Mehdi Rasooli - Rooye Labha.mp3
8.66M
#فاطمیه
تسبیحات حضرت زهرا
#مهدی_رسولی
روی لب ها نور و قدر و کوثر و طاها
ذکر نورانی عاشق ها
تسبیحات حضرت زهرا
الله اکبر این همه جلال
الله اکبر این همه شکوه
الله اکبر در راه علی
فاطمه ایستاده مثل یه کوه
میدونم که راز شهادته این اشکا
رنگ خدا میگیرم من با
تسبیحاتحضرت زهرا
الحمدلله که نوکرتم
الحمدلله که مادرمی
الحمدلله که از بچگیام
مادر سایه روی سرمی
صلی الله علیک یا فاطمه
از غصه ها چشم عاشقا شده دریا
روضه بعدنماز ما
تسبیحات حضرت زهرا
سبحان الله باغ بهشت و دود
سبحان الله از لحظه ی ورود
سبحان الله پیش چشم علی
آیه های کوثر شده کبود
صلی الله علیک یا فاطمه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
621.9K
پر از دردی و پیش من صدایت در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
به شب آهسته گریانی گمانت من نمی دانم
شبیه شمع می سوزی ولی شب سر نمی آید
به قلبم می زند آتش به چشم خود که می بینم
چنان گردیده جسمت آب در باور نمی آید
قنوتت را که می بینم به یاد کوچه می افتم
ز تو شرمنده ام دست تو بالاتر نمی آید
چرا اصرار داری تا که برخیزی ز جا پیشم
چرا پا می شوی وقتی به همره سر نمی آید
کنار سفره ایم و تو میان بستری زهرا
نگاه زینبت گوید چرا مادر نمی آید
نفس با درد می گیری ولی آرام می خندی
و این لبخند آرامت به این بستر نمی آید
نمی دانم حسن جانت چه زخمی بر جگر دارد
از آن روزی که افتادی پشت در نمی آید
#محمد_جواد_مطیع_ها
#مداح_بختیاری_پرویــــزی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۵۹
(حضرت زهرا س)
(۸بعد از شهادت)
بعد زهرا دل،مرتضی خون شده
دخت غمپرورش،زار و محزون شده
مرتضی شد غریب۲
رفته از این جهان،بانوی خانه اش
قبر زهرا چو شمع،علی پروانه اش
مرتضی شد غریب۲
از غم فاطمه،اشک حیدر روان
تا به محشر بود،قبر او بی نشان
مرتضی شد غریب۲
بعد مادر ز غم،حسنش شد حزین
در کنار حسین،زینبش شد غمین
مرتضی شد غریب۲
از غم فاطمه،بزم ماتم به پاست
علی مرتضی،گریه اش بی صداست
مرتضی شد غریب۲
شه مشکل گشا،زانویش خم شده
بعد زهرای خود،صبر او کم شده
مرتضی شد غریب۲
شامل مرتضی،رنج و حرمان شده
بعد زهرا علی،دیده گریان شده
مرتضی شد غریب۲
خانه ی مرتضی،شده بیت الحزن
بهر مادر غمین،هم حسین و حسن
مرتضی شد غریب۲
#رضا_یعقوبیان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#سبک_همه_جا_کربلاست
#حضرت_زهرا_س
21569-1639731077478.mp3
688K
#حضرت_زهرا__س__زمینه
انگاری کل دنیا آتیش گرفته
ریشه ی نسل طوبی آتیش گرفته
خونه ی عشق مولا آتیش گرفته
چادر بی بی زهرا آتیش گرفته
نگاه زینب، خیره به مسمار
یه رد خونی، مونده رو دیوار
دل دخترش می سوزه
تموم پرش می سوزه
پر معجرش می سوزه
می سوزه
......
خونه ی مرد تنها آتیش گرفته
گل وسط تماشا آتیش گرفته
کوچه میون سرما آتیش گرفته
چادر بی بی زهرا آتیش گرفته
نگاه زهرا، به دست مولاس
نگاه مولا، خیره به زهراس
دل شوهرش می سوزه
تموم سرش می سوزه
پر معجرش می سوزه
می سوزه
.......
زهرا میون کوچه از پا نشسته
با ضرب درب و دیوار پهلو شکسته
مادر تو دود و آتیش با حال خسته
مولا میون کوچه س با دست بسته
رسیده قنفذ، ای داد بیداد
دستای بی بی، از شونه افتاد
دل پرپرش می سوزه
برا حیدرش می سوزه
پر معجرش می سوزه
می سوزه
...
وحید محمدی
حضرت زهرا (س)
زمینه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شهادت حضرت زهرا (س) -
محمّد مهدی سیّار
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
اگر تمام جهان دشمنی کند با ما
من و تو یار هم و جاننثار هم باشیم
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
نگفتیم ز چه خون گریه میکند دیوار؟
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم؟
نگفتیم ز چه رو رو گرفتهای از من؟
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم؟
به دست خسته ی تو دست بسته ام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکسته ایم که آیینهدار هم باشیم🦋🦋🔳🔳🔳🦋🦋
4_532578053532969614.mp3
4.85M
هدیه به روح مقدس ، بانویِ با کرامت حضرت فاطمه زهرا صلوات:)!
اثر : #مادر_سلام
با صدای : پویا بیاتی
ایام فاطمیه و حضرت زهرا س
سبک : ای ساربان آهسته ران
ام ابیها فاطمه، رفته ز دنیا دل
غمین
گشته زمین وآسمان زین محنت
عظما حزین
افغان وزاری می کند میرهدایت
مرتضی
برپا نموده بزم غم درعرش اعلا
ماسوا
رنگ دگربگرفته است شهرمدینه
ای خدا
گرید به معنا مصطفی فخر سما
وات وزمین
ای اسوه ی مهرو وفا یا فاطمه
یا فاطمه
بر ما بکن لطف و عطا یافاطمه
یا فاطمه ۲
زانوی غم کرده بغل زینب ز پا
افتاده است
از شدت آلام و غم گویا که او
جان داده است
او را تسلی می دهد با چشم
گریان مجتبا
باگریهٔ جانسوز او می نالد هرآن
مجتبا
چون ام کلثوم خواهرش گردیده
بی جان مجتبا
ای اسوهٔ ی مهر و وفا یا فاطمه
یا فاطمه
بر ما بکن لطف و عطا یا فاطمه
یا فاطمه ۲
چون سینه اش را برشکافت سر
دستهٔ قوم دنی
وردزبان فاطمه بود چون همیشه
یا علی
احوال پرسوز حسین بودش فراتر
از گمان
بود اشک خون ازدیدهٔ پرخون آن
مولا روان
او برکشید آهی زجان رفت آه
او تا آسمان
ای اسوه ی مهر و وفا یا فاطمه
یا فاطمه
بر ما بکن لطف و عطا یافاطمه
یا فاطمه ۲
فاخر در این ایام غم گر شیعه
خون گرید روا ست
داغ عظیم این محن هرلحظه
هر آن جان فزاست
بااذن حیِّ لم یزل میرجهان سر
می رسد
از مقدم آن منتقم عالم منور
می شود
حال دل غم دیده گان بهتر زبهتر
میشود
ای اسوه ی مهر و وفا یا فاطمه
یا فاطمه
برما بکن لطف و عطا یا فاطمه
یا فاطمه ۲🦋🦋🔳🔳🔳🦋🦋🦋
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها - @hajmansourarzi.mp3
7.01M
🎙| صوت
🎤| حاج منصور ارضی
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
💠 مراسم هفتگی زیارت عاشورا
🕌 حسینیه صنف لباس فروشان
📆 ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۲
.
|⇦•هر وقت دل بهانۀ ..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حاج محمد رضاطاهری •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•
هر وقت دل بهانۀ یاد تو را گرفت
شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت
ابری است آسمانِ دلِ بی قرارِ تو
بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت
گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی
چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت
تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت
تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت
امروز هم بیا و بگو وای مادرم
آخر مریض خانۀ مولا شفا گرفت
راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش
*دیگه کسی شکایت نمیاره دَرِ این خونه... *
راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش
این خانۀ علی است که دیگر عزا گرفت
در آخرین وصیتِ زهرا، دلِ علی
از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت
*اگه صدا بزنی: حسین! ، مادرش دعات میکنه، حتی روز شهادت خودش هم دوست داره براش از غریبی حسینش بگیم ...،صدا زد: "اِبْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى..."گریه کن برام ..گریه کن برا بچه هام "وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاق" (1) اما حواست به حسینم بیشتر باشه حسینم رو یادت نره ...*
منبع:
1)بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج43، ص 178-179
ــــــــــــــــــ
#حضرت_زهرا
#امام_زمان
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#فاطمیه
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat.mp3
2.43M
.
|⇦•عمری که بی تو رفت..
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
عمری که بی تو رفت یقیناً حرام شد
امسال هم خیالِ ظهورِ تو خام شد
زیباترین زبان، زبانِ دل من است
آن لحظه ها که با تو دمی هم کلام شد
خوبی نداشتم بدی ام را حلال کن
آقا دوبار وقتِ گذشت از غلام شد
این چند سال فاطمیه حُسن مطلعُ
این روضه های هرشبه حُسن ختام شد
روضه بخوان که سیر شود دیده ام ز اشک
چشمِ گرسنه باز زمان طعام شد
از خانه ای بگو که به دستان شعله سوخت
از خانه ای که دور و برش ازدحام شد
ای منتقم به پهلویِ زخمی مادرت
دیگر بیا که زمان قیام شد...
یابن الحسن ....
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#فاطمیه
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat-1.mp3
1.52M
|⇦•عمری که بی تو رفت..
#قسمت_دوم / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری .
.
|⇦•جاده رفیق راه مرا..
#قسمت_سوم / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
جاده رفیق راه مرا زیر پا گرفت
از من تمام دار و ندار مرا گرفت
رد تَرَک به آیینه ام بیشتر شده
با هر تکان تمام محله صدا گرفت
از آنچه ترس داشتم آمد سرم چه زود
غم حجله بست و بی کسی ام را عزا گرفت
*شاید مثل همین روزا بوده، اون زن ملعونه میخواست بیاد عیادتِ بی بی... اسما اجازه نداد ...فرمود بی بی اجازه نداده کسی بیاد عیادتش ، هرکاری کرد گفت نمیشه .گفت میدونی من کی هستم؟ گفت بله میدونمکی هستی اما خانم اجازه نمیده، سَرَک کشید داخل خانه تابوت روکنار حیاط دید، یه لبخندی زد اومد به بابایِ ملعونش به طعنه گفت رفتم خونهٔ فاطمه، دیدم هودج عروسی براش درست کردن ...
وقتی امروز علی میرفت مسجد حال مولا خوب بود، آخه خانومش از جا بلند شده بود کار خانه میکرد ...*
از خانه در نیامده تا مسجد آنقدر
آشوب و اضطراب دلم را فرا گرفت
*دیدی یکی مریض بدحال داره به هرکی میرسه میگه التماس دعا دارم ...*
از هر که التماس دعا داشتم عجیب
و آن نیش خند، ز خیبر گشا گرفت
*تا اينجا آقازادها اومدن داخل خونه، اسما! هیچموقع از این لحظه از روز مادر ما نمیخوابید؟ گفتم: آقا زاده ها مادرتون نخوابیده .. مادرتون شفا گرفته .. بروید باباتون رو خبر کنید بیاد ..*
بند دلم از آه حسین و حسن گسست
گفتن بین گریه که مادر شفا گرفت
خوردم به صورت از خبر مرگ تو زمین
آشفته از غمت کمرم بی هوا گرفت
تا خانه چند مرتبه نقش زمین شدم
از بس میان کوچهبه پایم عبا گرفت
*توی ائمۀ طاهرین، در صبر هیچ کسی مثل علی نیست، اما این داغ آنقدر بزرگ هست که وقتی بچه ها گفتن مادرمون از دنیا رفته، میگن: مثل چوب خشک هی علی رو زمین میوفتاد ..
وقتی این ماجرا رو میشنوی ومیفهمی دیگه برات جای تعجب نداره وقتی میگن: عمهٔ سادات تو این مسیر هی رو زمین میخورد..
خودِ ابی عبدالله هم وقتی بدین اِرباً اربای علی اکبرش رو دید از اسب روی زمین اُفتاد .. اولین قدم رو برداشت همه دیدن حسین خورد رو زمین .. دو زانو دو زانو تا کنار بدن علی اکبر داره میره .. آخه تا حسین خورد زمین یه مرتبه همه شروع کردن هلهله کردن ...*
این شهرِ بی حساب، حسابِ تو را رسید
از پایِ روسریِ تو آتش که پا گرفت
در بیت وحی، از تو تقاص مرا چه سخت
قنفذ جدا گرفت، مغیره جدا گرفت
خنجر، غلاف، چکمۀ پا ،تازیانه، میخ
حورای من! پَرَت به لبِ چند جا گرفت
انداختم عمامه، گریبان دریده ام
از این سکوت تلخ، دلِ مرتضی گرفت
این خانه بود صبح پر از بوی زندگی
برخیز، گرد مرگ همۀ خانه را گرفت
*علی داره التماس میکنه، بی بی جان حرف بزن، "یا اُم الحَسَنین!"هرچی بچه ها صدا زدن خبری نشد، حالا علی اومد نشست کنار بستر، اشکش میچکید تو صورت فاطمه.. *
ای رو به قبله، رویِ علی را زمین نزن
پلکی به هم بزن، نفسِ بچه ها گرفت
تا خواستم ملحفه بر دارم از رویت
با گریه زینب آمد و دست مرا گرفت
*نه بابا بزار ملحفۀ صورتش باشه، اما علیِ .. قطره اشکش که روی صورتش افتاد ...روایت میگه: جانِ رفته دوباره به بدن فاطمه برگشت .. چشمش رو باز کرد ..آخرین حرف هارو با امیرالمؤمنین زد .. آخرینوصیت هاش رو دوباره کرد ..با هم دیگه شروع کردن گریه کردن ..لحظه وداع خیلی سخته عزیز دلم .. زینب ایستاده داره میبینه .. حسین ایستاده داره میبینه ..همه اینا برا اینخواهر و برادر دوباره مرور شد ..یه لحظه ای با اهل خیمه خداحافظی کرد ..همه رو آرومکرد زینب رو هم با دست ولایتش اشاره کرده رو قلبش آرومگرفت
داره داداش میره به سمت میدان.. یه وقت دید صدای گریه خواهر بلنده .."مهلاً مهلا "حسین برگشت، حالا به چه وضعی خواهر رو دید، بعضی ها میگفن غش کرده بود ..سر خواهر رو رو زانوگرفت، عزیز دلم مگه نگفتمخیمه بمون؟حسینجان دست خودمنبود، داداش! یادم افتاد از آخرین وصیت های مادرم که گفت این لحظه که داداشت داره میره عوضِ من زیر گلوش رو ببوس ..
زیر گلو روبوسید اما هنوز برا زینب حل نشده چرا مادر نگفت پیشانیش رو ببوس .. چرا نگفت دستِ حسین رو ببوس ..چرا فقط اشاره کرد زیر گلوش رو بوسه بزنه .. یه لحظه ای برا زینب مشخص شد .. وقتی اومد بالا تل زینبیه .. دید خنجر روی حنجرِ برادر گذاشته ..
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-roze.mp3
7.82M
|⇦•جاده رفیق راه مرا..
#قسمت_سوم / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
.
|⇦•خانه ام غرق هیاهوست..
#قسمت_چهارم / #روضه و توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
خانه ام غرق هیاهوست خدا رحم کند
موقع شستن بانوست خدا رحم کند
*آستین هارو بالا داد "بسم الله وبالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله" با صبرترین انسانِ رویِ زمین، داره زانوهاش میلرزه.....*
پای این مُغتَسَل از گریه زمین می افتم
علتش لرزش زانوست خدا رحم کند
*دل تو دلِ امام حسن نیست، میگه: وای الان بابام همه چیز رو میفهمه ......*
باز کردم گرۀ روسری و جاخوردم
این همان صورت و اَبروست خدا رحم کند
با چه دستی زده که جای کبودی از گوش
یکسره تا به لب اوست خدا رحم کند
بی گمان از اثر سوختنِ پشتِ در است
گره هایی که در این موست خدا رحم کند
*تا الان بچه ها بی صدا گریه میکردن ناله هاشون رو در خودشون حبس کرده بودن ..اما تا وقتی دیدن بابا دست از غسل باز کشید، سر به دیوار گذاشت، بلند بلند داره داد میزنه، یه مرتبه بغضشون شکفت، همه داد میزدن: وای مادرم مادرم مادرم .....
اسماء گفت: آقاجان! خودتون به زینب گفتید آروم باشه، خودتون بچه هارو آرومکردید، مگه نگفتید داد نزنن؟ چرا اینطوری داری داد میزنید؟
فرمود: اسماء! کاش می مُردن ونمی دید علی این همه زخم رو ....*
روی دستش چقدر از اثر ضرب غلاف
ورمِ شکلِ النگوست خدا رحم کند
بریز آب روان اسما
بهجسماطهر زهرا
ولی آهسته آهسته...
ببین بشکسته بازویش
ببین نیلی شده رویش
بریزآب روان رویش
ولی آهسته آهسته....
باز هم آب بریز آب که خونابه هنوز
جاری از سینۀ بانوست خدا رحم کند
*کسی که پهلوش آزرده است، غسال خیلی با احتیاط بدن روجا به جا میکنه چون با هر تکون از این بدن خون جاری میشه ....*
ترس دارم که تکانش دهم اما چه کنم؟
وقت گرداندن پهلوست خدا رحم کند
همه اعضایِ تنِ له شده اش بین کفن
چقدر رنگ پرستوست خدا رحم کند
منم و نوحۀ بی مادری چهار یتیم
خانه ام غرق هیاهوست خدا رحم کند
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-roze-1.mp3
4.84M
|⇦•خانه ام غرق هیاهوست..
#قسمت_چهارم / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
.
|⇦•خاک غم به سر کنید..
#قسمت_پنجم / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
خاک غم به سر کنید
که مادرم نفس نمیکشه
*خدا برا هیچبچه ای نیاره مخصوصاً مادرش تویِ جوونی بخواد از دنیا بره، دور بسترش رو حلقه بزنن...*
دیگه با دست خسته مویِ
پریشونم رودست نمیکشه
چشماش رو روی هم گذاشت
اونی که زخم به روی سینه داشت
تو کوچه دستش رو شکستنُ
امامش رو بدون یار نذاشت
دیدی که مادر رو کشتن
مادری که جوون بوده
جوون بوده ولی
قامت کمون بوده
وای مادرم بمیرم برات...
خاک غم کنم به سر
شدم دیگه اسیر و خون جگر
نمی تونم فراموشش کنم
روزی که اومدن به پشت در
زد زپشت سر چرا ؟
به پیش چشمای پسر چرا؟
تموم دردِ من از اینِ که
چهل نفر به یک نفر چرا؟
به یا علی توسل کرد
هر چی زدن برا حیدر تحمل کرد
وای مادرم بمیرم برات ..
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-zemzemeh.mp3
1.82M
|⇦•خاک غم به سر کنید..
#قسمت_پنجم / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
.
|⇦•میشوره جای تازیونه رو..
#قسمت_پایانی / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
میسوزه ابوتراب
داره می ریزه آب به روی آب
میشوره جای تازیونه رو
با دستی که داره جای طناب
روضه ها مگه کمِ
علی شکسته از کدوم غمِ
داره می بینه زیر نور ماه
بنفشه های چشم فاطمه
خونابهٔ کدوم زخم رو
باید با دست بگیرم من
مگه یکی دو تاست زخمات
بمیرم من
وای فاطمه بمیرم برات
وای مادرم بمیرم برات
دست سنگین کی بود
به روی صورتِ تو جا گذاشت
میخواست غرور من رو بشکنه
به روی چادر تو پا گذاشت
هیچ کسی شبیه تو
اسیر دست شعله ها نشد
به زحمت افتادم ولی
ببین گره ز موی سوخته وا نشد
خون مردگیِ رو بازو
امون حیدر رو برده
این سر چرا پُر از زخمِ
کجا خورده؟
*اینقدر این سر جراحت داشت که حضرت زهرا این روزای آخر این نانجیبا که اومدن ملاقاتش حضرت به اسما فرمود:سَرِ من رو برگردون ..
یعنی حتی قدرت اینکه سر رو برگردونه دیگه نداشت ..حالا میفهمی چرا بی بی "ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ.."(1) همیشه سرش رو میبست...*
خون مردگیِ رو بازو
امون حیدر رو برده
این سر چرا پُر از زخمِ
کجا خورده؟
*امشب همش یاد این افتاد وقتی که پیغمبر دست فاطمه رو تو دستش گذاشت فرمود :"هَذِهِ وَدِيعَةُ اللَّهِ وَ وَدِيعَةُ رَسُولِ"..(2) این امانت خداست ..امانت پیغمبر خداست ..
هر زخمی رو میدید علی سرش رو پایین میانداخت ..
هی می گفت: یا رسول الله! شرمندۀ شما هستم...
لذا امشب اومد بدن رو بسپاره به دستای پیغمبر، مولا نگاه کرد دید که حسنین کودکن، زینب هم همینطور،ام کلثوم همین طور .. یه کسی داخل قبر باید بدن رو بگیره ..مونده بود امیرالمؤمنین، روضه حیرت یه دونه اش همینه، مونده بود چیکار کنه یه وقت دید دستای پیغمبر بالا اومد از قبر، روایت میگه دست هایی شبیه دستای رسول خدا، تا دستا اومد بالا گفت: *"فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ"نگفت امانت رو بهت برگردوندم، گفت امانت بهت برگردونده شد ..
یعنی من امانت دار بدی نبودم .. اگه من امانت رومیخواستم بهت بدم اینطور شکسته تحویل نمیدادم .. "وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ"یعنی زهرام رو ربودن ازدستم، کنار قبر یه عبارت دیگه هم امیرالمؤمنین گفته : عرضه داشت یارسول الله! فاطمه رو سؤال پیچکن..عین عبارت سؤال پیچش بکن، شاید به توچیزی بگه
با من که از درداش هیچی نگفت .. شاید به تو بگه چرا صورتش کبود شده.
امشب وقتی بدن رو غسل داد کفنکرد ، نگاهکرد دید گوشه صحن خانه، حسنین دست گردن هم انداختن دارن میلرزن .. زینبین دارنمیلرزن ..دیه نگاه کرد صدا زد حسنم بیا ..حسینم بیا ..زینب بیا .. کلثوممدخترم بیا.. برا بار آخر با مادر وداع کنید انگار منتظر دستور بابا بودن دویدن ..خودشون رو روی مادر انداختن...
از اینجا به بعد روضه خون خودِ امیرالمؤمنینِ، فرمود: دیدم بندهای کفن بازشد .. دستای فاطمه بالا اومد ..
یعنی دست شکسته هم به امداد اومد با یه دست حسن روگرفته با یه دست حسین رو درآغوش گرفته ..بچه ها دارن میلرزن رویِ بدنمادر.. از یه طرف امیرالمؤمنین داره نوازششونمیکنه ..از یه طرف اسما و فضهٔ خادمه ..همه دارن بچههارو نوازش میکنن...
مولا میگه: بین زمین و آسمان شنیدم منادی میگه بچه هارو از رویِ بدنمادر بردار.. (3) ملائکه طاقت ندارن این منظره رو ببینن ..
دلت رفت کجا؟ بگو: خدامگه این ملائک نبودن کربلا وقتی سکینه اومد کنار بدن بابا یه نفر نبود نوازش کنه"فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ"(4) یه عده بی حیا ریختن توگودال یکی تازیانه میزنه...وای یکی کعب نی میزنه ... دارن بچه رو با زور
از با با جدا میکنن ..."حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْن"
میزننش، اما نگفت بابا دارن من رومیزنن...چی گفت؟...*
تو ای داده از خون به دین آبرو
ز جا خیز و با قاتل خود بگو
که بر دخترم هرچه خواهی بزن
ولی تازیانه به زینب مزن
منابع:
1)مناقب ج3:362
2)أمالي، شیخ طوسي، صفحه: 110-109
امالی شیخ مفید، صفحه: 281-283
3) بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج43، ص: 179
4) لهوف ،سید بن طاووس، ص: 134
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
👇
991028-Babolharam-mohamadreza-taheri-zemzemeh-1.mp3
5.77M
|⇦•میشوره جای تازیونه رو..
#قسمت_پایانی / #زمزمه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاجمحمد رضا طاهری
.
|⇦•دردا که پیر گشتم..
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دردا که پیر گشتم ، در موسم جوانی
این موسم جوانی ، این قامت کمانی..
گردون به خون نشیند ، چشم کسی نبیند
ابر سیاه سیلی ، بر حُسن آسمانی
وقتیکه باغ میسوخت، بلبل به گریه میگفت:
آتش زدن ندارد ، باغی که شد خزانی
ما داغ دیده بودیم ، اُمت به جای لاله
هیزم به خانۀ ما ، آورد ارمغانی
جایغلاف و شمشیر ، بر روی بازویم ماند
بر من مدال دادند ، در عین جان فشانی
بابا ببین پس از تو ، با دخترت چه کردند
خوب از امانت تو ، کردند قدر دانی..
رسم وفا چنین بود ، اجر رسالت این بود
تنها امانتت را ، کشتند و در جوانی
برخیز یا محمد ، اعلام کن به امت
سیلی زدن به یک زن ، این نیست قهرمانی
شب تا سحر نخفتم ، امروز اگر نگفتم
در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی
دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی
من هم با تو گریه کردم گریه کردم..
سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش
زیرا که داغ زهرا داغی است جاودانی
شاعر: #غلامرضا_سازگار
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
باب الحرم _ کریمی.mp3
8.28M
|⇦•دردا که پیر گشتم..
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی
.
#ترکی
#نوحه #حضرت_زهرا سلام الله علیها _ حاج مهدی رسولی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
عم اوغلی دل نار غمه داغلاما سنه قربان
سن آغلیسان من دوزنمیرم آغلاما سنه قربان
عم اوغلی گل محفلی بیرمحفل وصال ایله
قاباقکیلار مثلی گینه رفع هر ملال ایله
ایاقووا دای دورانمورام گل منی حلال ایله
ندیم عم اوغلی یورولموشام چوخ یوروب منی دوران
اگرمن ئولسم عذاریوه سیل اشکیوی، آشما
فراقیمه صبرایله علی ،قلبه تیرغم ساشما
حسن یانندا عم اوغلی چوخ کوچه صحبتین آشما
چیخا علی بلکه کوچه نین دردومحنتی یاددان
او بلبلم کام آلانمادیم بیردویونجا گلشندن
همیشه غم غصه عمروده همره اولدولار مندن
اگر چه گیتماقه راضیم دویمادیم ولی سندن
ایدیم نه چاره گرک گیدم دعوت ایلیوب جانان
بجادی نار فراقیمه سینه یاندیرا زینب
اورک خم درد و محنته یا بویاندیرا زینب
نه وقتیدی ایندیدن هله ائو دولاندیرا زینب
هله بونا تزدی غصه دن نی کیمی ایده افغان
بوغم منی نا گران ایدیب ای شهنشه دوران
اجازه ویر دل ملالینی ایلیوم سنه اعلان
حسینه وقتینده سو ویرین قویمیون قالا عطشان
ایچنده سو لبلریندن ئوپ یادایله منی هرآن
اگر چه دلگیرم علی وار رمق هله تنده
ئورکده وار آرزوم اوتور منده عهد ایدیم سنده
حسین دوشنده چوخور یره سنده گل علی منده
گلنده بیر کاسه سو گتور؛سوگرک ایچه قربان
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
باب الحرم _ حاج مهدی رسولی.mp3
5.52M