#امام_زمان علیه السلام ویژه ماه محرم
#اصغر_چرمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @emame3vom
چه می شد لطف حق ابراز گردد
محرم گوش دلها باز گردد
ندای يک "اناالمهدی" به گوش
همه عالم طنين انداز گردد
.
.
سبک بسمت گودال از خیمه دویدم من
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
یا زهرا -(اى سوره ى كوثر ،)
اى سوره ى كوثر ،
اى همسر حيدر
جون حسن پاشو ،
بريم خونه مادر
مادر بذار دستت ،
رو بين اين دستم
خودم توى كوچه ،
عصاى تو هستم
مادر مى بينم كه ،
ديده ى تر دارى
براى من زشته ،
دست به كمر دارى
تو اون شلوغى كى ،
زده توى گوشت
خون زده بيرون از ،
ميون روپوشت
دستت و مى گيرى ،
روى گوش پارت
مى خواى نبينم كه ،
افتاده گوشوارت
به این سبک اجرا میشود
شاعر: #اصغر_چرمی
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/11/48230_13971119193106_1437292.mp3
#فاطمیه
.
مشابه سبک های #کریمی #پناهی خوانده میشود👇👇
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#زمزمه روز شهادت حضرت زهرا س -(مى دونم از دنيا)
@emame3vom
مى دونم از دنيا
و اهل اون سيرى
خودت بگو زهرا
كجا دارى مى رى
خودت مى دونى كه
بسته به تو جونم
كجا دارى مى رى
اى خانوم خونم
سه ماهه كه خونه
بى سر و سامونه
نخورده موهاى
زينب تو شونه
زينب و كلثوم و
حسين با چشم تر
عزا گرفتن از
الان برا مادر
حسن كه اين روزا
خيلى شده بى تاب
با چشم تر شبها
مى پره هى از خواب
نيمه شبا گاهى
بهونه مى گيره
مى گه چرا مادر
پير و زمين گيره
خونه رو اين روزا
كرببلا كردى
چجور دلت اومد
كفن سوا كردى
چرا به من گفتى
جون تو و اطفال
قرارمون باشه
كرببلا ، گودال
شاعر: #اصغر_چرمی
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/11/48257_13971120183002_7227105.mp3
.
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_حضرت_زهرا س
شعر ولادت حضرت زهرا (س) -(امروز سحاب رحمت حق باريد)
@emame3vom
امروز سحاب رحمت حق باريد
شد نسل محمد از وجودش جاويد
محبوب ترين مادر عالم زهراست
تا كور شود هر آنكه نتواند ديد
شاعر: #اصغر_چرمی
.
.
#شهادت_حضرت_زهرا
#زمزمه روز شهادت حضرت زهرا س
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
مى دونم از دنيا
و اهل اون سيرى
خودت بگو زهرا
كجا دارى مى رى
خودت مى دونى كه
بسته به تو جونم
كجا دارى مى رى
اى خانوم خونم
سه ماهه كه خونه
بى سر و سامونه
نخورده موهاى
زينب تو شونه
زينب و كلثوم و
حسين با چشم تر
عزا گرفتن از
الان برا مادر
حسن كه اين روزا
خيلى شده بى تاب
با چشم تر شبها
مى پره هى از خواب
نيمه شبا گاهى
بهونه مى گيره
مى گه چرا مادر
پير و زمين گيره
خونه رو اين روزا
كرببلا كردى
چجور دلت اومد
كفن سوا كردى
چرا به من گفتى
جون تو و اطفال
قرارمون باشه
كرببلا ، گودال
شاعر: #اصغر_چرمی
#فاطمیه
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/11/48257_13971120183002_7227105.mp3
.
.
#امام_جواد
پدرت شاه خراسان و خودت گنج مقامی
پدرت حضرت خورشید و خودت گنج تمامی
غنچه ای نیست که عطر نفست را نشناسد
تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی
نهمین آهوی این دشت تو بودی و دریغا
عمر کوتاه تو نگذاشت که قدری بخرامی
جانت از غصه به لب آمد و لب باز نکردی
جان به قربان تو که این همه آزاده مرامی
بال در بال به آغوش تو محجتاج ترینیم
به کجا دل بسپاریم که هم دانه و دامی
ما که عمریست گدائیم کریما نظری کن
ای که در وادی بخشندگی و جود به نامی
آمانی تر از آنی که در این شعر بگنجی
ای که سر چشمه آدابی و سنجیده کلامی
زهر انگور به صهبای تنت راه ندارد
تو خودت باعث مستانگی باده و جامی
لایق عشق بزرگ تو نبودیم ولیکن
کاش ما را بپذیری به کنیزی،به غلامی
#اصغر_چرمی
#میلاد_امام_جواد
.
.
#امام_کاظم
#زمینه #زمزمه
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#سبک_هواى_اين_روزاى_من_هواى_سنگره
افتادم از شور و نوا خَلِّصنی یارَب
هر روز و شب دارم دعا خَلِّصنی یارَب
نه یاور و معینی ؛ نه مونس و حبیبی
امان از این سیه چال ؛ امان از این غریبی
باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر
آه و واویلا...
....
هر شب گذارم روی خاک غم سرم را
بینم مگر در خواب روی دخترم را
معصومه جان کجایی ؛ ای پاره تن من
بیا بیا و زنجیر ؛ وا کن زگردن من
باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر
آه و واویلا...
......
تنها ملاقاتی من آید شبانه
به جای گل دارد به دستش تازیانه
سندی بی مروت ؛ رحمی به من ندارد
کسی که بسته دستش ؛ سیلی زدن ندارد
باب الحوائج ؛ موسی بن جعفر
آه و واویلا...
.......
گریه کنید در وقت تشییع جنازه
یاد حسین و قتلگاه و نعل تازه
با گریه دم بگیرید ؛ ای بی کفن حسینم
دور از وطن حسینم ؛ عریان بدن حسینم
#عبدالحسین
#شهادت_امام_کاظم
__
.
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_الکاظم
#زمزمه
#سبک_هواى_اين_روزاى_من_هواى_سنگره
رو خاك زندون بلا ، بلا اومد سرت
مى سوخت با روضه هاى كربلا چش ترت
تيرجفا زدن اگه يه روزى رو پرت
كسى نزد تازيونه به جسم دخترت
ذكر لب شيعه شده از غربت تو آه
به من بگو غريب تويى يا شاه بى سپاه
با اين كه زخمى شد تنت ، امام بى پناه
مادر و بچه هات نيومدن تو قتلگاه
قد فلك از بار روضه هاى تو خمه
هر چى برات گريه كنيم ماه رجب ، كمه
تموم عالمين فدات بشه اباالحسن
هر جورى شد تن تو شد تو كاظمين كفن
از همه جا براى تشيع تو اومدن
تا مث جد اطهرت نمونى پاره تن
دلم به غصه هاى تو ببين شده اسير
شام شهادتت آقا دست منو بگير
موسى ى اهل بيتى و امير كاظمين
ما رو ببر كرببلا زيارت حسين
قد فلك از بار روضه هاى تو خمه
هر چى برات گريه كنيم ماه رجب ، كمه
شاعر: #اصغر_چرمی✍
https://eitaa.com/emame3vom/74659
.👇
.
#زمزمه و #زمینه
#امام_حسین
#محرم۱۴۰۲
ارباب ، ای آبروی هر دو عالم
هستی، صاحب این خیمه ی ماتم
ممنون، اجازه داد مادرت امسال
من هم ، بشم عزادار تو بازم
شرمنده ی تو
هر ساله این موقع منم
با تموم آلودگیم
می ذاری سینه می زنم (۲)
ممنونتم من
یه بار دیگه بدی هامو ندیدی
با لطف مادرت منو خریدی(۲)
ثارالله اباعبدالله
نوکر ، همیشه محتاج نگاته
قلبش ، دخیل پر چم سیاته
امشب ، ابریه آسمون چشماش
مسته ، یه قطره بارون نگاته
می خوام دوباره
تن کنم پیراهن سیاه
با اجازه از مادرت
نوکرت باشم این دو ماه(۲)
شکر خدا که
یه بار دیگه دیدم محرمت رو
از من نگیر سایه ی پرچمت رو(۲)
ثارالله اباعبدالله
#اصغر_چرمی
۱۶ ذیحجه ۱۴۴۴
👇
.
#زمینه و #زمزمه محرم ۱۴۰۲
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
امشب ، دلشوره ی عجیبی دارم
هر چند ، برای فردا بی قرارم
اما ، خدا رو شکر داداش حسینم
بازم ، هستی یه بار دیگه کنارم
یادت میاد که
قول دادیم که تنها نشیم
بدون همدیگه یه وقت
راهی کربلا نشیم
زینب نمرده
نیگا کنی به خاکا خیره خیره
خواهر داره از غم تو می میره
ثارالله اباعبدالله (۳)
زیر ، لبات داری دعا می خونی
انگار ، می خوای که پیش من نمونی
خواستم ، شب عروسیم از خدا که
صد سال ، دیگه تو پیش من بمونی
باور ندارم
تنها بشم تو این دیار
واسه آرامش دلم
دستاتو رو قلبم بذار
اگه نباشی
دق می کنن زنا تو این بیابون
بچه ها تو خیمه می شن هراسون
ثارالله اباعبدالله
#اصغر_چرمی✍
ذیحجه ۱۴۴۴
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#اربعین
اگر چه نور چشمان ترش رفت
به دریا زد یل آب آورش رفت
دلش خوش بود تا آن لحظه ای که
سوی مقتل غریب مادرش رفت
♦️♦️
بکش دستی به قلب زار زینب
مدد کن بر دل خونبار زینب
به امدادم بیا سالار قلبم
که افتاده گره در کار زینب
♦️♦️
پس از پژمردن یک باغ لاله
شده کار دل من آه و ناله
بگیر این نیمه جانم را ولیکن
نپرس از حال زهرای سه ساله
♦️♦️
ز جا برخیز ای غمخوار زینب
که رفت از دست چشم تار زینب
نمی دانی که در راه اسارت
چه آمد بر سرم سالار زینب
✅ #اصغر_چرمی✍
#مرثیه_اربعینی_حضرت_زینب_سلام_الله
#زبانحال_حضرت_زینب
.
.
#مناجات
با همین بیچارگی و چشم تر
میشود درمانده اینجا معتبر
گرچه من رسوا شدم، ردّم نکن
شب که شد، محتاج میکوبد به در
چرخ هایم را زدم بعد آمدم
باز تحویلم گرفتی بیشتر
بین مهمانی مرا جا داده ای
گرچه بودم از همه جا بیخبر
یک زیارت قسمتم کن در نجف
بی زیارت عمر من رفته هدر
دستهایم را گرفته یاحسن
ای خدای مجتبی من را بخر
آرزو دارم در ایوان حسن
روضه ی مادر بخوانم یک سحر
جان زهرا که میان شعله سوخت
بنده ات را رد کن از بین شرر
من دلم امشب به اربابم خوش است
می خرد او نوکرش را با ضرر
دردسر شد بوسه ی زیر گلو
قاتلش شد خنجری از پشت سر
میشود درد حسن درد حسین
داغ تشتی از جگر شد؛ تشت زر!
#مناجات_با_خدا
#امام_حسن
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.....................
📋 هیچ شب خواب تو جز دلهره تعبیر نشد
#سبک_روضه /*بخش دوم صوت*
#روضه_امام_حسن (ع)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیچ شب خواب تو جز دلهره تعبیر نشد
دشمن از زخم زبان بر تو زدن سیر نشد
ثبت شد با نوک مسمار به روی دیوار
هیچ کس یک شبه مانند حسن پیر نشد
*شاعر: #اصغر_چرمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 روضه ی تحیر
#روضه_امام_حسن (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عبد الزهرا روضه خون، روضه میخوند، یه شب در عالم رویا یا مکاشفه رسید محضر آقا امام حسن؛ آقا بهش گلگی کرد.
- عبد الزهرا!
- جونم آقا
- عبد الزهرا چرا روضهی من و نمیخونی؟!
- آقا! من بارها روضهی شما رو خوندم، الهی قربونتون بشم. مگه روضهی شما طشت و پارههای جگر شما نیست؟! مگه روضهتون اون لحظهای که طشت و خواهرتون جلوتون گذاشت به امید این که الان زهر و بالا میاره راحت میشه؟!
- فرمود:« نه عبد الزهرا؛ اینا ظاهر قصهست، روضهی ما روضهی تَحَیُّره.
- روضهی تحیر یعنی چی؟!
یعنی ما نمیتونستیم به مادرمون کمک کنیم. از یه طرف مادرما رو میزدند از یه طرف دستای بابام و بسته بودند.
نمیدونستیم الان به کی باید کمک بکنیم؟! به کی باید پناه ببریم؟! همینجور متحیرانه نگاه میکردیم چه طوری مادر ما رو بین در و دیوار قرار دادند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
#امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
ای غریبی که غربت چشمت
غزل ناب آشنایی شد
حس و حالت به شعر جان بخشید
حُسن تو آیتی خدایی شد
چهل و هفت گردش کامل
سهم دنیای توست؛ اما دل
آنقدر حول محورت چرخید
که دل آسمان هوایی شد
صلح تو جنگ نابرابر بود
قلم عهدنامه خنجر بود
شاهد این مثال آوردم
پسرت را که کربلایی شد
ای نگاهت به سبزی قرآن
صوت بارانی تو المیزان
هرکه از جام تو عسل نوشید
چشمهایش طباطبایی شد
دو برادر نگو! دو نیمۀ سیب
هر دو بودید کمسپاه و غریب
پس چرا آستان تو خاکیست
او چرا گنبدش طلایی شد؟
کربلا و مدینه و کوفه
با زیارات غیر معروفه
همه را گشتم و نفهمیدم
این غزل عاقبت کجایی شد
#احمدعلوی✍
.