eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌷 ✅بنداول شیخ الائمه اقا تو اسوه ی ایمانی هدیه ای از یزدانی مفسره قرانی شیخ الائمه آقا روح حقایق هستی قرآن ناطق هستی امام صادق هستی شیخ الائمه اقا وقتی دعا می کردی خدا خدا می کردی چه گریه ها می کردی شیخ الائمه اقا به محضرت کاش بودم دورو برت کاش بودم کبوترت کاش بودم غریب ای غریب آقام 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم برات بمیرم آقا یه عده ای بی حرمت می کردن هتک حرمت اتیش زدن به حجره ت برات بمیرم آقا بال و پرِ تو ریختن دور و برِ تو ریختن روی سرِ تو ریختن برات بمیرم آقا تو رو که مضطر بردن با چشمای تر بردن شبیه حیدر بردن برات بمیرم آقا که نمکت رو خوردن ولی تو رو آزردن تو رو به زور می بردن امون از دله آقا 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم برات بمیرم آقا تو رو شبونه بردن چه ظالمونه بردن با تازیونه بردن برات بمیرم آقا با قلب خونت بردن و نیمه جونت بردن کشون کشونت بردن برات بمیرم آقا ابن ربیع نامرد که هتک حرمت میکرد به صورتت سیلی زد ابن ربیع ملعون وقتی تواون تاب و تب می کشیدت با مرکب افتادی یاد زینب (س) افتادی یاد عمه وقتی تورو با اجبار با اذیت و با ازار بردن میون انظار امان از دله زینب(س)
. |⇦•به گریه های یتیمانه ی... #روضه_امام_صادق علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم...لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ. حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیر..أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ، هُو الرَّحْمنُ الرَّحیمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي" به گریه‌های یتیمانه‌ی گدایانت اراده کن برسد دست ما به دامانت بریده‌ایم ز شهر و به خاک، رو زده‌ایم به این امید که باشیم در بیابانت مولای من ! چقدر گریه‌ی یعقوب، شب‌ به‌ شب برسد ولی تو راه نیفتی به سوی کنعانت «یابن‌الحسن» ز ره نیامده‌ای و جمعه جمعه پیر شدند تمام پیرغلامان، ز داغ هجرانت عزای حضرت صادق، رسیده آقاجان فدای شال عزا و دو چشم گریانت عرفه داره میاد.. کم‌کم بوی محرم امام‌حسینم داره میاد..امشب به امام صادق بگو: براتِ کرببلا را بیا محبت کن به‌حقِ خشکی لبِ جَدِ عطشانت.. حسین مقدّسات خدا در مدار تقدیست ملائکه، همه شاگردهای تدریست اساس فقه تشیّع، رهین تأسیست گرفته‌ایم مسلمانی از احادیثت نشسته‌ایم همه پای درس دلبری‌ات همه فدای درستی فقه جعفری‌ات کسی‌ که با تو نباشد؛ تباه شد دینش بنای تفرقه شد بنای دروغینش نثار او شده، لعن رسول و نفرینش ولی محبّ تو را حق نموده تحسینش خدا کند که چو هارون مکّی‌ات باشم دوباره زائر آن قبر خاکی‌ات باشم کلامِ توست که احیاکننده‌ی دین است پیام توست که اصل جهاد تبیین است قیام توست که بنیان‌کَن شیاطین است قوام درس تو، روضه است؛ روضه شیرین است میان محفل اُنست، حسینیه داری چه اشتیاق عجیبی به مرثیه داری *وسط درس، شاعر میومد حضرت درسو تعطیل می‌کرد.. می‌گفت یکم برا جد ما بگو ما گریه کنیم قربونت برم آقاجان.ما اصلا روضه‌‌ها رو مدیون امام صادقیم..وقتی شعرا میومدن حضرت ترغیبشون می‌کرد تشویقشون می‌کرد. به عبدی کوفی که گاهی محضر حضرت شعر میخوند..حضرت فرمود: یه جوری شعر بگو که زنها بتونن دم بگیرن.. نوحه سر بدن گریه کنن شیون کنن.. جعفر بن عفان آمد محضر حضرت، حضرت فرمود حالا شعر بخون برا جد ما.. شعر خوند.حضرت فرمود: جعفر بن عفان همین قدر بهت بگم شعر خوندی ما برای جدمون گریه کردیم، اما بیشتر از ما ملائکه برای جد ما گریه کردن..ما هر چه داریم از امام صادقه..کَمِیتِ شاعر میگه: یه بار رفتم منزل حضرت،حضرت تا منو دید فرمود: پرده بندازید خانوم‌ها اونطرف مردها اینطرف،فرمود: کمیت حالا برای جد ما بخون ما گریه کنیم...می‌گفت من شروع کردم شعر خواندن لابه‌لای شعر خوندن که حضرت گریه می‌کرد.. یه‌وقت دیدم یه خانمی از پشت پرده یه بچه شیرخواره بغل امام صادق گذاشت. دیدیم حضرت اون بچه رو، رو دست بلند کرد اونقدر گریه کرد اونقدر ناله زد..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .
shahadat emam sadegh_14020225(2).mp3
31.15M
|⇦•به گریه ی یتیمانه ی...... علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ حاج‌ محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── ز غربتش چه بگویم کـه سینه‌ها خون اسـت برای صادق زهرا مدینه محزون اسـت دلم دوباره بـه یاد رئیس مذهب سوخت کـه داغ غربت لیلی حدیث مجنون اسـت
. شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *دلت رفت در خونه‌ی علی‌ اصغرِ امام حسین یه بیت فقط بگم..گفت ..* بلندمرتبه شاهی به زحمت افتاده برای جرعه‌ی آبی به منت افتاده تو در عمل به عزاداری‌ام، جهت دادی به اشک‌های حسینی، تو منزلت دادی میان گریه، به ما درس معرفت دادی تو راه‌ کار شفاعت در آخرت دادی صدا زدی که برای حسین گریه کنید به یاد کرب و بلای حسین گریه کنید به مَسمَعِ بَصَری فرمود: مسمع! حالا نمی‌تونی کربلا بری آیا برای جد ما گریه می‌کنی یا نه؟ گفت: بله آقا من گریه می‌کنم.حضرت به گریه‌‌ی خالی راضی نبود.فرمود: "اَفَتَجزَع"؟!جزع و فزع می‌کنی یا نه بی‌قراری می‌کنی یا نه؟حضرت از من و شما توقع بی‌قرار شدن داره در روضه...* تو درد دیده‌ای از انفعال بی‌دردان تو داغ‌ دیده‌ای آقا، میان نامردان تو بین آتش و در خواب ناز، شاگردان تو پابرهنه میان هجوم ولگردان دوباره بین مدینه، حرم در آتش سوخت گرفت خانه‌ات آتش؛ دلم در آتش سوخت *نوشتن وقتی در خانه‌ی حضرتو آتیش زدن آتش کشیده شد به داخل منزل، حضرت بین آتش قدم می‌زد می‌فرمود:"أَنَا اِبْنُ أَعرَاقِ اَلثَّرَى أَنَا اِبْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اَللَّهِ "من فرزند ابراهیم هستم که آتش بر او سرد شد. قربونت برم آقاجان..مثل مادرت در خانه اتو آتش زدن .اما آقا مادرت فرمود: شعله‌های آتش، صورت منو سوزوند.. بعدِ آتش زدنِ درِ خانه‌‌ی حضرت،فردا شد یه عده شیعیان آمدن محضر حضرت گفتن: آقا ای کاش مرده بودیم نمی‌دیدیم اینطور به شما جسارت کردن..درِ خانه‌تون رو آتش زدن..ان‌شاءلله شیعیان جبران می‌کنن.الحمدالله خانواده اتون سالمن حضرت همینجور گریه می‌کرد.فرمود: من برا خودم گریه نمی‌کنم.برای چی گریه می‌کنی؟فرمود: اینجا رو که سوزوندن دیدم این زن و بچه‌ها می‌ترسن هر کی داره دنبال یه سرپناهی می‌گرده آتش بهش نرسه..یاد آتیش زدن خیمه‌های جدم افتادم اون لحظه‌ای که بچه‌ها توو این بیابونا می‌دویدن..* دوباره بین مدینه، حرم در آتش سوخت گرفت خانه‌ات آتش دلم در آتش سوخت به غیرت تو اگر بین خانه برخورده گریز روضه‌ات، اوّل به میخ در خورده به یاد فاطمه که ضربه، بی‌خبر خورده دل شکسته‌ی تو، بی‌امان شرر خورده خدانکرده زنی بین خانه‌ات که نسوخت کبوتری وسط آشیانه‌ات که نسوخت *خیلی حضرت، مادرش زهرا رو دوست داشت..اصن این قصه رو بگم چه لطیفه: اومد پیش حضرت گفت: خدا دختری به من عطا کرد..فرمود: اسمش رو چی گذاشتی؟ آقا "فاطمه" به عشق مادرتون زهرا،حضرت تا اسم مادرش رو شنید مکرر می‌گفت: "فاطمَه فاطمَه فاطمَه....."یه لحظه قطع کرد گفت:حالا اسمش فاطمه‌ست یه وقت، سیلی نزنی به صورتش..* *امام صادق فرمود: "لَزمَتِ الفراشُ نَحِلَ جسمها" مادر ما دیگه بستری شد."نَحِلَ جسمُها "دیگه بدنش ضعیف شد نحیف شد لاغر شد." ذاب لحمُها"دیگه گوشتای بدنش ریخت..حالا دلت رفت درِ خانه‌ی بی‌بی..همین امام صادق فرمود:"کَانَ‌ سَبَبُ‌ وَفَاتِهَا "علت شهادت مادرش زهرا رو‌ امام صادق این گونه فرمود: "اَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَی الرَجُل لَکَزَهَا بِنَعْلِ السَّیْفِ"فرمود: آنقدر اون نامرد با غلاف شمشیر زد به بازوی مادرم..یه جا دیگه روضه رو حضرت اینگونه فرمود:"فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ"گویا دارم می‌بینم چنان سیلی به صورت مادرم زدن گوشواره توو گوش مادرم شکست افتاد رو زمین..* خدا نکرده زنی بین خانه‌ات که نسوخت کبوتری وسط آشیانه‌ات که نسوخت زمانه، سخت گرفته به تو؛ کمانت کرد اسیر سنگ دلی پست و بد دهانت کرد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *شیخ عباس قمی تو‌منتهی الآمال می فرماید پنج بار یا بیشتر منصور دوانیقی لعنة الله علیه اراده‌ی قتل امام صادق رو داشت.یکیش همونه که حضرت رو به زور بردن..نوشتن محمد بن ربیع لعنت‌الله علیه وقتی مامور شد.خود ربیع میگه وقتی منصور دستور داد..گفت یه جوری حضرت رو بیارید فرصت نکنه هر جور دیدیدش بیاریدش. دستوره ربیع میگه بین فرزندام محمد، قسی‌القلب‌تر از همه بود. به پسرم محمد گفتم تو ماموری امام صادق رو بیاری. اما هر جور دیدی بیارش ..محمد ملعون ابن ربیع، نوشتن نردبان گذاشتن وارد منزل حضرت شدن دیدم پیراهن بلندی به تن حضرته دستمالی به کمر بسته، مشغول عبادت..اومد بالا سرش گفت آقا باید بریم. حضرت فرمود اجازه بده.. نعلینی.. عبایی.. عمامه‌ای..گفت مامورم همینجوری ببرمت. نقل، ادامه‌ش اینه: همه‌ی اون سربازا سواره بودن امام صادقِ ما با پای برهنه با پای پیاده دستاشو بستن حضرت رو بردن..* زمانه، سخت گرفته به تو؛ کمانت کرد اسیر سنگ‌دلی پست و بددهانت کرد تو سال‌خورده‌ و خسته‌، ولی اهانت کرد طناب‌ پیچ در آن کوچه‌ها دوانت کرد میان وضعیتی نامناسبی؛ ای وای بیاد غربت امّ‌المَصائبی؛ ای وای اگرچه ارث غریبی به تو، مدام رسید گریز روضه‌ات از کوچه‌ها به شام رسید عقیله‌ی علویّه به ازدحام رسید به عمه جان شما خیلی اتهام رسید *من از سیدا خیلی عذر می‌خوام به‌خاطر این بیت..* زنی که بود دو عالم، مسخّر نامش حرام‌زاده‌ی مرجانه داد دشنامش عبا نبردی و گفتی، عبا نداشت حسین رِدا نداری و گفتی، رِدا نداشت حسین به روی پیروهن از زخم، جا نداشت حسین به زخم نیزه‌ی اَخنس، صدا نداشت حسین به خونِ حنجرش، آغشته شد؛ بمیرم من عزیز ما، نگران کشته شد؛ بمیرم من *این هم برای اونایی که هنوز گریه نکردن امشب..راوی میگه در روز یه بار اسم امام حسین رو جلوی امام صادق می‌آوردیم تا شب، دیگه کسی لبخند حضرت رو نمی‌دید.حضرت به منو شما گریه رو یاد داده..یه بار به عبدالله منصور حضرت، تمام روضه‌ی عاشورا رو فرمود: خوند با هم گریه کردن ..وای که روضه‌ای روضه‌خونش امام معصوم باشه تو هم پا روضه‌ اش بشینی. یعنی آدم، زنده می‌مونه؟! تو فکر کن امام زمان نشسته تو زانو زدی محضرش حضرت داره روضه میخونه..اصن آدم زنده می‌مونه؟! میدونی حضرت تا کجاها رفت؟!من فقط چند خطشو بگم..کل روضه رو به عبدالله منصور فرمود. من فقط چند خطشو بگم..رسید به اینجا: "نَظَرَ الحسینُ یمینه و شماله"کار به جایی رسید جد ما چپ و راست را نگاه می‌کرد یه نفر نبود کمکش کنه..از زبان امام صادق دارم میگم.."وَلا یَری اَحَدا"هیچکس نبود.."فَرَفَعَ رأسهُ إلی السَّما"یه نگا جد ما به آسمان کرد..با خدا صحبت کرد گله کرد از این قوم.صدا زد..خدایا ببین دارن با پسر پیغمبر چه می‌کنن. بین ما و آب فرات حائل شدن.نمی‌ذارن آب به ما برسه یا بقیه‌الله!..همینجور داشت مناجات می‌کردو رَمِیَ بِسَهمٍ، فَوَقَعَ فی نَهره..امام صادق میگه..یه وقت دیدن یه تیری رها شد به گلوی حضرت خورد.حضرت رو اسب نشسته بود. "فَخَرَّ عن فَرَسه"حضرت از اسب به زمین افتاد. جمله ی امام صادق اینه فرمود:تا افتاد تیر و از گلو در آوردمحاسنشو به خون خودش خضاب کرد..* ای حسین... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
|⇦•دردمندان غمت... و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید علی تقوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دردمندان غمت زندگی از سر گیرند گر که با مژه غبار از حرمت برگیرند گر چه بی صحن و رواق است حریمت اما پادشاهان جهان روزی از این در گیرند خاک های حَرمت محمل اشک زهراست گر که با دُرِّ نجف چند برابر گیرند کشتزار غم و غصه شدم از بذر بقیع شمع آورده ام امشب بکنم نذر بقیع ما که آزاده ترینیم چو در بند توئیم مستمند اثر گریه و لبخندِ توئیم صاحب اصلی افلاک، همه خاک توییم ما اضافی همان آب و گل پاکِ توئیم چون تو معشوق شدی ما همه عاشق شده ایم شیعه ی جعفری حضرت صادق شده ایم از تو تعظیم شعائر شده احیا مولا از دم گرم تو جابر شده احیا مولا در حسینیه به فکر همگی بودی تو اولین روضه بگیرِ دهگی بودی تو از تو داریم همین سینه زنی ها را ما از تو داریم حسین جانِ روی لبها را آه از آن روز که غم بر جگرت ریخته شد کوهی از رنج و بلا بر سر تو ریخته شد بی حیاها که شبِ تار سرت ریختند مثل دزد از سر دیوار سرت ریختند بی وفایی به رگ و ریشه ی آن مردم بود بر در خانه ی خورشید پر از هیزم بود شعله ی کینه ی ایام که افروخت دگر حضرت شیخُ الائمه حرمش سوخت دگر آتش از غربت ایشان که خجالت نکشید شعله از حضرت باران که خجالت نکشید شکرِ حق اهل و عیالت همه سالم هستند در کنارِ حرمت جمع محارم هستند چونکه افتاد زمین با نظرِ گریانش مادرش فاطمه آمد جلوی چشمانش یاد آن روز که زهرا وسط غائله بود با لگد میزدنش، مادرِ ما حامله بود یکی لگد میزد.. یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد خودم دیدم دومی با هر چی دستش اومد میزد یکی لگد میزد... مغیره می خنده... با دل پر کینه داره دست بابامو می بنده ناله ی زهرا بلنده اما علیه شرمنده مغیره می خنده.. * آره .... از همون روز شروع شد باباش امیرالمومنین رو با اون کیفیت آوردند، تو کوچه ها کشوندند.. از همون روز باب شد که جرأت کردند شیخ الائمه ی ما رو بیارن وسط کوچه ها، بدون عبا و عمامه بخدا اگه شما شیعه ها اونجا بودید دق می کردید و میمردید... * بذارید عمامه شو سرش کنه بذارید عبا به پیکرش کنه از تو شعله یه کم آهسته برید بذارید که یادِ مادرش کنه طعنه های بی حساب نیاز نداشت اینهمه رنج و عذاب نیاز نداشت این پیرمرد که خودش میاد دور گردنش طناب نیاز نداشت یه چیزی میگم دلا شکسته شه چشمای همه به خون نشسته شه یه چیزی میگم شما داد بزنید کاش همیشه دست مردا بسته شه زینب و سنگای شام واویلتا کوچه های تنگ شام واویلتا ریسمان به دور دست و گردنِ زن و بچه ی امام واویلتا.. «*حسین ...گفت: داداش!»* غم و غصه ها بی اندازه شده خدایا داغ دلم تازه شده جلوی چشمای زینب سر تو آویزون به روی دروازه شده همش از کینه ی مولا آب میخورد خواهرت طعنه ی بی حساب میخورد حق بده اگه خودم رو میزنم خیزران میزد و هی شراب میخورد «حسین ......» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
روضه خانگی - امام صادق(ع) - 1082.mp3
11.57M
|⇦•درد مندان غمت.... و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید علی تقوی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
. 🔘🔘🔘 بند1⃣ رخت عزا به تن کن ،ای دل عاشق داره میسوزه از زهر ، گل شقایق بزن به سینه امشب ،از داغ و هجرِ شیخ الائمه آقا ،امام صادق .... بی یار و بی شکیبه عمریه غم نصیبه مثه علی غریبه این لحظه های آخر میخونه یاد مادر روضه ی دیوار و در ..... دری که ریشه داشت شکست حرمت همیشه داشت شکست مادرمون در این میون یه بار شیشه داشت شکست واغربتا واغربتا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ یه عده بی مروت ؛ تُو نیمه یِ شب میکشیدن امامو ؛ در پیِ مَرکَب نه تنها حرمتش رو ؛ نگه نداشتن بلکه با تازیونه ؛ زدند مرتّب .... بردند تو کوچه هایی که مادرش کتک خورد حسن همونجا بود مُرد کوهِ غمی تُو سینه دلش پَر از شرر شد آماده یِ سفر شد .... رسیده وقتِ احتضار نداره طاقت و قرار کُشتن امامِ شیعه رو لعنت به خَصمِ روزگار واغربتا واغربتا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• .👇
. (ع) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ این لحظه های آخر نگاهته به اون در چشات شده بارونی تا دیدی اومد مادر ...... اومده با قد خمش تازه شده برات غمش آتیش زهر به یک کنار میسوزی یاد ماتمش ..... واویلا هرچی شنیدی راس بود این کاره یه عده ایی خناس بود گل یاس به شعله ها حساس بود میخ در چقده بی احساس بود واویلا واویلا ...... بند2⃣ شدی اذیت آقا از ظلم این نامردا اما دلت بی تابه از غصه ی کربلا جدت غریب وبی پناه افتاده بود تو قتلگاه سرش تا رفت به نیزه ها آتیش رسید به خیمه گاه ..... واویلا از این همه جسارت ناموس علی کجا ! اسارت باضربه سیلی و تازیونه زیور و معجرا رفته غارت واویلا واویلا .... بند3⃣ (س) میگم با سوز و گریه وای از غم رقیه وقتی که رفت دنبالش زجره بنی امیه ..... لگد میزد از روی کین مردک بی رحم و لعین طوری میزد تو کمرش رقیه جان میخورد زمین ..... واویلا سه ساله و قد کمون از سیلی تو صورتش داره نشون از بس که خورده کتک تو شهر شام رقیه از ترس گرفت لکنت زبون واویلا واویلا 💠💠💠💠💠💠 به قلم: .👇
. علیه السلام بند اول: باز خدا روضه خونه دوباره سوخت یه خونه دوباره حمله کردن خونه ای رو شبونه آسمون تیره تر شد خونه تا شعله ور شد انگاری باز تداعی روضه ی میخ و در شد باز هیزم و باز طناب باز بوی آتیش و دود باز تازیونه زدن باز شونه ای شد کبود تو کوچه آقای ما همه دیدن می برید پیره مردی شصت ساله پشت مرکب می دوید امون از این روزگار بند دوم: بدونِ یار و یاور با حالِ زار و مضطر کشیدنش تو کوچه شبیهِ باباش حیدر ناسزا می شنید و خونِ دل می کشید و با پاهای برهنه روی خاک می دوید و نه عمامه روی سر نه توی دستش عصا دائم میخورد رو زمین امام مظلومِ ما نفس نفس میزد و توون نداشت دست و پاش شکستن حُرمتشو جلو چِشِ بچه هاش امون از این روزگار بند سوم: میونِ کاخِ منصور روضه خونه با زهرا شده زنده دوباره کربلا واسه آقا تا که میبینه خنجر میباره اشکِ ماتم یاده راسِ بریده میسوزه تو تب و غم توون نداره تنش خونی شده پیرهَنش از شدته سَم داره ‌میاد خون از دهنش خدا رو شکر که نشد تنش دیگه بی کفن خدا رو شکر که سرش جدا نشد از بدن امون از این روزگار ✍️به قلم: (یاحسین) .👇
. علیه السلام 🏴🏴 بند اول: مدینه دوباره شده تداعی می سوزه توی آتیشا یه خونه بدون عمامه و دست بسته یه آقا رو میبرنش شبونه می برنش تازیونه تو کوچه ها می زننش دیگه نایی نمونده توی بدنش، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق بند دوم: رو خاکا میکشنش پشت مرکب نداره پایی واسه ی دویدن میفته وقتی رو زمین با صورت😭 میخندن، چه بی حیا و دریدن سوخته پرش از وقتی اومدن اینا دور و برش جلوش حرف بد می زنن به مادرش، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق بند سوم: واویلا زنده شده واسه آقا غمای کربلا و کوفه و شام می بینه اهل بیتو انگار الان از مردم دارن میشنون هی دشنام بزم شراب اومده افتاده یادِ داغِ رباب میدنش با تعارف مشروب، عذاب، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق شعر و ملودی: (یاحسین) 👇
. 🏴 یا شهادت حضرت علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول بازم حرفه هجومه،عده ای تو مدینه است بازم حرفه هیزم و،دود و آتیش کینه است میشه انگاری تکرار،قصه ی فاطمیه درِ اون خونه ای که،برا شیخ مدینه است مدینه،شده باز،فتنه ای دیگه بر پا ولیکن،ایندفعه،واسه فرزند زهرا شکسته،حرمته،آقایی تو کوچه ها بُردنش از تو خونش،آقامونو شبونه جلو اهل و عیالش،زدنش تازیونه نمیگن پیرمرده،واجبه احترامش سن و سالش زیاده،ضعیفه،نیمه جونه غریب آقام یا صادق 🏴بند دوم نفسش بند اومده،آقا زیر دست و پا میکِشید از دلش آه،وقتی میشنید ناسزا بی عصا پا برهنه،میدُوید از رو خاکا تا زمین میخورد پامیشد و میگفت یا زهرا به حاله زار و مضطره آقا خندیدن به اشکای چشماش بی حیاها خندیدن تا اومد،رو لبهاش،نام زهرا خندیدن بمیرم که رو گونش،نشسته گرده کوچه جونشو رو لب آورد،هوای سرده کوچه میخونه روضه هربار،از غم و رنج کوچه واسه این خونواده،پُره از درده کوچه غریب آقام یا صادق 🏴بند سوم تا شدی روبرو با،شخصه ملعونه منصور سه بار اون بی حیا به،روی تو شمشیر کشید هر سه بارم میدید که،شده ظاهر پیمبر خشم پیغمبرو دید و اون از ترس میلرزید یا رسول الله کاش بودی آقا کربلا تو بودی،نمیشد،که حسینت سر جدا نمیرفت،چهل منزل سرش رو نیزه ها نبودی که بُریدن،لبه تشنه سرش رو نبودی که به غارت،بُردن انگشترش رو نبودی که زدن به،اسباشون نعل تازه تو نبودی که پامال،کردن اون پیکرش رو غریب آقام حسین جان ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نام تو ذکر خوش وقت سحرهای من است کربلای تو حســین ! آخرِ دنیـــای من است بارهـــا زاِئــر تو باشـــم اگـر ، باز کم است حـــرم پاک تو هر لحـــظه تمنـای من است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ .
متن شعر و روضه شهادت حتی قلم ز شرح چنین غصه قاصر است قبر امام تولیتش دست کافر است حین قدم زدن به امامت سلام کن کمتر بایست! زائر این خاک عابر است ما شیعه ی حلاوت یک قال صادقیم نَقل حدیث اوست که نُقل منابر است شیخ الائمه، عالم آل محمد اوست یعنی یمی که یک نم از آن، علم جابر است فرموده حضرتش که "نوحوا علی الحسین" بانی گریه اوست اگر روضه دایر است در شیوه ی جسارت ابن ربیع ها نسل علی و فاطمه بودن مؤثر است آتش، طناب، کوچه و مأمور بد دهن دشمن چه در شکنجه ی معصوم ماهر است بانوی پا به ماه ندارد به خانه اش حداقل از این جهت آسوده خاطر است هرجا دری یا جگری سوخت شک نکن آتش بیار شهر مدینه مقصّر است...
نوحوا علی الحسین که این کار فاطمه است این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است نوحوا علی الحسین که جدم غریب بود گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود نوحوا علی الحسین که لب تشنه جان سپرد بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد نوحوا علی الحسین در خاک و خون نشست هرکه رسید در بدنش نیزه را شکست نوحوا علی الحسین که مویش کشیده شد جان داشت جد من که گلویش بریده شد نوحوا علی الحسین که در بین ازدحام با ضربه ی دوازدهم کار شد تمام نوحوا علی الحسین که ذبحش حرام بود چشمان او هنوز به سوی خیام بود نوحوا علی الحسین که میدید خواهرش تاراج میشود همه هستش برابرش نوحوا علی الحسین که با صورتی کبود چشم سر بریده ی او باز مانده بود نوحوا علی الحسین که با زجر کشتنش چیزی نمانده بود ز رگهای گردنش با نوای حاج حسین سیب سرخی شهادت امام جعفر صادق ۱۴۰۱.
Shahadat Emam Sadegh 1401 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (1) (1).mp3
2.54M
با نوای حاج حسین سیب سرخی شهادت امام جعفر صادق ۱۴۰۱
. علیه السلام بند اول: باز خدا روضه خونه دوباره سوخت یه خونه دوباره حمله کردن خونه ای رو شبونه آسمون تیره تر شد خونه تا شعله ور شد انگاری باز تداعی روضه ی میخ و در شد باز هیزم و باز طناب باز بوی آتیش و دود باز تازیونه زدن باز شونه ای شد کبود تو کوچه آقای ما همه دیدن می برید پیره مردی شصت ساله پشت مرکب می دوید امون از این روزگار بند دوم: بدونِ یار و یاور با حالِ زار و مضطر کشیدنش تو کوچه شبیهِ باباش حیدر ناسزا می شنید و خونِ دل می کشید و با پاهای برهنه روی خاک می دوید و نه عمامه روی سر نه توی دستش عصا دائم میخورد رو زمین امام مظلومِ ما نفس نفس میزد و توون نداشت دست و پاش شکستن حُرمتشو جلو چِشِ بچه هاش امون از این روزگار بند سوم: میونِ کاخِ منصور روضه خونه با زهرا شده زنده دوباره کربلا واسه آقا تا که میبینه خنجر میباره اشکِ ماتم یاده راسِ بریده میسوزه تو تب و غم توون نداره تنش خونی شده پیرهَنش از شدته سَم داره ‌میاد خون از دهنش خدا رو شکر که نشد تنش دیگه بی کفن خدا رو شکر که سرش جدا نشد از بدن امون از این روزگار ✍️به قلم: (یاحسین) .👇