eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
707 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
بهارِ خوب ندیدم، بهارِ خوبی باش تو روزگار منی، روزگار خوبی باش خیال کن که به بوسیدن تو محتاجم برای بوسه لبِ آبدارِ خوبی باش نفس بریده ام از دست من فرار نکن تو را نشانه گرفتم، شکار خوبی باش به شاعری که ندارد قرار پشت مکن برای شاعر بی یار، یار خوبی باش به خوبی تو کسی پرورش نداده مرا مرا بغل کن و پروردگار خوبی باش... @golchine_sher
نباشم گر در این محفل چه غم دیوانه ای کمتر خوش آن روزی زخاطرها روم افسانه ای کمتر بگو برق بلاخیزی بسوزد خرمن عمرم به گرد این قفس مرغ نچیده دانه ای کمتر چه خواهد شد نباشد گر چو من مرغ سخنگوئی نوای کم غمی کم ناله ی مستانه ای کمتر تو ای سقف کبود آسمان بر سر خرابم شو پرستوئی نهان در تیر کوب خانه ای کمتر چو مستی بخش گفتاری ندارم دم فرو بندم سبو بشکسته ای در گوشه ی میخانه ای کمتر ز ، جمع خود برانیدم که همدردی نمیبینم میان آشنایان جهان بیگانه ای کمتر چه حاصل زین همه شور و نوای عاشقی ای دل نداری تاب مستی جان من پیمانه ای کمتر @golchine_sher
از "آیتُ الکُرسیِّ" چشمت جان گرفتیم از "قابَ قَوسَینِ"* لَبَت فرمان گرفتیم با "کاشِفَ الکَربِ" تَبَسُّم هایت امروز بر دردهایِ جسم و جان درمان گرفتیم @golchine_sher
تا خواب وصالِ یار دیدم سر صبح از سمت بهشت و نور...وا شد در صبح فریاد زدم که دوستش دارم من یک کوچه شنید و ریخت کرک و پر صبح @golchine_sher
به کدام کیش و آیین به کدام مذهب و دین بِبَری قرارِ دل را به سراغ دل نیایی @golchine_sher
‏خداوندا اگر جایی دلی بیتابِ دلدار است نمیدانم چطور اما خودت پا در میانی کن @golchine_sher
نهاده ام به جگر داغ عشق و می ترسم جگر نماند و این داغ بر جگر ماند! @golchine_sher
محبوب من! که علت این عاشقانه ای بنشین که با لبت بسرایم ترانه ای بنشین کنار من که مجال سکوت نیست وا کن دل مرا به گپ دوستانه ای یک دست تو... نشسته سر تار موی من در دست دیگرت شده مضراب، شانه ای دائم بخند پسته ی خندان! که روی تو با غم به هیچ وجه ندارد میانه ای من که بها نمی دهم اصلا به هیچکس جان می دهم برای تو با هر بهانه ای با من بمان همیشه که هم قبله ای مرا هم در برابر همه کس پشتوانه ای... @golchine_sher
گفتی نظر خطاست تو دل می بری رواست؟! @golchine_sher
ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی در گوش تو آرام بگوید خبری نیست @golchine_sher
باید کسی را پیدا کنم دوستم داشته باشد آنقدر که یکی از این شب‌های لعنتی آغوشش را برای من و یک دنیا خستگی بگشاید هیچ نگوید هیچ نپرسد @golchine_sher
ترس دارم نکند جنس دلت سنگ شود بی‌قرارم کنی و بی تو نفس تنگ شود دوستت دارمِ پاک من و تو کهنه و بعد عشق آلوده‌ی کتمان‌گری و ننگ شود شور و شیدایی ماهور و همایون برود نُت به نت سمفونی عشق بدآهنگ شود ذره‌ای دور نشو از دل من می‌ترسم روزی اندازه‌ی این فاصله فرسنگ شود ترسم این است مبادا که در این یخ‌زدگی آتش سینه‌ی تو هی کم و کم رنگ شود به خدا بغض فروخورده‌ی من میترکد حرف‌های تو اگر خدعه و نیرنگ شود باورم را نکنی خاک که مرگم قطعی‌ست دل بریدن نکند عادت و فرهنگ شود @golchine_sher
تو می مانی مثل سنگهایی که ته رودخانه درشت ترند مثل بذرهای سالم که جوانه می زنند مثل تمشک هایی که پاییز بر کوه هایمان می روید زمستان عبور می کند و این روستای بی ساکن دوباره پر می شود بلند می شوی و چشمهایت را مثل دو ستاره مواج بر صورتت می گذاری دوباره هوا گرم می شود زمین نفس می کشد و دست های تو ابرها را کنار می زند. @golchine_sher
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بِورز بی‌تفاوت بودنت هر لحظه آبم می‌کند @golchine_sher
مرا میانِ دلِ گوشه گیرِ خود جا کن من از حواشی و گوشه کنار می‌ترسم... @golchine_sher
در آرزوی "تو" دنبال "خویش" می گردم مگر بیابم و نزد "تو" آورم "او" را @golchine_sher
انگار داشتم با تو حرف می‌زدم نامه را که می نوشتم و انگار روبرویم بودی به کاغذ که نگاه می کردم. در پاکت را که بستم، پشت تمبر را بوسیدم و چسباندم. ببین حالم اصلاً دست خودم نیست درست مثل تو که پیشم نیستی @golchine_sher
پیروز جنگ رستم و سهراب هرکه هست غیر از شکست نیست در این جنگ تن‌به‌تن @golchine_sher
"دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست این چندمین شب است که خوابم نبرده است" هی آفتاب را به تماشا نشسته ام هی ماه را کنار همین قرص ها که هست تقصیر قرص نیست که خوابم نمیبرد یادت تمام دلخوشی ام را به دار بست افتاده فال بد به دل قهوه های من با این همه نمیکشم از خاطرِ تو دست دیوار مست و پنجره هایی که بی صدا آغوشم از نبودن این شانه ها شکست تو نیستی و بی تو که خوابم نمیبرد اندوهی از نبودن تو بر دلم نشست بیدار مانده ام که تو را جستجو که نه! "این چندمین شب است که خوابم نبرده است." @golchine_sher
جام شراب و سیر گلستان چه فایده خاطر به هیچ بی‌تو تسلّی نمی‌شود! @golchine_sher
تعریف تو از عقل همان بود که باید عقلی که نمی خواست سر عقل بیاید یک عمر کشیدی نفس اما نکشیدی آهی که از آیینه غباری بزداید از گریه بر خویشتن و خنده دشمن جانکاه تر، آهی ست که از دوست برآید کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم در فکر چراغیست که از من برباید با آن که مرا از دل خود راند، بگویید ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید @golchine_sher
عشق دنیای مرا سوزاند اما پیشکش داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش ! ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی  کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش  دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو دوستان را هم فدا کرده‌ست، آنها پیشکش بس که زیبایی اگر یوسف تو را می‌دید نیز چنگ بر پیراهنت می‌زد، زلیخا پیشکش ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش  @golchine_sher
نظر از تو برنگیرم، همه عمر تا بمیرم که تو در دلم نشستی و سر مقام داری @golchine_sher
‌خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم منزلی امن‌ تر از گوشه‌ ی تنهایی نیست... @golchine_sher
عشق، اقیانوس آرامی که می‌گفتی نبود قایقم را در مسیر آبشار انداختی ... @golchine_sher