❃﷽❃
#نوحه_زمزمه
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک: خوش اومدی تو از سفر بابا....
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
من که اسیـــر کنــج زندانـــم
چشام به در مونده رضا جانم
تو حســـرتِ روی تو گریانـم
بیا رضا جان
موسی بن جعفر اَیُّهَا الکاظم(۳)
باب الحوائج
خم شده قامتــم تو این غـربت
روز و شبم گذشته تو حســرت
خسته شدم از این همه مِحنت
بیا رضا جان
موسی بن جعفر اَیُّهَا الکاظم(۳)
باب الحوائج
روز و شبم خدا خدا کردم
بـرای رفتنـــم دعـــا کردم
جدّ غــریبــمو صـدا کردم
حسینِ مظلوم
موسی بن جعفر اَیُّهَا الکاظم(۳)
باب الحوائج
دشمنِ دون بال و پرم بسته
با لب عطشان و تنی خسته
با زمــزمه زیر لب ، آهسته
روضه می خونم
موسی بن جعفر اَیُّهَا الکاظم(۳)
باب الحوائج
گرچـه غــریبــم ، دلــم آرومه
شــکر خـدا ندیده معصـــومه
چقد باباش غریب و مظلومه
گوشـهٔ زندون
موسی بن جعفر اَیُّهَا الکاظم(۳)
باب الحوائج
ولی دلـم از این پریشــونه
که دختـــری گوشهٔ ویرونه
با سرِ بابا روضه می خونه
بابا بابایی
غریب حسین ، غریب حسین جانم(۳)
غریب حسین جان
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا) #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5812202061390941437.mp3
6M
قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ ●♪♫
پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ●♪♫
ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… ●♪♫
چرا مقطع الاعضایی؟ ●♪♫
بگو کجا برم، تنهایی؟ ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن! بزم حرامم بردن… ●♪♫
چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن ●♪♫
وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ●♪♫
یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه ●♪♫
وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا ●♪♫
تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن ●♪♫#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام.m4a
10.25M
به نام خدا
#نوحه_سینه_زنی
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« فریاد از این غم »
ریزد ستاره از هر دو عینــــــم
با پای دل من ، در کاظمـــــینم
امشـــــب به یاد باب المـــرادم
زیــــــارت نـور ، آید بــه یـادم
باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
آنجا که دارد زیـــــــبا دو گــنبد
باشد مــــــزار ، دو مـــاه احــمد
دل برده از من ،صحن و رواقش
کبـــوتر دل ، در کنــــــج طاقش
باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای دل بیا تا ، با هم بگـــــــرییم
یاری کن ای اشک ،ازغـم بگرییم
اشکم ز دیـده، باشـــــــد روانه
تیر غمش بر ، قلبـــــــــم نشـانه
باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امامهفتم، مسمــــوم کین شد
خزان بهار ، گلزار دیــــــن شد
داغش شرر زدبرجسم وجـانم
از کف ربـــوده ، تاب و تـوانم
باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از غصه پر خون، قلـب رضا شد
مهدیِّ زهـرا ، صاحــــب عزا شد
ای داد ازاین غم،فریاد ازاین غم
نجوا فـــــشاند ، از دیده شبنـم
باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر واجرا:استاد غلامرضا ابوالقاسمی (نجوا)
4_5940808556352635674.mp3
8.59M
#نوحه_واحد
#شهادت_امام_موسی_کاظم_ع
با نوای: میثم مطیعی
از تو نمانده غیـر از، عبـایی، در کنج زندان
وای ازتن نحیف و امان از،این چشم گریان
زندان شده اسیرت، هر لحظه گوشه گیرت
از تو خجالت می کشــــــد این تازیانه
یکبار بهر تسکین، وا کن زبان به نفرین
جان ها فدای این سکـــــوت عـاشـقانه
امشب میان سجده آقا دعایمــــان کن
زندانیان خویشیم از خود رهایمان کن
((مظلوم امام کاظم))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══
جُرمت دراین زمانه،چه بوده،جزبی گناهی؟
درچاه غم اسیر است،خدایا،آخر چه ماهی؟
گرچه غمت به سر شد،دل تنگ دختـر خود-
ماندی و مانده حســــرتش به دل هماره
داری عجب نوایی، معصومه ام کجایی؟
بابایت امشب بیقــــرارت شــــد دوباره
آری... دل تو هرشب، گشــــته هواییِ او
پُر کرده آسمــــان را، بابا کـجــــاییِ او!
((مظلوم امام کاظم))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
باب المراد عالــــــم، به روی، دوش غلامان
تشییع پیکر تو، کجــــا و، آن شاه عطشان!
ای یوسف گرفتار، گرچـــــــه تو دیدی آزار
اما تنت به زیر دســـــت و پا نمانده
گرچه غریب و تنها،بودی همیشه اما
طفلت دگر آواره در صحــــرا نمانده
بی خواب کربلا وبی تاب کاظمینـیم
عمـری در انتظارِ منتقــــــم حسینیم
((مظلوم امام کاظم))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: امیر رضا یزدانی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(اَلسّلامُ عَلَیكَ یٰا بابالحوائج امام کاظم)
#محبس_هارون
شب صلای غم و درد و ماتم است امشب
صلای غم چه بگویم ، محرّم است امشب
نوای ضجّه ـ ز سوی عِراق ، میآید
بهگوش ، بانگ غم و افتراق میآید
سیاه و سرخ و کبود است آسمان عِراق
ز دود ِ آتش ِ بیداد ِ سینه_سوز ِ فِراق
شب فِراق، شبِ مویههای جانسوزیست
شبی که عامل آن ، دشمن سیَهروزیست
شبی که اختر ِ برج ِ ولایتِ هفتم
که بود رونقِ هفت آسمان و هَم انجم
افول کرد و جهان گشت ظلمتِ کامل
نشست گَرد ِ سیاهی به دیده و بر دل
شرر ز دیده ، زبانه کشید بر گردون
شدهست چشم فلک هم ز داغ کاسهٔ خون
نوای نوحه بلند است تا به عرش خدا
که جنّ و اِنس و مَلک شد حزین و نوحهسرا
به هرکجا نگری ماتم است و غصه و غم
به جان شیعه فتادهست ، آتشی ز اَلَم
نوای "وا اَبتا" در عِراق پیچیدهست
نفس به سینه بوَد حبس و خون به هر دیدهست
ا***
"امام موسیِ کاظم" (ع) امامِ خوبیها
پس از تحمل عمری شکنج ِ جان_فرسا
که خم نکرد قد سروِ خویش را هرگز
به نزد هارون ، این مظهر عناد و دغا
گرفت تاب و توان را ازو که از سرِ جهل
شکسته بود ستون ِ حکومتش ـ یک جا
نداشت تاب تحمل که پیش چشمانش
کنند عزت و تکریم ، آن امامی را...
که از صلابت و خُلق عظیم و عزت نفس
گرفته بود به سُخره ـ حکومت اعدا...
اگرچه کرد به زندان امام را به حِیَل
نشد دمی که به عجز آورد امام ـ اما
به دست "سندی" نااهل کرد مسمومش
پس از شکنجه و آزار سخت و محنتزا
که آن امامِ صبور ـ آن امامِ در زنجیر
به سربلندی از آن بندگاه ِ جور و جفا
کشید پر به سوی آسمان و لکّه ی ننگ
نشاند بر رخ "هارون" و شد ز بند ، رها
ا***
اگرچه در همهی عمر اسیر زندان بود
به بند ِ محبس ِ هارون ِ نامسلمان بود
شمار نسل شریفش به کوری اعدا
فزون بوَد ، ز کرامات ِ ایزد یکتا
گرفت خاک عجم ، شوکتی ز دامانش
چو شاه توس که جانها بوَد به قربانش
که هست حج فقیران حریم اقدس او
پناه ملت ایران ، شدهست از هر سو
به شهر قم ، گهری همچو : لؤلؤ لالا
بوَد چو حضرت معصومه ثانی زهرا
که از عنایت حق ، شافع جزا باشد
غبار ِ قم ز قدومش چو توتیا باشد
به هرکجا که رَوی مرقدی ز صُلب وی است
چو شهچراغ به شیراز ، یا امام ِ ری است
اگرچه کشته شد آن (ساقی) شکستهدلان
ز جام زهر جفا گشت ، مستِ جاویدان
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1_9548927584.ogg
177.6K
#شهادت_امام_موسی_کاظم_ع
▪️زمزمه سنتی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
ز بس کم سو شده چشمم دگر جایی نمی بینم
به احوالم بگرید تا سحر زنجیر خونینم
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
.........
شب و روزم شده یکسان درین تاریکی زندان
تنم چون شمع سوزانی لبم در خواندن قرآن
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
.........
مرا سندی زند هرشب میان خواب و بیداری
برای روزه دار اینجا شکنجه گشته افطاری
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
.........
صفا بگرفته زندان از من و حال مناجاتم
کجایی مادرم زهرا بیایی تا ملاقاتم
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
.........
اگر سهم من از زندان کتک بود و جسارت بود
زبانم روضه خوان بر عمه زینب در اسارت بود
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
.........
تمام روضه ی من گرچه تنهایی و هجران بود
ولی نعش حسین جدم به زیر سُم اسبان بود
خدا حاجت روایم کن
از این زندان رهایم کن
.........
امیررضا فرجوند
|⇦•رسم نامردا همینه...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجعباس حیدر زاده ونریمان پناهی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*بی بی جان! ایام شهادت پدر بزرگوارتان، آقا موسیَ بنِ جعفر است ... نمیدونم چند سال بابا رو ندیدی؟ چند سال از دیدن پدر محروم بودی ؟
میگن هر کاروانی که وارد مدینه میشد، می فرمود: بروید بپرسید ببینید بابای من هم آزاد شده یا نه ؟
اما یه روز براش خبر آوردند: بی بی جان، دیگه منتظر نباش، بابای غریبت، گوشه زندان، زیر غل و زنجیر از دنیا رفت ... چه میگذره به دختر وقتی بفهمه باباش از دنیا رفته ... نمیدونم بی بی جان چه کردید شما ؟
بی بی جان، نبودید اون روزی که بابای غریبتون از زندان آزاد شد، دیدند چهار غلام زیر یک تخته پاره رو گرفتند، بدن تو غل و زنجیره، سنگینه، بدن رو زمین گذاشتند، روپوش رو کنار زدند، دیدند غل و زنجیر به گردن آقاست ...
خوب شد نبودی ببینی، اگر بودی می دیدی، دق میکردی ! ... هان میدونی میخوام کجا ببرمت ؟ ای کاش دختر خرابه هم سر بریده ی بابا رو نمیدید....*
رسم نامردا همینه
سر بابا رو زمینه
عمه چادری سرم کن
بابا گوشامو نبینه
ببین عمه بی قرارم
سرشو رو سینه دارم
چرا قرآن نمیخونه
من که خیزران ندارم
شدم از جفا و کینه
مثل بانوی مدینه
بس که سیلی خوردم عمه
دیگه چشمام نمیبینه ...
آنشب که من از ناقه
افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی
از ما تو جدا بودی ؟
بابا حسین جانم ..
آن دم که تو از ناقه
افتادی و غش کردی
من بر سر نی بودم
کی از تو جدا بودم ؟
بابا حسین جانم ..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#حاج_عباس_حیدرزاده
#کربلایی_نریمان_پناهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2. فایل صوتی.mp3
5.09M
|⇦•رسم نامردا همینه....
#روضه و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام شده به نفسِ حاج عباس حیدر زاده وکربلایی نریمان پناهی✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فردا که هر کسی به شفیعی برد پناه
چشم تمام خلق به موسی بن جعفر است🖤
غروب غربت آمیخته هفتمین آفتاب ولایت را بـه تمام آزادگان جهان، تسلیت می گوییم.🥀
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
مداحی_آنلاین_دلم_زاره_حسن_عطایی.mp3
6.01M
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی حسن عطایی
✍شاعر:حسین نوری
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی حسن عطایی
✍شاعر:حسین نوری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بنداول
دلم زاره دلم زاره دلم زاره
تو سینم یه عالم غصه تلمباره
توزندونمو روزوشب من تاره
به زحمت به سختی
نمازامومیخونم تو قل وزنجیر
همش یک یهودی
منو میزنه با ناسزا وتحقیر
به زیر شکنجش
بلنده صدای ناله های شبگیر
عذابم میده سندی بی سروپا
منو میزنه بالگد بی مهابا
خدایا خدایا خدایا
میلرزه صدام شب آخره
دم مردنم دلم مضطره
من غریبم غریبم غریبم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بنددوم
تموم تنم از پا تاسرم زخمه
از این تازیونه بال وپرم زخمه
شکسته ساق پاوپیکرم زخمه
میبینم که هارون
تو زندون یه زن رقاصه میاره
به این سن رسیدم
هنوزم پی اذیت پی آزاره
یه پیرمرد مجروح
توزندون بلا عمری گرفتاره
سرم رو روی خاک زندون میزارم
تو سینم یه عالم غم و غصه دارم
سوی مادرم رهسپام
شده حاجتم تو این لحظه ها
رضاجان من کنارم بیا
من غریبم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بندسوم
تواین لحظه ی آخر پریشون حالم
بلنده صدای آه وغم ونالم
آخه روضه خون روضه ی گودالم
به یادم می افته
غریب گیرش آوردن گل زهرارو
به یادم می افته
شه تشنه لب و خنده ی اغیارو
به یادم می افته
تازوندن روبدن ها همه اسبا رو
همه غصه و سوز ودردم همینه
که عمه سری رو به نیزه میبینه
یه عمره دل من حزینه
سری روی نی تنی برزمین
میگه فاطمه به صوت حزین
آه بنی بنی بنی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5943054437701389108.mp3
5.63M
#شور
#امام_کاظم علیه السلام
شعر و ملودی: حسین بیدگلی✍🎼
با نوای: مجتبی عبدالهی🎤
دل من تنگه برای حرمی
که دو تا گنبد طلایی داره
غم و غُصه میره از قلب کسی
که توی حرم، قدم میزاره
این حرم ِ با صفا، قلبِ منو حیرون میکنه
حال و هوای حرم، عاشقا رو مجنون میکنه
روضه ی امام رضا، پیش ِ تو دلو خون میکنه
دل شد هوایی، کرب و بلایی
آقا داری عجب حرم ِ با صفایی
دنیا رو میدم، آقا خدایی
آقا داری عجب حرم ِ با صفایی
ای جانم، موسی بن جعفر۲
__
دستمو میگیری هر جا که باشم
آقا من عُمری گرفتار ِ توام
عمری سایه ی سرم معصومته
همه هستیمو بدهکار ِ توام
من به شما روو زدم، اشک منو باز جاری کنی
مثل همه نوکرا، باز برای من کاری کنی
دست ِ منو دامنت، آقا میشه منو یاری کنی
ای دُرّ و گوهر، موسی بن جعفر
شان و مقام تو ز دو عالم فراتر
ای پور ِ زهرا، ای عشق حیدر
شان و مقام تو ز دو عالم فراتر
ای جانم، موسی بن جعفر۲
#شهادت_امام_کاظم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم علیه السلام
#احسان_جاودان #داوود_قاضی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سفره ها پهن میشه - گرهها وا میشه
وقتی موسی بن جعفر - ضامن ما میشه
از اون قدیما
گره ای تا به کار بابام میافتاد
واسه اینکه بشه از سختی ها آزاد
میزد از عمق وجودش حضرت کاظم و فریاد
شفا میخوای / بسم الله
دوا میخوای / بسم الله
اگه تو حاجت داری
عطا میخوای / بسم الله
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دونه دونه اشکام - میباره روو گونم
آرزویی دارم تا - که فدات شه جونم
باب الحوائج
حرم تو حرم امام رضامه
اگه واسم بنویسی از خدامه
خونوادگی برم کرب و بلا از حاجتامه
منم مثه / اجدادم
به عشق تو / دل دادم
من اون خراباتم که
به لطف تو / آبادم
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اینهمه زخم و اشک - غل و زنجیر و خون
روی تخته پاره - اینه رسم زندون؟
عطر گل یاس
داره میرسه از این پیکر خسته
مثه شام و کوفه اس این دستای بسته
روضه دوباره ی خرابه اس این ساق شکسته
با پیرهن / پوسیده
میون گل / خوابیده
سه روز مثه جدش نور
به صورتش / تابیده
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر ۲
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_6012342263164703041.mp3
14.2M
#شور
#باب_الحوائج
تقدیم به هر سه بابالحوائج عالم
#امام_کاظم #حضرت_علی_اصغر #حضرت_عباس
🎤 حسین طاهری
🖋 حمید رمی
باب الحوائج یا موسی بن جعفر
اسم تو تنها دستاویز محشر
به سخاوتت به کرامتت هزار الله اکبر
غم و غصه نمیمونه تو دل کسی که دست به دامن تو داره
کرم بیکرون تو هیچ احدی رو که دست خالی نمیذاره
به فیض مستدام تو گره خورده دلم
یه نیم نگاه پر محبتت برده دلم
به هیچکی والله جز تو رو نیاورده دلم
آقا
یا باب الحوائج یا باب الحوائج یا باب الحوائج آقاجان
.......
باب الحوائج، یا علی اصغر
واسهی حاجت، آخه کی از تو بهتر
به بزرگی و جبروت تو هزار الله اکبر
آقا دستای کوچیک تو گرههای بزرگ ما رو وا کرده
همه دنیا داره دور بند دور قنداقهی تو میگرده
تو شیر خوارهای و پیر طریقت حسین
تویی راه رسیدن به زیارت حسین
تویی راه میونبر شفاعت حسین
(یا باب الحوائج)۳ آقا جان
.........
باب الحوائج، عباس ابن حیدر
ای لشکر عشق، ای فرمانده لشکر
به شجاعتت، به اُبُهتت، هزار الله اکبر
حتی به مسیحی و ارمنی هم خاصه عنایت داری
انقده که شجاعت داری دوبرابر تو سخاوت داری
تو استورهی پهلوون این مملکتی
تو ذکر پهلوانان با اصالتی
تویی قوت قلب بچههای هیئتی
(یا باب الحوائج)۳ آقا جان
#شهادت_امام_کاظم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#نوحه
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_امام_کاظم علیه_السلام
بیا مهدی جان
که بین زندون
شدم به مرگ خود رضا
بازم از سِندی
زمون افطار
شنیدم کلی ناسزا
دوای ساق مرضوضم بیا
بیا وا کن زنجیر از دست و پا
رها کن من رو از قعر سجون
شدم بدجوری دلتنگ رضا
یارب
شکسته ساقم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به سوز داغم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به حقّ کاظم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
یارب
به اشک دائم، عَجِّلْ اِنْتَقِم
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
شده تابوت ِ
تن مجروحم
یه تخته ی در از جفا
ببین که رفته
حالا تابوتم
رو دست چارتا بی حیا
چقد لاغر و رنجوره بدن
هنوز زنجیره به پاهای من
بمیرم حالا چگونه باید
رضا بیاد واسه غسل و کفن
ای وای
منو می برن با طعنه چرا
ای وای
جسارت اونم پیش شیعه ها
ای وای
جای تازیونه ست رو پیکرم
ای وای
خمیده قدّم، مثل مادرم
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
شده گلبارون
تن من اینجا
ولی تیربارون شد حسن
شدم من تدفین
ولی کربلا
نشد جدّم غسل و کفن
بریده نشد اینجا حنجرم
نزد بوسه بر رگهام خواهرم
نشد غارت پیراهن و عبام
جلوی چشم خیس دخترم
ای وای
سرم بر روی نیزه ها نرفت
ای وای
تن من زیر دست و پا نرفت
ای وای
نخورده رو لب من خیزرون
ای وای
نشد خون از دندون من روون
اللهم عجل لولیک الفرج....
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم عجل لولیک الفرج (141).mp3
4.92M
اللهم عجل لولیک الفرج
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ماجرای تو انتهای غم است
تو بگو از کجا شروع کنم
اذن میگیرم از امام رضا
تا که این روضه را شروع کنم
آه... موسای خانواده نور
کوه طوری شده است زندانت
مثل بغضی که در گلو حبس است
مانده بین گلوی تو جانت
از تنت یک خیال مانده فقط
بسکه لاغر شدی نحیف شدی
خوب شد نیستند دخترهات
که ببینند چه ضعیف شدی
آه! خلوت نشین ظلمت غم
خلوتت هم نمور، هم سرد است
پانشو چون که زود میافتی
این اثرهای استخوان درد است
روی دست چهارتا برده
بدن تو چه میکند آقا؟!
غل و زنجیرهای زندانت
بر تن تو چه میکند آقا
پیکر تو سه روز بر پل شهر
قبلهٔ اهل کاظمین شده
و از اینجا به بعد مرثیهام
نوبت روضهی حسین شده
وای از آن پیکری که بی سر بود
وای از آن پیکری که بی سر ماند
وای از آن مادری که در گودال
روضههای غریب مادر خواند
✍ #محمدعلی_بیابانی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ
ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ
ﺩﺭ ﺳﯿﻪﭼﺎﻝ ﺑﻼ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍﺷک ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﻤﻼﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ
ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝﺳﻨﮓ ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍشک ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ
ﺣﻠﻘﻪﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽﮔﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊِ ﺳﻮﺧﺘﻪ
ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ
ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ
ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﭼﮑﺪ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ
ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺨﺘﻪی ﺩﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻭ ﺁﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺪﻓﻨﻢ
ﯾﺎﺑﻦ ﺯﻫﺮﺍ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﻻّﯼ ﺷﻤﺎ
ﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻫﻢ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﻫُﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻤﻨﻢ
✍ #غلامرضا_سازگار. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
عصر آشوب و بلا... ولوله و بحرانها
جامعه از همهسو دستخوش توفانها
رویش معتزله، زیدیه و جنبش فخ
عصر سرکوب و فراوان شدن زندانها
ای امامی که دلت نرمتر از باران بود
یا ابا الصبر! شمارا چه به این زندانها
خاکپای تو چه بسیار هشام بن حکم
تربیتیافتهی مکتب تو صفوانها
کاظمین است دل شیعه... ز داغ غمتان
به فدای تن رنجور تو گردد جانها
عطری از پیرهن پارهی تو در زندان
میکند باز دل و چشم همه کنعانها
ای عزیزی که خداوند فرو میریزد
از دعا و نفس گرم شما بارانها
زینت مجتهدان! لطف تو کاری کرده است
که مرید تو شدند آنهمه زندانبانها
پیکرت روی پل و... رافضیات میخواندند
از همان نسل که بر نیزه زده قرآنها
گرچه تشییع تو بسیار غریبانه گذشت
وای بر آن بدن دوخته با پیکانها...
چند دربان، تن بیجان تو را چرخاندند
روی یکتختهی چوبی وسط میدانها
زیر تابوت تو رفتند ملائک تا عرش
ختم در نور شده با تو همه جریانها...
✍ #مریم_سقلاطونی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_موسی_بن_جعفر_شهادت
زندانیان عشق چو شب را سحر کنند
از سوز شمع و اشک روانش خبر کنند
مانند غنچه سر به گریبان در آورند
شور و نوای بلبل شوریده سر کنند
چون سر به خشت یا که به زانوی غم نهند
یکباره سر ز کنگرهٔ عرش بر کنند
با آن شکستهحالی و بیبال و بیپری
تا آشیان قدس به خوبی سفر کنند
چون رهسپر شوند به سینای طور عشق
از شوق سینه را سپر هر خطر کنند
آنان کزین معامله هستند بیخبر
برگو که تا به مَحبَس هارون نظر کنند
تا بنگرند گنج حقیقت به کنج غم
آن لعل خشک را به دُر اشک تر کنند
بر پا کنند حلقهٔ ماتم به یاد او
تا عرش و فرش را همه زیر و زبر کنند
آتش به عرصهٔ ملکوت قِدَم زنند
ملک حُدوث را ز غمش پر شرر کنند
تا شد به زیر سلسله سرحلقهٔ عقول
افتاد شور و غلغله در حلقهٔ عقول
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#محمدحسین_غروی_اصفهانی #کمپانی
زندانی که غیر از خدا در نظر نداشت
عمری شکنجه دید و کس از او خبر نداشت
هر روز روزه، بود و به هنگام شامگاه
جز تازیانه آب و غذایی دیگر نداشت
یا فاطمه به جان تو سوگند روزگار
زندانی از عزیز تو مظلوم تر نداشت
جسمش به تخت پاره و بر دوش چهار تن
آن روز روزگار مسلمان مگر نداشت
ممنوع بود کسی به ملاقات او رود
یا آن شهید کُشته به زندان پسر نداشت
جان داد با شکنجه ولی مصلحت چه بود
زنجیر را ز پیکر مجروح بر نداشت
#استاد_سازگار. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_شهادت
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند
آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند
در میان حرمت سینه زنان می گوییم ...
وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند
آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ...
آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند
چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود
عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند
از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند
امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند
اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت
در عوض با لب خندان پدرت را کشتند
تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ...
چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند
حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ...
موقع بارش باران پدرت را کشتند
گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ...
تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟
گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود
کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند
#رضا_قاسمی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها