eitaa logo
❤️کانال عشق
319 دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
12.9هزار ویدیو
99 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر مشهد جلسۀ هشتم، 22 رجب 1439 چرا فراق؟ (قسمت سوم) مساوی خیر و است و در این راه هرچه از ما بگیرند، قطعاً بهتر از آن را می‌دهند. منتها بهتر برای ابدیت، نه اینکه همین جا و به صورت محسوس و ملموس، جایش را پر کنند. ما هر کاری می‌کنیم، از آن دنبال نتیجه‌ایم؛ آن هم نتیجه‌ای که همین الآن با چشم ببینیم و با قلبمان احساس کنیم. اما واقعاً چه کار داریم؟ قبول کنیم هر پیشامدی از خداست و او هرچه بگیرد، حتماً بهترش را می‌دهد؛ البته بهتری که ماورای درک و احساس و حبّ و بغض ماست. هیچ اتفاق و پدیده‌ای استقلال ندارد و ما باید همۀ اتفاقات و پدیده‌ها را از خدا ببینیم و جانمان فریاد بزند: «هرچه از دوست رسد، نیکوست»؛ نه اینکه همه را با پیش‌زمینه‌های قبلی خود بسنجیم و توجیه و نتیجه‌گیری کنیم که این دوست است و آن دشمن! الگوی ما حضرت علی(علیه‌السلام) است که آن‌قدر حق می‌بیند که حتی می‌گوید: «اگر به من شیر می‌دهید، به قاتلم هم شیر دهید.» دخترش بانو زینب(سلام‌الله‌علیها) نیز در کربلا می‌گوید: "مَارَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً"؛ چون می‌بیند همه چیز تحت اذن و نظر خداست. بیایید خود و هرچه را داریم، رها کنیم؛ که اگر به ولایت وصل شویم و و را ببینیم، همه چیز قابل رها کردن است. ولایت، خودش ما را در میادین می‌اندازد تا بتوانیم رها کنیم؛ چنان‌که موسی را در میادین امتحان انداخت. کار ما فقط این است: بنشینیم، ببینیم؛ مشاهده کنیم، بگذریم. آن‌وقت پس از مدتی می‌بینیم همه چیز سر جایش است و هیچ چیز از دست نداده‌ایم، مگر اینکه بهترش را یافته‌ایم. البته حرف‌های هم به دید ظاهری درست بود. اما اگر این‌گونه به هستی نگاه کنیم، هیچ‌گاه دست خدا را نمی‌بینیم و نمی‌فهمیم با ما چه می‌کند؛ هرچه می‌شود، فقط از این و آن می‌بینیم و خدا را جز در اینکه به و و... امر کرده، نمیشناسیم. اما پس کو خدا و ظهور و حضور او در زندگی‌مان؟ فکر نکنیم فرداست؛ هر خبری باشد، همین جاست. ولی ما نمی‌توانیم ببینیم، چون آزاد نیستیم. اگر آزاد شویم، می‌بینیم به جای از دست رفته‌ها چه نشسته است؛ و اگر در مسیر اسماء قرار گیریم و سختی‌ها را بپذیریم، الهی برایمان ظهور پیدا می‌کند. پایان @Lotfiiazar
سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر قزوین جلسۀ اول، 4 شعبان 1439 عباس و مشیت حق (قسمت چهارم) اغلب اوقات، ما حول اسباب و علل می‌چرخد که مشیتشان مثل خدا احسن نیست. برای همین گاه برای اینکه از یک چاله درآییم، در هزاران چاه می‌افتیم و راه نجاتی نمی‌یابیم. پس به و به خدا در ما کجاست؟ مگر نمی‌گوییم: "اُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ"؟ مگر او را رزّاق و شافی و غفور و... نمی‌دانیم؟ پس کو؟! آن جماد و نبات است که کارش با ، راه می‌افتد. اوج ما به عنوان انسان، به الله که جامع همۀ اسماء خداست، برمی‌گردد و از او باید کمک بگیریم. عقیده‌مان هم همین است؛ اما برخلاف عقیدۀ افلاکی خود، ارتباطی با آسمان نداریم و خاکی و دنیایی زندگی می‌کنیم. اگر هم ظاهراً توکل کنیم، با نگاه به اسباب و علل و این و آن، از خدا کمک می‌خواهیم که درواقع توکل نیست و نتیجه هم نمی‌دهد. توکل، آن است که در مقابل مشیت خدا، دست خود را ببندیم و فقط به عمل کنیم؛ نه اینکه با تمام وجود به اسباب و علل روی آوریم و هر کاری بکنیم تا به بُعد خاکی‌مان ضرر نرسد. حضرت عباس مثل ما نبود، چون ناملایمات بُعد خاکی را ضرر نمی‌دید. ولی ما این‌ها را ضرر می‌بینیم و چون می‌ترسیم، به هر قیمتی شده، از اسباب کمک می‌گیریم. خلاصه اینکه اگر می‌بینیم اوضاعمان درست نمی‌شود، برای این است که مطلوباتمان در رتبۀ انسانی نیست و خدا و خود را نیافته‌ایم. دین را در ظواهر می‌دانیم و منتظر نتیجۀ کارهایمان هستیم. خدا را هم موجودی در بیرون می‌بینیم که یا کریم و رحیم است و هرچه کنیم، فردا می‌بخشد و ما را به می‌برد یا در کمین نشسته که هر خطایی کردیم، ما را عذاب کند و باید از او بترسیم! اما خدا این نیست و باید حضور جامع او را در همۀ لحظات زندگی بیابیم. پایان (علیه‌السلام) @Lotfiiazar