eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از علت های علل گرایش به عرفان‌های کاذب احساس نیازفطری انسان به معنویت است 🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ عرفان‌های کاذب در راستای مقابله با آموزه‌های دینی، از فطرت معنویت خواه انسان و بحران معنویت جهان معاصر به نفع ترویج عقاید و اهداف خود بهره برده و انسان را به جای دعوت به سوی خدا به مفاهیم و اهدافی مانند آرامش، عشق، نشاط، و ... که متاسفانه اینها هم از نوع بدلی و کاذب است سوق می‌دهند. 🔷 از طرفی در میان پدیده‌های عالم آفرینش، انسان را باید پیچیده‌ترین و شگفت‌ترین آنان دانست که به همین دلیل، ناشناخته‌ترین آنان نیز محسوب می‌گردد. 🔶 یکی از مجهولات در مورد انسان همین مساله فطرت است. فطرت انسان به معنی ویژگی‌هایی است که تکویناً در اصل خلقت و آفرینش انسان بکار رفته است. و تکوینی نیز یعنی اینکه اکتسابی نیست، بلکه از نهاد انسان و سرشت او سرچشمه گرفته است.[1] 🔻 راغب اصفهانی می‌گوید: فطر ایجاد و ابداع یک چیز بر هیأت و کیفیت خاصی است که اقتضای فعلی از افعال را دارد؛ پس این آیه شریفه که می‌فرماید: 🔷 «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا [روم/30] فطرتی است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده و اشاره است به این که مردم را به گونه‌ای خلق و ایجاد کرده است که معرفت و شناخت خدا و ایمان به او در آن‌ها وجود دارد.[2] 🔶 قرآن کریم هم در مورد فطری بودن دین الهی می‌فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ [روم/30]، پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین برگردان، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است؛ آفرینش خدای تغییرپذیر نیست.» 🔷 بنابراین فطرت انسانی یعنی ویژگی‌های ذاتی که در آفرینش انسان لحاظ شده است. بینش‌ها و گرایش‌هایی که اکتسابی نیستند و در سرشت انسان قرار دارد، فطری نامیده می‌شوند. ♦️ پس فطرت و سرشت انسان خواهان و متمایل به دین الهی است، و دین داری منشأ و خاستگاه فطری در انسان دارد. 🔻 علامه طباطبایی نیز بعد از آن که دین را روش زندگی و نشان دهنده سیر سعادت معرفی می‌کند، می‌فرماید: 🔷 پس برای انسان آفرینش خاصی است که او را به روشی خاص در زندگی و مسیر معیّنی که دارای غایت و هدف مشخصی است هدایت می‌کند که بدون پیمودن این مسیر، به آن هدف نمی‌رسد و این هدایتگر و هادی، چیزی جز فطرت و کیفیت خلقت انسان (که در همه انسان‌ها وجود دارد و تغییر و تحوّل نمی‌پذیرد) نیست و بدین سبب (قرآن) به دنبال تعبیر «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»، فرمود: «لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّه»؛ در آفرینش الاهی دگرگونی نیست.[3] 🔻 امام علی (علیه السلام) نیز می‌فرمایند: «إنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخالِیَةِ مَهما أُلقِیَ فی‌ها مِن کُلِّ شَیءٍ قَبِلَتهُ؛[4] قلب نوجوان، همچون زمین ناکشته است که هرچه در آن افکنده شود، می‌پذیرد.» 🔷 دلیل این قبول و اجازه بذر پاشی در دل جوان همان شوق و اشتیاق وی به معنویت است که از فطرت پاک جوانی سرچشمه می‌گیرد.[5] ♦️ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده است: «اُوصیکُم بالشَّبان خَیراً، فإنَّهم أَرقَ اَفئِدَه،[6] دل جوان به زمین پاکی می‌ماند که هر بذری در آن بیفشاند، همان را می‌پذیرد.» 🔷 در نتیجه باید گفت: با توجه به گسترش روز افزون عرفان‌های نوظهور و کاذب که سبب انحراف افراد جامعه شده و از طرفی اقشار مختلف جامعه که در پی رفع نیازهای فطری خود و طلب معنویت و عرفان حقیقی هستند. ♦️ باید بدانند که نیازهای معنوی خود را باید با تحقیق و تفحص کردن از کارشناسان خبره در دین و همچنین درک کردن آموزه‌های عرفان اصیل اسلامی از طریق قلب و دل بر آورده سازند. 🔻 پی‌نوشت: [1]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت. [2]. راغب اصفهانی، بیتا: واژه فطرت. [3]. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، انتشارات بیتا، جلد 16، ص 179. [4]. غرر الحکم و دُرر الکلم، حديث 3901. [5]. برگرفته از سایت پرسمان. [6]. المصباح المنیر، علی مشکینی، قم: نشر الهادی. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
قانون جذب با واقعیت‌های زندگی بسیار فاصله دارد 🧲🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در این‌جا نمونه‌ای از داستان‌سرایی‌هایی را که در کتاب و فیلم راز مطرح شده، بررسی می‌کنیم. 🔷 راوی داستان جان آساراف است. او تصویر خانه‌ی دلخواه خود را روی تخته‌ی آرزوهایش نصب کرده و هر روز به آن می‌نگریسته و خود را در آن تجسم می‌کرده است. 🔶 اما بعد از پنج سال وقتی که فرزندش او را وادار می‌کند تا یک جعبه‌ی قدیمی را باز کند و داخلش را ببیند، جان متوجه می‌شود که اکنون در خانه زندگی می‌کند که پنج سال پیش تصویر آن را در تابلوی آرزوهای خود قرار داده بوده است و ماجرای این عکس‌ها و قانون جذب را برای فرزندش تعریف می‌کند.[1] 🔷 آیا این داستان می‌تواند واقعی باشد❓یعنی کسی پس از آشنایی با قانون جذب برود و تصویر خانه رؤیایی خود را تهیه کند و در برابر چشمش قرار دهد و مدتی هر روز به آن بنگرد و با تخیل و تجسم احساس کنند که آن خانه مال او شده است. و چنان قدرتمندانه این کار را انجام دهد که پس از پنج سال به آن خانه برسد. و پس از بازدید، خرید، تعمیرات، اسباب کشی و اقامت در آن متوجه نشود که این خانه‌ای بوده که پنج سال پیش آرزوی داشتنش را داشته است ❓ 🔶 ذهن و حافظه‌ی انسان‌های معمولی که نمی‌توانند در پنج سال خانه‌ی مورد علاقه خودشان را جذب کنند، بهتر از ذهن جان آساراف کار می‌کند. 🔷 وقتی یک تصویر با هیجانات همراه می‌شود ماندگاری بیشتری در ذهن پیدا می‌کند و هنگامی که تکرار ارتباط از طریق حواس، مثل دیدن یا شنیدن به آن اضافه می‌شود، بسیار ماندگار می‌شود. 🔶 یعنی جان آساراف به محض دیدن آن خانه باید متوجه می‌شد که این خانه‌ی آرزوهایش بوده است. اساسا اگر قانون جذب را قبول داشته، نباید سراغ خانه‌ای غیر از خانه آرزوهایش می‌رفته و برای خرید آن اقدام می‌کرده است. 🔷 بسیاری از داستان‌های نقل شده در فیلم‌ها و کتاب‌های تبلیغاتی قانون جذب مثل همین مورد، به راستی محل تردید است و به نظر می‌رسد که برای برانگیختن مخاطب ساخته شده است. 🔶 بررسی این داستان نشان می‌دهد که قانون جذب با واقعیت‌های زندگی بسیار فاصله دارد و اگر نمونه‌های واقعی برای قانون جذب وجود داشت، همان‌ها در فیلم‌ها و کتاب‌ها گفته می‌شد. 🔷 مروّجان قانون جذب می‌خواهند با این داستان‌ها، نمونه‌های تجربی برای اثبات قانون جذب ارائه دهند. بر فرضِ صحت این داستان‌ها، آیا با چند خاطره، داستان و ماجرا زندگی می‌توان به یک اَبَرقانون حاکم بر کائنات و زندگی انسان دست یافت و آن‌را اثبات کرد❓ 🔶 استفاده علمی از شواهد عینی برای اثبات قانون جذب به شرطی امکان‌پذیر است که دو گروه از افرادی که به لحاظ هوش و موقعیت اقتصادی و اجتماعی برابرند، انتخاب شوند؛ به یک گروه قانون جذب آموزش داده شود (گروه آزمون) و گروه دیگر به طور معمولی به زندگی ادامه دهند (گروه شاهد). 🔷 هر دو گروه آرزوهای خود را مشخص کنند که در پایان، رسیدن یا نرسیدن به آن‌ها قابل سنجش باشد. سپس باید گروه آزمون هر روز به برنامه قانون جذب، یعنی خواستن از طریق تصویرسازی ذهنی عمل کنند. 🔶 سرانجام پس از یک دوره زمانی، مثلا پنج سال یا ده سال، این افراد با هم مقایسه شوند. در صورتی که میزان دست‌یابی گروه آزمون به اهدافش تفاوت معناداری داشته باشد، قانون جذب می‌تواند درست باشد. تکرار این آزمایش در شرایط مختلف به تدریج موجب اثبات این قانون خواهد شد. ♦️ اما تاکنون در هیچ جای دنیا یک آزمایش کنترل شده و علمی برای اثبات قانون جذب انجام نشده است. 🔻 پی‌نوشت: [1]. راز، راندا برن، 1386، نشر پیکان، تهران، ص 109، 110. [2]. برای اطلاع بیشتر: نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
چه عاملی باعث ندیدن انحرافات و زشتی های سرکرده فرقه و یا لیدر شبه معنوی است ⁉️🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
نگاهی به سیر تکاملی فرضیه فرازمینی های باستانی 👽🛸🔻 بخش پایانی (قسمت: پایانی) 🔟 ♦️ همه می دانیم تا ادعایی ارائه نشود که کسی به نقد و رد آن نمی پردازد. 🔷 پس از ارائه فرضیه فضانوردان به صورت نه کاملاً منسجم بود که به تدریج جنبش مقاومت علیه فرضیه مذکور به سردمداری کارل ساگان، رونالد استوری، کلیفورد ویلسون، مایکل هایزر، هنری اورکات، کنث فدر، جیسون کلاویتو، کالاهان، کارول و . . . شکل می گیرد. 🔶 اکنون با افول فرضیه فضانوردان باستانی، ما شاهد اوجگیری جنبش مقاومت هستیم. ساگان به رد ادعاهای دانیکن و تمپل می پردازد، استوری و ویلسون به نقد دانیکن پرداختند، هایزر نقطه مقابل سیتچین است. 🔷 اورکات به رد شواهد فرضیه بیگانگان باستانی از تمدن مصر پرداخت. امثال فدر، کلاویتو، کالاهان و کارول نیز به کلیت فرضیه یورش آوردند. اما شما نام هیچ یک از این منتقدین را در مستند بیگانگان باستانی نه خواهید شنید و نه خودشان را خواهید دید. 🔶 هشتماً- در همان دقایق ابتدایی فصل اول مستند ابراز می شود که میلیون ها نفر در سراسر جهان بر این باورند که زمین در گذشته های دوری توسط بیگانگان مورد بازدید قرار گرفته است. در سال ۲۰۰۹ هنگامی که راوی مستند در حال ابراز چنین مطالبی می باشد، جمعیت زمین ۷ میلیارد است. 🔷 چند میلیون کجا و چند میلیارد کجا. لذا باید گفت این فرضیه گمنام افتاده و هنوز خیلی خیلی مانده است که فرضیه بیگانگان باستانی بخواهد حرفی برای گفتن داشته باشد. در حالی که طرفداران این فرضیه حتی تا ۹۰ درصد مردم را معتقد به موجود فضایی قلمداد می کنند. 🔶 یادآوری نمایم که به هدف اول و دوم که در مقدمه سری اول بیان کردیم رسیده ایم و از هدف سوم نیز پاسخ سئوال چه کسی بذر فرضیه را کاشت و چه کسی آن را به ثمر رساند، دادیم. اما سئوال آخر از هدف سوم که چه کسی از ثمرات این فرضیه بهره مند گشته است را اجازه دهید در مقاله ای دیگر بررسی کنیم. 🔷 در ادامه کار به باید به بررسی دقیقی از ارتباط بین مفهوم فرازمینی ها و (جن) نیز پرداخت تا سطح بالاتری از هدف این سری مقاله نیز محقق شود. 🔻جا دارد اسمی هم از رودکی بزرگ انسان قرن چهارم ببرم که یک هزاره قبل چنین گفت: 🔷 تا جهان بود از سر آدم فراز- کس نبود از راز دانش بی نیاز 🔶 مردمان بخرد اندر هر زمان- راز دانش را به هر گونه زبان 🔷 گرد کردند و گرامی داشتند- تا به سنگ اندر همی بنگاشتند 🔶 دانش اندر دل چراغ روشن است- وز همه بد، بر تن تو جوشن است. 🔷 قدری درنگ کنیم و ببینیم جوشن بر تن داریم یا خیر. ♦️ نویسنده : یوسف ظریف به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا « لذات جسمانی » باعث کمال انسان می شود ❓🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ از نظر اوشو انسان با ارضای نیازهای خود و لذت بردن از آن‌ها است که به کمال، راه می‌یابد. او می‌گوید: «لذت‌جویی، پُلی برای رشد و کمال است.»[3] 🔷 پس حرف اوشو این است که؛ بخور، بنوش، شادباش، ولی این، تمام‌کار نیست. وقتی‌که به‌اندازه کافی، خوردی و نوشیدی و شادبودی، آن‌وقت، چیزی والاتر در انتظار توست و تنها در این زمان است که چیزی بیشتر و والاتر، ممکن خواهد بود. 🔶 وقتی که بخش زمینی، راضی و ارضا شد، آنگاه آسمان، تو را می‌خواند. ناشناخته‌ها تو را می‌خوانند... . [4] و خوش باش! لذایذ را دریاب! خداوند شیء نیست، موضِع است، موضع جشن و سرور، غُصه را دور بریز. او به تو خیلی نزدیک است؛ به پای کوبی برخیز، این چهره ماتم زده را کنار بگذار. [5] 🔷 اوشو خود را لذت پرست و افکار و نظرات خود را لذت‌گرایی می‌داند: «من، لذت پرستم و تا آنجا که می‌دانم، همه آن‌هایی که شناخت پیداکرده‌اند، هر چه هم بگویند، همواره لذت پرست بوده‌اند. بودا، عیسی مسیح (علیه‌السلام) کریشنا... هم لذت پرست‌اند. خداوند، غایت لذت پرستی است. او اوج شادمانگی است.»[6] ♦️ بنابراین می‌توان گفت: «عرفان اوشو عرفانی کاملاً لذت‌گراست که انسان را به بهره‌وری افراطی از لذت‌های دنیوی سفارش می‌کند و بر اساس آن، رقص، پای‌کوبی، شادی، سرور، خنده‌های مستانه، تخلیه هیجانات، بدون رعایت هیچ قانونی، ماهیت و چیستی کمال انسان شمرده می‌شود . 🔷 اگر انسان با این امیال و خوش‌گذرانی‌ها به مبارزه برخیزد، سدی بلند در برابر کمال خود، کشیده و به خود و انسانیت، خیانت کرده است و ارضای لذت‌های آنی و لحظه ای است که انسان را بالا می‌برد و آن‌گاه، چیزی والاتر را انتظار می‌کشد.»[7] 🔻 در کلام اوشو یک ناسازگاری درونی و همچنین یک نوع ناسازگاری بیرونی مشاهده می‌شود. ناسازگاری درونی را می‌توان این‌گونه بیان کرد؛ 🔷 اولاً: تعدیل غرایز و رعایت تعادل در رفتار، تنها راه رسیدن به کمال است. چون دنیا و تمام نعمت‌های آن اگرچه برای آسایش انسان آفریده شده، ولی غرق شدن زیاد در آن مانع کمال است، و فرو رفتن در لذت‌های آنی و زودگذر مانند: شادی، رقص، پای‌کوبی و خنده‌های مستانه، انسان را به لبه پرتگاه و سقوط نزدیک خواهد کرد درحالی که اوشو در تمامی سخنان خود همه را دعوت به لذت پرستی و دنیاگرایی افراطی می‌کند. 🔶 ثانیاً: غرق شدن در رفاه و سکس، مساوی است با احساس پوچی: اوشو در سخنان خود رفتار غربی‌ها را نقد کرده، و می‌گوید: «علت خودکشی‌های فراوان در غرب، غرق شدن غربی‌ها در آسایش است؛ زیرا همه چیز دارند ولی بازهم در اعماق وجود خود احساس تُهی بودن و پوچی می‌کنند. 🔷 او در حالی به نقد غربی‌ها می‌پردازد، بی‌خبر از آنکه عرفان او انسان را سریع تراز همه چیز به‌سوی پوچی پیش می‌برد؛ زیرا هرچه انسان در سکس، افراطی عمل کند، غریزه حیوانی او زودتر، اشباع‌شده و از بُعد معنوی، غافل‌تر می‌شود و با ارضای این غریزه بازهم حیران و سرگردان، به دنبال معنویت خواهد گشت.» 🔶 اما ناسازگاری بیرونی را می‌توان چنین گفت که؛ کمال‌جویی و سعادت خواهی، یکی از گرایش‌های فطری در هر انسانی است و همه تلاش انسان برای پاسخ‌گویی به این گرایش و زدودن نقص‌ها و دست‌یابی به کمال‌ها و رسیدن به چنین سعادتی است؛ هرچند ممکن است که در بیشتر موارد، در تعیین مصادیق کمال، به خطا برود. ♦️ ولی از دیدگاه اوشو، کمال خواهی و سعادت طلبی، همان بهره‌وری کامل از لذت جنسی و هواهای نفسانی زودگذر است که نتیجه‌ای جز هلاکت بشریت را در پی نخواهد داشت. 🔻 پی‌نوشت [1]. اوشو، الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 118. [2]. اوشو، تائوئیزم و عرفان شرق دور، ج 2، ترجمه فرشته جنیدی، تهران، نشر هدایت الهی، ص 205. [3]. اوشو، الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 118 [4]. اوشو، راز، ج 2، ترجمه محسن خاتمی، تهران، نشر فرا روان، ص 104. [5]. الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 137. [6]. همان، ص 246 [7]. سايبان خودساخته عرفان مدرن، محمد اسماعیل عبداللهی، انتشارات باقرالعلوم ع، ص 138. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
یکی از ویژگی‌های منحصر بفرد در عرفان سرخپوستی گیاهان « توهم زا » است🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ با چه ترازویی کاستاندا اصیل‌تر بودن درک وهم را نسبت به عقل و عالم محسوسات می‌سنجد❓ 🔷 اگر شکاکیت انسان به قوای حسی خود هم سرایت کند، کدام دریافت از تیررس شک در امان می‌ماند❓ 🔶 بالاخره اصالت را باید به کدام قوه داد❓ 🔷 به سؤال دیگری هم باید پرداخت و آن این‌که حوزه دریافت‌های قوهٔ وهم تا کجاست و اساساً کارایی و واقع‌نمایی آن چه میزان است❓ 🔶 اگر بپذیریم که کار ذاتی این قوه نمایش‌های غیر منطبق با واقع است، در آن صورت راهبری به دنیای واقعی که کاستاندا ادعا نموده، و درنتیجه نظام معرفتی که وی عرضه کرده است، از اساس مخدوش خواهد بود. 🔷 گیاهان قدرت و داروهای روان‌گردان، همچون پیوت، قارچ، تاتوره و بذر ذرت که کاستاندا شرحی دراز درباره کشت و تربیت و طرز استفاده از آن‌ها در کتاب‌هایش آورده است؛ همگی با منطق محور قراردادن قوه وهم در عرفان ساحری است و به حاشیه راندن قوه درک و تعقل. 🔶 عرفان ساحری، به گونه‌ای وحشتناک به استفاده از گیاهان روان‌گردان و تجربهٔ دنیای وهم تشویق نموده است. 🔷 تخریب جسم و اختلالات روانی و روحی و اختلال سیستم عصبی و تغییر در عمل مغز، کم‌ترین پیامد منفی استفاده از این گیاهان است به طوری که در موارد زیادی رؤیاها و کابوس‌های آزاردهنده بر زندگی فرد سایه انداخته و آن را به جهنمی تبدیل می‌کند. 🔶 به راستی اگر قرارباشد با توسل به داروهای توهم‌زا، تجربه عرفانی محقق شود، چه نیازی به شعار «بازگشت به طبیعت و اتحاد با طبیعت» وجود دارد❓ 🔷 آیا هدف از تقدس طبیعت و مدح آن، فقط وجود همین گیاهان در طبیعت است❓ 🔶 باید پذیرفت که سالک در عرفان ساحری با ورود به فضای وهم، جهان را و درنتیجه غایت هستی و در نهایت خالق هستی را جز وهم نمی‌بیند و چند صباحی با صورت‌های خیالی خودساخته سرگرم می‌شود و «بازی گرفتن همه چیز» و «بازی دادن خود» تنها دستاورد سالک در مرام ساحری خواهد بود! 🔷 روشن است که این‌گونه حالاتِ توهم آمیز، با شهود عارفانه و معرفت الهی و مکاشفه رحمانی کم‌ترین قرابتی ندارد. 🔶 فراموش نکنیم که عرفان ساحری یکی از جریان‌هایی است که ریشه در جادوگری کهن دارد. 🔷 سنت جادوگری از سنت‌های کهن است که در رویارویی با آیین‌های توحیدی ریشه دارد. در قرآن این عمل مذمت شده و در روایات شیعی در مرتبه انکار خدا از آن نام برده شده است. 🔶 جادوگری در مسیحیت، نوعی کفر تلقی‌گردیده و در متون کهن یهود از آن به نوعی بت‌پرستی یاد شده و چنان وانمود شده که هدف اساسی بسیاری از پیامبران بنی‌اسرائیل به نقل متون مقدس یهود، مبارزه با این مرام خطرناک بوده است . 🔷 در تلمود، کتب دینی کهن یهود، جادوگر مجرم و محکوم است؛ زیرا که از اوامر تورات می‌گذرد؛ درحالی‌که شعبده‌باز با وجودی که تأیید نمی‌شود مجرم نیست[۲]هر نوع سحر و جادو و فالگیری به شدت تقبیح و محکوم شده،[۳] تا جایی که جادوگری از اعمال مخصوص بت پرستان قلمداد شده است.[۴] 🔶 این عمل بهره‌ای از حقیقت (اثر تربیتی و تعالی‌بخش) ندارد. سحر نوعی از تصرفات غیرعادی را با خود دارد و ورود به دنیایی ناشناخته و جدید محسوب می‌شود. ♦️هر گونه ورود به دنیای ناشناخته، رشد دهنده و تعالی‌بخش نیست،در زندگی دنیوی هم کارگشا و راهگشا نیست؛ چنان‌که دون‌خوان خود به این مهم اعتراف کرده است: 🔻 🔷 [در زمان‌های گذشته]، پس از سال‌ها سروکار داشتن با گیاهان اقتدار، بعضی توانستند به عمل دیدن (بصیرت درونی) دست یابند. البته بینندگانی که فقط می‌توانستند ببینند. 🔶 آن‌ها با ناکامی روبه‌رو شدند و هنگامی که سرزمینشان مورد تاخت‌وتاز فاتحان قرار گرفت، آن‌ها نیز مانند هر آدم دیگری بی‌دفاع ماندند. این فاتحان، تمام دنیای تولتک‌ها را تصرف کردند و همه چیز را به خودشان اختصاص دادند.[۵] ♦️در مرام سرخ‌پوستی، آنچه اهمیت دارد خود سالک است و دستیابی به قدرت‌های ماورایی و حفظ این قدرت‌ها. با همین نگاه است که کاستاندا تصریح می‌کند استادم تاکنون چندین نفر را با قدرت‌های جادویی کشته‌است.[۶] 🔻پی نوشت [۱] ـ آموزش‌های دون‌کارلوس، کندری ص ۵۴ [۲]. گنجینه از تلمود، آبراهام‌کهن، فریدون گرگانی، ص ۲۳۱ [۳]. ر.ک: خدا، جهان، انسان و ماشیح در آموزه‌های یهود، آبراهام کهن، ص ۲۳۷؛ ویل دورانت، تاریخ تمدن، آغاز عصر خرد، ص ۶۸۱ [۴] همان، ص ۲۳۴ [۵] ـ آتش درون، کاستاندا، مهران کندری، ص ۱۵ [۶]. کاستاندا، قدرت سکوت ص ۱۷۴ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ترویج عرفانهای کاذب و سحروجادو در حوزه نشر کتب کودک و نوجوان 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
راز بزرگ عارف نمایان و ارتباط با جنیان 👹🔻 قسمت (پایانی) 9️⃣ 6️⃣ راه هاي در امان ماندن از مکر شيطان ♦️ بالاخره آخرين پرسش اين است که چگونه مي توان از مکر و نيرنگ شيطان در امان ماند و مانع تسلط شياطين بر خود شد❓ 🔷 بر اساس آنچه که در روايات معصومان (ع) آمده است، با انجام برخي کارها مي توان با تسلط شيطان مبارزه کرد و خود را از شر اين دشمن بزرگ انسان در امان نگه داشت. 🔻 عناوين برخي از اين امور به اين شرح است: 1️⃣ توکل به خدا؛ 2️⃣ پناه بردن به خدا؛ 3️⃣ روزه داري؛ 4️⃣ ياد خدا و روز جزا؛ 5️⃣ استغفار؛ 6️⃣ صدقه؛ 7️⃣ مواظبت بر اوقات نماز؛ 8️⃣ مداومت بر اوقات نماز؛ 9️⃣ تلاوت قرآن؛ 🔟 بلند گفتن اذان؛ 1️⃣1️⃣ بر زبان راندن نام خدا؛ 2️⃣1️⃣ مداومت به آيت الکرسي پيش از خواب؛ 3️⃣1️⃣ تلاوت سوره هاي معوذتين (فلق و ناس)؛ 4️⃣1️⃣ رعايت بهداشت تن، لباس و خانه؛ 5️⃣1️⃣ شتاب در غسل جنابت؛ 6️⃣1️⃣ تلاوت آيه سخره ( آيه 54 سوره اعراف)؛ 7️⃣1️⃣ تلاوت سوره بقره در خانه؛ 8️⃣1️⃣ تلاوت دو آيه سوره بقره پيش از خواب؛ 9️⃣1️⃣ خوابيدن با طهارت؛ 0️⃣2️⃣ حفظ زبان از دروغ، غيبت، تهمت، فحش؛ 1️⃣2️⃣ پرهيز از سوگند دروغ؛ 2️⃣2️⃣ پرهيز از غذاي شبهه ناک؛ 3️⃣2️⃣ پرهيز از ربا، رشوه و مال يتيم؛ 4️⃣2️⃣ پرهيز از پرخوري؛ 5️⃣2️⃣ دوري از مسخره و استهزاي مردم؛ 6️⃣2️⃣ اجتناب از گناه؛ 7️⃣2️⃣ پرهيز از لهو و لعب؛ 8️⃣2️⃣ دوري از ساز و آواز؛ 9️⃣2️⃣ پرهيز از دورويي و نفاق؛ 0️⃣3️⃣ پرهيز از تملق و چاپلوسي؛ 1️⃣3️⃣ پرهيز از نگاه به نامحرم؛ 3️⃣2️⃣ اخلاص در عمل؛ 3️⃣3️⃣ پرهيز از شوخي و پر حرفي؛ 4️⃣3️⃣ اجتناب از مجالس لهو؛ 🔻 پي‌نوشت‌ها: 1- آيت الله سيد علي علم الهدي، مناظره با دانشمندان، صص 125-128. 2- شرح حال جالب و جامعي از مرحوم زرآبادي به قلم محقق عالي قدر استاد، محمد رضا حکيمي به مناسبت شصتمين سال رحلتش در کيهان فرهنگي ( سال نهم، شماره دوازدهم) منتشر شد، سپس در کتاب « مکتب تفکيک»، صص 160-174 درج گرديد. 3- شرح حال مرحوم شيخ مجتبي قزويني نيز در کتاب ارزشمندي به نام: « متأله قرآني» زير نظر ايشان تأليف شده است. فشرده اي از شرح حال مرحوم ملکي نيز درمقدمه کتاب « توحيد الاماميه» آمده است.(4) 4- ملکي، توحيد الاماميه. 5- اينجا منظور از شيخ صدوق، همان احمد بن اسحاق است، نه شيخ صدوق معروف. 6- شيخ طوسي، الغيبه، ص 289. 7- حميد سفيد آبيان، لاله اي از ملکوت، ص 50. 8- همان، ص 60. 9- سوره انعام، آيه 121. منبع: نشريه موعود( ويژه جن) ، به قلم استاد مهدی پور به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا عرفان و عقل با هم در تعارض هستند ⁉️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ در عرفان‌های دیگر، مثلاً در بودیسم و هندوئیسم نیز چنین بحث‌هایی وجود دارد و قوانین منطق و عقل را در حوزه‌ی عرفان جاری نمی‌دانند. والتر استیس می‌گوید که عرفان خارج از حوزه‌ی داوری، قضاوت و درک عقل و قوانین منطق است.[2] 🔷 صدرالمتألهين براى بيان نحوه ارتباط عقل و عرفان و تبيين جايگاه هريك، نخست در معرفى «عرفان» حقيقى و «عارفان» راستين كوشيد و در اين راه، با صوفيان دروغين و همچنين عرفان ستيزان ريايى به مبارزه برخاست و سپس چگونگى ارتباط برهان و عرفان را بيان نمود. 🔶 در این میان عقلی گرایان یا فیلسوف در استدلالات خود تنها به مبادی و اصول عقلی تکیه می‌کند. و ابزار کار او عقل و منطق و استدلال است ولی عارف مبادی و اصول کشفی و شهودی را مایه استدلال قرار می‌دهد و آن را به زبان عقل توضیح می‌دهد. 🔷 ولذا ابزار کار او، دل، و مجاهده و تصفیه و تهذیب و حرکت در باطن است. فیلسوف می‌خواهد جهان را به صورت کامل بفهمد ‌و همین را کمال انسان می‌داند و عارف تلاش می‌کند به کنه و حقیقت هستی که خداست برسد. 🔶 در نظر فیلسوف غیر خدا هم اصالت دارد و تفاوت ماسوا با خدا در وجوب و امکان است ولی در نظر عارف غیر خدا هیچ نیست و هر چه هست اسماء و صفات و تجلیات خداست نه اموری در برابر او.[3] 🔷 افزون بر آنچه گفتیم، معارفی از راه عرفان به دست می‌آید که عقل به آن راه ندارد. گفته می‌شود سه نوع یا سه مرتبه از یقین داریم که عبارت‌اند از: علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین. 🔶 به عبارتی عقل می‌تواند شما را به علم الیقین برساند که اولین درجه و نازل‌ترین درجه‌ی معرفت یقینی است و شما تنها علم پیدا می‌کنید که خدایی وجود دارد یا واجب‌الوجودی موجود است. 🔷 به همین سخن است که عارف می‌گوید که فیلسوف خیلی قانع است و بی‌جهت قانع است زیرا، اینجا جایی است که نباید قانع بود. 🔶 عارف می‌گوید ما به این مقدار از خداشناسی قانع نیستیم که واجب‌الوجودی موجود است. من می‌خواهم واجب‌الوجود را ببینم، با او حرف بزنم، و با او ارتباط شخصی و حضوری و مستقیم داشته باشم.[4] ♦️ و به بیان امام حسین (علیه السلام) که فرمودند: هیچ چیزی نمی‌تواند واسطه در اثبات وجود خداوند شود «أیکون لغیرک من الظهور ما لیس لک؟» آیا غیر تو ظهوری دارد که تو نداری و آن غیر باید تو را روشن کند؟[5] 🔻پی‌نوشت: [1] . محمد فنائی اشکوری، شاخصه‌های عرفان ناب شیعی، انشارات اسراء ۱۳۹۴، ص ۶۹ [2] . والتر استیس، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، انتشارات سروش ص ۵۹ [3] . علاّمه مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، انتشارات صدرا، ص ۸۹ ـ ۹۱ [4] . محمد فنائی اشکوری، شاخصه‌های عرفان ناب شیعی، انشارات اسراء ۱۳۹۴، ص ۸۶ [5] . دعای عرفه امام حسین (علیه السلام). به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2