eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
392 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
232 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📩شناسه۱۴۰۳۰۸۱۷۱۰۴۳ ✨﷽ن و القلم و ما یسطرون ✍ آق لر | آقلر | آقالر |آق اولر در برخی از محلات بویژه در بندپی واسه کسی که خودسری داره و کله اش باد داره میگن: (( ونه کله آق لر کله ره مونده )) 🔎آق+لر = 🔲 ✍واژگانِ (، آق) به چمِ (سپید) واژگانی هندواروپایی هستند. در زبانِ سانسکریت به (سپید، روشن، مایل به زرد )، (gaura) گفته می‌شده است. نیاز به یادآوری است که در زبان هایِ اوستایی و سانسکریت واژگانی که به (ر، رَ) می‌انجامند، در یک روندِ زبانی یا به همین شکل می‌مانند، یا آوایِ (ر/رَ) در آنها حذف می‌شود یا دچارِ جایگشتِ آوایی با آوایِ پیش از خود می‌شود (آغر/ آغار) /آغ (زدایشِ آوایِ (ر). چنانکه در رویه‌یِ ۵۹۹ از نبیگِ (فرهنگِ سَنسکریت- فارسی) آمده است. آق.(گفتگو): مخفف آقا. آق جواد، آق ماشاالله. آق‌پز، آق‌تپه. | ریشه: اوستایی : کلمه «آق» در زبان فارسی به عنوان یک پیشوند یا صفت به معنای «جناب» یا «آقا» استفاده می‌شود و معمولاً در ترکیب‌های مختلف به کار می‌رود. ( آق در گویش ) /aagh/ مخفف آقا - به عنوان پیشوند در معنی بزرگ به کار می رود. /ogh/ استفراغ – قی کردن - حالت _تهوع _ نافرمانی _ نفرین _ آزار _ _ [نام زنانه مازنی] _ [نام مردانه و کنایه از آدم پر فیس و افاده است] _ [برادر بزرگتر، خطاب به فرد سید] _ _[مادربزرگ] _ [شوهر خواهر] [زنِ ملا، همسرخان با ارباب، همسر روحانی، همسر مرد سید] آق . (ترکی ، ص ) سپید. سفید. آق . (اِخ ) نام طائفه ای از ترکمانان ساکن ایران ، دارای ۷۰۰ خانوار. || نام طائفه ای 🔎لَر: 🔲: واژه ی لَر: ۱/جوی‌آب، آب کند. ۲/زیر بغل. ۳/لاغر، ضعیف. ۴/مراد، مطلب. ۵/ساده دل، سلیم النفس. ۶/فردی توانمند و دانا که در مواجهه با امورات شخصی و عموی از تیزی، تندی، شتاب و سرعت خاصی برخوردار است. به فرص مثال [از اجداد اینحانب] معروف به از خیرین، باهوش، باسواد و معتمدین منطقه بوده به گونه ای که مخارج عزا و جشن برخی از خانواده ها به عهده ی وی بوده است. حاجی لَر. [ ل َ ] (اِخ ) ناحیه ای است در و نام کنونی آن مینو دشت یا دشت مینو است . این ناحیت را در قدیم کبودجامه می نامیدند و حمداﷲ مستوفی در ضمن «ذکر ولایت » درباره ٔ کبودجامه گوید: «ولایتی است و اکنون چون جرجان خراب است مجموع ولایت داخل کبود جامه است حاصلش ابریشم و انگور و غله بسیار میباشد و ولایتی عریض است .» و چنانکه از تضاعیف کتاب بر می آید: حاجی لر نام ایل و حشمی نیز می باشد که در این ناحیه سکنی گزیده بودند. و علامه ٔ قزوینی در حواشی خود بر لباب الالباب می آورد که کبود جامه نام حشمی است که میانه ٔ استرآباد و خوارزم می نشسته اند و شهری داشتند موسوم به «شهرنو» رجوع به نزهت القلوب چ لیدن ص ۱۶۰ و ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص ۷۶ و ۷۸ و ۸۳ و ۸۴ و ۱۰۰ و ۱۶۲ و لباب الالباب ج ۱  صص ۵۱،۵۲  و۳۰۴ شود. لَ. لاغر شدن در گویش کازرونی (ع.ش) ۱/شیخ لر. [ ش َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آختاچی بخش بوکان شهرستان مهاباد است و ۳۴۷ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴). ۲/شیخ لر. [ ش َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه است و ۳۱۵ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴). ۳/شیخ لر. [ ش َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان خلخال است و ۱۴۸ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴). آق آتابای . (اِخ ) نام تیره ای از ترکمانان یموت . آق اردو. [ اُ ](اِخ ) نام طایفه ای که از ۱۲۲۶ تا ۱۴۲۸ م . بر دشت قبچاق شرقی آق بهی . [ ب ِ ] (اِخ ) نام تیره ای از قشقائی نزدیک ۲۰۰ خانوار. آق پر. [ پ َ ] (ص مرکب ) (از ترکی ِ آق ، سفید + فارسی ِ پر، رگ ِ خُرد) نام قسمی چای آق چای . (اِخ ) سفیدرود. و آن دارای دوشعبه است ، یکی موسوم به قتورچای که از خوی گذرد روستایی واقع در دهستان پالیزان، بخش مرکزی شهرستان مراوه‌تپه، استان گلستان. 📌 | نام روستایی در بخش مرکزی  شهرستان طوالش در استان گیلان است. چارواداران ترکی‌زبان آن دهکده را چون خانه های خود را به رسم کهن با آهک سفید کرده بودند، بنابراین آن محل را آق‌ائولر  به‌ معنی  خانه‌های سفید نامیدند. 🖊گردآورنده: ۱۴۰۳/۰۸/۱۸ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3678 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است . 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─