eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.4هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای زندگی.... بنده مادر دو فرزند هستم. دختر بزرگم کلاس زبان میره که دقیقا هم زمان با اذان مغرب هست. روز اول که داشتم میبردمش متوجه شدم یه مسجد روبروی آموزشگاه هست. فوری دخترم رو گذاشتم کلاس و دست دختر کوچولوم رو گرفتم و با استرس رفتم مسجد. اخه دختر کوچولوم از صدای خیلی بلند میترسه و چندباری توی مسجد محله خودمون انقدر ترسیده بود و گریه کرده بود که همه با ما بد رفتار کردند که نماز بعد رو نمونده بودیم و راستش دیگه مسجد نرفته بودیم چون دخترم حتی از ورودی اون مسجد هم می‌ترسه. دل به دریا زدم رفتم آخرین صف کنار یه خانم مسن که روی صندلی نشسته بودند. نیت و اقتدا کردم راستش خیلی دلم تنگ نماز جماعت بود. بلند گو های مسجد صدای متعادلی داشت و خدا رو شکر دخترم دچار شوک اولیه نشد اما همین که سجده رفتم، حس کرد گم شد و شروع کرد به گریه از استرس خیس عرق شدم. گفتم الان همه صداشون در میاد. خانم کناری همین جوری حین نماز دست کرد توی کیفش. یه مشت بزرگ بیسکوییت در اورد و ریخت تو دامن دخترم. انقدر واسش وسوسه اور بود یادش رفت گریه کنه دستش رو پر بیسکوییت کرد و جذب این خانم مهربون شد و تا آخر نماز تسبیح و کتاب دعا ایشون رو از روی میزشون برداشت. منتظر بودم نماز تموم شه حسابی از همه عذر خواهی کنم. اما همین که نماز تموم شد سیل قربون صدقه ها آبنبات و شکلات و کیک و ... بود که سمت دخترم روانه شد. راستش هر دومون حسابی شوک شده بودیم. بعد هم که دعا تموم شد انقدر همه با دخترم خوب برخورد کردند که ما تا آخر کلاس اونجا موندیم و دخترم کلی با خانم های اکثرا مسن اونجا بازی کرد. از اونطرف هم توی مردونه یه توپ بادی آوردند و کلی پسر بچه شروع کردند به فوتبال بازی و متوجه شدم اصلا رقابت سنگینی سر فوتبال هرشبِ بچه ها توی مسجد برقراره. بعد از نماز هر شب این مسجد دوست داشتنی پر از صدای خنده و هیجان بچه هاست. اصلا صدای زندگی میاد. دختر کوچولوم فقط منتظر روزهایی هست که باهم بریم مسجد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. ✅ کار فرهنگی تمیز در لیگ برتر اروپا 👈 نحوه معرفی یک بازیکن: فیل فودن سه فرزند دارد "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
. ✅ کار فرهنگی تمیز در لیگ برتر اروپا 👈 نحوه معرفی یک بازیکن: فیل فودن سه فرزند دارد #فرزندآوری
. بله عزیزان، در حالی که کشورهای غربی طعم تلخ سالخوردگی و بحران جمعیت را با پوست و استخوان درک کرده و از طریق اقدامات تشویقی، تنبیهی، سلبی و ایجابی به دنبال ترويج و فرهنگ سازی فرزندآوری بیشتر هستند. مسئولان دولتی کشور ما، با وجود تاکیدات جدی و چند ده باره ی رهبر انقلاب مبنی بر اهمیت و ضرورت افزایش جمعیت، با ارائه نظرات غیر کارشناسی در حال تخریب و کنار زدن تنها قانون مصوب در حوزه حمایت از خانواده و جوانی جمعیت هستند که رهبری از آن به عنوان حسنه ی ماندگار یاد کرده است. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. 📌حق ثبت مهریه قراره چقدر باشه؟ 👈 طبق شنیده ها، طرح اصلاح قانون مهریه در دستور کار کمیسیون قضایی مجلس قرار دارد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨عاقبت شک و بدگمانی... انسان موفق کسی است که شک را در وجودش بخشکاند و در نقطه مقابل اعتماد را تقویت کند چرا که بدبینی، بدگمانی و منفی‌نگری می‌تواند با مختل کردن سیستم روانی فرد؛ او را به انواع بیماری‌های روانی همچون افسردگی و اضطراب مبتلا سازد. ✨ حضرت امام علی(ع): ﴿لٰا یَعْدَمُکَ مِنْ شَفیقٍ سُوءُ الظَّنِّ﴾. "شک و بدگمانی تو را از دوست دلسوز محروم می‌کند". 📚 بحارالانوار، جلد ۷۷، صفحه ۲۱۱ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۶۲ من و همسرم هم سن هستیم. تا قبل ازدواج و حتی اوایل ازدواجم همیشه با خودم فکر میکردم یعنی میشه یه موقعی بیاد که منم بگم بچه میخوام، یعنی واقعا بچه دوست نداشتم. اوایل ازدواج بخاطر نداشتن مهارت های زندگی، ارتباطم با همسرم خوب نبود و دعوا زیاد داشتیم حتی به فکر طلاق هم افتاده بودیم. ما ۲ سال تو عقد بودیم و ۴ سال هم بود که خونه خودمون رفته بودیم. تا اینکه احساس کردم خیلی از زندگی عقب افتادم و داره بچه دار شدنم دیر میشه کم کم داشتم احساس نیاز میکردم که بچه داشته باشم وقتی با همسرم در میون گذاشتم اصلا موافق نبود ولی بالاخره راضی شد و خلاصه بعد از ۶سال در سن ۲۸ سالگی اولین فرزندمون که دختر بود، دنیا اومد. من عاااشقش بودم با اینکه دوران نوزادی سختی داشت و بچه ی بدقلقی بود ولی من عاشقانه باهاش زندگی میکردم و ازش مراقبت میکردم. یک سال و نیمش که بود متوجه شدم باردارم، اولش خیلی شوکه شدم، برای دخترم خیلی ناراحت بودم دلم میخواست ۲سال کامل بهش شیر بدم ولی مجبور شدم بخاطر بارداری زودتر از شیر بگیرمش. خلاصه دختر دومم هم به دنیا اومد. اوایلش خیلی سخت بود با اینکه اطرافیانم کمک میکردن ولی مدیریت زندگی با دوتا بچه کوچیک خیلی برام سخت بود. کم کم که دخترها بزرگتر شدن با هم، همبازی شده بودن و من از دیدنشون واقعا لذت میبردم. به این نتیجه رسیدم که اتفاقا فاصله سنی دو سال خیلی خوبه و الان هم خیلی با هم جور هستن. ۴ سال گذشت و حالا من دو دختر ۶ و ۴ ساله داشتم. کم کم به فکر سومی افتاده بودم ولی همسرم باز هم به شدت مخالف بود. دو سال گذشت و من مدام از همسرم خواهش میکردم. تا اینکه مجدداً باردار شدم، داشتم بال درمیاوردم. خیلی منتظر این روز بودم، انقدر خوشحال بودم که خبر بارداریم رو سریع به خانواده ها مون اعلام کردم. بعد از ۲ ماه به لکه بینی افتادم و رفتم دکتر، دکتر سونو نوشت. سونو دادم و مشخص شد قلب جنین تشکیل نشده. با چشم گریان جواب سونو رو برداشتم و رفتم پیش دکترم. دکتر تا جواب سونو رو دید گفت تا ۱۰ روز دیگه اگر به صورت طبیعی سقط نشد بیا ببینمت. توی مطب دکتر زدم زیر گریه. دکتر گفت چرا گریه میکنی، گفتم من خیلی وقته منتظر سومی بودم و در دلم نگران که دیگه شاید نشه. دکترم خیلی انسان خوش برخورد و مذهبی هستن، گفتن وقتی خدا میده خداروشکر، وقتی میگیره باز هم خداروشکر گفت نگران نباش دوباره باردار میشی و من با خودم فکر میکردم که چه جوری دوباره همسرم رو راضی کنم. ناگفته نمونه همسرم با اینکه از ناراحتی من و شرایط سختی که برام پیش اومده بود ناراحت بود ولی از اینکه بچه سقط شده بود شاید ته دلش هم خوشحال بود چون همیشه میگفت ما ۲ تا بچه داریم کافیه دیگه! اون روز من با حالی زار به خونه رفتم و دو روز بعد به صورت طبیعی سقط کردم و تا چند هفته غصه دار فرزندی بودم که چندین سال منتظرش بودم و حالا از دستش داده بودم. افکار منفی هم دست از سرم برنمی داشت، حتی مجبور شدم با یک مشاور هم صحبت کنم. تا اینکه تصمیم گرفتم دیگه اون اتفاق تلخ رو فراموش کنم و بر افکارم مسلط بشم. ضمن اینکه در هر فرصتی از خدا میخواستم اگر صلاحم هست فرزند دیگری به من عطا کنه. ایام محرم شد و من چندین سال بود که آرزو داشتم سفر اربعین رو تجربه کنم. فرصت رو غنیمت شمردم و از همسرم خواستم که اجازه بده دو سه روز همراه عده ای از آشنایان برم پیاده روی اربعین. و الحمدلله خدا قسمت کرد و امام حسین جانم من را طلبید. عجب سفری بود، عالی. ان شاءالله قسمت هرکی مشتاق هست بشه. توی این سفر هم از امام حسین خواستم اگر قسمت و صلاحم هست بتونم دوباره بچه دار بشم. از سفر برگشتم، مدتی گذشت و خدا دوباره لطفش رو شامل حالم کرد و من به آرزوم رسیدم و یکبار دیگه باردار شدم. الان پسرم ۱۵ ماهشه و من و همسرم و حتی خواهراش عااااشقش هستیم و خداوند رو بخاطر این همه لطف و مهربانی شکر میکنیم. البته بچه داری سختی های خودش رو هم داره، چالش های تربیت فرزند همیشه وجود داره. بعضی وقتا خیلی خسته میشم و دلم میخواد مدتی در تنهایی و سکوت باشم ولی لطف خدا همواره در زندگی جاریست و با هر فرزندی دری از برکت و روزی به روتون باز میشه این وعده خداست. شک نکنید. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نحوه صحیح پول توجیبی دادن به فرزندان... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
گاهی دعاهایی به حق مون میشه که اصلا نمی دونیم. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کار رو خوبه خدا درست کنه... پسر ۱۸ ساله ای داشتم که از اول سال دوازدهم اصرار والاصرار که زن می خوام (با عقل جور در نمیاد؟ کی به بچه دبیرستانی دختر می ده ؟) به خاطر خدا که بچه ام بگناه نیافته و حرف آقا که فرمودند که جوان ۱۸ و ۱۹ ساله هم نیاز به ازدواج داره، شروع کردم به خواستگاری به یکی یکی دوستام که دختر داشتند زنگ زدم و به اطرافیان سپردم. می دونستم پروژه سختی باید باشه کسی از نظر فرهنگی و خانوادگی و سبک زندگی و دینی به ما بخوره و حاضر باشه دخترش را در سن کم شوهر بده.😢 پسرم سخت پیگیر بود. برای اینکه ارومش کنم هرجا زنگ می زدم براش تعریف می کردم مشخصات می دادم، بدونه بفکرش هستم😊 بهش گفتم خودت همت کن نماز امام جواد بخون، چله زیارت عاشورا بگیر و .... تا خدا هم بهت کمک کنه.☺️ خلاصه از بعد عید هم که کنکور داشت، به سختی این ایام و گذروندیم. اول محرم هنوز چند روز مونده بود تا کنکور بده، رفتم خونه یکی از آشنایان، حرف شد گفتم پسرم زن می خواد. خانم صاحبخانه که زن بزرگواری بود گفت خوب براش اقدام کن. منم به شوخی گفتم حاج خانم خودت نوه ات رو میدی به پسر من☺️ اونم گفت: دختر من نیست! از مادرش بپرس، با مادرش درمیان گذاشتیم، گفت: حالا ببینم، من گفتم ان شاالله بعد محرم و ماه صفر خدمت می رسیم، خیلی جدی نگرفتم، ۱۴ محرم که سوم امام حسین ( ع) گذشت، مادرش خودش زنگ زد، اگر می خواهید یک جلسه پدرها بیان صحبت کنند بدون اینکه ذهن بچه ها را در گیر کنیم، اگر اونها جوابشون مثبت بود بعد، قرار رو می ذاریم. همین رو بگم انقدر کار سریع پیش رفت که واقعا خودم در تعجبم. بعد ماه صفر بله برون کردیم و تولد حضرت زینب عقد کردند.😍 انقدر سریع برای پسرم کار جور شد، نه بگم همسرم پولدار بود، سه سال یکجا کار کرده بودن، دم مراسم پول مون رو دادند، شد رزق عروس و داماد، خلاصه اینکه واقعا در این چند ماه خدا را دیدم چه جوری کارها جور می شد، پسری که نه کار داشت نه خونه و نه ماشین و نه سربازی و ... داماد ۱۹ ساله و عروس ۱۸ ساله توی شهر تهران شاید کمتر پیدا کنید. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
آیت الله سید عبدالکریم کشمیری: 🚨«روز قیامت، مردم، حسرتِ ساعتی که در غفلت گذراندند و بہ یاد خدا نبودند را خواهند خورد.» "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بچه‌هایی که از لحاظ عاطفی اقناع و اشباع شده و به آنها محبت گردد، معمولاً در ارتباطات اجتماعی‌ قوی‌تر عمل می‌کنند، چون اعتماد به نفس بهتری می‌گیرند، در بزرگترها نیز این‌گونه است. رفع نیاز عاطفی انسان را سازگارتر می‌کند؛بعنوان مثال وقتی در یک محیط فردی مورد محبت قرار گیرد؛ علاقه‌‌اش به آنجا بیشتر شده و سازگاری بهتری پیدا می‌کند؛ بطور مشابه اگر به فرزندان در خانواده محبت گردد و انتقال عاطفی خوبی با او برقرار شود قطعاً محیط خانه برای او دلنشین شده و حس آرامش روان به وی دست خواهد داد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075