eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه ختم مادر وای از جدایی از غم سرایی تنها شدم من مادر کجایی یک دل پر غم / یک خانه ماتم/مونده برا من بعد از تو مادر / ماندم چه تنها/ تنهاتر از پیش / در بین مردم بعد از تو مادر با ناله هر شب / گیرم سراغت/ مادر خوبم ⏪ کیا مادر ندارن / کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن / اونی که طعم بی مادری کشیده / صورت مادر رو روخاک گذاشته/ امروز بیا ناله بزن / اشک چشتو هدیه کن به روح مادر / بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره/ مادر سنگ صبوره دختره / هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه ✅ آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر ✅ چراغ خونه ام بودی تو مادر ✅ زنم بوسه به عکس دلربایت ✅ آی بریزم اشک و اشکم از برایت ✅ کجا رفتی عزیزم ای جون مادر ✅ آی چقدر خون جگر باید بریزم ای مادر .... ⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی ⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی ⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم ⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم ⏪⏪ هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن / نازنین بدن مادر رو غسل میدن / کفن میکنند/این بدن رو احترام میکنند/ تشییع میکنند اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا..... من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه /تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده ◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ◼️ بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته الی آخر...... ☑️زهرا رو غسل داد / یکی یکی بندای کفن رو می بنده / آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده /آی اونایی که مادر از دست دادید/ نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه / نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی علی یه طرف کفنو رو هم می آورد / هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا //میدونی چی میگفت// 💟 آخ شب دامادیم کی باورم بود 💟 که من روزی عزادار تو باشم ⏪⏪کی باورم میشد خودم غسلت بدم / خودم کفنت کنم /خودم بدنتو تشییع کنم ⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا ⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا ⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم ⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا آی اونایی که مادر از دست دادید//یادت میاد// اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد // بلند بگو لااله الا الله // آی مریض دارا / گرفتارا / اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله / بدن زهرا رو غریبانه می بردن/ قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید...... ⏪⏪ بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت / سنگای لحد چید/ خاکارو ریخت/ علی نشست کنار مزار زهرا / علی ناله زد / دیدن دلش قرار نمیگیره / علی گریه کرد / دیدن دلش آروم نشد / یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت /هی میگه فاطمه غریبم / فاطمه مظلومم//دلت اینجاست // دلتو ببرم کربلا.... هر گریزی خواستید بزنید اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت / ناله زد....آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت / هی از سوز جگر صدا میزد //ولدی علی//........
عاقبت حسینی بودن ... شاعر ؟؟؟ دوش دیدم که مرا گریه کنان می بردند فارغ از خویش به آنسوی زمان می بردند کس و کارم همه بودند و به افغان بودند زیر تابوت ، رفیقانِ پریشان بودند خاک کردند و به صد ناله صدایم کردند شب که شد گریه کنان رفته رهایم کردند لرزه افتاد به جانم ، که رفیقان نروید در شب تار من اینقدر شتابان نروید اشک می ریختم و ذکر به لبهایم بود آسمان بود که جولانگه پاهایم بود در و دیوار به یکباره زبان وا کردند من پر سوخته را یکسره رسوا کردند بدنم سوخت، دلم سوخت ، جوابم کردند از خجالت زدگی پاک خرابم کردند ملکی گفت که پرونده سیاه است سیاه ببریدش که پر از جرم و گناه است گناه ببریدش که جزایش همه آتش باشد حکم پرونده فقط آتش سرکش باشد آه از سینه ی دلسوخته ام سر دادم باز هم دل به غم حضرت دلبر دادم گفتم ای شاه کجایی که پرم سوخته است تو به دادم نرسی پا به سرم سوخته است ای که یک عمر به یادت جگرم سوخته است آه ارباب بیا بال و پرم سوخته است ناگهان هودجی از جنس گل و نور آمد پرده ها رفت کنار و یکی از دور آمد وحشت شام سیه میل به زیبایی کرد باز در حق من آقای من آقایی کرد آمد و جمع ملک دست به تکریم شدند همه پیش قدمش امر به تعظیم شدند گفت آزاد کنیدش دل او غم دارد چشمهایش همه شب اشک دمادم دارد این که اینجاست دلش غصه و ماتم دارد نوکر ماست ، غم ماه محرم دارد این که در چشم خودش چشمۀ زمزم دارد زیر پرونده اش امضای مرا کم دارد این همان سینه زن ماست نپرسید که کیست؟ هیئتی بوده، مگر پیرهن اش مشکی نیست؟ امر فرمود ، از آن غصه نجاتم دادند با نگاه کرم اش برگ براتم دادند لطف ارباب مرا دور ز آفاتم کرد باز مدیون غم مادر ساداتم کرد تا رها گشتم از آن مهلکه آرام شدم خیره بر پیرهن مشکی احرام شدم دیدم از دور چه آهنگ غمی می آید بوی سیب است و زسمت حرمی می آید دیدم انگار یکی نوحه سرایی دارد گله از غربت ایام جدایی دارد مجلس روضه به پا بود خدایا شکرت مجلس خون خدا بود خدا یا شکرت همه بودند ملائک به سر و سینه زنان انبیاء گرم عزا، اهل حرم گریه کنان «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست اینقدر نیزه زدند بر بدن نازک تو جای یک بوسه ی زینب همه اعضای تو نیست» چشمم افتاد به ناگاه کنار منبر روضه خوان فاطمه بود و بغلش پیغمبر شمر برگرد نرو داخل گودال نرو طرف این بدن خسته ی پامال نرو شمر برگرد به سمت بدن شاه نرو اینقدر بر بدن زخمی او راه نرو نکش اینقدر تو از پشت سرش موی اش را با لگد کم بزن اینقدر تو پهلویش را اینقدر حرف سر و نیزه و شمشیر مگو وقت افتادن سر اینهمه تکبیر مگو یک نفر کاش بیاید بدنش بردارد آخر این بی کفن افتاده سه دختر دارد .
صاحب عزا بیا ...  روزی هزار بار که شکر خدا کنیم  شاید که حق آمدنش را ادا کنیم شب های ماتم آمده باید که خویش را آماده تا برای دو ماه عزا کنیم امسال هم بدون تو سر زد هلال غم کی با رخ تو دیده به این ماه وا کنیم ما عهد کرده ایم، به هر بزم روضه ای اول برای روز ظهورت دعا کنیم صاحب عزا بیا که به اذن نگاه تو در سینه باز خیمه ماتم بپا کنیم دستی بده که سینه زن نوحه ها شود اشکی بده که خرجی این دیده ها کنیم شاگرد مکتب شهدا و ولایتیم هیهات اگر که بیرقتان را رها کنیم یک روز می رسد که همه در جوار تو عزم زیارت نجف و کربلا کنیم ___________ شهداي كربلا-امام زمان(عج) - محرم بر سینۀ خود می‌فشارم زانوی غم را وقتی که بی تو باز می‌بینم مُحرم را صاحبِ عزا با دست‌های خویش کوبیدی بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را ای آسمان چشمه جوشان اشک خون پربارتر کن بارش این اشک نم نم را هر شب میان کوچه‌ها بر سینه خواهی زد وقتی که می‌خوانند شور و نوحه و دم را بر رشتۀ پرچم دخیل گریه می‌بندم آقا مگیر از دست ما این حبل محکم را با اذنِ زهرا اذنِ مولا اذنِ پیغمبر با اذن تو پوشیده‌ام این رختِ ماتم را دل‌شوره دارم اربعینم را همین اوّل امضا کن آقا جان برات کربلایم را .
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به دنبال تو بودم بین هیات ها شدی پیدا میان صفحه ی سرخ روایت ها شدی پیدا به دنبال تو گشتم دسته های سوگواری را میان کوچه ها، بین علامت ها شدی پیدا ، پرچم، کتل، منبر و حتی استکان چای تو را میبینمت در این عبارت ها شدی پیدا ببین حال بُکا دارند آجرهای هیات هم یقیناً لا به لای این ارادت ها شدی پیدا هر آنچه بر تو منسوب است، جان ما به قربانش خودت در بین اسباب هدایت ها شدی پیدا تو را در بین صدها سال روضه جستجو کردم و در بالاترین شکل عبادت ها شدی پیدا چگونه لقمه ی ناپاک را باید مشخص کرد؟ - - زمانی که تو در بین اهانت ها شدی پیدا تو را کشته ست فتوای مقدس ها؛ ملالی نیست که حالا بین نقد بی عدالت ها شدی پیدا .
روضه جانسوزحضرت زهراس _ گریز روضه حضرت رقیه(س)قسمت اول ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه های بلند ممنوع است *اگه دلت مدینه میخواد اینجا گریه هاتون رو بکنید،اونجا فقط باید نگاه کنی ..." اصلا قانون مدینه اینه،مدینه فقط باید نگاه کنی* خودم دیدم که دشمن مادرم را *اگه مدینه میخوای بری یه دل سیر گریه کن ..."مدینه هر کی گریه کنه میزننش ..." مدینه هر کی گریه کنه بهش اهانت میکنند" یا زهرا،دلمون برای گریه تنگ شده بود* گریه های بلند ممنوع است روضه كه هیچ ، سینه هم نزنید كربلا رفته ها ، كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید سلام من به بقیع و به چهار قبر خرابش *یاامام حسن مدینه میخوام* زائری خسته ام نگهبانان به خدا زود می روم نزنید زائری داد زد كه نا مردان 3 تازیانه به مادرم نزنید *مادرمو نزنید...؛ منو بزنید...؛ مادرمو نزنید...* غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود كاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود در كنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود *یا صاحب الزمان،اگه لایق دونستی رو ما حساب کن،لباس کارگری میپوشیم میایم بقیع رو میسازیم،قبل ازاینکه شروع کنیم اگر اجازه بدید با کارگرای حرم های ائمه اطهار همه دور هم جمع میشیم،یه ذره روضه میخونیم،آماده بشیم،دلامون جلا بگیره..." در وسط کوچه،امشب منو رد نکن...؛ با یه امیدی آمدم...* این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه های افلاكی است در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می سوزد این حرم مثل خیمه ی زینب كه در اوج شراره می سوزد سالها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد *خب روضمو جمع کنم،مسیر رو ضه رو کجا بردن؟حرم بقیع خراب شد،خرابه شد،ویرانه شد،من یه خرابه ی دیگه هم سراغ دارم* دلم از خرابه دیگه خونه امشب ... مزاحم شدم من برا عمه زینب ... *چی میشه منم بیام از حرمت دفاع کنم؟چی میشه منم در این خرابه بایستم؟* دلم از خرابه دیگه خونه امشب مزاحم شدم من برا عمه زینب میسوزم تو این تب ( صورت من کبوده و زرده حرف دلم گلایه و درده یه دختر شامی رو دیدم که روسری منو سرش کرده ) 2 یه دنیا درد دل دارم بابا ازاون شب سرد توی صحرا *چی شد؟! نمیگم بهت بابا* موی سرم سپیده و قدم شده شبیه مادرت زهرا 2 دعا کن بمیرم برم از خرابه برای همیشه سه سالت بخوابه که موندنم عذابه دوری تو طاقتمو برده دیر برسی دختر تو مرده تموم راه شام و بازارو عمه به جای من زمین خورده تو این خرابه نفسم تنگه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖▪▪▪▪▪▪▪▪▪ *بابا ، بابا ، کی به لب هات سنگ زده؟!* (تو این خرابه نفسم تنگه چرا رو لب هات اثر سنگه)2 راستی تو بازار حراجی ها دیدم سر خاتم تو جنگه 2 *روضه ی بقیع میخوندیم چی شد؟دلامون کجا رفت؟اینم برای امام زمان میگم* یکی نیست بپرسه گناهم چی بوده؟ چی بوده که رنگم پریده،کبوده تو آتیش و دوده نگفتی که سه ساله جون میده واسه تصدق یکی نون میده خسته شدم بس که تو این بازار یکی همش ما رو نشون میده جای طناب مونده رو گردن ها حتی حیا نکردن از زن ها از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها 2 *بابا یاد مادرت افتادم که تو کوچه ها تنها گیرش آوردن،بابا امام حسن نتونست کاری برای مادرش کنه* از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 6) 🔥در همین وقت ماموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند. 🌺سر حسین علیه السلام درون طشت طلا قرار داشت. سکینه و فاطمه دختران ابی عبدالله قد میکشیدند تا سر پدر را ببینند، همینکه چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد... ♨️یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه السلام میزد و میگفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم! سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است: 📛آرزو میکند کشته های بدر که به جهنم واصل شده بودند ،حضور داشتند و این روز را میدیدند. 📛 به کشتن پسر پیغمبر افتخار میکند. 📛 تصور میکند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است. 📛 منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی میشود! 🌷حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی نظیر و شهامت بی مثال بیاناتی میفرماید که بینی یزید را به خاک میمالد تا آنجا که میفرماید: 🔥من تورا انسانی بی ارزش و بی مقدار میبینم و بسیار سرزنش و توبیخ میکنم ، 🔥تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری ، و محبت مارا از قلبها خارج کنی هرگز نخواهی توانست. ننگ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمیشود. 🔥یزید! گمان میکنی از اینکه تمام راههای آسمان و زمین را بر ما بستی و مارا مانند اسیران شهر به شهر میگردانی،نزد خدا بی مقدار شده ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی میکنی؟ 🔥چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست! گفته ی خدا را فراموش نکن: ⛔️"کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است،بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است" 🔥 ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده ی حجاب نگه داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهره آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟! ❗️چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روییده! 🔥 کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت میزند .. ♨️صبر کن که بزودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو میکنی ای کاش فلج و لال بودم و چنین حرفایی نمیزدم.. 🌷هرچند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید میکند و اندوهم را افزون میسازد اما باید تورا خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم.. 💥 تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان بخدا قسم نمیتوانی یاد مارا از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی، 🔥ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار میشود،مدت زندگیت کوتاه و همدستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا میدهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است... ✍ادامه دارد... 📚 نفس المهموم ص 444 📙حیات الحسین ج 4 📕بحار ج 45 ص133 📘اعلام النسا ج 2 2 504 .
تو تک سواری تو یَلی ، یا اباالفضل بن علی مثل علی بی مثلی ، یا اباالفضل بن علی ریشه کن لشکر کفر ، شور اَحلی من عسلی معنی خیر العملی ، یا اباالفضل بن علی من ابالفضلی ام و عاشقم احساسی ام مثل رقیه منم حضرت عباسی ام ... یابن الحیدر ، یا اباالفضل ... ذکر من امشب بی عدد ، یا ابوفاضل مدد هم از ازل تا به ابد ، یا ابوفاضل مدد خدا همین که آفرید به دلم مُهر تو رو زد به نام تو خورده سند ، یا ابوفاضل مدد من اباالفضلی ام و نوکر یار حسین میشم عاقبت به خیر با علمدار حسین ... یابن الحیدر ، یا اباالفضل ... صاحب عنوان ادب ، شیر قتال العرب جمع عطوفت و غضب ، شیر قتال العرب دشمن به قدرتت میگه مرحبا یا لَلعجب ای یل هاشمی نسب ، شیر قتال العرب من اباالفضلی ام و مستم شیدایی شدم اعتبارم اینه که غلام سقا شدم ... یابن الحیدر ، یا اباالفضل ... بردی دلم رو زیر دِین ، کاشف الکرب الحسین تو جمع حزن عالمین ، کاشف الکرب الحسین ماه بنی هاشمیون ، دلربایی نور عین جذبۀ بین الحرمین ، کاشف الکرب الحسین من ابالفضلی ام و از همه دل کنده ام گدای آل علی به قمر من بنده ام ... یابن الحیدر ، یا اباالفضل ...
ای بیرق عزای تو روی سرم حسین ای روضه ی تو بانی چشم ترم حسین کردندآشنا به غم و روضه ات مرا درسن کودکی پدر و مادرم حسین هرهفته ازفراق تو میگیرد این دلم شبهای جمعه حال وهوای حرم حسین زهرا کنار قتلگهت ناله میزند شیب الخضیب من پسر بی سرم حسین با روضه های مادر تو گریه میکنم ای پاره پاره تن گل نیلوفرم حسین جوشان بود دو چشمه ی چشمم ز ماتمت گرتو نظرکنی به دوچشم ترم حسین @emame3vom انگشتر عقیق یمن سوز روضه هاست آتش زند به این دل غم پرورم حسین این آرزو فقط به دلم مانده تا زنم درکربلای تو نفس آخرم حسین ممنون لطف حضرت زهرای اطهرم عمری بود که بر درتو نوکرم حسین پای پیاده ذکر همه از نجف بود حب الحسین یجمعنا تا حرم حسین از (نوبهار) زندگیم تا خزان شدن تحت توجهات علی اکبرم حسین ابوذر رییس میرزایی (بهار) .......... اى جان ما فداى تو لبيك ياحسين هستى است رونماى تو لبيك ياحسين اى نَفْس مُطمَئنّه كه تنها فقط خداى گرديده خونْ بهاى تو لبيك ياحسين هَلْ مِنْ مُعين تو گفتى و گوئيم يك صدا در پاسخ نداى تو لبيك ياحسين توحيد را به قتلگهت كرده اى بيان حق راضى از رضاى تو لبيك ياحسين زينب كنار پيكر تو گفت: تا ابد برپا بُوَد لَواى تو لبيك ياحسين شكرخدا كه فاطمه ما را دعا نمود گشتيم مبتلاى تو لبيك ياحسين جا مانده ايم و دل به همين خوش كنيم كه اينجاست كربلاى تو لبيك ياحسين پيغمبرانه مُعتكفم در حَراى تو هر روضه شعبه ايست ز صحن و سراى تو با سينه اى پر از غم و با ديدهء ترى قامت خميده مى رسد از راه خواهرى باور نمى كند كه چه ها آمده سرش! يك اربعين گذشته ز هجر برادرى دارد مرور مى كند آن خاطرات را بر روى خاك بود چه گل هاى پرپرى تنها حسين ماند و زمان وداع شد بوسه زند به زير گلو جاى مادرى يك ساعتى گذشت كه از روى تَل بِديد بر جاى بوسه اش بزند بوسه خنجرى لرزيد كربلا و هوا تيره گشت و ديد رفته به روى نيزهء بيدادگر سرى اما هنوز كينهء دشمن نشد تمام ده اسب تاختند روى جسم اطهرى بعد از حسين بود كه غارت شروع شد بعد از حسين رنج اسارت شروع شد .
Rozeh.Shab 18.Beytozahra97.mp3
9.93M
🏴 أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یا ابا الحسن یٰا عَلی اِبنِ موسَی ایها أَلرّضٰآ یابن رسول الله 🏴 #استاد_میرزا_محمدی ♦️توسل به #امام_رضا علیه السلام متناسب با شب هشتم امام 🔷 داستان عنایت امام رضا علیه السلام به شیخ مرتضی حائری ♦️ لا تخف و لا تحزن ..... روضه #امام_رضا علیه السلام دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید 🕊گریز به روضه #حضرت_زینب سلام الله علیها 🔖عَنِ الرِّضَا علیه السلام فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ: يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ ╭┅─────────┅╮ ▶️ @emame3vom ◀️ ╰┅─────────┅╯
😭😭 بی بی شنیده‌ام غم بسیار دیده‌ای یک شب شنیده‌ام همه را تار دیده‌ای بی بی حقیقت است که در کوفه جنگ شد طوفان شد و تلاطم باران سنگ شد آیا رقیه هم به کتک خو گرفته بود آیا شبیه فاطمه پهلو گرفته بود... #٦٩ـ
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ آقا سید مهدی حسینی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• محبت ابوتراب را که جار می کشم قلوبِ بی قرار را سر قرار می کشم @emame3vom هر آنچه بویِ مرتضی دهد به چشم می نهم هر آنچه بویِ او نداد را به دار می کشم من از دقایق نخست بازگشت از نجف برایِ دیدن دوباره انتظار می کشم ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است اگر که منتی کشم از این تبار می کشم به شاعران او خدا مقام ویژه داده است به حشر چشم خود به پای شهریار می کشم اگر مرا نخواست زحمتی نمی دهم به او خودم گلویِ خویش را به ذوالفقار می کشم به عشق دیدنِ علی بهشت را نظر کنم بدونِ او من از بهشت هم کنار می کشم گناه من اگر دلیلِ خجلت علی شود به روز حشر خویش را به سویِ نار می کشم غریبِ دهر هم شوم به سوی هر که می روم غریبیِ ابوتراب را هوار میکشم نوشته اند وقتِ مرگ وقت دیدن علی ست برایِ مرگ انتظار بی شمار می کشم ... ____ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
از سر نی بِشِنو آیۀ قرآنی را الله‌الله، بنگر آیت سبحانی را داده اندر ره اسلام سر و، باز سرش ندهد از کف تبلیغ مسلمانی را کوفیان عید گرفتند که شد کشته حسین کفر باطن نگر و معنی نادانی را گفت زینب به‌ سر شاه که ای‌جان‌عزیز! بشنو دردِ دل این زینب زندانی را ای که انگشت‌نمایِ همه خلقی چو هلال باز کن بر رخ من دیدۀ نورانی را سر پرخون تو خولی بنهاده به تنور گستراینده عجب سفرۀ مهمانی را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 مجموعه عاشورایی خوشدل تهرانی .
ديد چو زينب به‏ کوفه غارت دين است‏ شور و قيامت چو روز بازپسين است ‏ شهر پرآشوب و مرد و زن به ‏تماشا بر سر ني شاهباز، سِدره نشين است یوسف حُسن ازل چو عیسی مریم بر سر دار و روان به عرش برین است ‏ خلق به ‏انگشت مي‏‌کنند اشارت‏ چون مه نو کاين، سرِ امام‏‌مبين است ‏ کرد چو خور سر برون ز محمل عريان‏ گفت که يا لَلعجب حسين من اين است؟‏ خواند «هلالاً لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمالا» ديد قمر منخسف در ابر نشين است ‏ گفت که‏‌ اي ماه‏‌من! چه‏‌وقت غروب‏‌است؟ رخ‏ بنما دل ز فُرقت تو غمين است‏ من بفدای رخ چو بدر منیرت جلوۀ حسن تو رشک خُلد برین است پرسشی ای همسفر! ز خسته‌دلان کن جان من، آئین دوستی نه چنین است بود تو را جای، صدر سینۀ احمد حال تو را جای، صدر نیزۀ کین است نيزه بلند است و دست کوته و دل خون‏ صبر کنم، دل مگر ز سنگ عجين است سر شکنم پای نیزۀ سرت ای شاه باشدم اَر، حاصلی ز عمر همین است «شیخ» از این کِشته‌ها درو کند آن روز شه ز کرم گویدش که ناصرم این است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نوادر شمشیری .
@emame3vom خطبۀ زینب اگر در سفر شام نبود از فداکاری شاه شهدا نام نبود نه همین نام نبود از شه خونین کفنان اثر از مکتب ارزندۀ اسلام نبود ازمدینه زن و فرزند به همره بردن نکته‌ای بود که اندر خور افهام نبود ورنه تکمیل شهادت به اسارت می‌شد جای بانوی حرم در ملأ عام نبود کاش می‌بود یکی تا که بگوید به یزید زن دلسوخته را طاقت دشنام نبود چوب چون برلب و دندان شه دین می‌زد خواهر غمزده‌اش را دمی آرام نبود جَست از جا و بمانند پدر راند سخن که نظیرش به سخن درهمه ایّام نبود لرزه بر کاخ ستم از اَمِنَ‌العَدل فکند با نوایی که بجز نعرۀ ضرغام نبود خاصه یَابنَ‌الطُلَقایش که شررها افروخت که به از این ره کوبیدن و الزام نبود اثر از دختر ویرانه‌نشینی باقیست گرچه آن‌روز چو وی دختر گمنام نبود لیک نَبوَد زمعاویه و پورش اثری با وجودی که به جز در کفشان شام نبود این دلیلی‌ست که حق باقی و باطل فانی است فکر دنیاطلبان جزغلط و خام نبود «خوشدل»!آن‌کس که حسینی شده،از روزنخست هیچ‌گه فکر پرستیدن اصنام نبود «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 مجموعه عاشورایی خوشدل تهرانی .
خورشید علی با مه زهرا چو مقابل این از سر نی گشتی و آن از دل محمل مه گفت به خورشید خود ای روشنی دل! ای برده دلم را تو بدان شکل و شمایل پروای کست نیّ و جهانی به تو مایل گه یاد کنم از تو، گه از قتل جوانان گه خون خورم از دیدن اطفال پریشان گه از غم بیمار، برآرم ز دل افغان گه آه کشم از دل و گه تیر تو از جان دور از تو چه گویم؟که چه‌ها می‌کشم از دل در صورت اگر صفّ تو مطلوب و نگون است لیک از ره معنی، عدویت خوار و زبون است تا خون تو جوشد، ره تو راهنمون است هر روز چو حُسنت ز دگر روز فزون است مه را نتوان کرد به روی تو مقابل با عزم من و همّت تو عالم هستی شد پاک ز بیداد و ز ناپاکی و پستی در هر قدمی، یار تو باشم به درستی دل بردی و جان می دهمت، غم چه فرستی؟ چون نیک حریفیم، چه حاجت به محصّل؟ @emame3vom «خوشدل»! تو عبث نیست اگر خوشدل و شادی چون مدح سرای مه و خورشید رشادی گر خواجه صفت این سخن از نیک نهادی حافظ! چو تو پا در حرم عشق نهادی در دامن او دست زن و از همه بگسل «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 مجموعه عاشورایی خوشدل تهرانی
روضه اقا ابالفضل علیه السلام ▪️▪️▪️ جنت و اعلا رو نمیخوام بی ابالفضل بی ابالفضل هیچ کس همتاشو ندیده .نه ندیده نه شنیده علت داره چون خدا تنها تو دنیا یه ابالفضل آفریده▪️ چون خدا تنها تودنیا یه ابالفضل آفریده ان شاالله کسی ازاین جمع داغ برادر نبینه شخصی درعالم رویا اباعبدالله الحسین رو خواب دید▪️ دید زخمهای فراوانی به بدن امام حسین(ع) ▪️ ازخواب میگه بیدارشدیم دورکعت نماز خواندیم به روح پرفتوح آقا امام حسین(ع)▪️ دوباره درعالم رویا خواب دیدم تمام زخمها در بدن اباعبدالله خوب شده اما دوتا زخم هنوز روبدن ابی عبدالله بجامونده میگه یه نگاه کردم دیدم یه زخم رو سینه ی اباعبدالله هست یه زخمم رو کمر اباعبدالله هست▪️ سوال کردم آقاجان...این زخمی که بر سینه دارید ماله چیه؟ گفت این زخمی که بر سینه دارم داغ جوانم علی اکبره (آی گریه کنا آی کربلا رفته های مجلس) این زخمی که به سینه دارم داغ جوانم علی اکبره ....آقا جان این زخم رو کمرشماچیه؟▪️ صدازد این زخمی که رو کمرمنه داغ برادرم عباس ▪️ ای وااای ای وااای چون وقت کمه من یه اشاره کنم انشاالله خود قمر بنی هاشم هرحاجتی داری امروزبراورده کنه نام قمر بنی هاشم اومدا اومد مشک پرآب کرد دستان مبارک میان آب برد▪️ تا میخواست اب بنوشه صدازد قسم به فاطمه(س)هرگز تورا نمینوشم چرا؟ چه در تو عکس لب خشک سیدالشهداست▪️ درون نهر همه ماهیان بهم گویند تو موج میزنی تشنه یوسف زهراست▪️ آب و ریخت سوار بر اسبش شد کربلا رفته های مجلس مقام دست راست ابالفضل کجاست؟ مقام دست چپ عباس کجاست؟ همچی که نگاه کرد دست راستو از بدن جداکردن▪️ @emame3vom اما تا نگاه کرد دست چپ و از بدن جداکردن اماعباس امیدش ناامید نشده مشک و به دندان گرفت اما همچی که تیر به مشک عباس زدن اب مشک ریخت رو زمین دیگه امیدعباس ناامید شد▪️ تیر به چشم راست قمر بنی هاشم زدن اونجابود لاااله الاالله امام زمان به بحرالعلوم گفته آی بهرالعلوم اونایی که روضه میخونن مدح عمویم عباس رو میخونن بشما مردم بگن اینطوری بازگوکنن روضه ی عباس رو وقتی یه نفر از بالای بلندی بی افته شماتصورکنید چیکارمیکنه اولین کار دست و سپر صورت میکنه▪️ چرا؟تا صورت اسیب نبینه اما امام زمان (عج)فرمود ای بحر العلوم عموی ما عباس دست دربدن نداشت▪️ باصورت به زمین افتاد تا به زمین افتادصدازد یا اخا ادرکنی یا برادر برادرتو دریاب▪️ جمله ی اخر دعات کنم اباعبدالله گفت یه خبر شده چند ساله عباس منو صدامیزنه میگه السلام علیک یا سیدی ومولای ایندفعه صدازد برادر یه خبری شده مسیروعوض کرد اومد کنار علقمه اما تااومد دید عباس افتاده روزمین ▪️ ازبالای اسب ابی عبدالله افتاد ▪️ سرعباس به زانوگرفت صدازدداداش یک عمر مراسیدومولا خواندی چه شد این بار برادر خواندی یه جمله صدازد▪️ گفت داداش میدونی چرا بخودم اجازه دادم بگم داداش .من یه عمردارم صدات میزنم سیدی مولای من اقای من میدونی چرا @emame3vom همچی رو زمین افتادم دیدم صدای یه مادری داره میاد هی میگه بنی عباس خدای من مادرمن ام البنین الان مدینه هست این کیه منو صدامیزنه تا خوب گوش کردم دیدم صدای فاطمه ست منو به فرزندی قبولم کرد لذابراهمین بود بخودم اجازه دادم بگم داداش حسین ارام جانم حسین روح وروانک 🏴🏴🏴
. همراه زخمهای تنت گریه ام گرفت از پیرهـُن نداشتنت گریه ام گرفت با دیده های سرخ جگـر مثل مادرم هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت جایی برای بوسه برادرم نیافتم! از نیزه های در بدنت گریه ام گرفت تا دیدم آن سواره ی ولگرد نیزه دار بر تن نموده پیرُهنت گریه ام گرفت وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک یک بوریا شده کفنت، گریه ام گرفت : کشته‌ی اشک چه سرّی است که تا نام تو رفت اشک جاری شد و با روزی هر سـال آمد آیه ها یک به یک افتاده مقطّع بر خاک چه بلایـی به سـر سـوره‌ی زلـزال آمد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
بسم‌الله الرحمن الرحیم از سنگ شکوفه است اینجا دروازه ی کوفه است اینجا بر بام تمام خانه ها سنگ در دست همه نشانه ها سنگ اینجا همه مردمش عجیبند بی غیرت و پست و نانجیبند این شهر بوی خدا ندارد چشمان کسی حیا ندارد یک قافله از بلا رسیده از سختیِ کربلا رسیده پیشانیِ سنگ خورده آمد یک عمّه ی نیمه مرده آمد بر نیزه سرود نور دارد یک همسفر از تنور دارد از شوق گل به نی نشسته پیشانی خویش را شکسته نیلی به نگاه خسته دارد غم در نگه شکسته دارد آغاز روایت جنون کرد در شهر بلا کُن فیکون کرد .
. در ناقه عیال شاه را میبردند یک قافله اشک وآه رامیبردند خورشید از آسمان تماشا میکرد در نیزه هلال ماه را می‌بردند از کرب وبلا بسوی دربار یزید مجموعه ی قتلگاه را می بردند دنیا شده تیره درنگاه زینب چون شب زدگان، پگاه را می‌بردند @emame3vom با کعب سنان و قدرت سرنیزه یک عده ی بی پناه را می‌بردند با پای برهنه وطنابی در دست اطفال غریب شاه را می‌بردند فریاد، از این درد که امواج بلا دریادل خیمه گاه را می‌بردند
زمزمه غربت @emame3vom میخونن همه دنیا،با اشک و ناله امشب امان از غم غربت، امان از دل زینب امان از دل زینب کبوده تن لاله ، فلک می کنه ناله به اشکای سه ساله، که جون اومده بر لب امان از دل زینب دل عمه چه خونه، داره روضه میخونه شده اشکش روونه چنان لاله ی در تب ، امان از دل زینب سر پاک برادر، جلو چشمای خواهر تنش پاره و بی سر، شده پامال مرکب امان از دل زینب داره روضه میخونه، دلا رو میسوزونه کی زد نیز عزیزم، به جسم نا مرتب امان از دل زینب دل مهدی زهرا، از ماتم عظما چنان لاله ی صحرا ، از این غصه لبالب امان از دل زینب .
به لطف حق شده‌ام گریه‌کن برای حسن دمی فدای حسینم ، دمی فدای حسن یقین کنید که روزی به چشم خواهم دید پیاده می‌روم آخـر به کـربلای حسن .
یا شریکة الحسين ( عليه السلام ) يا زينب كبرى ( سلام الله عليها ) روضه خوان عصر عاشورا نگاه زینب است ای خدا عشق حسین تنها گناه زینب است صحنه هایی را که می دید از غریبی روی تل تل خونینش خدایا قتلگاه زینب است از مدینه آمد و در کربلا محشر نمود چادر خاکی مادر خیمه گاه زینب است یک طرف جسم شریف یار در زیر ستور یک طرف بر روی نیزه رأس ماه زینب است گفت زیبا بود هر چه دیدم از رنج و بلا روی زیبای حسین عمق نگاه زینب است چوب محمل را بپرسی که چه شد با آن هلال یک سر بشکسته ی خونین گواه زینب است تا کند ویران تمام کاخ های ظلم را اوج صبر و موج اشک او سپاه زینب است
♻️♻️♻️♻️ ای کریم آل طاها یا حسن(ع) مجتبای حضرت زهرا حسن(ع) ای تجلی همه پیغمبران سرور وسالار هر کون و مکان مصحف آیات اخلاصی و نور ذکر تو باشدپل رمز عبور جان فدای ذکر یارب یا رَبَت صد شکر میریزد از قند لبت اسمانی هستی و مسند نشین بر کمالات شما صدآفرین صدچو حاتم سائلان کوی تو یوسفان محو خم گیسوی تو ناجی موسایی و باب نجات خاک پایت بوسه گاه کائنات هر که گویدوصف نامت مختصر بشکفد از در لبهایش گهر حا و سین و نون حرف عشق من مخمص و ختم کلام من حسن(ع) پرتو نور خدای انوری همچو دریایی و ذره پروری مدح تو مدح خداوند رحیم یا ابالقاسم کریم ابن الکریم شد کرامت سائل کوی شما برتری داری به کل انبیا مرحبا بر زور و بازویت حسن بر جمال ماه و دلجویت حسن یکه تاز عرصه ی جنگ جمل در عرب شد قدرتت ضرب المثل نیست مانندت یلی در کار زار لشکری گردد ز تیغت تار و مار شیرهر میدانی و مرد افکنی حیدری بر قلب دشمن میزنی * من كه هستم سائل راه شما پادشاها کیسه ام را پر نما سیدی یامن علی العرش استوی بهجت الزهرا عزیز المصطفی(ع) انت مولایی انالعبدالحقیر جان زهرا مادرت دستم بگیر * نوکرانت غرق فیض رحمتند گریه کن های تو اهل جنتند بر همه گریه کنانت از الست مادرت قول شفاعت داده است