافه می کنیم. وضعیت میزهای غذای مهمانی ما چگونه است؟
علت این که بچه ها صبور نیستد این است که بلافاصله سرویس گرفته اند و فاصله ی بین خواست و خواسته را بسیار کوتاه کرده ایم. در صورتی که فقط در یک سال اول است که اصلاً نباید بین این دو فاصله باشد و بعد از این سن به آرامی باید بین خواست و خواسته ی کودک فاصله ایجاد شود که صبوری و بردباری بالا برود و لذت بیشتر شود.
این فاصله در بچه های ما بسیار کم شده است و هر چه این فاصله کم تر شود، صبوری کمتر می شود و به دنبال آن ناسپاسی بیشتر خواهد شد. بچه های امروز بسیار ناسپاس و بی صبر هستند چون فاصله ی خواست و خواسته در آن ها به صفر رسیده است و برای چیزی که می خواهند به دست آورند صبر ندارند. منظور من با حسرت بزرگ کردن بچه ها نیست ولی باید صبر کنند تا وقتی به دست می آورند لذت ببرند. (ادامه دارد...)
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت39}
[مباحث کودک متعادل ]
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ لری تقدمتان 🌺
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🔴واکنش وزیر بهداشت به مسمومیت الکلی جمعی از پزشکان
🔹وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی در واکنش به مسمومیت الکلی جمعی از پزشکان در شیراز: ما انتظارمان این است وقتی دانشمندان و عالمانی داریم که خودشان عوارض را میبینند خودشان به آن عوامل استناد کنند، به آن عمل هم کنند. وقتی میگویند عالم بدون عمل همین است.
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🔴 سیاستهای بانک مرکزی مانع خروج ارز از کشور/ پرش دلار از بین رفت
🔹فرهنگ حسینی، کارشناس اقتصادی: برخیها معتقد هستند که افزایش نرخ دلار عامل تورم است و برخی دیگر تورم را عامل افزایش نرخ ارز میدانند، این دو گروه مستندات علمی قوی برای عقیده خود دارند.
🔹در سال گذشته که تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی داشته ایم، نرخ ارز هم باید به همین میزان افزایش مییافت، اما نرخ ارز به این میزان افزایش نیافت.
🔹چند عامل بر این موضوع تاثیر گذار بود؛ اول این که جلو خروج ارز از کشور گرفته شد و دوم این که صادرات کشور تقویت شد. در خصوص صادرات تلاشهای زیادی برای تسریع و تسهیل صادرات گرفته شد، به طوری که هر موقع صادرات کند شد، خیلی سریع قوای مربوطه ورود کرده و تعرفهها را اصلاح کردند.
🔹دسترسی بانک مرکزی به ارز بهبود یافت و همچنین با وجود اتفاقاتی که در عراق روی داد، در آخرین روزهای اسفند ماه ۱۴۰۲ این مسائل از بین رفت.
🔹در عین حال بانک مرکزی برای جلوگیری از خروج ارز از کشور چند اقدام انجام داد که شامل ایجاد یک مکانیزم بهتر در بازار ارز، متشکل شدن بازارها، رصد حساب صرافیهای غیر مجاز، کوچکتر کردن بازار سیاه و بازار غیر رسمی و... بود.
🔹عواملی که ذکر شد موجب شد نرخ ارز کمتر از تورم رشد کند و همچنین موجب شد تا پرش دلار از بین برود و در نتیجه شاهد وضعیت بهتری در بازار ارز نسبت به سایر بازارها هستیم به طوری که میتوان بازار ارز را در یک سطح منطقی حفظ کرد.
🔹سیاستهای پولی و به خصوص رویدادهایی که در نرخ بهره روی داد موجب شد تا تقاضاها از سمت ارز دور شود.
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
🔴دانشجویان معترض آمریکایی از حکام عربستان با شرفتر هستند
🔹محمدجواد ظریف؛ وزیر سابق امور خارجه:دانشجویان معترض آمریکایی که توسط نیروهای امنیتی ایالات متحده سرکوب می شوند در دفاع از مردم فلسطین بر خادمان حرم های شریف، شرف دارند.
🔹دولت ها بر اساس کنوانسیون نسل کشی ۱۹۴۸ موظف به اتخاذ اقدامات لازم برای جلوگیری از نسل کشی هستند و نه تشویق نسل کشی از طریق عادی سازی با مجرمان.
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️️روایت تلخ مهناز افشار از شکست و سرخوردگی پس از مهاجرت: «تنهایی، ناامیدی و بیاعتمادی»
🔹مهناز افشار، بازیگر ایرانی:
برای من که کارنامه فعالی در پرده سینمای ایران داشتم، بحران بیکاری پس از مهاجرت، دوران سختی را برایم رقم زد و مرا به ورطه ناامیدی و بیاعتمادی در غربت کشاند؛ باید بگویم که داغ بودم و نفهمیدم!
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ردپای سرویسهای جاسوسی در هیئات
روایت حاج صادق آهنگران از نفوذ
سرویسهای جاسوسی غربی میان بعضی
هیئتها و مداحها به منظور تغییر روند
فعالیت آنها.
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#قسمت_پنجاه_پنج
حامدبودتماس رووصل کردم اماحرفی نزدم میترسیدم گوشیش دست خودش نباشه اماچندثانیه ای که گذشت گفت افسون باگریه گفتم حامدچی شد؟گفت کجای؟گفتم فرارکردم دارم میرم مشهد،گفت رسیدی بروفلان مسافرخونه مدیرتش رومیشناسم زنگ میزنم هماهنگ میکنم..گفتم توپس چی؟گفت منم وسایلم روجمع کردم ازخونه زدم بیرون یکی دوروزی دزدکی کارهام روانجام بدم میام پیشت گفتم افسانه چی؟گفت امشب وقتی همه چی روفهمیدبهش گفتم عاشق توام میخوام ازش جدابشم اونم تمام وسایل خونه روشکست ازخونه زدبیرون داشتم باحامدحرف میزدم که پشت خطم افسانه امدبهش گفتم افسانه پشت خطه چکارکنم..گفت گوشیت روخاموش کن دیگه این خطتت روشن نکن فردا یه خط جدیدبخر تاخواستم قطع کنم گفت نه جوابش روبده توام بهش بگومن رودوستداری ازش بخواه به خانوادتم بگه که دنبالت نگردن بدونن بامنی.واینجوری خیالش از همه چی راحت ترمیشه...
ادامه 👇
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#قسمت_پنجاه_شش
خلاصه طبق حرف حامدجواب افسانه رودادم تاگفتم الوشروع کردفحش دادن حرفهای رکیک زدن،فقط گوش میدادم گذاشتم خودش روحسابی خالی کنه بعدم باوقاحت تمام بهش گفتم من ازروز اول عاشق حامدشدم والانم که همه چی روفهمیدی ازش طلاق بگیربه مامان باباهم بگو هیچ وقت دنبالم نگردن وبعدازگفتن این حرفهاگوشی روخاموش کردم..نزدیک ظهررسیدم مشهدبه ادرسی که حامدبهم گفته بودرفتم یه اتاق دراختیارم گذاشتن،انقدرخسته بودم که روتخت ولوشدم چشمام تازه گرم خواب شده بودکه تلفن اتاق زنگ خورد،وقتی جواب دادم حامدپشت خط بود از صداش مشخص بودحالش اصلاخوب نیست گفتم..حامدچی شده خوبی؟گفت خوب که نیستم خدابگم چکارت کنه اگرحواست روجمع میکردی نه الان توآوراه بودی نه من شرفم میرفت ازحرفش خیلی ناراحت شدم گفتم اخرش که چی تاکی میخواستی این رابطه روادامه بدی به هرحال یه جای بایدتموم میشدتوخودتم بی تقصیرنبودی همه رونندازگردن من الانم بگوببینم چی شده؟!
ادامه بعدی 👇
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#قسمت_پنجاه_هفت
گفت بابات داداش بزرگت امدن شرکت تاجای که میخوردم زدنم ابروم روبردن جلوی همه سکه ی یه پولم کردن.اگرجلوشون رونمیگرفتن الان زنده نبودم..گفتم راجع به من چی گفتن؟گفت بابات گفته تودیگه براشون مردی واگرپیدات کنن زندت نمیذارن.گفتم حامدالان چی میشه؟گفت قراره جای مهریه خونه روبزنم به نام افسانه وتوافقی ازهم جدابشیم توفعلاتواون مسافرخونه بمون فقط برویه سیم کارت جدیدبخرکه باهات درتماس باشم وشماره سیم کارت جدیدخودشم بهم دادگفت کارداشتی به این خطم زنگ بزن به خطهای قدیمیم زنگ نزن این خطها رو بعد ازطلاق میسوزونم..خلاصه من سه هفته تنهامشهدبودم وهرشب باحامدحرف میزدم اونم قول یه زندگیه خوب روبهم میداد.هفته ی اول که کلاحبس بودم تواتاق اماهفته دوم رفتم خریدکنم که چشمم افتادبه گنبدطلایی امام رضاخیلی حالم بدشددلم گرفته بودرفتم سمت حرم اماهرکاری کردم نتونستم برم توخجالت میکشیدم بیرون حرم نشستم زارزارگریه کردم حس عجیبی داشتم وقتی گریه میکردم سبک میشدم..
ادامه 👇
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#قسمت_پنجاه_هشت
عادت کرده بودم هرروزچندساعتی میرفتم بیرون حرم مینشستم گریه میکردم..یادمه پنج شنبه بودکه خدمتکارمسافرخونه امدجلوی اتاقم یه کاغذبهم دادگفتم این چیه گفت برای ناهارمهمان اقاشدی بروحرم ناهارت رو بخور انقدر خوشحال شده بودم که حد نداشت.سریع اماده شدم رفتم حرم شاید باورتون نشه اون ناهارخوشمزه ترین غذای عمرم بود..تازه ازحرم امده بودم بیرون که حامدبهم زنگزدگفت امشب حرکت میکنم.گفتم تموم شدگفت اره جداشدیم ..حامدماشین ویه واحداپارتمانی که داشت روفروخته بود.البته ازوجوداون واحداپارتمان فقط من خبرداشتم..حامد امد مسافرخونه ولی پیش هم نبودیم برای حفظ ظاهریه اتاق اجاره کرده بودکه دوستش حرف درنیاره چون بهش گفته من تو ایران کسی روندارم اون میخوادکمکم کنه..حامدازدعوا کشمکش با خانوادم خیلی برام تعریف کرد.گفت من وتوهیچ راهه برگشتی نداریم چون خانوادهامون طردمون کردن وتصمیم گرفتیم مشهدزندگی کنیم..
ادامه بعدی 👇
دوستان و مخاطبین خود را به کانال دعوت کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯