eitaa logo
دوتا کافی نیست
50.2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
32 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 دلایل اصلی طلاق و فروپاشی خانواده در عصر جدید... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌تربیت شیطانی... بعضی‌ها عادت دارند در خانه وقتی می‌خواهند یک تذکری به شوهرشان بدهند یا شوهر می‌خواهد یک تذکر به خانم بدهد یا والدین می‌خواهند یک تذکر به بچه بدهند؛ می‌گویند: «اگر دستت درد نمی‌گیرد این ظرف‌ها را بردار و بگذار آنجا» یا می‌گویند: «اگر پایت درد نمی‌گیرد در را هم ببند»، «اگر زبانت درد نمی‌گیرد یک تلفنی به فلانی بزن»! این چه عادتی است؟! این‌ها تربیت شیطانی است، این‌ها راه خدایی نیست، این روش امامان شما نبوده، این روش پیغمبر شما نبوده. نعنا داغ ریختن روی کلمات، فلفل آن را زیاد کردن، درست نیست. @haerishirazi کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۷۲ من مادر سه تا دسته گلم و خودم متولد ۷۰ و شوهرم متولد ۶۷. و هر دو سید هستیم☺️ تنها دختر یه خانواده ۵ نفری هستم و دوتا داداش بزرگتر از خودم دارم. یه روز مادرشوهرم اومدن حوزه ای که من درس میخوندم، آخه من طلبه بودم و مشاور حوزه منو معرفی کرد. اومدن خواستگاری و برخلاف تصور خیلی از فامیل که فکر میکردن من دنبال شاهزاده با اسب سفیدم که خواستگارهام با موقعیت های شغلی و مالی و خانوادگی مختلف رو رد میکنم، من و خانوادم به ایشون جواب مثبت دادیم. یه پسر متولد ۶۷ نظامی و بسیاااار خوش اخلاق و مذهبی و خانواده دوست، اهل کمک تو خونه داری و بچه داری و من این نکات برام بیشتر از شغل و مال و موقعیت خاص خونوادگی مهم بود. اخلاق و ادب نسبت به خانوادم و تقوا و خانواده دوستی برام مهم بود. برخلاف رسم تو شهر ما که چندتا کالای بزرگ پسر میگیره ما اینکارو نکردیم و مهریه ۱۴ سکه بود در صورتی که شوهرم بعدا گفت، اصلا فکر نمیکردم ۱۴ تا باشه و در واقع من با کالا ندادن و مهر پایین جایگاه خودم تو خانواده شوهرم بالا بردم. البته که قصد من فقط رضای خدا بود. جالبه بعدا یه عده تو فامیل گفتن فلانی دخترشو مفت داد. ولی شوهرم با اخلاق خوب و ادبی که داره تو دل همه چه خانوادم چه فامیل جا باز کرد و این چیزی بود که من همیشه میخواستم و الحمدلله دعاهام مستجاب شد. یکسال و خورده ای بعد از ازدواج من باردار شدم و خیلی خوشحال بودیم. بی نهایت بچه دوست داشتیم. پسرم خیلی دل درد داشت و بی خواب بود طوری که نوزادی که باید حداقل ۱۷.۱۸ ساعت در روز بخوابه کلا ۲ ساعت میخوابید یهو ۱۵.۱۶ ساعت یسره بیدار بود و گریه میکرد. من تا ۴ماه کلا در شبانه روز ۳تا۴ ساعت میخوابیدم و از ۴ ماهگیش تا یکسالِ تمام پرستار گرفتیم که فقط صبح ساعت ۸ تا ۲ ظهر میومد نگهش میداشت که من بخوابم. و من که خیلی سرحال و پرشور بودم کم کم بخاطر صدای گریه زیاد بچه و کم خوابی خودم بسیار افسرده و بداخلاق شده بودم. از یکسال و خورده ای پسرم، مادرشوهرم و شوهرم خیلی کمک کردن که من یه وقتایی بیرون خونه بدون بچه باشم و حال و هوام عوض بشه خداخیرشون بده این خیلی کمکم کرد تا کم کم بعد از دو سالگیش حالم بهتر شد. اون روزا که حالم بد بود، شوهرم رو خیلی اذیت میکردم. خیلی بداخلاق بودم و فشار روحی زیادی روم بود و جالبه میدونستم بداخلاق و پرخاشگر شدم و من هرچی عصبی تر اون صبورتر... یه روز با خودم گفتم بیچاره چقدر داره منو تحمل میکنه دقیقا همون روز یهو گفت من واقعا از خدا ممنونم که تو رو بهم داد تو اگر انقدر خوب نبودی، منم خوب نبودم😳😳 ناگفته نماند شوهرم کارش خیلی براش مهمه و منم همیشه در مقابل کارش کوتاه میومدم و میام تا جایی که مهمونی پاگشام رو بدون داماد رفتیم. صبحش زنگ زد که دارم میرم ماموریت، شرمنده نیستم برای شب و من فقط گفتم مشکلی نیس درصورتی که مشکل بود. واقعا دوست نداشتم بدون شوهرم برم. یا مهمون دعوت میکردم و مجبور بودم زنگ بزنم کنسل کنم چون یهو صبح زنگ میزد میگفت دارم میرم ماموریت و باز میگفتم مشکلی نیست. تو بارداری اولم دوماه رفت ماموریت و دوسالگی پسرمم دوماه دیگه رفت. و وقتی سر سومی باردار بودم ۲۰ روز رفت و روزای خیلی سختی بود مخصوصا که با شیطنت بچه ها و بدقلقیشون ترجیح میدادم فقط خونه خودم باشم و گاهی برای سر زدن خونه مادر و مادرشوهرم برم. اینا همه برای منی بود که کمترین سختی تو مجردیم نکشیده بودم و کم کم بزرگ میشدم. ادامه👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۷۲ دو سالگی پسرم شوهرم گفت بیا اقدام کنیم برای دومی و منم که هنوز افسردگی داشتم داد و بیداد راه انداختم، اونم دیگه حرفی نزد از بچه. تا سه سالگی پسرم که حالم خوب شده بود و خودم دلم بچه میخواست. وقتی باردار شدم خیلیا تعجب کردن با اون بچه اذیت کن و بی خواب و سختیایی که کشیده بودم چطور به این زودی به فکر بچه افتادم ولی خوشبختانه بعد از بارداری، خدا روزی معنوی رو برامون فرستاد. هم حوصله من خیییلی بیشتر شد و هم صبورتر شدم و هم پسرم خیلی حرف گوش کن و آروم شد و خداروشاکرم خیلی خیلی. این بار خدا یه دختر بهمون داد که شبا میخوابید و دل‌درد نداشت ولی بشدت خوابش سبک بود و وابسته به من و غرغرو وجبغ جیغو😄. دخترم که دوسال و ۶ماهش بود تصمیم برای سومی گرفتیم البته که تصمیمی قبلش نداشتیم تا اینکه ایام فاطمیه اول بود که رفتم هیئت، سخنران می‌گفت متاسفانه خانمهای مذهبی ما از زندگی حضرت فقط حجابش رو گرفتن و ابعاد خانوادگی و سیاسیش رو کنار گذاشتن... حضرت فاطمه طی ۹ سال زندگی مشترک، ۴فرزند داشت با بچه های قد و نیم قد می‌رفت جهاد تبیین، خونه به خونه و امر ب معروف می‌کرد. از اونجا تصمیم گرفتم به حضرت متوسل بشم و برای سومی اقدام کنم، به خانم گفتم میدونید شرایطمو از هرلحاظ چه روحی چه مالی و چه جسمی خودتون هوامو داشته باشید. اگر صلاحمه همه چیشو خودتون برام درست کنید. همون ماه باردار شدم و منی که سومین بارداریم بود، وقتی دیدم مثبته فقط از خوشحالی گریه کردم و خداروشکر کردم اگر کسی منو نمیشناخت فکر می‌کرد بعد از ده سااال انتظار بچه دار شدم😁. یه بارداری بسیااااار سخت داشتم. با دوتا بچه، ویار سخت، هفته ۵ پسرم افتاد رو شکمم، که بخیر گذشت. چندماهی آشپزی نمیکردم و این درحالی بود که نه به مامانم گفتم نه مادرشوهرم دقیقا نمیدونم چرا نگفتم🧐. ویارم که تموم شد. کمردردم شروع شد و ماه آخر هم خیلی سنگین شده بودم طوری که میگفتم خدایا چرا زایمان نمیکنم و در کمال ناباوری پسرم ۴ کیلو ۱۰۰ به دنیا اومد و زایمان بسیار سختی داشتم. هیچکس فکر نمیکرد دختری که همیشه تو آسایش و رفاه بوده طوری که حتی اتاقش رو سالها کمک کاری که میومده خونه شون تمیز میکرده، روزی انقدر سختی بخودش بده و من بابت همه اینها خداروشاکرم که دیدم رو باز کرد و توان بهم داد که هم بخاطر بچه هام و اینکه آینده تنها نباشن و پشت و پناه هم باشن و هم بخاطر نسل شیعه بخودم سختی بدم و سرباز انشالله برای آقا تربیت کنم. جالبه بدونید از وقتی سومی بدنیا اومده وقتم برکت پیدا کرده، صبرم بیشتر شده و نگاه و کمک خدا رو میبینم. اوضاع مالی هم الحمدلله بهتر شده و کلا پسرم برکات مادی و معنوی زیاد داشت برامون. بارداری و زایمان سختی داشتم مشکل مالی تو بارداری زیاد داشتیم ولی جالب بود حضرت زهرا صبر بهم داده بود. مشکلاتم زیاد و صبرمم بیشتر. انگار میخواست کاسه وجودم بزرگتر کنه و من درحالی ۳۲ سالگیم پشت سر میذارم که خدا سه تا دست گل بهم داده و امیدوارم بازم لایق باشم تا چندین سرباز امام زمان از نسل و خون من باشن. انشالله تمام جوونا به این نتیجه برسن که ماهیت این دنیا با سختی ها عجین شده و انشالله خودمون سختیای شیرین برای خودمون به وجود بیاریم تا خدا مارو به سختیای تلخ گرفتار نکنه(این رو تو سخنرانی استاد پناهیان شنیدم) انشالله با این سختیا ظرفیت وجودی مون زیاد میشه و بیشتر رشد خواهیم کرد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
اتــاق اختصاصی برای بچه‌ها قرار ندهید، بلـکـه برای اتــــــاق کـارکـرد مـعـلوم کنید، مثلا بگـویـید این اتاق بـرای خـوابـیدن یــا مـطالـعـه است، نه برای شما. دقت‌کنید که آسیب‌های سـنـیـن مـخـتـلـف متفاوت است. در گـذشـتـه خــــــــــانـه‌هـا کـوچـک، تـعـداد بـچـه‌ها زیـادتـر، ولـی نـظـم بیشتر بود، حـــال آنـکـه شــاید اتـاقی برای کـسـی نبود ولی الان چون اتــاقها جدا است، هر کاری فرزند دلش بخواهد انجام می‌دهد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌 وادی سرگردانی... یك ماهی‌گیری كنار دریا خوابیده بود. یك كسی آمد او را بیدار كرد و گفت: بلند شو ماهی بگیر. گفت: گرفتم و ناهار هم خوردم. گفت: بیشتر بگیر. گفت: برای چه؟ گفت: بیشتر كه گرفتی می‌فروشی، همینطور كم كم یك تور می‌خری، بعد بیشتر صید می‌كنی. بعد كه بیشتر صید كردی، كم كم كشتی ماهی‌گیری می‌خری. بعد آنوقت راحت استراحت می‌كنی. گفت: تو مرا از خواب بیدار كردی؛ همین الآن هم داشتم استراحت می‌كردم. این چرخه [توسعه‌ی مادّی] آخرش همین است. كسی مخالف با پیشرفت نیست ولی پیشرفت غیر از سرگردانی و حیرانی و پیچیده‌تر كردن حركت است؛ پیچیده‌تر شدن حركت که تكامل و پیشرفت نیست. اگر كسی از ولایت فاصله گرفت، نتیجه فاصله گرفتن از محیط ولایت، تیه و سرگردانی است. وادی بیرون ولایت نبی اكرم و اهل بیت [علیهم السلام] وادی سرگردانی است. مثل یك مورچه‌ای كه روی عبای من می‌آید، ما بلند می‌شویم می‌رویم، این بیچاره باید یك عمر بدود به جای اول خودش برسد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا