eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
زبان حال علی در سوگ زهرا خدایا  رفته  از  دنیا  گل  یاس   سپیدم ز داغت فاطمه  پشتم  شکسته  ناامیدم کجا رفتی تو  ای   زهرا  گل  باغ   پیمبر ز  هجر  تو ببین زار  و نزار گردید حیدر (قرار  منی  عزیز منی  ز داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) پس از تو  فاطمه دیگر علی یاری  ندارد برای    کودکان  خود     پرستاری  ندارد چراغ خانه ام گشته خموش ای نورطاها ببین  زینب پریشان با حسن گردیده تنها (قرار  منی عزیز منی  ز  داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) حسینِ ات را ببین زانوی غم در بر گرفته تو رفتی و دگر او  لحظه ای هرگز نخفته صدای  مادرم   ای مادرم  از   او  شنیدم پس تو    فاطمه  آرامشی در خود ندیدم (قرار منی  عزیز منی  ز  داغت  بیقرارم دگر طاقت ندارم) تو  ای  شهر  مدینه از  علی یارم گرفتی تمام   هستیم  صبر  و  قرارم را  گرفتی الهی  تا  ابد   نفرین  عالم   بر   تو   بادا شکستی  شاخه  طوبی عزیزمرتضی را (قرارمنی عزیز منی ز داغت( بیقرارم ) دگر طاقت ندارم) بیقرار اصفهانی
( سلام الله علیها ) سلام ای ذکر خاص حق ثنایت درود ای گفته احمد من فدایت تو فرقانی تو یاسینی تو طاها تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا تو حبل محکم حبل المتینی امید رحمة للعالمینی تو بسم الله سماواتت کتابند تو خورشیدی و عالَم ماهتابند حیات عشق از خونِ حسینت بلندی ، خاک بوس زینبینت مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست یه خانومی که شصت سالش باشه ، پنجاه سالش باشه ، وقتی ازدنیا بره میگن سنی نداشت ، اما مادرِ هجده ساله چی ؟ مادری که دختر پنج ساله داره ، دختر پنج ساله جاش روی زانوی مادره ، مادر موهاشو شانه میکنه ، مادرلباساشو عوض میکنه ، اما این شبا دیگه بی مادر میشه زینب ، این شبا دیگه ابی عبدالله یتیم میشه ، این شبا دیگه صفای خونه ی علی رخت بر می بنده ... مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست کِرامت ، خشتی از قصر بلندت سخاوت تا قیامت مستمندت تا اون گدا گفت بی بی جان این پوست منو سیر نمیکنه ، این پوست خرج راهم نمیشه ، دست بُرد گردنبندش رو درآورد داد به سائل ، پیغمبر خدا (ص) آدرس داد ، گفت هر کی گداست برود درِ خونه ی فاطمه ، دخترم کسی رو دست خالی برنمیگردونه ، ... مرد سائل وقتی توو مسجد مدینه گفت آقا یا رسولَ الله ، برهنه ام ، گرسنه ام ، خرج راه ندارم ، حضرت فرمود من که چیزی همراهم ندارم ، بِلال ، پاشو این مرد رو ببر درِ خونه ی دخترم فاطمه ، ... روزیِ سالت رو باید از فاطمیه بگیری ، گدا اگه اسیر هم باشه ، بی بی ردش نمیکنه ... ۴ دی ماه ۱۴۰۱
( سلام الله علیها ) کِرامت ، خشتی از قصر بلندت سخاوت تا قیامت مُستمندت امامان آبرومندِ جلالت امیرِمؤمنان مَحوِ کلامت پیمبر (ص) عاشقِ راز و نیازت خدا فخریّه دارد بر نمازت تمام آفرینش ، پای بستت پیمبر (ص) خم شد و بوسید دستت ... اما اون دست دیگه این شبا بالا نمیآد ، اون دست دیگه نمیتونه زینبو بغل بگیره ، لذا گلایه زینب اینه ، مادر مادر مادر ... دگر به سينه و پهلو مرا نمي‌گيري ؟ مگر به سينه و پهلو چه ديدي ، اي مادر ؟ بگم بی بی جان مگه اون روز نبودی ، بینِ درو دیوار ، مادرت زمین خورد ... مگه اون روز ندیدی مادرت صدا میزد : فِضّه بیا بیا بیا .. صدای ناله ی او را زِ پشتِ در شنیدم من خدا داند که از زینب خجالت می کشیدم من یه نگاه میکردند می دیدند مادر روی زمین افتاده ، یه نگاه میکردند بابا بیاد کمک ؟ اما می دیدند بابارو دارند میکِشونند می برند ...کمک مادر برم ؟ یا کمک بابا کنم ؟ خیلی روز عجیبی بود ، بزار یک بیت از زبان امام حسن بخونم : سه نفر مادر مرا بر درِ خانه می‌زدند ( به خدا اگه فکرکنی مادرت حتی زمین بخوره ... ، چه حالی بهت دست میده ؟ ، تا چه برسه به اینکه ببینی کسی داره مادرت رو میزنه ... ؟ ) سه نفر مادر مرا بر درِ خانه می‌زدند خواهرانم نفَس نفَس چه غریبانه میزدند مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اما یه کسی که تا حالا اسم نحسش رو کمتر شنیدی ، اون هم میزد ... او بدتر از همه میزد ... « خالدِ بنِ ولید » ، تاریخ نوشته ، یه تازیانه به سرِ حضرت زد ، ... دیگه مادرتون سردرد میکرد ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْس » دستمال به سرش می بست ، مادرمادر مادر ... نفسم حبس شد به دل ... اصلا یادش می افتی میخواهی داد بزنی ... تازیانه به سرِ مادر خورد ، لذا از اون روز دیگه سردرد میکرد ، سرش رو با دستمال می بست « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، باكِيَةَ الْعَيْن ... » نفسم حبس شد به دل اشک چشمم ستاره شد مادرم را که میزدند جگرم پاره پاره شد ... لذا به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا چرا روضه مارو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا من همش روضه شمارو میخونم ، حضرت فرمود : نه روضه مارو نمیخونی ، گفت آقا روضه شما کدومه که من نمیخونم ، فرمود : روضه ما اون روزی بود که مادرمون رو جلوی چشمِمون زدند ... در کودکی لرزاند به هم پیکرِ مارا ، پیکرِ مارا در پیشِ چشم ما زدند مادر مارا ، مادر مارا مدینه جلو چشم دختر ، مادر رو میزدند ، جلو چشم پسر، مادر رو میزدند ، ... توو مجلس یزید هم جلو چشم دختر ، یزید با چوب میزد به لب و دندانِ حسین ... هان اگه ناله داری ، این ناله ات رو حبس نکن ، چون خیلی سخت بود این صحنه ، اونقدر سخت بود ، زینب گریبان پاره کرد ، یه روایتی دیدم ، اگه حقشو ادا میکنی بگم ؟ نوشتند یزید آنقدر با چوب محکم میزد ، دندان های ثنایای ابی عبدالله شکست ... ؟؟؟ حسییین ... ۴ دی ماه ۱۴۰۱
3. در آغاز جوانی.mp3
2.74M
( سلام الله علیها ) در آغازِ جوانی شدی قامت کمانی زده بر پیکرِ تو فلک ، رنگِ خزانی بمیرم برایت که پژمردی تو در بینِ کوچه زمین خوردی در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دست سنگین کبودی شده قسمت رویت شکسته شد از کینه پهلویت : امان از داغ مادر امان از آهِ مضطر امان از کوچه ها و طناب و دستِ حیدر امان از هجوم عدویِ پست زده تازیانه به رویِ دست ( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار ۴ دی ماه ۱۴۰۱.
‍ ❣﷽❣ 🥀پاشو دخترت يه گوشه ذكر ِ ربنا گرفته 🥀اولين بار ِ كه اين طور دستش و بالا گرفته 🥀براي خوب شدن تو ، به خدا رو زده زينب 🥀با همين قد  كوچيكش، خونه جارو زده زينب 🥀براي اينكه يه لحظه ديده وا كني بخندي 🥀نمي دوني با چه عشقي شونه بر مو زده زينب 🥀اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني *علي داره التماس ميكنه* اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني گريه كن يه كم سبك شي *فاطمه جان، هفتاد و پنج روز ِ بغضات رو نگه داشتي،هي گفتي علي خبر دار نشه،علي ناراحت نشه، علي ندونه چي شده به سر من* 🥀گريه كن يه كم سبك شي بغضت و نذار تو سينه 🥀گريه كن گريه عزيزم با علي بودن همينه 🥀تو كه گفتي تو هميشه تو اميرالمؤمنيني 🥀چرا چند وقت ِ كه ديگه روبرويم نميشيني 🥀پاشو راه برو يه خورده دل من آروم بگيره 🥀نور چشمم نكنه از بعد كوچه نمي بيني 🥀اي بلند ِ آسموني نميشه پيشم بموني *داره نماز مي خونه،همين كه نمازش تموم شد،ديد حسن اين طرف،حسين اين طرف ايستاده،شستش خبر دار شد يه اتفاقي افتاده، سرش رو بلند كرد،اينجا چيكار مي كنيد،چه خبره؟ديد هردو آقازاده سرشون رو انداختن پايين،بابا به دادمون برس،اگه دير كني مي ترسم مادرمون رو ديگه نبيني، 🔳چه جوري اومد بماند،چند بار تو راه زمين خورد،هي عبا پيچيد دور پاش تا مي اومد  بلند شه،يازهرا، خدا برا هيچ كي نياره، از بيرون بياي ببيني عزيزت از دست رفته، از چهارچوب در وارد شد، ديد يه ملافه رو صورت فاطمه كشيده شده، يه گوشه زينب كز كرده،خيره خيره داره نگاه ميكنه، ام الكلثوم ِ دوساله هي دور اين بستر مي گرده، هي زير لب ميگه: وا اُما، وا اُما. اومد نشست كنار بستر، روضه ي من همين چند جمله،همتون رو به خدا سپردم،ان شاء الله يه روزي همين جا تو روضه ي مادرمون،همه ي ما دق كنيم و بميريم، روزنامه ها بنويسن يه جايي چندين نفر همه با هم دق كردن،بعد همه ميپرسن چي شده؟بعد توي تيتردرشت روزنامه ها مي نويسن،اينها همه بي مادر بودن،اينها همشون مادراشون رو از دست دادن،كجا؟مدينه. چرا؟ تو كوچه يه بي حيا، يه نامرد،جلو مادرشون رو گرفته بود....يازهرا.... علي از چهارچوب در اومد تو نشست كنار بدن فاطمه ملافه رو كنار زد،ديد هر دو درهاي بهشت بسته شده،صدا زد مادر حسن! ديد جواب نمياد،مادر حسين!،ديد خبري نيست،دختر رسول الله! كليد قلب زهرا رو علي ميدونه، صدا زد:فاطمه من علي ام،من علي ام،چشماتو باز كن، من علي ام...
4_5963291653585245129.mp3
4.6M
❣﷽❣ 🥀 🥀 آرزومه ای خدا پرواز از این خونه کنم قبل رفتن گیسوی زینبمو شونه کنم 🥀می روم از این دنیا، می شود علی تنها من می گم رفتنی ام زینب می گه بازم بمون ای پرستو بمونو،  بازم برای من بخون آسمونم ندیده بار گران غم من تو خونه رو میگیره از روی من محرم من 🥀کرده ای خدا پیرم یاس زمین گیرم دل و دلدار من بهترین یار من مرو زهرا 🥀مرو زهرا ۳ ای به نزدت بر سر پا مصطفی خیز از جا تا نیفتادم ز پا 🥀مرو زهرا ۳ قافله قافله با غربت و غم همراهیم صبح اشکیم سحر زجه و مغرب آهیم ما جگر سوخته ی شعله ای از تاریخیم دردمندانه ترین واقعه ی جانکاهیم در قیامت همگی منتظر زهراییم طفل اشکیم که با مادرمان همراهیم او دعا کرد که ما شیعه ی مولا باشیم از دم مادر سادات حسینی هستیم فاطمه خواست که ما عاشق ثاراللهیم دوباره مرغ جانم هوای کربلا کرد دل شکسته ام را به غصه مبتلا کرد بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا حسین.… 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹
4_1032791475496157247.mp3
2.91M
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم آقا درد و دل زیاده از کجا برات بگویم تویی اوج مهربونی ای همای آسمونی من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم تورو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم ای گل باغ و بهارم ای همه دار و ندارم آرزومه وقت مُردن سر رو شونه هات بذارم دیگه بسه این جدایی کِی میشه آقا بیایی با نوای دل میخونم مهدی زهرا کجایی عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تورو دارم باشه منتظر میمونم بیایی سر مزارم تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا بیا آقا بسه دوری مرهم بازوی زهرا آقاجون تو رو ندیدم فقط از چشات شنیدم اما با این همه دوری ندیده تورو خریدم آقاجون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم دیگه خسته شدم از بس عکس جمکران خریدم
2.mp3
5.79M
هدیه به امام حسین به امام حسن به امیر المومنین. شهدای کربلا. شهدای صدر اسلام صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم من بدم درسته اما دل که دارم شعرو سبک رضا نصابی به نفس. کربلایی. سجاد عینلو
4_5899787684485793332.mp3
11.31M
‍ هدیه به امام حسن صلوات شور یه زمینه ی رو ضه ای کوچه امام حسن شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی مجید رضا یی ای کاش من و مادر تنها نبودیم ای کاش تنها تو کوچه ها نبودیم ای کاش مسیر ما جای دیگه بود ای کاش میونه نامردا نبودیم مردم تو کوچه وقتی رسید از راه که نامرد مردم تو کوچه دستش و وقتی که بلند کرد مردم تو کوچه سیلی به روی مادرم زد ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه ای کاش دست عدو کوچک تر بود ای کاش قدم کمی بلند تر بود ای کاش صورتم توی کوچه ها ای کاش سپر برای مادر بود مردم تو کوچه مادرو نیمه جون دیدم مردم تو کوچه مادر و ار غوون دیدم مردم تو کوچه مادر و قد کمون دیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه. ار غوان ننه ای کاش انصاف کمی تو ی دلا بود ای کاش بابا علی کنار ما بود ای کاش تو مسیر بر گشت تا خونه ای کاش همراه مادرم عصا بود ن مردم تو کوچه مادرو روی خاکا دیدم مردم تو کوچه ناسزا وقتی که شنیدم مردم تو کوچه مادرو تا خونه کشیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه
|⇦•این سخن وِرد... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس کربلائی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلمان میگه رفتم تو خونه دیدم امیرالمؤمنین عین یه بچه زانوی غم بغل گرفته..گفتم: آقا! برا ما بده، شما علیِ خیبر شکنی ،شما علیِ روزهای سختی بلند شو قربونت برم.. یه نگاه کرد، فرمود:سلمان! کدوم روز از این روز سختربود؟ نه خیبر، نه بدر، هیچکدوم، بخدا.. تا به در نگاه میکنم حالم بدمیشه..زندگیم‌خراب میشه.سلمان میگه به چه سختی امیرالمومنین رو راضی کردم ، نعلین هاشو آوردم عبا رو‌دوشش کشیدم ..زیر بغلهاشو گرفتیم آوردیم تا رسید جلو در خونه نشست روی زمین. چی شد آقا؟ سلمان! گفتم نمیتونم گاهی از این در رد بشم ..هی می نشست روضه می خوند...* شرمنده‌ام که خانه امنی نداشتم خودم به این در میخ زده بودم این سخن وِرد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد *این روزها چقدر درد دل میکردن..هفتاد و پنج روز، تو بستر از این پهلو به اون پهلو شد.. اگه مریض زیاد تو بستربمونه از این پهلو به اون پهلو شدنش براش سخت میشه ..هی آقا میومد میگفت: فاطمه جان! خُب بگو چی شده عزیزم؟خوب شدی خانومم؟...* دنیا تو رو میگیره مگه نه بری علی میمیره مگه نه *اگه به امیرالمؤمنینِ کنندهٔ خیبر بگن ،آقا علی ! یه آرزو بود به دلت بمونه؟ علی فقط یه حرف میزنه...* به جای دستهایم، کاش می‌بستند چَشمم را نمیدیدم شده نقش زمین تنها طرفدارم
1401091615.mp3
5.32M
|⇦این سخن وِرد... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین طاهری✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رو بدن زهرا عبا کشیدم من فاطمه از حال رفت دیر رسیدم من ...
|⇦•مبر ز خانه ی حیدر... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدرزاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مَبر ز خانه یِ حیدر صدای گرمت را علی بگو شنوم آن نوای گرمت را ز چشم من، مَبری خنده های گرمت را بخوان دوباره نماز و دعای گرمت را قیام نیمه شبانت عجب تماشائیست در آسمان، زِ قنوت تو شور و غوغائیست بتاب در دلِ شبهای تارِ من زهرا بمان برای همیشه کنار من زهرا ببین به حالِ دل بیقرار من زهرا اَنیسِ بیکَسی ام غمگسارِ من زهرا به پای سفره یِ خالی زِ « نانِ » من ماندی در اوجِ غُصّه و غم همزبان من ماندی *یه روز امیرالمومنین آمد توو خانه، گفت : فاطمه جان، آیا غذایی هست من چیزی بخورم ؟ حضرت عرضه داشت یا علی، سه روزه توو خانه غذا نداریم، ... فاطمه جان چرا به علی نگفتی ؟ عرضه داشت یا علی ، گفتم اگه بگم، شاید نتونی غذا تهیه کنی ، خجالت بکشی ...* *امشب میخوام این چند بیت روضه رو از زبان امیرالمومنین برات بگم...* از آن زمانکه دو دستت زِ کار افتاده تمام خانه ی من از مِدار افتاده ؟ * الهی هر کسی توو خونه مریض میشه، مادر مریض نشه ، مخصوصا مادری که بچه ی خُردسال داره ، هرکسی توو خونه بیمار بشه ، مادر پرستاری میکنه ، اما اگر مادر بیمار بشه ، همه هم پرستار بشن ، باز هم کُمیتِ خانه لَنگه ، ... فدای اون بچه هایی که چند روزه مادرشون دیگه نمیتونه از بستر بلند بشه، دورِ مادر میگردند ... * حسن ز داغِ رُخت بیقرار افتاده غریب و خسته کنار تو ، زار افتاده فاطمه جان...! مگو که می روم و می سپارمت به خدا که تا به روز ابد دوست دارمت، به خدا *امشب نباید کسی آروم باشه ، کسی نباید ساکت باشه ، امشب شب بی مادریِ همَمونه ، امشب باید زیر لب بگی : مادر ، مادر ، مادر ... * مرا دوباره صدا کن اباالحسن، زهرا سخن زِ درد جدایی مزن به من،زهرا ( نگو علی خداحافظ ) مگو که دخترِ توآورَد کفن « زهرا » *یا فاطمه ... الهی اگه دختری بی مادر میشه ، دختر پنج ساله نباشه ، دختر چهار پنج ساله ، تازه نیاز به مادر داره ، دلش میخواد مادر بغلش بگیره ، مادر موهاشو شانه بزنه ... * مگو که دخترِ تو آورَد کفن زهرا به پیشِ چشمِ غریبم نفَس نزن زهرا :مجتبی روشن روان
2. مبر ز خانه.mp3
7.44M
|⇦• مبر زخانه ی حیدر... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "س" ✨ زیرک‌ترین فرزندان حضرت زهرا "س"، شبیه‌ترین فرزندان به ایشان هستند! برای هر پدر و مادری، عزیزترین فرزندان؛ دغدغه‌مندترین‌شان در رفع اولویتها و نیازهای خانواده است! برای سبقت گرفتن از بقیه‌ی فرزندان، و نزدیک‌تر شدن به وجود مادر : ✦ اولین قدم، یکسان سازی دغدغه‌ها و اولویت‌های ما با ایشان است!
|⇦•امان از تازیانه... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امان از تازیانه امان از دستِ سنگین * آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد، آنچنان زد که گوشواره شکست، اینو تاریخ نوشته، گوشواره شکست، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ نوشته اند چشم زهرا کبود شد، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست،"مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ"... ای کاش درداشو به کسی میگفت، ای کاش میگفت، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو، سرشو روی دیوار گذاشت، هی صدا میزد فاطمه، فاطمه، فاطمه ... در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دستِ سنگین
6. روضه بین نوحه.mp3
3.7M
|⇦• امان از تازیانه... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ 🥀 جنس عزای فـاطمیِّه جنس دیگریست قلبی که فاطمی شده وَالله حیدریست سـینه زن مـدینه ی غـم های مـادرم الگوی ناب سینه زدن یابن العسکریست
|⇦•ای بال وپر شکسته.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم.... *چه شبیه امشب برای امیرالمومنین و بچه هاش...امشب آدم می مونه از حال بچه ها بگه....از حال امیرالمومنین بگه...اگه یکی از زینب کبری بپرسه مادرتون مریضی خاصی داشت از این دنیا رفت؟سنی داشت از این دنیا رفت؟می فرمایند:نه به خدا...هجده سال بیشتر نداشت...مریضی خاصی هم نگرفت...اما این روزا هر چی نفس می کشید خون از سینه اش جاری می شد.... غربت وتنهایی یعنی این آدم تو شیش، هفت سالگی مادر از دست بده...دنبال اون آخرین خاطره، آخرین باهم بودنه ..مثل امام حسن و امام حسین که آخرین خاطره شون این باشه که مادر با بدن خونین ، وسط کوچه افتاد...مگه دیگه از یاد میره....* *حرفهای آخرِ مولا با حبیبه اش فاطمه زهرا سلام الله علیها...* ای بال و پر شکسته! مرا بال و پر مَبند بردار بارم از دل و بارِ سفر مَبند پای فراق را تو در این خانه وا مکن دستی که بسته بود، تو بار دگر مَبند ای قبله ی علی! ز چه رو، رو به قبله ای؟ راه امید را به منِ، محتضر مبند *خانم جان! اگر این جور مجروح بری،من یه عمر با شرمندگی چه کنم؟!جواب بابات رسول الله رو چی بدم....؟ هی تو حیاط خانه علی قدم میزد ...دست روی دست میزد...سرش رو پایین می انداخت...* این غم کجا بَرم که تو را مَردها زدند شرمنده ام که خانهٔ امنی نداشتم *قرار ما این نبود فاطمه‌جان منو ببخش.* یه خونه می سازم، دوباره برا تو که شاید ببینم بازم خنده هاتو یه خونه می سازم که توش غم نباشه یه خونه که قدّت دیگه خم نباشه یه خونه که تو اون برا غصه جا نیست یه خونه که روی درش، جای پا نیست یه خونه می سازم درش گُر نگیره که آتیشِ هیزم به چادر نگیره ببین زندگیمو سوزوندن یه روزه علی مُرده باشه که سینه ات بسوزه بسوزه همونی که هیزم آورده الهی بمیرم به پهلوت چی خورده تو اون دود و شعله چه زجری کشیدی از امروز تو دیگه یه مادر شهیدی یه خونه می سازم برات ای بهارم همون موقع از در میخ و در میارم بمون تا بسازم بازم زندگیمو یه خونه می سازم برات ای بهارم علی رو حلال کن، واسه زخم بازو علی رو حلال کن، واسه درد پهلو علی رو حلال کن واسه دست بسته اش نتونست که برداره اون در رو از روت *حالا فاطمه چی میگه...علی جانم !* دیگر کنار بستر من دیده تر نکن *هی نشین‌ کنار بستر فاطمه اشک بریز.من همه زندگیمو دادم تو گریه نکنی...سرت رو بالا بگیر...درسته من خواب ندارم شبا...یه طرف بازوم یه طرف پهلوم ...اما اگر پاش بیفته اون دستمم میدم تو گریه نکن علی جان...* دیگر کنار بستر من دیده تَر مکن درد دلِ غریب مرا بیشتر مکن وقتی که من به روی تو در باز می کنم این قدر بر زمین زِ خجالت نظر مکن هنگام غسل دادن و دفنم فقط علی یک تن ز دشمنانِ خودت را خبر مکن در کوچه ها مغیره به تو خنده می کند از کوچه ای که می گذرد او، گذر مکن با زینبم وصیت من شد که بعد از این از کوچه های تنگ مدینه گذر مکن کجا بودی شام؟! زینب و یه مشت حرامی. زینب و سنگای شامی تو بازار برده ها آوردن و شامیا خندیدن و رقصیدن و رفتن حسین....
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1373.mp3
11.33M
|⇦• ای بال وپر شکسته... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت زهرا سلام‌الله علیها، کاملترین الگوست برای یک زندگی موفق که نتیجه‌ی آن، تکامل باطن انسانی ماست! الگویی برای همه..نه فقط بانوان ❌ .
مرثیه جانسوزحضرت زهرا_س(شاهمندی)(1)_۲۰۲۳_۱۲_۱۴_۰۰_۰۳_۲۵_۳۷۶.mp3
19.21M
📼 پیشنهاد دانلود ✅ امشب بخوانم روضه هایی که شنیدید (مرثیه و روضه) ✅ الا ای چاه یارم را گرفتند(شعر پایانی) محفل دارالولایه_اصفهان ۱۳ آذر ۱۴۰۲_منزل برادر یوسفیان
3.mp3
1.55M
🥀▪️ ازدست دادن ▪️▪️▪️✨▪️▪️▪️✨ دیگه مادر دوا درمون نمی خواد وقت رفتن دیگه مهمون نمی خواد کسی نیستش به مادر سر بزنه این شکسته پر می خواد پر بزنه جوجه هاشو توی آغوش می گیره این کبوتر دم مرگ میمیره دخترم رسم زمونه همینه نذاری شکستنتو ببینه بعد من مادر این خونه تویی شمع این سه چار تا پروانه تویی جلوی چشم بابا گریه نکن پیش چشم بچه ها گریه نکن امروز زینب آروم نداشت مادرم شب تاسحر گریه میکرد واسه غربت پدرگریه میکرد.یه ساروق بسته جلو زینب گذاشت ماداینا چیه؟توی بقچه دخترم واکن اینا حنوط بهشتیه چندتا بوده یه ذره اش برامادرم خرج شد یه ذره اش برا بابام خرج شد امشب بابات یه ذره ازاینارو میخواد،این خانواده استثنایی ان معمولامادرازدنیامیره تایه چندوقتی نمیزارن بچه بفهمه اما زینب عالمه ی بی معلم وقتی میدونه چرازهرانگه یه ذره هم میمونه برا بابا،اون آخرش هم برا برادرت حسن ،اول خوشحال شدزینب گفت الحمدلله نیستم داغ حسینو ببینم ،دید یه ساروق بسته ی دیگه گذاشت دخترم کاراین پیراهن تموم شد؛به زحمت نخ ریسی کردم به زحمت ریسندگی کردم ،من مادرم خلقتم قدوبالای حسینمو میدونم کربلا چقدره اینو براحسین نگهدار،گفت مادرپس چرابراحسین حنوط نزاشتی گریه کردباگریه اش زینب ناله زد دخترم حسینم باهمه فرق میکنه دخترم غسل حسین یه جوردیگه ست کفن حسین جوردیگست حسینم غسل وکفن نداره آی امان...
3. در آغاز جوانی.mp3
2.74M
( سلام الله علیها ) در آغازِ جوانی شدی قامت کمانی زده بر پیکرِ تو فلک ، رنگِ خزانی بمیرم برایت که پژمردی تو در بینِ کوچه زمین خوردی در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دست سنگین کبودی شده قسمت رویت شکسته شد از کینه پهلویت : امان از داغ مادر امان از آهِ مضطر امان از کوچه ها و طناب و دستِ حیدر امان از هجوم عدویِ پست زده تازیانه به رویِ دست ( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار ۴ دی ماه ۱۴۰۱