eitaa logo
در حرم یار
1.5هزار دنبال‌کننده
669 عکس
35 ویدیو
3 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین @DarharameyarAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
مشرف شدن به محضر شریف صاحب غیبت الهیه، ادب و آدابی دارد. زیرا تشرف صلاحیت میخواهد و با صرف ادعا و گزافه گویی و بدون مؤدب بودن به آداب و مزین شدن به شرایط لازم، این امر حاصل نخواهد شد. به بیان دیگر هرکس بخواهد به حضور امام زمان(س) شرفیاب شود باید آداب و شرایطی سخت را رعایت نماید. صلاحیت و اهلیت یافتن برای این امر آسان و ساده نیست، بلکه نیازمند ریاضتها و مجاهدتها است که اگر با همت و طلب عالی عملی شود هر جا که گفتید : یا ولی الله يا صاحب الامر يا خليفة الرحمن يا حجت الله و ... مسلم است که همانجا تشرفی و حضوری در محضر مقدس آن حضرت دارید با توجه به این حقیقت مراقب مدعیان دروغگو و دکان باز باشید و فریفته فریب خوردگان شیطان نشوید؛ کسانی که بدون کسب آداب و شرایط و فقط با چند رکعت نماز و اذکار تهی و دعاهای زبانی، مدعی ملاقات مکرر، متعدد و فراوان با امام زمان(س) می شوند و مسأله را تا حدی سخیف و ضعیف توصیف میکنند که گویا نعوذ بالله اراده و خواست ولی عصر (عج) تابع طلب و خواست آنان است و هرگاه و در هر کجا که بخواهند میتوانند آن حضرت را زیارت کرده و با او به گفت و گو بپردازند. نه اینها را باور کنید و نه اجازه میدان داری به آنان دهید... کتاب بقیه الله عج آیت الله محمدشجاعی Eitaa.com/darharameyar
سیدعربی-مفهوم انتظار.mp3
18.6M
انتظار یک جهانبینی و رویکرد جدید به تمام شوؤن زندگی است نه صرفا چند عمل خاص..... دیدن با نگاه کردن دو مقوله جداست... عمده مطلب اینست که امام به ما نگاه کنند نه ما به امام.... انتظار علمی و فکری و عقلی چاره ساز نیست.... انتظار فرج افضل اعمال است نماز هم که افضل اعمال است آیا این دو در عرض هم هستند.... Eitaa.com/darharameyar
شخص امام، در هیچ عصری، غایب نمی‌باشد، بلکه از مَنظر من و شما و دیگران، پنهان (غایب) می‌گردد. پس، چون ایشان را نمی‌بینیم -( مانند مردم مدینه که امام رضا علیه السلام را نمی‌دیدند، یا مردم عراق و سامرا، که امام حسن عسکری علیه السلام را که در حبس بودند، نمی‌دیدند) – می‌گوییم غایب هستند. بنابراین، "غیبت"، غایب بودن از نگاه و دیدگان ماست، نه غایب بودن در وجود خودشان. ایشان هستند، و مانند هر انسان زنده‌ی دیگری روی زمین زندگی می‌کنند، مانند همه مردم می‌خورند، می‌خوابند، بیمار و سالم می‌گردند، در جنگ و جهاد شرکت دارند ... و به انجام امور و وظایف ولایت و امامت الهی خود می‌پردازند. آن چه که برای ما در "غیب" است، وجود ایشان نمی‌باشد، بلکه "قیام و حکومت" ایشان می‌باشد. لذا می‌گوییم: «امام غایب – یا غایب از نظر». هدایت ظاهری و باطنی، حفظ قرآن کریم و تحقق تدابیر الهی در تمامی امور عالم را به انجام می‌رساند و از دوستان و شیعانش نیز مراقبت می‌نماید. چنان چه خود ایشان می‌فرمایند: «انا غير مهملين لمراعاتكم ولا ناسين لذكر كم و لولا ذلك، لنزل بكم اللاوا و اصطلمكم الاعداء» (الغيبة، شیخ طوسى، ص 292» ما در رسيدگى به شما كوتاهى نكنيم و ياد شما را از خاطر نبريم، و اگر چنين بود سختى شديد بر شما وارد مى‌شد و دشمنان شما را ريشه كن مى‌ساختند. پس غیبت، فقط غیبت از شناسایی است. چنان چه فرمود: «روی زمین زندگی می‌کند، مانند همه مردم، می‌بینیدش، ولی نمی شناسیدش (... یرونه و لا یعرفونه) از دلایل اصلی غیبت، ما مسلمانان – به ویژه شیعیان - هستیم کما اینکه در مطالب قبل عرض شد انتظاری که ما داریم، انتظار وجود یک امام معصوم نیست، چرا که وجود دارد. انتظار دیدار، زیارت و رؤیت نیز نیست، چرا که آن نیز امر و توفیقی شخصی است، بلکه انتظار ما انتظار «ظهور» است، یعنی انتظار قیام و بر پایی حکومت عدل جهانی و ایجاد زمینه بهتر رشد و بندگی و عبودیت خدای متعال در سایه حکومت ناب اسلامی و البته توفیق دیدار و بهره مندی بیشتر از وجود نازنین آن حضرت.. Eitaa.com/darharameyar
آيا كسي كه عاصي است و در مقابل خدا ايستادگي و نافرماني دارد ،امام به او نظرمي كند ؟‌ پس بايد بگونه اي بود كه جلب نظر كرد . قلب امام جايگاه عنايت و محبت خداست . وقتي ميل به عبادت نداريد بدانيد كه ساقي صلاحيت را در شما نمي بيند و سقايت نمي كند والا خداي متعال فضلش دائمي است ، حضرات معصومين (ع) سقايتشان دائمي است وقتي ميل به عبادتي نيست سقايتي نيست . بايدعبد خدا بود. عبد به معني مملوك است ، يعني در برابر ذات مقدس حق از خود هيچ خوديتي ندارد ، ملك مالك است ، درتصرف مالك است ، عبوديت يعني هر چه در وجودش تصرف مي كند فقط او باشد فقط خدا باشد ، افعال و افكار واوصاف و همه چيزش فقط از او و براي او و در جهت او باشد . عبد درست مانند ميتي است زير دست غسال . انساني كه هميشه در برابر اراده ذات مقدس حق اينگونه بود و از خود ديگر خبري نبود در مقام عبوديت است حال ببينيد معني اياك نعبد از يك انساني كه مي خواهد عبوديت خوب انجام دهد و حتي آن را در برابر مالك هم به زبان اظهار كند چه ميشود ؟ يعني اين انسان بايد در وجود خودش ، در عالم خودش ، در ذات خودش به هيچ چيزي جز ذات مقدس حق راه بدهد يا ندهد؟ از جمله به اراده خودش راه بدهد يا ندهد ؟ جواب واضح است . يعني كل اراده خود را در اختيار خدا ومالكش قرار مي دهد و بعد در مقابل او مي ايستد و زبان مي گشايد كه فقط تو هستي كه در وجود من تصرف داري ، من به غير اراده تو را در وجودم نمي خواهم ، فقط اراده توست كه در من حاكم است . حال حساب كنيد ببينيد وقتي در مقابل باريتعالي مي ايستيم و اظهار بندگي مي كنيم و اياك نعبد مي گوييم اين دروغ ما چقدر دروغ بزرگي است كه اصلا قابل وصف نيست خصوصا اگر توجه به عظمت و جلال مقابل هم داشته باشيم كه باز از منظر ديگري دروغي بسيار بزرگ محسوب مي شود . چقدر بايد شرم كرد ؟‌ چقدر بايد ترسان بود ؟ چقدر بايد استغفار كرد ؟ Eitaa.com/darharameyar
قوم حضرت موسی (ع) به موسی می‌گفتند قبل از این که بیایی در سختی بودیم الآن هم که در سختی هستیم پس چه فرقی کرد؟ اگر خدا با ماست چرا پس همه چیز آن طرف است همه‌ی خوشی ها و نعمت ها دست فرعون و فرعونیان است آن‌ها غرق در بهجت و لذت اند ما نه شما که آمدی ما گفتیم خوشی ها و نعمت ها جا به جا می‌شود خوشی‌ها می‌آید طرف ما که اهل ایمان شدیم اما شما هم که آمدی هنوز در سختی هستیم .... زمان رسول اکرم (ص) هم همینطور شد عده ای گفتند شما آمدید یک روز دو روز ده روز بیست روز بیست و سه سال است شما پیغمبرید در مکه سالهاست هستید ما گفتیم مشکل حل می‌شود در مدینه آمدیم گفتیم حالا مشکل حل می‌شود ولی هر روز کار از کار دشوار تر شد.... در دوره عصر کنونی هم همینطور شد گفتیم با رهبری امام راحل انقلاب میشود ظلم و ستم شاه بر چیده میشود عدالت حاکم میشود همه به رفاه نسبی میرسند و.... اما آنطور که عده ای انتظار داشتند نشد جنگ بیرونی در مرزها و جنگ داخلی با منافقین و مشکلات تحریم و بی کفایتی بعضی مسئولین و ....همه در عدم تحقق این تفکر نقش آفرین بود چند نکته قابل بحث است اولا از نظر قرآن و معارف اهل بیت علیهم السلام همه‌ی امور به خدای متعال برمی‌گردد ما فقط مأمور به انجام وظیفه هستیم یعنی اگر جمعیتی از نا امنی به امنیت می‌رسند اگر رفاه اقتصادی پیدا می‌کنند این طور نیست که این‌ها منصوب به عوامل مادی باشد و صد در صد در اختیار انسان باشد در نهایت ربوبیت الهی است دست پرورش خدای متعال است که انسان‌ها را از گرسنگی به سیری از ناامنی به امنیت می‌رساند این یک قاعده‌ی کلی است. بنابراین ما خودمان فاقد امنیت هستیم همان طور که یک فرد خودش فاقد حیات است و حیاتش از خدای متعال است و همه‌ی امکاناتش از اوست از نظر قرآن امور اجتماعی هم همین طور است اگر الفتی در یک جمع پیدا می‌شود اگر با هم دیگر هم دل می‌شوند اگر به یک رفاه اقتصادی می رسند این‌ها برمی‌گردد به ربوبیت خدای متعال. نکته دوم اینکه این انتظارات ظاهری ماست. آیا آبادانی همان آبادانی است که ما می‌گوییم ؟؟؟ آبادانی در نگاه ما با نگاه خدای متعال کاملا متفاوت است ما آبادانی و توسعه‌ای که دنبالش هستیم و انتظار داریم را نمی‌گویند آبادانی البته نمی‌خواهم بگویم دین دنبال ایجاد رفاه و امنیت بر مردم نیست خیر دین حتما رفاه می‌آورد امنیت می‌آورد ولی این نگاه که ما خیال کنیم دین می‌آید با هدف این که زود مشکلات حل شود شکم‌ها سیر شوند این طور نیست انبیا که می‌آیند (حضرت موسی و عیسی و نبی اکرم و ....) یک هدایت برتری را می‌آورند ولی تا بستر‌های پذیرش این هدایت فراهم شود یک امتحاناتی از عباد گرفته می‌شود امر توحید این طور است و این دشواری در امت اسلام هست تا عصر ظهور و اگر گشایش هایی هم گاهی رخ میدهد می‌بینید که گشایش‌ها گشایش‌های موقت است تا عصر ظهور این سختی‌ها هست به خصوص الآن که دوره چیرگی ظاهری قدرت‌های مسلط و مستکبر مادی در جهان است ممکن است کسی توهم کند که رها شدیم این چه حقانیتی است همه‌ی قدرت‌ها آن طرف بعد شما ادعای حقانیت می‌کنید اتفاقا این شبهه‌ی همین امروز است که شبهه‌ی دیرین همه‌ی امم بوده به انبیا می‌گفتند شما حقید پس علائم حقانیت شما کو؟ ...... علائم را در توسعه سریع رفاه مادی می‌دیدند.... Eitaa.com/darharameyar
یک نکته را توجه داشته باشید یک بیانی از رسول الله (صلوات الله علیه) داریم اگر آن بیان را خوب دقت بکنیم میفهمیم که در چه وضعیتی هستیم بدون تعارف به طول امل گرفتار هستیم و متذکّر موت نیستیم این یعنی اصلاً در تحت ولایت خدا آن چنان که باید باشد نیستیم ولو نماز می‌خوانیم، ولو واجبات را انجام می‌دهیم، ولو از محرمات اجتناب می‌کنیم ولی چون به طول اَمل گرفتار هستیم و تعقلات وجود ما را گرفته است و در حال فرار از مرگ هستیم، نشان میدهد که در حال فرار از خدا هستیم جان مسئله این‌طور است ما در حقیقت اگر این بیان را دقت کنیم میفهمیم در تحت ولایت خدا نیستیم و تحت ولایت شیطان هستیم این خیلی بیان خطرناکی است این روایت را بخوانم بهتر است می‌خواستم منصرف بشوم ولی بخوانم بهتر است جامع السعادات جلد سوم، صفحه‌ی 39 «إِذَا اسْتَحَقَّتْ وَلَايَةُ اللَّهِ وَ السَّعَادَةُ جَاءَ الْأَجَلُ بَيْنَ الْعَيْنَيْنِ وَ ذَهَبَ الْأَمَلُ وَرَاءَ الظَّهْر» وقتی ولایت خدا در وجود انسان تحقق پیدا کرد یعنی وقتی انسان تحت ولایت خدا قرار گرفت اثرش چیست ؟ «جَاءَ الْأَجَلُ بَيْنَ الْعَيْنَيْنِ» اثر آن این است که همیشه اجل می‌آید در برابر دو چشم او قرار می‌گیرد «وَ ذَهَبَ الْأَمَلُ وَرَاءَ الظَّهْر» این حالت که فعلا هستم و آرزوها دیگر می‌رود «وَ إِذَا اسْتَحَقَّتْ وَلَايَةُ الشَّيْطَان‏» امّا اگر در باب کسی ولایت شیطان تحقق پیدا کرد «وَ الشَّقَاوَةُ» و شقاوت تحقق پیدا کرد چه میشود ؟ «جَاءَ الْأَمَلُ بَيْنَ الْعَيْنَيْن» این حالا هستم ها و طول اَمل و آرزوها برای آینده همیشه می‌آید در برابر چشمان او «وَ ذَهَبَ الْأَجَلُ وَرَاءَ الظَّهْر» و مرگ فراموش می‌شود. بنابراین اگر انسان متذکّر موت بود در تحت ولایت خدا است و الّا اصلاً معلوم نیست تحت ولایت خدا باشد. Eitaa.com/darharameyar