eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
35 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ معرفی پزشک... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨غربالگری و باعث و بانی آن... سیزدهم دی ماه ۱۳۷۱ بود که برای دفاع از طرح جمعیت و تنظیم خانواده، پشت تریبون مجلس قرار گرفت. شروع به صحبت کرد و حرف هایی زد که یادآوری آنها بعد از قریب به سه دهه، حال انسان را خراب می کند: «برادران، ما می دانیم که مشارکت خانم ها و اشتغال بیشتر آنها ضرورتا یعنی اشتغال کمتر برای آقایان. شاید یکی از دلایل مهم تشویق زنها به فعالیت های اجتماعی و اقتصادی این باشد که کنترل جمعیت بشود! این تجربه کشورهای مختلف است. ما در اندونزی می بینیم که توانستند جمعیت را به این طریق کاهش بدهند. ما نیاییم این حربه! را از آن برندگی خاص خودش بیندازیم!» شانزده سال بعد از تصویب قانون منحوس جمعیت و تنظیم خانواده، او گزینه آقای احمدی نژاد شد برای وزارت بهداشت. دکتر علیرضا مرندی -وزیر سابق بهداشت، بنیانگذار تحدید نسل پس از انقلاب، برنده جایزه جمعیت سازمان ملل و نماینده مردم تهران در مجلس هشتم- به عنوان حامی او پشت تریبون رفت و گفت: «به اعتقاد بنده خانم دکتر دستجردی نیازی به معرفی ندارد. شناخت بنده از او به سال ۱۳۵۹ برمی گردد... از آنجايي كه بانوان نيمي از جامعه را تشكيل مي‌دهند، افزايش نقش فعال و سازنده‌ي آنان، مي‌تواند مكمل تلاش‌هاي مردم بوده و موجب پيشرفت سريع‌تر جامعه شود» دستجردی، وزیر بهداشت شد و در دوران وزارتش «غربالگری برای همه مادران باردار» به اجرا درآمد. همین شیوه از غربالگری که تجارب مربوط به آن را خوانده ایم و اشکمان درآمده. ناگفته نماند که هم اکنون نیز مرضیه وحید دستجردی، یکی از بزرگترین حامیان شیوه فعلی غربالگری است. شیوه ای غیرعلمی که سالانه به قتل هزاران جنین سالم می انجامد. همسویی این فرد در این موضوع با افرادی مانند مصطفی تاجزاده، عباس عبدی، حسین باستانی، سعید حجاریان و همسرش و ... جالب نیست؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
1.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨هنوز زورمان به مافیای اقتصادی پشت پرده ی غربالگری و سقط جنین نرسیده است. ⚠️ پوشش غربالگری در ایران ۹۴ درصد است. در حالی که در کشورهای توسعه یافته، نهایت ۳۰ درصد می باشد!!! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌قربانی غربالگری... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥ایمان... اولین بارداری من سال ۹۵ بود. تحت نظر دکتر ژنتیک آقای دکتر .... توی میدان ولیعصر تهران بودم. غربالگری مرحله دوم گفتن مشکل داره و باید آمنیوسنتز انجام بشه. روزی که قرار بود آمنیوسنتز بشم با همسرم رفتیم مطب دکتر ژنتیک از اونجا آدرس دادن ما رفتیم یه مطب دیگه. خلاصه رفتیم اون مطب، اول تعهد گرفتن که اگه با این سوزن زدن کیسه آب نشتی کرد و بچه بی آب شد، ما هیچ تعهدی نداریم. یهو دلم لرزید. دلم نمیخواست انجام بدم، ولی آخر سر انجام دادم. توی اون یک هفته ای که من در انتظار جوابش بودم، استراحت مطلق بودم که سوراخ کیسه آبم ترمیم بشه. چه روزای سختی بود. خییییلی سخت گذشت، اگه جوابش بد میشد، بچه مو باید سقط میکردم. خیلی وحشتناک بود. روز پاسخگویی آزمایش رسید و گفتن مشکلی نداره و سالمه. زندگی ما دوباره جون گرفت. گذشت و گذشت تا آخر هشت ماهم که روز جمعه آبان ماه بود و مامانم میخواست، سیسمونی بیاره. همون روز افتادم به خونریزی، همسرم خیلی ترسیده بود، ولی من آروم بودم. بهش میگفتم هیچی نیست. رفتیم دکتر صدای قلب جنینو گرفت، صدای قلبو نشنید. فرستاد یه بیمارستان دیگه. اونجام صدایی شنیده نشد. دیگه شب شده بود، رفتیم بیمارستان دکتر خودم، پرستار گوشیو داد بهم ، دکتر توو گوشم گفت، بچه ت مرده، ختم بارداری. ای خدای من حتی فکر کردن به اون روزا اشکمو در میاره. قلبم درد میگیره. دکتر گفت برو خونه، صبح بیا برای زایمان. اون شب با همسرم توی خیابونای تهران گریه هامونو کردیم ،، زجه هامونو زدیم. تا رسیدیم خونه. من اولین نوه خانواده مادری و پدری بودم. همه منتظر به دنیا اومدن نوزاد ما بودن. ولی افسوس ... این درد برای من عین کسی بود که جوون از دست داده. کل بارداری من اینقدر وابسته این بچه بود، حواسم به تکوناش بود، دائم باهاش حرف میزدم، نمیدونم چطوری رفت، نمیدونم... من زایمان طبیعی کردم. اصلا هم جنینو نگاه نکردم، فقط از پرستار پرسیدم چه شکلیه، گفت شبیه یه بچه ست که تمام پوست بدنش سوخته...😭 یا حسین 😭 بچه م از بی آبی سوخت... بعد از آمنیوسنتز کیسه آبم نشتی میکنه و به مرور خشک میشه. همه اینا یک طرف، درد بعد زایمان که شیر میاد توو وجودت یک طرف.... با اومدن و رفتن این بچه من بزرگ شدم. قوی شدم. یاد گرفتم صبر کنم و امیدوار باشم به وعده های الهی. یک سال صبر کردم، مهر ماه سال بعدش خدا بهمون نعمت فرزند رو داد. بخاطر همه سختی هایی که کشیدم و بی قراری هایی که کردم، اسمشو گذاشتیم ❤️ایمان❤️ مهرماه امسال آقا ایمان ۴ سالش تمام میشه و کنار بچه دوم مون مشغول بازی هستن. دعای همیشه من اینا که خدابه همه فرزندی سالم و صالح عطا کنه. الهی آمین کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
🚨مافیای هزارمیلیاردی ✅ واکنش حسین مروتی به توئیت دکتر کیانوش جهانپور -سخنگوی سازمان غذا و دارو- 1/
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 اندر مصائب غربالگری اجباری... 👈 در همکاری وزارت بهداشت و دانشگاه تهران مطالعه ای انجام شد که نشان داد ۹۵ درصد زنان باردار، غربالگری می شوند. اگر موالید سالانه، یک میلیون باشد، برای شناسایی هزار مبتلا به سندرم داون، قریب به ۱۵۰ هزار مثبت کاذب وارد مراحل تکمیلی می شوند و در این فرآیند ۲ هزار جنین سالم بر اثر آمنیوسنتز و قریب به ۲۰ هزار جنین دیگر بر اثر سقط جنایی از بین می روند. یعنی قریب به ۲۲ هزار جنین سالم برای یافتن و کشتن ۱۰۰۰ جنین داون کشته می شوند و با این همه سالانه ۳۰۰ مبتلا به سندروم داون به دنیا می آید! 💥نشر حداکثری کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما ✨که در راه حسینت، لشکری از خون من باشد 👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ شرط اول؛ بدست آوردن دل همسر پدر چه کند که مربی خوبی برای فرزند خود باشد؟ شرط اول این است که دل همسرش را بدست بیاورد. این سنگ اول تربیت اولاد است. هر کس توانست همسر خودش را قانع کند به اینکه خدمت‌گزار اوست، به او عشق می‌ورزد و برای سعادت او آرزوی توفیق دارد؛ آن وقت است که می‌تواند نقشۀ تربیتی فرزندان خودش را ترسیم کند. هر جا پدری در تربیت موفق نشد، مشکل در عدم همکاری مادر بود! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ معرفی پزشک... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌 بچه می‌آید، [می‌گوید] آقا جان، نمره هجده گرفتم. [می‌گوید] هجده گرفتی؟! تو باید بیست بگیری! حال بچه گرفته می‌شود. 📌 تو باید بیست بگیری! نشانه‌ی این‌که انسان شریف است یا پست، حدیث داریم آدم شریف و کریم از چیزهای جزئی هم تشکر می‌کند، ولی آدم‌های پست، تشکر نمی‌کنند. 🌐 درس‌هایی از قرآن - ۲۵- ۶- ۱۴۰۰ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ یک خبر خوب... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
من متولد ۶۳ هستم. سال ۸۱ وارد شریف شدم. سال ۸۵ هم با همسرم که ایشون هم فارغ التحصیل شریف بود عقد کردم. یکی از دوستان ما رو معرفی کردند و ما قبل از خواستگاری، همدیگر رو ندیده بودیم. وقتی همسرم به خواستگاری من اومدن سرباز بودن و ماهی سی هزار تومان حقوق داشتند. فقط یک حلقه خریدیم صد هزار تومان و یک چادر بیست هزار تومان و رفتیم محضر عقد کردیم. البته عقد ما چون همسرم پول و پس انداز نداشتن و بعد از تموم شدن سربازی سر کار رفتن، حدود دو سال طول کشید که اینم اصلا خوب نبود. چیزی که از اون دوران تو ذهنم مونده و واقعا دوست دارم به همه جوان های تازه ازدواج کرده بگم اینه که واقعا شما خودتون مسئول حفظ زندگیتون هستید. خانواده ها گاهی از شدت علاقه به شما یه چیزهایی تو نظرشون بزرگ میاد و غیر قابل تحمل و اصلاح. ولی زوجین واقعا می‌تونن با محبت و زبان خوش رو رفتارهای هم اثر بذارن، به شرطی که از اول عاقلانه رفتار کنند و ذهنیت بد در ذهن همسران شون از خود ایجاد نکنند. من به جرات میتونم بگم که به لطف خدا در سالهای اولیه زندگیم هههییچچ حرفی واقعا هیچ حرفی به همسرم نزدم مگر اینکه قبلش یه کوچولو فکر کردم که تاثیرش چی می‌تونه باشه... وقتی همسرم به خواستگاریم اومدن گفتن که قصد دارن apply کنن و برای مقطع دکتری به کانادا یا آمریکا برن. چون رزومه خیلی خوب داشتند. من البته خیلی جدی نگرفتمشون، فکر میکردم که به خاطر مخارج زندگی میرن سر کار و کم کم فراموش میکنن ولی ایشون فراموش نکردن. اواخر دوران عقدمون از چند دانشگاه آمریکا و کانادا پذیرش گرفتن و ما سه ماه بعد از عروسی رفتیم کانادا. دانشگاهی که در کانادا پذیرش داشتن از بهترین دانشگاههای کانادا بود و البته در یک شهر بسیار خوش آب و هوا و پر از ایرانی. اونجا دوستان مذهبی خوبی پیدا کردیم و زندگی بسیار ساده و ابتدایی ای بر پا کردیم تقریبا همه زندگی ها اونجا بسیار ساده بود. یعنی فکر کنید اولا خیلی از وسایل زندگی رو دست دوم تهیه میکردیم و اصلا وسایل زیادی نداشتیم. ظروف آشپزخانه ما در حد دو قابلمه و یک ماهی تابه و یک دست قاشق و چنگال و چند بشقاب و کاسه و لیوان بود. البته خیلی دورهمی داشتیم و مهمونی می‌گرفتیم که هر کس ظروف خودش رو می‌آورد یا از هم قابلمه قرض می گرفتیم. خلاصه زندگی بسیار ساده و دلچسبی بود. من بعد ها یکی از دلایل آرامش زندگیم تو کانادا رو همین سادگی و کم توقعی از زندگی میدونستم. طبق قاعده هر چی سطح توقع پایین تر باشه رضایتمندی بالاتر میره😊(من بعد از اینکه برگشتیم ایران هم سعی کردم همین روش رو اینجا هم پیاده کنم. زندگی ساده ای تشکیل دادیم و همه چیز رو در حد رفع نیاز تهیه کردیم و بعضی از وسایلمونم دست دوم گرفتیم.) بعد از رفتن به کانادا تصمیم گرفتم درسم رو ادامه بدم. اون زمان تقریبا همه خانم ها همین کار رو میکردن. همسرانشان پذیرش می‌گرفتن و میومدن کانادا، بعد خانم ها همون جا امتحانات زبان و امتحانات دیگری که لازم بود رو در عرض دو سال میدادن و بعد وارد دانشگاه میشدند. منم اولا چون زبانم خوب نبود و هزینه کلاس زبان خیلی زیاد بود و ثانیا نمره خوب گرفتن در تافل در کانادا خیلی سخت‌تر از ایران بود، دو سال طول کشید که بتونم ملزومات ورود به دانشگاه رو به دست بیارم. دو سال، که خیلی سخت و جدی از صبح تا شب تو کتابخونه با یکی دیگه از دوستام که اونم شرایط من رو داشت درس خوندیم. حالا دیگه بیست و شش سالم شده بود. همش به بچه آوردن فکر میکردم و به خودم میگفتم من نباید یه امر مهم در زندگیم رو فدای یه امر دیگه کنم. به دوستام هم میگفتم زندگی ما یه بُعدی شده و فکر کردن به درس و کسب موقعیت اجتماعی ما رو از جنبه های دیگه زندگی باز داشته. بالاخره تصمیم گرفتم بچه دار شم. با یه برنامه ریزی دقیق و اینکه کی باردار بشم، کی بچه دنیا میاد، تا اون موقع واحد های که باید پاس میکردم و ... خدا هم کمک کرد و همون ماهی که تصمیم گرفتیم باردار شدم. ولی فقط حساب ویار رو نکرده بودم. ویار بسیار سخت که تنهایی و سرمای زمستان و خونه کوچیک بیست و هفت هشت متری که مثل دخمه بود هم در شدتش بی تاثیر نبود. زمان امتحانات پایان ترم رسید و حال من خیلی بد بود. تمام تلاش های دو ساله خودم رو بر باد می‌دیدم. روز یکی از امتحانات که خیلی هم براش خونده بودم ولی فقط از روی تخت نمی‌تونستم پایین بیام، همسرم استخاره کرد و من نرفتم امتحان رو بدم. بقیه امتحانات رو هم ندادم و عملا از خیر دانشگاه به این صورت گذشتم. ادامه در پست بعدی 👇👇 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1