#شیخ_انصاری
#کتاب_البیع
#عقد_فضولی
#روش_فقه_شیخ
💠 تامُّلاتی نُو در اندیشههای فقهیِ #شیخ_انصاری در کتابِ #مکاسب 💠
🔰۲- #نوشته_دوّم_تامُّل
✅ این که #شیخ_انصاری در این بحث (ج۳/ص۳۴۷)
تحقّقِ نهاییِ #عقد -به صورتِ #لازم- را تنها مُبتنی بر رضایتِ باطنیِ #مالک میکند این پرسشِ اساسی را در ذهن برمیانگیزاند که چگونه چنین عقدی را در همان مجلسِ عقد #لازم و تمامشده بدانیم در حالی که نیّتِ درونیِ #مالک خاستگاهی غیر از خاستگاهِ الفاظِ عقد دارد؟!
🔴 آن چه به نظر میرسد این است که در چنین عقدی -به سببِ عدمِ #اذن- صدورِ الفاظِ ایجاب و قبول توسّطِ عاقد به هیچ عنوان به #مالک و ارادهی او منسوب نیست؛ نیّت برای #مالک، و الفاظ برای #عاقد است؛ این یعنی در عالَمِ اعتبار هیچ ارتباط و پیوندی بین این دو برقرار نیست؛ از این رو، وقتی عقدی به #مالک منسوب نباشد روشن است که هیچ ارزشِ ذاتی نسبت به #مالک و اموالِ او ندارد؛ از این رو، استدلالِ ایشان به دو آیهی مذکور نیز فایدهای ندارد.
🔵 بنا بر این، تا زمانی که ایجاب و قبول -در قالبِ یک #اعتبار_پذیرفتهشدهی_عقلایی- با رضایتِ باطنیِ #مالک پیوند نخورَد بیتاثیر و بیخاصّیّت است، بر خلافِ آن جا که خودِ مالک عقد را جاری کند، که در این فرض، همان الفاظ مُبرِزِ قصدِ جدّیِ مالک بوده و #قصد و #مُبرِز در ذاتِ خود با یکدیگر پیوند خوردهاند.
۲- #نوشته_دوّم_تامُّل
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh