.
به مناسبت #روز_معلم چندبیتی به تمام کسانی که حق استادی به گردن ما دارند تقدیم می کنم :
تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را
ای هادی راه ِ دین ، دلسوز تر از بابا
هرگمشده ای داریم ، نزد تو شود پیدا
تعظیم به تو باشد، تکلیف برای ما
روشن شده این مطلب در جمله ای از مولا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
استاد به شاگردش حق پدری دارد
نازم به مُرادی که بزم سحری دارد
هنگام مناجاتش چشمان تری دارد
از راز تقرّب هم ،بی شک خبری دارد
اینجاست که این جمله قدری بشود معنا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
چون کودک نو پائی آهسته بَری راهم
بی راهنمائی ها یک طفلک ِ گمراهم
در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهم
با زحمت ِ تو قدری، از عاشقی آگاهم
بوسیدنِ دستِ تو واجب شده، ای والا
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
از مرحمت زهرا با تو شده ام مانوس
چون قطره ناچیزم در ساحلِ اقیانوس
هربار حرم رفتم با دیده تر پابوس
بهر تو دعا کردم در محضر شاه طوس
نامِ تو از این باب است خواندم همه جا "آقا"
«مَن عَلّمني حَرفاً...قد صَيَّرني عبداً»
#قاسم_نعمتی ✍
#روزمعلم
.
🌹ستاد استقبال از شهید گمنام شهرستان رفسنجان
در روز شهادت امام صادق علیه السلام
🔻شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ساعت ۱۵
🔻از میدان شهید سلیمانی رفسنجان (شهدا) به سمت میدان ابراهیم
.
.
#امام_زمان_عج
#سه_شنبه #جمکران
#مناجات
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
دیگر دو بال آرزوی ما شکسته است
از انتظار پر شده حال و هوای ما
این هفته هم سهشنبه شب جمکران گذشت
پاسخ نداشت این همه آقا بیای ما...
دیگر به آخر خط دوری رسیدهایم
ای انتهای غیبت تو ابتدای ما
این پنج روزه نوبت ما، کاش با تو بود
بر روی ردّ پای تو میبود پای ما
یک جمعه گریههای تو را درک میکنیم
عجّل، امام منتقم کربلای ما
#علی_ناظمی ✍
.
.
🔸️دعوتنامه
🔸️مجمع شعرای آیینی شهرری
🔸️برگزاری شصتمین جلسه و نشست صمیمی
سهشنبههای شاعرانه در سایهسار سیدالکریم(ع)
🔸️ضمن تسلیت شهادت امام صادق(ع)
🔸️زمان: سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
🔸️بعد از نماز مغرب و عشا از ساعت ۱۹/۳۰ الی ۲۱
🔸️مکان:تهران حرم حضرت عبدالعظیم(ع)طبقه زیرین مسجدجامع حرم
#قاسم_نعمتی
.
.
#زمینه
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
#امام_صادق
(سبک رفیق اربعین فصل غم یادته)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پر از غصه و غم دل عاشقاس
چه بغضی میون دل شیعههاس
دوباره مدینه پر از غم شده
دوباره تو هر کوچه روضه به پاس
شده زمین و آسمون ـ پر از ماتم
میریزه از چشم همه ـ سرشک غم
داغ امام صادقه ـ تو دلهامون
تو دستای هیأتیا بازم پرچم
هوای غربته ـ هوای این روزای دلا
بخون ای روضه خون ـ از صادق آل عبا
واویلا غریب آقام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه بار غمی از زمونه کشید
آقایی که دین رو رو شونه کشید
غم و غصه روضه کوچه رو ...
دید اونجا که آتیش زبونه کشید
میون شعلهها آقام ـ با چشم تر
میدید چجوری میسوزه ـ تمام در
وقتی میبردن آقام و .... ـ به زیر لب
برا خودش روضه میخوند ـ جَوون مادر
الهی بشکنه ـ دست کسی که سیلی زد
به روی یاس ما ـ جوهر رنگ و نیلی زد
واویلا غریب آقام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدون عمامه بدون عباش
دارن میبرن از پیش بچههاش
چشاش غرق اشکه به یاد غمِ
یه عده حرومی دورِ عمههاش
به یاد عمه زینب و ـ اسارتها
به یاد شام و کوفه و جسارتها
به یاد مجلس بد و کنیزی و ...
بعد یه عمری عزیزی ـ حقارتها
میریزه اشک غم ـ از چشما روی محاسنش
گریز روضهمو ـ بخون از روی محسانش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نصیر_حسنی✍
.👇
402.7K
رفیق اربعین فصل غم یادته؟!
تو جاده میرفتیم با هم یادته؟!
تو هیئت دعامون فقط کربلا
چه راحت میرفتیم حرم یادته؟!
کفران نعمت کردم ببخش آقا
اگر اذیت کردم ببخش آقا
با هر کسی به غیر از تو
اگر رفاقت کردم ببخش آقا
قسم به مادرت نزار که راه بسته بشه
قسم به مادرت نزار دلم شکسته بشه قسم به مادرت نزار که راه بسته بشه
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را مرانی از درت
میدونم که از دست تو بر میاد
ترحم به این نوکر خونه زاد
مگه من قراره چقدر عمر کنم
دلم روضه های محرم میخواهد
کفران نعمت کردم ببخش آقا
رو سینه پاکت رد پا چی بود؟
بریدن سرت از قفا چی بود؟
تو که تموم شد کارت زیر دشنه
نعل های تازه دیگه برای چی بود؟
کشته بی سر و عریان نمیکنن به خدا کشته بی کس رو خاک نمیکنن رها
https://kashoob.com/audio/y6wPE/%D8%B1%D9%81%DB%8C%D9%82-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%BA%D9%85-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AA%D9%87
123.6K
چه شب هائی که نان دادم به سائل ها و بشنیدم
که می گفتند یا رب از علی برگیر داد ما
145K
نه آن سائل مرا بشناخت در دامان تاریکی
نه من در نزد او کردم برایش نام خود افشا
.👆
#امام_علی
الا ای تیرگی های شب ای خاموشی صحرا
زمین ها آسمانها کهکشان ها گوش سر تا پا
ببینید از دل بشکسته آوای که می آید
که نزدیک است بنیاد فلک را بر کند از جا
کدام افتاده از پائی به خاک تیره افتاد
که گوئی خاک ، معشوق است و او چون عاشقی شیدا
به پای نخل های کوفه اشک کیست میبارد ؟
که آب از چشمه چشمش بنوشد نخله خرما
به گرد نخل ها در ظلمت شب گشتم و دیدم
امیر المومنین را محوذات خالق یکتا
نه خوفش از حجیم و نی هوای جنتش بر سر
نه در افسوس دیروز و نه در اندیشه فردا
ز خشم افکنده بر اعضای دنیا لرزه و گوید
که ای دنیا چه خواهی از علی عالی اعلا
منه پوسیده دامت را به زیر پنجه شاهین
میفشان دانه های پوچ خود را جانب عنقا
تو و این خط و خال و عاشقان سینه چاک تو
من و این اشک و آه و ناله و بیداری شب ها
من از آغاز عمر خود طلاق دائمت گفتم
ز چشم دورتر شو دور ، غری غیری ای دنیا
نه سیراب از تو می گردند بلکه تشنه تر گردند
اگر ریزی به کام تشنگان خود و صد دریا
خدا داند ز کل گنج هایت دوست تر دارم
که طفلی بی پدر لب وا کند گوید به من بابا
بگرد ای آسمان دیگر نیابی رهبری چون من
که با اشک فقیری شهریاری کند سودا
به روز از تیغه شمشیر او خون عدو ریزد
به شب از چشم گریانش ببارد اشک در صحرا
ندارم بیم خیزد گر همه عالم به جنگ من
ولی از گریه طفل یتیمی لرزدم اعضا
اگر با حلقه های آهنینم سخت بر بسته
کشانندم به اوج کوه ها بر سخره صما
و گر از سیم و زر پر گردد این گردون و گویندم
که از آن تو دنیا و تمام هست آن یکجا
به مزد اینکه گیرم دانه ای را از دم موری
به حق حق نیازارم ز خود مور ضعیفی را
امیر مومنان و ظلم بر افتادگان هرگز
علی مرتضی و رنج بر بیچارگان حاشا
با مهر و وفا مردم زمن دیدند بی وقفه
بی در پاسخم جور و جفا کردند بی پروا
میان دوستان خود چنان تنهای تنهایم
که شب با چاه ، دور از چشم یاران میکنم نجوا
از آن کودک که دارد شوق بر پستان مام خود
علی را مرگ خوشتر با چنین غم های جان فرسا
چه شب هائی که نان دادم به سائل ها و بشنیدم
که می گفتند یا رب از علی برگیر داد ما
نه آن سائل مرا بشناخت در دامان تاریکی
نه من در نزد او کردم برایش نام خود افشا
تو هم دنیا چو آن سائل مرا نشناختی هرگز
که خون کردی دل زار مرا پیوسته بی پروا
تو ، بین دشمنان ، دست توانای مرا بستی
تو حقم را گرفتی و نهادی در کف اعدا
تو فرزند مرا در بین آن دیوار و در کشتی
تو پیش چشم من سیلی زدی بر صورت زهرا
تو دست ظلم بگشودی زدی برخانه ام آتش
تو تنها حامیم را پشت در انداختی از پا
ز من مخفی مکن ای چرخ دون پرور که می دانم
همین شب ها به خون سر شود مظلومیم امضا
همین شب ها به محراب دعا در مسجد کوفه
به خاموشی گراید مشعل تابنده تقوی
مکن مخفی زمن دنیا که خود آگاهم و دانم
شود فرقم دو تا در راه ذات خالق یکتا
همین شب ها چو شب های سیاه مسجد کوفه
شود در ماتمم نیلی لباس زینب کبری
علی از شدت عدل و مروت کشته شد (میثم)
که جاوید است تا صبح قیامت عدل آن مولا
#استاد_سازگار ✍
.
.
#امام_زمان
دل تا به غمت رسیده ،عاشق شده است
با بغض به هم تنیده، عاشق شده است
ای دوست! چه جذابیتی داری که
هرکس که تو را ندیده عاشق شده است
#عالیه_رجبی ✍
.
.
#امام_زمان
تا کسی رخ ننماید ،ز کسی دل نبرد
دلبرِ ما دلِ ما برد و به کس رخ ننمود
.
.
صلاللهعلیکیامظلومیااباعبدالله
#غزل به زبان ساده (فلک لر)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوست دارم تا بسوزم به پای عشقت آقاجون
دوست دارم تا بمیرم برای عشقت آقا جون
دوست دارم زندگیمو به پات بریزم تا شاید
آخرش جون بدم از بلای عشقت آقا جون
دوست دارم یه نیمه شب میون بینالحرمین
بشینم بخونم از صفای عشقت آقا جون
دوست دارم تا آخر عمرم عزیز فاطمه
همیشه باشم فقط گدای عشقت آقا جون
بخدا هر چی میگم از اسم تو سیر نمیشم
روی لبهای منه نوای عشقت آقا جون
بچه بودم مادر منو رو دستاش میگرفت
زیر لب میگفت که این فدای عشقت آقا جون
وقتی جای دستمو بابام روی سینهم میدید
ابر چشماش میبارید برای عشقت آقا جون
جونِ هر چی مَردِ دست این گدا رو وِل نکن
تا باشم همیشه مبتلای عشقت آقا جون
#زبان_ساده #عامیانه #محاوره_ای
#فلک_لر #فولکلور
#امام_حسین
#نصیر_حسنی ✍
.
.
#تحلیل_سینه_زنی
#نوحه
#حاج_میثم_مطیعی
تحلیل توسط #دکتر_محمد_فراهانی
#موضوع : #شهادت_امام_صادق علیه السلام
سینه زنی: نوحه
موضوع: خصوصیات نوحه
#متن_سینه_زنی 👇👇
#نوحه
صادق آل مصطفی رفته از دنیا
رخت عزا شد بر تن مادرش زهرا
واویلتا واویلتا آه و واویلا
ای آسمان خون گریه کن درغم صادق
عالم شد حسینیه ی ماتم صادق
واویلتا واویلتا آه و واویلا
به فاطمه نوردوعین حضرت صادق
بانی روضه ی حسین حضرت صادق
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
خیمه های آل عبا آتش گرفته
دامان طفلی بی نوا آتش گرفته
ما بین حرم تا میدان لاله ها پرپر
آن طرفتر در قتلگاه پیکر بی سر
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
#خصوصيات_نوحه
1⃣ #ضرب : فاصله هر ضرب در نوحه معمولا كمتر از واحد و بيشتر از زمینة جدید است.
2⃣ #حالت_مستمع_هنگام_سينه_زدن : در نوحه مستمع ايستاده و معمولا دست را بالا برده و به سينه مي زند.
3⃣ #محتوا : محتواي نوحه معمولا مرثيه مي باشد.
4⃣ #جواب : نوحه همواره با جواب مستمع همراه است؛ اما گاهي يك بخش كوتاه آخر بند به عنوان جواب انتخاب مي شود و گاهي بند اول به طور كامل.
5⃣ #اشعار : اشعارهربند نوحه معمولاً داراي طول مصراعهاي كوتاه و بلند است.
6⃣ #سبك : نوحه از جهت سبكي متنوع است ومعمولاً يك چهارچوب كلي مشخص سبكي در هر بند تكرار مي شود ؛ و در حقيقت بندها با هم يك سبك دارند اما درون هر بند ابيات داراي سبكهاي متنوعي هستند.
6⃣ #بند : نوحه داراي چند قسمت ميباشد که به آن «بند» گفته ميشود و هر بند، با «جواب» به اتمام ميرسد. هر بند نوحه معمولاً داراي سه بخش است:
7⃣ #سربند : بيت آغازين هر بند از نوحه که بايد توسط سينه زن پاسخ داده شود را «سربند» گويند که يک يا دو بيت شعر کامل است.
8⃣ #گوشواره : قسمت دوم از هر بند نوحه «گوشواره» ميباشد که در واقع چند کلمة هم قافيه است که معمولاً با ريتم سينه زني هماهنگي بهتري دارد و محل نواختن سينه، از وزن اين کلمات به خوبي هويداست.
9⃣ #جواب : کلمهاي است که در آخر هر بند از نوحه،چند بار با يک سبک تکرار مي گردد و معمولاً نام همان معصومي است که نوحه راجع به اوست.
#تذکر : اين گونه اصطلاحات عرفي هستند و تعريف مشخص و دقيقي ندارند. ممکن است در بعضي مناطق، طور ديگري استفاده شوند.
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
👇
.
#امام_زمان_عج_مناجات
فرج یعنی دعای عهد خواندن، عهد را بستن
دعا یعنی پلی از فرش تا عرش خدا بستن
فرج یعنی دلِ سجاده را با اشکها شستن
دهان هرچه شیطان است را با ربنا بستن..
در امواج بلندِ آل یاسین غوطهور بودن
دلِ خود را در این طوفان به لطفِ ناخدا بستن
فرج یعنی به سوز ناحیه، حق را قسم دادن
دخیلِ اشک را بر تکیههای کربلا بستن
توسلهای ما در هر سهشنبه معنیاش این است
درِ دل را به روی هرچه غیر از اِنَّما بستن
خوشا مثل شهیدانِ مدافع زندگی کردن
به سر، سربندِ یا مهدی و یابن المصطفی بستن
#احمد_علوی ✍
#دعای_عهد
#امام_زمان
.
#احمد_حسینپور_علوی
.
.
#زمینه
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
به سبک (قول میدم اگه ورق برگرده و...)
پیرمرد ایل بارون تو نگاش دریای غم بود
روضه خونه مادر رشیده ایی با قد خم بود
آخر درسش همیشه روضه خونی بود و ناله
گریه میکرد واسه شش ماهه برا طفل سه ساله
می گفت مردم ، کرده جفا بحق آل الله
اونکه زیارت حسین ما ،اگه نره یه بارُ هرسال
می گفت نوحوا ، علی الغریب کربلا مردم
تن حسین تو نیزه ها شد گم ، عمه می گشت میون گودال
سفارش کرد ، به خلق الله
به گریه بر ، عزیز الله
امون ایدل ....
لعنت الله برکسی که اولین هیزم رو آورد
خونه رو آتیش زد و دس بسته مرد خونه رو برد
خونه ی حیدر دوباره شد اسیر شعله و دود
ای مدینه تو بگو مگه گناه ماها چی بود ؟
تو آتیشا ، انا ابن اعراق الثری گفتم
وا کربلا واکربلا گفتم ، آخ که دلم آروم نمیشه
آتیش خاموش ، شده ولی بیاد دخترها
بیاد چادرا و معجرها ، دلم می سوزه تو آتیشه
تا مادر سوخت ، مدینه سوخت
رقیه سوخت ، سکینه سوخت
امون ایدل ....
#حسین_رحمانی ✍
#امام_صادق_علیه_السلام
.
.
#امام_زمان_عج_مناجات
دست ببر بر آسمان، تا مگر از دعای تو
یا نگرم به ماه رخ، یا شنوم صدای تو
روی به هر طرف کنی، نور دو دیدهی منی
پای به هر کجا نهی، قلب من است جای تو
من که رُخَت ندیدهام، دل رَوَد از دو دیدهام
وای بر آنکه بنگرد بر رخ دلربای تو
یا به دو دیدهام بنه پای ز لطف و مرحمت
یا بگذار لحظهای دیده نَهَم به پای تو
سلسهی فراق را باز نمیکند کسی
از دل زار من مگر دست گرهگشای تو
ناز غم تو میکشم، هر چه کنی بدان خوشم
صاحب من توییّ و من خلق شدم برای تو
اشک به دیده کو به کو، بلکه شوند روبرو
گریهی هایهای من، خندهی بیریای تو
گردن من به بند تو، تا چه بُوَد پسند تو
خرّمم از ولای تو، سرخوشم از بلای تو
زخم بزن که مرحمت، کار مسیح میکند
درد بده که گشتهام شیفتهی دوای تو
أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيا؟! یوسف فاطمه بیا!
تا ببرد دل از همه، روی خدانمای تو
ای به وجود قائمه، چشم و چراغ فاطمه
بیا که سایه افکند بر سر ما لوای تو
«میثم» کوی تو منم که پیشتر ز بودنم
تو بودی آشنای من، من شدم آشنای تو
#امام_زمان
#حاج_غلامرضا_سازگار ✍
👇