eitaa logo
فلسفه نظری
2.4هزار دنبال‌کننده
530 عکس
84 ویدیو
142 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
فلسفه نظری
🍃🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺🍃 🔴آیا طبیعت گرایی در عالم مقبول است؟ آیا انتخاب طبیعی فاقد شعور است؟ ♨️
🍃🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺🍃 🔴تعریف نظم در علم فیزیک چیست؟ آیا نظم در فیزیک با نظم در فلسفه شباهت دارد؟ آنتروپی و فراکتال ها و مسائل در کوانتوم فیزیک با نظم مغایرت دارند؟ ♨️ . ⬅️در این پست قصد داریم به تبیین نظم در علم فیزیک بپردازیم و به شبهات پاسخ بدهیم. 💠متاسفانه تنها موضوعی که ابهام دارد و مُلاحِد از آن سو استفاده میکنند، نداشتن تعریف واحد از مفهوم نظم، در علم فیزیک است. در حقیقت نمیتوان تعریف هیچ تعریف واحدی از نظم ارائه داد به زبان علم فیزیک، اما مفهومی اشتراک معنوی دارد حالات محتمل بین مولکول های یک سیستم است. 💠تقریبا میتوان گفت حالاتی که محتمل است و اگر چینش بین مولکول ها دور از هم باشد در سیستم مد نظر ،ساکن باشند و تبادل گرمایی بین آنها نباشد و قبلا دچار تبادل گرمایی شده باشند و چینش آنها برابر با دور بودن آنها از هم شده باشد، این یعنی بی نظمی در فیزیک، و اگر مولکول ها در حال تبادل گرمایی باشند و فاصله زیادی باهم نداشته باشند در چینش، یعنی سیستم دارای نظم است. 💠دقت بکنید، چون این تعریف یک تعریف کاملا عرضی است و هیچ شباهتی با تعاریف نظم، همانطور که در پست اول گفتیم ندارد. ⬅️گاهی دیده میشود که ملحد جماعت برای رد نظم به آنتروپی و کوانتوم دست میبرند و از آنها مایه میگذارند. 💠دقت بنمایید که آنتروپی، تنها یک مفهوم ریاضی است که فقط به صورت مقداری حالات چینش مولکول ها در یک سیستم را بررسی میکند ،چه به صورت حرارتی کلاسیک یا آماری باشد، چه در سیستم بسته‌ ،یا سیستم باز، یا سیستم ایزوله محاسبه شود. لذا آنتروپی هرگز در مقام رد نظم فلسفی نیست و ملاحد این دو مفهوم را خَلط میکنند. 💠و بحث کوانتوم و مسائلی مانند آزمایش تاخیری جان ویلر، آزمایش دوشکاف، تونل زنی کوانتومی و...، واقعا جای بحث زیادی دارند و حرفای ملاحد بدیهی البطلان است. چرا؟ ✅زیرا در مقیاس کوانتومی و محدود بودن دانش بشری و نقص در ابزار ما، رفتار مولکول ها احتمالی است و ما نمیدانیم مولکول در ثانیه بعدی چه واکنشی خواهد داشت، تمام قضیه فقط همین است! ⬅️خودتان قضاوت کنید که ملاحد چه تقطیع ها و خلط بحث هایی انجام میدهند و خود را به آب و آتیش میزنند! 💠و مسئله مهم تر، استقرای ناقص بودن ادعای آنهاست و اینکه ادعایشان هرگز قابل تعمیم به کل نیست، ادعایشان نه تنها عرضی و زیر مجموعه نظم فلسفی است، بلکه در مبانی خودشان نیز جزئی است و نمیتوان آن را به تمام قضایا تعمیم داد! 💠لذا عزیزان و جوانانی که با شبهات امثال مسائلی که عرض کردیم رو به رو میشوند، دقت بنمایید که اشکال اصلی مبانی آنها استقراص ناقص بودن ادعایشان است ،چه از فراکتال ها آنتروپی و... مثال بزنند. 💠و نمایان شدن نظم فلسفی در چینش عالم را نیز میتوان در نقض ادعایشان آورد، مانند ثابت کیهانی با معادله تنظیم شدگی شگفت انگیز آن و ۵ عدد مهم در انفجار بیگ بنگ، باریون زایی و مسائل ماده و پاد ماده، تنظیم شگفت انگیز انرژی تاریک ، اصل آنتروپیک و...، علم فیزیک ، با اینکه هم اکنون نیز در ابتدای راه است، بیش از ۱۰۰۰ پارامتر کشف کرده که همگی تنظیمات بسیار دقیق دارند و حساب کردن مقدار تنظیم شدن آنها بسیار سرسام آور است چه برسد همه آنها را باهم حساب کنیم. ♻️ ... . . . . . . . . . . . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ #قسمت_دوم. ⬅️در علم فیزیک، دترمینیسم به نام
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ . ⬅️انکار علت و معلولی توسط (فیزیک)کوانتوم: ⬅️برخی فیزیک دانان ادعا میکنند که مکانیک کوانتومی نقض قانون علت و معلولی را عملی میکند. ⬅️مکانیک کوانتومی اصل علت و معلولی را رد میکند ومی تواند از هیچ، چیزی بوجود آورد. ⬅️به عنوان مثال، لاورنس کراوس می نویسد: 💠... فضا-زمان می تواند از هیچ به عنوان یک نتیجه از یک انتقال کوانتومی ظاهر شود... ذرات می توانند از هیچ جا بدون علت خاص پدید آیند و گویا همینطور به نظر می رسد...! 💠با این حال دنیای مکانیک کوانتوم هرگز چیزی از هیچ بوجود نمی آورد ،این سوء استعمالی بزرگ از مکانیک کوانتوم است. ⬅️مکانیک کوانتوم هیچ وقت چیزی از هیچ، چیزی تولید نمیکند. 💠 پل دیویس و دیوید آلبرت تاکیید کردند که داستان تخیلی و عجیب غریب کراوس پذیرفته نیست، و اصلا نباید جدی گرفته شود. 💠فرضیه هایی که ادعا میکنند جهان یک نوسان کوانتومی است باید این پیش فرض را داشته باشند که چیزی که برای نوسان از خود خلاء کوانتومی 'بسیاری از /potential/ماده/پاد ماده وجود دارد و "هیچ چیز" نمی باشد. 💠همچنین، مقدار زیادی از تجربه نظری و عملی در مکانیک کوانتومی (QM) وجود دارد به عنوان مثال، طیف سنجی رامان یک پدیده QM(=کوانتوم مکانیک) است، اما از موج و شدت باندهای طیفی، ما می توانیم عامل کار کردن حجم اتم ها و نیروی ثابت از اوراق قرضه باعث باند بشویم. ⬅️برای کمک به موقعیت ملحدانه که جهان به وجود آمده بدون علت است آنان باید این پیش فرض را داشته باشند که اثبات کنند پیدا کردن ذرات بدون باند رامان ظاهر می شوند ،بدون اینکه انتقال در حالات کوانتومی ارتعاش، و یا ذرات آلفا که بدون هسته از پیش موجود بوده و غیره اگر QM(=کوانتوم مکانیک) عنوان acausal بود باعث است و همانطور در عنوانی که برخی همینگونه فکر میکنند، پس ما باید فرض کنیم که این پدیده یک علت است. ⬅️ به علاوه، اگر جهان بی علت است باید همه مجلات طیف سنجی ترک کار کنند و هیچ پژوهشی در عرصه فیزیک هسته ای صورت نگیرد. ♨️Actually, the word ‘cause’ has several different meanings in philosophy. But in this article, I am referring to the efficient cause, the chief agent causing something to be made. ♨️http://creation.mobi/if-god-created-the-universe-then-who-created-god ⬅️و تناقض الحاد و نادانی ملاحد در کجای کار است؟! 💠همه فیزیکدانان می دانند که فیزیک هسته ای بیان کوانتوم است و در فیزیک هسته ای قانون علیت حکم فرماست! ⬅️فیزیک هسته ای در حقیقت همان فیزیک کوانتوم است...!⬇️ ♨️https://www.patana.ac.th/secondary/science/anrophysics/ntopic13/commentary.htm ⬅️چطور در فیزیک کوانتوم ذرات بدون علت پدید می آیند؟! 💠توجه كنيد همانطور که در پست قبلی گفتیم كه عليت در مكانيک كوانتوم به معنای قابليت پيش بينی است . ⬅️يعنی اگر نتوانستيم رابطه ای را پيش بينی كنيم عليتی در كار نيست كه با عليت فلسفی متفاوت است و باعث خلط بحث می شود. ⬅️مبنايی که ملحدین از مکانیک كوانتومی می گویند مبنای غلطی است . 💠اين ها می گويند اگر بتوانيم وقايع را پيش بينی كنيم خدایی در كار نيست...! یعنی اگر نتوانيم پيش بينی كنيم پای خدا وسط می آید...! ⬅️اين ادعا ها را قبول و منتشر نكنيد. 💠این اشخاص به ظاهر متخصص حتی تعریف خدا را هم نیز نمی دانند و "واجب بالذات" را با "خدای حفره ها" خلط میکنند و فقر سواد فلسفی خود را به نمایش می گذارند. 💠و همانطور که بالاتر اشاره کردیم حتی اگر این فرض را هم در نظر بگیریم به معنی نبود علت(علت مادی) نیست به معنی نتوانستن در پیدا کردن آن است. . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نقد بوئینگ 747، توهم داوکینز. ♨️ #قسمت_دوم. ⬅️واقعیت آن است که با اندکی تامل نادرستی این ادعا و ب
🔴نقد بوئینگ 747، توهم داوکینز. ♨️ . ⬅️داوکینز با استفاده از همین تشبیه استدلال می‌کند که «خدا به احتمال قریب به یقین وجود ندارد»، زیرا «هر قدر ایجاد چنین موجودی از نظر احتمالات بعید باشد، وجود سازندهٔ این موجود نیز دست کم همان قدر بعید است. پس ما می گوییم که خدا همان بوئینگ ۷۴۷ غائی است که دلیلی بر اثبات خالق پیچیده او نیست». 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️ او در پایان نتیجه می‌گیرد که گشایش «۷۴۷ غائی» برهانی کاملاً قوی علیه وجود خداست، و هنوز چشم انتظار است تا «پس از دعوت‌ها و فرصت‌های فراوان، بالأخره الهی‌دانی یافت شود که پاسخی قانع کننده به این برهان بدهد.» 💠اما حقیقت آن است که این بیان نه یک برهان مثبت عدم وجود خدا بلکه بیانی کاملا غیر برهانی و تنها در مقام رد برهان نظم آن هم با تقریری خاص و مورد نظر مستشکل است. در واقع از آنجا که داوکینز خود در زیست شناسی تخصص دارد، تمامی ادله اثبات خدا را بر مبنای خلقت گرایی و فیکسیسم می بیند و گمان می کند که اثبات تکامل یا فرگشت و حتی محتمل بودن این فرضیه ردی است بر اصل اثبات خدا یا اثبات پذیری او. 🆔 @falsafeh_nazari 💠بر تبیین بوئینگ غایی هم پاسخ های روشنی داده شده است و نادرستی این ادعا بر مبنای اثبات تکامل و فرگشت و شکل گیری تدریجی حیات به وضوح تبیین شده است؛ زیرا بر فرض صحت ادعای تکامل داروینی؛ این فرضیه گزاره ای Empirical یا همان گزاره "مبتنی بر شهود" است؛ این امور گزاره‌هایی هستند که بر اساس مجموعه‌ای از شواهد صادر می‌شوند. اما در نگاه منطقی، لزوم تعمیم به کل را ندارند و هیچ علتی برای فراگیر بودن آنها نیست. 💠بر فرض اصل "فرگشت و تکامل طبیعی" بر اساس مجموعه‌ای از مشاهدات (حتی از لحاظ کمی قابل توجه) صادر شده‌ باشد، اما این امر علتی برای انتزاع کردن یک اصل از این مشاهدات نیست. صرفاً می‌توانیم بگوییم: " انتخاب و تکامل طبیعی وجود دارد." اما از لحاظ منطقی صدور گزاره " انتخاب طبیعی و تکامل یک اصل طبیعی و مطلق است" به هیچ وجه منطقی محسوب نمی‌شود. 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نقدی بر جهانهای موازی ♨️ #قسمت_دوم ⬅️معمولا در تعریف تمام جهانهای چندگانه(حتی جهانهای موازی) تعار
🔴نقدی بر جهانهای موازی ♨️ . ⬅یکی از مواردی که آقای هاوکینگ در کتاب طرح بزرگ بطور مکرر سعی در انکار آن را دارد خلا کوانتومی است. زیرا اگر بتواند به خواننده مطلب بقبولاند، که خلا کوانتمی وجود ندارد یا پر از ماده است یا خلاء نیست، از دیدگاه آقای هاوکینگ این موضوع که جهان از هیچ پدید آمده است، به زیر سوال می‌رود. 💠به عنوان مثال، ایشان در کتاب طرح بزرگ فصل فرضیه همه چیز می‌نویسد: "چیزی بنام فضای خالی وجود ندارد." ⬅️آقای هاوکینگ برای منحرف کردن ذهن خواننده، مطلب به این موضوع که چیزی بنام "فضای خالی" وجود ندارد سعی در القای مفهوم "فضای بیرون" از "زمین"، به جای خلا کوانتومی را دارند تا به وجود آمدن جهان، از "هیچ" را مورد سوال قرار دهند. 💠فضای خالی ،فضای بین سیارات و ستارگان است، که دارای بلوک های سازنده است، و در بین آن مواد بین ستاره ای و سیارات و ستارگان جریان دارند. ⬅️علاوه بر آن مفهوم خلاء معمولی که ستاره ها و سیارات در آن وجود دارند، و هوا در آن نیست با خلا کوانتومی بسیار تفاوت دارد. 💠اما خلا کوانتومی که فرض می‌رود جهان ما، و جهانها(چندگانه که مشمول جهانهای موازی نیز می‌شوند) از آن به وجود آمده است ،یک خلاء واقعی است و بنا به تایید همه دانشمندان و نوشته سایت ویکی پدیا هیچ چیزی(=ماده) در آن وجود ندارد و تا به حال اثبات نشده است که چیزی، در داخل آن وجود داشته باشد. 💠همچنین هیچ چیزی در مورد ماهیت خلا کوانتومی و وجود ماده تاریک ،یا هیگز، در آن به اثبات نرسیده است. ⬅️و مسئله ثانوی‌ ،اگر سخن آقای هاوکینگ را بپذیریم مفهوم خلاء کوانتومی از بین می‌رود، و در نتیجه ما یک جهان بی‌نهایت خواهیم داشت(که در پست قبلی این ادعا را بر پایه مفهوم اشتراک معنوی نقد کردیم) که به جهان های موازی خود، متصل است، و عملا مفهوم جهان های موازی که آقای هاوکینگ به آن در این کتاب اشاره کرده اند، در بعد چهارم به هم می‌خورد. 💠در مورد ابعاد دیگر فضا، و تداخل ،جهان های موازی آنها با ما، این موضوع در حد فرضیه است و هنوز اثبات نشده است، و در صورت اثبات هم چون در بعد فیزیکی ما نیستند(به دلیل متفاوت بودن قوانین فیزیکی جهانها طبق ادعای خودشان)، امکان درک آنها برای ما وجود ندارد، و عملا آن جهان های موازی برای ما وجود ندارند. 💠نکته بسیار مهم، که عناد و غرض و تعصب ملاحد را می‌رساند، در کلام آقای هاوکینگ در اینجا ، من باب بین مفهوم Parael Universe و Parael World به معنی کیهانهای موازی، و جهان های موازی‌، تفکیک قائل نشده اند(!)و جهان های موازی در موازات جهان ما وجود دارند، که هیچ ربطی به خلاء ندارند و در ابعاد دیگر هستند، ولی کیهانهای موازی باید کیهانهایی به مشابه ما باشند که در بین جهان ما ،و جهان آنها ، یک خلاء کوانتومی که در آن هیچ بعد فضا و زمانی وجود ندارد، وجود داشته باشد. ♻️ ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴پاسخ به شبهات ✅آیا ملاصدرا زنان را حیوان می داند؟ 1⃣عده ای در این زمینه ها با منشی کاملا غیر منطقی عمل می کنند. وجود خطا در گفتار و نوشتار کسی، به این معنا نیست که آن شخص منحط بوده و هیچ جایی برای استفاده ندارد. اگر فرض کنیم که او چنین مطالبی را گفته، نباید دلیلی برای انکار سخنان صحیح او باشد. مگر اینکه کسی قصد هوچی گری داشته باشد که با این رویه هیچ دانشمند و عالمی، باقی نخواهد ماند. 2⃣ قبل از قضاوت درباره یک بحث علمی بهتر است که با ادبیات آن علم آشنا شویم. در منطق، انسان را به حیوان ناطق تعریف می کنند. و حیوان به معنای موجودی است که جسم و رشد حس دارد، و دارای حرکت ارادی می باشد. این خصیصه ها بین همه حیوانات وجود دارد و انسان نیز از آنها بهره مند هست و با بهره مندی از عقل انسان متمایز از سایر حیوانات می شود. به زبان اهل منطق و فلسفه، جنس انسان، حیوانیت است و فصل او ناطق بودن (عقل) است. بنابراین با درک ادبیات منطقی و فلسفی، باید در معنای حیوان دقت کنیم. 3⃣کلامی که ملاصدرا بیان کرده، این است: «و منها تولد الحیوانات المختلفة...  بعضها للنكاح  وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً»[۱] از انواع عنایات  الهی تولد حیوانات مختلف است که بعضی از آن ها برای نکاح هستند سپس این آیه شریفه را می نویسد که خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد.[نحل/۷۲] 💠در این جا چند نکته باید مد نظر قرار بگیرد: اولا معنایی که از حیوان در بند قبلی ارائه دادیم. ثانیا در این جا ملاصدرا، در شمردن فایده خلق حیوانات، یکی از فواید آن را نکاح می داند. آیا نکاح امری مرتبط به زن است و به مرد ربطی ندارد؟ اگر بخواهیم از این کلمه توهین به زن ها را استفاده کنیم، چرا معتقد به حیوان نامیدن مردها نشویم؟ همان گونه که مرد با زن نکاح می کند، زن نیز با مرد نکاح می کند و نکاح امری دارای دو طرف است! و خود صدرا نیز به این دو طرفه بودن تصریح می کند.(محبة «الرجال للنساء و محبة النساء للرجال طلبا للنكاح؛[۲] محبت مرد برای زن و محبت زن برای مرد برای امر نکاح» ثالثا ملاصدرا در تائید سخن خود، آیه قرآن را بیان می کند که در آن صریحا هم جنس بودن مرد و زن بیان شده است. 💢با این حساب آیا نباید بگوییم که منظور صدرا درباره امور جسمی نکاح است که در جسم انسانی از منظر فلسفی، تعبیر حیوان امری کاملا رایج است و هیچ گونه توهینی نیز به همراه ندارد؟ خصوصا با توجه به بعضی عبارت های همین کتاب ملاصدرا که در یک جا می نویسد: «و اعلم أن العشق أقسام و المحبة متشعبة و المحبوبات كثیرة لا تحصى حسب تكثر الأنواع و الأشخاص. فمن أنواع المحبة محبة النفوس الحیوانیة للنكاح و السفاد لما فیه من حكمة بقاء النسل و حفظ النوع.[۳] بدان که عشق اقسامی دارد و محبت چند نوع است. و محبوب ها زیاد هستند که با توجه به تکثر انواع و اشخاص آنها قابل شمارش نیستند. از انواع محبت، محبت نفس های حیوانی در امر نکاح است! و این محبت به خاطر حکمت باقی ماندن نسل است. [۱]. الحكمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، ج۷، ص: ۱۳۷. [۲]. الحكمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، ج۷، ۱۷۲. [۳]. الحكمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، ج۷، ص: ۱۶۴. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴تنظیمات ظریف و ویژه عالم ♨️ #قسمت_دوم. ⬅️به عنوان مثال ثابت گرانش را در نظر بگیرید. 💠حال یک تار
🔴تنظیمات ظریف و ویژه عالم ♨️ . ⬅️ آیا هنوز هم فکر می‌کنید امکان شانسی به وجود آمدن جهان هست؟ پس اکنون مقدار جرم و انرژِی جهان اولیه( جرم و انرژی پلانک) را در نظر بگیرید. اگر این عدد به اندازه ی یک بخش از 10 به توان 10 به توان 123 کمتر یا بیشتر بود، اکنون هیچ نوع زندگی ای در جهان وجود نداشت. 💠استیون هاوکینگ درباره ی مجموعه اتفاقاتی که رخ داده تا جهان ما به مرحله ی کنونی رسیده و منجر به پیدایش حیات هوشمند شده است می‌گوید: " این روند و اتفاقات شبیه این است که بگوییم تعدادی میمون با دستشان بر روی ماشین تحریر بکوبند و به طور کاملا شانسی غزلیات شکسپیر را تولید کنند( اگر بخواهیم روند و اتفاقاتی که تا کنون رخ داده تا منجر به پیدایش حیات هوشمند شده است را با شانس توصیف کنیم مثل این است که یک میمون برای مدتی به طور کاملا شانسی بر ماشین تحریر بکوبند و در نهایت غزل شکسپیر را تولید کند)." Hawking, A Brief History of Time, p.123 💠از لحاظ علم آمار و احتمال با توجه به بی نهایت دقیق بودن این اعداد ( که اگر هر کدام به اندازه ی یک میلیاردم یک تاره مو کمتر یا زیاد تر بودند جهان فعلی ما وجود نداشت) امکان شانسی به وجود آمدن جهان برابر با صفر است. 💠تنها روزنه ی فرار دانشمندان خداناباور این است که استدلال می‌کنند ممکن است به جای یک جهان، میلیارد ها جهان وجود داشته باشد، در این صورت جهان ما و این اعداد که بی نهایت دقیق تنظیم شده اند شانسی هستند( به عبارت دیگر اینگونه استدلال می‌کنند که اگر میلیارد ها جهان به غیر از جهان ما وجود داشته باشد، پس این اعداد در هر یک از این جهان ها به طور رندوم و شانسی شکل گرفته است). 💠نکته ی بسیار مهم اینکه دقت این اعداد به حدی است که حتی اگر به غیر از جهان ما 10 و یا 100 و یا هزار جهان دیگر هم وجود داشته باشد، باز هم توجیهی برای بی نهایت دقیق بودن این اعداد نیست و دیدگاه بی‌خدایی با قطعیت از بین خواهد رفت. 💠در واقع تنها روزنه ی فرار برای دانشمندان خداناباور این است که به غیر از جهان ما میلیارد ها جهان دیگر وجود داشته باشد، که هم به صورت مجزا در این رابطه پست نوشتیم و هم در ابتدای مقاله نقدشان کردیم، برای مطالعه نقد جهانهای موازی می‌توانید از این پست شروع کنید: ➡️ https://eitaa.com/falsafeh_nazari/121 💠در این رابطه پل دیویس(Paul Davies) می‌گوید: ⬅️ "به چه تعداد جهان احتیاج هست تا بتوان ادعا کرد که جهان فعلی ما( با این دقت بی نهایت) شانسی است؟ تنها در صورتی که به غیر از جهان ما، 10 به توان 500 جهان دیگر نیز وجود داشته باشد( برای اینکه این عدد را درک کنید، 1 را در نظر بگیرید. اکنون 500 صفر جلوی آن بگذارید. دانشمندان خداناباور به این تعداد جهان احتیاج دارند تا بتوانند ادعا کنند جهان فعلی ما که بی نهایت دقیق تنظیم شده شانسی است)." Davies, The Goldilocks Enigma, p.192 ♻️ ... . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴بدعت های کتاب( سیر حکمت دراروپا) ⬅️نکته‌ی دیگر اینکه داوري‌هاي فروغي در مورد فلاسفه و برخي تطبيق‌هاي او حقيقتاً اعجاب‌آور است. در اینجا به برخي از آن‌ها اشاره مي‌كنيم: @falsafeh_nazari ⬅️ يونان پيش‌سقراطي؛ زندگاني اقوام يوناني تا مائه‌ی پنجم پيش از ميلاد زندگاني بسيار ساده و تقريباً به همان پايه‌ی تمدن عرب جاهليت بود. (سیرحکمت در اروپا_صفحه ۱۸۸) ⬅️سقراط؛ اين شخص اگر در مشرق‌زمين بود او را امام و پيغمبر مي‌خواندند و به سمت او مي‌گرويدند، اما چون مردم يونان به امر بعثت و رسالت آشنا نبودند، او را حكيم و فيلسوف خوانده‌اند.(همان_ ص۲۷۸) ⬅️دكارت؛ امروزه به مشاهده و تجربه و دليل و برهان، عقيده‌ی دكارت ثابت شده و مسلم گرديده است كه ادراكات ما با حقيقت منطبق نيست. (همان_ص۵۲۵) [فروغي اين تعابير را پس از اشاره به تئوري مطابقت فلاسفه‌ی مسلمان مي‌آورد.] ⬅️پاسكال؛ اگر پاسكال را از حكما بشماريم، بايد او را عارف بخوانيم، چون در الهيات پاي استدلاليان را چوبين مي‌داند و فلسفه را بي‌حاصل مي‌انگارد. حق اين است كه پاسكال از فلاسفه به شمار نمي‌آيد(همان_ص۵۸۶) ⬅️ايدئاليسم آلماني؛ اين فيلسوفان (فلاسفه‌ی ایدئالیست آلمانی) به‌حسب ظاهر همه با هم مخالفند، اما در واقع نوع عقايدشان به يكديگر نزديك است و چون درست بشكافيم، همه وحدت وجودي هستند و ازاين‌جهت در حقيقت مريد اسپنيوزا هستند. اين فلسفه را فلسفه‌ی رمانتيك ناميده‌اند كه در واقع بايد فلسفه‌ی شاعرانه ترجمه كرد ازآن‌رو كه به خيالات شعري نزديك است و شور و ذوق در تأسيس آن دخالت تمام داشته است و ازهمين‌رو با عرفان و تصوف ما هم مناسبت دارد. (همان_۵۸۷) ‌ @falsafeh_nazari ⬅️هگل؛ البته مسيحيت را برتر و كامل‌تر از همه [اديان] مي‌پندارد و از اين امر به عقيده‌ی ما باكي نيست، چون اسلام را كه هگل در او وارد نشده، اگر به قشرش نگاه كنيم، از انواع ديانت است، اما اگر به حقيقت و روحش بنگريم، منطبق با حكمت مي‌شود كه به عقيده‌ی هگل، آخرين منزل سلوك عقل در مراحل روح مطلق است. (همان_ص ۵۴۳) هگل در تاريخ فلسفه هم كتابي دارد كه بسيار قابل توجه است و سير عقل انسان را در وصول به حكمت تام بيان مي‌كند. (همان_ص۷۲۲) ⬅️فيخته؛ اين فلسفه [فيخته] به عقايد عرفا و حكماي اشراقي ما [بسيار] نزديك است و فقط در شیوه‌ی بيان تفاوت دارد و شايد بتوان گفت علمي‌تر است و البته اين فلسفه هم تمام نيست. (همان_ص۷۲۳) ⬅️نيچه؛ مذهب سوفسطائيان يونان را تجديد كرد كه در امر اخلاق مي‌گفتند، ميزان نيكي و بدي شخص انسان است،(همان_ص۷۲۴) اين بود بسیار مختصري از فلسفه‌ی نيچه، اگر بتوان اين سخنان را فلسفه ناميد، وليكن اگر جا داشتيم و جملاتي چند از عين عبارات او را به فارسي درمي‌آورديم، مي‌ديديد كه بيان حكيمانه نيست، شاعرانه است، بلكه عربده‌ی مستانه است. (همان_ص۷۲۴) جا دارد ترديد كنيم در اينكه خود نيچه هم اين سخنان را از روي جدل گفته باشد. (همان_ص۷۲۴) @falsafeh_nazari 🔵عدم ذکر منابع اصلی تألیف کتاب: از جمله انتقادات مهمی که به کتاب سیر حکمت وارد است این مسأله میباشد که فروغی به ذکر هیچ کدام از منابعی. که در نگارش کتاب به آنها رجوع کرده نپرداخته حتی برای نقل قولهای که از کتب فلاسفه انجام داده وقاعدتا باید منابع آنهاراذکر کند ،هم هیچ ارجاعی نداده مطلب فوق این مساله رابه وجود آورد که اساسا فروغی خود این کتاب رابه نگارش در نیاورده بلکه آنرا از آثارمورخین وفلاسفه فرانسوی ترجمه کرده وبه نام خود منتشر کرده احسان طبری در کتاب(زوال زمین داری سنتی در ایران)اعتقاد دارد که فروغی کتاب سیرحکمت در اروپا را «ازبرخي تاريخ فلسفه‌ها به زبان فرانسه همچون تاريخ فلسفه‌ی آلفرد فويه و اميل برهيه »ترجمه ونسخه برداری کرده وآنگاه به نام خود منتشر کرده  ۳_ ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
۳۰.m4a
حجم: 27.17M
─⊰⊹❋✿✿❋⊹⊱─ ❀› ❀› ◎بخش سوم: احکام عدم 【نبود تمایز وعلیت بین اعدام_امتناع اعاده معدوم】 🔻     ┅┅┅┅──✺──•⊰➺ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا