#حکایت📚
#مثل_آباد😇
(جمع کن کاسه کوزه تو)
در قدیم برای قمار بازی علاوه بر خانه هائی که در آن قمار راه می انداختند مکانهای مثل خرابه ها و پشت دروازه های شهر و روی پشت بام حمامها و جاهای کم رفت و آمد سفره هائی برای این کار گشوده میشد و گرداننده قمار را #کاسه کوزه دار می گفتند.
#کاسه کوزه سمبل این حرفه بشمار میرفت.
غرض از #کاسه ظرفی بود که از هر یک تومان بُرد، یک قران سهم گرداننده یا قمار خانه دار در آن انداخته میشد یعنی یک دهم مبلغ بُرد و کوزه نیز #گلدان دهن باریک یا کوزه کوچکی بود که تاس را در آن ریخته و تکان داده و روی بساط می انداختند تا از یک تا شش چه #رقمی بنشیند.
در کنار #کاسه #کوزه دار و قمار بازها اشخاصی نیز بودند که به آنها جیزگر می گفتند یعنی #پول #قرض بده. به کسانی که باخته و همچنان اصرار به بازی داشتند.
این جیزگرها نزولی برابر #تومان به #تومان قرض می دادند.
که البته #اصطلاح جیز شد یا جیز میشی از همین جا آمده در واقع به معنی سوزاندن طرف که وقتی از جوش و خروش و #هیجان بازی بیرون می آمدند میفهمیدند که چه بلائی سرشان آمده است.
و البته هنگامی که کار به #دعوا و #چاقو کشی و #چوب و چماق میرسید، آژان و پاسبان پست سر رسیده و به بساط قماربازها حمله ور میشدند و اول کار آنها این بود که با لگدی کاسه و کوزه و بساط داخل سفره را به کناری پرت کرده و با گفتن جمع کن کاسه کوزه تو، همه لات و لوتها و اراذل را ریسه کرده و به #کلانتری محل می بردند!
🙈@cartoon_ghadimy🙊
مامان بزرگم تعريف ميكرد اون زمان هاى #قديم اين شكلى نبود كه #پاييز ميشه تنگ غروبى دلت ميخواد از #غصه بتركه. پاييزاش يه شكل ديگه بوده. شبا ميشستيم دور هم #انار خوردن #گل ميگفتيم، #گل ميشنفتيم.اون موقع ها #شادى ها و خوشى هامونو با هم دون ميكرديم تو #كاسه #انار #گلپر ميپاشيديم سرش ميخورديم و ميخنديديم.
دلامون كه خوش بود #پاييز نبود ديگه #بهار ميشد...!
#نوستالژی
🙈@cartoon_ghadimy🙊