#امام_جواد علیهالسلام
#زمزمه_خوانی
🔹یا جوادالائمه ادرکنی🔹
گر چه از غم، شکسته بالِ من است
اشک من شاهد ملالِ من است
همهشب این زبان حالِ من است
یا جوادالائمه ادرکنی!
حالِ ابر بهار دارم من
دیدهای اشکبار دارم من
«از جهان با تو کار دارم من»
یا جوادالائمه ادرکنی!
من که مهر تو را خریدارم
هم دلآزرده، هم گرفتارم
«گره افتاده است در کارم»
یا جوادالائمه ادرکنی!
شد گواهِ شکستهبالی من
چشم پُر اشک و دستِ خالی من
نظری کن به خستهحالی من
یا جوادالائمه ادرکنی!
درد ما را نگفته، میدانی
نامه را نانوشته میخوانی
منم و این دو چشم بارانی
یا جوادالائمه ادرکنی!
ای کرم عبدِ خانهزادِ شما
رحمت و جود در نهاد شما
نَبضِ من میزَند به یاد شما
یا جوادالائمه ادرکنی!
خواهم از بَندِ غم نجات از تو
التماس از من التفات از تو
تا به دستم رسد برات از تو
یا جوادالائمه ادرکنی!
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#شهادت_امام_جواد
امام حسین ع
#روضه_حضرت_زینب #مهدی_سماواتی پدر و مادرم به فدای تو ، اُم المصائب ، چهار ساله بود ، دنبال جنازه
.
#حضرت_زینب
#بازگشت_به_مدینه
#محمدجواد_غفورزاده
مدینه! کاروانی سوی تو با شیون آوردم
رهآوردم بُوَد اشکی که دامندامن آوردم
مدینه! در به رویم وا مکن چون یک جهان ماتم
نیارد ارمغان با خود کسی، تنها من آوردم
مدینه! یک گلستان گل اگر در کربلا بردم
ولی اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم
اگر موی سیاهم شد سپید از غصّه، میدانی
که مظلومیّت خود را، گواهی روشن آوردم
اسیرم کرد اگر دشمن، به جان دوست! خرسندم
که پیروزی به کف در رزم با اهریمن آوردم
مدینه! این اسارتها نشد سدّ رَهم، بنْگر
چها با خطبههای خود به روز دشمن آوردم
مدینه! گر اثر از زخمِ زنجیر ستم خواهی
امام عاشقان را طوقِ گل بر گردن آوردم
مدینه! از بنیهاشم نگردد باخبر یک تن
که من از کوفه، پیغام سَرِ دور از تن آوردم
مدینه! یوسف آل علی را بردم و با خود
اگر او را نیاوردم، از او پیراهن آوردم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
.
.
#پیامبر_اعظم #رسول_الله
#امام_حسن مجتبی علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#قصیده_واره
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است
آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعهای جانسوزند
چشم قدسینفسان، چشمهٔ زمزم شده است
شب تودیع پیمبر، شهدا میگفتند:
آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است
تا که برچیده شد از روی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است
مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است
باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله، دلتنگتر از حجلهٔ ماتم شده است
میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است
از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس
شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است
تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است
پایتخت دل صاحبنظران است اینجا
مشهد انگشتنمای همه عالم شده است
گر چه بسیار خطا دیدهای از ما، اما
سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟
گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است..
📝 #محمدجواد_غفورزاده ✍
🕋 #آخر_صفر
.
#امام_رضا علیهالسلام
#غزل
🔹مسافر🔹
مدینه! بی تو شب من سحر نمیگردد
شب فراق، از این تیرهتر نمیگردد
مدینه! شب همه شب با ستارههای صبور
بگو که شام غریبان سحر نمیگردد
مدینه! از همۀ نخلهای تشنه بپرس
مگر کسی که سفر رفت برنمیگردد؟
مدینه! سکه به نامم زدند و نیست شبی
که دست و دامنم از اشک، تر نمیگردد
مدینه! سینۀ من تنگ شد در این غربت
چرا مدار فلک تندتر نمیگردد؟
مدینه! گوشۀ غربت چه عالمی دارد
کسی ز راز دلم باخبر نمیگردد
مدینه! در عَجَبم من، که خوشۀ انگور
چرا ز آه دلم شعلهور نمیگردد؟
مدینه! چشم مرا انتظار کرد سپید
چه شد که یوسف من جلوهگر نمیگردد
مدینه حاصل عمرم اگر نمیآید
حدیث عمر، چرا مختصر نمیگردد؟
مدینه! بی گلِ روی «جواد»، دست و دلم
رضا به بستن بار سفر نمیگردد
مدینه! کاش برادر امیدواری داشت
که خواهر از پی او دربهدر نمیگردد
مدینه! کاش به این آرزو دلم خوش بود:
که بعدِ من پسرم خونجگر نمیگردد
مدینه! مردم نوغان گریستند ولی
کسی چو مادر من نوحهگر نمیگردد
مدینه! پشت سر من گلاب اشک بریز
مسافر تو به این شهر برنمیگردد
📝 #محمدجواد_غفورزاده
ایام #شهادت_امام_رضا
......................
.
(حرکت کاروان از شهر #شام)
#اربعین
خداحافظ ای وادی بد مرام
خداحافظ ای مردم شهر شام
خداحافظی از سر شِکوه است
همین اشک سرخ بصر شِکوه است
گشودی تو دروازه کینه را
شکستی دل زخم آئینه را
مگر یادمان میرود چنگتان
سر کاروان ، بارش سنگتان
مگر یادمان میرود هروله
و اهلا" و سهلا"ی بر حرمله
شما سفره طعنه را چیده اید
شما گریه دیدید و خنده اید
شما رقص و مستی شده رزمتان
به ماتم مبدل شود بزمتان
مگر یادمان میرود شامیان
امیر ستم خوی و یک خیزران
لب قاری آسمان چوب خورد
شما گفته اید مرحبا خوب خورد
سرا پرده گی های حجب و عفاف
سرایی نداشتند حد کفاف
سه ساله رقیه گناهی نداشت
به جز یک خرابه پناهی نداشت
تو با این همه ظلم و جور و جفا
به حال دل خسته ام کن وفا
سپردم امانت نگهداریش
مبادا دوباره بیازاریش
جراحات و پا و تن او بس است
شهید سحر بوده و بی کس است
محسن غلامحسینی✍
#حرکت_از_شام_بکربلا
.
.
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#زمزمه_خوانی
🔹اذن ورود🔹
تو ای مرغ شباهنگم، به حسرت بال و پر وا کن
صدای کوبۀ در شد، برو زهرا تو در وا کن
به نزد او ببر با خود، سلام از من درود از من
که این مهمان ناخوانده، گرفت اذن ورود از من..
حضور او بُوَد آری، کلید قفل در بسته
به هر جا میگذارد، پا شود بارِ سفر بسته
ولی میداند این مهمان، که اینجا خانۀ وحی است
که دور شمع این محفل، پُر از پروانۀ وحی است
نشسته بر لب زهرا، دعای عافیتسوزی:
خدایا حرمت این در، مبادا بشکند روزی
مدینه در خیال خود، غم ما را تجسم کن
میان گریۀ حسرت، تو با زهرا تبسم کن
::
مدینه! بعد پیغمبر، چه محزون و غمانگیزی
بهارت در سفر رفت و تو مهماندار پاییزی
مدینه بعد پیغمبر، ندیدی روز خوش دیگر
امان از بیوفاییها، امان از چرخ بازیگر..
مدینه بعد پیغمبر، مصیبت سر به هر سو زد
خودم دیدم که گلزارش، میان شعله میسوزد..
مدینه بعد پیغمبر، تو با زهرا مدارا کن
علی مظلوم و تنها شد، گره از کار او وا کن
مدینه بعد پیغمبر، در این گلشن چه دیدی تو؟
صدای قلب زهرا را، ز پشت در شنیدی تو
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#رحلت_رسول_اکرم
آقا #رسول_الله
.
#فاطمیه
#امام_عصر علیهالسلام
#غزل
🔹بهار زندگیام!🔹
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو، در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار، میداند
دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشۀ چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو، حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهار زندگیام در خزان نشست بیا
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش، بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#حضرت_زهرا #امام_زمان
.
.
#امام_عصر علیهالسلام
#محمدجواد_غفورزاده ✍
بیا که باغ پر از عطر دلربایی توست
نسیم، چشم به راه گرهگشایی توست
به باغبانی تو چشم دوختهست بهار
چمن چمن گل این باغ، رونمایی توست
نشسته در ره وصلت سحر چراغ به دست
سپیده منتظر نور کبریایی توست
به دیرپایی شبهای انتظار قسم
کبوتر دلم ای نازنین! هوایی توست
خدا کند تو بیایی و صبح سر بزند
که بیستارهترین شب، شبجدایی توست
بیا که دیدن رویت بهشت موعود است
بهشت پرتوی از جلوۀ خدایی توست
مدینه را تو صفا میدهی ز مقدم خویش
مدینه تشنه دیدار و آشنایی توست
کنار تربت زهرا اگر چه شمعی نیست
بقیع، شب همه شب غرق روشنایی توست
هنوز صحبت آن مادر شهید این است:
شفای سینۀ من اشک کربلایی توست
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 یا ایهاالعزیز
#امام_زمان
.
.
#میلاد_امام_جواد
حُسنِ تو به ماهِ آسمان داده نشد
بی جلوهیِ تو بهشت آماده نشد
در وصفِ تو ثامنالحجج فرمودهست
مولود به این مبارکی زاده نشد
#محمدجواد_غفورزاده✍
#امام_جواد
#ماه_رجب
صلی الله علیک یا جوادالائمه یا محمد بن علی ِ
.
.
#میلاد_حضرت_عباس
#حضرت_ابوالفضل علیهالسلام
#مدح_و_منقبت
#محمدجواد_غفورزاده
ای نبیطلعت، ای علیمرآت!
وی حسنخصلت، ای حسینصفات!
ملكوتیجمال هستی و هست،
در جبین تو جلوۀ مَلَكات
مادرت فاطمهست، اُمّ بنین
خواهرت زینب است، خیر بنات
عشق از جلوۀ تو شد مبهوت
عقل از آفرینشت شد مات
من و وصف کمال تو؟ حاشا
من و شرح جلال تو؟ هیهات
بر تو ای حُسن دلفریب، درود
بر تو ای ماهِ هاشمی، صلوات
هر که چون تو غریق بحر خداست
میشود ناخدای فُلک نجات
هیچکس روسپید عشق نشد
چون تو در امتحان صبر و ثبات
تو چه شبها به روز آوردی
در مناجات قاضی الحاجات
ای علمدارِ دشت سعی و صفا
دعوتم کن به وادی عرفات
به من از خرمن عنایت خویش
خوشهای هدیه کن به رسم زکات
به سویت آمدم ز روی نیاز
به بَرَت آمدم به بوی برات
کربلا را ندیدهام اما
موج اشک من است شطّ فرات
منِ بیمایۀ سخننشناس
تو بگو با بضاعت مزجات،
چه بگویم كه گفت خیرالناس:
«رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس»
ای فدایی به راه دین، عباس
شاهد مکتب یقین، عباس
هست آیینۀ دل و جانت
روشن از نور «یا و سین»، عباس
وَه چه زیبا کشید نقش تو را
قلم صورتآفرین، عباس
به جمالت حسین مینگریست
با دو چشم خدایبین، عباس
تو ابوفاضلی و اُمّ بنین
فخر دارد به آن و این، عباس
جز تو در مذهب وفاداری
کیست سردار راستین، عباس؟
داشتی در قیام عاشورا
ید بیضا در آستین، عباس
مثل ماه شب چهاردهم
جلوههای تو دلنشین، عباس
طوق مهر تو دلنواز، ولی
تیغ قهر تو آتشین، عباس
غیرت و همت تو میبخشد
خاتم عشق را نگین، عباس
پرچم عشق را به دست تو داد
رهبر عادل و امین، عباس
تو علمدارِ «فَضَّلَ اللّهی»
در سپاه مجاهدین، عباس
کیستم من؟ ز خرمن فیضت
در همه حال خوشهچین، عباس
کمترین نقشبند مدح توام
در مدیح تو بیش از این، عباس،
چه بگویم كه گفت خیرالناس:
«رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس»..
به جمال تو ای حبیب خدا
دل جدا عاشق است و دیده جدا
شیرمرد جهادی و جاریست
در رگ و ریشۀ تو خون خدا
سعی خورشیدیات مُبَدَّل کرد
ظلمت کفر را به نور هُدی
تو و با ظلم آشتی؟ هرگز
تو و بر ظالم اعتنا؟ اَبَدا
از تب و تاب تو به وادی عشق
شجر طور آمده به صدا..
جان پاک تو شد فدای کسی
که «لَهُ رُوح العالَمین فِدا»
چون تو در راه انقلاب حسین
دِیْن خود را کسی نکرد اَدا
در صف رستخیز رشک بَرَند
به شکوه و جلال تو شهدا
خنده بر لب، منادیان بهشت
عاشقان تو را، دهند ندا
که بیایید ای خداجویان
در پناه سلالۀ سُعَدا
گر شوم خاک درگهت آن روز
در مقام تو ای حبیب خدا
چه بگویم كه گفت خیرالناس:
«رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس»
چشم از آن لحظهای که وا کردی
در دل از راه دیده جا کردی
به «یَدُ الله فَوقَ اَیدیهِم»
که تو تسخیر قلبها کردی
سر نهادی بر آستان رضا
پشت تسلیم را دو تا کردی
هدف تو ثبوت «اِلا» بود
بعد از آنی که نفی «لا» کردی
تو به امضای خون خود، به حسین
دل سپردی و اقتدا کردی
خاک پای مقدس او را
سرمۀ چشم و توتیا کردی
ترک سر در طریق حق گفتی
بذل جان در ره خدا کردی
کربلا دشت شور و عشق نبود
کربلا را تو کربلا کردی
چون نسیم سحر به همت عشق
گره از کار خلق وا کردی
دل بیگانه از ولایت را
با نگاه خود آشنا کردی
ای که بر گِردِ خیمۀ خورشید
سعی در مروه و صفا کردی
ای که آزادگان عالم را
آگه از سرّ نینوا کردی
ای که با جذبۀ محبت خویش
خانه در روح و جان ما کردی
در شگفتم به پاس این همه لطف
که تو ای مهر دلربا کردی،
چه بگویم كه گفت خیرالناس:
«رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس»
دل و جانی خدایجو داری
قبلۀ عشق پیش رو داری
ای محبتشعارِ مهرآیین
سیرت و صورت نکو داری
تو همانی که چشم در همه حال
به عنایات و فضل هو داری
فیضها بردهای تو از سه امام
یعنی از وحی، رنگ و بو داری
مُعتَصِم گشتهای به «حَبلُالله»
صحبت از «لا تَفَرَّقُوا» داری
به عطشناکی فرات قسم
مِی وحدت سبو سبو داری
شدهای محو شاهد ازلی
جز شهادت چه آرزو داری؟
گر دو دستت جدا شود از تن
سر پیکار با عدو داری
گر امید تو ناامید شود
زمزمه «اِن قَطَعتُموا» داری
نشوی تا شهید، وا نشود،
عقدههایی که در گلو داری
گرچه زهرا نبود مادر تو
بهخدا رنگ و بوی او داری
ما که شرمندهایم، بهر ظهور
تو دعا کن که آبرو داری
ساقیا! گرچه موجی از دلها
بسته بر هر شکنج مو داری
با چنین جلوه و جلال و جمال
که تو خورشیدِ ماهرو داری،
چه بگویم كه گفت خیرالناس:
«رَحِمَ الله عَمّیَ العَباس»..
«اللهُمَّالعَنِ الجبتَ والطّاغوت و النَّعثل»
«اللهُمَّ عَجِّل لَوَلیِّکَ الفَرَج»
.
#امام_رضا علیهالسلام
#زمزمه_خوانی
🔹زمزمۀ قدسیان🔹
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا
اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا
من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا
میشنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا
ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیدهام
من که گل بهشت را از حرم تو چیدهام
من به بهای هستیام، مهر تو را خریدهام
عشق تو میبرد مرا، تا حرمِ خدا، رضا
ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو
ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو
علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو
میدمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا
آنکه وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی
بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی
مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی
تویی شمیم سورۀ کوثر و هلاَتی، رضا
فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی
تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی
مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی
بیتو کسی نمیبرد ره به سوی خدا، رضا
شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم
پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم
کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم
اگر ز در برانیام، کجا روم، کجا رضا؟
به پیشگاه قدس تو اگر چه دستخالیام
اگر کسی نمیخورد، غم شکستهبالیام
هست اگرچه اشک من، گواه خستهحالیام
خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا
ای که به این شکستهدل فرصت آه دادهای
ای که مرا به این حرم خوانده و راه دادهای
اگرچه در جوار خود مرا پناه دادهای
بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#زمزمه #امام_رضا_علیه_السلام
.
#امام_جواد علیهالسلام
#زمزمه
#شهادت_امام_جواد
🔹یا جوادالائمه ادرکنی🔹
گر چه از غم، شکسته بالِ من است
اشک من شاهد ملالِ من است
همهشب این زبان حالِ من است
یا جوادالائمه ادرکنی!
حالِ ابر بهار دارم من
دیدهای اشکبار دارم من
«از جهان با تو کار دارم من»
یا جوادالائمه ادرکنی!
من که مهر تو را خریدارم
هم دلآزرده، هم گرفتارم
«گره افتاده است در کارم»
یا جوادالائمه ادرکنی!
شد گواهِ شکستهبالی من
چشم پُر اشک و دستِ خالی من
نظری کن به خستهحالی من
یا جوادالائمه ادرکنی!
درد ما را نگفته، میدانی
نامه را نانوشته میخوانی
منم و این دو چشم بارانی
یا جوادالائمه ادرکنی!
ای کرم عبدِ خانهزادِ شما
رحمت و جود در نهاد شما
نَبضِ من میزَند به یاد شما
یا جوادالائمه ادرکنی!
خواهم از بَندِ غم نجات از تو
التماس از من التفات از تو
تا به دستم رسد برات از تو
یا جوادالائمه ادرکنی!
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#شهادت_امام_جواد
.
.
#امام_عصر علیهالسلام
#حج
#غزل
🔹ای صفای حرم یار🔹
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟
حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟
سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد
ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟
عطر جانبخش تو در حِلّ و حرم پیچیدهست
وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟
ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک
مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟
خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما
آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟
«همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است
ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟»
تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن
پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟
حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف
برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟
رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست
آخر ای محرماسرار، کجای حرمی؟
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#حجاج #امام_زمان
..............
.
#بدرقه_حجاج
#بدرقه_زائران_بیت_الله_الحرام
تو ای مسافرِ قبله خدا نگهدارت
برو به کوی سعادت که دستِ حق یارت
مدینه خانه ی عشق و امیدِ احمد بود
محلِ وحیِ خداوندِ حیٌِ سرمد بود
از این صفا وُ سعادت خوشا به احوالت
فرشتگانِ خدا آمدند به دنبالت
سفیرِ عرش خدایی به گلشنِ هستی
رسیده ای به وصال و ز خاک و تن رستی
اگر به شوقِ زیارت به آن مکان رفتی
بدان، بدان که فراتر ز آسمان رفتی
به آه و ناله ی زهرا وُ بیتُ الاَحزانش
تو را به روی کبود و به قبرِ پنهانش
اگر به روضه ی رضوان شدی تو مهمانش
ز شوقِ سینه ادا کن تو عهد و پیمانش
تو خود به سجده جمالِ خدای سرمد بین
در آن فضای بهشتی رخِ محمّد (ص) بین
نمازِ توبه بخوان تو به روضه ی رضوان
بخوان خدای خودت را تو از دل و از جان
خدا دهد به تو پیوسته برکت و ایمان
اگر عمل بنمایی به سیرتِ قرآن
تو ای مسافرِ مکه خدا نگهدارت
برو به کوی سعادت که دستِ حق یارت!
#هستی_محرابی
...........
#چاووشی #بازگشت_زائر_مدینه
آمد از مکه و منا حاجی
آمد از مروه وصفا حاجی
میرسد زائری که از عرفات
تا توانی فقط بخوان صلوات
.......
آمده حاجی و دلش شاد است
خانه قلب او چه آباد است
میرسد از قدوم او برکات
تا توانی فقط بخوان صلوات
.....
حاج با خود چها تو آوردی
یک مدینه صفا تو آوردی
دیدن روی تو پر از حسنات
تا توانی فقط بخوان صلوات.
......
دل ما شما سخن دارد
سخن از لاله ی چمن دارد
زائر کعبه ایی پر از نعمات
تا توانی فقط بخوان صلوات
....
آمد از سر زمین سعی و صفا
زائران حریم بیت خدا
تا رسد لعل تو به اب حیات
تا توانی فقط بخوان صلوات..
زائر مکه بوسه بر رویت
کاروان دل امده سویت
این بود برترین هر کلمات
تا توانی بخوان صلوات
.....
قبله ی عاشقان علی باشد
در دو عالم مرا ولی باشد
تا رسد لحظه ی مخوف ممات
تا توانی فقط بخوان صلوات
شاعر: کربلایی حسین کریمی نیا
.