eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
457 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ازغدی، ادامه ی شریعتی یا مطهری؟! (بخش اول) 🖋محسن قنبریان 🔷حوزه ی بی عیب! شریعتی از اسلامی انقلابی می گفت که در آن نقش جدی ای برای مرجعیت و روحانیت نبود! انتقادهای زیادش از این نهاد او را نماد "اسلام منهای روحانیت" کرد و فتوایی از مراجع آنروز مبنی بر ضاله بودن کتابهایش صادر شد! مطهری اما منتقدی از روحانیت بود که اعتراف به مزایایش داشت. اعتقاد داشت با لزوم حفظ و نگهداری اش باید آنرا اصلاح کرد. اسلام منهای روحانیت را خیانت می دید و فقهاء را تنها سلسله ی معرفتی متصل به معصوم می شمرد. ⬅️آیا حوزه و روحانیت پس از انقلاب و خورده گیری های آندو(با حفظ تفاوت) از آسیبها مبرا شد؟! 🔺مثلا مطهری هم از "لوس و ننر و امتیاز طلب و مسرف" بودن برخی فرزندان علماء گله داشت که "همه حواسشان متوجه پستها و مقامات است که کی برد و کی محروم شد و چگونه خودشان آنها را بربایند یا به دوستان خودشان اختصاص دهند"! مطهری اینان را "تحمیل بزرگی به بودجه روحانیت" می خواند(یادداشتها ج۴ص۵۵۵). اینبار ازغدی پیش از خطبه ها چیزی از این جنس گفت: "امام گفت مرجع پاپ نیست، مرجعیت نمایشی نیست، مرجعیت ارثی نیست"! از قضا برخی آقازادگان زود به خود خریدند و موضع گرفتند و البته واضح است همه امکانات پدر و مرجع عظیم الشأن را هم به ارث برده اند! 🔺مطهری از نظارت برمرجعیت و پاسخگویی آن هم می گفت! صراحتا در ده گفتار آورد: "تقلید ممدوح و مشروع سرسپردن و چشم بستن نیست. چشم باز کردن و مراقب بودن است وگرنه مسئولیت و شرکت در جرم است"!(مجموعه آثار ج۲۰ص۱۷۶). (جملات تیز و تندترش را جرأت نمی کنم نقل کنم به یادداشتها ج۴ص۵۵۶ رجوع کنید). شاید بازخوانی این تفکر مطهری علت گران شدن سخنان ازغدی بر بعض بزرگان شد! آنچه دارد کم کم نمودار میشود مواجهه ای از جنس شریعتی با ازغدی توسط زعمای حوزه است. البته دو نکته را نمی توان لحاظ نکرد: 1⃣ حوزه مطهری را هم روی دست نگرفت بلکه در مواردی بایکوت هم کرد!اگر خون پاکش سند حقانیتش نمی شد معلوم نبود اقلا با بخشی از آرائش مواجهه شریعتی نشود! 2⃣ قیاس ازغدی هم با مطهری از جهاتی، از جمله وزان علمی و اتصال به بزرگان و مفاخر حوزه(مثل مرحوم بروجردی و علامه طباطبایی)مع الفارق است. ❓جان کلام اینکه: آیا آسیبها و عیوب سازمان روحانیت تمام شده یا رو به صفر است؟! و امروز نیازی به فریادهای مطهری وار نیست؟ ❓اصلا شریعتی و مطهری هردو به کنار، امام خمینی تا آخرین سخنان از این آسیبها و هم خطر ارتجاع و تحجر و مارهای خوش خط و خال در حوزه می گفت(آخرین نمونه ها در منشور روحانیت منعکس است). یعنی نه قبل از انقلاب که حتی تا سال ۶۸مرجع و زعیم منحصر بفردی مثل امام از آسیبها و حتی خطرات می گفت! بعد امام چه شد؟! آیا همه آن آسیبها و نگرانی ها یکباره خود به خود مرتفع شد؟! ❓اگر اقلا برخی از آنها باقی است چرا بزرگان حوزه و بخصوص شاگردان امام، آن خط را دنبال نکرده چیزی از جنس آن فریادها و روشنگری ها نشنیده ایم؟!نمونه های کوچکی از تذکر به یک مرجع توسط بزرگی در حوزه را همین ماهها دیدیم چگونه برخورد شد؟! و از سوی زعماء هیچ حمایتی نشد! ❓تازه آیا نگرانی های امام فقط مربوط به متحجرین ضدانقلاب بود؟! نگرانی و گله از زیاد شدن تشریفات و تجملات، ساختمانها و ماشین ها و...کم زبان زدند؟!آیا در جواب هم مباحثه خود(آیت الله حسن فرید گلپایگانی) مرقوم نفرمود: "بهتر است که بنده و جنابعالی در فکر قبه و بارگاه نباشیم..."!(صحیفه امام ج۲۰ص۲۴۵). آیا واقعا شاگردان دیروز امام همه مبرای از این تجملات و نگرانی هایند؟! آیا... پس چرا مطهری ای در حوزه پیدا نمیشود تا مثل ازغدی(طلبه ی کت وشلواری) ساکت بماند؟! ❗️ادامه متن در بخش دوم @m_ghanbarian http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ازغدی، ادامه شریعتی یا مطهری؟! (بخش دوم) 🖋محسن قنبریان 🔷 یک نقص مطهری و نقضی از او! حتی مطهری با وجود تشخیص درست و فریادهای به حقی که داشت "یک نقص" داشت که بالتبع مثل ازغدی هم دارند. امام خمینی آن نقص را در کشف الاسرار برای منتقدین حوزه و روحانیت بیان می کند. و آن نبودن در کسوت زعامت و مرجعیت است. امام نیز عیوب و آسیبهای حوزه را قبول داشت و حتی با زعیم آن روز حوزه(آیت الله بروجردی) سرآنها مباحثه داشت اما تصریح می کند اصلاح این عیوب بدون تکیه زدن زعامت و مرجعیت ممکن نیست. ❓سخن اما این است که زعماء چرا حرکت مصلحانه مطهری بلکه امام خمینی را در زدودن عیوب حوزه یا اقلا روشنگری دراینباره که آن عیوب به حساب اسلام نرود، را دنبال نکرده اند؟ چرا بزرگان امروز آنجور که سالهای انقلاب در کسوت یک مدرس سطح بر مرجع بزرگ شیعیان -آیت الله العظمی خویی- شوریدند و در ماجرای دیدار فرح پهلوی با ایشان، شهریه او را حرام کردند، امروز همان مقدار را برای فضلای دیگر(مثل دیروز خود) برنمی تابند و حمایت نمی کنند؟! آیا مثلا "حکومت گمراه خواندن"، جمهوری اسلامی از وارد شدن فرح پهلوی در روز غدیر برمرجع شیعیان کمتر است؟! بلکه بالاتر چرا خود آن بزرگان در کسوت زعامت و مرجعیت همان خط انقلابی را در طرد و افشاء سطحی بینی، تحجر و هم اشرافیت مذهبی و...تعقیب نمی کنند؟! امروز برخورد برخی فضلای انقلابی با مثل آن نمونه بسیار پخته تر و متین تر از نمونه های گذشته انجام میشود اما دوچندان از آن نمونه ها طرد و رد میشود! ❓مرجعیت آیا مسئولیت ندارد پس از فوت مرجعی، مهر او را -مثل سلف صالح-شکسته و اموالی که مربوط به شخصیت حقوقی آن مرجع بوده را به مرجع بعد -نه الزاما بیت و پسران- بسپارد؟! و آیا بدون انجام این وظایف، خطر موروثی شدن مرجعیت حرف گزافی است؟! 🔷نقض شهید مطهری برآن نقص! مطهری در آسیبهای سازمان روحانیت از این مشکل می گوید که گمان میکردیم برخی مصلحان اگر در حوزه زعیم شوند مشکل حل میشود اما دیدیم زعیم شدند و مشکل باقیست بعد بحث شریف و دقیقی مبتنی بر "تقدم سازمان صالح بر زعیم صالح" پیش می کشد: "نظامات اجتماعی نسبت به افراد اجتماع، مانند خیابانها و کوچه های یک شهر است نسبت به مردم آن. مردم مجبورند از همین خیابانها و کوچه ها حرکت کنند حداکثر آزادی عمل مردم، در انتخاب نزدیکترین راه از بین این راه هاست. حال اگر شهری بدون نقشه و حساب، توسعه یافته باشد، افراد چاره ای ندارند که رفت و آمد خود را با وضع موجود تطبیق دهند مگر آن که تغییراتی در وضع کوچه و خیابانها پدید آورند. همچنین اگر زعمای صالح، در رأس سازمانهایی که نواقصی دارند قرار بگیرند، تفاوت آنها با دیگران به اندازه آن است که کسی از میان خیابانهای پرپیچ و خم و نامنظم یک شهر نزدیک ترین راه را برگزیند. به این بیان اگر بخواهیم توجیهی برای نظر افلاطون و فارابی[که تقدم زعیم صالح بر سازمان صالح را قائلند] بتراشیم باید بگوییم: آنها به آن افراد صالحی اهمیت داده اند که حاکم برسازمانهای اجتماعی باشند نه محکوم آنها"(ده گفتارص۲۷۸با تلخیص) ⬅️یعنی جامعه انقلابی و جوانان و طلاب انقلابی امروز چیزی بیشتر از مراجع و زعمای صالح -که الحمدلله دارند- می خواهند: زعمایی حاکم بر سازمان حوزه نه محکوم آن. به کی بگوییم هنوز طلاب برای گرفتن چند هزارتومن در چند صف شهریه اند؟!پاسخ زعیم صالح نمیتواند این باشد که ما شهریه مان را به کارت می ریزیم! این همان رفتن از راه نزدیکتر جای اصلاح سازمان است! حالا ببینید چند ده مساله مهمتر، فوری تر و کلیدی تر از صف شهریه، معطل مانده است؟! جواب یک زعیم صالح و دلسوز براینکه دهها مسأله مستحدثه را در درس خارج خود بحث کرده مثل همان حذف صف برای پرداخت شهریه خود و رفتن از نزدیکترین راه است نه درست کردن جریان فقاهت معاصر! اگر فحلی از این زعما عروه ای نو پر از مستحدثات می نگاشت و وزنش چنان بود که همه فقهای بعد ناگزیر از تعلیقه برآن بودند آنوقت مرجع و زعیم جریان فقاهت را به مسائل عینی و واقعی نزدیک کرده بود آیا چنین شده است؟! ❗️به کی بگوییم سه تن از بزرگان حوزه، رئیس قوه قضاییه شدند و در بطن نیازهای کشور قرار گرفتند اما وقتی به حوزه برگشتند همان کتابهای سابق و همان فروعات را کاویدند و حداکثر مقالاتی در مسائل جدید چاپ کردند!باوجودی که برخی از آنها علمیت بلکه شائبه اعلمیت داشته و دارند! آیا جا نداشت مثل آنچه شیخ انصاری با متاجر کرد این بزرگواران اقلا با کتاب القضاء، حدود، دیات و...میکردند که دیگر هیچ فقهی مفری از پرداختن به آن فروع و آن تبویب مسائل نداشته باشد؟! آیا چنین شده است؟! @m_ghanbarian http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
▪️وضعیت اسفناک زیر ساختی و امکانات آموزش و پروش که موجب وقوع حوادث متعدد می‌شود، در جدیدترین حادثه موجب مرگ دلخراش تعدادی از دانش‌آموزان دختر شد. چنین حوادثی فرصتی می‌شود برای طرح بودجه نهادهای فرهنگی... #آموزش_و_پرورش #نهادهای_فرهنگی #بودجه #آسیب_شناسی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠هدف نهایی ما رسیدن به مرجعیت دینی زنان است 🔈حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجت پور(مدیر حوزه های علمیه خواهران) ♦️اگر کارآمدی دین به چالش کشیده شود و حوزه پاسخی نداشته باشد، گذشته حوزه‌های علمیه و اعتقادات دینی مردم به چالش کشیده شده و دیگر از این حرکت حتی به عنوان یک اتفاق حداقلی قابل احترام نیز یاد نمی‌شود. ♦️حوزه‌‌ای که در خدمت انقلاب اسلامی است با انبوهی از سوالات مواجه شده و از او خواسته می‌شود که در بازبینی مسائل مغفول تحقیق کرده و به سوالات و شبهات به صورت مناسب‌تری پاسخ دهد. شبهات بسیار زیادی که امروزه علیه اسلام و انقلاب و نظام اسلامی مطرح شده و گسترش می یابد حوزه‌های علمیه را به این سمت سوق می‌دهد که مسئله پژوهش را به‌‌عنوان یکی از مسئولیت‌های جدی در دستور کار خود قرار دهند. ♦️اگر حوزه در حل مسائل گذشته بماند، دریچه نگاه خود را به سوالات و شبهات روز باز نکند و در مقابل دشمنانی که علیه دین سیاسی و دین تمدن ساز قد علم کرده‌اند نایستد، شرایط حتی سخت‌تر از دوران پیش از انقلاب خواهد شد. دشمن امروزه کارآمدی دین را مورد هجمه قرار داده‌ و اگر کارآمدی دین به چالش کشیده شود و حوزه پاسخی نداشته باشد، گذشته حوزه‌های علمیه و اعتقادات دینی مردم به چالش کشیده شده و دیگر از این حرکت حتی به عنوان یک اتفاق حداقلی قابل احترام نیز یاد نمی‌شود. ♦️کلیسا در غرب نتوانست با شرایط جدید خود را وفق داده و پاسخگوی مردم باشد و به همین دلیل وقتی بنا شد که مردم کلیسا را از قدرت کنار بگذارند از عبارت رنسانس استفاده کردند و استفاده از این لفظ به این معناست که گذشته آن‌ها سراسر تاریکی بوده و با گذر از کلیسا از تاریکی خارج می‌شوند. کلیسا یازده قرن به مردم اروپا خدمت کرد اما وقتی نتوانست در یک نقطه خاص و پیچ تاریخی مهم پاسخگوی مردم باشد، از قدرت کنار گذاشته شد و حتی یازده قرن خدمتی که به مردم ارائه کرد نیز مورد هجمه و چالش قرار گرفت. ♦️ما برای اثبات حقایق و پاسخگو بودن دین به نیازهای نوظهور باید پژوهش و تحقیق کنیم. ما می‌توانیم با سرمایه‌ای که در حوزه‌علمیه خواهران وجود دارد پاسخگوی مطالبات از حوزه دین باشیم و پژوهش‌هایی انجام بدهیم که راهور جامعه‌ دینی باشند. ♦️امروز وقت عرضه خود به عنوان یک جریان توانا در کشور است، ما کار خود را به تازگی شروع کردیم اما سرمایه علمی خوبی داریم و از این به بعد در اثبات توانایی ما جامعه داوری می‌کند. ♦️ما نباید در مقابل بازیگران جهانی و جریان‌های فمینیستی منفعل عمل کرده و از مرزهای دین خارج شویم، ما ذیل گفتمان غرب پژوهش نکرده و تحت گفتمان اسلام فعالیت می‌کنیم، قدرت ما از اسلام است و از منعطف شدن به سمت گفتمان غرب قدرتی کسب نمی‌کنیم. ♦️هدف نهایی ما رسیدن به مرجعیت دینی زنان است و حوزه علمیه خواهران باید مرجع دینی مسائل زنان باشد. -به نقل از شفقنا http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جنگ جنگ تا جنگی دیگر! 🖋رضا بابایی ♦️خمیرمایۀ روحانیت شیعه، مبارزه و چالش است؛ مبارزه با خلافت، با سلطنت‌های سکولار، با تمدن جدید، با استعمار، با قانون‌نویسی عرف‌محور، با علوم انسانی، با تصوف، با تجددخواهی در دورۀ مشروطه، با وهابیت، با بهائیت، با روشنفکران، با ملی‌گرایی، با بی‌حجابی، با غرب، با حقوق بشر غربی و اکنون با آمریکا و اسرائیل. ♦️روحانیت همیشه در جنگ بوده است و در بسیاری از جنگ‌ها نیز پیروز شده است. ♦️روحانیت توانست در کمتر از یک‌سال، سلطنت 2500 ساله را با خاک یکسان کند. مهارت روحانیت در میدان جنگ است؛ در نقد و نفی و سلب است. ♦️توانایی روحانیت شیعه در بسیج مردم، در تاریخ ایران و بلکه جهان بی‌مانند است. آن توانایی اکنون رو به افول گذاشته است؛ اما همچنان استعداد ذاتی روحانیت در حذف و ستیز و براندازی است. از همین رو است که برنامۀ نانوشتۀ روحانیت، همیشه برجسته‌سازی تضادها و چالش‌ها است. اگر امروز تضادی را حل کند، فردا تضادی دیگر را می‌یابد و به آن می‌پردازد. ♦️در زیست‌جهان روحانیت، پایان هر جنگی، آغاز جنگی دیگر است. در فرهنگ او، کمتر نوبت به آرامش و صلح و تعامل می‌رسد. اگر ملتی در میدان جنگ‌وگریز باشد، فرماندهانی بهتر از روحانیت نمی‌یابد. دُردانه و فرزند حقیقی روحانیت، نواب صفوی است، نه امام موسی صدر. او استثنا بود و نواب، قاعده. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرایی مساله دار شدن بودجه فرهنگ 🖋سینا کلهر ♦️ملتی که فرهنگ ندارد، آینده ندارد همان طور که زندگی روزمره و حال روزمره اش نیز ناخوش است. چرا که فرهنگ راه و روش زندگی است و ملتی که راه زندگی اش را گم کرده باشد، سرگردان و گیج است. نشانه های این گیجی و سردرگمی در بخشی از زندگی گروههای از ایرانیان هویدا شده است. از تربیت فرزندان تا آیین های جشن و شامادمانی نشانه های این سردرگمی دیده می شود. ♦️به خاطر همین نقش فرهنگ بوده است که در طول تاریخ مردم در هر خطه ای از جهان، خود نگهبان و پاسدار فرهنگ خویش بوده اند و بزرگان و سرآمدان فرهنگی خود را عزیز داشته و بر صدر می نشاندند و ایران و ایرانی هم از این قاعده مستثنی نبوده است. ♦️اما چند سالی می شود که پرسشی در میان گروههای از مردم پیش آمده است که چرا باید برای نهادها و دستگاههای فرهنگی، از هزینه عمومی و بیت المال هزینه شود؟ به خصوص آن که این پرسش جنبه سیاسی نیز پیدا کرده و به جای نام بردن از موسسات و سازمان ها، از روسای آنها و میزان پولی که به آنها داده می شود سخن گفته می شود. از حداد عادل تا حسن خمینی. چرا و چگونه چنین ماجرایی پیش آمده است که مردمان یک سرزمین به جای جانبداری و هواخواهی از متولیان فرهنگ خویش، طردشان می کنند.؟ ♦️مهم ترین علت این اتفاق، عملکرد سازمان فرهنگی است. آنها با عملکردشان گروه های طرفدار خود را ناامید و گروه های مخالف خود را بزرگ و بزرگ تر کرده اند. علاوه بر این دستگاه فرهنگی کشور در طول ۴ دهه گذشته مدعی ایفای نقش روابط عمومی نظام بوده و به همین خاطر نیز بخشی از نارضایتی از عملکرد سایر بخش ها هم به دستگاههای فرهنگی سریز شده است تا امروز سازمان فرهنگی هم تحت فشار عملکرد خود باشد هم عملکرد سایر بخش ها از جمله اقتصاد ناکارآمد و نظام اداری فاسد. ♦️به همین خاطر هم گروه های معترض به بودجه فرهنگی، آن افراد و سازمان ها را متولی فرهنگ خویش نمی دانند که عزیزش بدارند و در واقعیت هم، میان فرهنگ(راه و روش زندگی) این گروه ها و این متولیان نسبتی وجود ندارد. در میان گروههای معترض همچنان متولیان فرهنگ عزیز اند و قدر می بینند. به هنر پیشه های و موسیقی دان ها و طنز پیشگان نگاه کنید. نه تنها محترم اند بلکه مورد اعتماد نیز هستند تا جایی که کمک های مردم را جمع می کنند و وقتی مشخص می شود برخی از آنها مبالغ را در حساب شخصی خودشان نگه داشته اند، اعتراضی از جانب این گروه هادیده نمی شود. پس بخشی از مساله این است که چرا اعتبار به متولیان واقعی فرهنگ داده نمی شود! در این چند سال چند مورد اعتراض درباره بودجه سینما و موسیقی و تئاتر و غیره بوده است؟ وضع درباره حوزه علمیه، سازمان تبلیغات، بنیاد سعدی و...چطور بوده است؟ ♦️بخش دیگر به ناامیدی و یاس گروههایی باز می گردد که احساس می کنند در نتیجه بی لیاقتی، سستی و ناکارآمدی دستگاهها و نهادهای فرهنگی فرهنگ اصیل، بومی و دینی جامعه آسیب پذیر شده و دیگر اکثریت نیست. دستگاه فرهنگی پول و اعتبار می گرفت که پاسبان مرزهای فرهنگی باشد و در صیانت از آن بکوشد اما نتیجه ۴۰ سال صرف اعتبار و هزینه، ناامید کننده است. پس نسبت به عملکرد سازمان فرهنگی خشمگین هستند مخصوصا وقتی می بینند پاسبانان واقعی فرهنگ و شاعران و ادبیان نجیب در غربت و تنهایی چشم از جهان می بندند. ♦️یک عامل دیگر هم غرور و تکبر و نخوتی است که روسای این دستگاهها به دلیل ساختار انتصابی بودنشان گرفتار آن هستند و در مواقعی حتی حاضر به توضیح و تبین عملکرد خود و پاسخ گویی به نمایندگان مجلس نیز نیستند چه برسد به روشنگری برای مردم. رئیس سابق یکی از همین دستگاهها به صراحت گفته است که او تنها به نهادی که حکم ریاست اش را داده است پاسخ می دهد. این احساس بی نیازی از پاسخگویی به مردم در کنار عملکرد کم اثر و کم نتیجه بسیاری از این دستگاهها باعث شده است تا امروز کمتر کسی تمایل داشته باشد به طور علنی از بودجه این دستگاهها حمایت کند. شاید یوم الحساب سازمان های فرهنگی رسیده باشد به خصوص این که از حیث نظری هم به جای سازمان فرهنگی، ایده آتش به اختیاری در عرصه فرهنگ حاکم شده است. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دست نیاز «دین» به جانب «دولت»! 🖋محسن حسام مظاهری ♦️برخلاف تصور رایج، تشکیل حکومت دینی، بیش از آن‌که به افزایش قدرت‌ و نفوذ سازمان دینی و فقها، به تضعیف‌شان کمک کرده است. ♦️در «تشیع سیاسی فقاهتی دولت‌گرا» (خوانش مذهبی رسمی جمهوری اسلامی)، منبع قدرت نرم تشیع از درون ساختار مذهب به بیرون آن یعنی نهاد «دولت» منتقل شده است. همین امر سبب ‌شده که همیشه دست نیاز فقها برای پیگیری اهداف مذهبی خود به جانب دولت و رأس هرم قدرت دراز باشد؛ برخلاف سنت گذشته‌ که به جانب لایه‌های میانی و پایینی قدرت دراز بود. ♦️در حکومت دینی، فقها چه برای اهداف اجتماعیِ مذهب مثل حجاب، و چه برای اهداف فرقه‌ایِ مذهب مثل توسعه‌ی مناسک چشم به حمایت دولت دارند. حمایتی که طبعاً بی‌چشم‌داشت نبوده و نیست. ♦️این سطح از وابستگی، علاوه بر خدشه به استقلال حوزه و روحانیت و فروکاست آن به سازمان‌ِ دینیِ حاکمیت، عملاً حیات و ممات این نهاد را هم به فرجام نظام سیاسی گره خواهد زد/ زده است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠"تشیع و دولت؛ نه سکولار، نه رادیکال" ♦️روز شنبه، ۱۵ دیماه ۱۳۹۷ نشست «تشیع و دولت؛ نه سکولار، نه رادیکال» با سخنرانی حجت‌الاسلام دکتر داود فیرحی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران برگزار شد. در ادامه گزارشی از این نشست را می‌خوانید: ♦️در دنیای امروز، فقط سه دولت مذهبی به معنای واقعی وجود دارند که عبارتند از ایران، واتیکان و اسرائیل. ♦️در دولت‌های دینی همچون دوره‌ی جمهوری اسلامی، سعی در شکستن استقلال دولت و حل کردن آن در تشیع دارد و فکر می‌کند اگر این کار را بکند، به‌نفع شیعه است، در حالی‌که اصلاً چنین نیست و موجب برهم خوردن تعادل جامعه می‌شود. ♦️مرحوم مدرس می گفت که اساساً مشروطه به‌دنبال شرعی‌سازی قوانین نبود، بلکه مترصد این بود که از ساخت و تصویب قوانین معارض با شریعت، جلوگیری نماید. ♦️در دوره‌ جمهوری اسلامی بود که دولت دینی و دولت ماتریالیستی و مادی مطرح شد و اینکه دولت استبدادی باشد یا مشروطه، در سایه قرار گرفت و توجه چندانی به آن نشد. لذا، قانون اساسی به‌دنبال این رفت که وجه دینی شدن قانون را غلیظ نماید و از معمای اصلی دوره‌ مشروطه که پیش‌گیری از استبداد بود، غفلت شد. ♦️در مشروطه چون مسئله استبداد و دموکراسی است، مرجع گفت‌وگو، حقوق مردم بود. به این ترتیب وظیفه‌ی شرعی حوزه‌های علمیه روی حقوق مردم متمرکز شد؛ اما در دوره‌ی جمهوری اسلامی می‌بینیم که بحث، بر مسئله‌ی رهبری و مفهوم امامت تغییر جهت داده و مسئله‌ی غصب هم، غصب مقام امام است و نه غصب حقوق مردم. ♦️بخش مهمی از قانون اساسی، به حقوق مردم پرداخته، اما این حقوق کجا هستند. نباید اجازه دهیم سرخوردگی حاصل از انقلاب، در میان مردم ایجاد شود. 💢شیعی کردن دولت به نفع کشور نیست ♦️در کل دنیا سه دولت مذهبی ایران، واتیکان و رژیم غاصب صهیونیستی وجود دارد. ♦️در کشور ما، رهبری و رئیس قوه قضائیه پست مذهبی است ولی ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی سکولار است. ♦️امروز مسئله بر سر رهبری و امامت شیفت شده و مسئله غصب هم غصب حقوق امام است، لذا از حقوق مردم عبور می‌شود.  ♦️در جمهوری اسلامی افراط به سمت مسئله رهبری رفته است و سبب می‌شود تا آزادی و حقوق مردم نادیده گرفته شود لذا تقابل دین و آزادی رخ می‌دهد و نوعی سرخوردگی از حاصل انقلاب پیش می‌آید.  ادامه مطلب👈 http://yon.ir/MBlwH آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظريات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیشداوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سید حسن آقا میری بدتر است یا شیطان؟ ✍️ یاسر عرب ♦️حالا خداوند آدمیزاد را آفریده و گفته سجده کنید. همه اطاعت کرده اند غیر شیطان. همه هم در محضر خداوند هستند! اساسا برنامه ی خلقت انسان و آموزش اسماء گویا دارد پخش زنده در هستی می رود روی آنتن! خدا هم که خداست! با همه ی خدایی اش. اما شیطان سجده نمی کند. ♦️تازه خدا، چون خداست به علم خدا هم واقف است! اما یک طرفه به قاضی رفتن را نمی پسندد. در حضور او را مورد خطاب قرار می دهد! که چرا سجده نکردی؟ یک لحظه می شود فکر کرد خدا پاسخ شیطان را نمی دانسته؟ نعوذ به الله! ♦️پس می پرسد برای روشن شدن جنس منطق شیطان برای عالمیان تا او دلیل بیاورد و ذیل اقامه دعوی تکبر اش دیده شود! و زان پس، جمهور هستی و آیندگان (با رویات کلام الله) بدانند خط قرمز خدا کجاست؟ بعد اش هم به شیطان فرصت پاسخگویی می دهد؛ ابلیس جواب می دهد و می گوید آدم از خاک آفریده شده و من برتری دارم. پاسخ (متهم) شیطان در کنار دادخواست خدا به گوش همه ی تاریخ و جغرافیای خلقت می رسد! حالا خدا چکار اش می کند؟ میاندازد او را به زندانِ جهنم؟ خیر! شیطان را از درگاه خود اش می راند. بعد هم شیطان پررو پرو میایستد که تا قیامت مهلت می خواهم برای گمراه کردن بندگان ات و خدا هم باز مهلت و وعده عذاب اش می دهد! ♦️حالا برادر جان من نمی دانم این تدبر در قرآن که اینقدر توصیه شده است برای کیست؟ برای کجاست؟ اساسا این چه دینی است که فقط بعضی ها حق دارند آن را بفهمند و سر هر دهه نسبت به مواضع جدیدشان پیچ اش را چپ و راست کنند! من به عنوان یکی از عوام ، و احدی از رعیت مُلک محروسه ایران، و بنده ای از بندگان ناچیز خدا اینقدر را می فهمم که خدا کار بی حکمت نمی کند و روایت بی عبرت ندارد. مگر می شود خداوند بی دلیل این داستان را برای همیشه تاریخ از زبان انبیا نقل کند و هدفی هم نداشته باشد؟ 👇👇👇
👆👆👆 ♦️حال سوال اینجاست که می شود در جایگاه خدایی نشست و روش را خدایی نکرد؟ (اشاره به مقوله ی یک بند انگشت فاصله) خوب اصلا سید حسن آقامیری شیطان! از این بدتر داریم؟ یک روحانی بوده که میلیونها نفر صدها میلیون دقیقه پای منبر اش در فضای مجازی بوده اند! شکر خدا هنوز که مملکت مال خودتان است! صدا و سیمای خودتان هم هست! خوب میاوردید اش توی همان برنامه های مناظره محور، یک روحانی برجسته از گفتمان خودتان، می گذاشتید مقابل اش نقد اش می کردید، بنیان های فکری اش را زیر سوال می بردید، یکی یکی جلوی ملت ایران کژی بیان و معوجی بنان اش را نشان خود اش و مخاطب اش می دادید! اصلا با این کار بی سوادی اش را بر ملا می کردید! و در نهایت پیش چشم میلیونها نفر که با سخنان او به مغالطه در دین افتاده اند با منطق حکیمانه و قول سدید گفتمان اش را از حیز انتفاع ساقط می کردید! ♦️الان تکلیف آن میلونها نفر که تغذیه فکری شده اند چیست این وسط؟ امشب پادکستهای آقا میری را از تلفن های موبایل و رایانه شان پاک می کنند؟ اگر اینطور می اندیشید در مورد سیل کامنتهای تبریک مخاطبان اش که خلع لباس را به او تبریک گفته اند چه نظری دارید؟ خوب آقا میری که با این حکم محبوبیت اش صدبار افزایش بیشتری یافته و مخاطب حق را بیشتر به جانب او داده! ♦️در آن رسانه ملی مگر قرار نبود کمونیستها هم بیایند حرفشان را بزنند! و در مناظره ای با علمای اسلام روبرو شوند؟ و مگر این اتفاقات اول انقلاب تاحدی نیفتاد؟ حالا یکی آمده نه از کمونیسم بلکه با لباس پیامبر و زبانِ دین روایت متفاوتی از اسلام دارد! روایت اش را هم به گوش همه رسانده... اتفاقا مورد استقبال هم قرار گرفته. خوب دادگاه عقاید اش را علنی می کردید تا مردم از این پس خودشان سره از ناسره تشخیص بدهند! بفهمند جنس منطق آقا میری چه مشکلاتی داشته؟ آیا درد فقط این بوده که او با روش و زبان و اهداف شما دین را تبلیغ نمی کرده؟ یا چی؟ با این حکمِ خلع لباس و بریدن زندان که مخاطب رشد نمی کند! آقا میری خلع لباس شد، خوب فردا یکی دیگر! شما که در جایگاه حقیقت مطلق نشسته اید خوب برای طرف به اندازه شیطان شان و بلند گوی پاسخگویی قائل باشید و جمهور مردمی که درگیر خوانش او از دین بوده اند را هم وقعی بنهید! به نقل از کانال نویسنده آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظريات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیشداوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا رأفت اسلامی شامل تتلو میشود اما شامل حجه الاسلام اقامیری نمیشود؟! ♦️محکومیت حسن اقامیری روحانی دلسوز وفعال مجازی به خلع لباس وچند سوال 1) قوه قضائیه, باتوجه به شناختی که جامعه از حسن اقامیری دارد قبل از انکه برای مردم سوء تفاهم بیشتری حاصل شود به مردم توضیح دهد علت ماجرا چیست ؟! 2) اگر سخنان و عملکرد وی در فضای مجازی موجب چنین حکم عجیبی شده است مطمئن باشید این نظام و دستگاه قضا است که در داد گاه وجدان عمومی محکوم میشوند نه ایشان وقطعا به مظلومیت ومحبوبیت وتاثیر گذاری بیشتر ایشان منجر خواهد شد 3) حسن اقا میری با یک ملیون ودویست هزار دنبال کننده علاوه برتاثیر مثبتی که در اصلاح دیدگاه مردم نسبت به دین وروحانیت داشت خود ظرفیت مناسبی برای مقابله با عناصر ضد دین ومعارضان انقلاب بود این حکم به فاصله گرفتن بیشتر نخبگان ومنتقدین از نظام خواهد انجامید ♦️پ ن بالاخره املا ننوشته است که غلط ندارد اما آیا کسانی که با آن رافت با تتلو با آن فعالیت کثیف درصفحه مجازی برخورد کردند را می سزد با این سید چنین کنند ؟! 🔰شهاب الدین حائری شیرازی 🔴 آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظريات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیشداوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آیت الله استادی: ⁉️ استقلال حوزه آری یا نه؟! ♦️حوزه در عین عظمت مشکلاتی دارد. بالاخره حوزه اگر بخواهد اداره شود مخارجی دارد و مراجع توان پرداخت مخارج را ندارند و مرتب هم مراجع می‌گویند که باید باشد. خب این باید حل شود اگر باید پول بگیرد و یا نگیرد بگویید. اگر حل نشود مشکل داریم. ♦️مسئله باید حل شود. معیشتی که رهبری گفتند که دولت حواسش به معیشت باشد اینجا هم همین‌طور است که حواس‌ها به معیشت باشد. ♦️حالا امسال کمتر شده است. واقعاً بپذیریم یا نپذیریم. تا می‌گویند پذیرش کم شود یک آقایی می‌گوید 20 هزارتا مسجد خالی داریم خب چکار کنیم 20 هزار تا بیاوریم اداره نکنیم که مسجدها پرشود نمی‌شود که. ♦️مادیات در حوزه غالب شده است. در حوزه نبوده است. امروز رو به جای بدی می‌رویم. طلبه آمده است پیش من می‌گوید 700 تومان شهریه می‌گیرم 10 میلیون داده ام و در پردیسان خانه‌ای 40 متری و ماهی 550 تومان اجاره می‌دهم. بالاخره باید این عائله رو اداره کنیم یا نه. هی جمعیت زیاد کنیم اداره نشود جوابگو نیست. الآن این شهریه زندگی طلبه‌ها را اداره نمی‌کند. الآن ما باید عائلمون را اداره کنیم. طلبه گرفتار کرایه خونه و دیگر چیزها است و اگر اصلاح نشود به جای خوبی نمی‌رسد. ♦️الآن شنیدم که 300 در قم دایر است زمان ورود ما به قم 10 تا بوده؛ باید تأمل شود که واقعاً حساب و کتابی در کار است یا نه. اینکه همه هوس کنند درس خارج بگویند، فکر نمی‌کنم مقبول باشد مگر اینکه بعضی‌ها نبوغ داشته باشند. والا هر کسی باید 5 الی 15 سال درس سطح بگوید تا کم کم درس خارج بگوید. ♦️در قم باید کتاب‌های علمی و مستند منتشر شود. رشد این‌طوری در کتابخانه و تحقیق دردی را دوا نمی‌کند. الآن طوری شده‌ایم که یا دشمن مقرض یا دشمن جاهل داریم که یک‌چیزهایی می‌گوید که ما در مقابل از محسنات می‌گوییم. او می‌گوید که خراب خراب است و ما می‌گوییم خوب خوب است. خداییش نه خراب خراب است نه خوب خوب. کسی اگر بگوید در حوزه کاری نشده است و بگوید انقلابی نیستند بیخود می‌گوید و از این‌طرف اگر بگوییم همه چیز درست است این‌طور نیست. 🔹 قبلاً چگونه بودیم از لحاظ معنویات. در مدرسه فیضیه که نماز می‌خواندیم سلام که می‌گفتیم همه با عجله می‌رفتیم کتابخانه که مبادا کتاب نباشد. الآن انگیزه درس خواندن در طلاب خیلی کم شده است. درسی که 40 نفر شرکت می‌کنند گاهی 10 نفر می‌شود. 🔴 آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظريات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیشداوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چند نکته درباره شیوه تبلیغی سید حسن آقامیری ➖حجت الاسلام مهدی مسائلی➖ ♦️بیشتر مخالفین جناب آقامیری ایشان را مبلغِ اسلام رحمانی معرفی می‌کنند، اسلامی که گزاره‌های مهمی از دین را نادیده می‌گیرد و جوانان را به سمت انحطاط سوق می‌دهد. بنده در مقام تصدیق یا انکار این نسبت نیستم ولی این سوال را می‌پرسم که مخاطبین و جذب‌شدگان به جناب آقامیری چه کسانی هستند؟ جوانان دوآتیشه‌ی مذهبی یا کسانی که به علت‌های مختلف از دین‌داری فاصله گرفته‌اند؟ ♦️آیا باقَلع و قَمع جناب آقامیری این جوانان جذب گفتمان‌های مذهبی موجود می‌شوند یا فاصله‌شان با دین‌داری بیشتر می‌شود؟ آیا برای روش تبلیغی جناب آقامیری جایگزین مناسب داریم یا همان شیوه‌ای را می‌خواهیم ارائه کنیم که موجب رویگردانی این جوانان از دین شده است؟ ♦️بارها شنیده‌ام که اساتید دانشگاه به خاطر اظهارنظرهای مخالف با ارزش‌های دینی، از دانشگاه اخراج شده‌اند، آیا استادی را سراغ دارید که به خاطر اظهارنظر موافق با ارزش‌های دین ولی ضدتبلیغی، از دانشگاه اخراج شده باشد؟ چرا از آن تلقی توهین به دین می‌شود و از این سخنان نه؟ ♦️سخنان جناب آقامیری باید نقد شود ولی ایجاد ملازمه‌های کفرآمیز و جرم‌انگاری از سخنان وی، بیش از آن‌که به حذف گفتمان ایشان منجر شود مقدمات را برای حذف گفتمان‌های مخالف ایشان فراهم می‌کند. متاسفانه شرایط حقوقی کشور به گونه‌ای است که از هر سخن عادی مخالفان می‌توان جرم‌های بزرگ بیرون کشید. ♦️همه موفقیت‌های جناب آقامیری در جذب مخاطبان، مربوط به محتوای متفاوت دینی نیست، قسمتی عمده‌ای از این موفقیت مربوط به سبک بیان و قالبی است که ایشان در تبلیغ دین به کار بسته‌ است، بعضی از مخالفان جناب آقامیری به جای این‌که شیوه تبلیغی خودشان را اصلاح کنند در صددند شیوه تبلیغی ایشان را نیز تخریب کنند. ⭕️ آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظريات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیشداوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یک عده‌ای به اسم اینکه حوزه نباید سکولار بشود، حوزه را تحقیر می‌کنند، این همه تلاش عالمانه را تحقیر می‌کنند که حوزه سکولار است! ➖حجت الاسلام احمد واعظی➖ رئیس دفتر تبلیغات اسلامی ♦️امروز در جاهای مختلف برخی حوزه‌ علمیه را متهم به سکولار شدن می‌کنند و یا از خطر سکولار شدن حوزه‌ها می‌گویند، این مطلب به یک تفسیر حق است، یعنی باید احساس خطر کنیم و مواظب باشیم. اما تفسیر دوم که حوزه سکولار است، نادرست و این رویکرد و برخوردها با حوزه‌ها خطرناک است. ♦️برخی معتقدند حوزه و روحانیت باید بیش از این بکوشد، تولید دانش کند، در خدمت نظام باشد و… این مطلب حق است؛ ولی با چه ادبیاتی باید گفته ‌شود؟ یک وقت شما می‌گویید حوزه این داشته‌ها را دارد، خوب است بیش از این تلاش کند. یک وقت می‌آیید به اسم اینکه حوزه باید داشته‌های جدیدی داشته باشد، داشته‌های فعلی حوزه را مخدوش می‌کنید! یک عده‌ای به اسم اینکه حوزه نباید سکولار بشود، حوزه را تحقیر می‌کنند، این همه تلاش عالمانه را تحقیر می‌کنند که حوزه سکولار است! و … این پسندیده نیست. ♦️افراد ببینید امام راحل در همان منشور روحانیت چگونه از بزرگان و علما و مرارت‌ها و زحمت‌های آنان تجلیل می‌کند. فقیه پروری و مفسر پروری، کار کوچکی نیست، ما نباید بسیاری از زحماتی که حوزه‌های علمیه و بزرگانکشیده‌‌اند و می‌کشند تحقیر کنیم و بگوییم حوزه سکولار شده است! ♦️بله خطر سکولاریسم هم در گذشته و هم در حال وجود دارد؛ اما اینکه کسی بگوید کارهایی که می‌کنید، سکولاریسمی است و فقه و تبلیغ و … سکولار شده است، این‌ها ناجوانمردانه است. ⭕️ آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظريات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیشداوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طب اسلامی وجود ندارد. ائمه معصومین هم برای درمان خود به طبیب و حتی طبیب خارجی مراجعه می کردند ➖آیت الله علم‌الهدی➖ نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی ♦️در هیچ روایت دینی یا آیه‌ای از قرآن، درباره تشخیص بیماری شواهدی وجود ندارد وطب اسلامی اصلا وجود ندارد. ♦️وزارت بهداشت به آن رسمیت هم داده است. اما ما طب اسلامی را قبول نداریم. ♦️مهم ترین چیز در موضوع طب در مرحله اول، تشخیص بیماری است. در اسلام شواهدی برای تشخیص بیماری نیست. حتی ائمه معصومین هم برای درمان خود به طبیب و حتی طبیب خارجی مراجعه می کردند. ⭕️ آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظريات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیشداوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠علمای پروازی! 🖋علی آذرنژاد 🔹از افراد مختلف مطلع شدم حجت الاسلام ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و نماینده مجلس خبرگان این استان، نمازش را در یاسوج[محل خدمت و دفتر کار] شکسته می خواند. 🔹اینکه ایشان نمازش را شکسته ادا می کند این نکته را به افکار عمومی منتقل می کند که مسائل استان از اهمیت خاصی برخوردار نیست، پس باید به سایر امور کاری در شیراز و.... رسیدگی کرد! 🔹از اظهار نظر عجیب و حمایت ایشان از مستخدمین غیرقانونی و فله ای در ادارات دولتی تا حمایت از پتروشیمی بویراحمد که شائبه هایی در مورد زمین ها و کارفرما تا مشکلات زیست محیطی که برای نواحی اطراف این پروژه بوجود می آورد و سایر موضوعات، همگی سوالات و انتقاداتی است که نسبت به ایشان مطرح است و باید پاسخگو باشد. 🔹گذشته از اینکه ایشان به عنوان یک روحانی و ملبس به لباس پیامبر اسلام(ص) و نمایندگی ولی فقیه باید پرچمدار مسائل فرهنگی و اجتماعی در استان باشد، ولی ظاهراً به مانند نماینده سابق ولی فقیه استان [پدر مرحومشان] این امور برایشان اهمیت ندارد! ♦️پی نوشت: آیا تفاوتی بین ایشان با مدیران پروازی که مورد انتقاد رسانه ها هستند، وجود دارد!؟ اگر ندارد چرا رسانه ها سکوت کرده اند و لب به انتقاد نمی گشایند؟! ♦️این عدالت نیست که یک مسئول را به خاطر عملکرد منفی اش نقد کرد، و در مورد عملکرد مسئول دیگر به دلایل مختلف از جمله اینکه منصوب رهبرییست و شأن ایشان اجل از پاسخگویی است، سکوت کرد! -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠خسروپناه عزل و نصب شد 🔸وزیر علوم سرانجام پس از ماه‌ها تنش، حجة‌الاسلام خسروپناه را از ریاست مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه برکنار و دکتر غلامرضا ذکیانی را به عنوان سرپرست مؤسسه انتخاب کرد. البته خسروپناه ساعاتی پیش طی حکمی از سوی رییس دانشگاه آزاد به عنوان معاون علوم انسانی و هنر این دانشگاه منصوب شده بود. انتصاب خسروپناه به پست جدید با انتقادهای زیادی همراه شده، چرا که وی همزمان علی‌اکبر ولایتی؛ رییس هیأت امنای دانشگاه آزاد را به عنوان مدیر گروه فلسفه و علوم مؤسسه حکمت و فلسفه منصوب کرده است. 🔸خسروپناه که زمان احمدی‌نژاد رییس این مؤسسه شد، طی پنج سال ریاست جمهوری روحانی نیز در پست خود باقی ماند و عملکرد وی با اعتراضات گسترده‌ای همراه بود. مخالفان، او را به نداشتن جایگاه ممتاز فلسفی، تنزل دادن موقعیت علمی مؤسسه و اخراج برخی استادان منتقد متهم می‌کردند. همچنین سفارش‌نامه شغلی وی برای انتقال خواهرش به قم نیز جنجال به پا کرد. مؤسسه حکمت و فلسفه در زمان پهلوی «انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران» نام داشت که با حمایت فرح و ریاست دکتر نصر تأسیس شد و طی نیم قرن گذشته مهم‌ترین نهاد فلسفی کشور بوده است. -به نقل از راوی نیوز http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از خلع لباس تا خلع اعتماد 🖋اکبر نبوی ♦️من هیچگاه امثال آقای سیدحسن آقامیری را قبول نداشته ام. در نظر این بنده، اکثر قریب به اتفاق افرادی از جنس او، به لباس شهرت بیشتر اهمیت می دهند تا حقگرایی و حقیقت محوری در بیان نظر و دیدگاه. آنها اسیر و پابند مشهورات زمانه اند، به همین دلیل برای شان تعداد فالوور و لایک حتی از واقعیتگرایی هم خیلی بیشتراهمیت دارد. کسانی چون آقامیری خیلی دوست دارند متفاوت باشند. متفاوت بنمایند. و ... بگذریم. ♦️مسلم است که بنده صلاحیت علمی و فقهی ندارم تا در باره ی حکم دادگاه علیه آقای آقامیری چون و چرا کنم. با این حال به عنوان کسی که سی و دوسال سابقه فعالیت رسانه ای دارم و حوزه ی کاری ام به شکل مستقیم با افکارعمومی گره خورده است، معتقدم اِعمال حاکمیت بدون اقناع افکار عمومی، سمی مهلک به شمار می آید. به همین خاطر نسبت به جنس رفتاری که با امثال حسن آقامیری می شود، اشکال جدی دارم. این افراد، بخواهیم یا نخواهیم، بپسندیم یا نپسندیم، در میان مردم (در اندازه ی خود) پایگاه دارند و نمی توان بدون رفتار اقناعی، صرفا به محکومیت آنها اقدام کرد. اضافه آنکه، حتی غیرطرفداران او (کسانی چون بنده) هم نمی دانند اصل ماجرا چیست و چرا یک روحانی معروف را باید به داگاه کشاند، حکم حبس و خلع لباس علیه اش صادر کرد و ... ♦️حسن آقامیری در ذهن مخاطبان اش به عنوان یک روحانی منتقد و صریح الهجه شناخته می شود. وقتی که قوه ی قضائیه با او برخورد می کند اما با گروهی از روحانیونی که (متاسفانه ادعای پیروی و دفاع از رهبری دارند) نگاه و برداشتی قشری و متحجرانه از دین دارند و دین گریزی را رواج می دهند و با استفاده از بلندگوها و رسانه های عمومی و رسمی، دیدگاه های متصلبانه و عصر حجری خود را طرح می نمایند برخورد نمی کند، بدون تردید انواع شائبه ها جان می گیرند و اذهان گروه ها و طبقاتی از جامعه را آزار می دهند. از جمله اینکه: یک گروه حاشیه امن دارند و هرچه بخواهند می گویند و می کنند اما با منتقدان برخوردهای سخت و شدید می شود و... ♦️به دلیل حاکمیت ذهن تکنیکی و تاکتیکی بر تصمیماتِ بسیاری از صاحبان قدرت، هنوز نیاموخته ایم که میان فرصت ها و تهدیدها تمیز قائل شویم و با درکی روشن بینانه و استراتژیک، از فرصت های بالقوه و بالفعل برای نیل به اهداف ملی استفاده کنیم. امثال آقامیری به اعتبار پایگاه مردمی شان، نه یک تهدید بلکه یک فرصت تلقی می شوند. درک و برداشت نادرست از این موضوع و موضوعات مشابه، همیشه خسارت بار بوده و به کاهش ظرفیت های اجتماعی نظام منجر شده است. معلوم نیست چرا برخی بر رفتن در یک مسیر غلط و زیانبار، اینقدر پافشاری می کنند و حاضر نیستند از تجربه های تلخ و رنجبار گذشته درس بگیرند. ♦️هرکس که مدعی دلسوزی برای انقلاب و نظام و کشور است، باید اول به پالایش انواع ذهنیات تکنیک زده ی خود اقدام کند تا بتواند در موقع و موقف تصمیم گیری و اعمال آن تصمیم، بهترین شیوه ها و روش ها را در پیش بگیرد. ♦️در جهان امروز و با توجه به تکثر و فراگیری ابزارهای ارتباطی و بویژه با انقلابی که شبکه های مجازی برای مخابره و انتشار پیام پدید آورده اند، حکمرانی و اعمال حاکمیت بر مبنای روش های گذشته، یکی از عینی ترین جلوه های تحجر و مبارزه با زمان است. و می دانیم که درافتادن با زمانه و فقدان تلاش برای مدیریت کردن آن، جز ناکامی و شکست و حرمان، فرجامی نخواهد داشت. ♦️مراقب باشید. با صدور احکامی از جنس آنچه علیه حسن آقامیری صادر شده است، بیش و پیش از آنکه او را خلع لباس کنید، خود را در نزد افکار عمومی «خلع اعتماد» کرده اید. -به نقل از کانال گنجه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠به مدیریت کارآمد نیازمندیم ▪️آیت الله جوادی آملی: ♦️مشکل ما بی عرضگی و بی مدیریتی از یک سو و اختلاس، نجومی و احتکار از سوی دیگر است. ♦️ما همواره به‌خصوص در شرایط کنونی به یک مدیریت کارآمد نیازمندیم، داشتن رهبر خوب اگر با همراهی و تدبیر کارگزاران همراه نباشد شکست قطعی است، ما به لطف الهی همه چیز در این مملکت داریم و همه منابع در اختیار ماست و از این حیث مشکلی نداریم، مشکل ما بی عرضگی و بی مدیریتی از یک سو و اختلاس، نجومی و احتکار از سوی دیگر است. ♦️حضرت امیر علیه السلام، کمیل را مسئول منطقه ای کرد، سربازان اموی به این منطقه حمله بردند و آنجا را غارت کردند، حضرت نامه ای به کمیل نوشت که این نامه در نهج البلاغه آمده است، حضرت در آن نامه می فرماید برخی تنها به درد دعای کمیل می خورند و این توان را ندارند که مسئولیت های اجرایی داشته باشند. ♦️آلمان بعد از جنگ جهانی دوم خاکستر شد، اما کار و تلاش خود را پشتوانه پول خود قرار دادند و ظرف چند سال کشور خود را احیاء کردند، اگر ما با داشتن سرمایه هایی همچون قرآن و عترت نتوانیم کشور خود را آباد کنیم حقیقتاً مسئولیم. ♦️باید به اندازه بودجه ای که در اختیار داریم، پروژه ها را آغاز کنیم تا هیچ پروژه ای به دلیل اتمام بودجه، نیمه کاره رها نشود و گرفتار استهلاک نگردد. ♦️هرگز در حفظ بیت المال از خود رفع مسئولیت نکنیم، وقتی در این خصوص احساس مسئولیت کردیم خدا هم آبروی ما را حفظ خواهد کرد و بدانیم ممکن نیست کسی کار خیری انجام بدهد و خدا فراموش کند؛ لذا زیرمجموعه خود را با عقل، ادب و پاکدستی مدیریت کنیم تا زیر مجموعه ما هم به تبع ما اینگونه باشند. ♦️ما تنها باید به یک جا تکیه داشته باشیم و آن «دین» است، الان در میدان مین به برکت قرآن و عترت در امنیت هستیم، پس معلوم می شود حساب و کتابی در کار است اما اگر ضعف مدیریت، ضعف عقل، ضعف دین و ضعف ادب و اخلاق را از خود دور نکنیم، خدای نکرده خداوند نظر خود را از ما بر می‌گرداند. ♦️بخش دولتی باید کوچک شود و کارها را به دست خود مردم واگذار کند و خود، امر نظارت را بر عهده داشته باشد. ♦️بحمدالله کارهای بسیار خوبی در این ممکلت شده است که بی سابقه است، اما همه ما دلمان می خواهد ایران اسلامی با داشتن این همه امکانات و جوانان باهوش، بیش از گذشته پیشرفت کند که امیدواریم آنچه خواسته قرآن و عترت است به دست شما انجام شود. -به نقل از ایسنا http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پاره‌ای از نظرات دکتر بیژن عبدالکریمی درباره حوزه و روحانیت ♦️حوزه‌های علمیه‌ی ما به چند دلیل نتوانسته‌اند نقش تاریخی خودشان را در روزگار کنونی به خوبی ایفا کنند. نخستین دلیل این است که به شدت تحت تأثیر «ذات‌گرایی ارسطویی» و لذا «فاقد نگاه تاریخی» هستند. یعنی حوزه‌های علمیه‌ی ما هنوز در نیافته‌اند که جهان (مرادم تصویر جهان برای انسان است)، انسان، عقلانیت، علم، حقیقت و ... از ذوات ثابت و لایتغیری (در معنای ارسطویی آن) برخوردار نیستند. ♦️به بیان ساده‌تر، آنها درنیافته‌اند که جهان ما با جهان گذشتگان، عقلانیت مدرن با عقلانیت سنتی، انسان امروز با انسان دیروز و جوامع جدید با جوامع گذشته به اعتبارهای بسیاری یکی نیست. لذا دیگر نمی‌توان با عقلانیت شیخ صدوق، شیخ مفید، غزالی، خواجه نصیر، امام الحرمین و امثالهم به سوبژکتویسیم دوره‌ی جدید و مسائل دوران مدرن پاسخ داد. من حضور ذات‌گرایی ارسطو را در فقه، علم اصول، و تفسیر خودمان به خوبی احساس می‌کنم، آنچنان که گویی وجود مجسمه‌ی بزرگی از ارسطو را در وسط شبستان‌ها و حیاط‌های حوزه‌های علمیه‌ی خودمان می‌بینم. این مجسمه (به اعتبار ذات‌گرایی ارسطویی) باید ویران شود، به این معنا که پیوند میان ذات‌گرایی ارسطویی با فقه و اصول ما باید مورد نقد و بررسی و تجدیدنظرهای جدی قرار گیرد. ♦️حوزه‌های علمیه‌ی ما به تبع کل حیات اجتماعی ما، به لحاظ «عملی» اسیر سونامی مدرنیته و عقل مدرن‌اند، لیکن به لحاظ «نظری و مفهومی» هنوز نتوانسته‌اند زیست‌جهان مدرن را به رسمیت بشناسند. ♦️حوزویون ما سوار ماشین، کشتی و هواپیما می‌شوند، از تلویزیون، موبایل، اینترنت و همه مظاهر جوامع مدرن و پسامدرن استفاده می‌کنند، اما عقلانیت و منطقی را که در پس ظواهر این مظاهر و تکنولوژی‌ها نهفته است درک نکرده‌ یا به رسمیت نمی‌شناسند. ما ایرانیان از شبکه جهانی و اینترنت استفاده می‌کنیم، لیکن سرعت آن را پایین نگاه می‌داریم یا شدیدا آن را فیلتر می‌کنیم. سوار بر هواپیما می‌شویم اما مرزهای خودمان را بر نظام هواپیمایی جهان بسته‌ایم. نظام انتخاباتی را در نظام سیاسی کشور می‌پذیریم اما نظارت استصوابی را نیز بدان تحمیل می‌کنیم. ما در همه جا شاهد نوعی تعارض میان عمل و نظر، میان ابزار و مفهوم و میان کاربرد و منطق هستیم. ♦️حوزه‌های علمیه‌ی ما در مقام رهبران فکری و سیاسی جامعه‌ی ما، با زیست‌جهان مدرن صرفا مواجهه‌ای ابزاری و نه نظری، حِکمی، متافیزیکی و وجودشناختی داشته‌اند. لذا مهمترین انتقاد من به روحانیت این است که این نهاد به دلیل ارسطوزدگی و فقدان نگرش تاریخی تاکنون نتوانسته است به لحاظ نظری زیست‌جهان مدرن را به رسمیت بشناسد و درک خویش از جهان مدرن و جهان معاصر از نوعی تأخر تاریخی رنج می‌برد. 🔺پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر، صفحه‌ی ۲۶ -به نقل از مطالعات اجتماعی فقه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست علمی «جستاری در روایات طبی در پرتو ملاحظات فقهی-اصولی» (۱) 🔊حجت الاسلام دکتر حسین‌علی سعدی ♦️برخی برآنند نقش فقه و دین را در نظام‌سازی، بویژه در حوزۀ پزشکی کمرنگ جلوه دهند. اما تفاوت معرفت دینی ما با دیگر ادیان در این است که ما ظرفیت نظام‌سازی داریم. ♦️سه چالش عمده در روش استفاده از منابع دینی برای نظام‌سازی در حوزۀ سلامت وجود دارد: 🔸یکی از چالش‌های نظام‌سازی دینی، عدم شفافیت منهج و روشی است که بر اساس آن از منابع دینی برای نظام‌سازی بهره می‌بریم. در این میان اصول فقه، از بهترین دانش‌هایی است که در این راستا می‌توان به آن مراجعه کرد. 🔸اما در این مراجعه چند گام پیش روی ما است: 🔹گام اول، تعیین جایگاه اصول فقه در معرفت دینی است. هنگامی که به سراغ نظام‌سازی می‌روید، باید بدانید که جایگاه اصول فقه در این مجموعه چیست؟ آیا در این تعبیر، فقه در معنای خاص مورد بحث است یا اصول فهم دین و شریعت الهی به طور عام؟ طبعاً اگر اولی را برگزینیم، برخی از روایات از شمول بررسی اصولی فقهی خارج می‌شوند. 🔹گام دوم طبقه‌بندی و تفکیک مسائل اصول فقه است. برخی اصول فقه را کلی نگاه می‌کنند، اما به نظر می‌رسد درون خود آن نیز بتوان تفکیک‌هایی ایجاد کرد، به طور مثال مباحث زبان‌شناسی که اصول فهم متن به‌طور کلی است و آموزه‌های آن می‌تواند از حوزۀ متون فقهی فراتر رود. 🔸فضای حاکم بر روایات ما در زمان صدور روایات، فضای حضور طب یونانی بوده است. فهم مدلول نهایی برخی از روایات نیز باید ذیل همین فضا مورد توجه قرار گیرد. یا مثال دیگر در مبحث حجیت ظهورات بوده و در حوزۀ سلامت نیز حائز اهمیت است و گفته می‌شود که استظهار دلالت بر تعذیر و تنجیز می‌کند. 🔸حال پرسش این است که آیا به همین طریق می‌توانیم به سراغ روایات طبی که شامل امور تکوینی است نیز برویم؟ یا اینکه آن شیوه، برای فقه تعبدی است که به دنبال تعذیر و تنجیز است نه تکوین و عالم خارج! فرض کنید روایتی داریم که اگر ذکام داشتی از بنفشه استفاده کن. در حوزۀ نماز، شبیه چنین روایتی حجت است؛ اما در حوزۀ پزشکی چنین نیست. برخی از بخش‌های دانش اصول فقه ناظر به علوم اعتباری است؛ آن هم دسته‌ای از علوم اعتباری که به دنبال تنجیز هستیم و نه هر دسته‌ای از علوم اعتباری. این موضوع در مباحث تحول در علوم انسانی نیز صادق است. پس ضروری است که با تفکیک بخش‌های مختلف این دانش، تکلیف خود را با هر کدام از این بخش‌ها روشن کنیم. 🔹گام سوم، بحث معیارها و سنجه‌هاست. در این زمینه برخی روایات عقلی و کلامی داریم. چطور می‌توانیم آن ها را ارزیابی کنیم؟ آیا نظیر حوزۀ تعبدی تنها بررسی سندی و دلالتی کافی است؟ یا این‌که مفاد آن نیز باید به عقل عرضه شود؟ در ابتدای رسالۀ ذهبیّه، امام رضا(ع) می‌فرمایند که من «عَلی ما جَرّبتُه» -یعنی بر اساس آنچه تجربه کردم- این روایات را به شما می‌گویم؛ ارجاع به تجربه در این کلام موضوع مهمی است. 🔸در این زمینه باید به نکته‌ای اشاره کرد، با فرض این‌که بحث‌های سندی روایات حوزۀ سلامت را حل‌شده بپنداریم، فهم مدلول روایات، با چالش‌های جدی روبه‌رو است. مثلاً در مورد پیامبر(ص) که در مدینه حاکمیت سیاسی اجتماعی نیز داشتند، این نکته مهمی است که روایت نقل‌شده، از شأن حاکمیتی پیامبر(ص) صادر شده یا شأن رسالتی‌ ایشان؟ یعنی حتی در وضعیتی که هم سند مشخص است و هم دلالت، بحث بر سر این است که شان «نبی» در صدور این روایت چه بوده؟ این مناقشه، مناقشه‌ای دیرپاست؛ به‌طوری که شهید اول نیز در کتاب «القواعد و الفوائد»، دربارۀ این‌که چگونه این موضوع را درک کنیم نکته‌ای را بیان می‌کنند. ♦️با این مقدمه، آیا اکنون می‌توانیم شأن سومی برای اهل‌بیت(ع) به نام شأن بشریِ غیر وحیانی باز کنیم؟ برخی از علمای عامّه، نظیر ابن خلدون، در این حوزه گفته‌اند که نبیّ اسلام یک شأن عرفی داشته‌اند که در آن، «لایوحی الیّ» و «مثلکم» بوده‌اند؛ مثال مشهور آن نیز داستان باروری نخل ایشان است که البته به اعتقاد ما سند آن صحیح نیست و ایرادات دیگری نیز دارد. ♦️بخشی از روایات طبی شامل حوزۀ پیشگیری، استحباب و… است که می‌توان آن را ذیل تسامح در ادلۀ سنن فهمید. اما این‌که بخواهیم از همین روایات برای حوزه‌های تکوینی حکم بدهیم خطاست. مثلاً اینکه فردی بگوید من براساس این روایت، فلان تشخیص و تجویز را برای فلان بیماری می‌دهم جایز نیست، زیرا اصلا این موضوع، ذیل تسامح ادلۀ سنن قرار نمی‌گیرد. -به نقل از: سایت مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست علمی «جستاری در روایات طبی در پرتو ملاحظات فقهی-اصولی» (۲) 🔊حجت الاسلام والمسلمین علیدوست ♦یک وقت منظور از گزاره‌های طبی، گزاره‌های مبین هست‌ها است و نه حکم‌ها؛ مثلا بیان اینکه این را بخوری چه می‌شود، عوامل این مریضی چیست و… . این‌ها بیان هست‌ها هستند و حکمی در آن‌ها نیست. اما گاهی گزاره‌های طبی گزاره‌های هنجارشناسانه‌اند: فلان چیز مستحب، مکروه، حرام و… است. اگر ما در کسوت پزشک باشیم به دنبال گزاره‌های اول خواهیم بود؛ اما اگر در کسوت فقیه باشیم به دنبال گزاره‌های دستۀ دوم می‌رویم. ♦️در استنباط گزاره‌های فقهی، باید به چند نکته توجه کرد: 1⃣اول، توجه به سند و دلالت. آنچه که مهم است «دلالت کافی» است. با «شاید» و «اگر» نمی‌توان استنباط کرد. باید دلالتی داشته باشیم که «درخور شان مسألۀ ما» باشد. لذا، اگر به‌عنوان مثال، گزاره‌ای فقهی باشد، ممکن است بگوییم ظهور داشتن در موضوع، و ثقه بودن خبر یا… برای ما کافی است؛ اما اگر گزاره‌ای غیرفقهی باشد، معتقدیم که خبر واحد نمی‌تواند در مورد آن حجت باشد. در گزاره‌های غیرفقهی، سخت‌گیری بیشتر است و اگر مسأله مهم هم باشد، حتی جدای از ظهور، اطمینان نیز کافی نیست و ما نیاز به یقین خواهیم داشت. یک مسألۀ مهم را نمی‌توان با یک روایت، هرچند معتبر استنباط کرد. روایات برخی از ابواب ما، محکم‌تر از برخی دیگر از ابواب است، مثلاً در روایات طبی در مقایسه با روایات عبادات روایات ضعیف‌تری داریم. 2⃣دوم، روایات تراث اسلامی و حتی آیات قرآن، در دو گروه عمده جای می‌گیرند، بعضی از نصوص دینی فرازمانی و فرامکانی‌اند؛ مانند آیۀ «یا ایها الذین آمنوا اوفو بالعهود»، اما برخی از روایات و آیات ممکن است جامع باشند، ولی جهانی و جاودان نباشند. به عبارت دیگر، دستۀ اول، قضایای حقیقیه و دستۀ دوم قضایای خارجیه‌اند. ♦️اگر می‌خواهیم به سیرۀ معصوم تمسک کنیم، باید مؤلفه‌ی همسانی شرایط وجود سیره با زمان کنونی را به دست بیاوریم. اگر این همسانی به دست نیامد، و سیره نیز تعبدی نبود، به طور مثال در باب مسائل اجتماعی بود، نمی‌توان به سیره توسل کرد. ♦️جناب صدوق، در مورد روایات طب دو مساله مطرح می‌کنند: 🔸 یک: بسیاری از این روایات موردی است و ممکن است متعلق به شرایط آب و هوای مکه باشد. 🔸 دو: بعضی نسخه‌ها ممکن است فردی و با توجه به طبع فرد بوده باشد. چنین فرض‌هایی در روایات تعبدی کمتر پیش می‌آید، اما در مورد حوزه‌ای نظیر طب، مبتلابه‌تر است. 3⃣سومین آسیب، نقل ناقص است. بسیار پیش می‌آید از میان دو روایت، یکی کامل‌تر از دیگری است که طبق قواعد اصولی، روایات کامل‌تر اولویت دارند. 4⃣چهارم، مطالعۀ نصوص در نظام حلقوی و هرمی است. باید نصوص را در کنار هم و البته گاهی در طول هم مطالعه کرد. این در همۀ موضوعات صادق است و نه فقط مبحث طب. 5⃣پنجم، هنگام مواجهه با یک نص دینی، باید مشخص باشد که این نص از جانب شارع یا معصوم، از چه شأنی صادر شده است؛ به عنوان رسول و نبی، یا در شأن بشری اند. اما آیا می‌توان گفت امام صادق(ع) به سبب بیان حکم شرعی این بیان را داشته‌اند؟ آیا برداشت این معنا از کلام امام با روح آنچه از دین می‌شناسیم مطابق است؟ 6⃣ششم، موضوع «مدیریت رابطۀ نصوص مبین باید و هست» می‌باشد. اگر قبول کنیم که برخی از نصوص ما مبین بایدها و برخی مبین هست‌ها است، رابطۀ میان این دو باید روشن شود. ما چقدر می‌توانیم از هر کدام از این‌ها معرفت استخراج کنیم؟ 🔸گویا فردی از آیۀ «فلینظر الانسان مم خُلق، خلقَ من ماءٍ دافق» حکم داده که تلقیح مصنوعی حرام است؛ به این دلیل که آب آن دافق و جهنده نیست! یا یکی از آقایان دربارۀ سند ۲۰۳۰ اظهار کرده‌اند که با استناد به آیۀ «لقد خلقنا الانسان فی کبد» اساساً چرا باید به سمت توسعه و رفاه حرکت کنیم؟ البته اخیراً از عکس این شیوه نیز بهره برده می‌شود، مثلا آقایی گفته است چون فاصلۀ بین دو نماز جمعه باید دو فرسخ باشد، فواصل شهرها در اسلام نیز باید دوفرسخی طراحی شود! 7⃣هفتم، جایگاه عقل است که باید آن را در کنار تمام موارد قبلی قرار داد. همان‌طور که مطالعه نکردن نصوص دینی و تنها سراغ عقل رفتن کافی نیست، تنها مطالعۀ وحی و نصوص دینی فارغ از عقل نیز نادرست است و هر دوی این‌ها باید در کنار هم مور استفاده قرار گیرد. -به نقل از: سایت مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت و چالشی به نام دوگانۀ روستایی/شهری 🖋جواد شریفی ♦️نوجوانان و جوانان روستایی از دیرباز و به فزونی، از بیشترین کسانند که خواهان درآمدن به حوزه علمیه هستند. انگاره آرمانی اینان از روحانی، بیشتر همان روحانی روستای خودشان است که با کارکردهایی چون پیش‌نمازی، برگزاری آیین‌های دینی، برآورد خمس و زکات و میانجی‌گری در کارهای نیکِ همگانی، در نزد مردم روستا ارجی بسیار دارد. ♦️علیررررضات آغاز چالش آنجاست که طلاب روستایی پس از درآمدن به حوزه علمیۀ شهری، در مدارسی جای می‌گیرند که کمابیش بسته و جدا از زندگی شهری واقعی است و این به فرآیند ادغام اجتماعی‌شان با انسان شهری آسیب می‌زند. آن‌ها پس از طلبگی در شهرند اما سامان اندیشگی و ارزشی و هنجاری‌شان همچنان روستایی است. ♦️شمار نه چندان کمی از این طلاب روستایی از همان سال‌های نخست آموزش دیدن، خرقه و دستار دین‌یاری بر می‌گزینند و نخستین کارهای دین گستری‌شان را نیز همزمان با آن از سر می‌گیرند. ولی چیزی که راه را بر کارگر افتادن تلاش‌هایشان در مخاطب شهری می‌بندد، این است که نه تنها اندیشه و رفتار، که گوهر وجودی‌شان هنوز روستایی است و شهری را همچون شهری نمی‌فهمند و آموخته‌های دینی‌شان نیز خرد آدم شهریِ دانش آموخته را خرسند نمی‌کند. از آنجا که دین‌یاران کمتر کسی از مردم شهر را می‌یابند که به سخن‌شان گوش دهد و به آرمان‌شان سر سپارد، بیشترین سفرهای دین گسترانه‌شان به سوی روستاها یا حاشیۀ کم بهرۀ شهرهاست. ♦️دین‌یاران همچنین در نبود شنونده و پیرو، با بهره گرفتن از توانی که فرمانروایی دینی به آن‌ها داده، راه دیگری پیش روی خود گشوده اند که همانا "شنوندگان ناگزیر" در صداوسیما و پادگان هاست. واکاوی من از بودن گستردۀ دین‌یاران در سیمای ملی و نیز پادگان ها، فراچنگ آوردن دوباره شنوندگانی است که در سالیان گذشته از سر ناتوانی در خرسند کردن خرد مردمِ دانش آموخته، از کف داده اند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همان اخباریان در کسوت اصولیان! 🖋دکتر حمید رجایی ♦️چندی پیش در شلوغ ترافیک، خیلی معطل شدم. رادیوی ماشین روشن بود و مجری شبکه معارف، داشت مبسوط درباره‌ی «استثنای حکم شرط‌بندی در مسابقات اسب‌سواری و تیر‌اندازی» سخن می‌گفت و من به ناچار برنامه را گوش کردم و به خاطر فرسودگی دیدگاه‌ها، سخت افسوس ‌خوردم... مجری برنامه، در بیان فتاوا با آب و تاب می‌گفت: فقط و فقط در مسابقات سوارکاری و تیراندازی، اجازه تعیین و اهدا جایزه وارد شده و فقط در این دو مورد جایز است که جایزه به برنده داده شود! و به اصطلاح «سبق و رمایه» شود و پیوسته تأکید می‌کرد که چون در موارد دیگر، نصی نداریم، شرط جایزه، حرام است و‌ جایز نیست! ♦️حال آنکه کاملاً آشکار است که در ۱۴۰۰ سال پیش، حیات جامعهٔ بدوی اسلامی، خاصه در زندگی قبیله‌ای وابسته به توانش دفاعی بوده و آن هم منوط به توانمندی و برتری مسلمانان در سوارکاری و تیراندازی بوده و لذا مسابقه و برد و باخت و جایزه، در این دو مورد تأکید واقع شده و روایاتش به ما رسیده است. ♦️پرسش این است که آیا امروزه ساخت مدارهای الکترونیکی هدایت‌گر موشک‌، تولید نرم‌افزارهای استراتژیک و تولید دانش تمدن‌ساز و حراست از مغزهای فراری نخبگان، پیشی‌گرفتن در کشف درمان بیماری‌ها، طراحی ساختارهایی که رشد علم را تسهیل می‌کند و... به اندازه سبق و رمایه، ارزش استراتژیک ندارد؟! مانند روز روشن است که اینک در مناسبات جدید اجتماعی مسلمانان، اسب‌سواری و تیراندازی و مسابقات آن، در نسبت با مهمات جامعه اسلامی، کشک هم نیست چه رسد به مسئله‌ای استراتژیک... ♦️این یک نمونه کوچک است... فقه ما در حوزه اجتماعیات، مبتلا به بیماری خردسوز اخباریگری است... این است که فقه و فقیه از صحنه، کناری می‌رود و حوزه میل به سکولار شدن می‌گذارد. امروزه شما فقیهان را یا در مجالس عزاداری و ذکر مصیبت می‌بینید، یا در تقریر دروس و بحوث خارج کم‌فایده تکراری و گفته شده... ♦️اخباریان، عمدتاً آن کسان بودند که به متن روایات چنان پایبند بودند که باید عقل و عقلانیت پای آن فدا و تحقیر می‌شد. اینان نفوذ استدلال‌های اصولیان را ناروا می‌شمردند. ♦️اصولیان، آن فقیهان هستند که فقه را بر مبنای علم اصول بنا می‌کنند و آیات و روایات می‌باید با عبور از سیستم اجتهاد، به استنباط احکام فقهی منجر شود. نه اینکه اخبار، تماماً نامعتبر باشد، بلکه باید هر سند در سامانه‌ای درازدامن و بسیار ورزیافته به استنباط احکام الله منجر شود. اجتهاد در برابر نصوص ممنوع است، اما در غیر محکمات، خاصه سیاسیات و تدابیر اجتماعی؛ مناسبات زمان و تنقیح و تشخیص ابعاد موضوع، کاملاً تعیین‌کننده است. شیوه اصولیان، در تفقه بسیار پویا است، مگر اینکه خود فقیه ناپویا باشد. ♦️اما نکته اسفبار این است که شوربختانه، فقه ما هنوز رنگ و بوی اخباریگری دارد! فقه اخباری بلای جان مسلمانان است. یکی از علل عدم پیشرفت جوامع اسلامی، همین فقه اخباری است... هنوز در ابواب فقهی، باب اماء و عبید و احکام عبد آبق (برده فراری) مورد توجه است و اما هنوز فقیه ما عمدتاً از مسائل اجتماعی درک صحیحی ندارد. نمی‌داند، کدام نظام آموزشی، اداری، مدیریتی، اقتصادی، حکومتی و... رویاننده است و کدام استعدادکش و مفسده‌خیز!! حوزه را پرسش‌باران کنید، با شتاب می‌روید... -به نقل از کانال طلوع مهر http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حجت مرجعیت قم ♦️حفظ حوزه علمیه یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های مراجع عظام تقلید بوده است. آنها تمامی امور سیاسی و مراودات اجتماعی را به گونه‌ای پیش می‌برند که لطمه‌ای به حوزه وارد نشود و دروس حوزه تعطیل نگردد. ♦️آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی که با خفقان زمان رضاشاه مواجه بود می‌کوشید به گونه‌ای تدبیر امور کند تا حوزه علمیه آسیب نبیند و از سیاست‌های نابخردانه استبدادی جان به سلامت ببرد. پس از درگذشت وی فضا به گونه‌ای بود که انتظار می‌رفت فعالیت‌های حوزه کاملاً به سردی گراید و حوزویان از تحصیل و تدریس باز مانند. ♦️از سال ۱۳۱۵ تا سال 1323 شمسی که آقای بروجردی به قم دعوت شد، ریاست حوزه قم و تدبیر امور دینی شیعیان ایران به فقهای معتمد حوزه قم سپرده شده بود؛ آیات عظام سید محمد حجت کوه‌کمری، سید محمد تقی خوانساری و سید صدرالدین صدر(پدر امام موسی صدر). ♦️آیت‌الله سید محمد حجت (۱۳۳۱-۱۲۷۱ش) از مقام و موقعیت برجسته علمی برخوردار بود. مرحوم حائری یزدی زمانی که در بستر بیماری بود و آخرین روزهای زندگی را سپری می‌کرد، مجلس درس و بحث خود و همچنین محل نماز خود و دفتر شهریه طلاب را به آقای حجت سپرده بود. اما حاج شیخ عبدالکریم در خصوص جانشین خود در زعامت حوزه علمیه سخن صریحی نگفت و پس از وی، این سه فقیه بزرگ بودند که توانستند حوزه را مدیریت کرده و از رکود و سردی اواخر دوره رضاشاه نجات دهند. این سه فقیه برجسته، بعدها با نام مراجع و آیات ثلاث قم نامیده شدند. ♦️آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی که پدرش در آن سال‌ها جزو مجتهدین برجسته قم بود، در مقام مقایسه میان آیات ثلاث گفته است: «آسید محمدتقی خوانساری خیلی خوش‌استعداد، سریع‌الانتقال و باهوش بود ولی اهل تتبع نبود. در میان آقایان ثلاث، درس آقای حجت طالب بیشتری داشت و حتی بعداً وقتی آقای بروجردی تشریف آوردند، درس آقای حجت کاملاً قابل توجه بود». ♦️آیت‌الله شبیری همچنین معتقد است که درس آقای بروجردی از نظر دقت ترجیح داشت، ولی از نظر بیان و احاطه بر مبانی متأخرین، درس آقای حجت بهتر بود. البته آقای بروجردی از نظر سن و طبقه تحصیلی بر آقای حجت مقدم بود. ضمن اینکه آقای حجت حافظه‌اش خیلی قوی بود و در استحضار مطالب، بر آقای خونساری و آقای صدر تقدم داشت (جرعه‌ای از دریا، ج۲، ص۵۵۶). ♦️مرحوم حجت علاقه‌ای به مداخله در سیاست نداشت و حتی پاسخ طلاب برای واکنش نشان دادن به ادعاهای جریان کسروی و حکمی‌زاده را نداده بود، با این توجیه که این سخنان باطل به مرور زمان فراموش خواهند شد. وی حدود ۵۰ اثر به رشته تحریر در آورده بود که اغلب این کتب هنوز چاپ نشده است. او در زمان زعامت بر حوزه علمیه، مدرسه‌ای برای طلاب ساخت. مدرسه‌ او اینک به نام مدرسه‌ حجتیه در قم محل تحصیل طلاب خارجی است. ♦️آیت‌الله حجت البته عمر بلندی نداشت و ۲۹ دی ماه ۱۳۳۱ در ۶۰ سالگی دیده از جهان فروبست. آیت‌الله‌العظمی بروجردی بر پیکر او نماز خواند و در مدرسه‌ حجتیه به خاک سپرده شد.‌ -به نقل از کانال راوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0