﷽
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا
ای زخم انگاری تو هم آزار داری
در هر نفس به گریه ات اصرار داری
از من گذشت ای میخ اول مطمئن شو
پشت در خانه نباشد بارداری
ای کاش امشب پر بگیرم چون که سخت است
در سن و سال زینبم بیمارداری
تشخیص فرزند از صدا عین عذاب است
ای وای از وقتی که دیدِ تار داری
تا زنده ام خوب استراحت کن علی جان
خیلی زمان کَفْن و دفنم کار داری
من حاضرم که باز به جانم بگیرم
دردی که وقت شستن مسمار داری
بیخود مرا منصوره ی عرشم نگفتند
غصه نخور مانند زهرا یار داری
با گریه پرسیدی چرا در بین بستر
از کنج حجره فاصله بسیار داری؟!...
....بین در و دیوار گیر افتاده باشی
تا عمر داری ترس از دیوار داری
زینب کنارت هست پس جای غمی نیست
یعنی که بعد از رفتنم غمخوار داری
امروز گفتم به حسینم کاش بودم
بالاسرت روزی که نیزه دار داری
پیراهن و عمامه و انگشتر و خوود
در سفره ات خیراتیِ بسیار داری
شعر از گروه"یا مظلوم"
#یا_مظلوم
https://eitaa.com/emame3vom/86830
.
﷽
#فاطمیه #حضرت_زهرا
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
یک لات هم نبود بگوید در آن میان
نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود
دیگر کسی به چهره ی قبلش نمی شناخت
پایین پلک فاطمه از بس سیاه بود
از شدت خجالت از هم در این سه ماه
راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود
جای تمام شهر برایش علی گریست
جای تمام شهر علی غرق آه بود
نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند
ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود
همصحبتی نداشت دگر بعد فاطمه
تنها کسی که گوش به او داد چاه بود
رغبت نداشت پا بگذارد به خانه اش
راه عبورش از وسط قتلگاه بود
شعر از گروه"یا مظلوم"
#یا_مظلوم
.
امام حسین ع
﷽ #فاطمیه #حضرت_زهرا گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که بر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
رُوِىَ اَنَّها عليهاالسلام ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها صلي الله عليه و آله مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ
مورخين گفته اند: حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از پيامبر صلي الله عليه و آله پيوسته سرى بسته از شدت درد و جسمى نحيف و در خود فرو شكسته و چشمى گريان و قلبى سوخته داشت كه ساعت به ساعت از خود مى رفت و بى هوش مى شد.
صُبَّــــــتْ عَلَیَّ مَصَائِــبُ لَوْ أَنَّهَا
صُبَّـتْ عَلَـى الْأَیَّـامِ صِـرْنَ لَیَالِیَا[1]
مصیبتهایی بر من وارد شد که اگر این مصیبتها بر روزها وارد میشد، آن روزها تبدیل به شب میشدند.
https://eitaa.com/emame3vom/86834
.
#مرثیه #واحد
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بستر_بیماری
#وداع
#مثنوی
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ....
در بین بستری و مداوا نمی شوی
بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟
برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام
برخیز ای توسلِ شبزندهداری ام
برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن
با چشم کَم سویات به علی هم نگاه کُن
زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام
من کم محلی از همه ی شهر دیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است
جای تمام شهر سلامم کُنی بس است
برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت
آلاله کاشتی وسط باغ بسترت
خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی
این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی!
مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود
ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود
دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر
با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر
حجم غم تو در دل من بی حساب شد
آن بانویِ رشیدهی من آبِ آب شد
ثانیه های رفتن تو تند می شود
دارد نفس نفس زدنت کُند می شود
با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند
آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند
در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت
آن تکّهگوشوارِ تو را مجتبی گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من
زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟
مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟
شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟
گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن
زهرا بمان و زینبمان را عروس کن
خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود
خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود
آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد
آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد
لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را
بگذار روبه راه کنم وضع خانه را
من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم
آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم
ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند
جارو نزن..،تمام پرت درد می کند
این آسیا ست گریه نموده به حال تو
دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو
من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم
نانی که پختهای بخدا لب نمی زنم
دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن
این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن
بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد
این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد
باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه
باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
#بردیا_محمدی✍
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
https://eitaa.com/emame3vom/86835
.
.
چهار نفر در روایات با عنوان بکّائون(بسیار گریه کنندگان) عالم شمرده شدند.
۱.حضرت آدم ع که سال ها بعد از ترک اولایی که انجام داد، گریه کرد تا توبه اش به واسطه ی گریه بر سیدالشهدا ع پذیرفته شد.
۲.یعقوب نبی ع که سال ها در فراق یوسف ع گریه کرد تا جایی که به شهادت ایات قرآن چشم هایش سفید شد.
۳.حضرت زهرا س که حدود سه ماه بعد از پیامبر ص در فراق پدر و به خاطر مصائبی که دیده بودند گریه کردند.
۴.امام سجاد ع که طبق روایت ۳۴ سال بعد از واقعه ی کربلا به یاد مصیبات آن ایام گریه کردند.
🔹گریز به روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
آدم و یعقوب و امام سجاد علیهم السلام هر کدام سال ها گریه کردند و در زمره ی بکائون به شما می آیند، چه گذشت بر دختر رسول خدا ص که در طول سه ماه بعد از پدر آنقدر گریست که در زمره بکائون عالم به شمار می رود.
*اینقدر سر بی بی جراحت داشت که حضرت این روزای آخر این نانجیبا که اومدن ملاقاتش حضرت به اسما فرمود:سَرِ من رو برگردون ..
یعنی حتی قدرت اینکه سر رو برگردونه دیگه نداشت ..حالا میفهمی چرا بی بی "ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ.."(1) همیشه سرش رو میبست...*
💠رُوِىَ اَنَّها عليهاالسلام ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها صلي الله عليه و آله مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ (مناقب، ج۳، ص۳۶۲)
مورخين گفته اند: حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از پيامبر صلي الله عليه و آله پيوسته سرى بسته از شدت درد و جسمى نحيف و در خود فرو شكسته و چشمى گريان و قلبى سوخته داشت كه ساعت به ساعت از حال مى رفت و بى هوش مى شد.
#فاطمیه
https://eitaa.com/emame3vom/86837
.
■ #مجلس_کامل_حضرت_زهرا
■پرت سوخت...
■تا صدای در اومد...
■تو بین آتش رفتی و...
■جوهر میشد اگر که دریا...
.👇👇👇
4_5877272993473759971.ogg
714.9K
■#روضه_حضرت_زهرا
■روضه و مرثیه #حضرت_زهرا س
■تا صدای در اومد...
■تو بین آتش رفتی و...
4_5852479100756691768.mp3
8.89M
■نوحه حضرت زهرا س
■جوهر میشد اگر که دریا...
■#کربلایی_حسین_طاهری
.
|⇦ پَرِت سوخت
#روضه_متنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی محمدحسین پویانفر
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
پرت سوخت ۲
به آتیش کشیدن در خونه رو پیکرت سوخت
بمیرم جلو چشمای زینبت معجرت سوخت - ای مادر
بمیرم ۲
توی کوچه ها می کِشن دشمنا حیدرت رو
با یه ضربه از تو گرفتن گل پرپرت رو - ای مادر
گناه تو مادر چی بوده / وا اُمّا
که روی تو اینجور کبوده / وا اُمّا
علی دیگه طاقت نداره / واویلا
که زهرا توو آتیش و دوده / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بمیرم ۲
چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه
نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه - واویلا
واویلا ۲
بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه
سلام علی دیگه توو کوچه ها بی جوابه - واویلا
چرا رنگ زینب پریده / وا اُمّا
چرا قد مادر خیمده / وا اُمّا
الهی که بارون بگیره / پشت در
که آتیش به خونه رسیده / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
توو کوچه ۲
یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر
که دسش جدا شد دیگه از توو دستای حیدر - وای مادر
بمیرم ۲
دوباره علی مونده و خنده ی تلخ مردم
زمین خورده توو کوچه مادر برا بار چندم - وای مادر
چهل مرد جنگی رسیدن / وا اُمّا
که دست علی رو ببندن / وا اُمّا
بمیرم که یه عده نامرد / توو کوچه
به اشکای حیدر می خندن / وا اُمّا
یا زهرا
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وا اُمّا ۲
نبودی ببینی توی کربلا خیمه ها سوخت
توو عصر دهم چادر زینبت بی هوا سوخت - واویلا
وا اُمّا ۲
نبودی توی کربلا بی کفن شد حسینت
روی نیزه ها رفته بود راس نور دو عینت - واویلا
توو گودی گودال یه نامرد / با کینه
رسیده که اینبار بشینه / رو سینه
تن خونیشو توی گودال / برگردوند
نگفت خواهرش داره از دور / می بینه
حسین جان
#احسان_نرگسی ✍
*واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو بالا بيار بگو: واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو كه بالا مياري برات سخت نيست، اما پهلو كه بشكنه، دست آسيب ببينه، بالا آوُردنش سخته... واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...
بي بي دست گذاشت رو زانويِ مولا، فرمود: علي جان! من ميرم پشت در، اينارو ردشون ميكنم، اول اينكه بابام زياد سفارشِ من رو كرد، دوم اينا زنهاشون خبر دارن كه من بارِ شيشه دارم، پشت در اومد، يه حرامي صدا زد: علي زن فرستاده پشتِ در، حالا از اين به بعد رو خودش نوشته، نوشته: معاويه! صداي نفس زدنهاي زهرا رو از پشت در مي شنيدم، يادِ سفارشات پيامبر افتادم، چند قدم عقب رفتم، اما كينه ي از علي مقابل چشمم آمد، چنان با لگد به در زدم...*
چند تایی زدند با پا در
تا که افتاد رویِ زهرا، در
گیرم از دست سنگ ها نشکست
چه کند بار شیشه اش با، در
همه کج رفته اند... حتی میخ
همه لج کرده اند... حتی در
*يه وقت صدايِ بي بي بلند شد:" يا اَبتا!" ناله ي دوم صدا زد: "يا اميرالمؤمنين!" سكوت همه جا رو فرا گرفت، يه وقت ديدن يه صدايِ بي رمقي بلند شد: "یا فِضّةُ خُذینی" سر بسته ميگم خواهرا بيشتر گريه كنن...*
بعدِ يك عمر مُراعاتِ كنيزانِ حرم
فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد.
*ميگه: به حال اومد، نگفت: بچه ام رو كشتن، نگفت: دستم رو شكستن، نگفت: سينه ام رو شكستن، صدا زد:" فضه! اَينَ علي؟"فضه! علي رو كجا بردن؟ گفتم: خانوم جان! ريسمان به گردنش بستن به طرفِ مسجد بردنش، خودش رو رسوند به مسجد هر طوري بود، يه وقت صدا زد " يا اَهل المدينه!" اگه يه مويي از سَرِ علي كم بشه، ميرم كنارِ مزارِ پيامبر، پيراهنش رو به سر مي اندازم، موهام رو پريشون ميكنم، نفرينتون ميكنم، سلمان ميگه: هنوز حرف بي بي تمام نشده بود، ديدم ستون هاي مسجد ميلرزه، آقا اميرالمؤمنين از زيرِ شمشير صدام زد: سلمان! برو به فاطمه بگو: علي ميگه نفرين نكن... فرمود: امر، امرِ علي است، اما تا رهاش نكنن نميرم، اينقدر ايستاد تا ريسمان از گلويِ مولا باز كردن، بي بي يه دست به پهلو گرفته بود، هي دورِ مولا مي گشت، هي صدا ميزد: جانم فدات يا ابالحسن!...
"صَلَّ الله عليكَ يا اباعبدالله..." بي بي جان! يه شمشيرِ برهنه ديدي دلت تاب نياوُرد، واي از اون ساعتي كه نيزه دار، شمشيردار، يه عده با سنگ، پيرمردا با عصا، يه كاري كردن با بدن، وقتي خواهرش رسيد ميانِ گودال، هي صدا ميزد:" أ أنتَ اَخي؟" آيا تويي برادرِ من؟ صدا از رگ هاي بريده بلند شد"اُخَيَّ اِليَّ"...حسين...*
پس با زبان پُر گِله آن بَضْعَةُ رَّسول
رُو در مدینه كرد كه یا اَیُهَّا الرَّسوُل
این کشته فتاده به هامون حسین توست
وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
*دستامون رو بالا بياريم، پدرا، مادرا، گذشتگانمون همه فيض ببرن، همه اونايي كه روضه ي بي بي رو نفس به نفس، زبان به زبان به ما رسوندن، همه فيض ببرن، صدا بزنيم: اي حسين...*
ــــــــــــــــــ
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
https://eitaa.com/emame3vom/86842
.
قابل توجه خادمان و نمازگزاران محترم همه مساجد، حسینیه ها و هیئات ایران
#کودکان_و_مسجد
مساجد را از خانه سالمندان به مکانی عمومی تبدیل کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #فاطمیه
🏴 #شور - میدونی یه عمر اسیر تو هستم
بانوای:حاج #مهدی_سلحشور
#حضرت_زهرا
بند اول
میدونی یه عمره اسیر تو هستیم
ما مدیون خیر کثیر تو هستیم
واسه ما نگاهت به دنیا می ارزه
که تنها تو عالم فقیر تو هستیم
حال و روزمونو بهتر میکنه
شمیم روضه های رضوان تو
چی میشه که تو قیامت هم باشیم
پای سفره ی پر از احسان تو
تو روضه ایم مهمون تو
دردامونو درمون تو
خورده گره ایمان ما
با خون تو
یافاطمه یافاطمه۸
بند دوم
دعای تو هرجا پناه علی بود
وجودتو تنها سپاه علی بود
تو از جون گذشتی که عالم بدونه
که عشقت شهادت تو راه علی بود
جون تو بسته بود به جون علی
ارمغان عشق تو جون تو بود
توی آتیش کینه ثابت شده
امضای ولایتت خون تو بود
ای هست تو هست علی
جونش به تو بسته علی
اسمت دلیل قدرت
دست علی
یافاطمه یا فاطمه ۸
بند سوم
میگن کل خلقت برای تو بوده
صفای جهان از صفای تو بوده
بادستای خالی نترسیدیم از جنگ
که پشت سر ما دعای تو بوده
میومده رو لبا تا اسم تو
گره ها وا میشده با اسم تو
روی سر تموم رزمنده ها
یا ذکر علی بوده یا اسم تو
ای جون ما دربند تو
رزمنده ها فرزند تو
عشق شهیدامون بوده
لبخندتو
یا فاطمه یا فاطمه ۸
مرتضی سراوانی✍
مهدی کبیری✍
https://eitaa.com/emame3vom/86846
.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
السلام علیکِ یا امالائمه و النُجَباء
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام ای وجود بی همتا
ای شبیه خدای خود یکتا
السلام ای شکوه ربّانی
تویی اسرار عشق را معنا
عرشیان خادمان درگاهت
ذکر افلاکیان تویی زهرا
همه عالم ز فیض تو روشن
همه لب تشنه اند و تو دریا
چه بگویم به مدح تو بانو؟
مدح تو آیه های اَعَطَینَا
نه فقط کوثری که یاسینی
تو دُخانی، تو فجری و طاها
همه قرآن کتاب عصمت توست
وَ بدون تو فهم آن هاشا!
واجب الاحترامی و باید
نام تو با وضو برم هر جا
واجب الاحترامی و احمد
بوسه باران نموده دستت را
حضرت مصطفی رسول کریم
گفت بر تو که مادر بابا ...
روح مابین پهلویم هستی
وَ بهشتم تویی تویی زهرا
تک تک لحظه های پربارت
همه مملّوِ از عفاف و حیا
میچکید از قنوت تو هرشب
تا سحر ربنا و ذکر و دعا
سرّ مستوری و نمیدانیم
از تو جز آنچه خود دهی بر ما
هم شکوه تو بی همانند و ...
هم جلالت جلالتی والا
شرح و تفسیر آیه ی تطهیر
که مُبَّرایی از پلیدیها
همهی آبهای این عالم
از تو دارند هر زلالی را
در مقامت همین سخن کافی
که تویی دخت حضرت بطحا
وَ به شأنت همین کلامم بس
که تویی کفو حضرت مولا
دامنت عرش چهار اختر بود
چهار نور مطهر و زیبا
تو امام کریم پروردی
حضرت مجتبای خوبیها
کربلا را تو بوده ای بانی
با حسینت امیر عاشورا
و به صبری که هست با زینب
عرشیان هم نشسته در آوا
ام کلثوم و هجرتش با یار
شده افسانهی پرستوها
ای کنیز خدا به روی زمین
چیست محشر نمایش زهرا
روز محشر دمی که می آیی
تازه محشر شود در آن صحرا
تومی آیی و غرقه در نوری
تو می آیی شفیعهی عظما
همه سرها به زیر می افتد
به ادب پیش پات یا اُمّا
تو میآیی به صحنه محشر
این ندا میرسد ز بالاها
هرچه میخواهی ای عروس علی
تو طلب کن کنون ز درگه ما
پس در آنجا زبان که بگشایی
میشود مادری تو معنا
با جلالی که خاص حضرت توست
باز سازی در شفاعت را
((مثل مرغی که دانه می چیند))
کاش ما را جدا کنی آنجا
قدرت تو چقدر دیدنی است
روز محشر قسم به ذات خدا
گرچه آلوده و حقیرم من
دست من را بگیر یا زهرا
#قصیده_مدح
#فاطمیه_خط_مقدم
#نصیر_حسنی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/86847
.
.
#هجوم_به_بیت_وحی
#در_و_دیوار
"چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد
دلم برای تو با هر بهانه می لرزد
هنوز کوچه به کوچه، حکایت از مردی ست
که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد
چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد
چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟
هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد
دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد
ز من شکیب مجو، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه می لرزد"
#میلاد_عرفانپور✍
https://eitaa.com/emame3vom/86848
.
امام حسین ع
. ای روزگار زودباش بگو کی ام نامرد چشاتو خوب وا کن من علی ام نامرد یه کاری کن داری میبینی منم آخ نفس
.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#زمینه_در
ای روزگار زود باش، بگو کیَم نامرد
چشاتو خوب وا کن، من علیام نامرد
یه کاری کن داری میبینی منم
آخ نفسم، آخ بچم،زنم
کاشکی یکی پاشه و بگه به جای من
چند نفری مردو نمیزنن چه برسه زن
…
ای درِ نیم سوخته، طاقت بیار نامرد
این فاطمه است زود باش، برو کنار نامرد
یه کاری کن داره میسوزه تنش
اخ چادرش سوخت آخ کشتنش
به زیر دست و پاها داره می گه حسن
چند نفری مردو نمیزنن چه برسه زن
…
حالا داره توو شام می گه رباب نامرد
بذار زمین چوبٌ نریز شراب نامرد
چوبُ نزن پیش چش زینبش
اخ دندونش اخ زینب لبش
سر رباب ریختن زنا همه می گن
چند نفری مردُ نمی زنن چه برسه زن
#علی_زمانیان ✍
#زمینه_فاطمیه
https://eitaa.com/emame3vom/86849
.👇
.
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا
خیسم از عرق سرد-واقعا همینه درد
مادرت نباشه آه-فکرشم نمی شه کرد
مادر نباشه نگو دلم می ریزه
مادر نباشه خونه به هم می ریزه
حالا زبونم لال-فکر کن با هجده سال
تو هر نفس هرشب-مادر بره از حال
ذات الاحزان الطویله مادر مادر
فی المدت القلیله مادر مادر
…..
حرف رفتنو نزن-داره می میره حسن
بشکنه دستی که روت-شد توی کوچه بُلن«د»
افتادی پیش چشم ما خیلی بد شد
با چادر تو غرور من لگد شد
بین در و دیوار-پهلوت شکست انگار
خون لباست هست-زیر سر مسمار
ذات الاحزان الطویله مادر مادر
فی المدت القلیله مادر مادر
…
می کُشم قد خمت-مونده زینبُ غمت
کربلا روز دهم-قتلگاه می بینمت
می سوزی بازم مثل الان که سوختی
می بینی بردن پیرهنی رو که دوختی
مادر زبونم لال-توی همون گودال
می بینی بانیزه-می ره حسین از حال
آه ابدان السلیبه ای وای ای وای
آه اطفال الغریبه ای وای ای وای
#علی_زمانیان ✍
#زمینه #فاطمیه #حضرت_زهرا
https://eitaa.com/emame3vom/86851
👇
.
#زمینه_فاطمیه
می گن به پای هم پیر شین از قدیم
بمون هنوز باید زندگی کنیم
دیدی چه زودگذشت روزگارمون
به پای هم خیلی زود پیر شدیم
نباید از دست بدم تورو
ببین التماسم رو نرو
دیگه خیالت راحت ای گلم
خودم عوض می کنم درُ
ببین دل نا آروممو
نگیر خدا ازم خانوممو
….
نگیر ازم نگاهای خاص تو
نبر از این کوچه عطر یاستو
اروم نفس بکش زخم سینه باز
به هم می ریزه خانم لباستو
قدم نزن خجالت می کشم
تورو می زدن پیش چِشَم
هزار دفه حاضرم جون بدم
با قنفذ ولی روبرو نشم
ببین دل نا آروممو
نگیر خدا ازم خانوممو
….
دیگه وسط نیار حرف رفتنو
داری می کُشی تو فاطمه منو
بمیرم برات که برا حسین
بادرد بازو دوختی پیرهنو
بذار بگم حرف اخرو
قرار بذاریم بعدش برو
می بینمت توو نیزه شکسته ها
می بینی تو بوریا پیکرو
ببین دل نا آروم من
تو قتلگاه نیا خانوم من
…..
#علی_زمانیان ✍
#زمینه #فاطمیه #حضرت_زهرا
https://eitaa.com/emame3vom/86853
👇