eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم عظيم تبليغات عرفان های نوظهور در دو دهه اخير ☯️🕉☸️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ مواردي که اکنون پر سر و صدا هستند، ممکن است فردا اهميت کمتري داشته باشند و در آينده جريان هاي جديدي به ميان خواهند آمد، که امروز نامي از آنها در ميان نيست. بنابراين اساس نقد هاي روشنگرانه بر دادن معيارهاي کلي و شاخص هايي است که در بين عرفان هاي کاذب و شبه جنبش هاي معنوي شيوع دارد. 🔷 اما صرف نظر از ذکر مصاديق مهم و به روز شايسته نيست. زيرا همه مخاطباني که نياز به روشنگري پيش گيرانه دارند، نمي توانند معيارهاي کلي را به دقت دريافت کنند و به درستي بر مصاديق تطبيق دهند. بنابراين اشاره به مصاديق مهم و فعال ضروري است. 6️⃣ ارائه معنويت اسلامي متضمن برنامه هاي عملي مناسب با موضوع نقد و به صورت انگيزشي باشد و کمتر بر ابعاد بينشي تکيه شود. مشکل بزرگي که فضاي خالي براي ورود معنويت هاي کاذب ايجاد کرده اين است که با توجه به منطق محکم و عقلانيت نيرومند موجود در معنويت اسلامي، معلمان معنوي بيشتر همت خود را بر بيان ابعاد منطقي و تبيين عقلاني معنويت اسلامي قرار داده اند و کمتر به ابعاد انگيزشي، هيجان زا و شورانگيز معنوي قرار داده اند. 🔶 اين اشتباه سبب شده است که معنويت هاي کاذب با به کار گيري تکنيک هاي انگيزشي و ايجاد جاذبه ي هيجاني و بدون تکيه بر منطق و عقلانيت بتوانند مخاطبيني را به سوي خود متوجه سازند و آنها را تحت تأثير قرار دهند. 7️⃣ از همه عوامل جامعه پذيري براي روشنگري پيشگيرانه استفاده شود. مدرسه، رسانه، مطبوعات، گروه همسالان، معلمان و روحانيان همه بايد براي ايجاد يک نهضت روشنگري نسبت به معنويت هاي کاذب مشارکت کنند. روشنگري اگر به طور ناقص انجام شود، ممکن است آسيب هايي را به دنبال داشته باشد. 🔶 بنابراين همه عوامل جامعه پذيري با تمام قوا بايد آگاهي هاي مردم را به سطح مطلوب ارتقاء دهند به طوري که هيچ کس از روي ناآگاهي و تحت تأثير تبليغات دروغين شبه جنبش هاي معنوي به آنها گرايش پيدا نکند. 🔷 براي تحقق نهضت روشنگري آموزش نيمه تخصصي اقشار خاص که عوامل فعال اين حرکت هستند، نظير روحانيون، فرهنگيان، مديران فرهنگي، هنرمندان، برنامه سازان و مديران رسانه، خبرنگاران و فعالان فرهنگي ضرورت دارد، تا يک جريان روشنگري عمومي در جامعه شکل بگيرد. 🔶 اقشار خاص در ضمن آشنايي با جريان هاي معنوي نوظهور و آسيب ها و شاخص هاي آنها بايد با روش روشنگري پيشگيرانه آشنا شوند و منابع لازم براي مشارکت در اين حرکت را بشناسند. 🔷 هم چنين آنها نياز به سازمان دهي و آموزش مدام و بهره مندي از بسته هاي فرهنگي هستند تا در ايفاي نقش روشنگرانه ي خود موفق باشند. 🔶 عده اي گمان مي کنند که روشنگري ممکن است به معرفي اين جريان ها به جوانان و اقشار آسيب پذير فرهنگي منتهي شود و جنبه ي تبليغي براي شبه جنبش هاي معنوي پيدا کند. 🔷 اين ترس بسيار نابه جا و خطرناک است و نتيجه ي آن اين است که دست روي دست بگذاريم تا زماني که بخش عمده اي از جامعه دچار آسيب هاي شبه جنبش هاي معنوي شوند و آنگاه بخواهيم مردم را از اين آسيب ها آگاه کنيم يا به آسيب ديدگان کمک کنيم که سلامت معنوي خود را بازيابند. ♦️ در نهايت تأکيد بر اين نکته بسيار مهم است که هيچ درمان و راه حلي براي آسيب هاي فرهنگي بهتر از پيش گيري نيست و پيش گيري در قلمرو امور فرهنگي و معنوي تنها با آگاهي بخشي و روشنگري امکان پذير است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
تابعان کابالا به کدام خدا باور دارند ❓ 🔯🕎🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ ازآنجاکه همچنان فیلسوفان یهودی کوشیده‌اند تا توجیهی فلسفی برای خدای کتاب مقدس بیان کنند، پیروان کابالا نیز سعی کردند تفاسیری نمادین و عرفانی برای توجیه خدای خویش به وجود بیاورند. 🔷 رهبران این طریقت قانوناً موظف شدند اشارات و قوانینی را در باب «اِن سُوف» بیابند و کمترین بهانه را به دست فیلسوفان بدهند. 🔶 به همین دلیل چون تضاد ذاتی میان این دو وجه خدا، یعنی خدای مکنون ( دست‌نیافتنی و غیرقابل فهم) و خدای کتاب مقدس به‌روشنی بیان‌نشده بود. [۲] 🔷 ایشان برای دور نگه‌داشتن آموزه‌های کابالا از شائبه ثنویت، بر اساس اساطیر گِنوسی (مذهبی است که در قرن دوم میلادی در کشور روم توسعه یافت. گِنوستیک‌ها به ثنویت اعتقاد داشتند)، مراحلی را در تکوین «اِن سُوف» تا مرتبه خلق ارائه دادند. 🔶 اما به نظر می‌رسد تکاپوی صورت گرفته نه تنها مشکل ثنویت را به‌هیچ‌روی حل‌وفصل نکرد، بلکه ایشان را در مسیر اثبات ادعای خود با مشکلات جدی‌تری روبرو ساخت. 🔷 به‌واسطه همین تعارض میان خدای کابالا و خدا کتاب مقدس بود که نویسنده گمنام حوالی سال ۱۳۰۰ میلادی چنین نوشت: 🔶 ( خدای مَکنون، به‌عنوان وجود مطلق یا همان هویتی که عین ذات اوست، موضوع وحی و الهام دیگران نمی‌شود و نباید و نمی‌تواند در اسناد و نصوص الهی مانند نوشته‌های اصیل اهل عتیق و سنن یهودی به تفسیر خاخام‌های یهود معنا یابد.) [۳] 🔷 با توجه به مطالب گفته‌شده درباره خدای متصور در عرفان یهود و به فرض پذیرفتن این مطلب که«اِن سُوف» خدای دست‌نیافتنی و مَکنون کابالیسیم، همان خدای کتاب مقدس یعنی (یهوه) است. 🔶 پس اصرار کابالا بر دست‌نیافتنی بودن «اِن سُوف» اندکی غیرمنطقی به نظر می‌رسد. چون تأکید کابالا همواره بر تعمق و تفکر بر خدایی بوده است که حتی در متعالی‌ترین مکاشفه‌ها هم نمی‌توان بدان راه یافت و به اتحاد با او دست یازید. [۴] 🔷 بدین ترتیب از دیدگاه برخی از اندیشمندان یهودی «اِن سُوف» نمی‌تواند محل وحی و الهام پیامبران عهد عتیق باشد و منطبق کردن این خدا باخدای کتاب مقدس کاری بی‌معنا و بی‌اساس است. 🔶 بااین‌حال پیروان کابالا در توضیح ثنویت موجود بین«اِن سُوف» (خدای نامتناهی) و خدای مقدس، بسیار متفاوتی را مطرح کرده‌اند که درنهایت به این نتیجه کلی ختم شد: 🔷 مرحله انتقال«ان سوف» به خدای متشخص و آفرینش گر را نمی‌توان توصیف کرد. اما آنچه مسلم است، ان سوف (خدای نامتناهی) به دنبال یک تصمیم‌گیری آزادانه که همواره یک راز ثابت و غیرقابل نفوذ باقی خواهد ماند از اختفا به تجلی رسیده است.) [۵] 🔻 پی‌نوشت: [۱]. کارن آرمسترانگ، خداشناسی از ابراهیم تاکنون؛ دین یهود، مسیحیت و اسلام؛ ترجمه‌ی محسن سپهر.- تهران: نشر مرکز، ‌۱۳۸۲، ص ۲۸۱ ص ۲۸۱ [۲]. شولم، جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ترجمه فریدالدین رادمهر، نشر نیلوفر، ۱۳۸۵، ص ۵۸ [۳]. شولم، جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ترجمه فریدالدین رادمهر، نشر نیلوفر، ۱۳۸۵، ص ۵۸ [۴]. Scholem,Gershom, "KABBALAH",in The Encyclopedia Judaica,1997,Vol 10,p557 [۵]. برگرفته از کتاب برسی و نقد مبانی نظری کابالیسم، فاطمه مهدیه، نشر صهبای یقین، ۱۳۹۳، ص ۷۸ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
علل گرایش به عرفان های کاذب ☯️☸️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ منادیان شریعت و جوامع اصیل هم ، اکثراً در مواضع منفعلانه یا با دفاع نامعقول ، عدم کارآیی دین و شرع خود را ، به نمایش گذارده و یکی از عوامل اصلی رویکردی اجتماع – خاصه جوانان – بسوی مخالف شده اند . 🔷 آنجا هم که مثل اسلام عزیز کارایی و اقناع علم و عمل موجود است ، یا کم کار شده و لزوم حضور در این جبهه خطرناک احساس نشده یا صرفاً به عرفان شخصی و محراب و منبر! قناعت شده و صحنه عرفان اجتماعی ، بی سرباز مانده است . یا اینکه متاسفانه با عدم شناخت لزوم مبارزه در این جبهه ، برخوردهای سلبی انجام گرفته است . 🔻 خاستگاه فرهنگ مصرف و سیاست و سرمایه که عموماً غرب می باشد با استفاده از ضعف هایی مثل خرافه و عدم کاربردی بودن معنویت ها و عرفان های شرقی مثل بودا ، تنتره ، هندو و ... و نیز تحریف های مسیحیت و یهود و زرتشت ؛ به تناسب مکان های مشتریان خود و به تناسب نیاز بازارهای مصرف خود ، هر از گاهی مکتبی و مذهبی تأسیس و یا همان موجود را با رنگ و قالب جدید ، تبلیغ می نماید که عمدتاً به 6 گروه ذیل تقسیم می شوند : 🔷 شبه معنویت های غربی (بومیان آمریکا) 🔶 شبه معنویت های شرقی و هندی 🔷 شبه معنویت های روانشناختی – فرا روانشناخی 🔶 شبه معنویت های متافیزیک 🔷 شبه معنویت های بومی 🔶 شبه معنویت های یهودی و مسیحی 🔻 عمدتاً ابزار مورد استفاده این شبه معنویت ها راجع به متافیزیک می باشد و خود شبه معنویت های متافیزیکی زیرشاخه های ذیل را دربر می دارد : 🔷 رمالی و سحر و جادو 🔶 ارتباط با ارواح و عالم ماوراء 🔷 جن گیری و تسخیر قدرتهای شیطانی 🔶ذهن خوانی و غیب گویی و پیشگویی ها 🔷 ساینتولوژی 🔶 انرژی درمانی 🔷 ریکی و..... 🔶 و همانطور که طلیعه این نوشتار ، اشاره شد ؛ انسان رنجور و خسته و درمانده ؛ حالا که با سراب شور نمکزار عرفان واره ها ، تشنگی اش افزون و کامش تلختر! شده است ، به سرعت دنبال جواب گرفتن است و معنویت را ، کرامت و خوارق عادات و اعمال محیرالعقول می داند و ذائقه او را چون عوض کرده اند ، صبرش از کف رفته و سرعت در وصالِ مطلوب را ، عرفان و نجات می شناسد . 🔷 و در این آخری (مخصوصاً) این مطلوب را ، حاصل ! می بیند و می یابد . و عاشق و دلداده آن می گردد علی الخصوص هیجانات و رازآلود بودن اینگونه اعمال که از عللل بارز گرایش و جذب ، بسوی این نوع از معنویت هاست . ♦️ اکنون بر همه کسانی که درد دین دارند و توان سربازی در این جبهه ، انتظار می رود که خود را – هرچقدر که می توانند – وقف سنگرهای تبلیغ و تبیین!! کننند تا هم پارادوکس های موجود در این عرفان واره ها را آشکار کرده و فرق آب و سراب را برای تشنگان وادی معرفت ، هویدا کنند و هم جلوه های زیبای حقیقت دین را ، برملا و کاروان تشنه بشریت امکروز را به سو ی تک کرامت موجود ، اسلام عزیز و شیعه مهدوی(عج) رهنمون گردند . به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا «دیدن افراد ناشناسی که آشنا به نظر می‌رسند» دلیلی بر تناسخ است ❓ ☯️🔻 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید. 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های نوظهور مولود عرفان یهود 🔯🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ این فرقه‌ی یهودی مسیحی در سده‌های نوزده و بیست میلادی به صورت یک سازمان سری به کار خود ادامه داد و بسیاری از پیروانش ضمن مهاجرت به امریکا بر تبلیغ و ترویج این تفکر پیچیده‌ی کابالایی اصرار ورزیدند. 🔷 امروز دیدگاه‌های این گروه کابالایی در قالب مناسک جنسی به همراه مصرف مواد مخدر و موسیقی تهییج کننده در میان جوانان غربی ترویج شده و از طریق رسانه‌های نوین ارتباطی به یک پدیده‌ی جهانی تبدیل شده است. 🔶 رقص جنسی مرسوم به لمبادا که در سال‌های اخیر از طریق وسایل ارتباط جمعی غرب ترویج می‌شود نشانی آشکار از رفتارهای جنسی این گروه است. مایکل جکسون، سلطان رپ و سیاه‌پوستی که تغییر جنسیت داد از نمادهای این فرقه‌ی یهودی به شمار می‌آمد. 🔷 امروزه این گرایش شیطانی به اوج بی‌پروایی رسیده و پیروان آن با حمایت سران غربی آشکارا شیطان‌پرستی و هم‌جنس‌گرایی را ترویج می‌کنند و رفته‌رفته زنان و مردان را به سمت توحش پیش می‌برند. 🔶 جالب است بدانیم که بنیان‌گذار و رهبر کابالا در امریکا که به نوعی امروز هالیوود و صنعت فیلم‌سازی نیز حکومت می‌کند یک یهودی، به نام فیول گروبرگر است که حدود 40 سال پیش نام خود را به فیلیپ برگ تغییر داد و به کمک همسرش سازمانی به نام مرکز آموزش کابالا تأسیس کرد. 🔷 این شخص که کمتر در محافل ظاهر می‌شود آموزش این آئین را در رژیم غاصب صهیونیستی گذرانده و برای جذب جوانان در سراسر جهان دست به اقدامات تبلیغی فروانی زد. 🔶 او از طریق جلب بازیگران و ستاره‌های هالیوودی و مشاهیر هنر غربی نه‌تنها به ثروت زیادی دست یافت، بلکه سبب گرایش جوانان ناآگاه به این فرقه شده است.[7] 🔷 الیزابت تیلور، دایان کیتون، ارنست بورگناین، ریچارد دریفوس، پل نیومن، کرک داگلاس، داستین هافمن، رابرت ردفورد و چارلز برونسون از جمله هنرپیشه‌هایی هستند که با تلاش این سازمان یهودی و به منظور جذب افراد جدید به عضویت این سازمان در آمده‌اند . 🔶 همچنین خواننده و هنرپیشه‌ی فاسد غربی مدونا و ورزشکارانی همچون دیوید بکهام و همسرش عضو این سازمان انحرافی و برای جذب افراد و اهداف پنهانی سازمان با آنان شریک می‌باشند. 🔷 از طرف دیگر مارلون براندو از هنرپیشه‌های معروف امریکایی در یک اقدام ضد کابالایی طی گفتگویی با شبکه‌ی سی‌ان‌ان پرده از یک حقیقت بزرگ برداشت و گفت هالیوود تحت مالکیت یهودیان است و یهودیان آن را اداره می‌کنند و مراقب هستند که خدشه‌ای به وجهه یهودیان وارد نشود و در مقابل می‌کوشند وجهه سایر گروهای نژادی را تخریب کنند.[8] ♦️ گرچه این بزرگ‌شده‌ی هالیوود به‌واسطه‌ی تهدید‌هایی که نسبت به او صورت گرفت تا حدی از حرف‌های خود برگشت، ولی اعتراض‌های او برای جهانیان تکان دهنده بود و پرده از حقایقی برداشت.[9] 🔻 پی‌نوشت: [1] . عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، نشر مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۹۰، ج۲، ص ۲۴۳. [2] . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، تهران: نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳، ص ۳۷۴. [3] . همان، ص ۳۷۳. [4] . همان، ص ۳۷۵. [5] . عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ج۲، نشر مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۹۰، ص ۲۴۵. [6] . همان، ص ۲۹۷ [7] . کابالسیم، تهران نشر ساحل اندیشه، ۱۳۸۹، ص ۱۸۸. [8] . محمدجلال عنایه، قدرت یهودیان در امریکا، نشر اندیشه سازان نور، ۱۳۸۵، ص ۷۸. [9] . فرقه‌های نوظهور، حمید نگارش، قم: زمزم هدایت، ۱۳۹۰، ص ۱۱۴. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرجام یوگا چیست ❓ 🕉☯️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ این بیداری و تجربه قلمرو فرامادی که با بحث کندالینی و چاکراها تبیین می‌‏شود، چیزی جز رهایی از چرخه تناسخ نیست: به اعتقاد یوگی‌‏ها، رهايی از چرخه تولّد و مرگ (زنجیره رنج و تناسخ) از نتایج بیداری این نیرو است.[4] 🔷 درکتاب ‌های یوگا، تولّدهای پی‏‌در‏پی به عنوان فرصت‌ های بیش‏تر برای بیداری کندالینی مورد اشاره قرار گرفته است: 🔶 در بعضی حالات ممکن است فرد مشتاق پيشرفت باشد که نتيجه تولّدهای قبلی است؛ اما اگر جسم ضعيف باشد و نتواند فشار کندالینی را تحمل کند، لازم است که شخص منتظر تولّد ديگری باشد تا شايد دارای جسمی قابل انعطاف گردد.[5] ♦️ یوگیست‌‏های جدید نیز با مبنا قراردادن باور تناسخ در یوگا، باورهای خود را باز تعریف کرده‌‏اند. 🔷 «منتره یوگا» مربوط به راهبه‏‌هایی است که در معبدهای تبتی به خواندن اوراد مشغول هستند. اساس این شبه ‏آیین‏ بر بصیرت و آگاهی درونی است که از طریق به زبان ‏راندن اصوات و کلمات به دست می‌‏آید. 🔶 «کرمه‌‏یوگا» بر پایه تفکر شکل گرفته است. بر این اساس، آرامش و سکوت و نیز نبود نظم و برنامه‏‌ریزی مهم‏‌ترین راه‏‌های کسب معنویت است. 🔷 "بهکتی یوگا" به تمرکز بر مفهوم ماورایی تکیه دارد و برخی به اشتباه، آن‏ را یوگای عبادت می‏‌خوانند؛ درحالی‌‏که از عبادت در آن خبری نیست. در یوگای پاتانچلی هشت مرحله شمرده شده است که یوگیست باید یک‏‌به‏‌یک آن‌‏ها را طی کند. 🔶 در نظام یوگا برای کالبد انسان، بدن‌‏ها ، نادی‌‏ها و چاکراهایی ترسیم می‌‏شود که می‌‏تواند انرژی‌‏زایی کرده، معنویت را بارور سازد.[6] 🔷 تناسخ در یوگا نیز به معنی حلول روح انسان به یک کالبد جدید در همین دنیا است؛ یعنی روح، بعد از مرگ انسان به عالم برزخ یا قیامت یا عوالم دیگر منتقل نمی‌‏شود. 🔶 بلکه روح در همین عالم در قالب و جسم جدید (مثلاً یک جنین، حیوان، گیاه یا چیزهای دیگر) وارد می‌‏شود و حیات جدیدی را تجربه می‌‏کند و همین‌‏طور پی‌درپی در زندگی‌‏های مکرّر به حیات خود ادامه می‌‏دهد. 🔷 با این تبیین، کسانی‌که به تناسخ معتقدند، به عالم برزخ و رستاخیز اعتقادی ندارند و بدون این‌‏که به قیامت و رستاخیز نیازی باشد و حساب و کتابی لازم بیاید، به زندگانی‌‏های مداوم روح، در همین دنیا دل می‌‏بندند. 🔶 پتنجلی در فصل سوم کتابش، سوتره 18، از تناسخ و تولّدهای پيشين مباحثی به‏ میان آورده است.[7] 🔷 انرژی حیات، اگر از ستون فقرات به سمت بالا صعود کند، از بالای سر خارج و با انرژی روحانی موجود در جهان هستی آمیخته می‌‏شود.[8] 🔶 در این حالت است که شخص به حالت فرا آگاهی می‌‏رسد.[9] فرا آگاهی همان یکی شدن روح فرد با روح جهان یا ابرخود است.[10] ♦️ به اعتقاد یوگی‏‌ها، رهايی از چرخه تولّد و مرگ (زنجیره رنج و تناسخ) از نتایج بیداری این نیرو است.[11] 🔻 پی‌نوشت: [1]. معرفی مکتب‏های فلسفی هند، چاترجی، ساتیش چاندرا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، ص 560-545. [2]. (همان:547) [3]. (همان: 577) [4]. یوگا، جیمز، هویت، تهران، ققنوس، 1384، ص 63. [5]. کندالینی، تجربه ای مرموز، شریف پور، خسرو، تهران، پیکان،1383، ص 49. [6]. آفتاب و سایه ها، فعالی، محمد تقی، ، تهران، نجم الهدی، 1388، ص 111-84. [7]. یوگا سوتره‌های پتنجلی، ساتیا ناندا سارا سواتی، تهران ، نشر فراروان، 1376،ص 297. [8]. کندالینی، تجربه ای مرموز، شریف پور، خسرو، تهران، پیکان،1383، ص 55. [9]. یوگا، جیمز، هویت، تهران، ققنوس، 1384، ص 29. [10]. (همان،219) [11]. (همان ص 63) فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، 1391، ص 54. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
پایه ‌گذاران و نخستین مروجانِ قانون جذب 🧲🔻 قسمت (پایانی) 9️⃣ ♦️ فیلسوفان ذهن در ارتباط «ذهن» و «مغز» دو دیدگاه کلی ماده انگار و دوگانه انگار را مطرح می کنند. 🔷 دیدگاه دوگانه انگار، خود به دو دسته دوگانه انگارې جوهری (دکارتی) و دو گانه انگاری ویژگی ها تقسیم می شود. در دوگانه انگاری جوهری، انسان موجودی دو بعدی است که دارای ذهنی غیر جسمانی و بدنی جسمانی است. 🔻 در این میان آنچه با عنوان حالات ذهنی شمرده می شود (تصور استدلال و استنتاج) با بدن سنخیتی ندارند؛ پاول چرچلند می گوید: 🔷 «ادعای مشخص این دیدگاه (دوگانه انگاری جوهری) این است که هر ذهنی پدیده ای غیر جسمانی و متمایز است؛ بسته ای منفرد از جوهر غير جسمانی... واحدی منفرد از ماده ذهنی یکسره متمایز از جسم مادی ما». 🔶 برخی فیلسوفان ذهن در تحلیل این انگاره ذهن (نفس) را موجودی تقسیم ناپذیر دانسته که حس و ابزار حسی، هیچ گاه توان شناخت این جوهر فرامادی را ندارند و از دیگر سویی چینش های ماده (مغز) هراندازه پیچیده باشند، توانش اندیشه ورزی و آگاهی را نخواهند داشت (مسلین ۱۳۹۰ :۱۷ ،۱۲). 🔷 در اندیشه اسلامی نیز مغز هراندازه دارنده ویژگی های شگفت و والایی باشد، تنها ابزاری در خدمت ذهن (نفس) به شمار می آید. بنابراین اگر هم چیزی به عنوان جذب در زندگی بشر وجود داشته باشد، فرآیندی چندمرحله ای است که پس از گذر از مراحل گوناگون در دو بُعد مادی و مجـرد بـه تحقق خواهد پیوست. 🔶 به دیگر سخن، تعبیر جذب آرزوها توسط مغز عبارتی مجازگونه است که حقیقت مسئله را به کلی نادیده گرفته است. خواسته ها و آرزوهای بشری که نخست در ذهن نقش می بندند پس از گذراندن مراحل گوناگون نظری و عملی درجهان بيرون وجود خواهند یافت و هیچ گاه مغز به تنهایی شایستگی دستیابی به آنچـه آرزو می کنیم را نخواهد داشت. 🔻 نتیجه گیری 🔷 قانون جذب علاوه بر بی پایگی علمی، هویت ثابت و یکسانی در نگرگاه مروجانش ندارد. برخی این قانون را قانونی تنها ذهنی _ فکری دانسته و از عمل در آن هیچ سخنی به میان نیاورده اند و گاه قانون جذب در چرخشی معنایی، مقوله عمل را بیشتر اهمیت بخشیده است. 🔶 در تفسیر نخست گفته می شود که هر چه در ذهن دیده شود همان در دستان انسان می آید. پس از آنکه افراد بسیاری این قانون را در زندگی به کار بسته و نتیجه ای نیافتند، پرچمداران جذب عمل کردن را نیز به آن افزوده، به گونه ای که آن را شرط کافی در تحقق قانون جذب معرفی کردند. 🔷 در این صورت این مغز نیسـت کـه کارها را انجام میدهد بلکه با همان نگرش و تفسیر فراگیر عقلی، نظر و عمل در کنار علت پیدایش یک پدیده در زندگی شخصی و اجتماعی انسان ها گشته و دو شرط لازم و کافی را ایفا می کنند. 🔶 این مقاله از طرح پژوهشی معنویت های بی شریعت؛ خیزش خردستیزی عصر نو در بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی (گروه کلام و اندیشه) استخراج گردیده است. ♦️ نویسنده مقاله : رسول حسین پور به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2