eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
830 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا تو؟ چرا تنها تو از میان آدمیان هندسه ی حیاتِ مرا در هم می ریزی؟ چرا تنها تو را دوست دارم؟ @golchine_sher
جنگ از تو خواب و خانه اگر دزدید از من تو را گرفت و نگاهت را در خون نشانده باز غمی تازه آن‌ چشم‌های سرمه‌سیاهت را یادت که هست؟ گوشه‌ی ریل‌آهن گفتی شناسنامه‌ی من زخم است بوسیدمت دوبار و سپس در مه کردم درست شال و کلاهت را ما از دو سوی ریل روان بودیم ما از هزار سو نگران بودیم گفتی اگر زدند و من افتادم تنها برو ادامه‌ی راهت را گفتم شب است و نور خطر دارد اینجا درخت نیز تبر دارد خاموش کن به گریه در آغوشم سیگارهای روشن آهت را گفتم عبور می‌کنی از دریا گفتی ولی بدون گذرنامه؟... گفتم قسم بخور به سحر، شاید دنیا قبول کرد گواهت را افتادی از بلندی و می‌گفتی: من عاشقم، گناه من از عشق است پنداشت ‌هم‌عشیره‌ی سارایی رودی که شُست و بُرد گناهت را... نام تو را گذاشته‌ام باران اسم تو را گذاشته‌ام انجیر فردا میان باغچه می‌کارم بعد از اذان صبح، گیاهت را @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحِ غزلم در شبِ گیسوی تو گم شد مهتاب در آشفتگی موی تو گم شد وقتی که نسیمِ نفَسِ مهرِ تو آمد عطرِ گلِ من در عطشِ بوی تو گم شد در برکه ی شب ماهِ رُخت مست چو افتاد خورشید فغان کرد وسرِ کوی تو گم شد ای بوی تو آویشنِ فنجانِ زمستان مهتابِ شبم در خمِ ابروی تو گم شد ای روحِ غزل، موج ترانه، گلِ لبخند عالَم همه در بانگِ هیاهوی تو گم شد بارانِ بهاری شده چشمانِ تو( شایق) وقتی که ز باغم گل شب بوی تو گم شد (شایق) @golchine_sher
با تو در برف...مهم نیست خیابان باشد یا جنون باشد و یک عمر، بیابان باشد   چه کسی گفته زمستانِ خدا زیبا نیست؟ دوست دارم همۀ سال زمستان باشد   ره به جایی نبرد فکرِ فرار از باران نیست چتری که به اندازۀ باران باشد   تا تو با ناز نخندی چه کسی خواهد دید؟ سی و دو دانۀ برفی که درخشان باشد   می‌نویسی به تن برف سئوالت را، کاش پاسخِ مسئله یک جملۀ آسان باشد-   گفته‌ای:"تا به ابد عاشق من می‌مانی؟" :دوستت‌دارم اگر قیمت آن، جان باشد تا کمی گرم شود شعر و تو سرما نخوری دفترِ شعرِ مرا نیز بسوزان، باشد؟ @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
با صدای تیر داعش هم اگر خوابی هنوز ماجرا را سخت بتوان گفت دریابی هنوز ای دل سرمست! ای بزغالهٔ در جست‌وخیز غافل از چاقوی خون‌آلود قصابی هنوز هم خودت هم خانه‌ات را تور ماهی‌گیر برد در تقلّای نیفتادن به قلابی هنوز! گرگ‌ها آوازه‌خوان ای گله‌بان بی‌خبر! گوسفندان تو را بردند و شادابی هنوز وقت رقص و پایکوبی نیست، فریادی بزن! ای که در حال فرو رفتن به مردابی هنوز نوح را -طوفان رسیده است و- تمسخر می‌کنی... با خودم بودم؛ بخواب ای دوست! کم‌خوابی هنوز! @golchine_sher
داغم، ولی به جرعه‌ای از آب قانعم باغم، به روشنایی مهتاب قانعم بیداری‌ام کنار تو ممکن نبوده است حالا به چشم‌های تو در خواب قانعم چشمِ تو صحنِ مسجدی آرام و دوردست می‌آیم و به گوشه‌ی محراب قانعم... شیرین تویی و مبدا شعرم لبان توست تر کن لبی که با غزلی ناب قانعم @golchine_sher
با نسیم تو سنگ، شاعر است کوه، رودی استوار رود یک سرود سرو، مصرعی بلند آسمان یک سروده ی سپید هر پرنده، واژه ای ست در میان این ترانه های رنگ رنگ این چکامه های نوبر و قشنگ من مثل یک علامت ِ تعجبم ! @golchine_sher
دل، در گروِ چند هنر داشتم، این شد... ای بی سپران! من که سپر داشتم این شد! رودی که به سَد خورد، زِ اندوه ورم کرد... یعنی عطشِ سیر و سفر داشتم این شد! خاکسترِ گردوبُنِ پیری به چناری، می گفت که بسیار ثمر داشتم این شد! با خاکِ سیه، جمجمه ی خالیِ جمشید فرمود زِ افلاک خبر داشتم این شد! نِی گفت که تلخ است جهان، گفتمش این نیست... نالید که من بارِ شِکَر داشتم این شد!! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
مانند گُلی گِرد تو پروانه منم دیوانه ی دیوانه ی دیوانه منم آنقدر که دوست دارمت فکر نکن چوپان دروغگوی افسانه منم @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر ملکوتیان شنیدن دارد شیرینی وصل تو چشیدن دارد از پنجره ی سحر ببین طلعت نور پیوند شب و روز چه دیدن دارد @golchine_sher
آورده‌اند وعده‌ی پاییز یا بهار؟ این برگ‌های مضطرب، آن ابرهای تار بر پشت‌بام شهر کسی ایستاده است باز است چشم عالم و آدم به انتظار ما بی‌اراده از پل تقدیر رد شدیم بگذر تو هم ز مسئله‌ی جبر و اختیار ای آنکه از برنده‌شدن سرخوشی بدان جز باختن نبود مرا قصد از این قمار خون می‌خورم ز سنگ‌دلی‌های خویشتن دردی نشسته در دل هر دانه‌ی انار ما هردو خیره‌ایم به هم چون دو آینه هریک به اضطراب و غم دیگری دچار باید دوباره خلق شود داستان نوح ای ابر بی‌قرار! کمی بیشتر ببار @golchine_sher
هرچه را داشته‌ام ریخته‌ام دور و برم مثلاً کار زیاد است و شلوغ است سرم مثلا تنگِ کسی نیست دلم اصلاً هم خستهٔ مشغله‌ها هستم اگر هم پکرم چقدر این دو سه هفته نرسیدم به خودم وضعم آن‌قدر شلخته است که گویی پسرم یوسفم رفته و درها همگی بسته شده من در این قصرِ دراندشت پی‌اش در‌به‌درم نه که دلتنگی و این مسأله‌ها! می‌خواهم تکّهٔ پیرهنش مانده برایش ببرم لاأقل کاش که زخمی زده بودم کاری تا اگر تازگی‌ام رفت بماند اثرم چقدر کار کشید از دل شیرازی من «پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم» باز هم بوی غذایی که دلش سوخت برام می‌روم باز سر کوچه فلافل بخرم باز هم بین غزل مسخره‌بازی کردم تا غرورم مثلاً حفظ شود خیر سرم من که بانویم و پا پیش گذارم زشت است تو هم آن‌قدر نیا تا که بیاید خبرم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای دل ز هرچه هست چه باور کنی چه نه باید کشید دست چه باور کنی چه نه تا کی به پای آمدنش صبر می‌کنی دل برد و دل نبست چه باور کنی چه نه وقتی که رفت در غمش اشکی نریختم اما دلم شکست چه باور کنی چه نه سربسته گویمت سخن: آن‌کس که دوست بود با دشمنت نشست چه باور کنی چه نه حالا مدام شمع بسوزان بر این مزار پروانه مرده است چه باور کنی چه نه @golchine_sher
گِردش همه جمع‌اند ولی جان‌به‌لبی نیست تحویل نگیرند مرا هم عجبی نیست چشمان من ابرند و دلم مرتع رنج است ابرند و شبی نیست نبارند، شبی نیست انداخت مرا دور و کسی نیست بگوید این جامْ عتیقه‌ست شکستی، حلبی نیست بی‌علت و یک‌باره دلم خون نشد از دوست نومید شد از وصل، همین کم سببی نیست این شورشی از سلطه‌ی او خسته شد اما یک ذره به دنبال جدایی‌طلبی نیست سَم خوردم و رفتم به درش با گله و اشک گفتند که رفته‌ست سفر، چند شبی نیست! @golchine_sher
هر رعد و برقی مژده ی باران نخواهد داد لبخند تو اوضاع را سامان نخواهد داد طوفان بی گاهی که از سمت تو می آید مهلت به قایق های سرگردان نخواهد داد پیک سپیدی و به قصد جنگ می آیی! بهمن امان نامه به کوهستان نخواهد داد این زن که می پنداشتی یک ساقه ترد است تا مرگ از پا در نیاید جان نخواهد داد هر چند از یک کیسه در ما بذر پاشیدند  خاک من و تو حاصل یکسان نخواهد داد غم های کوچک در خور دل های ناچیزند اندوه من را هیچ کس پایان نخواهد داد @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
من یک زنم آزادی‌ام را دوست دارم ایرانی‌ام، آبادی‌ام را دوست دارم هم مادر و مادربزرگم خانه‌دارند این شغل مادرزادی‌ام را دوست دارم مُهر مرا از جانمازم باز برداشت با کودک خود شادی‌ام را دوست دارم می‌گیرمت ای بچّه‌آهوی گریزان آهویی و صیّادی‌ام را دوست دارم دور اتاقش عکس‌هایی از شهیدان سرو دهه‌هشتادی‌ام را دوست دارم در شهر، آزادی اسیر این و آن است در خانه‌ام آزادی‌ام را دوست دارم @golchine_sher
هر نُتی که از عشق سخن بگوید زیباست، حالا سمفونی پنجم بتهوون باشد یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست ... @golchine_sher
🪑نشست صمیمی شاعران مازندران ☕️ هر شب یلدا 📚 حافظ خوانی و بررسی شب یلدا در اشعار قدما 🇵🇸 پیوند ادبیات مقاومت با آیین‌ ایرانی 📌 حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد و رایگان است ⏱ چهارشنبـه 28 آذر ماه 1403 ساعت: 15:30 تا 17:30 🏣 ساری بلوار دانشجو، حوزه هنری استان مازندران ♥️⃟🇮🇷 ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ سایت | اینستاگرام | تلگرام | بله | روبیکا | ایتا | سروش | واتساپ | آپارات ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح را از پنجره ی چشمانت تماشا می کنم چه باشکوه ، صبحیست... نگاهِ تو که با خورشید دمخور می شود تلالو زندگی را برایم رقم می زَند... @golchine_sher
ای سنگ! حقِ آینه‌ها سنگسار نیست غیر از شکستن از تو ولی انتظار نیست گاهی صدای ریختنِ آبروی توست هر آبِ در مسیرِ سقوط آبشار نیست در انتظارِ رختِ سفیدیم سال‌هاست در داغِ زندگی چه کسی سوگوار نیست...؟ وقتی اسیرِ بردن و بازندگی شوی فرقی میانِ باخت و بردِ قمار نیست شمشیرها به نامِ علی تیز شد، ولی هر تیغِ در لباسِ دو دَم ذوالفقار نیست... @golchine_sher
نروید آی ! به چشمان شما محتاجم تک و تنها نگذارید مرا محتاجم اگر از چشم شما دور شوم می‌میرم مثل هر آدم خاکی، به هوا محتاجم دل به دریا نزنید این همه، یادم بدهید به فراگیری قانونِ شنا محتاجم عابرانی که گذشتید ز غم! مرحمتی به منِ عاجز مسکین که به پا محتاجم دل حیران من... انبوه خدایان زمین چند روزی است به یک قبله‌نما محتاجم قصه‌ها یک‌سره تکراری و مانند هم‌اند من به لالایی زیبایِ شما محتاجم گفته بودید دعاتان کنم ای مردم شهر آه! شرمنده که من ـخودـ به دعا محتاجم باز هم آخر هفته است دلِ شاعر من یک غزل گفت ولی من به سه تا محتاجم   @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا