eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
17.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
67 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫حمله حیوانات موذی به منازل مسکونی 🚫انواع بیماری و مرگ میر بر اثر استفاده از سموم ❌اختراعی خاص و جدید برای تمامی آفات ✅با کمترین هزینه از شر هر نوع حشره و حیوان موذی (سوسک،مورچه،ساس،موش و...)راحت شوید ⭕️ضمانت کارایی۱۰۰٪ ⭕️تنها دستگاه تولید داخلی با استاندارهای جهانی ⭕️بدون هیچ گونه خطر برای انسان کودکان و خانم های باردار و حیوانات خانگی🌱🍀 برای مشاوره رایگان و دریافت هدیه ویژه🎁 برای ۱۰۰ نفر اول و شرکت در قرعه کشی میلیونی عدد ۸ را به سامانه ۱۰۰۰۲۰۰۵۰۰۰ ارسال نمایید✔️
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
👆🏾👆🏾👆🏾👆🏾👆🏾 با این دستگاه ایرانی دیگه سوسک آبروی منو پیش مهمان نمی‌بره 🥲
هدایت شده از دوتا کافی نیست
👌«همدم امروز ، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
دوتا کافی نیست... سال ۷۵ ازدواج کردیم و یکسال بعد به لطف خدا دخترم به دنیا آمد. دخترم ده ماهه بود که پسرم را باردار شدم. در زمان عقد همسرم همش تاکید میکرد که ۱۴ تا بچه بیاریم، منم از بچه بدم نمیومد ولی متاسفانه به دلایل مختلفی من بعد از زایمان دوم دچار مشکلات جسمی و روحی زیادی شدم و دکتر منو شدیدا از بارداری😔 منع کرد. من و همسرم هم خیلی ترسیدیم و متاسفانه قید آوردن بچه بیشتر رو زدیم😔 و بعد از چند سال دیگه هر اقدامی کردیم نشد که نشد. حالا بچه‌های من مدام گله دارن که چرا خواهر و برادر ندارن و متاسفانه مدام باهم قهر هستن و با اینکه ۲۵ و ۲۳ ساله هستن، ازدواج شون هم سر نمیگیره و این شده غصه برای من... الان خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی پشیمون هستیم من و همسرم که چرا حرف دکتر گوش دادیم، چرا اینقدر ترس، چرا توکل نکردیم.... بچها تا کوچک هستن نگرانی نداری ولی بزرگ که شدن مدام باید نگران باشی که آیا بیرون از خونه سالم میمونند یا نه؟ و الان همش غبطه میخورم به حال خانواده هایی که فرزندان زیادی دارند واقعا خوشبحالتون. شاید الان رسیدگی به بچها سخت باشه ولی مطمئنم آینده ی خوب و خوشی دارند. نه مثل بچهای من که دخترم میگه چرا خواهر ندارم، پسرم میگه چرا برادر ندارم. کاش زمان به عقب برمی‌گشت کاش... 😔😔 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🛑🛑خیاطی با راحت ترین روش بدون محاسبات 😍 ما اولین بار درفضای مجازی با روشهای بدون فرمول بهترین روش الگوکشی رو یادتون میدیم.💃💃💃 گروه رفع اشکالم داریم 😍 به راحتی و رایگان تو خونه خیاط خودت باش کانال رایگانم داریم که هر روز یه مدل آموزش میدیم حتما عضو باش👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1459552283C012b557734
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
تنها کانالی که فوت و فن خیاطی رو بهت یاد میده همین کاناله هم کانال رایگان دارن هم کانال خصوصی با کمترین هزینه و هم گروه رفع اشکال اگر میخوای بدونی تو هر کانال چی بهت یاد میده اینجا عضو شو👇 دیگه هیچوقت لباس نمیخری حتی لباس زیر👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1755644319C531d863db2
هدایت شده از دوتا کافی نیست
معطل نکن... ما از سیزده‌سالگی شروع می‌کنیم، بچه‌مون را هی توی گوشش می‌خونیم ‏که آقا زن! آقا زن! دیگه این شانزده سالگی راضی میشه، پانزده سالگی ‏راضی میشه. دخترامون همینطور؛ دوازده سالگی، ازدواج! ازدواج! ازدواج!‏ ⚠️ ‏... چون معتقدیم در جامعه‌ای که اینترنت اینجوریه، ماهواره اینجوریه، ‏زمینه‌های مجاز اینجوریه؛ چرا اصلیه رو بهش ندیم؟ چرا بچه را توی توهم ‏و خیال بزرگش کنیم؟ خیلی کم ‌خرج‌تره. خییلی کم خرج‌تره.‏ 📌منتها بله، شرط عقل مهمه، ممکنه یک جوانی بیست سالش هم باشه، ‏شعور زندگی کردن نداشته باشه. ظلمه که به این زن بدی ... . دختری هم ‏بیست سالشه، بلد نیست شوهرداری کنه، ظلمه به این دختر [شوهر ‏بدی]. صبر کن بیست و پنج سالش بشه.‏ ولی اگر یه بچه‌ای با عقل، این مطلب رو داره می‌فهمه، معطلش نکن ... ‏دستش رو بگیر، حمایتش کن تا این زمینه فراهم بشه. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
همسرم هَمَش دردِ داره😑 ینی بپزم شرفم رفته ! دو دیقه بعدش نون پنیر به دسته🤷‍♂🫔😅 یجا پیدا کردم ادمینش خوره ی پختنِ داره😍 خوراکِ ما بچه بیا 😅👇 🍞🧆https://eitaa.com/joinchat/3189441044Ca4abb993f3 دستور ۲۰ مدل و و با سیب زمینی آبپز😍👌
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🔴خبــر فــوریاستـخـدام ۲۰ هزار معـلـم جدید به دستور دولت پزشکیان در ⚠️جـزئیـات آزمـون استخـدامـی و ادامه خبر رو در کانال زیر ببینید👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b برای استخدام حتما عضو بشید👆
هدایت شده از دوتا کافی نیست
من نردبان تو شدم... می‌گویند: پدری دست بچه‌اش را گرفته بود. داشت می‌رفت. به جایی رسیدند. یک معرکه گیری، معرکه گرفته بود. جمعیت هم ایستاده بودند تماشا می‌کردند. این بچه قدش کوچک بود. گفت: آقاجون من هم می‌خواهم ببینم. گفت: بغلم بیا. گفت: من می‌خواهم بهتر ببینم. گفت: پایت را روی دوش من بگذار. بچه پایش را روی دوش او گذاشت، بچه که روی دوش رفت گفت: بابا، گفت: بله! گفت: حالا خوب می‌بینم. گفت: الحمدلله! گفت: بابا، گفت: بله! گفت: از تو بهتر می‌بینم. گفت: الحمدلله! گفت: بابا، گفت: بله، گفت: اصلاً من می‌بینم و تو نمی‌بینی. آخرش پدر گفت: آقا جون اینکه تو می بینی، برای این است که من نردبان تو شدم. آقای سوپردولوکس! این مادری که لهجه دارد و پدری که پیر شده، این نان مفت به تو داد و شما خوردی و فوق لیسانس شدی. حالا بد مستی نکن. پایت را روی دوش همین پیرمرد گذاشتی و نان مفت خوردی و تحصیل کرده هستی. حالا چه خبر است؟ باید مواظب باشیم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دوتا کافی نیست
📌یکی از حقهایی که بچه بر پدرش دارد این است که پدرش روبروی بچه، مادرش را توهین نکند. یعنی اگر هم ناراحتی دارند عروس و داماد یا زن و شوهر روبروی بچه هیچی نگویند. 📌اگر کلمه زشتی را پدر روبروی بچه به مادر گفت یا کلمه زشتی را مادر روبروی بچه به پدر گفت، اینها حق را انجام نداده‌اند. حق فرزند بر پدر و مادرش این است که اگر ناراحتی دارند ناراحتی‌شان را روبروی بچه اظهار نکنند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین و حرفه‌ی ترین مرجع اموزش نقاشی کودکان در ایتا😍😱 https://eitaa.com/joinchat/3472752998C0f9658350a https://eitaa.com/joinchat/3472752998C0f9658350a اگه به نقاشی روان علاقه دارید حتما یسر اینجا بزنید☺️😌
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🔴استخدام جدید دولت پزشکیان آموزش و پرورش از جذب ۲۰ هزار معلم جدید در بهمن ماه خبر داد ✅جزئیات آزمون استخدامی رو فقط در کانال زیر میتونید ببینید 👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0bاستخدامی آموزش و پرورش 👆
هدایت شده از دوتا کافی نیست
دور زدن موانع ازدواج به سبک جوانان کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دوتا کافی نیست
برای خدا... من خانمی ۳۸ ساله هستم که در سال ۸۳ با مهریه ۱۴ سکه زندگی مشترکم رو شروع کردم. بعد از کارشناسی دیگه ادامه تحصیل ندادم و پیش بچه ها بودم. چهار فرزند دارم. خیلی زندگیم رو دوست دارم و ما در خانواده به هم محبت زیادی داریم... خیلی ها به من میگن تو بیش از حد به حرف همسرت گوش می کنی و.... اما دوست دارم این حرف به همه‌ی کسایی که تو زندگی گذشت می کنن و حرف من می خونن بگم که.... وقتی برای خدا کاری رو می کنید زندگیتون زیباتر و زیباتر می شه، به خدا من از صبوری هام ضربه نخوردم که هیچ، واقعا باعث شده تو زندگیمون همیشه محبت و احترام پابر جا باشه.... فقط نیتتون درست کنید. صبر به خاطر خدا....مهریه کم به خاطر خدا....فرزندآوری به خاطر خدا و.... می بینید اصلا دنیای شما با همه فرق داره. اون قدر که من اصلا نمی تونم خیلی جاها بگم که شاید اونا دلشون بسوزه.... نمی دونم چرا دوست داشتم این تجربم رو به شما بگم. سرلوحه زندگی من این آیه است...آیه ۳۴ سوره فصلت: " و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد." کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
شناخت افراد از روی کف دست 😳🖐 اینجا یاد میگیری شخصیت هر کسی رو از روی کف دستش بشناسی یه چیزایی می‌شنوی که شاخ در میاری 😬 اگه میخوای رفیق خودتو بهتر از خودش بشناسی اینجا بیا 😀👇 👉 [ shakhsiat_shenasi 👉 [ shakhsiat_shenasi این مورد کاملا واقعیه 👌👌
هدایت شده از دوتا کافی نیست
آقایان و خانم ها! هر فرزند شما یک نسل از دوستان و شيعيان امیرالمؤمنین علیه السلام خواهد شد که ان شاء الله تا روز قیامت تداوم خواهد داشت. برای این مهم، فداکاری کنید! کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۶۴۲ تا من یادم میاد، پدرم همیشه خارج از ایران بود که بعد از یک سال یا بیشتر برمی‌گشت و مادرم هم که ایرانی متولد خارج بود، ۱۵ سالش که بوده، بعد از انقلاب برمیگردن ایران... من صبوری رو از مادرم یاد گرفتم چون که مادرم بشدت صبور بودن تا یادمه خدا رحمت کنه مادر بزرگم رو(مادر پدریم) تا زنده بود پیش ما زندگی می‌کرد، مادرم خیلی دوستش داشت با اینکه به خاطر سختی هایی که کشیده بود، خیلی کم حوصله بود، ولی مادرم جوری باهاش رفتار می‌کرد که انگار مادر خودشه... شاید خیلی وقتها تو خونه چیزی برای خوردن نبود ولی مادرم هیچ وقت گلایه نمی‌کرد، به سختی چیزی جور می‌کرد. اون هم مادری که تو نازونعمت بزرگ شده بود. پدرمم که نبودن بیشتر اوقات، و اگه کار می‌کردن و پولی می‌فرستادن، برای کل اهالی روستا می‌فرستادن، چون همه فامیل بودیم و درآمدی نداشتن. کلاس پنجم که بودم خواهر بزرگترم که ۱۵ سالش بود عقد کردن، بعد از اینکه ۱۱سالم شد یه خواهر کوچولو خدا بهمون داد که همه روستا خیلی دوستش داشتیم، چونکه دیگه بچه ی کوچیک کم بود. خواهرم دوساله شد که خانواده شوهرم اومدن خواستگاری، بابام هم نبود مادرم بهش زنگ زد قضیه رو گفت بابام قبول نکرد گفت دخترم کوچیکه و فقط ۱۳ سالشه ولی اونا اصرار کردن که الان که نمی‌خواد عقد کنند فقط اسمش باشه، بعد از دو سال عقد کنند با اصرار من، پدر ومادرم هم قبول کردن ... یه روز که با دخترعموم داشتیم روزنامه دیواری درست می‌کردیم بمناسبت میلاد پیامبر ص، خانواده آقام اومدن و یه نشونه آوردن و ما نامزد شدیم. جالب اینکه با اینکه تو یه روستا بودیم و فامیل ولی همدیگه رو خوب نمی شناختیم. همسرم بعد از راهنمایی، تو یه شهر دیگه درس میخوندن و دیر به دیر میومدن روستا، تو همون دوران بیشتر آشنا شدیم تا اینکه من سوم راهنمایی رو تموم کردم و پدرم هم از خارج برگشتن، من موافق دوسال نامزدی نبودم تا اینکه تصمیم گرفتیم تا پدرم برگشتن عقد کنیم. تقریبا ۱۴ سالم بود که عقد کردیم. دوران عقد هر دو در حال درس خوندن بودیم همسرم تو یه شهر دیگه، منم تو روستا، تا اینکه بعد از یک سال و نیم پدرم باز برگشتن و بعد از یه ماه، برادر بزرگم که ۱۹ سالش بود فوت شدن😔 خیلی بهمون سخت گذشت، از بس برادرم مهربون بودن و همیشه کمک حال همه، پدرم دیگه نتونست کار کنه کل موهای سرش تو اون چند ماه سفید شد، مادرم هم خیلی بی تابی می‌کرد. خواهرم کوچیکم چهار سالش بود، یک سال که از فوت برادرم گذشته بود، می فرستادمش پیش مامانم میگفتم بهش بگو برامون یه نی نی بیاره، مامانم هم بغلش می‌کرد و می‌بوسیدش. بعد از یه سال و خوردی از فوت برادرم، مادرم که چهل سال داشت حامله شد الحمدلله، خداروشکر خدا یه برادر بهمون داد، منم اخرای بارداری مادرم عروسی کردم با سلام و صلوات راهی خونه مادر شوهر شدیم😀 یه خونه تو روستا ساخته بودیم، اما چون کامل نبود اول عروسی رفتیم یه مدت خونه مادرشوهرم تا اینکه خونه مون یه کم کامل شد ولی کامل کامل نه، رفتیم خونه خودم ... چون هر دو بچه خیلی دوست داشتیم جلوگیری نکردیم و زود حامله شدم، سه ماهه بودم که رفتیم یه شهر دیگه، و چون پول پیش نداشتیم طلاهایی که تو عروسی بهم داده بودن، فروختم برا پول پیش خونه... تازه وارد پیش دانشگاهی شده بودم که دو روز بعد از اومدن به شهر جدید، یه روز صبح که برا نماز بلند شدم، حالم بد شد. جایی هم بلد نبودیم، هر مطبی میرفتیم دکتر نبود و نمیگفتن که برو زایشگاه تا اینکه تا عصر درد کشیدم و سقط شد. تا چند وقت خیلی حالم بد بود تنها و غریب تو یه شهری دور از خانواده با وضع مالی خیلی بد... بالاخره اون دوران سپری شد و منم درسم تموم شد، امتحان کنکور رو دادم و تصمیم گرفتیم که بچه دار بشیم. چند ماه بعدش حامله شدم، کار شوهرم هم تویه شهر دیگه افتاد و منم دانشگاه همون شهر زدم باهم رفتیم اونجا... دوران حاملگیم با ویار سخت گذشت، میگفتم اولی بره مدرسه، بعدی رو میارم. بعد از تحمل درد زایمان، آخر سر بردنم اتاق عمل برای سزارین، میگفتم رضایت نمیدم، گفتن چاره ای نیست، سزارین نشی، بچت می‌میره... دخترم با روش سزارین بدنیا اومد و با خودش کلی برکت تو زندگیمون آورد. قبل از تولدش وام گرفتیم ماشین خریدیم. 👈ادامه در پست بعدی... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
❌😍 بلاخره ناباروری درمان شد 😍❗ بهترین راه درمان برای ناباروری بلاخره وارد ایران شدش🤩 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دیگه نگران بچه دار نشدنت نباش اگه این مشکلات رو داری بیا و درمانت رو شروع کن👇 🔸️یائسگی زودرس 🔸️تنبلی تخمدان 🔸️ضعف اسپرم 🔸️عفونت 🔸️واریکوسل 🔸️HPVوHSV 🔸آزو اسپرم 🔸کیست و میوم تازه میتونی فرم هم پر کنی تا مستقیم باهات تماس گرفته بشه😍👇 https://survey.porsline.ir/s/8ZKSNDmu همین الان بیا داخل کانال و رضایت درمان هارو نگاه کن شاید نفر بعدی که رضایت درمانش داخل کانال گذاشته میشه مال تو باشه🤗 https://eitaa.com/joinchat/629277516Cff23a81f9a
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۶۴۲ خداروشکر بعد از اون همه سختی یه کم اوضاع بهتر شد، دخترم که پنج ماهش شد دوباره از اون خونه رفتیم یه خونه جدیدتر و بزرگتر، دخترم اروم بود، برا همین دوباره هوس بچه کردم، اینم بگم من عاشق بچه بودم و هستم دخترم هنوز یک سال ونیمش نشده بود که باردار شدم، ماه رمضان پسرم به دنیا اومد، دانشگاه هم می‌رفتم. این‌بار دخترم رو هم می‌بردم. شبها بچه ها رو می خوابوندم و بعد هم تا نیمه های شب، می نشستم درس می‌خوندم. بعد از به دنیا اومدن پسرم، افسردگی گرفتم (اثرات آمپولهای ضد بارداری بود یا چیز دیگه نمیدونم) دیگه تصمیم گرفتم دیگه هیچ وقت از هیچ داروی ضد بارداری استفاده نکنم با این دو جوجه دانشگاهم تموم شد و تصمیم گرفتم برم کلاسهای خیاطی و گلدوزی و... همه رو میرفتم تا اینکه شوهرم گفت بیا یکی دیگه هم بیاریم. اولش کمی ناز می‌کردم و قبول نمی‌کردم البته من خودم خیلی بچه دوست بودم، بلاخره تصمیم گرفتیم یکی دیگه هم به جمعمون اضافه کنیم، بازهم لطف خدا شامل حالمون شد و باردار شدم ولی بارداری بشدت سخت با ویارهای شدید خلاصه گذشت دخترم هم سال ۹۵ بدنیا اومد و کلی برکات معنوی و مادی بهمراه داشت. دخترم خیلی ناآروم بود، وقتی دوساله شد تصمیم گرفتم برم حوزه درس بخونم، ثبت نام کردم. ترم اول رو که خوندم، عید نوروز شده بود و همزمان ماه رجب و اعتکاف. برگشتم روستا، همه رفتن اعتکاف منم با دخترها براشون غذا میپختیم. چند روز گذشت برگشتیم خونه خیلی حالم بد بود، رفتم آزمایش، متوجه شدم خداخواسته باردارم تا به شوهرم گفتم کلی خوشحال شد و گفت هنوز تا جین کامل بشه، وقته😁 منم که مثل اون ولی این بار به کسی نگفتیم از ترس😄 ماه رمضون بود برگشتم روستا، سه ماه بود حامله بودم بد شانسی اون روزها هی منو تو آشپز خونه می‌فرستادن که آشپزی کن، منم که حالم بد بود بشدت تا چند روز هم روزه بودم هم کمکشون میکردم تا اینکه به مادرم گفتم. مادرم از اینکه سزارینی بودم، نگران بود می‌ترسید بلایی سرم بیاد، برا همین می‌گفت دیگه بسه فکر خودتم باش ولی من... علی آقا هم چند ماه قبل از کرونا بدنیا اومد با یه دکتر بداخلاق که هی می‌گفت لوله هات رو ببندم، دیگه بیاری خودت می‌میری،منم می‌گفتم شوهرم راضی نیست😅 پسرم که ده ماهش بود، رفتیم یه شهر دیگه که انجا هم دوبار اسباب کشی کردم، پسرم که یکسال ونیمش شد، دوباره خداخواسته باردار شدم تا پنج ماه به هیچکس جز خواهر کوچیکم نگفتم، هر دکتری که می‌رفتم، می‌گفتن ناخواسته بوده، منم محکم می‌گفتم خداخواسته بوده که یه دکتر چند بار برای خودش تکرار کرد خدا خواسته.... می‌گفتم کاش طبیعی بودم که می‌تونستم فرزندان بیشتری برای خدمت به اسلام می‌آوردم، ان شاءلله با سزارین هم ما می‌توانیم 💪 دختر پنجمم ناآرام بودن و دختر سوم خیلی بهونه می‌گرفت، منم کوچولوم رو که میخوابوندم، می‌رفتم با دخترم خاله بازی کنم 😃 تا می‌رفتم خونه اش، می‌گفتم خاله من خوابم میاد میشه یه کم بخوابم خونه تون😂 کمی که می‌خوابیدم، می‌گفت خاله پاشو برات چایی آوردم، منم با چشمای خواب آلود سری سر می‌کشیدم دوباره خوابم می‌برد، می‌گفت خاله بسه، چقد می‌خواب، پاشو... 😁 دختر کوچولوم که دو روز بود واکسن چهار ماهگی زدن که تصادف کردیم😞 که خدا رو هزار مرتبه شکر که بخیر گذشت ... بعد از تصادف، بیشتر از قبل قدر همدیگر‌ رو میدونستیم، قدر فرشته هایی که خداوند امانت در اختیارم گذاشته بود، هرچند که من هیچ وقت بابت اینکه خدا فرشته هاش رو بهم هدیه داده، ناشکری نکردم... همیشه می گفتم خدایا چه یکی باشه، چه ده تا، فقط بتونم بخوبی تربیت کنم در راه دین و اسلام... من در کل هیچ وقت تو زندگیم سخت نگرفتم همیشه صبر کردم و توکلم به خدا بوده و هست. اینهایی که نوشتم شاید بخش کوچکی از سختی‌ها و خوشی هایی بود که نوشتم، می‌خواستم بگم که منو همسرم زمانی که ازدواج کردیم، هیچ چیزی نداشتیم در حد ضرورت اما الان بعد از چند سال زندگی مشترک، خدارو شکر تقریبا همه چیز داریم که مهمترینش همین هدیه های زیبای خداونده.... پدرم همیشه میگه متاسفانه خانواده ها بجای ایمان طرف، وضعیت مالی اون طرف رو می سنجن درحالی که ما چهار تا خواهر همه با کسانی ازدواج کردیم که مردانی مومن و با خدا بودند، پدرم فقط ملاکش همین بود، بقیه چیزا تو زندگی بدست میاد... همین الان که دارم مینویسم باران رحمت الهی در حال باریدن هست... خدایا رحمت بی منتهایت را بر سر همه ی بندگانت فرو بفرست و آنها را از وجود اولاد صالح و پدر و مادر شدن محروم نساز🤲 ان شاءلله که همگی جزو سربازان واقعی امام زمان عج باشیم با دعای شما خوبان. الهی عاقبت همه ی ما را ختم بخیر و شهادت قرار بده🤲 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۷ سالی می‌شه که درگیر بیماری مادرم بودم.😔 تا حدی که کار به دیالیز کشید و دیگه نمی تونستیم کاری بکنیم😭 💔 شب و روز شده بود بیمارستان و زیاد کردن واحد های انسولین که دیگه اونا هم جواب نمیداد تا این که یکی از دوستام درمانگر پدرشو معرفی کرد🤲🌹 که با هر زحمتی بود پیداش کردیم و در طول ۶ ماه به چیزی که میخواستیم رسیدیم یعنی درمان قطعی و ریشه ای😳😍👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/67961738Cbc1b08f52f شاید حکمتی داشته که این متن رو دیدی واینجا دعوت شدی فرم ویزیت بهبودی دیابت https://formafzar.com/form/nd5xu https://formafzar.com/form/nd5xu