eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
435 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
تو مگر خواب ببینی سپر انداختنم را و به لبخند دروغین تو پرداختنم را نقش لبخند به شمشیر شما حک شده است وای بر من سره از ناسره نشناختنم را " خامی و ساده دلی شیوه‌ی جانبازان نیست " سوء تعبیر مکن سوختن و ساختنم را " سرِ ما خاک ره پیر مغان خواهد بود " چشم بگشای و ببین شیوه‌ی سر باختنم را تیغ بر زندگی و آخرتم آخته‌ای منتظر باش که فرمان برسد آختنم را دست بر ماشه ، به ماهیت من زل زده‌ای غلطی کن که ببینی شرر تاختنم را جنگ جنگ است ، چه با تیغ چه با پرچم صلح تو مگر خواب ببینی سپر انداختنم را @golchine_sher
ای که در جان منی اما دلت با دیگریست قصه ی عشق من و تو قصه ی دیو و پریست تیر مژگان تو آسان صید دلها کرده است جان سپردن در رهت ؛ آغاز راه دلبریست یک نظر کردی و خواندم از نگاهت عشق را چشم زیبای تو استاد زبان زرگریست عبد چشمان توام ؛ تا جان بُوَد در تن مرا بنده ی عشق تو بودن ابتدای سروریست مرگ دل با دور ماندن از رُخَت کامل شود چون ز رویت دور ماندن حُکم‌ تیر آخریست @golchine_sher
این دل شکستنی است کمی التفات کن در حمل و نقلِ این دلِ من احتیاط کن! دارد هوای رابطه ها خوب می شود کوشش برای وُسعتِ این ارتباط کن ای مهربان! که قهرِ تواز حد گذشته است فکری برای پاسخِ این شایعات کن من با کمی نگاه و عسل خوب می شوم! درمانِ من به داروی چای و نبات کن! بگذر ز شاه و فیل و وزیر و سپاه و اسب رُخ بر رُخم گُذار، مرا کیش و مات کن! بازارِ شعر و عاطفه و گُل کساد شد قدری کنارِ کوچه ی باران بساط کن قلبم به دستِ توست، مبادا که بشکنی جانِ  تمامِ آینه ها احتیاط کن ! @golchine_sher
چند وقتیست که از حال دلم بی خبری بی خیال از من و از حال دلم میگذری مثل گنجشک غریبم که به تو انس گرفت باید ای عشق بمانی و از اینجا نپری بسکه در فکر وخیالم به تو پرداخته ام همه دم شاید و اما و ولی و اگری کاش مثل نفسم تا دم آخر باشی حرف رفتن نزنی ، جان زجهانم نبری کاش یک لحظه در آیینه به خود زُل بزنی که ببینی چقَدَر ناب و بدیع الاثری پای عشق تو نشستن بخدا می ارزد که تو از هرچه ؛دل انگیز تری، ناب تری اینهمه با دل من از غزل و گل گفتی غافل از اینکه خودت وقت عمل بی ثمری مثل عطر گلِ قمصر همه جا می پیچی_ بر سر شانه ی طوفان همه جا دربدری غرق آغوش منی ماهی خوش رقصِ نفس مثل شبها که میان دلِ برکه،،، قمری تا کجا سلسله ی زلف بریزی سرِ دوش پیِ برچیدن ناز تو ندارم ، کمری @golchine_sher
وقتی تو را برتر از آدم آفریدند یعنی فراتر از دو عالم آفریدند نامت که آمد روی لب‌های موذن بر گونه‌ٔ سجاده ، شبنم آفریدند انگشتر خلقت نگینی چون تو می‌خواست نام تو را در قلب خاتم آفریدند حبل المتینی، سِرّ اسماء خدایی نام تو را از اسم اعظم آفریدند وقتی تو را دردانه‌ی عرش خداوند وقتی دلت را کاشف‌الهم آفریدند آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت آن روز... آن روزی که زمزم آفریدند کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت دیوار آن را گر چه محکم آفریدند دنباله‌ی ذکرت صراط‌المستقیم است راه تو را راه مُسلَّم آفریدند وصفت نمی‌گنجد میان بیت‌هایم واژه برای وصف تو کم آفریدند @golchine_sher
این قصه باید انتهای بهتری می داشت بلکه جهانم دردهای کمتری می داشت گرمای دستت زیر باران سهم من می شد اندوه من را بی تو مرد دیگری می داشت در سینه جانم در پی دروازه مرگ است این قلعه غیر از مرگ هم باید دری می داشت دریاب قلبم را که خونین شهر مظلوم است ای کاش شادی در دل من سنگری می داشت از سینه بیرون می کشیدم دردهایم را جز "آه"، اگر از سینه تا لب معبری می داشت @golchine_sher
بیدل بی‌همزبان! چه بر تو گذشته‌ست؟ پیر به ظاهر جوان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ در شب طوفان بگو چه بر سرت آمد؟ ای گل بی‌باغبان چه بر تو گذشته ست؟ ‌ صاعقه‌ی عشق آتشت زد و سوزاند سوخته‌ی ناگهان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ از تو که در راه مانده‌ای چه بگویم؟ گم شده‌ی کاروان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ آه که از های‌وهوی تو خبری نیست ای دل دیوانه، هان! چه بر تو گذشته‌ست؟ @golchine_sher
امام_حسین_ع_مناجات در آرزوی شهادت ای در دلم محبت تو، هست‌و‌نیستم هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم اشک است و آه "نام تو"، آن‌را تمام عمر‌، هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟! پس من در این زمانه به دنبال چیستم حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟! اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم اصلاً در این مبارزه‌ها جای من کجاست ای وای اگر که روبروی تو بایستم :: آخر شهید می‌شوم آری به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
ای باغچه ی یاسمنم صبح بخیر گنجشکَکِ در نارونم صبح بخیر لُر،کُرد ،بلوچ ،مازنی ،ترکمنی ای مردم خوب وطنم صبح بخیر @golchine_sher
چه بود سهم من از عشق _خنده‌ای کوتاه چه بود قسمتم از عمر _گریه‌ای جانکاه اگر نبود فراقت نمی‌نوشتم شعر اگر نبود خیالت نمی‌کشیدم آه چگونه سر نگذارم به شانه‌ات ای کوه چگونه دل نسپارم به دیدنت ای ماه به حکم عشق فقط حرف، حرفِ معشوق است به حکم عقل تو هم عاشقی و هم خودخواه اگر قرار به دل‌کندن از هم است که هیچ اگر هنوز بنا عاشقی‌ست بسم‌الله... @golchine_sher
غم می رود از خانه و لبخند می آید در کوچه ها بوی خوش اسپند می آید یک قاصدک حالا خبر های خوش آورده از فرط این شادی زبانم بند می آید بعد از هزاران ساعت دلواپس غمگین آرامشی بی مثل و بی مانند می آید در شهر موج غیرت و مردانگی جاریست این کاروان از سینه ی اروند می آید سال جدیدم را کنارش جشن میگیرم چون روز های آخر اسفند می آید امروز تشییع هزاران لاله ی سرخ است دارد پدر از کربلای چند می آید @golchine_sher