eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ( 6) ⚫️ گریز به روضه حضرت علی اکبر ع 🕊براحمدوبرجمال حیدرصلوات          🕊بر فاطمه پاک و مطهر صلوات 🕊بر مِهر وجود یازده نور جلی       🕊برجمله شافعین محشرصلوات 🌷(دعای فرج) ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ  عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ  وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ ✴️فرمود و قبره فی قلوب من والاه …قبر حسین تو قلب هر کسیه که دوستش داره دستتو بزار رو قلبت بیاد ضریح شش گوشه اباعبدالله … از دور سلام بدیم … ⬅️السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ع (به نیت اموات گذشتگان از این جمع و بانی محترم مجلس یه بار دیگه همه فیض ببرند ) ⬅️السلام علی الحسین و… ♻️ : گلی گم کرد ام👇 آخ ✨سرم خاک کف پای حسینه ✨دلم زیر قدم‌های حسینه ✨به وقت مرگ چشمم را نبندید ✨که چشم من به سیمای حسینه ✨چراغ از بهر قبر من نیارید ✨چراغم روی زیبای حسینه ( ان شاالله این حرف برا همه مون باشه) ✨بود پرونده ام چون برگ گل پاک ✨آخ در این پرونده امضای حسینه ✨بهشت ارزانی خوبان عالم ✨بهشت من تماشای حسینه ⬅️خوش بحال هر کی قیامت این صحنه رو میبینه خوش بحال هر کی جزو حسینیون کربلاست (هر کی برا ابی عبدالله گریه کرده باشه ان شاالله محشرم با حسینه…نگاه می‌کنه نامه عملش میبینه جزو گریه کتای حسین امضا خورده) ملائکه میان می‌بینند یه عده دم در بهشت جمع شدند… هر چی ملائکه میگن بهشت منتظرتونه بیایید برید داخل … (کسی وارد بهشت نمیشه…سوال میکنند چرا وارد بهشت نمیشین) میگن آخه ✨ بهشت ما تماشای حسین است… تا حسین وارد نشه ما وارد نمیشیم… ( ما بهشتمون این آقاست ) ندا میاد حسین جان،، عاشقاتو معطل نکن وارد بهشت شو , تا عاشقات و حسینیا وارد بهشت بشن ان شالله اسم مارو هم جزو گریه کتای حسین بنویسند … ⏺در حالات مقدس اردبیلی مینویسند… تا زنده بود از آب فرات ننوشید وقتی رو به قبله اش کردند ظرفی از آب فرات دستش دادن ( گفتن آب فرات و تربت ابی عبدالله ست یه خورده از این آب بخور ) صدا زد تا زنده بودم از آبی که به حسین ندادند نخوردم … حالا دم مرگ هم از آبی که به عزیز زهرا ندادند، نمی‌خورم بعد سه مرتبه صدا زد صل الله علیک یا اباعبدالله چشماشو رو هم گذاشت و از دنیا رفت (…دلتو ببرم کربلا...) آی کربلاییا… آی حاجت دارا آی جوون دارا …آی مریض دارا... (بریم کربلا) امروز برا ارباب تشنه لبت گریه کن ⬅️((بعضی مصیبت های روز عاشورا خیلی سنگینه مثل تشنگی ابی عبدالله به چند علت خیلی ابی عبدالله تشنه بود … هم جنازه هارو به خیمه می آورد … هم بچه ها رو آروم میکرد … هم علقمه رفت … هم بالا سر علی اکبر گریه کرد … زیر آفتاب گرم کربلا جنگ میکرد … زخمی شده بود بیشتر تشنگی رو حس کرد))➡️ ⏺اربعینم وقتی بچه های حسین رسیدند کربلا اولین کاری که کردند رفتن کنار شط الفرات …کاسه هارو پر آب کردن اومدن کنار قبر ابی عبدالله گفتن بابا... پاشو بابا… بابا برات آب آوردیم بابا ⏪(اوج )آخ قربون اون آقایی که لب تشنه سر از بدنش جدا کردن ⏺ اینقدر مصیبت تشنگی ابی عبدالله سنگینه …که حضرت زینب هم وقتی اربعین اومد کربلا برا این مصیبت روضه خوند و گریه کرد صدا زد داداش … آخ عزیز برادرم … حسین جان… من بقربونت که لب تشنه جون دادی آخ بقربونت که داغ دیدی و جون دادی قربون دل داغدارت یا ابا عبدالله… یا حسین3 ⬅️(میتونید روضه هلال بخونید)➡️ انشاءالله کنار حرمش ناله بزنی قربون اشکای چشمتون ، قربون دلای کربلایی تون (اگر کسی داغ عزیز ببینه بین ماها اینجور رسمه فامیل میان دوستان میان زیر بغلاشو می گیرند ، آرومش میکنند … تسلا میدن) ⬅️اما میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا … می‌خوام بگم تو کربلا کنار جنازه علی اکبر… کسی نبود زیر بغلای حسینو بگیره کسی نبود تسلیت بگه… لشکر شروع کرد کف و هلهله… یه وقت دیدن یه خانمی هی به سر و سینه می زنه … میدوه… فریاد می زنه : واحبیباه، یااُخَیّاه وَابنَ اُخیّاه وای عزیز برادرم ، وای پسر برادرم اینجا زینب اومد کمک حسین …حسینو دلداری داد اما کنار بدن ابی عبدالله کسی نبود زینب رو دلداری بده ..یه عده با تازیانه و کعب نی اومدن یه وقت دیدن حسین عبا رو پهن کرد ⚡️جوانان بنی هاشم بیایید ⚡️علی را بر در خیمه رسانید ⚡️خدا داند که من طاقت ندارم ⚡️علی را بر در خیمه رسانم ⚡️بگویید عمه اش زینب بیاید ⚡️تماشای رخ اکبر نماید بدم المظلوم بکربلا … به ناله های دل زینب کبری … به جگر سوخته ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین … 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ ⭕️ سلالة‌السادات جناب آقای سیدعلی صفوی كاشانی، مداح اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از جناب آقای هارونی نقل كرد كه گفتند: یكی از عزیزان سقای هیئتی كه در ایام محرم (عاشورا) دور می‌زد و آب به دست بچه‌ها می‌داد، نقل می‌كند خدا یك پسر به من داد كه یازده سال فلج بود. یكی از شبها كه مقارن با شب تاسوعا بود وقتی می‌خواستم از خانه بیرون بیایم، مشك آب روی دوشم بود؛ یكدفعه دیدم پسرم صدا زد: بابا كجا می‌روی؟ گفتم: عزیزم، امشب شب تاسوعاست و من در هیئت سمت سقایی دارم؛ باید بروم آب به دست هیئتیها بدهم. گفت: بابا، در این مدت عمری كه از خدا گرفتم، یك بار مرا با خودت به هیئت نبرده‌ای. بابا، مگر اربابت باب الحوائج نیست؟ مرا با خودت امشب بین هیئتیها ببر و شفای مرا از خدا بخواه و شفای مرا از اربابت بگیرد. می‌گوید: خیلی پریشان شدم. مشك آب را روی یك دوشم، و عزیز فلجم را هم روی دوش دیگرم گذاشتم و از خانه بیرون آمدم. زمانی كه هیئت می‌خواست حركت كند، جلوی هیئت ایستادم و گفتم هیئتها بایستید! امشب پسرم جمله‌ای را به من گفته كه دلم را سوزانده است. اگر امشب اربابم بچه‌ام را شفا داد كه داد، والا فردا می‌آیم وسط هیئتها این مشك آب را پاره می‌كنم و سمت سقایی حضرت ابالفضل العباس(ع) را كنار می‌گذارم این را گفتم و هیئت حركت كرد. نیمه‌های شب بود. هیئت عزاداریشان تمام شد، دیدم خبری نشد. پریشان و منقلب بودم، گفتم: خدایا، این چه حرفی بود كه من زدم؟ شاید خودشان دوست دارند بچه‌ام را به این حال ببینم، شاید مصلحت خدا بر این است. با خود گفتم: دیگر حرفی است كه زده‌ام، اگر عملی نشد فردا مشك را پاره می‌كنم. آمدم منزل وارد حجره شدیم و نشستیم. هم من گریه می‌كردم و هم پسرم. می‌گوید: گریه بسیار كردم، یكدفعه پسرم صدا زد : بابا، بس است دیگر، بلند شو بابا! بابا، اگر دلت را سوزاندم من را ببخش بابا! بابا، هر چه رضای خدا باشد من هم راضیم! من از حجره بلند شده، بیرون آمدم و رفتم اتاق بغلی نشستم. ولی مگر آرام داشتم؟! مستمرا گریه می‌كردم تا اینكه خواب چشمان من را فرا گرفت در آن هنگام ناگهان شنیدم كه پسرم مرا صدا می‌زند و می‌گوید: بابا، بیا اربابت كمكم كرد. بابا، بیا اربابت مرا شفا داد. بابا. آمدم در را باز كردم، دیدم پسرم با پای خودش آمده است. گفتم : عزیزم، چه شد؟! صدا زد: بابا، وقتی تو از اتاق بیرون رفتی، داشتم گریه میكردم كه یك دفعه اتاق روشن شد دیدم یك نفر كنار من ایستاده به من می‌گوید بلند شو! گفتم : نمی‌توانم برخیزم. گفت: یك بار بگو یا اباالفضل و بلند شو! بابا، یك بار گفتم یا اباالفضل و بلند شدم،. بابا. بابا، ببین اربابت ناامیدم نكرد و شفایم داد! ناقل داستان می‌گوید: پسرم را بلند كرده، به دوش گرفتم و از خانه بیرون آمدم، در حالیكه با صدای بلند می‌گفتم : ای هیئتیها بیایید ببینید عباس علیه السلام بی‌وفا نیست، بچه‌ام را شفا داد. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5929279850517891331.mp3
4.41M
ع ‍ میکشه عشقش زبونه یه مادری هی می خونه ای اهل عالم بدونید پسر من پهلوونه اون خوشکلو مهجبینه چه با وقارو مطینه واسه من همین بسه که یل ام البنینه عباس من آرزوشه که نوکر حسین باشه دل به حسین بسپاره و باغمش افسرده باشه اون کریم و مهربونه دو ابرو هاشم کمونه رفته که آبی بیاره داداشی تشنه نمونه(۲) امیر لشکر من عباسم ای برادر بودي تو ياور من اي غمگسارم عمود خيمه ه ايي اميد بچه هاي باب الحوايج هستي پناه مايي عشق حسين و زهرا جانم ابوفاضل (۲) يا سيدي مولا جانم ابوفاضل عشق حسين و زهراجانم ابوفاضل بودي تو غمگسارم (۲) اي شمع شاه تارم بي تو عزيز حيدر ياري ندارم برخيز پشت و پناه من باش اي مير لشكر عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل (۲) يا سيدي مولاجانم ابوفاضل عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل يادگار حيدر2  بپا كن  دادي تو وعده آب به وعده ات وفا كن   عمود خيمه هايي2 اميد بچه هاي باب الحوايج هستي  پناه مايي عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل (۲) يا سيدي مولاجانم ابوفاضل عشق حسين و زهرا جانم ابو فاضل ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب یازدهم محرم شام غریبان امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ♦️آه از آن روز که جان از تن خواهر می رفت ♦️سنگ ها بال زنان سوی برادر می رفت ♦️آسمان ها و زمین داشت به هم می پیچید ♦️سمت گودال کسی دست به خنجر می رفت ♦️ساعتی بعد که آتش به حرم بر پا شد ♦️همه سر ها به روی نیزه ی لشگر می رفت ♦️خیمه تاراج شد و هر طرفی دست به دست ♦️بین گهواره ی خالی دل مادر می رفت ♦️از یتیمان حرم نیز غنیمت بردند ♦️گوشواره که نه گیسو پی معجر می رفت ♦️نیمه شب با عجله داشت خبر را میبرد ♦️یک نفر در طمع جایزه با سر می رفت ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب شام غریبان امام حسین است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ⬅️شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... ⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... ⬅️زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... امشب مصیبت خیلی سنگینه... امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند... دیگه روضه خون نمیخواهی... زیر لب آروم آروم بگو... وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... 🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب 🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است امشب مادرش فاطمه میاد کربلا... 🔸زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا 🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه... ناله میزنه... اشک میریزه... میگه وای غریب مادر حسین... وای مظلوم مادر حسین... 🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند 🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند حسین جان... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید... با زینب کبری هم ناله شید... خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب الله اکبر... در نصف روز... جلو چشماش... همه عزيزانش رو سر بریدند... 🔸چه خون شد دل زینب خدا به داد دل زینب برسه... چه حالی داره وقتی میبینه... یه طرف بدن بی سر حسینش... توی گودی قتلگاه... یه طرف دستهای قلم شده عباسش.. کنار شط فرات... یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر... یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا... یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده... خدایا چکار کنه زینب... با اينهمه مصیبت... 🔸چه خون شد دل زینب این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته... هم پرستار امام سجاده... هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه... مجسم کن... هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند... اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن... یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست... وقتی میرفت خیلی تشنه بود... آیا بهش آب دادند یا نه... یکی میگه خانوم جان زینب... عمو جانم عباس کجاست.. یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه... امان... امان... یکی جای تازیانه ها رو نشون میده... یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده... یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب چی کشید زینب... از یک طرف مصیبت برادر... از طرفی هم مصیبت اسارت... امام سجاد فرمودند... شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود... دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند.. زبان حال خانوم زینب کبری است... 🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار آخ... برادر خوبم حسین... 🔸غریبی و اسیری چاره داره 🔸ولی آخر کشد ما را غم یار حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5816837950305994267.mp3
5.12M
روضه شام غریبان-حاج حسن خلج از تو صحرا با صدای زنگ اُشترا به پا خواست همگی بیایید سوار شید کاروون راهی صحراست میون لشکر اعدا دیگه زینب تک و تنها سوار ناقه ها کرده همه بچه های زهرا ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب حالا همه سوارند از اون بالا دارند نگاه میکنند،این عمه یه روزی سوار ناقه شده،نمیدونی چه جوری سوار شد،چه شوکتی،بنی هاشم ،جوانها بازو به بازوی هم دادن،نیمه ی شب یه دیوار درست کردند،یه وقت سایه ی عمه مون رو کسی نبینه،عباس اومد زانو گرفت،علی اکبر اومد محمل گرفت،خود حسین علیه السلام زیر بغلای بی بی رو گرفت،حالا اهلبیت دارند از بالای ناقه ها نگاه میکنند،عمه تنها مونده پایین،چه جوری میخواد سوارشه؟ ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب چه جوری میخواد سوار شه رحم کن خدا به زینب روی گونه اشک نم نم رو به گودال میگه با غم پاشو از جا غیرت الله خواهرات بین نامحرم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ دارم میرم داداش اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ دل اهلبیت شور میزنه،بالاخره زینب چه میکنه؟لشکر ایستادند،یه وقت دیدند عوض اینکه زینب به سمت ناقه ها بیاد، دوید سمت گودال،داداش چه خاکی به سرم بریزم،خودش رو اندخت رو بدن برادر،وای،لباهارو گذاشت بر اون رگ های بریده، حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5740956264.mp3
5.15M
دشتی حضرت زینب س گریز به روضه امام سجاد علیه السلام 😭😭😭😭 # زبانحال حضرت زینب ای دل همیشه قلب دشمن سنگ بوده بیداد بیدادم میخوام زینب بخونم گودال ببینم چقد سنگ روضه خوردیا امیدوارم حقشو اداء کنیا همیشه $.... داداش سر پیراهنت هم جنگ بوده بیداد بیدادم آخ داداش ولی شرمنده زینب دیر فهمید بیداد بیدادم وای که انگشتر به دستت تنگ بوده بیداد بیدادم گفت حسین من بخوان قرآن که صوت دلربایت بیداد بیدادم زقرآن علی دارد حکایت امان آخی.... امانم آخ بیا داداش ببین حال خرابم2 زهجرونت ببین در پیچ وتابم داداش سلام من ،به غیرت الله ،آقام علی بن الحسین رسیدند صدا زدآقا جان تو این چهل منزل کدوم منزل به شما سخت گذشت آی بچه غیرتیا فرمودند :سه مرتبه الشام الشام الشام بمیرم الهی به سهل ساعدی فرمودند: (اومد محضر زین العابدین گفت آقا من از محبین شمام ) فرمودند:سهل پول همرات داری یانه؟عرض کرد دارم آقا فرمود: برو پول بده به اینایی که سرها رو نیزه زدن بهشون بگو یا جلو برند یا عقب بیان چرا؟ فرمود انقدر این مردم به بهونه سرا ناموس ما را نگاه نکنن ای وای هان ناله داری یانه؟ ای حسین ... میگه انجام دادم، آمدم محضر زین العابدین آقا تمامه ! فرمود پارچه داری یانه؟عرض کردم عبام را برات پاره میکنم فرمود پارچه زیر این زنجیر بنداز این گرما زنجیر رو داغ کرده میگه قسمتی از عبام رو پاره کردم تا این زنجیر رو از گردن مبارک بلند کردم دیدم خون تازه از گردن مبارک جاریه! 😭😭🏴🏴 آجَرَکَ الله یا صاحب الزمان فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیه السلام🏴😭 صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 برادر کجایی کجایی برادر که دیگر نگیری سراغی ز خواهر شود دیدن تو نصیبم الهی و گرنه مرا می کشد این جدایی حسین غریبم شده غم نصیبم ببین بی تو چون شد دگر روزگارم از آن شش برادر یکی را ندارم بمیرم حسین جان که رو نیزه هایی چه می شد در آغوش خواهر نیایی حسین غـریبم شده غم نصیبم ببین ای حسین جان که خیلی غریبم دریغا فراق تو گشته نصیبم دعا کـن بـرادر کـه زینب بمیرد نبـاشد بـرای تـو مـاتم بگـیرد حسین غـریبم شده غم نصیبم همیشه دلم بوده خوش باتو هستم ولـی ای بـرادر ز داغـت شکستم فتادی به گودال به تن سر نداری برایت بمیرم که مادر نداری حسین غـریبم شده غم نصیبم ز بس نیزه خوردی شدی پاره پاره چگونه نمایم تو را من نظاره نصیبم شده بی تو هجران وپیری مرا می برند بعد تو به اسیری حسین غـریبم شده غم نصیبم 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 .
دارم ! چه ؟تسلیت، به که ؟پیغمبر امین دیگر به آستان که ؟دلدار مه جبین دلدار مه جبین که بُوَد؟ حجت خدا بوسی تو آستان که؟ مهدی امام دین این تسلیت ز بهر چه؟ از بهر این عزا بهر کدام عزای ؟ غم زین العابدین او کیست؟ باشد امامم، کدام امام؟ آن دومین علی و امام چهارمین آیا شهید گشته؟ بلی، از چه ره ؟ز کین قاتل که بُد؟ ولید ،که لعنت بر آن لعین ازبهر چه شهید شد او؟ دین مصطفی این مصطفی نبی ست ؟ بلی ختم مرسلین دینش چه بوده؟ اسلام ،یارش که بد؟ خدا دیگر که ؟ مرتضی که بر او بود جانشین آن مرتضی علی که شه ملک لافتی ست؟ آری امام برحق بر جمع مسلمین بعد از نبی ولی خدا شد خلیفه ا ش ؟ نی، از چه؟ مکر، مکر که؟ مکر منافقین آخر چرا ؟ ز کینه ،چه قومی؟ ددان چرا کردند فتنه، از چه رهی؟ راه جور و کین وحشی بدند ؟ آری، هم بی حیا؟ بلی ظلمی روا نمونده اند؟ بلی، بر که؟ شاه دین ظالم که بود؟ ناکس، ناکس که بود؟ ثانی پس نطفه اش حرام ؟ زنا زاده ی لعین همراه او که بود؟ ابوبکر ،دیگری ؟ عثمان خلیفه اند؟ دروغین هم آن هم این اینان چه کرده اند ؟جفا بر که؟ مرتضی تنها بر او؟ نه، بر که دگر؟ مام نازنین آن مام نازنین که بُوَد ؟دخت مصطفی نامش چه بود؟ فاطمه زهرای دل غمین با فاطمه چه شد؟ شهیده شد او ، از چه ره؟ ز کین از کینه ی ثانی ؟بلی چه شدش؟سقط شد جنین آخر چطور؟ بود چو بین جدار و در آیا لگد زدند؟ بلی اُف بر استرین جرمش چه بود ؟یاری دین، این که جرم نیست گفتند جرم توست ، چه کس ؟قوم ظالمین دیگر چه کرده اند؟ ز مسمار در مپرس وز آتشی که سوخت در جنت برین در سوخت نیمه سوز، ز دودش دگر مپرس یا در میا ن کوچه، نپرسم دگر ازین باشد روا که جان بدهم از غمش؟ بلی زین غم جهان شیعه بُوَد زار و دل غمین دیگر پسر نداشت؟ داشت دو تن نامشان چه بود؟ نام یکی حسن دگری شاه عالمین آیا حسن شهید شد از کین اشقیا؟ آری به دست همسر ملعونه اش ز کین مسموم زهر اخگر الماس ریزه ها ؟ آری نخورده زهر جفا را بشر چنین گو شاه عالمین چه بوده است نامشان؟ نامش حسین باشد یعنی نکو ترین باشد امام چندم؟ سوم امام پاک پس باب اطهر؟ بلی مولای عارفین گفتی حسین از چه دلم شد ملول تر ؟ گردد ملول از غم او جمله ما ء و تین برگو چه ها شده ست به سلطان عالمین شدکشته، کشته ی چه؟ ره عدل و داد و دین اندر کجا ؟به ماریه و دشت نینوا ، تنها؟ نه، با که؟ گروه مجاهدین خیل سپاه دشمن ؟افزون ز سی هزار کوفی و شامی؟ آری آن شبه مسلمین تعداد جان نثار سپاه حسین چند ؟ هفتادو دو مجاهد نستوه بی قرین باید چه نامشان بنهیم این سپاه را ؟ لب تشنه کشتگان ره رب العالمین آیا ز اهل بیت کسی گشته شد؟ بلی عباس و قاسم و علیِ اکبرش، همین ؟ نی هیجده تن از گل گلزار هاشمی آلاله و شقایق ، هم یاس و یاسمین اطفال کشته چند؟ دو تن، اصغر حسین عبدلله یادگار حسن هردو غنچه چین تنها چو گشت رفت به میدان؟ بلی، چه کرد ؟ سر ها فکند از تن کفار و ملحدین آیا غریب بود ؟بلی، بی کفن؟ بلی در قتلگاه گشت شهید آن شه مبین سر داشت؟ نی، به کجا بد سر ش؟ به نی تن در کجا به ماریه بی سر بر آن زمین سیراب بود؟ نه، تشنه؟ بلی، از چه تشنه لب؟ بستند آب را ،چه کسان؟ سنگدل ترین جرمش چه بود ؟احیا، احیای دین حق این جرم نیست ؟هست ،به زعم که؟ کافرین فرمان که داد از پی قتلش؟یزید دون قاتل که بود؟ تا نفر سی هزارمین زخمش فزون ز انجُم و در آسمان تن دیگر نبود جای که ماهی شود گُزین " گبر این ستم کند؟ نه، یهود و مجوس؟ نه هندو؟ نه، بت پرست؟" نه، داد از گروه کین بعد از حسین خیمه و خرگاه او چه شد ؟ آتش زدند خیمه و خرگاه شاه دین در خیمه گاه غیر زنان حرم که بود ؟ اطفال خردسال ،دگر ؟ زین العابدین بیمار بود؟ آری از راه مصلحت غم خوار او که؟ زینب محزون دل غمین زینب که بود ؟ دخت علی خواهر حسین یک شیر زن ؟ بلی ،که بُوَد مرد آفرین گشتند اسیر؟ آری، از کوفه تا به شام بر پایشان چه بستند؟ زنجیر آهنین گرییم زین مصیبت عظمای آن چنان نالیم تا ابد به غم و ماتم این چنین باشد روا که بارش خون بارد از سما؟ باشد سزا که لرزه بیفتد بر این زمین هم تسلیت ز بهر عزای حسین باد هم تسلیت ز ماتم مولای ساجدین هر وقت آب دید و يا طفل گریه کرد هر وقت ذبح دید مکرر بشد غمین از داغ کربلا چهل سال گریه کرد تا زهر کین بنمودش رها چنین درمدح او خدای چه بر لوح دل نوشت مولای ساجدین و سپس چند نقطه چین وصفش به بی نهایت و مدحش کند خدا وصفش چسان کنم من بی قدر کمترین لیکن به مدحش از لبم همواره میچکد ذکر علی علی علی ای یار نازنین گفتی "جواد" از غم جان سوز اهل بیت آتش زدی به خرمن دل ز آه آتشین "خواهی جه؟رحمت، از که؟ ز حق؟کی؟ صف جزا" دیگر چه؟کربلا بردم میر مومنین
. (علیه السلام) بابا پس از تو عمریست، با گریه خو کنم من چیزی نمانده از اشک، با خون وضو کنم من . آئینه ای ز مقتل، مانده به پیش رویم تنها ترا میانِ آن جستجو کنم من . یعقوب کربلایم، از یوسفم خبر نیست ای پاره پیرهن با تو گفتگو کنم من . از هیجده شهیدم، عمامه ای فقط ماند هر روز دیده را با آن روبرو کنم من . از غصۀ اسارت، وز داغِ عمه هایم با اشکِ نیمه شب این، غم شستشو کنم من . خونِ دلی که خوردم از شامِ بی مروّت با چه زبان توان این سِرِّ مگو کنم من . یک بی حیا چنان بَد، تهمت به عمه ام زد حتی اِبا ز شرح آن زشت خو کنم من . با خود خرابه ای در سینه ز شام دارم سجاده را خرابات، دل را سبو کنم من . بالاترین عبادت، بوسه ز حنجرت بود با خویش نوحه ها زان حالِ نکو کنم من . رفتی و عمه هم رفت، من ماندم و مصائب هم یاد تو دمادم، هم یاد او کنم من . در دورۀ اسارت دیدم دو صد جسارت آلامِ خویش تسکین، با ذکرِ هو کنم من . از زخمِ ساق و گردن، هرگز گِله ندارم کِی شرحِ غربتِ خود را مو به مو کنم من . از آن هزارو نهصد زخمی که بر تنت بود هر روز یک جراحت از تو رفو کنم من . از روضه های سختت، دل پاره پاره گردد هر دم که باز یادِ پاره گلو کنم من . با تربتِ تو اصلاً خو کرده این مشامم از خاکِ قتلگاهت، عطرِ تو بو کنم من ای روزگارِ شادی دیدار تا قیامت جز ناله چاره ای نیست، با روضه خو کنم من . روزی هزار رکعت خوانم نماز صبر و… هر بار در سجودم، لعنِ عدو کنم من . دنیا ندارد اصلاً ظرفیتِ غمِ تو اسرارِ روضه اَت را، در حشر رو کنم من ✍حاج محمودژولیده 🎤 .👇
100K
. (علیه السلام) روضه خوان ِ لبی عطشانم عزادار تنی عریانم واویلا واویلا واویلا من خودم جسم بی سردیدم گلوی پاره را بوسیدم پاره های تن بابا را خودم در بوریا پیچیدم واویلا واویلا واویلا کودک هراسان دیدم من گیسوی پریشان دیدم من دختر حضرت زهرا را بین نامحرمان دیدم من واویلا واویلا واویلا خنده و هلهله پیرم کرد داغی سلسله پیرم کرد ازهمه بدتر این منزل ها خنده حرمله پیرم کرد واویلا واویلا واویلا دورگردن طناب وای ازشام داده مارا عذاب وای ازشام پای ناموس حیدر واشد بین برم شراب وای ازشام واویلا واویلا واویلا اجرا : 🎤
162.7K
. ایام (علیه السلام) گریه کنا گریه کنا-بیاید بریم مدینه همونجائی که ناله ها – عقده میشه رو سینه یه گریه کن نداره*خیلی غریبه آقا فقط کنارِ قبرا * میاد صدایِ زهرا واویلتا واویلا   عمری برایِ کربلا – هرجا عزا گرفتی چی سرِ باباتون اومد – به هیچ کسی نگفتی چهل ساله زچشمات * بارون غم  می باره فقط می گی که دیدم * تنی که سر نداره واویلتا واویلا   پیش چشات یکی یکی – حرمتا رو دریدند یوسفای فاطمه رو – یه روزه سر بریدند همون کسی که نیزه * به پهلوی بابات زد دم ِ غروب برای* غارتِ خیمه اومد واویلتا واویلا   پیش چشات توو بیابون – بچه ها می دویدن غارت گرایِ بی حیا – معجرا رو کشیدن هر کی رسید به زخمِ*این بچه ها نمک زد بر این یتیما از راه*هرکی رسید کتک زد واویلتا واویلا   دردی که رویِ قلبته- همیشه نا تمامه قاتل تو توی یک کلام- بازارِ شهرِ شامه اون نیزه داره نامرد * بسکه سرو تکون داد جلوی چشایِ زینب * سرها ز نیزه افتاد واویلتا واویلا ✍قاسم نعمتی 🎤
تا اشک هست در بصرم.m4a
6.53M
تا اشک هست در بصرم گریه می کنم بااین توان مختصرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده برجگرم گریه می کنم رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد یا مادری که کودک شش ماهه می برد با هرچه هست دور وبرم گریه می کنم روح صحیفه پرشده ازگریه کردنم خمس عشر، بهانه شده بهر شیونم گاهی گریز بین ابوحمزه می زنم بین نوافل سحرم گریه می کنم از خنده های حرمله زجری کشیده ام من که عقیله را سر بازار دیده ام بر دردهای عمه ی قامت خمیده ام بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است؟ آتش میان زلف پریشان که دیده است؟ افتادن قطار اسیران که دیده است؟ عمری است با غم سفرم گریه می کنم باید چه کرد بین گلو آه و ناله را زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را خیلی زدند خواهر من را، سه ساله را یاد رقیه با پسرم گریه می کنم وقتی عقیله وارد بزم شراب شد وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد روی سرم تمام زمانه خراب شد بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم یادم نمی رود پدرم را پیاده بود هر طور بود روی دو پا ایستاده بود بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود بر حال غربت پدرم گریه می کنم عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود خیلی غریب در ته گودال مانده بود با کام تشنه، زخمی و بی حال مانده بود از اوج روضه با خبرم، گریه می کنم بالم زمان پا شدنم تیر می کشد از داغ زهر کل تنم تیر می کشد حالا که تشنه ام.بدنم تیر می کشد. یاد عموی تشنه ترم گریه می کنم علیه_السلام حذف نام کانال ممنوع
392.8K
گودال / کوفه و بند اول حدودا دم غروب ، شروع شد اسارتم کجایی ماه حرم ، که کنی حمایتـــــم دنیا بعد از تو منو ، بد جوری زده زمین من کجا شمر و سنان ، همسفرهامو ببین باورت میشه أبلفضل ، بسته شد دست خواهر منی که خودِ حجابم ، اسیرم توی یه لشکر باورت میشه علمدار ، میبرن منو تو بازار من کجا مجلس می ، کاش میمردم هزاربار بند دوم باورش سخته برام ، که توی شهر بابام صدقه واسه ی من ، بندازن از روی بام باورش سخته برام ، که برم بزم حرام پسرِ ابن زیاد ، بشه با من هم کلام تو توی آسمونم ، خورشید بی أفولی طلوع کردی دوباره ، تو از تنور خولی محاسنت که سوخته ، لبت به خون نشسته زخم چشات بمونه ، دندوناتم شکسته
متن روضه 1 🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است 🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست شب دوازدهم ماه محرمه. .. امروز کربلا چه خبر بود خدایا... 🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب 🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد... هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم... رفتیم به سمت خونه هامون... مواظب بچه هامون بودیم... مبادا نیمه شب سردشون بشه... مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند... اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن... بچه های حسین چه حالی داشتند... داخل یک خیمه نیم سوخته... الله اکبر... نميدونم بهشون آب دادند یا نه... خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه... 🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت 🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست 🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک 🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست 🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی 🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه... از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه... مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب... صدا زد عمه جان زینب... ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن... کفن کردن... بدنهای نحسشون رو دفن کردند... اما بدن بابای غریبم حسین... روی زمین کربلا... عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن... وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند... اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند... خانم زینب کبری فرمودند... خودم بچه ها رو سوار میکنم... با دستان مبارک... یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز‌ کرد... اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد یا صاحب الزمان .... یکدفعه نگاه کرد به اطرافش... یادش اومد از روز ورودش به کربلا... اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد... علی اکبر امد... قاسم امد... جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن... دور محمل زینب رو گرفتن... خانوم‌ رو با احترام از محمل پیاده کردن... مبادا نامحرمها ببینند.... ناموس خداست... احترام داره... یادش اومد از اون‌ روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند... اما الان تنهای تنها مانده... نگاه کرد به سمت قتلگاه... صدا زد حسینم برادرم... بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر... ببین دورم رو نامحرمها گرفتند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادر نمیخواستم اما... 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا... یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند .
. 🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است 🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست شب دوازدهم ماه محرمه. .. امروز کربلا چه خبر بود خدایا... 🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب 🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد... هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم... رفتیم به سمت خونه هامون... مواظب بچه هامون بودیم... مبادا نیمه شب سردشون بشه... مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند... اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن... بچه های حسین چه حالی داشتند... داخل یک خیمه نیم سوخته... الله اکبر... نميدونم بهشون آب دادند یا نه... خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه... 🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت 🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست 🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک 🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست 🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی 🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه... از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه... مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب... صدا زد عمه جان زینب... ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن... کفن کردن... بدنهای نحسشون رو دفن کردند... اما بدن بابای غریبم حسین... روی زمین کربلا... عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن... وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند... اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند... خانم زینب کبری فرمودند... خودم بچه ها رو سوار میکنم... با دستان مبارک... یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز‌ کرد... اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد یا صاحب الزمان .... یکدفعه نگاه کرد به اطرافش... یادش اومد از روز ورودش به کربلا... اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد... علی اکبر امد... قاسم امد... جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن... دور محمل زینب رو گرفتن... خانوم‌ رو با احترام از محمل پیاده کردن... مبادا نامحرمها ببینند.... ناموس خداست... احترام داره... یادش اومد از اون‌ روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند... اما الان تنهای تنها مانده... نگاه کرد به سمت قتلگاه... صدا زد حسینم برادرم... بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر... ببین دورم رو نامحرمها گرفتند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادر نمیخواستم اما... 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا... یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند .
قتلگاه ی(1).mp3
389K
. در زمین کربلا،روز هجران آمده در کنار قتلگه،طفل گریان آمده۲ همگی با غم دل روی زمین افتادند به کنار شهدا گریه ی خود سر دادند وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ پیکر پاک حسین،غرق در خون گشته غرق در رنج و ملال،طفل دلخون گشته۲ بر سر و سینه زنان ذکر حسینا دارد در کنار بدنش شیون و غوغا دارد وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ در کنار شهدا،می زنند سکینه را یاد زینب آورد،داغ مدینه را۲ دشمن از ظلم و ستم رنگ رخش نیلی کرد صورت دخت کبود با زدن سیلی کرد وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ زد سکینه این صدا،با دو صد شور و نوا کن نگه بر رخ من،یا حسین یا ابتا۲ تازیانه زده بر پیکر پاکم بابا زین کتک هاست که افتاده به خاکم بابا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲
۱۱ (قتلگاه) کاروان حسین ز کربلا می رود به اسیری سوی شام بلا می رود همه تن های پاک بی کفن روی خاک وای از این غم۲ بدن ساجدین به زیر زنجیر کین از غم داغ بابا شده او دلغمین دل او خون شده عمه محزون شده وای از این غم۲ زین همه ظلم و کین جان همه بر لب است در کنار حسین خواهر او زینب است عمه با اشک و آه آمده قتلگاه وای از این غم۲ گوید ای جسم پاره تو حسین منی پسر فاطمه نور دو عین منی زینبم خواهرت آمدم در برت وای از این غم۲ بر زمین فتاده برادر پاک او آمده در کنار پیکر چاک او می زند خواهرش بوسه بر حنجرش وای از این غم۲ دخترش سکینه ز دیدنش خونجگر داغ بابا زده بر دل و جانش شرر دشمنان آمدند دخترش را زدند وای از این غم۲