eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
706 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
از بس که خلق پشت نقاب ایستاده‌اند باور نمی‌کنند منِ بی نقاب را... @golchine_sher
این اشکِ چشمِ مرثیه‌ بارانِ ابرهاست باران، چکیده‌ی غم پنهان ابرهاست این ناگهان شکستن بغض گلوی رعد برقی از آتشی است که در جان ابرهاست بر تنگدل تمام جهان تنگ می‌ شود سرتاسر آسمان، همه زندان ابرهاست هرکه آسمان‌ تر است، غمش بی‌ کران‌ تر است دریا، گواه اشک فراوان ابرهاست ای زیستن! مساوی خود را گریستن این اشک‌ ها به پای تو تاوان ابرهاست درد آن زمان که هستی بر باد رفته است جز گریه چیست آنچه که درمان ابرهاست؟ گاهی سیاه و غمزده، گاهی سپید و شاد حالم شبیه حال پریشان ابرهاست این خود شروعِ راهِ به دریا رسیدن است باران گمان مدار که پایان ابرهاست… @golchine_sher
هرچه با تنهایی من آشنا تر می شوی دیرتر سر میزنی و بی وفا تر می شوی هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می شوی من که خرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار سبزتر می بالی و بالا بلاتر می شوی مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها گاه وقتی در قفس باشی رهاتر می شوی عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا دوسیب می کشی آزاد باشی، مبتلاتر می شوی یا سراغ من می آیی چتر و بارانی بیار یا به دیدار من ابری نیا... تر میشوی @golchine_sher
جوانی رفت و در آغوش تو من تازه فهمیدم چه میگویند وقتی میکنند از زندگی صحبت @golchine_sher
گاهی ز غم رهایم و گاهی به غم اسیر! دنیا مرا به شیوه‌ ی خود مرد می‌کند... @golchine_sher
عشقِ ما را همه با سنگ هوس سنجیدند بگذریم از همه، ای دوست! خدا آگاه است... @golchine_sher
خودمانیم رفیقان، به کسی بر نخورَد هر هوس را به غلط عشق حسابش کردیم @golchine_sher
تو ماهِ بلند آرزوهای منی سر خطِّ تمام جستجوهای منی از باد ندارم گِله ای ای جانم تو علّت پیچ و تاب موهای منی @golchine_sher
منکه بی بال و پَرم ، بال و پرم بال تو بود خواب دلواپسی ام ، زاده افعال تو بود با تو پرواز دگر دارم و آهنگ دگر رفتنت سهم دل و ، بی خودی ام مال تو بود لحظه ای باور من ، شرجیِ دستان تو داشت شک و تردید من از ، خستگیِ حال تو بود منکه بی خود شده ای ، گم شده از نام توام شرط پیدا شدنم ، در گرو فال تو بود با وجودی که من از ، دست تو سهمم همه هیچ طفلکی این دلِ من ، ناخوشِ احوال تو بود در هجومی پُرِ از ، لالیِ دستان کبود میوه نارس ما هم ، سخن کال تو بود باورم شد که لبت ، میوه ممنوعه نبود حیف از این باور باطل ، که از اغفال تو بود باز اگر مشکل تو ، مشکل سرمشق من است اشتباه من از آن ، درس پُر اشکال تو بود مَنعم از درد مکن ، مُدعی ات شعر من است خوب من بد شدنت ، بازی امسال تو بود @golchine_sher
گمنام آمد رسمِ او چون نور پیدا مولایِ گمنامانِ عالم کیست؟ زهرا(س) @golchine_sher
صبح آمده باغ ِآرزو واشده است در شهر بساطِ عشق بر پا شده است امروز لباسِ بهتری بر تن کن دیروز دوباره رفت و فردا شده است @golchine_sher
در کوچه ی شعر تو همیشه خبری هست عشقی ، سفری، دردِ دلی ، چشم تری هست در شعر تو وقتی پدری باز نگردد ، در بردن میراث تفنگش ، پسری هست گفتی : جگر شیر ندارید ، نیایید گفتی : که در این راه ، همیشه خطریهست اینجا وسط دلهره‌ها گم شده پرواز ای هدهد آرام ! بگو بال و پری هست ؟ شاعر ! چقدَر خانه‌ی تو پنجره دارد خوب است تو هستیّ و در این کوچه دری هست خوب است تو هستی و در این جاده‌ی برفی ردّ قدمِ پر تپشِ رهگذری هست در این شب تاریک ، نگاه تو امید است تا هست امید از تو و صحبت ، اثری هست این شهر که از بی‌خبری پر شده ، اما در کوچه‌ی شعر تو همیشه خبری هست ... @golchine_sher
گر نگنجید به ظرفم غمِ او، خُرده مگیر من یکی قطره و سامانِ غمشْ دریا بود! @golchine_sher
مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم که دلم بند نفس های کسی هست؛که نیست... @golchine_sher
مست عشقم مست شوقم مست دوست مست معشوقی که عالم مست اوست... @golchine_sher
تا حال دلم بدانی ای دوست با خط شکسته می نویسم ... @golchine_sher
دیگران گرچه دم از مهــر و وفای تو زنند به وفای تو که چون من دگری نیست تو را @golchine_sher
امروز که ای عشق ،تمنای وصال است آغوش تو و بوسه و این وصل محال است زیبایی چشمت همه جا فاش نموده چون چشمه جاری شده ای عشق زلال است دوریت نفس گیر ترین بغض دلم شد حال دلم از دوری این عشق ملال است هر چند ندارم به سر زلف تو پیوند اما همه جا وصف کنم انچه خیال است ای نازترین جلوه ی زیبایی هر روز میخواهمت ای عشق نگو جای سوال است عمرم سپری شد به غمت حضرت زیبا بی روی شما ثانیه هایم همه سال است شب میشود و باز دلم یاد تو کرده دیوانه ی حافظ شده ام ،نوبت فال است @golchine_sher
گویند چرا تو دل بدیشان دادی والله که من ندادم، ایشان بردند! @golchine_sher
گوشوارم را بگیر انگشترش را پس بده آه ، تنها دلخوشی دخترش را پس بده موی بابا را رها کن ، گیسوی من را بکش هر چه میخواهی بزن اما سرش را پس بده چشمهایش پر ز خاکستر شده ، نشناختم لطف کن مژگان چشمان ترش را پس بده معجرم آتش گرفت و گیسوانم سوخته جای آن ، کهنه لباس مادرش را پس بده لااقل قبل از رسیدن تا سر بازار شام تکه ای از روسری خواهرش را پس بده عاقبت جان میدهد از این پریشانی رباب جای این طعنه زدن ها اصغرش را پس بده کودکی از بام سنگی را به سویم پرت کرد داد زد خلخال پای لاغرش را پس (نده) روضه خوان مبهوت مانده در ردیف روضه ها گوشوارش را نگیر ، انگشترش را پس بده @golchine_sher
هیچ کس چون تو حریف لب خاموشم نیست جز صدای سخن عشق تو در گوشم نیست آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور عشق در سینه‌ی من هست و در آغوشم نیست آن چنان مست خیال تو می‌افتم هر شب که حواسم به تن خسته‌ی بی‌هوشم نیست تشنه‌ام تشنه و بالای سرم کاسه‌ی آب ماه روی تو در این آب که می‌نوشم نیست هستی و نیستی آن قدر که جز عطری دور هیچ در حافظه‌ی خالی تن‌پوشم نیست تا می‌آیم سر دل وا کنم از تو... انگار جز سرانگشت تو روی لب خاموشم نیست! @golchine_sher
چشم بندی گر ز نامحرم ، دگر محرم شوی... چشم ناپاک ای برادر لایق دیدار نیست... @golchine_sher
خنده می‌بینی ولی از گریه‌ی دل غافلی خانه‌ی ما اندرون ابرست و بیرون آفتاب @golchine_sher
ابر میباریدو دریا راه باران را شکست آسمان دلتنگی صدها خیابان را شکست پنجره در پنجره آیینه بندان بود تا انتظاار دیدنت رویای گلدان را شکست نامه های عاشقانه بوسه های مخملین آب و جارو کردن لبهای خندان را شکست کاسه ی آب و دعا و حس خوب چار قل نیستی تا که ببینی راه ایمان را شکست زندگی بی تو فقط کابوس بود و خستگی زهر مارش عشقبازیهای دوران را شکست کوچه در کوچه حواسم بازپرت کوچ توست بغض من "آزاد راه قم به تهران" را شکست! @golchine_sher
چو کوه دید غرض دریاست به رود اجازه‌ی رفتن داد ز دوست دست کشیدن گاه، غرور نیست، فداکاری‌ست @golchine_sher