eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. [بند اول] اومد بی معطلی عقده داشت از بابام علی راه مادر و گرفت داد زدم بی حیا نزن،ولی یه جوری زد که دنیا،روی سرم خراب شد سهم دلم ازون روز،غصه ی بی حساب شد وای دلم کباب شد اون روز بین اون گذر هی مردم زنده شدم پیش چشم مادرم خیلی شرمنده شدم (مادر وای...) [بند دوم] هر روز دارم اضطراب خاطراتم میده عذاب پیش چشمم بوده که دنیا روی سرم شده،خراب چه آتیشی توُ کوچه،توی دلم روشن کرد الهی خیر نبینه،دس روی زن بُلَن کرد چکار با حسن کرد چیزی رو که من دیدم باعث شد که بِشکنم تا عمر دارم بخدا باید که دم نزنم (مادر وای...) [بند سوم] داغ کوچه‌ اوج غم به زینبم چطور بگم خواهر اوج عاطفه است خواهرم یعنی ملجاء،حرم کربلا هم یه روزی،برا علیِ اکبر جلو چشای زینب،وا میشه کوچه آخر وای از ارث مادر تا محشر فقط میگیم آه از داغ کوچه ها ای وای از غمِ حسین آه از داغ کربلا (حسین وای...) به قلم: .
روضه شهادت حضرت زهرا ( به روایت ۹۵ روز ) ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ گریز به روضه بعد از شهادت پیغمبر اکرم یک روزی فاطمه الزهرا سلام الله علیها اومد سر قبر رسول الله و با پدر بزرگوار شون شروع کرد به صحبت کردن یک جمله دارد فاطمه الزهرا که آدم رو این جمله میکشه رو کرد پیغمبر اومد و عرضه داشت یَا أَبَتَاهْ یا رسول الله رُفِعَتْ قُوَّتِی (1) بابا دیگه جونی در بدنم نمونده و قوت از بدنم رفته ای محبین و شیعیان فاطمه الزهرا این جمله یک زن هفتاد یا هشتاد ساله نیست این جمله یک خانم هجده ساله است شما ببینید امت پیغمبر بعد از شهادت پیغمبر چه کردند با فاطمه الزهرا که بعد از چند ماه از شهادت رسول خدا جانی در وجود دختر پیغمبر نمانده ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ ورود به روضه بسم الله النور تب داری بد جور (2) رنگت پریده محنت کشیده چشمات پر اشکن مظلومه من امن یجیب المضطر خرابه حال مادر غریبونه تو بستر وای امن یجیب المضطر گل علی شد پرپر وسط دیوار و در وای امن یجیب المضطر علی شده تنها تر یاری نداره حیدر وای امن یجیب المضطر فاتح جنگ خیبر حالا شده بی لشکر وای وقتی فاطمه الزهرا به شهادت رسید امام حسن و امام حسین اومدند جلوی مسجد و رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا بِالْبُكَاءِ شروع کردند بلند بلند گریه کردند مردم اومدند بیرون مسجد گفتند چی شد فرزندان رسول خدا چرا گریه میکنید صدا زدند مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ مادرمون فاطمه الزهرا از دنیا رفت تا امیرالمومنین این جمله رو شنید فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَى وَجْهِهِ (3) با صورت بر روی زمین افتاد وقتی وارد منزل شد و اومد بالای بستر فاطمه الزهرا صدا زد خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت بپرس از حسنینت چگونه از مسجد علی به خانه رسیده خدا نگهدارت قرار بعدی ما کربلا زمان غروب کنار رأس بریده خدا نگهدارت فاطمه جان داری تو داری میری اما وعده بعدی ملاقات ما کربلا غروب روز عاشورا کنار گودال قتلگاه اون ساعتی صدا میزنیم حسین جان غریب گیر آوردنت به خاک و خون کشیدنت جلو چشای مادرت تشنه سر بریدنت تشنه سر بریدنت از سویدا دل سه مرتبه صدا بزن یا حسین ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ منابع شهادت حضرت زهرا ( به روایت ۹۵ روز ) 1) بحار الانوار جلد ۴۳ صفحه ۱۷۶ 2) متن این شعر توسط آقای حاج مجید بنی فاطمه اجرا شده است که صوت این سبک در اینترنت قابل دسترسی میباشد. 3) کشف الغمة جلد ۱ صفحه ۵۰۰ فاطمیه مرثیه_بستر_بیماری حضرت_فاطمه_الزهرا
AzanNagooBalal-BaniFatemeh.mp3
6.33M
🎧 مداحی استودیویی | اذان نگو بلال 🎤 سید مجید بنی فاطمه (س)
مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا من بی تو بی کسم دل من همزبان توست سه شنبه ها دل من جمکران توست محراب خالی تو پر از آهِ حسرت است عالم در انتظار زمانِ از آنِ توست *این شبا مخصوصا تو روضه های مادرش حضرت زهرا خیلی از خدا بخوایید برای ظهور و فرج امام زمان علیه السلام.این نشونه ها همه داره کامل میشه چشامون بازبشه که داریم میرسیم ان شاءالله به اون دوره حواسامون پرت نباشه ماضرر نکنیم اتفاقا داره میفته اما یهو یه اتفاقی نشه که بگیم ای داد بیداد آقامم اومد من هنوز ت خواب غفلم تو این شبا، زمانش همینه مخصوصا تو روضه های حضرت زهرا سلام الله علیها به بی بی التماس کن که بی بی جان من رو برسون درِ خونه ی آقازاده ات..دست من رو بذار تو دست امام زمان..* ما بی تو خسته ایم،تو بی ما چگونه ای؟! این نغمه ی همیشگی پیروان توست من را مران ز خود که به تو منتسب شدم پیراهنِ سیاه تنِ من، نشان توست من شکوه میکنم تو دعا میکنی مرا این عادت نظر مهربان توست وابستگی من به تو عین حقیقت است تنها دلیل اشک من ،اشک روان توست *اگه میتونم این شبا دو قطره اشک برا روضه های مادرت بریزم،اثر اشک های توست که به من اجازه میده بیام تو مجلس بی بی بنشینم* باید برای تو چون اویس قَرَن شویم وقتی که ذکر فاطمه ورد زبان توست *اویس قَرن، میتونی اینطوری بشی؟ الان مادر بهش بگه نمیخواد حالا بری جلسه عه مگه میشه اینجا دیگه من خودم تشخیص میدم..اومد برا دیدن پیغمبر خدا گفتن تو مدینه نیست.اگر وایستی آقا فردا میادگفت نه من به مادرم وعده کردم باید برگردم ، برگشت امر مادر رو اطاعت کرد معطل هم نکرد که حالا من وایستم رسول خدا بیاد،پیغمبر اومد، گفت بوی اُویس من میاد. اینطوری زندگی کردیم که حالا اگر مثلا تو جلسه هم‌ نباشیم دلمونم باشه امام زمان بگه بوی فلانی میاد تو جلسه دلش اینجاست. برا دلمون‌که نمیاییم اینجا اومدیم که حضرت زهرا س نگاهمون کنه..* امشب مسیر روضه ی ما دست مجتباست امشب حسن رسیده خودش روضه خوان توست *گفت اومد خدمت امام‌ مجتبی حالا به طعنه بود یا دلسوزی بود نمیدونم..گفت: آقا من بابای شما رو‌ هم تو این سن و سال دیده بودم اینقدر سر و روش سفید نشده بود.. چرا اینقدر محاسن شما زود سفید شده؟حضرت فرمود: آخه اون‌ چیزی که من تو کوچه دیدم بابام علی هم‌ندید اگه بابامم دیده بود زودتر از من‌ پیر میشد.* این کوچه تا همیشه زخاطر نمیرود این قتلگاهِ مادر قامت کمان‌ توست (س)
. سلام الله علیها می باره ابر آسمون گلم شدی دیگه نیمه جون نداری به بازو هات توون... آه ای دل.. خانومم حیدر و ببین بلند شو کنار من بشین می‌دونم اینو شدی غمین...آه ای دل.. من بی تو بی قرارمو... بیا تو بمون کنارمو... ببین کسی رو ندارمو.... آه ای دل.. ای سپاهِ حیدر شکستی ولی، بمون فاطمه ای پناهِ حیدر وصیّت برام، نخون فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه... کاشکی چشمامو بسته بود همون که در و با پا گُشود.. ندیده بودم شدی کبود.... ای یاسم.. کاشکی دستام رها میشد دَر از چادرت جدا میشد قنفذ کمی با حیا میشد... ای یاسم.. اما دیدم تو رو زدن... یه عده تو خونم اومدن... تو رو میزدن جلو حسن... ای یاسم.. قلبم و شکستن... بمون و بهم، بده التیام... دستامو که بستن... حالا هم بهم، نمیدن سلام... مرو فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه... باشه از این جهان برو خمیده و قد کمان برو.. برو ولی بی نشان برو... خانومم باشه غُسلت به گردنم خودم مزارت‌‌‌ رو می‌‌‌کنَم‌ سیاه‌پوشه غربتت منم... خانومم باشه میری ولی ببین.. که زینب تو شده حزین.. حسن شده گوشه ای غمین... خانومم حرف آخرم رو.. میگم فاطمه، به‌جون حسین.. می‌شَود بمانی؟.. قسم بَر رگ و.. ، به‌خون حسین.. مرو فاطمه مرو فاطمه مرو فاطمه... .👇
. سلام الله علیها آتیش می گیرم، وقتی مقتل رو، میخونم.. با بعضی از این، حرفای روضه، محزونم.. بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو میون کوچه ها بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو یه عده بی حیا بِنعلِ السیف.. ، زدن به پهلوی تو بی هوا جلو چِشِ علی زدن.. با تازیوونه مادر و.. کشتن علی رو وقتیکه.. کشتن یاس پرپر و.. وا اماه وا اماه... پیشِ چشمای، حیدر سیلی زد، اون کافر نامرد هی میزد، با دوتا دستاش، بر مادر مضروبةٌ.. ، ضربه ی مُحکم به تو میزدن مضروبةٌ.. ، سیلی زدن تو رو جلو حسن مضروبةٌ.. ، چل نفری تو خونه اومدن.. یکی لگد به سینه زد.. یکی لگد به پهلو زد.. مغیره شلاق میزد و.. قنفذ غلاف به بازو زد.. وا اماه وا اماه... هیزم آوردن، آتیش آوردن، نامردا درو..سوزوندن، افتاده حالا، رو زهرا بِرِجْلِهِ.. در اُفتاده به رویِ تو چرا؟!.. بِرِجْلِهِ.. ناله زدی که ای فضه بیا.. بِرِجْلِهِ.. کشتن محسن و زیرِ دست و پا محسن و کشته میخِ در.. مادر و کشته یک لگد.. اما علی رو کشته این.. که دومی خنده میزَد.. وا اماه وا اماه... .👇
. امیرالمؤمنین علیه السلام یه سری بریم مدینه حالا که ما بی قراریم درد دلای علی رو.. بشنویم و خون بباریم اندازه‌ی ریگ بیابان.. به من ظلم شد اندازه‌ی چوبِ درختان.. به من ظلم شد اندازه‌ی هر قطره باران.. به من ظلم شد ظلم شد..دستای من که بسته شد ظلم شد..درب خونم شکسته شد ظلم شد.. چهل تا وحشی اومدن ظلم شد.. تو کوچه زهرا مو زدن ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. (مظلوم.. حیدر حیدر حیدر...) علی دیگه بی قراره... غماشو نمیگه هیچجا.. گوش بُکنی تنها میگه...غماشو به چاهِ صحرا گفتم به چاه کوفه حتی.. به من ظلم شد سر میذارم به کوه و صحرا.. به من ظلم شد خونه نشین میشم خدایا.. به من ظلم شد ظلم شد.. مغیره خیلی بد میزد ظلم شد.. به فاطمه لگد میزد ظلم شد..خنده زد و دلم گرفت ظلم شد.. محسنم و ازم گرفت ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. اَمون علی رو بُرده.. خاطره ی یاسِ پرپر.. مگه میره از تو یادش.. خاطره ی دیوار و در هی میگه توی کوچه خیلی.. به من ظلم شد از اونکه زد زهرا مو سیلی.. به من ظلم شد پیش نگام شد یاسْ نیلی.. به من ظلم شد ظلم شد.. حتی به مجتبای مَن ظلم شد.. به مادرش سیلی زَدَن ظلم شد.. روزِ دوشنبه بر حسین ظلم شد.. گَشتَن یتیمه زینبین.. ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. .👇 ................. یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند آن جلوه‌ی خیبر شکنش را دیدند افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد زانو به بغل گرفتنش را دیدند ✍
1733214485732_-2147483648_-212777.ogg
1.06M
(س) ماهِ علی ای اولین فدایی راهِ علی همیشه بودی یار همراه علی خنده ی تو صورت دلخواهِ علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه یار علی تا آخرین نفس هوادار علی گره گشا شدی تو از کار علی دست شکسته شد علمدار علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه جانِ علی به عشق تو شدم مسلمان علی شکر خدا شدیم سلمان علی مثل تو جان ما به قربان علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ام الحسن نگاهی کن به سفره ی خالی من سینه زنای مجلست باز اومدن چشم امیدشه به تو این سینه زن یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ام الحسین فقط یه جا رو دوس دارم از عالمین توو حال سینه زنی و این شور و شین پر می زنه دلم تا بین الحرمین یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ✍ آذر ۱۴٠۳
. |⇦•فاطمیه شده و..... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج ●━━━━━━─────── یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه آقای غریبم چقدَر غم داری صاحب مجلس روضه، غم مادر دیدی فاطمیه شده و اشک دمادم داری درد بی مادری ای کاش مداوا میشد بر درِ خانه ی خود بیرق ماتم داری درد دل کن که نگویند غریبی آقا بین این سینه زنان مونس و مَحرم داری؟ دل یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری؟ گاه در کوچه و گه کرب و بلا می‌گویی داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری *منم بی مقدمه روضه بخونم..* به قول حضرت آقا یکجا در قرآن کریم میفرماید که: اونم اگه حضرت جبرائیل باشه بازم محل اختلافه، اگر وجود حضرت جبرائیل باشه یکبار فقط بر غیر انبیا نازل شده، اونم وجود حضرت مریمه سلام الله علیها.یکبار فقط، اما درمورد صدیقه ی طاهره میفرمایند: مکرراً جبرائیل مخصوصا این چند روزه شرفیاب میشد محضر زهرای مرضیه، مکرراً.. اومد محضر امام صادق، گفت: آقاجان اعلی علمی که پیش شما هست اون علمی ست که لحظه ی آخر وجود نازنین پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین انشاء فرمودن دیگه درسته؟ علی الظاهر حرفش هم بیراه نیست، اولاً آخرین علمیه که پیغمبر به امیرالمؤمنین داده، یعنی دونِ علوم قبلی نمیتونه باشه، بالاتر از اونهاست، دوماً علمی که فرمود: از هر بابش هزار باب علم باز میشه، امام صادق یه نگاهی کردن بعد فرمودن: بله اون علم در نزد ما هست اما اون علم اعلی علم ما نیست. بعد گفت: آقا پس کدوم علم پیش شماست؟ آقا فرمودن: "عِندَنا مُصحَفُ فاطِمَه" صحیفه ی مادر ما پیش ماست، الهی قربونش بشم، روایت میفرماید: فاطمه ی زهرا می‌گفت و امیرالمؤمنین می‌نوشت. گاهی میومد خونه می‌گفت: فاطمه! امروز هم جبرائیل آمده بود؟ گفت: بله پسرعمو، چی می‌گفت؟ تا وقایع آخرالزمان رو به بی بی فرموده بود، بعد یه روزی امیرالمؤمنین آمد دید فاطمه داره گریه میکنه. فاطمه جان! چرا گریه میکنی خانم؟ گفت: آقا جبرئیل اینجا بود، خوب چی گفته مگه شما اینجوری گریه میکنی؟ فاطمه گریه ات یجوریه؟ یاد اون گریه های روزای اول مون افتادم، با بابات میومدیم خونه میگفتی این بچه در بطن من با من حرف میزنه.. گفت: اتفاقاً پسرعمو امروز ماجرا به کربلا رسیده...جبرائیل به من گفت با حسینم چه میکنن. حالا که حرف پشت در و دیوار شد من یه چند جمله ای بگم بعد بریم کربلا.. مادر ما، مادر ضعیفه ای نبود، آره والله، فرمود: پیغمبر ما قدرت چهل مرد جنگی رو داشت، فاطمه ی زهرا جزو شبیه ترین ها بود خَلقاً و خُلقاً به پیغمبر، وقتی هم مادر ما پشت در آمد، مادر ما ضعیفه نبود..* مادر زنی نبود که بیخود فغان کند پرسش ز در نما، ز چه این سان نوا کند؟ *میخوام بگم نانجیبا چجوری زدین این خانم زمین‌گیر شد؟ من میگم اگه مادر همون پشت در شهید میشد این همه اذیت نمیشد، یجوری زدنش، جلو چشای علی آب شد..* جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد *برا مادر بلند داد بزنید، شاید اون نانجیبا یجوری زدن پشت در تموم بشه، یه نگاه به غربت علی کرد، گفت: خدایا یه چند روز منو نگهدار..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدِّ خم مهتاب شد گریه ها میکرد امت شود بیدار حیف از صدای گریه اش امت فقط بی‌خواب شد پشت در آمد بگوید گوش عالم بشنود ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشید باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد ما نمی‌دانیم، نعلُ السِّیف می‌داند چرا مرتضایم را نبر، فضه مرا دریاب شد نعل السیف چیه؟ بعضیا میگن نانجیب وقتی خواست بزنه شمشیر تو غلاف بود.. یعنی ضربه ها سنگین بود، بعضیا میگن نه، عبارت نعل السیف، رو خودِ غلاف شمشیر یه براده هایی از آهن کار میکردن، میگه هر کاری کردن دیدن دست از علی نمیکشه،.. صدا زد قنفذ برا چی وایستادی؟ یه نگاه کرد صدا زد..مغیره تو برای چی وایستادی؟ به آقای میانجی گفتن آقا بالاخره کی زد؟ اینا نوشتن مغیره بود، اونا نوشتن قنفذ، اونا نوشتن اون یکی ملعون، کی زد بالاخره مادر ما رو؟ میگه دیدن آقای احمدیِ میانَجی بلند بلند گریه میکنه، گفت همینقدر بهت بگم همه با هم زدنش...* ما نمی‌دانیم، نعلُ السِّیف می‌داند چرا مرتضایم را نبر، فضه مرا دریاب شد *اگه کربلا نریم مادر گله میکنه، اگه کربلا نریم نمیشه، کربلا خیلی خبراست، وقتی پشت در اومد..* دود بود و دود بود و دود بود مادری در آتش نمرود بود *برا مادر آروم گریه نکن، اگه گریه ات هم نمیاد آه بکش، بگو آه مادر، "نفَسُ المهمومِ فی ظُلمِنا تسبیح و هَمُّهُ لَنا عِبادَه"، وقتی پشت در آمد، امام مجتبی یه نگاه کرد، دید زینب یجوری داره مادرو نگاه میکنه، امیرالمؤمنین صدا بزنه حسنم زینب، زینبو بغل گرفت برگردوند، حالا بگم؟...* یک نفر در میان گودال و صد نفر میزدند زینب را هر چه او بیشتر نفس میزد بیشتر میزدند زینب را قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت «حسیـــــن..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1_8327126041.mp3
32.34M
|⇦فاطمیه شده و...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی
912.3K
. چادرت را بتکان روزی ما را بفرست ای که روزی دو عالم همه از چادرت تو یکی بیاد تو این کوچه به مادرم کمک کنه حسین زیر دست و پاست به خواهرم کمک کنه فضه داره با ناله هاش قلبمو از جا میکنه هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه . . من شنیدم تو مدینه به زخم دل نمک زدن  دست علی که بسته بود فاطمشو کتک زدن  من نمیگم یکی بیاد دست علی رو وا کنه  یکی بیاد مغیره رو از مادرم جدا کنه  یکی بیاد تو این کوچه به مادرم کمک کنه  اشک حسین و پاک کنه به خواهرم کمک کنه  چشم فلک تا به حالا غریبی اینطور ندیده  چهل تا مرد جنگی و یه مادر قد خمیده  فضه داره با ناله هاش قلبمو از جا میکنه  هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه  ---  دنبال حیدر می دوید  از سینه اش خون می چکید  شکر خدا زینب ندید  زینب نگاهش بر در است  در ذکر مادر مادراست  بگرفته او دامان من  زهرای من زهرای من  بودی چراغ خانه ام  تاریک شد کاشانه ام  در بین آن دیوار و در  دادی تو شش ماهه پسر . امشب پرستوی علی از آشیان پر می کشد داغ فراق فاطمه آخر علی را می کشد — اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم یاسم شده چون ارغوان وای از دلم وای از دلم — مادر خوب و مهربون حرفهام و از نگام بخون من التماست می کنم یک شب دیگه پیشم بمون — دختر قهرمان من قدر داداشتو بدون جون تو و جون حسین تا کربلا پیشش بمون ... کسی نبود تو اون کوچه ، خودم آوردمش خونه بمن میون راه میگفت، میادا بابات بدونه کسی نبود تو اون کوچه به مادرم کمک کنه لبی نبود که اعتراض به غاصب فدک کنه دل بی شکیبه بابا غریبه (یافاطمه)۲ آقابجان مادرت آن مادرغم پر
. واویلا مادرم واویلا واویلا مادرم داره میسوزه در نانجیبا شدن حمله ور حتی مسمارم شد شعله ور پشت در شد مادر بی پسر واویلا مادرم واویلا واویلا مادرم پیش چشم ترم شکسته پهلوی مادرم سوخته سر و روی مادرم زخمیه بازوی مادرم واویلا مادرم واویلا واویلا مادرم ناله میزد حسن پیش چشمای گریون من بی حیا مادرم رو نزن آخه زدن نداره یه زن واویلا مادرم واویلا واویلا مادرم خاکی شد چادرش چی آوردن توو کوچه سرش غرقه خونابه شد پیکرش خندیدن به حاله مضطرش واویلا مادرم واویلا واویلا مادرم 👇
. السلام و علی من دفنه و اهل القری نیزه نشین کرب و بلا آقای مظلوم سرجدا کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا لب تشنه کشتنت پامال مرکب ها شد تنت با شمشیرا درهم کردنت غارت شد کهنه پیراهنت کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا زینب با سر دوید با حالی محزون پیشت رسید جای سالم رو جسمت ندید زجه میزد ناله می کشید کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا غوغا شد خیمه ها تازیوونه خوردن بچه ها هتک حرمت شد به عمه ها غارت شد خلخال و معجرا کربلا کربلا کربلا کربلا ای وای از کربلا موندی تنها بین قتلگاه روزگار زینب شد سیاه بعد از تو کارم شد اشک و آه کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا ای وای طعنه ها خندیدن به اشک دخترا غارت شد خلخال و معجرا دیدم اشکاتو روو نیزه ها کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا ای وای از ازدحام مجروح و زخمیه دستوپام واسه ی این داغه گریه هام بردن مارو توو بزم حرام ای وای از خیزرون شد اشک چشمای من روون شد لب و دهنت غرقه خون میزد تورو نامرد بی امون کربلا کربلا کربلا کربلا کربلا .👇
. [بند اول] به تو فکر میکنم،به کبودی تنت وسط کوچه بود بی هوا زدنت با سیلی و غلاف،به تن تو زدن یه جای سالمی، دیگه نیس رو بدن تو ناشناس بودی نقاب داشتی تو کوچه رو صورت بی حرمتی کردن و راه بستن یه عده بی علت با دیدنم تورو شناخت و زد یه مرد بی غیرت گوشواره گم کردی و می گشتی رو خاکا به زحمت اون دمی که سیلی خوردی توی کوچه مادر من کاری واسه تو‌ نکردم این نمیشه باور من کاش بزرگتر بودم از روی سرم دست رد نمیشد تو نمیخوردی سیلی و حالت اینقد بد نمیشد (یا زهرا...) [بند دوم] با ضرب لگد بود،در سوخته افتاد تو افتادی اما حسن بود که جون داد سه ماه توی بستر، روز خوش ندیدی تو با هر نفست خیلی درد کشیدی دعای رفتن و که میخونی وجودم آتیشه قول و قرارمون بیادم هست تا آخر همیشه خیلی جوونی تو کجا میری بمونی چی میشه شبایی که برام نمیخندی شبم صبح نمیشه از شبی که میخ نشسته توی سینت ای عزیزم پاب پای زخم سینت خون میریزه اشک میریزم اون روزی که توی کوچه بودیم و یادم نمیره خاطراته پیش چشمام باز داره گریم میگیره (یا زهرا...) به قلم: ✍ .👇
. [بند اول] فاطمه الانه که بند دلم پاره بشه چاره ساز عالم از بعد تو بیچاره بشه زندگی من گرفته رنگ و بو کنار تو نکنه بری علی بعد تو آوره بشه فاطمه سرت پرت همه پیکرت غرق خونه من بمیرم علی‌ت بمیره از همه برام عزیزتری بین بستری کنج خونه من بمیرم علی‌ت بمیره تو رو ازم گرفتن و نگفتن علی بدون فاطمه میمیره تموم لحظه‌لحظه‌های دنیا دلم بهونه‌ی تو رو میگیره (یافاطمه یافاطمه یازهرا) [بند دوم] حال و روزِ روزگارِ حیدرُ نظر زدن به در خونه‌ی من که حیدرم شرر زدن عالم از برکت من گرفته امنیت ولی اهل عالم همه زندگیمو پشت در زدن فاطمه‌م که پشت در نشست در چنان شکست نفسش رفت من بمیرم علی‌ بمیره فاطمه‌م جلوم که خورد زمین حالمو ببین نفسش رفت من بمیرم علی‌ بمیره بهار زندگی من خزون شد وصله‌ی جونمو ازم گرفتن فاطمه رفت و زندگیم بهم ریخت چراغ خونه‌مو ازم گرفتن (یافاطمه یافاطمه یازهرا) به قلم: .👇