.
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
___________
#حضرت_علی_اصغر
ای تیر مرا به آرزویم برسان!
یعنی به برادر و عمویم برسان
حالا که پدر، تشنه لبیک من است
بیتاب خودت را به گلویم برسان
لبیک به اوست آرزویم؛ لبیک!
میگویم با خون گلویم لبیک
تفسیر عظیم «یتلظّی عطشا»ست
لب باز نمودم که بگویم: «لبیک»
من نیز یکی از آن همه مردانت
قابل شده این جان، که شود قربانت؟
حالا که بلا دور سرت میگردد
بگذار علی شود بلاگردانت
باید که به روی دست، قرآن ببرم
شش آیه از آن سوره انسان ببرم
تا قرآن باز، روی نیزه نرود
باید که تو را نیز به میدان ببرم
#سیدمهدی_حسینی
____
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#علی_اصغر
برسان زود گلم را که دلم تنگ شده
اشک هایم به نفسهاش هماهنگ شده
برو آبی بده بر طفلم و برگرد حسین
روی ماه علیم زرد و چه بی رنگ شده
عبد کریم
.
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#زمینه - #شور هفتم محرم - حضرت علی اصغر علیه السلام - سبک من که اعتبارم...
خوابت برده مادر
روی دستِ بابا
داری خواب می بینی
آب آورده سقّا
بسوزه حرمله بدجور دلِ ما رو سوزونده
فقط یه لایه پوست از گردنِ تو باقی مونده
لالایی علی اصغر (۳)
شد با خنده یِ تو
سرافکنده بابا
پشتِ خیمه واسه ت
قبری کنده امّا...
غروبِ غصه پیشِ چشمِ من بر روی نیزه
می بندن سرِ کوچیکت رو امّا هِی می لرزه
لالایی علی اصغر (۳)
یا باب الحوائج
رضیعَ الحسینی
اربعین منو کُن
بین الحرمینی
گره یِ کارِ من وا میشه با دستای نوزاد
براتِ نوکرت می رسه از پنجره فولاد
حسین وای وای وای (۴)
#محرم
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر #علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
.👇
.
#شور حماسی
#حضرت_رباب سلاماللهعلیها:
بند اول
دل هر سینهزنی مثل حرم جای توئه
سرمهی چشم همه خاک کف پای توئه
هرکسی گریهکن و سینهزن اصغر توست
مهر پروندهی او عاقبت امضای توئه۲
مادر ما، ای باور ما
سایهی تو، روی سر ما
کودک شش، ماههی تو
در دوجهان، شد رهبر ما۲
ای همسر ارباب
تو مظهر ادبی در برابر ارباب
ای یاور ارباب
تویی معلم سرباز آخر ارباب۲
"بیبی رباب، بیبی رباب" ۴
بند دوم
تا ابد مرهم هر زخم تن اربابی
مرهم غصه و درد و محن اربابی
اولین بانی هر روضه تویی بیبی جان
تو خودت گریهکن و سینهزن اربابی۲
خواهش ما، آسایش ما
نام تو شد، آرامش ما
نوکری، تو در دوجهان
شد سبب، پیدایش ما۲
کسی که شد مضطر
هزار مرتبه حاجت گرفت از این در
که شیعه تا محشر
دخیل بسته به گهوارهی علیاصغر۲
"بیبی رباب، بیبی رباب" ۴
بند سوم
به جهان میرسه ازسمت تو پیغام حسین
تو دوعالم گره خورد نام تو با نام حسین
اگه این دنیا پر از حرمله و شمر بشه
از همه بالاتره پرچم اسلام حسین۲
ای دم ما، ای عالم ما
رحمت تو، شد مرهم ما
در دل غم، نام تو شده
رافع هر، درد و غم ما۲
قسم به جام بلا
کنار پای تو زانو زده تمام بلا
در این مقام بلا
میری با حضرت زینب به فتح شام بلا۲
"بیبی رباب، بیبی رباب" ۴
#مجتبی_خرسندی✍
#شور
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
👇
.
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
🖊 #به_قلم_امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️
نه اینکه از غم خود بی حساب گریه کند
بیاد آن تنِ در خون خضاب گریه کند
بیاد پیکر در آفتاب گشته رها
نشسته در وسط آفتاب گریه کند
به سینه میزند و یاحسین میگوید
شبیه ابرِ پُر از اضطراب گریه کند
گهی بیاد سر رفته بر سر نیزه
گهی بخاطر بزم شراب گریه کند
بیاد مجلس نامحرمان کوفه و شام
بیاد دستِ میانِ طناب گریه کند
چه لحظه های عجیبی ست پای گهواره
سکینه روضه بخواند رباب گریه کند
همیکنه از لبش آید نوای لالایی
ز سوز ناله ی او چشم آب گریه کند
حسین آب طلب کرد و تیر شد پاسخ
دل فرات هم از این جواب گریه کند...
#حضرت_رباب
.
#صلی_الله_علیک_یامظلوم_یااباعبدالله
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#غزل
گرفته چهره ات از داغ صدنشانه رباب
چگونه میکشی این داغ را به شانه رباب
شبیه شمع به آخر رسیدی از غصه
چقدر گریه چقدر اشک دانه دانه رباب
لباس رزم نبستی به قد شش ماهه
نداد مهلت این کار را زمانه رباب
همین که اشک تو افتاده بر زمین تا عرش
شده است خون علی اصغرت روانه رباب
به اشکهای غریب تو میخورم سوگند
نهال روضه زد از اشک تو جوانه رباب
مشخص است برای همه که حق با توست
در این که روضه بگیری به هر بهانه رباب
به گریه های غریبی مبادرت داری
به روضه خوانی در روضه ی زنانه رباب
به کودکان قبیله نگاه کن اما
نریز اشک به این شور کودکانه رباب
نشسته ای سر ظهر اینچنین چرا بیرون
تو را به جان عزیزت بیا به خانه رباب
شده است چادر تو مثل چادر زینب
چه کرده با تو مگر ضرب تازیانه رباب
#محمد_علی_بقایی✍
#حضرت_رباب
.
.
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
هستم رباب و با غم دل آشنا منم
آنکه بوَد به یاد غم کربلا منم
یکدانهام دچارِ هجوم سه شعبه شد
آنکس که دید اصغر خود را دو تا منم
تیری که خورد بر گلوی طفل کوچکم
زد حرمله کمان به سرش بی هوا منم
آنکه به روز یازدهم با دو چشمِ تر
دیده سر پسر به سرنیزه ها منم
گودال،چاه یوسف من بودو سوختم
آنکس که دید یوسف خود سر جدا منم
من گرچه دست و پا زدنش را ندیده ام
آنکس که دید سینهی او زیر پا منم
آنکس که دید پیکر عریان شاه را
افتاده بود در دل صحرا رها منم
آنکس که بین راهِ اسارت شکنجه دید
گشته تنش کبود زضرب عصا منم
#محمود_اسدی_شائق✍
.
بانوی مطهر .mp3
3.16M
بانوی مطهر
#شور
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
" کربلایی مهدی رعنایی"🎤
نوکر حضرت ربابم.mp3
3.11M
نوکر حضرت ربابم
#شور
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
" کربلایی مهدی رعنایی"🎤
#زمینه
مرثیه زبانحال #حضرت_رباب سلام الله علیها
دیدی که مادرت شد نیمه جون علی
دور لبت نکش انقدر زبون علی
بس که گریه کردی نا نداره صدات
دلم تنگه مادر برای خنده هات
ندارم شیر علی ببخش من رو مادر
لالایی لالایی بخواب دیگه اصغر
گل من آروم تو آغوشم بخواب
میاره الان عمو جون واست آب
♦️♦️
تیر سه شعبه و حلقوم تو علی
بازه هنوز چشه معصوم تو علی
چه آروم خوابیدی رو دست حسینم
نگفتی می میرم بدون تو از غم
تو رفتی و موندم با گهوارت حالا
لالایی لالایی بخواب روی خاکا
میریزه خاک بابا روی بدنت
بمیرم که تو رو تشنه کشتنت
♦️♦️
سرت رو نیزه و جسمت روی زمین
پایین نیزه هام حال منو ببین
می بینی به اشکام حرمله میخنده
جلو چشم عمو دستمو می بنده
بیا جان رباب روی نیزه بمون
نداره لب تو طاقت خیزرون
برای اینکه منو بدن عذاب
سرت و آوردنش بزم شراب
✅محمد مهدی شیرازی- محرم۱۴۰۲
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#زبانحال
#شب_هفتم_محرم
#زمینه
👇
.
#دوبیتی
#حضرت_رباب
چرا قهری مگر تقصیر دارم
بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم
کفِ آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
🔹🔹
دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد
ببین که شانهام مویِ تو دارد
در آغوشم فقط پیراهنِ توست
لباس تازهات بویِ تو دارد
🔹🔹
نمیآید پس از توخواب ، ای کاش...
که میمُردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف...
نمیخوردم پس از تو آب ای کاش
🔹🔹
مرا آزار با زنجیر میداد
به من نانخشک با تحقیر میداد
زنِ شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر میداد
🔹🔹
دوباره روضه میگیرم عزیزم
در این ویرانه میمیرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
🔹🔹
نگفتند آه داغِ بچه دیدهاست
نگفتند از بلا پُشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
🔹🔹
گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه چاره کردند
سَرَت را با نخِ قنداقه بستند
🔹🔹
چه حسرتها چشیدم بچهام را
چه سختیها کشیدم بچهام را
کنارِ بچههای نیزه دارش
به رویِ نیزه دیدم بچه ام را
#حسن_لطفی ✍
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
...............
.
خو گرفتم با غم در به دری
این روزا سهم منه خونجگری
من دیدم..،بَسّه دیگه..،خدا کنه
داغ شیرخواره نبینه مادری
غم تو پامو توو این بلا کشید
کارِ من ببین که تا کجا کشید
من چجوری تووی سایه بشینم
بدن بابات سه روز گرما کشید
منو سوزوندی با آتیشِ خودت
دعا کن..،منم بیام پیش خودت
چی می شد فقط یه بار می خندیدی
با همون دندونای نیش خودت!
کاشکی می شد بزنم صدات،علی
الهی رباب بشه فدات،علی
یه بارَم شده به خواب من بیا
دل من یه ذرّه شد برات،علی!
گریه هات هنوز تووی گوش منه
انگاری سرت رویِ دوش منه
قدر یک لحظه ازم دور نمیشی
قنداقِ خونیت توو آغوش منه!
یادمه توو خیمه آشوب شده بود
یادمه لبت مثه چوب شده بود
وقت دست و پا زدنهات..،پسرم!
دل مادرت لگدکوب شده بود
مادر تو آرزومنده هنوز
رو لبت حسرت لبخنده هنوز
شب به شب ذبح تو ، کابوس منه...
سر تو به تار مو بنده هنوز
مثه شیشهخرده له شده تنم
اونکه اشکش دمِ مشکشه ،منم!
اگه رو نیزهای..،تقصیر منه
قبر تو نشد عمیقتر بکَنم
حتی دیدنت منو راضی می کرد
دست باد موهاتو نازنازی می کرد
تا منو دقم بده..،جلو چشام
حرمله با گهوارهات بازی می کرد
چه بلایی که نیومد سر تو
جلوی تو میزدن خواهرتو
چشم نیمهبازتو می بستی کاش!
سر بازار نبینی مادرتو
دوس ندارم تو رو مأیوست کنم
با هزار گلایه مأنوست کنم
حالا قدِّ تو ازم بلندتره...
میشه خم بشی..،میخوام بوست کنم!
#بردیا_محمدی ۱۴۰۲✍
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#زبانحال
.......
.
#حضرت_علی_اصغر
میان گریهات لبخند ناب است
چرا باور کنیم از قحط آب است؟...
خدا در بند قنداقه تو را خواست
علی همواره دستش در طناب است...
علی هستی تو آخر، حرمله کیست؟
بزن پلکی که وقت فتح باب است
به عکسِ وقتِ تشییع تنِ تو
چقدر انجام دفنت پر شتاب است
چه بهتر دفن بودی و نگفتند
سه روز این جسم زیر آفتاب است...
#وزن_مفاعیلن_مفاعیلن_فعولن
.
#جواد_محمدزمانی✍
.........
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
چه می شد هر دو گل پرپر نمی شد؟
یکی می شد یکی دیگر نمی شد
علی اصغر علی اکبر نشد، کاش
علی اکبر علی اصغر نمی شد
#محمدمعین_پوریلان
.
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
۱۰۶۹
ای کودک ششماههی من ای یل رباب
رو نیزه ها آروم بخواب ای عسل رباب
رو نیزه ها باشی خوبه یا بغل رباب
ای نازنین من ای گل پرپرم
رفتی ولی به من یه بار نگفتی مادرم
مادرت از غمت داره کباب میشه
تو تشنته رو نیزه ، مادر داره آب میشه
ای سیب سرخ مادر دیدم که بین آفتاب
صورت تو کم کم سوخت شبیه روی رباب
****
خبر دارم از طرز جابجا شدن علی
خبر داری که مادرت رو میزدن علی
چیکار کنم با قاتلای بد دهن علی
سرت رو روی نی بستن با معجرم
سرت کوچیکه شدی اما سایهی سرم
سرت رو نیزه ها قاتل مادره
دیدم که نیزه از گلوی تو بزرگتره
یه جرعه آب خوردمو بی قرارم علیجان
پایین بیا از نیزه که شیر دارم علیجان
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇