eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.5هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂ای انسان ! زمان مرگت پریشان نباش ؟ و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش ! چراکه مسلمین کارهای لازم را انجام می دهند. 1- لباس هایت را از تنت در می آورند. 2- غسلت می دهند. 3- کفنت می کنند. 4- از خانه ات بیرونت می کنند. 5- و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) می برند. 6- خیلی ها برای تشییع جنازه ات کارهای خود را تعطیل کرده و حاضر می شوند. 7- از وسایل شخصی ات خلاصی انجام میگیرد. کلید هایت کتاب هایت کیف و کفش هایت لباسهایت و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند. مطمئن باش ؛ مردم و دنیا بر تو حسرتی نمی خورند. تجارت و اقتصاد استمرار می یابد. شغل و وظیفه تو ، به دیگری واگذار می گردد. اموال و دارایی هایت تقسیم می شود و ورثه آنها را تصاحب می کنند. درحالی که تو از ریز ریز حساب گرفته می شوی ! اولین چیزی که از تو ساقط میشود اسمت است .. لذا وقتی که می میری می گویند جناره ..؟ تو را به نامت، صدا نمی زنند .! وقتی می خواهند بر تو نماز بخوانند، می گویند: جنازه کجاست ..؟ تو را به نامت، صدا نمی زنند .! و زمانی که می خواهند تو‌را دفن نمایند٬ میگویند: میت را نزدیک کنید، تو را به اسم صدا نمی زنند ..! پس مواظب باش؛ نسب و قبیله و پست و مقامت، تورا نفریبد .. چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم ، می باشد.. سطرهایی از طلا .. بعد از وفاتت، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود؟؟ 1- کسانی که شناخت سطحی از تو دارند میگویند: بیچاره.. 2- دوستانت؛ چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین می شوند و سپس به شو خی و خنده های خود می پردازند. 3- عمیق ترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود خانواده ات یک هفته، دوهفته، یک ماه، دوماه و یا نهایتا یک سال غمگین می شوند؟؟ و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار می دهند و این چنین داستان تو در بین مردم تمام می شود. وداستان حقیقی تو شروع می شود؟؟؟؟؟ آخرت از تو زائل شد؟؟؟ 1- جمال 2- مال 3- سلامتی 4- فرزندان 5- از خانه و کاشانه ات جدا شدی 6- و همسرت نیز ؟؟؟ زندگی واقعی شروع شد و سؤال أین است : برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این حقیقتی است که جای تأمل دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حریص باش بر ؟؟ 1- فرائض 2- نوافل 3- صدقه پنهانی 4- عمل صالح 5- نماز تهجد شاید نجات یابی اگر به وسیله ی این رساله برای یادآوری مردم همکاری نمودی، إن شاء الله اثر این یادآوری را روز قیامت ، در میزان حسنات خود خواهی یافت. (وذكّر فإن الذكرى تنفعُ المؤمنين) و (پیوسته) پند (وتذکر) بده، زیرا که بی گمان پند (وتذکر) مؤمنان را سود می بخشد. چرا میت اگر به عقب برگشت داده شود “صدقه” را ، اختیار می کند؟؟ چنانچه الله می فرماید رب لولا أخرتني إلى أجل قريب فأصدق پروردگارا ! اى كاش (مرگ) مرا مدت كمى با تأخير مى انداختى، تا (در راه تو) صدقه بدهم علماء فرمودند: صدقه را ذكر ننمود ، مگر به خاطر اثرات عظيم صدقه كه بعد از موتش مشاهده مى نمايد پس زیاد صدقه دهید. چرا که مؤمن روز محشر زیر سایه ی صدقه ی خود خواهد بود. و یکی از بهترین صدقات جاریه ای که می توانی همین الان، آره همین الان انجام دهی، این است که : ✅ این سخنان را با نیت خالص و جهت رضای الله ، پخش کن. چراکه هر کس بر آن عمل نموده و به نسل های آینده تعلیم دهد إن شاءالله ، اجرش به تو خواهد رسید. ✅یک نکتــــه مهم : نگو که دستم بنده ... همجوره پخشش کن.بسم ال ✨✨✨
همسرانه 💍 روابط موفق، روابطی است که افراد در آن حساب و کتاب نمی کنند.. بلند مدت به هم نگاه می کنند.. به عنوان ثروت به هم نگاه می کنند.. وظیفه خود می دانند از هم حمایت کنند. ‌‌
❤️ 💢تأثیر صحبت از خواستگاران قبلی از طرف زن بر زندگی زناشویی اکثریت مردان معمولاً افرادی غیرتی هستند. برای مرد کوچک‌ترین توجه همسرش به مرد دیگر به هیچ‌وجه قابل‌تحمل نیست. وقتی که برای او این احساس به وجود بیاید که همسرش به جز او به هیچ مرد دیگری توجه نمی‌کند، به کار و کوشش بیشتری می‌پردازد و به همسر خود اظهار عشق و علاقه بیشتری می‌نماید. وقتی که زن از خواستگاران قبلی صحبت می‌کند، یکی از اصلی‌ترین احساسات مرد که همان تکیه‌گاه بودن است را از بین می‌برد و با این عمل، به شوهر احساس حقارت و خود کم بینی دست می‌دهد و برای کم کردن عصبانیت خود، حتی به صورت دروغین هم ممکن است از تمایل به ازدواج مجدد و یا دوست شدن با یک شخص سوم صحبت نماید، و این موضوعی است که برای هیچ زنی قابل‌تحمل نیست. در این شرایط عشق و علاقه شوهر از بین می‌رود و تمایل به روابط جنسی با همسر کم می‌شود و به فکر انتقام‌جویی می‌افتد. ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
🌸🍃پیرمرد ایستاده بود گوشه مترو صندلی خالی شد ننشست ... 🌸🍃گفتم: پدرجان صندلی خالیه بیا بشین گفت:لباسام کثیفه نمی خوام کثیف بشید. 🌸🍃شبیه کارگرهای ساختمانی بود. پیرزنی که کمی آنورتر نشسته بود گفت: 🌸🍃آقا بیا بشین باز خدا روشکر شما لباسات کثیفه بیشتر ماها ذاتمون کثیفه زیر لباس قایمش میکنیم. 👤 ─━━━━⊱⭐️⊰━━━━─ ☕️ 𝐉𝐨𝐢𝐧 : 🖌 📚@daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت74 . چند روز حسابی حواسم بهش بود که گاه پیامکی براش می اومد و نیش
🤝♥️ . این عنصر چسپان خیلی سعی کرد من رو تصاحب کنه و من در اصطلاح قصر در رفتم تا اینکه با عشقم سارای مهربون و خوشگل عروسی کردم و پروانه ام دیگه شوهر کرده بود بنابراین به نظر می‌رسید خطری برای زندگی من نداشته باشه و از طرفی خودم ذات خانواده ام رو می‌شناختم میدونستم با کسی لج کنن راحتش نمیزارن و سارای عزیز منم ساده ولی زیر بار نرو بود پس طبق پیش بینی ام تنها بود توی اون خونه و دوستی اش با پروانه میتونست خلا نبود منو براش پر کنه تا جایی که یه روز که طبق قرار هرروزه سر ساعت مشخص به سارا زنگ زدم گفت پروانه‌ میگه تو باهاش سر سنگینی و ناراحته از دستت! سارای ساده من اینو گفت و قصدش فقط حفظ رابطه فامیلی بود اما نمی‌دونست ناخواسته من و خودش رو درگیر چه ماجرایی میکنه. به سارا گفتم شماره منو بده بهش ببینم چی میگه که چند روز بعد سر ظهر یکی زنگ زد اتاق خودم توی محل کار و وقتی جواب دادم با عشوه ای طنازانه گفت سلام احمد خوبی؟! اول نشناختم که سریع گفت چطوری پسر خاله خجالتی؟! فهمیدم پروانه است تشکری کردم و پروانه حدود ده دقیقه ای باهام حرف زد و اونقدر هم سر زبون داشت و بذله گو بود که گوشی زدم روی اسپیکر و با اصغر کلی خندیدیم! و البته پروانه هم به خاطر کلام و تن صدای عشوه گرانه اش و اون کلمات نغز احساسی که بین حرف هاش به کار می‌برد آدم رو مشتاق تر میکرد که براش شنونده باشه!بعد از اینکه قطع کردم اصغر گفت هی پسر دوست دختر هم داری در حالی ادعای عشق سارا خانم رو میکنی؟!‌ تا گفت سارا لحظه ای پروانه رو توی ذهنم با سارا مقایسه کردم و دیدم سارایی که صورتش خراب شده هم هنوز از پروانه برای من شیرین تره بنابراین گفتم چی میگی داداش قیاس سارا و پروانه مثل قیاس کوه با سنگریزه است! اصغر هم خردمندانه و البته به مزاح سری تکون داد و گفت آفرین آفرین جمله فیلسوفانه ای بود! دوتایی خندیدیم و گفتم بابا این دختر خالمه زنگ زده احوالپرسی کنه اصغر هم ابروی بالا انداخت و در حالی دستی به لباسش میکشید گفت امیدوارم! آخه این مدل صحبت کردن خاص بود ...با اخم گفتم یعنی چی؟!‌ با لبخند زد روی شونه ام و گفت هیچی داداش و رفت سمت کار خودش!از اون روز تقریبا هرروز پروانه سر ظهر و دقیق زمان استراحت من و اصغر زنگ میزد و کلی حرف میزدیم و میخندیدیم ولی خوب کم کم احساس کردم غیرتم اجازه نمیده اصغر شنونده باشه و شاید هم کشش دل به سوی پروانه باعث میشد این فکر رو کنم و نخوام اصغر شنونده باشه به همین خاطر دیگه هروقت زنگ میزد خودم صحبت می‌کردم
❤☘❤☘❤☘❤ ☘ ❤ ☘ 💕همسرتان را عاشق کنید به ظاهر و لباسش توجه کنید( زنها عاشق دیده شدن هستند) مرتب و تمیز باشید و به ظاهر خود برسید. مرد باشید( بچه ننه نباشید، استقلال مالی و قدرت تصمیم گیری داشته باشید، زنان از اینکه شوهرشان وابسته باشد متنفرند) غافلگیری یا به قول امروزی ها " سوپرایز" کنید( زنان شیفته غافلگیر شدن هستند، حتی یک شاخه گل، هدیه کوچک و یا یک پیام عاشقانه) بحث و مشاجره نکنید. در مهمانی ها متشخص باشید و هوایش را داشته باشید( نگاه محبت آمیز در جمع را فراموش نکنید) ☘ ❤ . ❤☘❤☘❤☘❤ ❤️
خانمها آقایون بدانید این جملات را هرگز به همسرتان نگویید! زنان از مردهای داد و فریاد زن، فحاش و منت گذار متنفرند. این جملات چه از زن شنیده شود و چه از مرد، شکننده است: 👈 ما هیچوقت بیرون نمی رویم. 👈 همه به من بی محلی می کنند. 👈 می خواهم همه چیزرا فراموش کنم. 👈 خیلی خسته ام، هیچ کار نمی توانم بکنم. 👈 خانه همیشه کثیف است. 👈 هیچ کس دیگر حرف مرا گوش نمی دهد. 👈 من در این خانه ارزشی ندارم، فقط یک کارگرم. 👈 دیگر دوستم نداری. 👈 من که از تو خیری ندیدم. 👈 تو گولم زدی، خواستگاران زیادی داشتم. 👈 حرف هایت برای من دیگر ارزشی ندارد. 👈 زن زیاد است، از تو بترها هم وجود دارد. 👈 نمی خواهی برو طلاقت را بگیر. 👈حوصله ات را ندارم. 👈 من طلاق می خواهم، از تو متتنفرم. 👈 در خانه پدرت به تو چیزی یاد ندادن. 👈 عجب آدم زبان نفهمی هستی. 👈 خرت که از پل گذشت، دیگر ما را آدم به حساب نیاوردی. 👈 تو هیچی نداشتی، من تو را به اینجا رساندم. 👈 حیف خوبی، حیف از این همه زحمت و تلاش، تو 👈 لیاقت نداری، لیاقت تو همین است. جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
همیشه هم حذف ڪردن راهِ چاره نیست گاهے باید بعضے ها را نگه داریم..‌. تا زل بزنند به خوشبختے مان ڪه ببینند بعد از آنها زندگے همچنان ادامه دارد !
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت75 . این عنصر چسپان خیلی سعی کرد من رو تصاحب کنه و من در اصطلاح ق
🤝♥️ . از اون روز تقریبا هرروز پروانه سر ظهر و دقیق زمان استراحت من و اصغر زنگ میزد و کلی حرف میزدیم و میخندیدیم ولی خوب کم کم احساس کردم غیرتم اجازه نمیده اصغر شنونده باشه و شاید هم کشش دل به سوی پروانه باعث میشد این فکر رو کنم و نخوام اصغر شنونده باشه به همین خاطر دیگه هروقت زنگ میزد خودم صحبت می‌کردم و گهگاه هم بهش گیر میدادم که اصلا چرا زنگ میزنی؟! اونم مظلومانه میگفت همایون(شوهرش) خیلی شکاکه نمیزاره جایی برم منم بیکارم بچه ای هم ندارم و همش گوشی به دستم و با فامیل حرف میزنم هم به تو و هم به سارا ! که در ادامه گفتم پس میدونی که من سارا رو خیلی میخوام؟! بدون وقفه گفت قطعا همینطوره به پای هم پیر بشید پسر خاله واقعا بهت تبریک میگم زن عاقل و فهمیده ای داری! خلاصه روند گفتگو های من و پروانه ادامه پیدا کرد تا روزی که سارا زنگ زد و گفت یکی بهم گفته تو و پروانه جیک تو جیک هستید مطمن شدم شوهر پروانه بوده آخه جز اصغر کسی نمی‌دونست که ما با هم تماس تلفنی داریم که همون موقع اصغر پرید و گوشی رو گرفت و گفت من تایید میکنم که احمد دست از پا خطا نکرده و ظاهرا غائله ختم بخیر شد و اصغر بهم گفت ببین داداش خیلی کمکم کردی اما خدایی دیگه این آخرین بار بود که من دروغ میگم؛ خودتو جمع کن که دیگه خبری از زیرآبی رفتن نیست! با اخم گفتم یعنی چی؟!‌ فکر میکنی من به سارا دارم ح..یانت میکنم؟! اصغر گفت خودت چی فکر می‌کنی؟! گفتم اصلا! دختر خالمه مثل خواهرمه، ناموسمه شوهر بی غیرتش داره اذیتش میکنه و اوضاع زندگی اش در هم و برهم شده باید کمکش کنم! اصغر ‌گفت چه کمکی داداش؟! والا مشاور خانواده هم بود تا حالا حرفاش تموم شده بود! با اخم گفتم لطفا دیگه توی امورات من دخالت نکن پسر! اصغر هم با تاسف سری تکون داد و گفت باشه و رفت و دیگه کاری به کار من نداشت و خودمم گاه عذاب وجدان داشتم اما با خودم میگفتم نه من که اصلا قصد حیانت به سارای مهربونم رو ندارم فقط میخوام به پروانه کمک کنم و با این حرفا خودم رو توجیه میکردم و این صحبت کردن های ما ادامه دار شد طوری که حس کردم به کلام پروانه وابسته شدم و اونم عجیب بلد بود زبون بازی کنه و میگفت کلامم آرومش میکنه و منم از زن و بچم دور بودم و اون برای خودش می‌تاخت و من نمیدونستم قدرت اغفال شیطان چقدر زیاده! همون مدت یه روز یکی زنگ زد اتاقم و در حالی خودمم عصبی بودم جواب دادم و مردی پشت گوشی گفت احمد آقا؟ گفتم بفرمایید! گفت ببین مرد حسابی من شوهر پروانه هستم دیگه خوش ندارم باهاش حرف بزنی شیر فهم شد؟ .
🌙☘شب داستان زندگی ماست گاهی پر نور و گاهی کم نور میشود اما به خاطر بسپار هر آفتابی غروبی دارد و هرغروبی طلوعی 🌙☘شبتون بخیر 🍀🌙 ‌‎‌‌‌‎‌‌─━━━━⊱♥️⊰━━━━─ 🎈 𝐉𝐨𝐢𝐧 : ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تقویم نجومی اسلامی ✴️ پنجشنبه 👈13 دی/ جدی 1403 👈1رجب 1446👈2 ژانویه 2024 🕋 مناسب های دینی و اسلامی. 🎇 امور دینی و اسلامی. ❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا: ✅امور ازدواجی خواستگاری و عقد و عروسی. ✅مسافرت. ✅خرید وسیله سواری. ✅داد و ستد و تجارت. ✅خرید کردن. ✅و دیدار با حکام و سلاطین و امیران خوب است. 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 مناسب زایمان و نوزاد محبوب و مرزوق و مقبول است. 🚘 مسافرت: مسافرت خوب است. 🔭احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج دلو است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️درختکاری. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️خرید خانه و آپارتمان. ✳️رفتن به منزل نو. ✳️ختنه نوزاد. ✳️شراکت و امور مشارکتی. ✳️و کندن چاه و جوی نیک است. 🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است. 💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، فرزند مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء از ابدال و یاران امام عصر علیه السلام گردد ان شاءالله. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ،باعث کوتاهی عمر است 💉💉حجامت فصد خون دادن. یا و فصد برای رگ ها ضرر دارد. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 2 سوره مبارکه "بقره" است. الم ذالک الکتاب لا ریب فیه... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمیدانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی می گردد و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره: در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
🌸سلام دوستان خوبم 🌹صبح پنجشنبه تون بخیر 🌸روزی پر از شادی 🌹لبخند هایی از ته دل 🌸مهربونی , عشق 🌹لحظات عاشقی 🌸دل پر مهر , سلامتی و 🌹سرشاراز خیر و برکت 🌸برایتان آرزومندم 🌹روزتون عالی و در پناه خدا.
آیا از این مدل جملات استفاده میکنید؟👇 ⛔️شنبه بشه بری مدرسه از دستت راحت بشم ⛔️چقدر اذیت میکنی بذار تو دفترت بنویسم معلم دعوات کنه؟ با این جملات مدرسه رو عاملی برای تنبیه کودک معرفی میکنید که ناخوشاینده ❌رفتار و گفتار ما باید به گونه ای باشه که علاقه به مدرسه و درس در فرزند ایجاد بشه نه باعث دلزدگی بشیم❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆با هر اسمی و نباید زن را صدا زد - چرا باید زن را در هر جایی مامان صدا کنید، مادر ، جای خود را دارد/دکتر عزیزی ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت76 . از اون روز تقریبا هرروز پروانه سر ظهر و دقیق زمان استراحت من
🤝♥️ . بهم برخورد از لحن صحبتش، با اخم گفتم چی میگی مرد حسابی؟! دختر خالمه و مثل خواهرمه گهگاهی کاری داشته باشه بهم زنگ میزنه انجام میدم اما اون مرد تقریبا فریاد زد بیخود میکنی! زن من حق نداره به تو زنگ بزنه و اگه اون خریت میکنه تو غلط میکنی از این به بعد جوابش رو بدی! خواستم چیزی بگم که با خشم گفت بار آخره اخطار میکنم دفعه بعد حضوری خدمت میرسم!!چند روزی دوباره پروانه زنگ نزد و معلوم بود تو وضعیت خوبی نیست منم یه جورایی دیگه بیخیال شدم و گفتم لابد برگشته سر زندگیش تا اینکه بالاخره رسید روزی که پروانه گفت اقدام کردم برای طلاق و اومدم خونه بابام و من هرچی نصیحتش کردم به خرجش نرفت که نرفت و گفتم پس این همه مدت من نصیحتت کردم برای چی بود؟ که گفت نمیشد فدات شم! نمیشد عزیز دلم! تا اینطوری گفت دلم غنج رفت ولی سریع هم عذاب وجدان سراغم اومد آخه تا حالا پروانه اینطوری دوستانه حرف نزده بود و فقط با عشوه صحبت می‌کرد ولی اون روز فهمیدم هنوزم دوستم داره و این بود شروع ارتباط عاطفی من و پروانه که روال زندگی منو کاملا تغییر داد! پروانه ادامه داد و گفت نمیشد احمد! واقعا نمیشه! راستش من عاشق بودم و به عشقم نرسیدم برای همین سختمه با یکی دیگه ازدواج کنم و به همین خاطر دل به دل همایون ندادم با تعجب گفتم حالا این عشقت کی بود که من خبر نداشتم؟! اونم استاد سخنوری بود بنابراین کمی مکث کرد و با بغض گفت برای تو چه فرقی میکنه آخه؟! با ذوق اب دهنی قورت دادم و گفتم بگو دیگه! نفسی عمیق کشید و سکوت کرد! باز گفتم بگو دیگه پروانه! با صدای اروم و کشدار گفت یه پسر خاله بی وفا! گفتم چرا حاشیه میری دختر؟! که با گریه گفت تو بودی احمد من تو رو میخواستم ولی جفا کردی! اینو گفت و با صدای لرزون و بغض دار گفت دیگه نمیتونم؛ خدا حافظ فعلا!اون روز تا چند ساعت ذهنم درگیر حرف های پروانه بود هنوزم میدونستم عاشق سارا هستم، هنوزم یه تار موش رو به دنیا دنیا زن دیگه نمی‌دادم، هنوزم هروقت سر ساعت زنگ میزدم به سارا و اون عاشقانه باهام حرف میزد احساس عذاب وجدان داشتم و هنوزم به عنوان یه زنگ تفریح نگاه پروانه میکردم اما بودن باهاش با اون زبون شیرینش هم جذابیت خاصی داشت!از یه طرف عذاب وجدان و عشق به سارا و از یه طرف زبون چرب و کشنده پروانه واقعا تو برزخی گیر کرده بودم بنابراین با خودم تصمیم گرفتم دیگه جوابش رو ندم و تا دو روزی جواب ندادم ولی روز سوم دیگه طاقت نیاوردم و پاسخ دادم و باز پروانه شروع کرد به گریه که احمد به خدا من کاری با زندگیت نداشتم و ندارم فقط میخواستم باهات درد و دل کنم ولی خودت اصرار کردی حقیقت رو بگم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ به نوجوان نگویید بد خلق بگویید کج خلق ⛔️ به نظر من برچسب است که به نوجوان بگویید بد خلق؛ کج خلقه یعنی نسبت به بعضی از موضوعات حساس است./دکتر عزیزی 🎥
برای یک بانو 💞یکی از مهم ترین مهارتهایی که یه خانوم متاهل باید بلد باشه چیه؟ حفظ معشوقه بودن و معشوقه موندنه چطور یعنی؟🔰 🔹🔸یعنی ترو تازگی خودمونو حفظ کنیم! یعنی بعد زایمان یه عااالمه شکم نیاریم و عین خیالمونم نباشه!یعنی اگه بیست سال هم از ازدواجمون میگذره همون دختر شاد و سبک و خوش روحیه و ناز باشیم. 🔹یعنی حواسمون به حااال زندگی دونفره مون دائمأ باشه. یعنی بچه که میاد جای خواب جدا نشه ✅ اینا مهارته . حواس جمعی میخواد. خانوم های بهتر از گل ؛ زندگی مثل یه گلدونه دائم باید آبش بدیم ؛ مراقبش باشیم ؛ هواشو داشته باشیم... 💞عشق مراقبت میخواد💞
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت77 . بهم برخورد از لحن صحبتش، با اخم گفتم چی میگی مرد حسابی؟! دختر
🤝♥️ . گذشت و روز به روز من به پروانه و حرفاش مجذوب تر میشدم و این در حالی بود به نظر من سارای با صورت خراب شده هنوزم از لحاظ زیبایی از پروانه سرتر هست و دیگه از اون به بعد پروانه رفته بود خونه پدرش که روند طلاق رو طی کنه بنابراین دیگه منعی هم نداشت برای زنگ زدن و هر روز تقریبا تماس میگرفت و حرف ها و کلامش که روز به روز به سمت صمیمیت و مباحث خصوصی خودش پیش می‌رفت! اوایل تعجب میکردم چطور یه زن راحت میتونه خصوصی هاش رو برای یه مرد نامحرم بگه اما کمی که فکر کردم دیدم وقتی طرف بی قید باشه همین میشه و دیگه برام مهم نبود اون میگفت و گهگاه من تحقیرش هم میکردم اما بلد بود چطور صحنه رو به نفع خودش بچرخونه تا اینکه عشقم و عزیز دلم سارا و امید پسر عزیزم رو آوردم تهران! وای این زن برای من همیشه جذاب بود و هیچ رقمه حاضر نبودم از دستش بدم پس نباید از صحبت های گاه و بیگاه من و پروانه خبر دار میشد به همین خاطر خیلی مراقبت میکردم و وقتی میرفتم خونه اینقدر سارا دور و برم میچرخید که شرمنده میشدم. سارای عزیز من حالا صورتش خوب شده بود و من خیلی برای این قضیه هزینه کردم که اگه صد برابر هم لازم بود حتما این کار رو میکردم چون من به این زن عشق میورزیدم و سارای قصه های من یه زن کامل بود توی همه زمینه ها یه دلبر کدبانوی همراز و همراه!یکسالی از سکونتمون توی تهران گذشت که یه روز که سر کار بودم یه صدای عربده ای رو از بیرون شندیم و دیدم یه مرد میانسال با نعره اومد سمت من و یقه منو گرفت و گفت بی ناموس مگه نگفتم دست بردار؟! اینو گفت و با سر زد توی پیشونیم که متقابلا منم زدمش و اصلا نمیدونستم جریان چیه و اصغر و چند کارگر دیگه از هم جدامون کردن و مرده خیلی گرد و خاک کرد و آخر سر فهمیدم همون همایون شوهر پروانه است که حالا در آستانه طلاق هم هستند و اومده از من زهر چشم بگیره؛ همایون هم کتک زده و خورده رفت و شکایتی هم نکرد چون خودش شروع کننده بحث بود و مدرکی هم نداشت برای حیانت زنش چون پروانه همش میگفت من به احمد زنگ میزنم چون فامیلمه و به سارا زنش هم زنگ میزنم همونطور که روزانه به مادر و پدر و فامیلمم زنگ میزنم و وقتی تو(همایون) منو توی خونه زندانی میکنی مجبورم زنگ بزنم و عقده دل خالی کنم. منم شکایتی نکردم چون اصلا حوصله درگیری باهاش رو نداشتم.با حال خراب رسیدم خونه و سارا مثل همیشه اومد استقبالم ولی امروز داغون بودم که سارا تا سر و وضعم رو دید هینی از ترس کشید و گفت چی شده عزیزم؟! الهی دورت بگردم .
🟣 قبل از قوانین دعوا را یاد بگیرید. در دعواهای زناشویی این موارد ممنوع هستند، آن ها را به خاطر بسپارید: کش دادن مسئله، رفتار سرد داشتن، ناامید شدن از رابطه؛ مرور جمله‌های همسر، جدا کردن جای خواب حق نداریم به خانواده‌های هم توهین كنیم. سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است. هیچ‌كسی حق ندارد جای خودش را عوض كند. هر كسی برای آشتی پیشقدم شود؛ نفر دیگر باید برایش كادو بخرد. حق نداریم مسائل و مشكلات كهنه را مطرح كنیم. در حین دعوا فقط راجع به همان موضوع بحث می‌كنیم. شام و ناهار نپختن و نخوردن نداریم. همه اعضا باید مثل قبل برای غذا خوردن حاضر باشند. حق نداریم اشتباه طرف مقابل را تعمیم دهیم؛ "مثلا عبارت تو همیشه" ممنوع است چون این كار دعوا را به اوج می‌رساند. باید به هم فرصت دهیم كه هر فردی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت كند و طرف دیگر هم پنج دقیقه فرصت پاسخگویی دارد. در صحبت همدیگر نمی‌پریم. اگر حرفی هم باقی ماند باید به فردا موكول شود تا سر و ته بحث مشخص شود رابطه زناشویی👩‍❤️‍👨 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
♥️🍃 ﺯﻧﺪﮔﯽ “ﺑﺎﻏﯽ” ﺍﺳﺖ؛ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ “ﺑﺎﻗﯽ” ﺳﺖ... ”ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺩﻝ” ﺑﺎﺵ؛ ﻧﻪ ”ﺩﻝ ﻣﺸﻐﻮﻝ”... ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ؛ ﺍﺯ ﻗﺼﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻣﺎست؛ ﭘﺲ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﮔﺮ ”ﻓﺮﻫﺎﺩ” ﺑﺎﺷﯽ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ “ﺷﯿﺮﯾﻦ” ﺍﺳﺖ...
°• همسرانه❤️ گاهی به همسرتان سفارش کنید؛ هوای مادرش را داشته و بیشتر از قبل جویای حالش باشد. این کار هم همسرتان را به شما دلگرم می‌کند هم محبت و احترام مادرش را به شما بیشتر می‌کند ◽️از خانواده خود بخواهید دست از حمایت شوهر بی مسئولیت‌تان بردارند. ▫️با حمایت های مادی از سوی خانواده ها شوهر بی مسئولیت شما به این اوضاع عادت کرده و روز به روز بی مسئولیت تر خواهد شد زیرا نیازی در خود برای تلاش برای زندگی و تامین مخارج نخواهد دید و از این رو حمایت های والدانه به بی مسئولیتی او دامن خواهد زد و اوضاع را بدتر خواهد کرد. ▫️از این رو بهتر است از خانواده ها بخواهید تا از این گونه کمک های مادی دست برداشته و این مسئولیت را به عهده شوهر تان بگذارید در این صورت او با مشکلات روبرو شده و برای انجام وظایفی که به عهده دارد تلاش خواهد کرد. •~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• یکی از بزرگ‌ترین مشکل زوج‌ها در روابط ‌شان، نداشتن مهارت لازم در گفتگوی موثر با یک‌دیگر است. هنگام ناراحتی به یکدیگر اجازه گفتگوی سالم و منطقی نمی‌دهند و اغلب با داد و فریاد و زورگویی یا لجبازی سعی در محکوم‌کردن و خاموش‌کردنِ طرف مقابل دارند. باید بدانید که بی‌اهمیتی به این موضوع باعث می‌شود زندگی‌تان در جهت مخالف از یکدیگر شروع به رشد و شکل‌گیری کند.
🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃🍃 برای پسران و دخترانی که امر ازدواج بر آن ها سخت شده است به دلیل مخالفت های خانواده دو طرف یا مشکلات مالی و موانع دیگر این ختم شریفه مجرب زیر پیشنهاد میشود: هر روز تا یک هفته هفتاد مرتبه بخونن هفتاد مرتبه آیه الکرسی هفتاد مرتبه سوره اخلاص هفتاد مرتبه سوره ناس هفتاد مرتبه سوره فلق این ختم بسیار مجرب است جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای همسرت دعا کن 🤲☘️ ❤️·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ‌•چهار نشانه مهم برای شناختن شخصیت خواستگار ۱- اگر مشاهده کردید خواستگاری در مقابل پدر و مادرش تسلیم مطلق است، از خود هیچ اختیاری ندارد و حتی توصیه‌های غیرمنطقی آنها را می‌پذیرد، كمی در انتخاب خود تردید كنید. ۲- اگر مشاهده كردید برای خواستگارشما مسائلی مثل شیوه برگزاری مراسم عروسی به‌طور افراطی مهم‌تر از خود رابطه است، آن را به عنوان یک نشانه منفی در نظر بگیرید. ۳- اگر خواستگار  شما با شما بسیار مهربان است، اما در حین رانندگی یا در تعاملات روزمره در کوچه و خیابان با مردم خشونت می‌کند، یقین داشته باشید که پس از سپری شدن دوران شیرین اولیه ازدواج، خشونت علیه شما را هم آغاز خواهد کرد. ۴- آدم‌ها در دوره خواستگار ی تلاش می‌کنند که بهترین حالت رفتاری خود را بروز بدهند. اگر قسمت عمده دوره خواستگاری شما به بحث و تلخ‌کامی می‌گذرد، این نشانه بسیار بدی از یک زندگی دردناک پس از عقد و عروسی است.
📕حکایتی بسیار زیبا و خواندنی روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود؛روی تابلو خوانده می شد:«من کور هستم،لطفا کمک کنید.» روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت،نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن رو برگرداند و اعلان دیگری را روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او انداخت و آن جا را ترک کرد. عصر آن روز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است.مرد کور از صدای قدم های او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته،بگوید بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد... مرد کور هیچ وقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد: امروز بهار است ولی من نمیتوانم آن را ببینم!! ✍نتیجه: وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید،استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترین ها ممکن خواهد شد. ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・