دشت جنون
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #دمی_با_شهدا #شهید_والامقام #محمدرضا_شفیعی #قسمت_ششم هشت ماه از این قصه گذشت. یک روز عص
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#دمی_با_شهدا
#شهید_والامقام
#محمدرضا_شفیعی
#قسمت_هفتم
یک روز اخبار اعلام کرد 570 شهید را به میهن بازگرداندند، به خودم گفتم یعنی می شود بچه من هم جزو اینها باشد. با پسر برادرم تماس گرفتم و گفتم: «ببینید محمدرضا بین این شهدا هست یا نه؟» او هم گفت: «اگر شهدا را بیاورند خبر می دهند.» گوشی را گذاشتم دیدم زنگ خانه به صدا درآمد. گفتم:«کیه؟» گفت: «منزل شهید محمدرضا شفیعی» گفتم: «بله محمدرضای من را آوردید.» گفت: «مگر به شما خبر دادند که منتظر او هستید؟» گفتم: «سه چهار شب قبل خواب دیدم پدرش آمد به دیدنم با یک قفس سبز و یک قناری سبز»
گفت: «این مژده را می دهم بعد 16 سال مسافر کربلا بر می گردد.» آن برادر پاسدار می گفت: «الحق که مادران شهدا همیشه از ما جلوتر بودند، حالا من هم به شما مژده می دهم بعد 16 سال جنازه محمدرضا شفیعی را آوردند ولی پسر شما با بقیه فرق می کند.» گفتم: «یعنی چه؟» گفت:«بعد 16 سال جنازه محمدرضا صحیح و سالم است و هیچ تغییری نکرده است. الان هم در سردخانه بهشت معصومه است، اگر می خواهید او را ببینید، فردا صبح بیایید تا قبل از تشییع جنازه او را ببینید.»
راوی :
#مادر_شهید
#ادامه_دارد...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
۹ بهمن
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#سرلشگر_پاسدار
#شهيد_والامقام
#غلامحسین_افشردی (حسن باقری)
ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان سرِ جنگ داریم و در رابطه با این هدف ، جنگ با صدام یزید فقط مقدمه است .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🇮🇷 @dashtejonoon1🌹🇮🇷
۹ بهمن
۹ بهمن
۹ بهمن
۹ بهمن
۹ بهمن
18-haj ghasem.mp3
6.48M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#بچه_های_حاج_قاسم
#خاطرات_سردار
#حسین_معروفی
💐 #قسمت_هجدهم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
۹ بهمن
دشت جنون
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #خاطرات_آزادگان مفقودالاثری که آزاده شد #غلامرضا_قائدی #قسمت_نهم اتاقهایمان مانند سول
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#خاطرات_آزادگان
مفقودالاثری که آزاده شد
#غلامرضا_قائدی
#قسمت_دهم
بعثیها رحم و مروت نداشتند، مشروبات الکلی مصرف میکردند و هنگامی که از کنارمان میگذشتند سیگارشان را با بدن ما خاموش میکردند حتی در همان یک ربع هم از آسیبهای آنها در امان نبودیم. زمانی که اسیر بودیم در 8-9 ماه ابتدائی اسارت از اخبار ایران اطلاعی نداشتیم بعدها یک سری روزنامه به زبان عربی و انگیسی برایمان میفرستادند که افرادی که به این زبانها مسلط بودند برای ما ترجمه میکردند. کسانی که تحصیل کرده بودند و قرآن بلد بودند به دیگران هم آموزش میدادند. در دوران اسارت قلم و کاغذ نداشتیم عراقیها پاکتهای سیگارشان را دور میانداختند و ما آنها را به صورت قاچاقی بر میداشتیم با یک تکه سیم مانند قدیمها که از قلم و مرکب استفاده میکردند بر روی پاکتها مینوشتیم. قرآن، مفاتیح و زبان انگلیسی را به این صورت یاد میگرفتیم. هرچند در اردوگاه اسیر بودیم اما هم دانشگاه بود، کسی از کسی برتری نداشت و همه در یک سطح بودند. اگر میفهمیدند اسیری پاسدار یا بسیجی است از جمع جدایش میکردند و به تبعیدگاهی بدتر از تکریت میبردند.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
۹ بهمن
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهيد_والامقام
#حسن_باقری
#صرفه_جویی
از منطقه #عملیاتی که برمی گشتیم ، یک نفر نظرمان را جلب کرد .
او #فشنگهایی را که روی زمین ریخته شده بود جمع می کرد و در داخل سطلی که در دست داشت می ریخت .
تعجب کردیم چون در اوضاعی که بچه ها حتی یک #تانک_عراقی را نادیده می گرفتند و #اسلحه_های زیادی را که در اطراف ریخته شده بود رها می کردند ، این فرد چرا #فشنگ ها را جمع می کند؟
جلوتر رفتیم ، #شهید_حسن_باقری بود . وقتی متوجه نگاههای متعجب ما شد رو به ما کرده و گفت : #حیف است اینها روی زمین بماند ، باید #علیه صاحبانش بکار گرفته شود .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
۹ بهمن