eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. (سبک ثابت ) بند1⃣ ای عاشقان ای عاشقان ماه محرم آمده مرثیه ی خون خدا اینک فراهم آمده اندوه عظما را ببین، عرش معلا را ببین پیراهن خونین او در شکل پرچم آمده ذکر عالم و آدم شده هر دم حسین حسین نوحه ی حسینیه شده این دم حسین حسین ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین حسین بند2⃣ ای شیعیان با چشم خون گریه برای او کنید سینه زنان این سینه را صحن و سرای او کنید اهل و عیال خویش را، مال و منال خویش را هر چه که هست و نیست را خرج عزای او کنید شور حضرت خاتم در این ماتم حسین حسین می‌خواند زمین و آسمان‌ها هم حسین حسین ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین حسین شعر و سبک: ، انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. 1403 بند1⃣ کربلا آخر آرزوهامه حاجت هر شب قلب شیدامه تنها سرمایه ی دین و دنیامه (دین و دنیامه ۲) مقصد انا هدینا کربلاس معنی جنت الاعلی کربلاس نزدیک ترین راه رفتن تا خدا قاب قوسین او ادنی کربلاس حرم خواب شیرینم، حسین یار دیرینم حرم خط پایان و، حسین ذکر تلقینم حسین جانم حسین جان بند2⃣ کربلا عاشق و دیوونه کرده تنها دل گرمی روزای سرده آب و خاک حرم درمون درده (درمون درده۲) بهترین ملجا عالم کربلاس اونجا که خوب میشه حالم کربلاس حول حالنای من باب الحسین خواهش تحویل سالم کربلاس حرم سیر پروازم، حسین سوز آوازم حرم‌ کعبه ی عشق و، حسین قبله ی رازم حسین جانم حسین جان بند3⃣ کربلا حسرت چشم گریونه زندگی بی حسین مثل زندونه دوریه از حرم حرفش آسونه (حرفش آسونه ۲) مرهم چشمای گریون کربلاس سامون دل بی سامون کربلاس هرجا باشیم برمیگردیم به حسین انا الیه راجعون کربلاس حرم چشم امیدم، حسین مُهر تأییدم حرم طور سینا و، حسین نور  توحیدم حسین جانم حسین جان شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. 1403 بند1⃣ اسم اعظم می خوای فقط بگو یا حسین شوق زندگی حقیقی ما حسین غرق دنیا بودم همیشه وقت اذون اول وقت شده نماز من با حسین میشمرم لحظه ها رو تا اذون تا که با خدای تو عشق بازی کنم سجده می کنم روی مُهر تو که توی ذهنم رویا سازی کنم توی رویام بیام به کربلا تا یکم این دل تنگو راضی کنم رویامه حرم تو دنیامه حرم تو مرحم واسه ی همه دردامه حرم تو دل تنگ حرمتم بند2⃣ خاک کرب و بلات شفای درد منه مژده ی بهار، توو خزون زرد منه تسبیح تربتت که توی دستم باشه گرمی دست تو، تو دست سرد منه من به شوق وصل تو دم به دم ذکر یا منتهی الرجایا میگم بعد هر نمازم با تربتت تسبیحات حضرتِ زهرا میگم تربتو میذارم روی چشام اللهم الرزقنا کربلا میگم حیرون حرمتم گریون حرمتم عاشورا خدا بخواد مهمون حرمتم دل تنگ حرمتم بند3⃣ من که واست یه عمره بی قرارم آقا هیچ کسی رو مثل تو دوست ندارم آقا لحظه ای که منو تو خاک میذارن میرن وقت بی کسی هام، چش انتظارم آقا رحمت الله واسعه تویی غبار صحنت شفیع محشره تربت تو روز ولادت و لحظه ی تلقین به کام نوکره توی دنیا میشه سعادت و واسه ی قبرم امید آخره کار تو کرامته عادتت سخاوته از حالم با خبری آرزوم شهادته محتاج کرمتم شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
رنگ مشکیِ عزاداری در عالم پخش شد سوخت دل‌ها دود اسپند محرم پخش شد تا ابد باز این چه شورت را بنازم محتشم این چه شعری بود که در خلق عالم پخش شد؟! منبری یا نوحه‌خوان، یا سینه‌زن یا گریه‌کن هر چه منصب بود یکجا زیر پرچم جمع شد چای تلخ روضه زخم قلب ما را خوب کرد حبه‌ی قندی به ما دادند و مرهم جمع شد هرچه که ما برده‌ایم از سهم هیئت برده‌ایم در حسینیه، کَرم، هم جمع شد هم پخش شد از محرم می‌توان فهمید روزی دست کیست؟ فاطمه آهی کشید و بین ما غم پخش شد هرکس آمد بی‌نصیب از قتلگاهت برنگشت نامنظم شد تنش اما منظم پخش شد حق مطلب بر زمین می‌ماند اگر زینب نبود خون دل‌ها خورده شد تا این‌که کم‌کم پخش شد دل آشفته اگه حسین میگه درد داره که اینقده حسین میگه پَر پروانه میخواد بسوزه که پای شمع تا به سحر حسین میگه گرچه نخ‌نماس ولی خیلی ساله پرچمه سر گذر حسین میگه روز محشر چندقدم جلوتره نوکری که بیشتر حسین میگه کار استجابت دعاش یقینیه هرکسی با چشم تَر حسین میگه این چه رسمیه پدر که میمیره جلو تابوتش پسر حسین میگه این چه عشقیه پسر که جون میده پشت تابوتش پدر حسین میگه ما توی سینه‌زنی حسین میگیم مادرش هم دم در حسین میگه ماها دست به سینه اسمش و میگیم مادرش دست به کمر حسین میگه خواهرش نفس نفس نفس زنان داره روبه‌روی سر حسین میگه شاعر: .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
|⇦•رنگ‌ مشکی عزا... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رنگ مشکیِ عزاداری در عالم پخش شد سوخت دل‌ها دود اسپند محرم پخش شد تا ابد باز این چه شورت را بنازم محتشم این چه شعری بود که در خلق عالم پخش شد؟! منبری یا نوحه‌خوان، یا سینه‌زن یا گریه‌کن هر چه منصب بود یکجا زیر پرچم جمع شد چای تلخ روضه زخم قلب ما را خوب کرد حبه‌ی قندی به ما دادند و مرهم جمع شد هرچه که ما برده‌ایم از سهم هیئت برده‌ایم در حسینیه، کَرم، هم جمع شد هم پخش شد از محرم می‌توان فهمید روزی دست کیست؟ فاطمه آهی کشید و بین ما غم پخش شد هرکس آمد بی‌نصیب از قتلگاهت برنگشت نامنظم شد تنش اما منظم پخش شد حق مطلب بر زمین می‌ماند اگر زینب نبود خون دل‌ها خورده شد تا این‌که کم‌کم پخش شد دل آشفته اگه حسین میگه درد داره که اینقده حسین میگه پَر پروانه میخواد بسوزه که پای شمع تا به سحر حسین میگه گرچه نخ‌نماس ولی خیلی ساله پرچمه سر گذر حسین میگه روز محشر چندقدم جلوتره نوکری که بیشتر حسین میگه کار استجابت دعاش یقینیه هرکسی با چشم تَر حسین میگه این چه رسمیه پدر که میمیره جلو تابوتش پسر حسین میگه این چه عشقیه پسر که جون میده پشت تابوتش پدر حسین میگه ما توی سینه‌زنی حسین میگیم مادرش هم دم در حسین میگه ماها دست به سینه اسمش و میگیم مادرش دست به کمر حسین میگه خواهرش نفس نفس نفس زنان داره روبه‌روی سر حسین میگه : محمد جواد پرچمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
Fadaeian_Shab01Moharam1402_01.mp3
41.15M
|⇦•رنگ‌ مشکیِ عزا... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیت الله قاضی(ره): در عزاداری و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) مسامحه ننمایید.روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر هفتگی هم نشد دهه اول محرم ترک نشود.
|⇦•کسی چه میدونه... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ َکسی چه میدونه چه حالی داره رقیه‌ی یتیمِ دل‌شکسته با اتفاقایی که واسه‌م افتاد حق بده که نمازام شده نشسته می‌دونی چرا بابا؟! اول این که خیلی رو خارا دویدم دوم این که طعم لگد رو چشیدم سوم این که تا افتادم از رو ناقه مثل مادرت خمیدم بشمارم بازم یا نه؟! بسه دیگه بابا نه؟! رد بشیم از این حرفا میریم مدینه یا نه؟! «بابا، بابا، بابا، بابا بابا، بابا، بابا، بابا» خدا کنه هیچ دختری توو دنیا نَشینه رو ناقه با دست بسته با اتفاقایی که واسه‌م افتاد غرورِ من مثل سرت شکسته می‌دونی چرا بابا؟! اول این که خیلی سرم داد کشیدند دوم این که گوشواره‌م و پس نمیدن سوم این که خندیدن به اشک چشمام وقتی لباسام و دیدن بشمارم بازم یا نه ؟! اینه رسم دنیا نه خون شده دلم بابا میریم مدینه یا نه؟! «بابا، بابا، بابا، بابا بابا، بابا، بابا، بابا» عَلَم اَشکِ روی دوش گرفتم با عمه زینب ما عَلمدارتیم رو سرمه سایه‌ی تو همیشه حق ندارن به من بگن بچه یتیم می‌دونی چرا بابا؟! اول این که خونِ علی توو رَگامه دوم این که راهت و میدم ادامه سوم این که مهمون منی بابایی الان سرت رو پاهامه میمونم تا فردا نه دلخورم به وَاللّٰه نه ظلم و زیر و رو کردم شدم مثل زهرا نه «بابا، بابا، بابا، بابا بابا، بابا، بابا، بابا» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
Fadaeian_Shab03Moharam1402_03.mp3
24.67M
|⇦•کسی چه میدونه.... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام بر تو و عاشورای بزرگی که در چشم‌های کوچک تو خلاصه شده است.  سلام بر تو که در خنکای لبخند حسین علیه‌السلام رها بودی و پا به پای آبله، زخم‌هایش را به جستجو.  سلام بر کوچکی گام‌هایت؛ به تو و خاطرات در آتش رها مانده‌ات
|⇦•دلم براش خیلی... وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلم براش خیلی دیگه تنگه دنیای من با بابام قشنگه آی در و دیوار خرابه‌ی شام خیلی بابام غریبه آی تاولای روی دست و پاهام خیلی بابام غریبه معجرم الان کنارِ پیراهنشه گوشواره‌هامم کنارِ انگشترشه موقع خوابه ولی بمیرم که الان به جای پاهام یه نیزه زیرِ سرشه «بابای خوبم، بابای خوبم بابای خوبم، بابای خوبم» بابام میاد ای دلِ پریشون میریم سرِ خونه زندگیمون ولی ببینه سوخته چادرِ من خیلی بهم می‌ریزه خدا می‌دونه که چقدر حجابم برا بابام عزیزه دلم نمی‌خواد منو توو این حال ببینه آخه بعیده موهای سوخته بِم بیاد اگه میاد کاش دستاش و هم بیاره چون دلِ شکسته‌م یه عالمه بغل می‌خواد «بابای خوبم، بابای خوبم بابای خوبم، بابای خوبم» داره میاد بوی عطر بابام عمه طَبَق رو بزار رو پاهام الهی دخترت بمیره بابا همه موهات سفیده خدا ازش نگذره آخه خیلی رَگات و بد بریده لبای خونین داغِ دلم رو تازه کرد مثِ رقیه شکسته دندونات بابا اون شبِ اول خوبی کجا برده تو رو سوخته تمومِ محاسن و موهات بابا «بابای خوبم، بابای خوبم بابای خوبم، بابای خوبم» : محمدجوادصادقی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
Fadaeian_Shab03Moharam1402_06.mp3
19.5M
|⇦•دلم براش خیلی... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی میان خون و آتش، صدای گریه‏ات، دل سنگ را می‏لرزاند و پاهای تاول زده‏ات، سختی‏ها را گلایه می‏کرد، همه چشم‏ها کور بودند و دل‏ها سنگین‏تر از آن بود که بار سنگین دلت را سبک‏تر کند.
. 📋 ماجرای شهادت حضرت مسلم (ع) (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مسلم وقتی اومد توو کوفه آنقدر دورش شلوغ شد، همه اومدن باهاش بیعت کردن. آنقدر شلوغ شد، اصلا نمی‌دونست خونه‌ی کی بره؟! یکی این طرف، یکی اون طرف، خونه‌ی ما بیا آقا. سریع نامه نوشت برای ابی عبدالله:« آقا جان بیا! اینا همه منتظرند. ولی دیری نگذشت که همه مسلم و یکی یکی تنها گذاشتن و رفتن. کار به جایی رسید که وقتی دورش نگاه کرد؛ دید کسی دیگه نمونده، همه رفتن تنهاش گذاشتن... توو این کوچه پس کوچه‌های شهر می‌چرخید، هی دست رو دست میزد، عجب کاری کردم نامه نوشتم! چرا اینا اینجوری کردن با من؟!چرا منو تنها گذاشتن؟! نه جای خوابی، نه غذایی، نه آبی... همین جور که توو این کوچه پس کوچه‌ها می‌چرخید، راه می‌رفت. نشست در یه خونه‌ای، تکیه داد سرش و گرفت. یهو دید یه خانمی در و باز کرد: -چی می‌خوای؟! اینجا چرا نشستی؟! - گفت:« من توو این شهر غریبم. کسی و ندارم، میشه من و راه بدی توو خونه‌ت؟! این زن در و باز کرد، مسلم اومد توو خونه‌ش. تا فهمید سفیرِ حسینه، آنقدر احترامش کرد. همه‌چی بهش داد؛ جای خوابی براش درست کرد، آب و غذایی بهش داد. ولی خبر رسید به قصر دارالاماره، مسلم توو فلان خونه ست. ریختن، خونه رو محاصره کردند. داد می‌زدند دم در خونه؛ -میای بیرون یا نه، پناه بردی به یه زن؟! همچین که داد میزدند، در خونه رو محاصره کردند؛ داد و هوار می‌کشند، عربده کشی می‌کنند:« یا میای بیرون یا میریزیم توو خونه؟! مسلم سریع از خونه بیرون اومد، گفت بَده این زن من و راه داده حالا بریزن توو خونه‌ش. هم خونه‌ش و آتیش می‌زنند هم خدایی ناکرده جسارتی بشه به این زن. دیگه من مسلم خودم و نمی‌بخشم... آخه یه بار امیرالمومنین، توو مدینه یه صحنه‌ای دیده؛ دیگه همینجوری هی فقط می‌گفت:« علی رو حلال کن، علی رو حلال کن...‌». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 شباهت شهادت به شهادت (ع) و حضرت زهرا (س) (ع) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اینقدر جنگید روایت میگه خسته شد، یه تنه همه لشکر و مقابلشون ایستاده... «وجَعَلَ يُقاتِلُ حَتّى اُثخِنَ بِالجِراحِ» انقدر این زخمش بزرگ شد، اینقدر این خونا توو این زخمای بدنش لخته شده بود، بزرگ شده بود دیگه نمی‌تونست بجنگه «وضَعُفَ عَنِ القِتالِ» ضعف وجودش و گرفته بود، «وتَكاثَروا عَلَيهِ فَجَعَلوا» دورش و گرفتند حلقه زدند «يَرمونَهُ بِالنَّبلِ وَالحِجارَةِ» هم تیرش میزند هم سنگش میزدند، کار به جایی رسید مسلم داد میزد، صداش و بلند کرد: «فَقالَ مُسلِمٌ: وَيلَكُم!» وای بر شما! «ما لَكُم تَرمونَني بِالحِجارَةِ كَما تُرمَى الكُفّارُ» مگه دارید با کفار میجنگید که دارید اینجوری سنگ بارونش می‌کنید، «وأنَا مِن أهلِ بَيتِ الأَنبِياءِ الأَبرارِ؟!» مگه من و نمیشناسید من از خاندان پیامبرتونم «وَيلَكُم! أما تَرعَونَ حَقَّ رَسولِ اللّه ِصلى الله عليه و آله وذُرِّيَّتِهِ؟» از پیامبر خجالت نمی‌کشی دارید اینجوری من و میزنید. اینجا مسلم خسته شد، شروع کرد اینجوری حرف بزنه... یه جاییم من سراغ دارم اربابمون خسته شد. روایت میگه: «وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ في رَأسِهِ وبَدَنِهِ فَجَعَلَ يُضارِبُهُم بِسَيفِهِ، فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ»؛ یه مرتبه ابی عبدالله ایستاد، آنقدر زخم به بدنشه، نفس که می‌کشه از لابه‌لای این زره خون جاری میشه، «أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها» یه نفری سنگی برداشت به پیشانی ارباب ما زد «ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ» همچین که این خونا جاری شد ابی عبدالله این دامن عربی و بالا زد خون پیشانی رو بگیره؛ همچین که این دامن و بالا زد سفیدیه سینه‌ی حسین نمایان شد.‌ اون نامرد تیر سه شعبه‌ی زهرآلودی برداشت... «فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ» به سینه‌ی حسین.... یه سینه‌ی مجروح دیگه رو هم سراغ دارم، مدینه هم همینجور شد. « وَ نَبَتَ مِسْمارُ الْبابِ فی صَدْرِها» مسمار و می‌دونی چه شکلیه؟! این که میگه «وَ نَبَتَ» یعنی فرو رفته یعنی خراش ننداخته. مسمار یه میخهایی هست توو درای قدیمی می‌زدند. آه... این میخ توو سینه‌ی مادر ما رفت... ای حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 گفتم بیا کوفه ولی نیست اینجا با تو هیچ دلی (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفتم بیا کوفه ولی نیست اینجا با تو هیچ دلی کاشکی میشد بی‌معطلی برگردی آقا، تا نشی تنها وفا نداره کوفه دروغه بیعتاشون یه چیزایی شنیدم من بین صحبتاشون حرف از اینه که آب و به روت ببندند به گریه‌هات بخندند خواهشم اینه که با اشک و آه و زاری همراهت آب بیاری اصغرت و نیاری
خیلی بدن این کوفیا بویی نبردن از حیا با زن و بچه‌هات نیا نامهربونند، تشنه‌ی خونند بازارِ نیزه سازا شلوغه و غم‌افروز خرما فروش دیروز خنجر فروش امروز ترسم اینه که تنِ حرم بلرزه سرت بره رو نیزه وای از چشای هرزه بعد از تو میشه به خیمه‌هات جسارت حرم میره به غارت زینب میره اسارت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
|⇦•کوچه به کوچه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻  اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَيَتِكُمْ طيِباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَة لِأَنْفُسِنَاوَ تَزْكِيَة لَنَا وَ كَفَّارَة لِذُنُوبِنَا... کوچه به کوچه گشته‌ام میخانه‌ای نیست این روزها یک عاقلِ دیوانه‌ای نیست مانند هر شب شمع می‌سوزد ولیکن افسوس که دور و برش پروانه‌ای نیست انگار خاک مرده پاشیدند اینجا این سرزمین بی‌روضه جز ویرانه‌ای نیست وقتی که دیوار حسینیه نباشد دیگر برای گریه کردن شانه‌ای نیست روزیِ یک شهر از هَوار یک گدا بود فقر آمده چون ناله‌ی مستانه‌ای نیست *کامل الزیارات نوشته:حضرت رقیه هی میومد می‌گفت:عمه گرسنمه...آنقدر این دختر بهونه می‌گرفت، هی میگفت: عمه گرسنمه، عمه توو خرابه بوی نون میاد، بوی غذا میاد، هیچی نداریم بخوریم؟!... آنقدر بهونه می‌گرفت تا یهو امام سجاد دید یه آتیشی بی‌بی روشن کرده؛ امام سجاد فرمود:« عمه جان! ما چیزی توو خرابه نداشتیم؛ آب بار گذاشتی، آتیش روشن کردی»؟!بی بی فرمود: هیچی نداریم ولی آنقدر این بچه‌ها بهونه می‌گرفتند گفتم سرشون گرم بشه بگن عمه داره یه چیزی برامون درست می‌کنه...* یک سال در رنج و گرفتاری می‌افتد شهری که در آن روضه‌ی ماهانه‌ای نیست باید به سِیرش شَک کند ما بین این راه هر کس که در راه سلوکش مانعی نیست باید مصیبت‌های زینب را بیان کرد حالا که دیگر بین ما بیگانه‌ای نیست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
Fadaeian_Shab03Moharam1402_01.mp3
30.11M
|⇦•کوچه به کوچه.... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیت الله کمپانی(ره): در مجلس روضه خوانی که داشتند، مقید بودند که خودشان پای سماور بنشینند  و خودشان همه کفش ها را جفت کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋 کم‌کم صدای قافله دارد میاید (ع) (س) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کم‌کم صدای قافله دارد میاید از این طرف هم هلهله دارد میاید آقا سنان بهر صله دارد میاید آه ای ربابه حرمله دارد میاید خیری ندیدی ای رباب از زندگانی شیرش بده این بچه را تا میتوانی اینجا جوانان پاسبان زینب هستند خیلی بنی هاشم میان زینب هستند این‌ها مراقب‌های جان زینب هستند عباس و اکبر محرمان زینب هستند وای از غروب کربلا و عمه زینب شلاق شمر بی‌حیا و عمه زینب من را برم گردان عزیزم جان مادر بوی جدایی میدهد اینجا برادر ای زینت دوش نبی جان پیمبر پس لااقل انگشترت را در بیاور چشمش گرفته ساربان انگشترت را حتی النگو و طلای دخترت را میترسم اینکه پیش من از پا بیوفتی با زور تیغ و سنگ و نیزه‌ها بیوفتی تشنه کنار موج این دریا بیوفتی یا گوشه‌ی گودال این صحرا بیوفتی دیدم خودم که کربلا گودال دارد اینجا که آوردی مرا گودال دارد طفل سه ساله جا در این صحرا ندارد باور بکن که طاقت گرما ندارد یا طاقت آزار این‌ها را ندارد طفل یتیمی که اگر بابا ندارد باشد اگر آن دخترک یک نازدانه اصلا نباید زد به رویش تازیانه *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
🏴 🏴 ✍شاعر:مرتضی محمود پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ◾بنداول روضه خوان کربلا مسموم از زهر جفاست فاطمه‌ صاحب‌ عزاست(۲) ◾بنددوم با لب تشنه به یاد تشنه‌ی کرببلاست فاطمه صاحب عزاست(۲) ◾بندسوم قبر بی شمع و چراغش شاهد این مدعاست فاطمه صاحب عزاست(۲) ◾بندچهارم شد مدینه قتلگاهش شور عاشورا به پاست فاطمه صاحب عزاست(۲)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❣﷽❣ 👆💔سینه_زنی_حضرت_مسلم_ع آقای_مقدم عکست تو قاب چشمَمه دارم نگاهش میکنم کوفه نیا کوفه نیا من از تو خواهش میکنم این کوفیای دین فروش دنیارو دوس دارن فقط کسی بدهکار تو نیست اینا طلبکارن فقط بگو که باشم عبد کی اگه که من بندت نشم نیا به کوفه یا حسین نیا که شرمندت نشم آقا نیا تو به شهر بی دین ها ناامیدم از اینها ای امید عالمین رونده شدم آقا هر جا در زدم جونِ بر لب اومدم بِفداک یا حسین یا حبیبی ،( یاحسین کوفه نیا) 3 با لب های تشنه دارم شهادتینم رو میگم این دم آخر آخری حسین حسینم رو میگم من گوشت به قربونی شدم توی بازار قصابا نوکرا فدائی میشن سلامت سَر اربابا کاشکی میشد برگردی و اصلاً نیایی این وَرا رونق گرفته کاسبی تو بازار آهنگرا میترسم از طناب و زنجیراشون نیزه و شمشیراشون میزنه برقی عجیب این نامردا تیر سه شعبه دارن واسه حنجری نازک واسه چشمایی نجیب یا حبیبی ،( یاحسین کوفه نیا) 3 یاس و نیلوفر رو نیار ، سه ساله دختر رو نیار جوونمردی اینجا نبود جوونت اکبر رو نیار زیر گلوی شیش ماهت از خاطرم میره مگه این حرمله تا جونشو نگیره میمیره مگه اگه که می اُفته سرم زیر پای تو یا حسین مقدمه میشم برا عاشورای تو یا حسین آقام آقام ، چه کنم بسته دستام تو ببین در بین دام پَر من رو میزنن بی اندازه دل مسلم غم سازه ورودیِ دروازه سر من رو میزنن یا حبیبی ،( یاحسین کوفه نیا) 3 💔هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔