eitaa logo
گلچین شعر
13.6هزار دنبال‌کننده
637 عکس
240 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
تا امروز از تو نوشتم امشب از عشقت انصراف می‌دهم سخت است دوست داشتن تو خسته‌ام... می‌خواهم کمی استراحت کنم شاید فردا دوباره عاشقت شدم! @golchine_sher
دلا ز معرکه ی محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز توراست معجزه در کف ز ساحران مهراس عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز تو موج غیرت و عزمی ز بحر بیم مدار حذر ز غرش طوفان مکن زجا مگریز ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو نشانه باش چو پرچم ز بادها مگریز چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز تو از تبار دلیران خیبر و بدری چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز به نوشخند منافق ز ره کناره مگیر به زهرخند معاند به انزوا مگریز چو ره به قبله ی امن است پایمردی کن خطا مکن، ز توهم به ناکجا مگریزخ چو تیر راه هدف گیر و بر هدف بنشین ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز «امین» خلق و امانتگزار یزدان باش به صدق کوش و خطر کن ز مدعا مگریز @golchine_sher
به نام جلوه‌ی لطف خدا، به نام پدر که نیست غیر خدا برتر از مقام پدر اگر به دیده‌ی اهل نظر نگاه کنی هزار پند هویداست در کلام پدر نگاه کن که به دنبال کسب رزق حلال همیشه شادی دنیا شده حرام پدر محبت همه روزی تمام خواهد شد به غیر چشمه‌ی جوشان ناتمام پدر به هوش باش همای سعادت پسران نشسته است همیشه به روی بام پدر به پادشاهی عالم اگر رسید، ولی چه سود اگر که نباشد کسی غلام پدر؟ تو خاکی و پدر خاک این‌چنین فرمود؛ بکوش در پی کسب رضای تام پدر به احترام دوتن واجب است برخیزی؛ به احترام معلم، به احترام پدر تمام عمر جهان را به کام ما خوش کرد ولی نبود شبی زندگی به کام پدر... @golchine_sher
تو را شنیدم از زبانِ جویبار از دهانِ کوه از نوای نی تو همان هی هی چوپانی همان ترانهٔ تنهایی دهقان همان درختِ باور، در مزرعهٔ جان تو آشناترین واژهٖٔ شعرِ منی همان مثنوی بلندی که در باغِ رباعی گِرد آمده‌ای @golchine_sher
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم حال همه خوب است، من اما نگرانم در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر مثل خوره افتاده به جانم که بمانم چیزی که میان من و تو نیست غریبی‌ست صد بار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت این‌قدر که خالی شده بعد از تو جهانم از سایه سنگین تو من کمترم آیا  بگذار به دنبال تو خود را بکشانم ای عشق مرا بیشتر از پیش بمیران آن‌قدر که تا دیدن او زنده بمانم @golchine_sher
از من گرفتی خلوت بکر جهانت را می خواستم مهتاب باشم آسمانت را می شد اگر می خواستی مانند تن پوشی دور تن ام محکم بپیچی بازوانت را هم دوست دارم غرق عشقی آتشین باشی هم تشنه ام نفرین کنم همبسترانت را تنها شرابت را بنوش و دلربایی کن بی من ننوش اما تو جام شوکرانت را بوسیدن تو آرزویی غیر ممکن نیست من می رسانم بر لبم یک روز جانت را @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
مانند گلی،سرخ و سفید و زردی دنیای مرا غرقِ تماشاکــــردی صدشکر که هر کجای دنیا باشی با رویشِ صبحِ تازه بر میگردی! @golchine_sher
نمی گیرد به جز چشم تو محبوبی نگاهم را مجزّا کرده ای با چشمت از بیراهه راهم را در این سرداب تنهایی،کُمِیتم بی تو می لنگد بکن با جلوه ای روشن فضای خانقاهم را نمی خواهم ببینم لحظه ای حال پریشانت نمی خواهم برنجاند نگاهی قرص ماهم را تو صبح صادقی برشام یلدای من عاشق منور کن به نور مقدمت شام سیاهم را   خطا کردم به درگاه خدا و از تو می خواهم وساطت کن که محض خاطرت بخشد گناهم را من این را خوب میدانم که قلبی مهربان داری  کمی فرصت دهی جبران نمایم اشتباهم را به خلوتها همیشه از خدای خویش می خواهم نگیرد از من آواره این تنها پناهم را شکفته خرمنی از گل اسیر دامنت داری  معطر کن به آن گلشن نسیم صبحگاهم را @golchine_sher
عاشقت شدم و خنده‌ی کودکان جهان دلنشین‌تر طعمِ نان شیرین‌تر و بارشِ برف زیباتر شد... @golchine_sher
از زندگی، از این همه تکرار خسته‌ام از های و هوی کوچه و بازار خسته‌ام دلگیرم از ستاره و آزرده‌ام زِ ماه امشب دگر زِ هر که و هر کار خسته‌ام دل خسته سوی خانه تن خسته می‌کشم آخ ... کزین حصار دل آزار خسته‌ام بیزارم از خموشی تقویم روی میز وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته‌ام از او که گفت یار تو هستم ولی نبود... از خود که بی‌شکیبم و بی‌یار خسته‌ام تنها و دل گرفته و بیزار و بی‌امید... از حال من مپرس که بسیار خسته‌ام @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باران بهاری در گوشِ زمین مگر چه گفته‌ست؟ گل از گلِ سنگ هم شکفته‌ست! @golchine_sher
با اینکه به جز یاد تو در دل هوسی نیست سرخورده‌تر از من به خدا هیچ‌کسی نیست تا آمدم از معجزه عشق بگویم گفتند به جز مرگ که فریادرسی نیست ای غم تو کجایی که در این شهر به جز تو با هیچ‌کسی حوصله هم‌نفسی نیست امروز که در دام تو افتاده‌ام، ای عشق! گفتی که در این باغ پر از گل قفسی نیست قانون من ای عشق! همان بود که گفتم: در بند کسی باش که در بند کسی نیست @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📱سروده‌ی احمد ایرانی نسب در استقبال از غزل رهبر انقلاب که بیتی از آن را در آستانه عملیات تنبیهی علیه رژیم صهیونیستی خواندند 👈در آستانه عملیات تنبیهی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی، رهبر انقلاب در یکی از جلسات مرتبط، یک بیت شعر از غزلی که چندسال پیش با تلمیح از آیات قرآن مجید درباره رویارویی حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و ساحرانِ فرعونی سروده بودند، برای این عملیات خواند: 📝تو را است معجزه در کف زِ ساحران مهراس 📝عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز 👆در پی انتشار این سروده، آقای احمد ایرانی نسب از شاعران جوان مازندران با سرودن غزلی به استقبال شعر رهبر انقلاب رفته است. متن این شعر را به شرح زیر است: 🔹دلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز رهبر معظم انقلاب گمان مبر که ز تیغ بلا گریزم!! نه به گردباد بگو چون صبا گریزم!؟ نه عصا وُ دست یداللهی‌ات امید من است به روز واقعه از اژدها گریزم!؟ نه همینکه پای نهادم درون کشتی نوح میان غرش طوفان ز جا گریزم!؟ نه سرم شکسته ولی سرشکسته ام؟ هرگز به روی دار هم از بادها گریزم!؟ نه قسم به "اشهد ان لااله الا الله" مباد اینکه شبی از دعا گریزم!! نه منی که معنی"إِنَّـا إِلَـیْـهِ..." را بلدم نمی‌شود که دمی از خدا گریزم!! نه اگر تمام جهان هم مقابلم باشند به کنج غربتی از انزوا گریزم!؟ نه بگو به حرمت "فَرّوا إلی الحُسین" قسم ز کوی دوست، سوی ناکجا گریزم!؟ نه من از زیارت کرببلا به قدس روم بگو به قدس من از کربلا گریزم؟ نه ▪️احمد ایرانی نسب اردیبهشت ۱۴۰۳ @ahmadiraninasab
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📖 آموزش شعر ترم بهار و تابستان ۱۴۰۳ کارگاه هوای شعر ▪️آموزش و نقد شعر ▪️بداهه سرایی ▪️شعرخوانی ▪️حافظ خوانی و صائب خوانی ▪️طرح مباحث آموزشی و کاربردی بر مبنای اشعار هنرجویان و شاعران ▪️سرایش و تألیف کتاب شاعران مازندران میزبان و مدرس: احمد ایرانی نسب چهارشنبه ها ساعت ۱۷ الی ۱۹ ساری، میدان امام خمینی(ره)، بلوار دانشجو، حوزه هنری استان مازندران حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است @ahmadiraninasab
لبریز دردم آمدم دارو بگیرم مُهر اجابت از دَمِ یاهو بگیرم ای کاش از دست تلاطم های دنیا در ساحل امن شما پهلو بگیرم از دور هر شب زائر شش گوشه هستم این بار باید اذنِ رو در رو بگیرم با خیل غم‌ها الفتی دیرینه دارم اما نشد تا با فراقت خو بگیرم دلتنگ ایوان نجف هستم همیشه تا حاجت یک عمر را از او بگیرم بستم دخیل قلب خود را بر ضریحش شاید برات از ضامن آهو بگیرم @golchine_sher
بهار آمده اما هوا هوای تو نیست مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست به شوق شال و کلاه تو برف می آمد و سال هاست از این کوچه رد پای تو نیست نسیم با هوس رخت های روی طناب به رقص آمده و دامن رهای تو نیست کنار این همه مهمان چقدر تنهایم میان این همه ناخوانده،کفش های تو نیست به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست به شیشه می خورد انگشت های باران،آه شبیه در زدن تو،ولی صدای تو نیست تو نیستی دل این چتر، وا نخواهد شد غمی ست باران،وقتی هوا هوای تو نیست   @golchine_sher
خدا این بار می‌خواهد سپاهش خار و خس باشد برای خواری دشمن همین بایست بس باشد خدا اهل ستم را بر زمین گرم خواهد زد و شاید از زمین گرم منظورش طبس باشد طبس را شهر بی‌دیوار می‌پنداشتید اما گمان هرگز نمی‌بردید مانند قفس باشد طبس با خاکریز جبهه یکسان است تا وقتی که ما را دشمنی همچون شما در پیش و پس باشد غم این خاک بالین شما را سخت می‌گیرد غمش حتی اگر اندازۀ بال مگس باشد.. برای جبهه دلتنگیم و می‌جنگیم و می‌جنگیم و می‌جنگیم و می‌جنگیم تا وقتی نفس باشد @golchine_sher
و من در هر پلکی یک‌بار دیدنت را می‌بازم... @golchine_sher
از خودم خالی ام و از تو پُرم باور کن از تو و خاطره ات خون جگرم باور کن به هوای تو شدم شعله کش ثانیه ها شمع ته مانده ی وقت سحرم باور کن چشم می بندم و هر لحظه تو را می بینم چه کنم آینه ای در نظرم باور کن بی تو هر ثانیه یک عمر شد و بعد تو من در پی عقربه ها در سفرم باور کن تو نمی فهمی از آوار فروریخته و زلزله در پس چشمان ترم باور کن کم بگو از دل من شعر نگو قصّه نخوان از تو گفتن شده تنها هنرم باور کن چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش تو کجایی که در آمد پدرم باور کن @golchine_sher
گاهی فقط یک ابر می‌فهمد هوایم را یک روح سرگردانْ سرای ناکجایم را یک باغبان در خشک‌سالی‌های پی‌درپی یک گوشِ کر، فریادهای بی‌صدایم را دردم شبیه دردهای پیش از اینم نیست گم‌کرده‌ام انگار در قلبم خدایم را می‌ترسم از تصویر آیینه که در چشمش دیوانه‌ای دیگر بگیرد باز جایم را مثل خوره این زخم‌ها بر روحم افتاده در هم تنیده تارِ رخوت انزوایم را من گرم رؤیای خودم بودم نمی‌دیدم کابوس‌های منتظر در خواب‌هایم را لرزان قدم برداشتن رسم رسيدن نیست ای‌ عشق! محکم‌تر زمین بگذار پایم را @golchine_sher
با کدام آبرویی روزشمارش باشیم عصرها منتظر صبح بهارش باشیم کاروانِ سحرش بهر همه جا دارد تا که جا هست، چرا گرد و غبارش باشیم سال‌ها منتظر سیصد و اندی مردست آن‌قَدَر مرد نبودیم که یارش باشیم گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم سالها در پی کار دل ما راه افتاد یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم ما چرا؟! خوب‌ترین‌ها به فدای قدمش حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
ای آرزوی کویر! بارانم باش! در سفره ی دل داغ تر از نانم باش! خورشید شدم سیر تماشات کنم؛ تنها گل آفتابگردانم باش! @robaiiyat_takbait