eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
749 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رباعی_تک بیت
باید همه شرّ و شور را جمع کند در خود شکند غرور را جمع کند یک ذره ز نور مرتضی بس باشد خورشید بساط نور را جمع کند @robaiiyat_takbait
هر روز ما به مدح علی می شود شروع هوهوی صبح باد صبا، مدح حیدر است @golchine_sher
از سجده و سجاده ی او ترسیدند در قامت او نور خدا را دیدند وقتی که سحر حی علی العشق شنید محراب و علی هر دو به خون غلطیدند @golchine_sher
امیرالمؤمنین(ع)-کوفه-چاه... من آن ابر دردم که باران ندارد امیری که در سفره‌اش نان ندارد عقابم عقابی که جنگیست اما پرش زخمی است و تنش جان ندارد دلم خالی از عشق‌های زمینی است پرم از سکوتی که پایان ندارد بیا در کنار من ای بهترینم دلم چند سالی است مهمان ندارد بیا ساحت درد من را ببین "ها" ببین وسعتش را بیابان ندارد به فریاد من پاسخی نیست؟! افسوس مگر این ولایت مسلمان ندارد بگیران مرا در خود ای آتش غم که دردم امیدی به درمان ندارد در آیینه حک می‌کنم با صراحت که اینجا کسی دین و ایمان ندارد... @golchine_sher
شاعر از کندوی مِهر تو عسل نوشیده است از شراب عشق تو در هرغزل نوشیده است هرکه از نام علی وقت اذان سرمست شد از خم حیّ علی خیرالعمل نوشیده است هر مسلمانی که مست از خودپرستی می‌شود از سراب لات وعزّی و هبل نوشیده است اشتری آمد به جنگ حیدر آن را پی کنید چونکه از آب جهالت این جمل نوشیده است هرکه در افتاد با دست خدا در این جهان شربت ناکامی از دست اجل نوشیده است شعر درویش از شراب هل اتی مدهوش شد این شراب ناب را روز ازل نوشیده است @golchine_sher
دعای روز بیست و یکم رمضان 🤲🌹🤲🌹🤲 به سوی خودت رهنمایم نما ز شرّ شیاطین جدایم نما بدِه بهرِ جانم تو آرامشی بهشت برینت سَرایم نما @golchine_sher التماس دعای فرج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب قدر است و من امید دارم که در دل آیه ی رحمت بکارم امید عاشقان صاحب زمانست همانکه بادل و جان دوست دارم خداوندا "صبا" را یاوری کن که من بر رجعتش امیدوارم @golchine_sher     ‌‌‌‌‎‌‌‌‌
نامردیِ کوفه راز دارد هر پنجره زخم باز دارد مظلوم حسین و زینب و....نه این قصه سر دراز دارد @golchine_sher
دوباره اومدم چونکه یه عمره شده بنده نوازی کار و بارِت میشینی با دل و جون پایِ حرفام دوسِت دارم! سبک میشم کنارِت دلم خیلی گرفته، بسکه ذهنم همش درگیره و محتاجِ نوره خبر داری! میدونم! آره، اما بذار واست بگم حالم چجوره دلم رو خیلیا خیلی شکستن چه شبها سوختم تا صبح توو تب تک و تنها با گریه مثل هر سال به آغوشت پناه آوردم امشب خدایا از زمونه خیلی خسته م دلم خونه! ندارم حس و حالی میدونم که نمیذاری بمونه شب بیست و یکم دستام، خالی شب قدره، شدم حالا که مهمون بگو بخشیدمت! پیش خودم باش گذشتی از گناهام با یه توبه بدونم بیشتر قدرِ تو رو کاش شب قدره، به قدرِ چند جرعه میشه قسمت بشه رزق شهادت؟! واسه من که حسین(ع) آقامه والله... به قران! اُفت داره مرگِ راحت خودت میدونی که دارم شب قدر به این نیت فقط "جوشن" میخونم میترسم آخه از مردن خدایا شهیدم کن! میخوام زنده بمونم تو رو جونِ همون آقا که دیگه تویِ بستر داره از دست میره یتیما پشتِ در میگن با گریه: دیگه شیر از گلوش پایین نمیره چقد سختی کشید و خسته جون داد بمیرم! رفت با فرقِ شکسته خبر پیچیده توو کوفه، که حیدر- تموم کرده! دیگه چشماش و بسته دلم آتیش گرفت از اینکه باید بسوزن بچه ها از غم توو خونه که تشییع علی(ع) هم خیلی آروم شبیه فاطمه(س) باشه شبونه به دورِ بستر خالی دوباره نشستن بچه ها با چشم گریون حسن(ع) شاید به زینب(س) گفته باشه دو چندان شد غم ِ بی مادریمون ندارن میلِ به افطار، دیگه دلم داره عجب حالِ وخیمی کناره سفره میخونم با گریه یتیمی درد بی درمون یتیمی! @golchine_sher
مانند تو غریب، زمین و زمان نداشت انبوه دردهای تو را آسمان نداشت افسوس... با تمام بزرگی، زمین ما جایی برای ماندن تو در میان نداشت.. محراب مانده بود در آن صبح فتنه‌خیز می‌خواست نعره سر دهد امّا توان نداشت بعد از شهادت تو سخاوت به خاک رفت دستان مهربان تو را آسمان نداشت پیش از تو ای بهانۀ هر آفرینشی! هستی هنوز هستی خود را گمان نداشت آری عدالتی که بنا ریخت در جهان جز کینه از برای علی ارمغان نداشت گاهی کنار نخل و زمانی کنار چاه شب‌های سوگ فاطمه چشمت امان نداشت یا مرتضی! پس از تو جهان تیره‌روز شد زیرا بدون تو پدری مهربان نداشت من خاک را قدم زدم و هیچ جا دلم جز سایه‌سار مِهر علی سایه‌بان نداشت یا مرتضی! ببخش اگر در رثای تو شعر «خروش»، قدرت شرح و بیان نداشت @golchine_sher
ای یوسف گمگشته به کنعان برگرد با خاطره ای تلخ وپریشان برگرد یا اینکه تو از دست برادر هایت...! درچاه بمان یا که به زندان برگرد @golchine_sher
کوفه در اضطراب کین افتاد شک خروشید و بر یقین افتاد چشم محراب نیمه شب می دید لنگر آسمان، زمین افتاد بر زمین نقش عشق پیدا گشت قرعه بر نام بهترین افتاد بهترین خلق عالم امکان که ز نامش شعف به دین افتاد تیغ با فرقش آشنا گشت و شعله بر جان مومنین افتاد @golchine_sher
زندگی را با غمت آغاز کردن بهتر است عین تا یای تو را پرواز کردن بهتر است با تمام خستگی بی خضر رفتن خوب نیست پیروی از حافظ شیراز کردن بهتر است در شب قدری که بر تقدیر من آوار شد زیر لب نام تو را آواز کردن بهتر است میهمان از غیب می آید دلت را صاف کن در به رویش ناگهانی باز کردن بهتر است عشق چیزی نیست جز تفسیر متن چشم تو راستی را پیش تو ابراز کردن بهتر است با صداقت از شکوه سبز تو باید نوشت همدلی با عهد سروِ ناز کردن بهتر است می رسد در مقدمت بوی بهار از هر طرف مثل فروردین چنین اعجاز کردن بهتر است درد سر ها می کشم شاید که بختم رو کند بوسه نذرِ عاشق هم راز کردن بهتر است @golchine_sher
دردا که از دیار شما رخت بسته است مردی که روزگار، دلش را شکسته است بعد از علی، شرافت و ایمان یتیم شد زنجیرِ استوار عدالت گسسته است اقرار می‌کند که چون او را ندیده است دنیا که بر فضایل او چشم بسته است زین‌پس به شانۀ چه کسی تکیه می‌دهد دنیا که از هجوم ستم، سخت خسته است بعد از علی، جهان به تباهی سلام کرد بی‌آفتابِ او، به سیاهی نشسته است @golchine_sher
تاریکم و با نور جلی می آید آن وعدهٔ روزِ ازلی می آید دور و برِ من کاش که خلوت باشد آن لحظهٔ آخر که علی(ع) می آید! @golchine_sher
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانهٔ علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را به‌جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا به‌جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می‌تواند که به‌سر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را به دو چشم خون‌فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام‌ها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای‌گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم، ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را «همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را» ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا @golchine_sher
او معنی هل اَتای قرآن بوده او مظهر کاملی از انسان بوده وقتی که شهید شد علی در مسجد گفتند مگر علی مسلمان بوده @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از فرش به عرش نردبان می گیرم از سفره ی او همیشه نان می گیرم سرمستِ علی علی علی گفتن هام با نام علی همیشه جان می گیرم @robaiiyat_takbait
برخیز که‌آسمان به‌هوش آمده‌است آوازه‌ی گنجشک به‌گوش آمده‌است برخیز دو استکان غزل نوش کنیم قوری و سماور به‌خروش آمده‌است @golchine_sher
گفتی از شوق تو دائم به هوای سفرم من ولی جزتو از احوال جهان بی خبرم "سیزده را همه عالم به در امروز از شهر من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم" بر تو چون چشم گشودم همه دنیا شد تو عاشقم بر تـو فقط ، بر دِگران کور و کرم سبزه و سفره نیاراسته ام از بس که قامت سرو تو را با دل وجان می نگرم گره ننداز بر این چهره ی زیبای بهشت غم به درکن که به شادی تو محتاج ترم مثل ایام پریشانیِ مان عید گذشت مانده از خاطره اش عشق تو تنها به سرم @golchine_sher
آتش بیار معرکه شد،چون زبانه شد قربانی فریب و خضاب زمانه شد نیرنگ دوستان دغل را به جان خرید بی اعتنا به صحبتی دوستانه شد تلخم نمود تلخی این اواخرش برجان من کلام او تازیانه شد پرواز کرد سوی سیاهی،بدونِ من این طیر قدسی من بی آب و دانه شد میخواستم که نقل کنم ظلم یار را اما دریغ،یک غزل عاشقانه شد @golchine_sher