eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1216.mp3
10.76M
|⇦جز حسین‌ کیست که... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید ناصر کهربائی ●━━━━━━─────── رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «وصیّت می‌کنم حاضرین و غائبین امّت را که این دختر(حضرت زینب سلام الله) را به حرمت پاس بدارند، همانا وی مانند خدیجه کبری است»
4_5967715624518945525.mp3
2.31M
. ‍ ▪️🎤سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر حضرت_فاطمه_عزابپامیکند 🌴🌴▪️🌴🌴_____ _ حضرت فاطمه /عزا به پا می‌کند گریه در ماتم/ سه مقتدا می‌کند ریزد از دیدۀ،/ شیعه اشک عزا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ درمدینه عیان / نشانۀ محشر است آسمان تیره در/ ماتم پیغمبر است بسته شد دیدۀ،/ خاتم الانبیا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ شیعه دست اَلم / به سینه و سر بزن تیرباران شده / پیکر پاک حسن گریه کن گریه کن، در غم مجتبی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ _ فاطمه ناله از / غم پسر می‌کند قاسم بن الحسن / پدر پدر می‌کند گشته از گریه‌اش / ،خون دل مصطفی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴_ _ وامصیبت که در/ آخر مـاه صفر کُشته گردد رضا/ زادۀ خیرالبَشر قلب او می‌شود،/ خون ز زهر جفا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) 🌴🌴▪️🌴🌴___ __ _ در خراسان به پا / محشر کبری شده تازه داغ دل / حضرت زهرا شده کشته شد کشته شد، / نجل خیرالنّساء یا نبی یا حسن، یارضایا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا نوحه برای امام حسن وامام رضا (ع)وپیامبر(ص)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1. حاج احمد اثنی عشر.mp3
10.95M
( سلام الله علیها ) مران يكدم ، ساربان اُشتر، ناقه ی زينب رفته اندر گِل بده ظالم ، مهلتی آخر زآنكه دارم من عقده‌‌ها در دل بده مهلت ، تا بمانم من در كنار اين پيكرِ بي‌سر ... از آن ترسم ، ساربان امشب آيد و بُرّد دست‌اش از پيكر ... ندارد چون ، طاقت ديدن مادرم زهرا ، باب من ، حيدر در اين صحرا اي شترداران ماندنم آسان رفتنم مشكل شترداران ، بي‌كفن باشد اين تن مجروح اندرين صحرا مرا نَبوَد ، معجري ديگر تا كفن سازم جسم اين شه را ندارد چون ، سايه‌اي بر سر غير خاشاك و جز تَفِ گرما ... اله من ، كُن تو آگاهم كَشتيِ عمرم كي رسد ساحل ؟ شتربانان ، ره خطر‌ناک و کودکان مضطر، ناقه‌ها عريان ... همي ترسم ، اي شترداران از شتر افتند کودکان آخر چرا آخر ، اين همه تعجيل ؟ رحم بنمائيد بر دل طفلان ... رهِ شام و دشمن اندر پيش از يتيمانْ من چون شوم غافل ... شتر‌بانان ، مهلتي آخر، بهر ما نبوَد ، قافله‌سالار نباشد چون مَحرمي ديگر بهر ما زنها غير اين بيمار ... ندارد او ، طاقتي ديگر پيکر بيمارش بود تب‌دار همي‌گويد خاشع و غمگين کربلا خواهم تا کنم منزل
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد، کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت: شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک می‌کنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جای تَرَک‌های تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخم‌هایِ تر دارد از این به بعد گلویت نمی‌چکد از نِی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد
؛ یه جای سالم تو تنت نمونده به قدر یک نگینِ انگشتری قافله‌سالارِ روی نیزه‌ها بگو منو داداش کجا میبری! غنچه‌ی ما رو با سه شعبه چیدن به روی نیزه‌ها شکوفه بردن باب الحوائجای این عالمو با دست بسته سوی کوفه بردن تن تو روی خاک گرم صحرا منو با یک قلب کباب می‌بَرن من سند آیه‌ی تطهیرم و من و سوی بزم شراب می‌برن پرده‌نشینِ خیمه‌ی عفاف و میون محملی بی پرده بُردن روم نمیشه بگم که کاروانو انگاری که به حرمله سپردن نجف کجاست می‌خوام شکایت کنم به روی چادرم که پا میذارن حُرمت ما رو توی کوفه کشتن که نون و خرما صدقه میارن علی رو باز تو کوفه زنده کردم نهج البلاغه است روی لب‌های من تو رو قسم می‌دم به مادرم که از روی نی با دخترت حرف بزن سرت اگرچه غرق خاک و خونه رو نیزه‌ها آیه‌ی نور شدی تو شکسته شیشه‌ی غرور زینب چرا که مهمون تنور شدی تو... ✍حجت‌الاسلام
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همین‌که چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی‌اش فقط هزینه‌ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب‌وبلا جفت‌وجور خواهد شد حرارت غم او در دل است و این گریه گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده‌ی قومی شرور خواهد شد سری که از نوک نیزه میان خورجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می‌آید و عصر ظهور خواهد شد ✍
چه شبی می‌گذرد در دلِ پنهانِ تنور سر خورشید شده گرمی دُکانِ تنور این چه نوری‌ست تنور از نفسش روشن شد؟! این چه داغی‌ست که آتش زده بر جانِ تنور؟! دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور با سرش صاحبِ این خانه، به نانی برسد کیسه‌ها دوخته و سکه شده نانِ تنور چه بلایی سر نیزه به سرش آوردند؟! که پناه از همه آورده به دامانِ تنور سر شب نانی اگر پخته شده باشد، پس نیمه شب رفته سرش در دلِ سوزانِ تنور شأنِ «برداً و سلاما» ست نزولِ سر او که فرود آمده از نِی به گلستانِ تنور تا قیامت وسطِ شعله بسوزد کمِ اوست بیش از این‌هاست در این فاجعه تاوانِ تنور
بالا گرفت شعله‌ی داغ تو با تنور تاج سرم، سر تو کجا و کجا تنور باید خدا بخیر کند انتهاش را وقتی که هست سهم‌ سرت ابتدا تنور خولی امان نداد سرت را بغل کنم حالا به جای من شده حاجت‌روا تنور خولی نداد پاسخ این پرسش مرا آخر میان این همه‌جا، پس چرا تنور؟! زد روی صورتش زن خولی همین‌که دید افتاده ردِ خونِ گلوی‌ِ تو تا تنور کاری که با تن تو سه روز آفتاب کرد آورد یک شبه به سرت آن بلا تنور در کربلا نبود اگر از غذا خبر در کوفه بود منزل تو از قضا تنور خاکستری که بر سر و‌ رویت نشسته است کار عجوزه‌ی سر بام است یا تنور؟! حجم سر تو کم شده و داد می‌زنم ای بی وفا زمانه و ای بی حیا تنور نانی نخورده‌ایم به یاد سرت حسین هر جا که دیده‌ایم من و بچه‌ها تنور جز روی دامنم همه جا سر گذاشتی نیزه... درخت... طشتِ طلا... زیر پا... تنور... ✍سروده گروه ادبی
64bbc83ba4db1163e02e69e7_7901374606796648653.mp3
24.94M
✅ از اون قدیما نگاه گرمت... ▶️ 💢 علیه_السلام ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸 از اون قديما، نگاه گرمت، همش به من بود همه حواست، به حال و روزِ، من و حسن بود مى‌شِستى پاى بسترم، مادرونه مى‌ذاشتى آب بالا سرم، مادرونه با اينكه من بزرگترم، ولى خواهر هميشه بودى ياورم، مادرونه هر جا رفتم پا جاى من گذاشتى زندگيتو به پاى من گذاشتى بچه هاتم براى من گذاشتى خيلى هستم، مديون تو زینب زینب، قربون تو " زينب زينب " مى‌بينى پيشت، چه جورى دنيا، خجالتم داد به خاطر من، تن پسرهات، زير پا افتاد حالا بيام به خيمه ها، با چه رويى بيام حرم با اين دو تا، با چه رويى چه جورى چشم تو چشم بِشم، با تو آخه سر بگيرم پيشت بالا، با چه رويى بين ميدون كه چشماشونو بستم خيلى شرمندتم كه زنده هستم مونده دو تا امانتت رو دستم معصومانه، خسته، آروم هر دو خوابن، روى زانوم جوونا نیستن، منم که دیگه، عبا ندارم چه جورى تنها، دو تا شهيدُ، حرم بيارم توو خيمه ها سقا بايد، كه بمونه وگرنه دشمن حرمو، مى سوزونه ببين برادرت داره، پسراتو كشون كشون به خيمه ها، مى‌رسونه اى كه يک عمره كه هوامو دارى ميشه بازم بياى براى يارى لااقل تو يكيشونُو بيارى گل‌هاتو از، ريشه كندن حالا دارن، بهت مى‌خندن " زينب زينب " .
متسیبنمستب.mp3
2.91M
کربلایی موج پرچم به فرمان ام البنینه اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی عباس به فرمانشه شک نکن پس کل عالم به فرمان ام البنین به فرمان ام البنین ابر بارون میشه به فرمان ام البنین ماه پیدا میشه کسی که فلج هم به دنیا اومد تو حرم به فرمان ام البنین پا میشه نذر سال هیئتو تامین میکنه فردای من و تو رو تضمین میکنه از حالا داره برا اربعین بعد جای موکبا رو هم تعیین میکنه یا ام البنین... یک زن کربلایی جوونش بمیره اعتقادش به ام البنین بی‌نظیره میره اینقدر میمونه تو صحن اباالفضل تا جون بچشو پس نگیره نمیره اراده کنه یک شبه کور بینا میشه اراده کنه یک شبه مرگ منحل میشه اصلا جمع کنن مشکلات همه عالمو اراده کنه یک شبه حل میشه سفره دار شنبه های کرببلا عمرش رو گذاشت برای کرببلا با اینکه نبود ولی با چهار تا شهید غوغا کرد تو ماجرای کرببلا یا ام البنین...
4_5940353925474423010.mp3
1.84M
❣﷽❣ 👆سینه_زنی_امام_حسین_ع 🔘 آقای_میرداماد چقدر دنیاتون کوچیکه دلم میسوزه براتون کجاست پیغمبر ببینه عوض شد رنگ دلاتون مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام اگه پیشتون ندارم احترام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام به خدا خنده نداره گریه هام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام بچمو سر میبُرید جلو چشام داره برکت از دستتون میره وقتی میفهمید که دیگه دیره 🔘هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی تو گودالم دارم حتی غم فردای شمارو بترسید از آه اونکه نداره غیر از خدارو مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام اگه تأثیری نداره ناله هام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام که منِ حسین به زیر دست و پام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام که یه پیرهنم نمیذارید برام ناله ی مظلوم دست و پاگیره 🔘هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی غم این دستای سنگین منو از پا در میاره یه زن با یه مرد جنگی براتون فرقی نداره مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام واسه اینکه نگران خیمه هام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام که اسیری میره ناموس امام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام دور زینب میشه ازدحام 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
. قیام گریه شده به پا دردلم، خیمه ی درد و بلا اشک چهل ساله ام، چکیده برکربلا قیام گریه ،به پا نمودم دمی بدون، گریه نبودم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم به ذکر کرب وبلا، گرم عبادتم من حافظ سرسبزی، باغ شهادتم من به اشک خود ره، به ظلم بستم سفیر خون ، حسین هستم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم زسلسله پای من، اگرچه سائیده شد گردنم از سلسله، اگرچه رنجیده شد غم وبلارا، به جان خریدم سرپدر را به نیزه دیدم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم به راه شام کوفه ،هزار غم دیده ام زکوفی وشامیان ، بسی ستم دیده ام زخم زبان و، سنگ لب بام زده بجانم ، شراره دشنام من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم سرم اگرسوخت از، شراره ی شامیان شرربه جانم زده، نظاره ی شامیان امان امان از، درد و غم شام محارم ما، درملاء عام من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم خون دل ماشده، روان زچشمان ما نیمه ی شب شد پدر، خرابه مهمان ما امان زظلم ، بنی امیّه مصیبتی شد، غم رقّیه من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم من که جگرپاره از، کودک وگهواره ام توهم بیا زهرکین برجگر پاره ام نیامدی و،چه دیرکردی مرا زهجران ،تو پیر کردی من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم ✍ 👇
‍ دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد♫♬● دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد♫♬● زسر گذشته اشکم به لب رسیده جانم♫♬● که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد♫♬● شود تمام هستی فدای آن دو دستی♫♬● که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد♫♬● نگشت آنی آن دست جدا زدامن دوست♫♬● اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد♫♬● جز از برای داور دو تا نگشت اکبر♫♬● چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد♫♬● سزد همه جوانان حنا زخون ببندند♫♬● که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد♫♬● فدای آن جوانی که در نماز ایثار♫♬● زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد♫♬● فدای شیر خواری که وقت جان نثاری♫♬● دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد♫♬● فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل♫♬● سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد♫♬● فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید♫♬● زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد♫♬● فدای آن شهیدی که در کنار سنگر♫♬● به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد♫♬● برات کربلا را کسی گرفت (میثم)♫♬● که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت♫♬● شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار ✿❯────「✿」───‍ دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد♫♬● دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد♫♬● زسر گذشته اشکم به لب رسیده جانم♫♬● که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد♫♬● شود تمام هستی فدای آن دو دستی♫♬● که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد♫♬● نگشت آنی آن دست جدا زدامن دوست♫♬● اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد♫♬● جز از برای داور دو تا نگشت اکبر♫♬● چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد♫♬● سزد همه جوانان حنا زخون ببندند♫♬● که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد♫♬● فدای آن جوانی که در نماز ایثار♫♬● زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد♫♬● فدای شیر خواری که وقت جان نثاری♫♬● دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد♫♬● فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل♫♬● سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد♫♬● فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید♫♬● زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد♫♬● فدای آن شهیدی که در کنار سنگر♫♬● به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد♫♬● برات کربلا را کسی گرفت (میثم)♫♬● که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت♫♬● شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار ✿❯────「✿」─────
4_5940353925474423010.mp3
1.84M
❣﷽❣ 🔘 🔘 چقدر دنیاتون کوچیکه دلم میسوزه براتون کجاست پیغمبر ببینه عوض شد رنگ دلاتون مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام اگه پیشتون ندارم احترام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام به خدا خنده نداره گریه هام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام بچمو سر میبُرید جلو چشام داره برکت از دستتون میره وقتی میفهمید که دیگه دیره 🔘هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی تو گودالم دارم حتی غم فردای شمارو بترسید از آه اونکه نداره غیر از خدارو مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام اگه تأثیری نداره ناله هام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام که منِ حسین به زیر دست و پام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام که یه پیرهنم نمیذارید برام ناله ی مظلوم دست و پاگیره 🔘هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی غم این دستای سنگین منو از پا در میاره یه زن با یه مرد جنگی براتون فرقی نداره مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام واسه اینکه نگران خیمه هام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام که اسیری میره ناموس امام مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرام دور زینب میشه ازدحام 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه امام حسن گریز به حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روایت داریم هر شب جمعه که ابی عبدالله مدینه بود … کنار قبرستان بقیع زیارت برادرش امام حسن می رفت… چه امام حسنی قربونش برم .. چشمی که برا غربت امام حسن گریان باشه، گریان وارد محشر نمیشه … الهی بمیرم براش … مگه میشه اینقدر کسی غریب باشه ؟ حتی دوستانش وقتی بِهش سلام میکردن میگفتن: “اَلسلامُ علیک یا مُذِّلَ المؤمنین” غصه، مظلومیت، همین بس این همه سال بعد امیرالمؤمنین می نشست پایِ منبرا… خطبای ملعون، روی منبر می رفتن مولا علی رو لعن می کردن، دشنام می دادن ، بی ادبی می کردن … فقط نوشتن یه جا امام حسن از جا بلند شد دیگه طاقت نیاورد، وقتی مُغیرۀ ملعون رفت بالای منبر .. تا اومد بی ادبی کنه امام حسن بلند شد فرمود : نانجیب تو دیگه بنشین گمان میکنی من از یادم رفته، اون روز تو کوچه با مادرم چه کردی؟ اون صحابی آقا رو دید گفت: آقا من باباتون رو هم توی این سن دیدم اینقدر سر و روش سفید نشده بود که سر و روی شما اینقدر سفید شده؟ حضرت فرمود : آن چیزی که من دیدم اگه بابام هم دیده بود بدتر از این روز من می شد… حالا میخوام از اون روز امام حسن برات بگم:…* بی تاب و تبِ خسته حالی بود سخت گیرِ شکسته بالی بود چادرش بین کوچه، پا خور شد بسکه از غم قدش هِلالی بود با مادرم رفتیم مسجد رسول الله جای بابا چقدر خالی بود از دل آهی کشید و با گریه خطبه هایش همه سئوالی بود نفسش بارِ لخته ی خون داشت سوزِ آهش در آن حوالی بود خطبه اش جاودانه بر می گشت با قباله به خانه بر می گشت آه! ظلم سقیفه بی حد شد غیرتیان! راه کوچه به آیینه سد شد همۀ نور و چنگِ تاریکی اتفاقی که باب خواهد شد ضربِ دست چپش زبان زَد بود زدنِ سیلی اش زبان زَد شد هر قدر روی پا پریدم باز دستِ سنگینش از سرم رد شد بعد از آن راه خانه تا مسجد طولِ یک خطِ سرخ مُمتد شد آنقدر به غرور من برخورد حسنش کاش از غمش می مُرد *تا همین جا هم بسه، اما شبِ امام حسن ان شاءالله حقش رو ادا کنیم…* چه بگویم که زار و مضطر گشت قد کمان بود و قد کمان تر گشت در مسیرِ عبورِ عابرها ریخت نیلوفری که پرپر شد “فَرَفَسَها بِرِجلِهِ…” ای وای آنقدر دورِخویش مادر گشت هر قدم چشم او سیاهی رفت وسط کوچه موقع برگشت زخم هایش دوباره سر وا کرد مرگ خود از خدا تمنا کرد *برای این روضه بهترین روضه همون روضه ای است که خودِ امام حسن در عالم رؤیا به عَبدُالزَهرا فرمود: عَبدُالزهرا! اگه میخوای روضه ی ما رو بخونی این طوری که من میگم بخون: روضه ی ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم توی دستِ مادرم بود..خوشحال از مسجد داشتم برمی گشتم ..یه وقت نانجیب اومد جلو راهمون رو سد کرد … عَبدُالزَهرا یه ضربه به مادرم زد اما دو گونۀ مادرم کبود شد…
. ✅ اونکه توی حجب و حیا... ▶️ 💢 سلام_الله_علیها ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸 اونکه توی حجب و حیا نداره همتا اونکه شده تجلی صفات مولا شجاعتش زبون زده توو کل دنیا، زینبه زینب نور خالق، منشور حقائق زینب آیهٔ تبارک، بین خلائق زینب کوه غیرت، دریای شهامت زینب یار مکتب و حامی امامت خورشید در حجاب زینبه نفس ابوتراب زینبه ناصر نهضت کربلا معنی انقلاب زینبه " یا زینب سلام الله " اونکه مقامش از تصوره فراتر اونکه حسینه اما با صدای حیدر زندگیشو داده برای حفظ معجر، زینبه زینب نور ایمان، آیه آیه قرآن زینب صاحب مقام عَلَّمَ الانسان زینب ناجی دین، عزمش داره تحسین زینب تو قیام عاشورا برگ زرین یک تنه یک سپاه زینبه فاتح بی سلاح زینبه واسه رسیدنه به حسین تنها چراغ راه زینبه " یا زینب سلام الله " اونکه به تنهایی علمدار قیامه اونکه همیشه خطبه هاش ختم کلامه توی اسارتم در اوج احترامه، زینبه زینب مثل حیدر، بی مثل و برابر زینب هم عالمه و هم علامه پرور زینب با وقاره، رمز اقتداره زینب صاحب کمالات بی شماره بانوی حق طلب زینبه اصیل و با نسب زینبه زینت آل پیغمبر و عقیلة العرب زینبه " یا زینب سلام الله "
. ✅ همه میریم ولی امام حسینه... ▶️ 💢 علیه_السلام ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔹🔸🔹🔸 همه میریم ولی امام حسینه که میمونه همه میریم یه بین الحرمینه که میمونه همه میریم تموم این سیاهیا میمونه همه میریم حسینیه و روضه‌ها میمونه همه کاره‌‌ست حسین تازه اون طرف میفهمی که چکاره‌ست حسین همه پا برهنه هستیم و سواره‌ست حسین تا ابد نغمه زیبای مناره‌ست حسین اشک نوکر حسین اکثیر شفاست آتیش جهنم و خاموش میکنه وقتی که نقابشو کنار میزنه کل اهل محشر و مدهوش میکنه " یا مولا، یا اباعبدالله " همه میریم ولی کتیبه و علم میمونه همه میریم از این دنیا فقط حرم میمونه همه میریم ولی خوبیه آدما میمونه همه میریم ولی منبر و پرچما میمونه بگو دنیات کیه؟ اونکه دستتو گرفت اکثر اوقات کیه علت بارون نم نم توو چشمات کیه اون عزیزی که همیشه بوده همرات کیه وقتی وارد قیامت میشه حسین تازه روزِ محشر و محشر میکنه اونجاست که همه کناری می‌ایستن و کل کار محشر و اصغر میکنه " یا مولا، یا اباعبدالله " .👇
4_5899911817630584413.mp3
10.47M
: همه میریم ولی کربلایی مجتبی رمضانی شب چهارم محرم1402 جمعه 30 تیر ماه 1402
. و همیشـه یاحسیـن گفتم،همیشه بوده آوایم بـنـازم  لقـمـه ی نان حلال دست بابایم اگر سرمایه ی اشکی که ریزد از سر و رویم ز طفـلـی مـن غلام آستـان آل زهرایم حسین جانم،حسین جانم(2) اگر شوری به سر دارم، و یا اشک بصر دارم اگر مهر علـی را در دلم همچون گهر دارم و یا حال و هـوایی و مناجات سحـر دارم خـدا داند همه این از دعاهای پـدر دارم حسین جانم،حسین جانم(2) اگـر در وادی کرب و بلا  دیـوانه و مستم و یا در کودکی دلداده و در روضه بنشستم اگر سقـای آل فاطمـه  بگرفته  این دستم به این پرچم قسم مدیون شیر مادرم هستم حسین جانم،حسین جانم(2) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا