eitaa logo
نکات ناب علامه جوادی آملی
295 دنبال‌کننده
560 عکس
190 ویدیو
1 فایل
.بسم الله الرحمن الرحیم 🔍(قل اندعوا من دون الله ما لا ینفعنا ولا یضرنا و نرد علی اعقابنا بعد اذ هدانا الله کالذی استهوته الشیاطین فی الارض حیران..)‼ 📚تفسیر کامل هست مگر مطالبی که از حوصله عزیزان خارج باشد.... @R_seyedi313💬
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖سوره حمد 📝پیشگفتار 🔦ادامه اسرار نامگذاری ۴- «الشفاء»، «الشافية»: قرآن كريم براي شفاي و ، يعني جهل و رذايل اخلاقي، از سوي شافي مطلق، خداي سبحان، نازل شده است: (ونُنَزّل من القرآن ما هو شفاء ورحمة* و ما از قرآن آنچه را برای مومنین مایه درمان و رحمت است را فرو فرستادیم)، (وشفاءٌ لما في الصّدور*و برای شفای آنچه در سینه های شماست) و سوره مباركه حمد نيز كه سوره قرآني و آن است. 🌈در روايات «سوره شفابخش» نام گرفته است: «فاتحة الكتاب شفاء من كل داء*فاتحه الکتاب شفای است»، «من لم يبرأه الحمد لم يبرأه شى‏ء*کسی را که حمد او را شفا ندهد چیز دیگری او را شفا نمی دهد.». 💥گرچه تلاوت سوره حمد شفابخش نيز هست و در اين امرِ مجرّب، هيچ نيست، امّا مهمّ، است كه قرآن كريم ‏دار درمان آن هاست و سوره حمد نيز چون است، عصاره نيز خواهد بود. 🔊بنابراين، كلام امام باقر (عليه‏السلام) (من لم يبرأه الحمد...) نيز بدين معناست كه اگر اخلاقي كسي با معارف سوره حمد درمان نشود، ‏هاي قرآن نيز براي او سودمند نخواهد بود. 5 ـ «الأساس»: از ابن عباس نقل شده است كه هر چيزي اساسي دارد و سوره مباركه حمد است: «إنّ لكلّ شى‏ءٍ أساساً... وأساس القرآن الفاتحة وأساس الفاتحة بسم الله الرحمن الرحيم*برای اساسی است و اساس قرآن فاتحه الکتاب است و اساس فاتحه الکتاب بسم الله الرحمن الرحیم». 6 ـ «الصلاة»: اين نام نيز مستفاد(گرفته شده) از اين (سخن غیر وحی و تشریعی خداوند) است: «قسمت الصلاة بينى وبين عبدى ؛ فنصفها لى و نصفها لعبدى...*نماز را بین خودم و بنده ام کردم نصفش برای من است و نصف دیگرش برای بنده ام» ؛ زيرا قراين موجود در حديث به روشني گواه بر آن است كه منظور از «الصلاة»، سوره حمد است. 🔔برخي مفسران نيز نام گذاري سوره حمد بدين نام را وابستگي به سوره حمد (لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب*نماز بدون فاتحه صحیح نیست) ذكر كرده ‏اند. 7 ـ «الكافية»، «الوافية»: عبادة بن صامت از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي‏ كند كه: «أمّ القرآن(سوره حمد) عوض من غيرها وليس غيرها منها عوضاً*حمد از غیر خودش است ولی عوض او نیست» و برخي از تفاسير اهل سنت راز تسميه سوره حمد بدين نام ها را آن در صحّت نماز دانسته ‏اند؛ زيرا هيچ سوره‏اي جز حمد نماز نيست. 8 ـ «المناجاة»، «التفويض»: نام گذاري سوره حمد به اين دو نام به دليل آن بر آيه كريمه (إيّاك نعبد وإيّاك نستعين) است، كه بخش نخست آن با و با بخش دوم آن، حاصل مي‏ شود. 9 ـ «الكنز»: سوره مباركه فاتحه در روايات فريقين، نام گرفته است: «... وأعطيت أُمَّتِك كنزاً من ؛ فاتحة الكتاب»، «... وإنّ فاتحة الكتاب أشرف ما فى »، «نزلت فاتحة الكتاب بمكة من ». 10 ـ «النّور»: قرآن كريم از كتب آسماني با تعبير ياد مي ‏كند: (إنّا أنزلنا فيها هديً ونور)، (وآتيناه فيه هدي ونور)*(و ما و را که دارای نور و هدایت بود را نازل کردیم)، (فَآمنوا بالله ورسوله والنور الذي أنزلنا* پس به خدا و رسول و که آن را نازل کردیم ایمان بیاورید) و هدف آنها را ها مي ‏داند: (كتاب أنزلناه إليك لتخرج الناس من الظلمات إلي النور...*کتابی را نازل کردیم که مردم را از به سوی خارج می کند). بنابراين، سوره‏اي كه عصاره كتابِ نور است، خود نيز نوري باهِر و نوراني‏ كننده انسان هاست. 11 ـ «تعليم المسألة»، «السؤال»: گرچه طلب و مسئلتِ از خداي سبحان به صورت صريح، تنها در آيه كريمه (اهدنا الصّراط المستقيم) آمده است، اما همان گونه كه در تفسير همين سوره بيان خواهد شد، تحميد و تمجيد عبد در آغاز سوره نيز تحميدي بي ‏طلب و تمجيدي ‏_طمع نيست، بلكه «ستايش سابق» زمينه «خواهش لاحق» است و گويا همه آيات اين سوره مباركه، در پي آموزشِ «ادبِ مسئلت» از خداي سبحان و طلب از ساحت آن ‏_نياز_مطلق است. 12 ـ «الحمد الأُولي»، «الحمد القُصْري»: نام گرفتن سوره به اين دو نام به اين جهت است كه در ميان «سُوَر حامدات» ترين سوره، حمد است. 13 ـ «الحمد»، «الدعاء»، «الشكر»: تسميه سوره حمد بدين نام ها، به دليل اشتمال سوره بر و و است. 🗯🗯🗯🗯🗯🗯🗯🗯🗯 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp .com/
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه جوادی آملی 📖تفسیر سوره: حمد 💎آیه۲: (اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِين) 📮ب: عامل با پيامبران و فرشتگان و ره ‏توشه ‏اي براي و سبقت به سوي و عفو الهي است. 🗂ج: حمد تاريكي هاي عالم برزخ و هموار كننده راه انسان به سوي است. 🔖 برزخ بر اثر است و آن با تأمين مي‏ شود. با روشن شدن برزخ، راه انسان به سوي هموار مي ‏شود و پيمودن اين راه كه براي برخي انسان ها، همانند ورود از دنيا به برزخ بسيار دشوار است، مي ‏گردد. 🖊بيان مطلب اين كه، از ، «انتقال از عالَمي به عالم ديگر» است: «لكنّكم تنتقلون من دارٍ إلي دار». اما مرگ به معناي «قطع نَفَس» و «سرد شدن بدن»، مرگي است كه در دانش ‏_شناسي مطرح است. انتقال از دنيا به برزخ، براي برخي انسان ها بسيار آسان و براي گروهي بسيار دشوار است. 📍 ‏اي كه صبحگاهان در ميدان نبرد هدف تير دشمن قرار مي ‏گيرد و تا در خون خود مي‏ غلتد، گرچه پنداشته مي ‏شود كه با فشارِِ مرگ دست به است، اما او ديگر توجّهي به دنيا ندارد و همانند بي ‏تابي است كه در هواي گرم و سوزان، چشمه‏ ساري از آب خنك و زلال مي ‏يابد و تن به آن مي‏ سپارد. 🖌 از اين رو امام باقر (عليه ‏السلام) در پاسخ اين پرسش كه شهيدان در برابر رگبار تيرها چه احساسي داشتند؟ فرمودند: «همان احساسي كه شما از فشار دادن يكي از خود با ديگر داريد». 🚨 و انتقال از دنيا به برزخ براي شهيد ‏بخش است، نه رنج‏ آور. امّا كه به سرعت جان مي‏ دهد، گرچه به ظاهر فشار جان دادن ندارد، ليكن جدا شدن روح او از دنيا و انتقال به برزخ برايش بسيار دشوار است. ❄️ قرآن كريم دشواري مرگ و انتقال تبهكاران به عالم برزخ را اين گونه وصف مي‏ كند: (ولو تري إذ يتوفّي الذين كفروا الملائكة يضربون وجوههم وأدبارهم وذوقوا عذاب الحريق...و اگر ببینی! زمانی را که ملائکه بر صورت و پشت های کافران می زنند و می گویند بچشید عذاب آتش را...)، (فكيف إذا توفّتْهم الملائكة يضربون وجوههم وأدبارهم...پس چگونه است زمانی ملائکه آن ها را می گیرند و بر صورت ها و پشت هایشان می زنند...). 💥سرّ زدن (بَر) چهره و پشت آنان شايد اين باشد كه فرشتگانِ مأمور دنيا كه انسانِ تبهكار را ‏دست در حال رفتن مي ‏بينند، با زدن بر پشت او، وي را از دنيا سوق داده، بيرون مي رانند؛ مأموران برزخ نيز چون او را در حال آمدن مشاهده مي‏ كنند بر صورتش مي‏ كوبند و اين گونه از او مي‏ كنند و اين خود ‏اي از عذاب و فشار قبر است. ⚡️ و بر اين اساس كه همان است، انسان تبهكار گرچه در فضاي بازِ آسمان يا دريا بميرد فشار قبر دارد. كسي كه به آساني از دنيا به برزخ راه يابد، راه برزخ به سوي نيز بر او هموار و آسان است. 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا:https://eitaa.com/bourhan 📮سروش:http://sapp.ir/javadiamoli1 🗞وات ساپ:https://chat.whatsapp.com/CAYrOJatiFj21OhB8lua7i
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه آملی 📖تفسیر سوره: 📜آیه۱۸و۱۷: "مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ(۱۷) صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ(١٨) ⛓بحث: و اهل نفاق ⭕️ تیرگی منافقان و آنان که در آیه مورد بحث در قالب تمثیل بیان شده، بدون تمثیل نیز در مورد دیگر بیان شده است؛ قرآن کریم انسانها را در قیامت به دو دسته تقسیم می کند: 1⃣دسته اوّل مردان و زنان که نورشان پیشاپیش و در پهلوی آنان می تابد و با نور خود راه بهشت را می پیمایند و در پایان نیز بشارت خلود در بهشت به آنان می دهد: « یوم تری المؤمنین والمؤمنات یسعی نورهُمْ بین أیدیهمْ وبأیمانهمْ بُشراکم الیوْم جناتٍ تجری منْ تحتها الأنهار خالدین فیها ذلک هُو الفوْز العظیم ». 2⃣ دسته دوم مردان و زنان هستند که در آن روز در تاریکی فرو رفته اند و به مؤمنان می گویند: به ما نگاه کنید یا منتظر ما باشید تا ما از نور شما بهره ای بگیریم. امّا مؤمنان نسبت به آنها بی اعتنایی کرده، جوابی نمی دهند، ولی هاتفی به آنان می گوید: به ماورای نشئه آخرت، یعنی به دنیا باز گردید و از آن جا نوری فراهم آورید؛ زیرا دنیا بود: « یوْم یقول المنافقون والمنافقات للذین آمنوا انْظرونا نقْتبس من نورکم قیل ارجعوا وراءَکم فالتمسوا نوراً » و چون رجوع از آخرت به دنیا ممکن نیست؛ زیرا اساس دنیا کاملاً برچیده شده و به آخرت مبدل گشته، معنای رجوع این است که تحصیل نور تنها در دنیا ممکن بود و اکنون فرصت آن گذشت. بســـوے ظــــــــهور💫✨ 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا: https://eitaa.com/bourhan
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 📚تفسیر تسنیم 🧠استفاده برای 🎙علامه آملی 📖تفسیر سوره: 📜آیه۱۸و۱۷: "مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ(۱۷) صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ(١٨) ⛓بحث: و اهل نفاق ⭕️حرمان منافقان از نور خاص الهی، در آیه اول از آیات مورد بحث به صورت « ترکهم فی ظلمات لا یُبْصرون » و در آیه دوم به صورت «صمّ بکم عمی » آمده و جمله دوم تکرار جمله اوّل نیست؛ زیرا انسانی که نمی بیند گاهی بر اثر تاریک بودن صحنه است و گاهی بر اثر کوری، و منافق که راه را نمی بیند هم از که راه را فرا رویش روشن کند محروم است و هم از . 🚫پس اگر نوری هم باشد، بر اثر کوری دل، راه را نخواهد دید و نابینایی است که روشنایی و تاریکی برایش یکسان است. در آیه اول سخن از تاریکی در آیه دوم سخن از آنان است. بســـوے ظــــــــهور💫✨ 🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄🍄 📚تفسیر تسنیم 📬ایتا: https://eitaa.com/bourhan