eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. همه گفتند عید می‌آید پس چرا نا امید می‌آید نکند باز ماه اول ماه بی تو دارد پدید می‌آید گفتم آنکه برایم این یک ماه سفرهٔ روضه چید می‌آید... ...بی تو اما تمام شد رمضان بی تو ماهی جدید می‌آید آنچه می‌خواستی شدم یا نه؟! به نظر که بعید می‌آید عبد بی عارت، عاقبت روزی به نگاهت مفید می‌آید نا امیدانه از تو می‌پرسم کی به نامم شهید می‌آید؟ شب روضه‌ست و باز در ذهنم روضه‌هایی شدید می‌آید :: باز تیری سه شعبه دنبال یک گلوی سپید می‌آید باز با قصد غارت خیمه دست‌هایی پلید می‌آید باز هم شمر جانب گودال پی قطع ورید می‌آید ✍ .
. عج بین عشاق تو ای دوست گرفتار منم ناز کن هر چه دلت خواست خریدار منم بعد یک عمر گدایی در خانه تو باز گم کرده ره خانه دلدار منم ای طبیبی که فقط آمدنت هست دوا پی درمان دلم باش که بیمار منم دست بردار از این غیبت جانسوز آقا بس کن این فاصله را تشنه دیدار منم منِ غفلت زده عمرم به تباهی طی شد باورم گشته در این دایره سربار منم به تو محتاج ترم از نٓفٓسٓم کاری کن بی کلاف آمده ای بر سر بازار منم آه آقا چه کنم با همه اعمال بدم روسیاهی که خودش میکند اقرار منم تو دعا کن که مگر خوب شود حال دلم آنکه آز بهر دعا هست سزاوار منم واژه ها دست به دامان شما آوردم شاعری سوخته «در حسرت دیدار» منم ......... 📋 بگیر توو دستت سر و سامونم و (عج) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بگیر توو دستت سر و سامونم و رها نکن حال پریشونم و فدات بشم فقط یه بار نگام کن منم وسط میذارم این جونم و من نمی‌خوام وصله ناجور بشم با کارام از تو اینقدر دور بشم اگه قراره که روت و نبینم بهتره از همین الان کور بشم نذار که تا ابد خجل بمونم با پای لنگم توی گِل بمونم بذار سرم رو زیر پات بذارم نذار که آرزو به دل بمونم برام همین که روضه‌خونم بسه همین که گریه‌کن بمونم بسه همین که یک بار تا میگم حسین جان مادرت از عرش بگه جونم بسه میگن که هر هفته شب جمعه‌ها روضه به پا می‌کنه توو کربلا توو قتلگاه میگه غریب مادر بمیره مادر که سرت شد جدا *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . بگیر تُو دستت سر و سامونم و رها نکن حال پریشونم و فدات بشم فقط یه بار نگام کن منم وسط می‌ذارم این جونم و من نمیخوام وصله‌ی ناجور بشم با کارام از تو انقَدَر دور بشم اگه قراره که روت و نبینم بهتره از همین الان کور بشم نذار که تا ابد خجل بمونم با پای لنگم تویِ گِل بمونم بذار سرم رو زیر پات بذارم نذار که آرزو به دل بمونم برام همینکه روضه‌خونم بسه همینکه گریه‌کن بمونم بسه همینکه یک بار تا میگم "حسین جان" مادرت از عرش بگه "جونم" بسه میگن که هر هفته ها روضه به پا می‌کنه تو کربلا تو قتلگاه میگه: غریب مادر بمیره مادر که سرت شد جدا ✍ .👇
.: از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام باز آن عیال، بهر اسیری، فلک بری ؟!! .... از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام بود آه و ناله هم‌دم صبح و مسایشان موزون اصفهانی .... از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام جای تمام اهل حرم سنگ خورده‌ام😭 ...... از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام با شمر، هم‌سفر شدن ما روا نبود😭 ........... . از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام دشمن ز بی حیایی و ظلمی ابا نکرد ........ از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام تنها به شوق دیدن رویت دویده‌ام .
‌. من زار الحسین، کمن زار الله انت قبلتی، اباعبدالله محرم شدم، به محرم اباعبدالله پوشیده‌ام، رخت ماتم اباعبدالله لبیک من، اسم اعظم اباعبدالله دور حرم دویده‌ام، صفا و مروه دیده‌ام هیچ کجا نمی‌شود، حرم اباعبدالله ای کعبهٔ عشاق جهان لبیک ای قبلهٔ قلب عاشقان لبیک ای جان جهان جهان جان لبیک لبیک حسین لبیک لبیکَ لبیکَ حسین جان صلی الله علیکَ جانانه حسین است حسین دردانه حسین است حسین عشق دل دیوانه حسین است حسین خوشبخت بود آنکه مسلمان حسین است حسین مقصود من از کعبه و بتخانه و میخانه حسین است حسین لبیکَ لبیکَ حسین جان صلی الله علیکَ ✍ .👇
. بازهم حرف فراق است، جدایی سخت است شب آخر شده، ای کاش بیایی، سخت است بند اگر بند تو و گردن اگر گردن من آری آری که از این بند، رهایی سخت است من دو ماه است که سینه زده‌ام، در زده‌ام وای اگر در به روی من نگشایی سخت است پدر سینه زنان! بی تو یتیمیم همه اینکه باشی و ندانیم کجایی، سخت است به همین تاول جامانده ز مشایه قسم گر ز دست تو نگیریم دوایی، سخت است :: سخت دلتنگ هوای حرم سلطانم دوری نوکر از ایوان طلایی سخت است تو بگو جان جوادش نظری اندازد هر کجا جز در این خانه گدایی، سخت است .
. ‍ سلام‌الله‌علیها ✍ واعتصموا بحبل الله به آیه‌های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشتهٔ محبت مولا سیدة النسا، ای نامت بر هر درد بی دوا، دوا ما را با دستان شکسته کن دعا، سیدة النسا بانوی عالمین، ام الزینبین یا ام الحسن، یا ام الحسین ———————- واعتصموا بحبل الله این رشته سرنخ یک راهه راهی که سیر الی اللهه سیر الی الله این درگاهه عین عبادته مشق زهرا سرلوحهٔ سعادته مردن پای عشق علی شهادته عین عبادته قسم به یاعلی _گفتنِ فاطمه مُهر شهادت و میزنه فاطمه ———————- واعتصموا بحبل الله تا نشی توی فتنه‌ها گمراه راه تو میشه تا خدا کوتاه با یه نگاه ابی عبدالله باب نجات حسین تا وفاتم ای قربان وفات حسین تا نفس دارم می‌زنم صدات حسین جان به فدات حسین من اسمه دوا، و ذکره شفا جون من و بگیر، تو راه کربلا شهید کربلا ———————- «روضه هجوم» واعتصموا بحبل الله چی شد سفارشای پیغمبر آتیش گرفته سوره کوثر افتاده زیر دست و پا مادر کسی نگفت زنه یه زن تنها بین چل تا دشمنه قنفذ خسته میشه مغیره میزنه کسی نگفت زنه میون شعله‌ها، فضه رو زد صدا بلنده ای خدا، دست یه بی حیا https://eitaa.com/emame3vom/111289 .👇
. شب روضه‌ست و باز در ذهنم روضه‌هایی شدید می‌آید باز تیری سه شعبه دنبال یک گلوی سپید می‌آید باز با قصد غارت خیمه دست‌هایی پلید می‌آید باز هم شمر جانب گودال پی قطع ورید می‌آید ✍ .
امام حسین ع
◼️عمری توی غصه ها اسمتو... ◼️#شهادت_امام_کاظم ◼️نوحه حضرت موسی بن جعفرع ◼️#کربلایی_محمد_فصولی متن 👇
. عج شب شهادت امام کاظم علیه السلام آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دلها به یاد غصه ی او پر ز آذر است افتاده است بی کس و تنها ، غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است مرثیه خوان حضرت کاظم خود خداست بانی روضه ،حضرت زهرای اطهر است زندان نگو که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است مرغی که در قفس ، نفسش تنگ آمده از وی به جای مانده فقط یک بغل پر است از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه موسی بن جعفر استه (اراک)✍ عج ................... 💢 مناجات با امام زمان عج در شب شهادت امام کاظم علیه السلام 💢 اگرچه عاشق تو در بدی زبانزد بود ولی همیشه به من خوبی تو بی حد بود من آن کبوتر هر جایی ام که بر بامت به شوق دام، دلم گرم رفت و آمد بود من آن سلام پس از هر نماز هر روزم که در تلاش رسیدن به تو مقید بود چگونه می شود آقا که با وجود تو باز درون برزخ عاشق شدن مردد بود همیشه حرف زدن با تو مهربان آقا برای عاشقیم فرصتی مجدد بود چقدر خوب نگاهت مرا به روضه کشاند چقدر خوب شدم حال من اگر بد بود مرا همیشه به جدت شناختی گفتی همانکه بین حسینیه سینه می زد بود نبود قسمتم امشب به کاظمین روم کبوتر دلم ای کاش بین مشهد بود علیه_السلام .
. زمان زمان عجيبی‌ست، امتحان سخت است طی زمانه‌ی بی صاحب الزمان سخت است ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت چقدر منتظرت جان‌ْعزيز و جانْ‌سخت است "و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است گريستم كه مشرف شوم به پابوست بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است :: رسيده است شب اكبر و زمان نماز برای من چقدر لحظه‌ی اذان سخت است و روضه را پدر يك شهيد می‌فهمد چقدر غُصه‌ی دل كندن از جوان سخت است تو را قسم به غم "بعدك العفا..." ي حسين بيا... بيا و خودت روضه را بخوان... سخت است مرا زيارت پايين پا مبر امشب چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است ✍ ........ . بگذر ز جرم بنده ای کز دوستاران علیست یا رب گنهکارم ولی چشمم به غفران علیست حالا که افتادم زمین دستم بگیر ای دستگیر آلوده دامانم ولی دستم به دامان علیست مهمان بدش هم گردن آقای صاحب خانه است چوبش مزن این بینوا عمری است مهمان علیست هر چند از من دلخوری شک نیست عفوم میکنی این دردمند بی دوا دنبال درمان علیست امشب پناهم می دهی در خانه راهم می دهی این روسیاه پر گنه فامیل سلمان علیست رزاق تا که مرتضی است تمار بودن نعمت است وقتی بدانی سود تو از دخل دُکان علیست حتی حسن حتی حسین از نان خوران حیدرند نان کریمان هم خودش از سفره نان علیست بی حُب او حتی بهشت عین جهنم میشود پس کفه نار و جنان بر طبق میزان علیست هر چند سجده بیشتر حال تقرب میدهد آن سجده دل چسب است که در زیر ایوان علیست از ناودانش در نجف توزیع رحمت می کند پس خوش به حال هر کسی در زیر باران علیست گفتم علی ذهن مرا یاد علی اکبر گرفت از این جهت چشم تر من باز گریان علیست از کثرت شمشیر تیز آئینه اش شد ریز ریز از تکه تکه تکه اش آیینه بندان علیست افتاد از مرکب حسین آمد به سویش سینه خیز یعنی پیر خیمه ها افتان و خیزان علیست با چشم گریان شاه دین یاری گرفت از آستین تا دید وقت بازدم خون روی دندان علیست دستی که آمد شانه خورشید را دادش تکان هم شد مسیح کربلا هم فاتحه خان علیست فرمود یا برخیز یا گیسو پریشان میکنم انگار بین کوچه ها زهرا پریشان علیست .
. در آرزوی داره بازم صدایِ گریه‌ی بارون می‌رسه صابخونه درا رو وا کن، داره مهمون میرسه اومدم تا دستای خالیم و بالا بگیرم اومدم با نیت دیدنت بگیرم دلم آشوبه، اسیر بغض ممتدم نکن آخرین شب از شبای قدره، پس ردم نکن شب قدره اومدم بگم چقدر پشیمونم شب قدره می‌دونم که قَدرِتو نمی‌دونم شب قدره اومدم بگم چقدر دوسِت دارم تا کی از غصه‌ی دوری تو باید ببارم؟ امیدم تو این شبا به ببخشش تو بیشتره اگه تو نگذری از من، خدا هم نمی‌گذره خیلیا سال گذشته با تو هم قسم‌شدن با یه گوشه‌ی نگات، مدافع حرم شدن کاشکی امسال به منم از اون نگاها بکنی کاش در باغ شهادت و برام وا بکنی آقاجون! به جون اون قبلۀ حاجات قسم آقا جون! به عمۀ کوچیک سادات قسم به همون دستای کوچیک که گره وا می‌کنه به همون سه ساله‌ای که کار زهرا میکنه نگا کن تا فردا پیش زهرا روسپید بشم منم امسال تو راه زینبیه شهید بشم ............... . بخشیده شود کوه گناهی به علی ( ع ) امشب ببری اگر پناهی به علی ( ع ) قرآن به سرت بگیر و تا صبح بگو ما را تو ببخشای ، الهی به علی ( ع ) محمد درّودی✍ .
. ای گیسوی هماره پریشان کربلا ای چشمه‌ی همیشه خروشان کربلا با ما بگوچه ديده‌اي اي خون گريسته! در سرخي عقيق سليمان كربلا هر یک فراز ناحیه صد مقتل آتش است از اعظم مراثی دیوان کربلا گفتی لَاَنْدُبَنَّکَ یا جدّی الغَریب! گفتی که جان فدای تو اي جان کربلا! آب خوش از گلوی تو پایین نمی‌رود با یاد خشکی لب عطشان کربلا آه از دمي كه لشكر اعدا نكرد شرم كردند رو به خيمه‌ی سلطان كربلا صفین اگر که مصحف قرآن به نیزه دید بر نیزه رفت قاری قرآن کربلا .
امام حسین ع
.👆 با دعای مادرت از کرامات و سخا کن زیارت قسمتم بروم تا کربلا غریب مادر حسین
. سرت اگر چه در آن روز رفت بر سرِ نی نخورد دشمنت اما جُوِی ز گندم ری سری که بود دمادم به روی دوشِ نبی سری که بر سرِ نی شد به جرم حق‌طلبی سرت شریف‌ترین سجده‌گاهِ باران است سرت امانتِ سنگینِ روزگاران است منم مسافر بی‌زاد و برگ و بی‌توشه سلامِ من به تو، ای قبله‌گاهِ شش‌گوشه سلام وارث آدم، سلام وارث نور سلام ماه درخشانِ آسمان و تنور سلام تشنه‌لبِ کشتۀ میانِ دو رود سلام خیمۀ جانت اسیر آتش و دود سلام ما به تو ای پادشاه درویشان چه می‌کنند ببین با تو این کج‌اندیشان تو آبروی شرف، آبروی مرگ شدی کتاب وحی تو بودی و برگ برگ شدی تو در عراقی و رو کرده‌ای به سمت حجاز میان معرکه هم ایستاده‌ای به نماز بخوان که دل به نوایی دگر نمی‌بندم که خورده تیر غمت بر دوازده‌بندم چه با مرام شما کرده‌اند بی‌دینان هزار بار تو را سر بریده‌اند اینان چه سود بعدِ تو چون برده، بندگی کردن حباب‌وار، یزیدانه زندگی کردن حسین گفتن و دل باختن به خویِ یزید بدا به غیرت ما کوفیانِ عصر جدید چه زود در کنفِ رنگ و رِیب فرسودن مدام بردۀ تزویر و زور و زر بودن چه سود دل به غمت دادن و زبانم لال حسین گفتن و... آتش زدن به بیت‌المال حسین، کوفی پیمان‌شکن نمی‌خواهد حسین، سینه‌زنِ راهزن نمی‌خواهد حسین را، ز مرامش شناختن هنر است حسین دیگری از نو نساختن هنر است «بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است» شبی رسیده ز ره، شب نگو، بگو سالی ببین ز خواجۀ رندان گرفته‌ام فالی «نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویه‌های غریبانه قصه پردازم» سلام، کوهِ غم و کوهِ صبر و کوهِ بلا سلام، حنجرۀ بی‌بدیل کرب‌وبلا تو با مرامِ حسینی میان کوفه و شام بنای ظلم فرو ریختی به تیغ کلام بگو به ما که به گوشَت مگر چه خواند حسین بگو! مگر ز لبانش چه دُرّ فشاند حسین بگو که گفت من این راه را به سر رفتم به پای‌بوسیِ این راهِ پرخطر رفتم تو هم به پای برو ما نگاهمان که یکی‌ست مراممان که یکی رسم و راهمان که یکی‌ست بگو که گفت: هلا نور چشم من زینب! بخوان به نام گل سرخ در صحاریِ شب بخوان که دود شود دودمان دشمن تو بنای جور بلرزد ز خطبه خواندن تو نبینمت که اسیر حرامیان باشی اسیر فتنه و نیرنگ شامیان باشی که در عشیرۀ ما عشق، ارث اجدادی‌ست اسارت است که سنگِ بنای آزادی‌ست سلام ما به ، سلام ما به دمشق سلام ما به پیام‌آورِ قبیلۀ عشق ببین نشسته به خون، مقتل لهوفیِ ما گرفته رنگِ فغان نامه‌های کوفیِ ما شرابِ نور که هشیار و مست خورده تویی که گفته‌ است که کشتی شکست‌خورده تویی سرت اگر چه در آن روز رفت بر سرِ نی نخورد دشمنت اما جُوِی ز گندم ری ✍🏻 ..‌...... بگیر تُو دستت سر و سامونم و رها نکن حال پریشونم و فدات بشم فقط یه بار نگام کن منم وسط می‌ذارم این جونم و من نمیخوام وصله‌ی ناجور بشم با کارام از تو انقَدَر دور بشم اگه قراره که روت و نبینم بهتره از همین الان کور بشم نذار که تا ابد خجل بمونم با پای لنگم تویِ گِل بمونم بذار سرم رو زیر پات بذارم نذار که آرزو به دل بمونم برام همینکه روضه‌خونم بسه همینکه گریه‌کن بمونم بسه همینکه یک بار تا میگم "حسین جان" مادرت از عرش بگه "جونم" بسه میگن که هر هفته ها روضه به پا می‌کنه تو کربلا تو قتلگاه میگه: غریب مادر بمیره مادر که سرت شد جدا ..... وقتی دلم میگیره هوای گریه داره آسمونِ دو چشمم ابری میشه میباره تُو ذهن من همیشه عشق شبای جمعه ست تُو کربلا چه حالی شبهای جمعه داره هوا که ابری میشه آسمون دو چشمم ذرّه ای از تربت کربلا رو میاره به هر کجا که باشم تُو عالمِ محبّت روبروی دل من یه شش گوشه مزاره بس که غریب و تنها افتاده تُوی صحرا روز دو چشم زینب مثل شبای تاره سری به نیزه رفته تنی بخون تپیده کربلا غرقه خونه کربلا لاله زاره تنی که سر نداره وقتی میاد کنارش یه خواهری لباشو روی رَگاش میذاره اگر که پیکر تو افتاده تُوی صحرا قامت زینب تو شکسته ، بیقراره محمود تاری ... شبهای جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جای صد ها چنگ دارد مادر شکایت‌ها ز روز جنگ دارد گوید چرا روی تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیر لگدها گیر کردی مانند من ترکیب اَبرویت به هم ریخت با هر تکان ضربه گیسویت به هم ریخت خوردی زمین و وضع پهلویت به هم ریخت آتش گرفتی یا حالت رویت به هم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیر دست و پا شدی تو گوید بنی یا بنی یا بنی برخیز آمد مادرت زهرا بنی من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم بر نیزه ها و نیزه دار پست لعنت بر آن که را حنجرت را بست لعنت بر خیزران و تشت و قومی مست لعنت بر آن که دندان تو را بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت افتاد و سرت با لب زمین خورد .