.
#مرثیه #واحد
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بستر_بیماری
#وداع
#مثنوی
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ....
در بین بستری و مداوا نمی شوی
بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟
برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام
برخیز ای توسلِ شبزندهداری ام
برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن
با چشم کَم سویات به علی هم نگاه کُن
زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام
من کم محلی از همه ی شهر دیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است
جای تمام شهر سلامم کُنی بس است
برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت
آلاله کاشتی وسط باغ بسترت
خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی
این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی!
مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود
ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود
دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر
با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر
حجم غم تو در دل من بی حساب شد
آن بانویِ رشیدهی من آبِ آب شد
ثانیه های رفتن تو تند می شود
دارد نفس نفس زدنت کُند می شود
با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند
آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند
در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت
آن تکّهگوشوارِ تو را مجتبی گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من
زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟
مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟
شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟
گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن
زهرا بمان و زینبمان را عروس کن
خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود
خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود
آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد
آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد
لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را
بگذار روبه راه کنم وضع خانه را
من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم
آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم
ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند
جارو نزن..،تمام پرت درد می کند
این آسیا ست گریه نموده به حال تو
دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو
من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم
نانی که پختهای بخدا لب نمی زنم
دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن
این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن
بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد
این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد
باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه
باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
#بردیا_محمدی✍
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
https://eitaa.com/emame3vom/86835
.
.
چهار نفر در روایات با عنوان بکّائون(بسیار گریه کنندگان) عالم شمرده شدند.
۱.حضرت آدم ع که سال ها بعد از ترک اولایی که انجام داد، گریه کرد تا توبه اش به واسطه ی گریه بر سیدالشهدا ع پذیرفته شد.
۲.یعقوب نبی ع که سال ها در فراق یوسف ع گریه کرد تا جایی که به شهادت ایات قرآن چشم هایش سفید شد.
۳.حضرت زهرا س که حدود سه ماه بعد از پیامبر ص در فراق پدر و به خاطر مصائبی که دیده بودند گریه کردند.
۴.امام سجاد ع که طبق روایت ۳۴ سال بعد از واقعه ی کربلا به یاد مصیبات آن ایام گریه کردند.
🔹گریز به روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
آدم و یعقوب و امام سجاد علیهم السلام هر کدام سال ها گریه کردند و در زمره ی بکائون به شما می آیند، چه گذشت بر دختر رسول خدا ص که در طول سه ماه بعد از پدر آنقدر گریست که در زمره بکائون عالم به شمار می رود.
*اینقدر سر بی بی جراحت داشت که حضرت این روزای آخر این نانجیبا که اومدن ملاقاتش حضرت به اسما فرمود:سَرِ من رو برگردون ..
یعنی حتی قدرت اینکه سر رو برگردونه دیگه نداشت ..حالا میفهمی چرا بی بی "ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ.."(1) همیشه سرش رو میبست...*
💠رُوِىَ اَنَّها عليهاالسلام ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها صلي الله عليه و آله مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ (مناقب، ج۳، ص۳۶۲)
مورخين گفته اند: حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از پيامبر صلي الله عليه و آله پيوسته سرى بسته از شدت درد و جسمى نحيف و در خود فرو شكسته و چشمى گريان و قلبى سوخته داشت كه ساعت به ساعت از حال مى رفت و بى هوش مى شد.
#فاطمیه
https://eitaa.com/emame3vom/86837
.
■ #مجلس_کامل_حضرت_زهرا
■پرت سوخت...
■تا صدای در اومد...
■تو بین آتش رفتی و...
■جوهر میشد اگر که دریا...
.👇👇👇
4_5877272993473759971.ogg
زمان:
حجم:
714.9K
■#روضه_حضرت_زهرا
■روضه و مرثیه #حضرت_زهرا س
■تا صدای در اومد...
■تو بین آتش رفتی و...
کربلایی حسین طاهری4_5852479100756691768.mp3
زمان:
حجم:
8.89M
■نوحه حضرت زهرا س
■جوهر میشد اگر که دریا...
■#کربلایی_حسین_طاهری
جوهر میشد اگر که دریا کاغذ میشد همه درختان
حتی از عرش قلم میومد بازم میخوندن
برای وصف شأن و جلال حضرت زهرا
چه کوثری آیه ی عشق پیغمبری
چه همسری شونه به شونه با حیدر چه مادری
چه سروری ای که آیینه ی حیدری
چه دختری چه همسری چه مادری
من خدا رو دارم میبینم زیر نور قشنگ مهتاب
من بهشت و دارم میبینم زیر پای مادر ارباب
ای مادر ارباب ، ای مادر ارباب
ای مادر ارباب ، منو دریاب
.
|⇦ پَرِت سوخت
#روضه_متنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی محمدحسین پویانفر
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
پرت سوخت ۲
به آتیش کشیدن در خونه رو پیکرت سوخت
بمیرم جلو چشمای زینبت معجرت سوخت - ای مادر
بمیرم ۲
توی کوچه ها می کِشن دشمنا حیدرت رو
با یه ضربه از تو گرفتن گل پرپرت رو - ای مادر
گناه تو مادر چی بوده / وا اُمّا
که روی تو اینجور کبوده / وا اُمّا
علی دیگه طاقت نداره / واویلا
که زهرا توو آتیش و دوده / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بمیرم ۲
چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه
نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه - واویلا
واویلا ۲
بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه
سلام علی دیگه توو کوچه ها بی جوابه - واویلا
چرا رنگ زینب پریده / وا اُمّا
چرا قد مادر خیمده / وا اُمّا
الهی که بارون بگیره / پشت در
که آتیش به خونه رسیده / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
توو کوچه ۲
یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر
که دسش جدا شد دیگه از توو دستای حیدر - وای مادر
بمیرم ۲
دوباره علی مونده و خنده ی تلخ مردم
زمین خورده توو کوچه مادر برا بار چندم - وای مادر
چهل مرد جنگی رسیدن / وا اُمّا
که دست علی رو ببندن / وا اُمّا
بمیرم که یه عده نامرد / توو کوچه
به اشکای حیدر می خندن / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وا اُمّا ۲
نبودی ببینی توی کربلا خیمه ها سوخت
توو عصر دهم چادر زینبت بی هوا سوخت - واویلا
وا اُمّا ۲
نبودی توی کربلا بی کفن شد حسینت
روی نیزه ها رفته بود راس نور دو عینت - واویلا
توو گودی گودال یه نامرد / با کینه
رسیده که اینبار بشینه / رو سینه
تن خونیشو توی گودال / برگردوند
نگفت خواهرش داره از دور / می بینه
حسین جان
#احسان_نرگسی ✍
*واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو بالا بيار بگو: واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو كه بالا مياري برات سخت نيست، اما پهلو كه بشكنه، دست آسيب ببينه، بالا آوُردنش سخته... واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...
بي بي دست گذاشت رو زانويِ مولا، فرمود: علي جان! من ميرم پشت در، اينارو ردشون ميكنم، اول اينكه بابام زياد سفارشِ من رو كرد، دوم اينا زنهاشون خبر دارن كه من بارِ شيشه دارم، پشت در اومد، يه حرامي صدا زد: علي زن فرستاده پشتِ در، حالا از اين به بعد رو خودش نوشته، نوشته: معاويه! صداي نفس زدنهاي زهرا رو از پشت در مي شنيدم، يادِ سفارشات پيامبر افتادم، چند قدم عقب رفتم، اما كينه ي از علي مقابل چشمم آمد، چنان با لگد به در زدم...*
چند تایی زدند با پا در
تا که افتاد رویِ زهرا، در
گیرم از دست سنگ ها نشکست
چه کند بار شیشه اش با، در
همه کج رفته اند... حتی میخ
همه لج کرده اند... حتی در
*يه وقت صدايِ بي بي بلند شد:" يا اَبتا!" ناله ي دوم صدا زد: "يا اميرالمؤمنين!" سكوت همه جا رو فرا گرفت، يه وقت ديدن يه صدايِ بي رمقي بلند شد: "یا فِضّةُ خُذینی" سر بسته ميگم خواهرا بيشتر گريه كنن...*
بعدِ يك عمر مُراعاتِ كنيزانِ حرم
فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد.
*ميگه: به حال اومد، نگفت: بچه ام رو كشتن، نگفت: دستم رو شكستن، نگفت: سينه ام رو شكستن، صدا زد:" فضه! اَينَ علي؟"فضه! علي رو كجا بردن؟ گفتم: خانوم جان! ريسمان به گردنش بستن به طرفِ مسجد بردنش، خودش رو رسوند به مسجد هر طوري بود، يه وقت صدا زد " يا اَهل المدينه!" اگه يه مويي از سَرِ علي كم بشه، ميرم كنارِ مزارِ پيامبر، پيراهنش رو به سر مي اندازم، موهام رو پريشون ميكنم، نفرينتون ميكنم، سلمان ميگه: هنوز حرف بي بي تمام نشده بود، ديدم ستون هاي مسجد ميلرزه، آقا اميرالمؤمنين از زيرِ شمشير صدام زد: سلمان! برو به فاطمه بگو: علي ميگه نفرين نكن... فرمود: امر، امرِ علي است، اما تا رهاش نكنن نميرم، اينقدر ايستاد تا ريسمان از گلويِ مولا باز كردن، بي بي يه دست به پهلو گرفته بود، هي دورِ مولا مي گشت، هي صدا ميزد: جانم فدات يا ابالحسن!...
"صَلَّ الله عليكَ يا اباعبدالله..." بي بي جان! يه شمشيرِ برهنه ديدي دلت تاب نياوُرد، واي از اون ساعتي كه نيزه دار، شمشيردار، يه عده با سنگ، پيرمردا با عصا، يه كاري كردن با بدن، وقتي خواهرش رسيد ميانِ گودال، هي صدا ميزد:" أ أنتَ اَخي؟" آيا تويي برادرِ من؟ صدا از رگ هاي بريده بلند شد"اُخَيَّ اِليَّ"...حسين...*
پس با زبان پُر گِله آن بَضْعَةُ رَّسول
رُو در مدینه كرد كه یا اَیُهَّا الرَّسوُل
این کشته فتاده به هامون حسین توست
وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
*دستامون رو بالا بياريم، پدرا، مادرا، گذشتگانمون همه فيض ببرن، همه اونايي كه روضه ي بي بي رو نفس به نفس، زبان به زبان به ما رسوندن، همه فيض ببرن، صدا بزنيم: اي حسين...*
ــــــــــــــــــ
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
https://eitaa.com/emame3vom/86842
.
قابل توجه خادمان و نمازگزاران محترم همه مساجد، حسینیه ها و هیئات ایران
#کودکان_و_مسجد
مساجد را از خانه سالمندان به مکانی عمومی تبدیل کنیم
1.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 #فاطمیه
🏴 #شور - میدونی یه عمر اسیر تو هستم
بانوای:حاج #مهدی_سلحشور
#حضرت_زهرا
بند اول
میدونی یه عمره اسیر تو هستیم
ما مدیون خیر کثیر تو هستیم
واسه ما نگاهت به دنیا می ارزه
که تنها تو عالم فقیر تو هستیم
حال و روزمونو بهتر میکنه
شمیم روضه های رضوان تو
چی میشه که تو قیامت هم باشیم
پای سفره ی پر از احسان تو
تو روضه ایم مهمون تو
دردامونو درمون تو
خورده گره ایمان ما
با خون تو
یافاطمه یافاطمه۸
بند دوم
دعای تو هرجا پناه علی بود
وجودتو تنها سپاه علی بود
تو از جون گذشتی که عالم بدونه
که عشقت شهادت تو راه علی بود
جون تو بسته بود به جون علی
ارمغان عشق تو جون تو بود
توی آتیش کینه ثابت شده
امضای ولایتت خون تو بود
ای هست تو هست علی
جونش به تو بسته علی
اسمت دلیل قدرت
دست علی
یافاطمه یا فاطمه ۸
بند سوم
میگن کل خلقت برای تو بوده
صفای جهان از صفای تو بوده
بادستای خالی نترسیدیم از جنگ
که پشت سر ما دعای تو بوده
میومده رو لبا تا اسم تو
گره ها وا میشده با اسم تو
روی سر تموم رزمنده ها
یا ذکر علی بوده یا اسم تو
ای جون ما دربند تو
رزمنده ها فرزند تو
عشق شهیدامون بوده
لبخندتو
یا فاطمه یا فاطمه ۸
مرتضی سراوانی✍
مهدی کبیری✍
https://eitaa.com/emame3vom/86846