eitaa logo
غلط ننویسیم
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
185 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دوعالم علم فاطمه است ما به اعمال کم خویش به جایی نرسیم هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌وبازدم فاطمه است به دفاع از ولی و شان ولایت برخاست خطبه‌ی فاطمه تیغ دودم فاطمه است روی این نام همه اهل‌کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهرا خلوت‌وخاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است پسر فاطمه یک‌روز می‌آید از راه ای خوش آن روز که پایان غم فاطمه است 🖊@ghalatnanevisim
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند «زین قند پارسی» که به بنگاله می‌رود حافظ گذار/ گزار بخش چهارم ۱) یکی به‌معنای «به‌جا آوردن» یا «ادا کردن» یا بر طبق کاربست معاصران، «اجرا کردن» و «انجام دادن». مثلا نماز گزاردن یعنی «ادا کردن نماز». بنابراین، باید نوشت: نمازگزار و نه نمازگذار؛ یا وام گزاردن یعنی «ادا کردن وام». بنابراین، وام‌گزار صحیح است و نه وام‌گذار و نیز حج‌گزار صحیح است؛ یعنی «انجام‌دهنده مناسک حج» و نه حج‌گذار. همچنین باید نوشت: خراج‌گزار، سپاس‌گزار، خدمت‌گزار، حق‌گزار، پاسخ‌گزار، مدح‌گزار، سنت‌گزار (به‌معنای «به‌جای‌آورندۀ سنت» و مقصود از آن «به‌جا آورندۀ نماز نافله» است) و جز این‌ها. از همین معناست که ترکیب کارگزار، یعنی «انجام‌دهنده و اجراکنندۀ کار» ساخته شده است. ترکیب پیغام‌گزار را می‌توان دو گونه تفسیر کرد: «کسی که پیغام را ادا می‌کند» یا «کسی که پیغام را بازگو می‌کند» (در صورت اخیر، معنای دوم گزاردن منظور است) ادامه دارد... 🖊@ghalatnanevisim
✍ ابهام‌زدایی یکی از اشکالات مهم، ابهام‌هایی است که در زبان طبیعی وجود دارد. ما معمولاً این ابهام‌ها را با توجه به سیاق عبارت یا فحوای کلام و با استفاده از اطلاعات خودمان از موضوع مورد بحث و شناخت جهان خارج برطرف می‌کنیم. ◻️ابهام‌ها در همهٔ سطوح زبان ظاهر می‌شوند. در زیر به موارد مهم اشاره می‌کنیم. 1⃣ ابهام ساختاری 2⃣ ابهام واژگانی 3⃣ ابهام در مرجع ضمیر 4⃣ ابهام‌زدایی از خط ◽️ابهام واژگانی ابهام واژگانی از معانی متفاوت یک کلمه ناشی می‌شود. مثلاً عبارت اسمی «زن خیاط» مبهم است و ابهام آن از دو معنی مختلف کلمهٔ «زن» سرچشمه می‌گیرد. یک تعبیر جمله عبارت است از «زنی که شوهر او خیاط است» و تعبیر دیگر آن «زنی که شغل او خیاطی است». ✅ محمدرضا باطنی، پیرامون زبان و زبان‌شناسی، چاپ چهارم، تهران: آگه، ۱۳۹۳، ص ۲۹ – ۳۰. 🖊@ghalatnanevisim
Gizmiz.mp3
2.9M
مداحی و مرثیه شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 🎤حاج محمود کریمی 🖊@ghalatnanevisim
   🔸 پرسش هنوز گاهی برای جای استفاده از «برایند» و «فرایند» شک می‌کنم. اگر ممکنه توضیحی بدهید. 🔹 پاسخ «برآیند» به‌معنای «نتیجه» است و زمانی به‌کار می‌رود که می‌خواهیم از نتیجه یک کار حرف بزنیم: 👈موفقیت امروز شما برآیند تلاش‌ و برنامه‌ریزی شماست. «فرایند» مجموعه‌ای از  تلاش و فعالیتی است که به نتیجه و دستاوردی منجر می‌شود.: 👈 فرایند تهیه این محصول، می‌تواند الگویی برای دیگر تولیدات باشد. نکته👇 به تفاوت نگارش «برآیند» با «فرایند» دقت کنیم. علیرضا حیدری 🖊@ghalatnanevisim
📌شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ▪️ حضرت فاطمه (علیها السلام) دختر پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و همسر امام علی (علیه السلام) به فرموده پدر بزرگوارش برترین زنان عالم و یکی از افراد مورد نظر آیه تطهیر است. ایشان در سال پنجم بعثت، در مكه ديده به جهان گشود و بعد از هجرت به مدینه با پسر عمويش امام علی (ع) ازدواج کرد. ▪️ فاطمه(ع) بزرگترین پشتیبان ولایت بود و لحظه‌ای از دفاع از حق امامت و جانشینی حضرت علی(ع)، از پای ننشست. غاصبان ولایت، به خوبی متوجه جایگاه او بودند و بارها از زبان پیامبر توصیه به تکریم بانوی دو عالم را شنیده بودند، اما با این حال عدالتخواهی او را هیچ‌‌گاه نپذیرفتند و درب منزل او را به آتش کشیدند. ▪️درباره تاريخ شهادت وی، برخی مورخان معتقدند كه ۷۵ روز پس از شهادت پيامبر(ص) و برخی ديگر معتقدند ۹۵ روز بعد، به وقوع پیوسته است. لذا شیعیان، ۱۳ جمادی الاول و ۳جمادی الثانی را به عزاداری می‌پردازند. ▪️بر اثر صدمات وارده توسط مشاور خلیفه وقت و نیروهای تحت امر او که در حین حادثه خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اتفاق افتاد، و موجب شکستگی پهلو و سقط جنین ایشان شد، دخت گرامی رسول مکرم اسلام بنا به روایات ۹۵ روز در سوم جمادی الثانی سال ۱۱ ه.ق در مدینه به شهادت رسیدند. ▪️منابع تاریخی اولیه، خاکسپاری حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها را بنا بر وصیت خود ایشان، شبانه، مخفیانه و بدون حضور رؤسای وقت جامعه می‌دانند که این موضوع علاوه بر جنبه اعتراضی، در تمام طول تاریخ، محل تاملی برای همگان نسبت به این واقعه بوده است. 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هشتم : در آداب صحبت 🌺 آداب ۱۱ 💫 دشمن ضعیفی که در مقام دوست نمایان می شود نیتی جز ضربه زدن در زمان مناسب را در سر ندارد. همچنان که عده ای بر این باورند که به صداقت دوستان هم نمی توان اعتماد کرد چه برسد به چاپلوسی دشمنان و هر کس دشمنی ضعیف را حقیر تصور کند مثل این است که بگوید آتش کوچک هیچ اثر و قدرتی ندارد. 🔸امروز بکش چو می‌توان کشت 🔹کاتش چو بلند شد جهان سوخت 🔸مگذار که زه کند کمان را 🔹دشمن که به تیر می‌توان دوخت (۱) ۱_ اکنون که آتش بسیار اندک و ناچیز است آن را خاموش کن، چون زمانی که شعله ور گردد دیگر توان مهار کردن آن را نداری و باعث ویرانی می شود. پس دشمن را قبل از آنکه فرصت مبارزه کردن پیدا کند، با توانی که داری از صحنه بیرون کن. 🖊@ghalatnanevisim
✅ ... چه زمانی آغاز می شه؟ ❌ عذرمیخوام بحث درباره ازمون عملکردی چ زمانی اغاز میشه 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و سی و پنجم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
دیدیم که پس از ماجراهایی که بینِ سیاوش و سودابه پیش آمد، سیاوش برای اثباتِ بی‌گناهیِ خود در آتش رفت و به‌سلامت از آن درآمد و به‌این‌ترتیب کاوس دانست سودابه مقصر بوده و خواست او را بکُشد اما با وساطتِ سیاوش از گناهِ او درگذشت و دوباره با او به مهر آمد. در این اوضاع افراسیاب به جنگِ ایرانیان آمد و سیاوش داوطلب شد که به جنگِ او برود تا از حرف‌وحدیثِ سودابه دور شود و نیز پهلوانی‌اش را اثبات کند. کاوس رستم را همراهِ او کرد. در جنگ ایرانیان برتر بودند و کرسیوز برادرِ افراسیاب که در جبهه‌ی مُقدم بود نامه‌ای به افراسیاب نوشت و درخواستِ کمک کرد. سیاوش هم از بلخ نامه‌ای به کاوس نوشت که تا مرزِ جیحون را پس گرفته‌ است و اگر شاه دستور دهد به خاکِ توران وارد شود. کاوس گفت که او کاری نکند و منتظر بماند که افراسیاب حمله کند. در اردوگاهِ توران کرسیوز خود پیشِ افراسیاب رسید و از دلیریِ ایرانیان گفت. افراسیاب بر او خشم گرفت و دلِ ایرانیان را دوباره به جنگ گرم کرد اما شب خود در خواب دید که سپاهش شکست خورده، سراپرده‌ا‌ش سرنگون شده و خودش را دست‌بسته پیشِ کاوس برده‌اند و کاوس او را با شمشیر به دو نیم کرده. خوابگزاران با ترس گفتند سپاهِ ایران به‌سرداریِ شاهزاده‌ای جوان حمله خواهد کرد و تورانیان را نابود خواهد کرد. حتی اگر خودِ آن شاهزاده هم کشته شود، کین‌خواهانش افراسیاب را خواهند کشت. افراسیاب ناراحت شد و تصمیم به صلح گرفت. کرسیوز را با هدایای بسیار به اردوگاهِ ایرانیان فرستاد و پیشنهادِ صلح داد. سیاوش با رستم مشورت کرد و تصمیمش قطعی شد که برای این که افراسیاب بعد از صلح پیمان‌شکنی نکند، صد گروگان از خویشاوندانِ او را گروگان پیشِ خود نگه دارند. افراسیاب هم ناچار پذیرفت و گروگان‌ها را طبقِ سیاهه‌ی ارسالیِ رستم با هدیه‌های بیشتر پیشِ سیاوش فرستاد و سپاهِ باقی‌مانده‌اش را نیز از ایران بیرون کشید. سیاوش نامه‌ای به پدر نوشت و گزارشِ ماجرا کرد اما از خشمِ کاوس دیدند کسی جز رستم نمی‌تواند نامه‌بر باشد. در ادامه می‌شنویم که سیاوش به پدر چه می‌نویسد و کاوسِ همیشه‌خشمگین چه خواهد گفت. 🖊@ghalatnanevisim
4_5987603749755945762.mp3
957.5K
(بخش ۱۱۶) (بخش ۳۲) گفتار اندر نامه نبشتنِ سیاوخش به نزدیکِ کَی‌کاوس 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: فعل و گروه فعلی و تحول آن در زبان فارسی ✍نویسنده: خسرو فرشیدورد ناشر: انتشارات سروش کتاب حاضر مجموعۀ مقالات چاپ شده و چاپ نشده ای از مرحوم دکتر فرشیدورد دربارۀ «فعل» است که اکنون به صورت کتابی مستقل چاپ می شود. کلیاتی دربارۀ زبان، زبان شناسی و دستور زبان؛ کلیاتی دربارۀ دستور زبان فارسی؛ گفتارهایی دربارۀ فعل و گروه فعلی؛ کلیاتی دربارۀ تحوّل فعل در فارسی دری؛ گفتارهایی دربارۀ فعل و تحول آن؛ و کلیاتی دربارۀ فعل های مرکب و گروه های فعلی ترجمه ای معاصر، از جمله فصول این کتاب اند. فرشیدورد راه رهایی از معضلات زبان فارسی و رفع موانع پیشرفت این زبان را پخش و رواج خط صحیح و زبان و شعر فصیح امروز از راه کتاب های درسی و سپس بالا بردن سطح نگارش دانش آموزان و روزنامه نویسان و گویندگان صداوسیما و مردم به طور عام، می دانست و در کتاب هایش، و از جمله در این کتاب به این هدف توجه داده است. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل خیمه غم بر آتش تاب زده ست خونابه ز دیدگان ره خواب زده ست این تعبیه بین که دل برون آورده ست وین رنگ نگر که دیده بر آب زده ست 🖊@ghalatnanevisim
گذار/ گزار بخش پایانی ۲) معنای دوم گزاردن «برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر یا، به تعبیر این زمان، از نظامی (سیستمی) به نظام دیگر» است. بنابراین، مترادف است با «ترجمه‌کردن» (گزارنده و گزارش به معنای «مترجم» و «ترجمه» بوده است) یا «تعبیر کردن» و «شرح دادن» (خواب‌گزاری یعنی «تعبیر خواب» و خواب‌گزار). 🖊@ghalatnanevisim
✍ اقسام و معانی «را» در دستور زبان فارسی خطیب رهبر (کتاب حروف اضافه و ربط) 1⃣ اختصاص: منت خدای را عزوجل 2⃣ استعانت و واسطه: عشق را گاهی نوازش باشد 3⃣ تعلیل: چو جان را بکوشیم و جنگ آوریم. 4⃣ توضیح: چیره‌دستی را عطارد و تیزپایی را قمر 5⃣ مترادف از: قاضی همدان را حکایت کنند که 6⃣ مترادف به: مدت حبس او... سبب قربت ابونصر پارسی را هشت سال بود. 7⃣ مترادف بای قسم: خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد 8⃣ مترادف با: میان طشت پر آتش شکنجه را خوش باش 9⃣ مترادف بر: چو بنهاد دل کینه و جنگ را 0⃣1⃣ مترادف تا: یک ماه را به صلاح آمد و صحت یافت 1⃣1⃣ مترادف در: مرگ را سر همه فرو کردند 2⃣1⃣ مترادف درباره: فرمان چنان بود علی را که باید که اولیاء و حشم... را گسیل کند 3⃣1⃣ مترادف در برابر: محنت را هیچ چیزی چون صبر نیست 4⃣1⃣ مترادف نزد، پیش: گفت ما را معهود نبوده است 5⃣1⃣ موافقت و مطابقت: پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را 6⃣1⃣ نشان مضاف‌الیهی: کان سوخته را جان شد و آواز نیامد 7⃣1⃣ نشان مفعولی (صریح و غیرصریح): به چشم نهان بین نهان جهان را، آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد ✅ زهره مشاوری، «یک قسم «را» در جمله‌های مرکّب»، فنون ادبی، سال دوم، شماره ۱، (پیاپی ۲)، بهار و تابستان، ۱۳۸۹، ص ۱۱۱ – ۱۱۸. 🖊@ghalatnanevisim
⭕️ مرکز فرهنگی رسانه‌ای هاتف برگزار می‌کند: 💠 مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔹 با موضوع منطق مقاومت 🔸 همراه با جوایز ارزنده: 🌟 سه نفر اول: پلاک طلای یک گرمی 💥۶۰ نفر بعدی: مبلغ ۵ میلیون ریال ⏰ زمان برگزاری مسابقه: جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ از ساعت ۲۰ تا ۲۰:۳۰ ✅ شرکت در این مسابقه فقط در زمان اعلام شده مقدور می‌باشد و بعد از آن، امکان شرکت در مسابقه وجود ندارد. 🏆 تاریخ برگزاری قرعه کشی: یکشنبه ۲ دی همزمان با سالروز ولادت 🌺حضرت زهرا سلام الله علیها ، بصورت لایو زنده تصویری در کانال مسابقه ♨️برای شرکت در مسابقه و دریافت فایل pdf کتابچه منطق مقاومت، کافیست 👈🏻فرم ثبت نام را پر کنید.
✅ مراتب عالی ارتباطی ✅ پشت سر می ذاره ✅ در لازمان و لا مکان هست ✅ برای چنین شخصی که آواتار هست ❌ وقتی انسانی مراتبه عالیه ارتباطی رو پشت سر میزاره در لازمان و لامکان هستش... برای چنین شخصی که آواتار هستش تقدیر مفهومی نداره .... 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هشتم : در آداب صحبت 🌺 آداب ۱۲ 💫 میان دو نفر که دوستی شان کمرنگ گردیده به گونه ای حرف رد و بدل کن که اگر زمانی دوباره رابطه بین آنها خوب شد شرمنده آنها نشوی. 🔸ميان دوكس جنگ چون آتش است 🔹سخن چين بدبخت هيزم كش است 🔸كنند اين و آن خوش دگرباره دل 🔹وی اندر ميان كوربخت و خجل (۱) 🔸ميان دو تن آتش افروختن 🔹نه عقل است و خود در ميان سوختن 🔸در سخن با دوستان آهسته باش 🔹تا ندارد دشمن خونخوار گوش (۲) 🔸پيش ديوار آنچه گويی هوش دار 🔹تا نباشد در پس ديوار گوش (۳) ۱_ درگیری میان دو نفر مانند آتشی است که شعله ور گشته و افرادی که میان آن دو به بدی حرف می زنند مانند هیزمان این آتش هستند. روزی بین آنها آشتی صورت خواهد گرفت و این خبرچین ها هستند که خجالت زده و شرمگین می شوند. ۲_ زمان خشم در برخورد با دوستانت تندی و زیاده روی نکن تا افراد سودجو از این فرصت در جدایی شما استفاده نکنند و همچنین پشت سر دوستانت غیبت نکن چون همین خبرچین ها حرف های شما را به گوش آنها می رسانند. ۳_ اشاره به ضرب المثل "دیوار موش داره، موش هم گوش داره" است. 🖊@ghalatnanevisim
چند واژه که تلفظ یکسان دارند؛ ولی در نگارش و معنا متفاوت‌اند👇 آجل             👈  آینده       عاجل           👈 فوری ابلغ              👈 رساتر        ابلق             👈 سیاه و سفید اساس           👈 پایه       اثاث             👈 لوازم منزل امل              👈 آرزو           عمل             👈 کار انتساب         👈 نسبت‌دادن    انتصاب         👈 گماشتن اوان             👈 هنگام     عوان            👈 پاسبان 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و سی و ششم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-چو گَرد: به‌سرعت -دست به کَش کردن: دست را به زیرِ بغل زدن به‌احترام -برآمدن: بلند شدن -بپرسید -و بگرفتش اندر کنار- / ز فرزند و از گردشِ روزگار // ز گُردان و از رزم و کارِ سپاه / و زان تا چرا بازگشت او ز راه: (کاوس رستم را) در آغوش گرفت و از حال‌واحوالِ او و خانواده‌اش و روزگارش پرسید. همین‌طور از جنگجویانِ لشگر و از جنگ و از این که چرا او پیشِ کاوس برگشته‌ست از جنگ. -چو قیر: سیاه -بدنارسیده به روی: بدندیده، بی‌تجربه -سربه‌سر: کاملاً و در این‌جا در معنیِ منفی: اصلاً -به جنگ از تو جویند شیران هنر: شیران هنرِ جنگیدن را از تو می‌آموزند. -مرا رفت بایست؛ کردم درنگ: من باید خودم (به جنگِ افراسیاب) می‌رفتم؛ تعلل کردم. -ایدر: این‌جا -بمان تا بسیچد جهاندارِ نو: بمان تا شاهِ نو (سیاوشِ ولیعهد) آماده‌ی جنگ شود. -چو پادافرهِ ایزدی خواست بود...: چون مقدرِ ایزدی مکافات بود و سزای این کارِ بدِ من (که خودم به جنگ نرفتم) بدی بود، دلِ شما با آن هدیه‌های ناچیز که افراسیاب از این و آن گرفته بود از راه رفت. افراسیاب مگر نگرانِ این صد گروگانِ بیچاره‌ی بی‌اصل‌ونسب است که نامِ پدرشان را هم نمی‌دانند!؟ برای افراسیاب این گروگان‌ها با آبِ جوی یکی‌اند. اگر شما بی‌خردی کرده‌اید، من از جنگ سیر نشده‌ام. اکنون مردِ بادانشِ چاره‌گری پیشِ سیاوش می‌فرستم و به او می‌گویم آتشی تیز برپا کن و پای تورانیان را با بندهای سخت ببند. هدیه‌های آن‌ها را در آتش بسوزان و دست به هیچ کدام‌ آن هدیه‌ها نزن. و آن خویشانِ افراسیاب [که پیشِ سیاوش گروگان هستند] را پیشِ من بفرست که می‌خواهم سر از تن‌شان جدا کنم. تو هم با سری پر از جنگ با لشگرت به آن‌جا برو و فرمان بده که سپاه چون گرگ در گله‌ی افراسیاب درآیند. اگر تو سازِ جنگ کُنی سپاهت خود به غارت و سوزاندن خواهد پرداخت و افراسیاب با ناخوش شدنِ خواب و آرامشش خود به جنگِ تو خواهد آمد. 🖊@ghalatnanevisim
واژه‌های مصوب فرهنگستان: آباژور ← نورتاب آبونه ← مشترِک آپارتمان ← کاشانه آپ‌تودیت ← روزآمد آتلیه ← کارگاه آرشیو ← بایگانی آرم ← نشانه آسانسور ← آسان‌بر (برای انسان) بالابر (برای حمل بار) آشپزخانه اُپن ← آشپزخانه باز آکادمی ← فرهنگستان آکادمیک ← دانشگاهی آلبوم ←جُنگ آنتیک ← عتیقه آن‌کال ← گوش‌ به‌زنگ آیفون ← آوابَر اُپراتُور ← کاروَر اَپْلیکِیْشِن ← درخواستنامه اُپوزیسیون ← گروه مخالف اتوبان ← بزرگراه اتوبیوگرافی ← سرگذشتِ خود، سرگذشتِ من، شرحِ حالِ خود، شرحِ حالِ من، زندگی‌نامه خود، زندگی‌نامه من، زندگی‌نامه خودنوشت اتوماتیک ← خودکار، خودبه‌خود اِتیکِت ← بها‌نما اِدیت ← ویرایش اِدیتور ← ویراستار اُرگانیزاسیون ← سازمان اُرگانیزه ← سازمند 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: عطر غریب غزال مشرق ها ✍نویسنده: قاسم آهنین جان ناشر: انتشارات افراز کتاب عطر غریب غزال مشرق‌ها، گلچینی از اشعار قاسم آهنین جان، شاعرِ فقید ایرانی، را در بر گرفته است. اشعاری که در این اثر گنجانده شده، مضمون‌هایی درباره‌ی عشق، مرگ، تنهایی و طبیعت دارند و خواننده را به سفری درون‌نگرانه می‌برند. پس از مطالعه‌ی کتاب حاضر، تجربه‌ای تامل‌برانگیز در خواننده ایجاد می‌شود. 🖊@ghalatnanevisim
🍂سفرنامه ناصر خسرو🍂 🥀قسمت هشتم🥀 🖊@ghalatnanevisim 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 📝امّا او زاهد شد، پس کلتم پوشید و در خانه خلوت کرد، و روزی او نصف نان جو بود، و دیگر چیزی نخورد که در سرایات همیشه باز است و نایبانش و ستوان امور شهر را اداره می کرد و جز در امور مهم به او بر نمی گشت و از کسی که همیشه روزه می گرفت و تمام شب را بیدار می ماند و به امور دنیوی اختصاص نمی داد، بر نمی گشت المعری در شعر و ادب تا آنجا سرآمد بود که بزرگان شام، مراکش و عراق اذعان داشتند که در این عصر نزدیکی به او نبوده و نخواهد بود. -فودول اهداف با کلمات و ضرب المثل های نمادین با تلفظی شیوا و شیوا ذکر شده است، به گونه ای که مردم فقط تعداد کمی از آنها را می فهمند و فقط کسانی که آنها را می خوانند، او را متهم به نوشتن این کتاب در مخالفت با قرآن می کنند همیشه از دویست مرد دورش می نشستند و از حومه می آمدند و برایش ادبیات و شعر می گفتند و شنیدم که از صد هزار بیت شعر بیشتر دارد، مردی از او پرسید: چرا به مردم می دهی؟ تبارک و تعالی به شما نعمت های فراوان داده است و به خودتان اطعام نمی کنید، پاسخ داد: «من بیش از آن چیزی که ارزش دارم ندارم» و این مرد بود. من در آنجا زنده بودم و در پانزدهم رجب سال 338 (15 ژانویه 1047) به سوی کویتیم و از آنجا به حما رفتیم Orontes نامیده می شود زیرا می رود به سرزمین رومیان، چون از سرزمین های اسلام خارج می شود تا به سرزمین های کفر وارد شود، و از حماه برای او نهرهای بسیاری برپا کرده اند، یکی از آنها در کنار ساحل، در غرب است شام، و دیگری در جنوب است، و در دمشق به پایان می رسد، و در کوه چشمه ای را دیدیم که می گویند هر سال در سه روز بعد از نیمه شعبان، آب آن می جوشد سپس خشک می شود و تا سال بعد حتی یک قطره از آن بیرون نمی آید و بسیاری از بین می روند. زیارت این چشمه برای نزدیک شدن به خدای متعال است، وقتی از آنجا راه افتادیم، به دشتی رسیدیم که پوشیده از نرگس بود دو فرسنگ از آن به ساحل رسیدیم، پس آن را به سمت جنوب دنبال کردیم تا پس از طی مسافتی پنج فرسنگ از حلب، به طرابلس چهل فرسخ رسیدیم و به آنجا رسیدیم روز شنبه پنجم شعبان (15 بهمن) در اطراف شهر مزارع و باغات و بسیاری وجود داشت در آن زمان از نیشکر، درختان پرتقال تلخ، موز، لیمو و خرما، عسل قند جمع آوری می شد، شهر طرابلس به گونه ای ساخته شده بود که سه طرف آن مشرف به دریا بود و هنگامی که می آمد، امواج آن می افتاد. در بالای دیوار، خندقی بزرگ با دروازه ای آهنین و در ضلع شرقی شهر، بالکن های صیقلی و نبردهایی از همان سنگ بود و بر بالای آن ستون هایی برای محافظت از آن در برابر رومیان وجود دارد، زیرا می ترسند این مردم با کشتی ها به آن حمله کنند و مساحت شهر هزار ذراع مربع است. من آن را در چهار یا پنج لایه، از جمله چند لایه، گره زدم آن هم شش طبقه است و خیابان ها و بازارهایش آنقدر زیبا و تمیز است که فکر می کنید هر بازاری یک قصر تزئین شده است که در طرابلس دیدم در کشورهای ایرانی غذا و میوه و حتی بهتر از آن. 🖊@ghalatnanevisim ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️