eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.3هزار دنبال‌کننده
225 عکس
137 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
5. نوحه.mp3
9.83M
( سلام الله علیها ) شده وقت جدایی رسیده شامِ آخر تو رفتی و سیاه است همه ایام حیدر خداحافظ ای یاسِ پنهانم خداحافظ ای فاطمه جانم در آغازِ جوانی شدی قامت کمانی ... زده بر پیکرِ تو فلک ، رنگِ خزانی بمیرم برایت که پژمردی تو در بینِ کوچه زمین خوردی ( مرو مادر ، مرو مادر) تکرار در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دست سنگین کبودی شده قسمت رویت شکسته شد از کینه پهلویت ( مرو مادر ، مرو مادر) تکرار امان از داغ مادر امان از آهِ مُضطر امان از کوچه ها و طناب و دستِ حیدر امان از هجوم عدویِ پست زده تازیانه به رویِ دست ( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار میان خاکِ غربت تنت را می گذارم رسیده بر لبم جان دگر طاقت ندارم عجب ماتمی در دلم جا شد تو رفتی و پشت علی تا شد همه هستیم رفتی از دستم پریشان و شرمنده ات هستم علی یا علی ، علی یا علی .. ( کُشتند زهرا را همسرِ مولا را ... ) تکرار در وسطِ کوچه تو را میزدند کاش به جای تو مرا میزدند ( سلام الله علیها ) 4/9/1402
6. روضه بین نوحه.mp3
2.85M
امان از تازیانه امان از دستِ سنگین ( آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد ، آنچنان زد که گوشواره شکست ، ... اینو تاریخ نوشته ، گوشواره شکست ، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست ، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ ... آخ آخ نوشته اند چشم زهرا کبود شد ، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ... » ای کاش درداشو به کسی میگفت ، ای کاش میگفت ، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت ، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد ، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو ، سرشو روی دیوار گذاشت ، هی صدا میزد فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... ) در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دستِ سنگین ( سلام الله علیها ) 4/9/1402
( سلام الله علیها ) شاید مثل امروزی ، اسماء میگه ، بی بی به من فرمود : اسماء ، بعد از مدتی منو صدا کن ، اگه جوابتو دادم که هیچ ، وگرنه علی رو خبر کن ... وارد حجره شدم ، پارچه رو کنار زدم ، دیدم روحِ مبارکش به اعلی علیین پرواز کرده : « فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ إِذْ دَخَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْن » [1]حسنین وارد منزل شدند ، اسماء مادرمون کجاست ؟ « مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَة » مادرِ ما این ساعت نمیخوابه ، صدا زد : « لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً » ... مادر نخوابیده ، « قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا » آقازاده ها بی مادر شدید ، مادر ازدنیا رفته ، خودشون رو به روی جنازه مادر انداختند ، امام حسن خودشو روی سینه ی مادر انداخت ، « يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي » مادر با من حرف بزن ، « قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي » مادر دارم می میرم ، با من حرف بزن ... امام حسین چه کرد ؟ ابی عبدالله صورت کفِ پای مادر گذاشت ، صدا زد : « يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي » مادرجان با من حرف بزن ، من حسینتم ... به زحمت بچه هارو بلند کرد ، آقازاده ها بروید بابارو صدا کنید ، باصدای گریه و ناله آمدند ، بلند بلند گریه میکنند ، اصحاب میگن چی شده ؟ « مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ » ... من نفَسِ روضه ندارم ، همینو بگمو بشینم ، روایت میگه تا علی ، خبر به گوشش رسید « فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَى وَجْهِهِ » علی با صورت به زمین افتاد ... میخوام بگم یا زهرا ، کجا بودی ، ظهر عاشورا ، یه آقایی از بالای بلندی با صورت به زمین افتاد ، صدا زد « إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ » [2] ، اى خداى من، من راضى به قضاء و حکم تو هستم و تسلیم امر و اراده تو مى‏باشم ، هیچ معبودى جز تو نمى‏باشد اى پناه هر پناه جوئى ... [1] بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187 [2].عاشوراشناسى، جمعی ازنویسندگان، ص 268، زبان به شكايت نگشودن ..... ص 266
2. لحظات آخر.pdf
399.4K
لحظات آخرِ عمرِ شریف حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) و حضور حسنین در کنار پیکر بی جانِ مادر ... بحار الأنوار، علامه مجلسی ، ج‏43، ص 186-187
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیده ، المغصوبه حقها ، و الممنوعه ارثها ، و المقتول ولدها و المکسوره ضلعها و المظلوم بعلها https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh رنگ پایــــــــیز ، به دیـــــوار بهـــــاری افتاد بر در خانه ی خورشـــــید شــــــراری افتاد فاطمه ظـرفیـــت کل ولایت را داشــــــــت وقت افـــتادن او ، ایـل و تبـــــــــاری افتاد تکیه بر در زدنش دردسرش شد به خدا او کـــــــنار در و در نیــز کنـــــــاری افتاد،،، “و ضرب الباب برجله فکسره،،، ” آنقدرضربه ی پاخوردبه در تا که شکست *شماها کنایه فهمید ، ببینم ازین مصرع چی می فهمید؟* https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh آنقدر ضربه ی پاخوردبه در تا که شکست آنقدر شـــاخه تکان خورد که باری افتاد،،، *یه وقت دیدن صدا زد “یا فضه خزینی قتل والله ما فی احشایی،،، ” از وقت افتادنش رو زمین ، تا فاصله به هوش آمدنش ، نمیدونم چقدر طول کشید؟!! اما به محض اینکه به هوش اومد پرسید علی رو کجا بردن،،،؟ اومد میان مسجد ، چی جوری اومد دیگه نپرس” تازه محسنش سقط شده بود، هنوز از پهلو و سینه ش خون جاری بود یا صاحب الزمان ببخش آقا ، ما هم نمیخوایم بدونیم مادرت چه جوری آمد ،آمد هر جوری بود آمد ، دید یه شمشیر برهنه ، بالاسر امامش گرفتن،،، دستان امامشو بستن ، پیراهن امام رو کشیده بودن بالا ، تا سر و گردن امیرالمومنین که خود بی بی فرمود : “استحقروا ابا الحسن بعد رسول الله” هی میگن علی بیعت کن ، آگه بیعت نکنی “نضرب عنقک” گردنت و میزنیم ، چه کرد؟ “فخَرَجَتْ فَاطِمَه وَاضِعَهً قَمِیصَ رَسُولِ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا” پیراهن پیغمبر رو رو سرش گذاشت “آخِذَهً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا” دست حسن و حسینش رو گرفت “فصرخت و هی تبکی و تصیح” هی می گفت تو گریه هاش “خلّوا عن ابن عمّی،،، خلّوا عن ابن عمّی،،، ” هر چه ناله زد دید خبری نمیشه ، دست به معجر برد* غیرت معجر او دست علی را وا کرد همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد،،، *سلمان میگه دیدم ستون های مسجد شروع کرد به لرزیدن ، امیرالمومنین فرمود سلمان بلافاصله خودتو برسون به فاطمه ، بگو فاطمه جان اگه نفرین کنی یه جنبنده دیگه رو زمین نمیمونه،،، تو دلت میخوای بگی کاش نفرین میکرد ، اما من میگن اگه نفرین میکرد ما کجا براش گریه میکردیم” ممنونتیم بی بی جان،،،  تا سلمان پیغام آورد یه جمله ای به سلمان فرمود ، فرمود : “یریدون قتل علیّ ما علیّ صبرٌ” سلمان اینا میخوان علی مو بکشن ، من تحملشو ندارم ،اجازه نداد سر سوزنی آسیب به امام زمانش برسه،من میخوام بگم فاطمه جان اینا اراده ی قتل علی رو کردن، بیست و پنج سالم نتونستن جسارتی کنند به این معنی، تو طاقت نیاوردی، دست به معجر بردی،،، آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله،،، وقتی از بلندی اومد کنار قتلگاه دید همه دارند نگاه میکنم ،فرمود عمرسعد “ایقتل ابوعبدالله و انتم تنظرون” کاش همه نگاه میکردن مثل مسجد النبی،اما یه وقت زینب دید،شمشیرها بالا میره دیگه برنمیگرده،نیزه دارها،نیزهاشونو بلند میکنن ، دیگه نیزه هاشونو برنمیگردنن ، یکی داره زیر تیغ و تیر و نیزه ها میگه آخ جیگرم،،، هر جوری بود از قتلگاه فاصله گرفت ، اما دل زینب اینجا باقی موند ، رفت ، چه رفتنی ، همه ی آرزوش این بود هر چه زودتر برگرده بلکه بتونه مثل مادرش امام زمانشو از زیر تیغ و شمشیر نجات بده اما، امان از اون ساعتی که برگشت ، تا روز یازدهم نتونست برگرده وقتی هم که اومد دیگه خیلی دیر شده بود، اخه “فَوَجَدْتُهُ مَکْبُوباً عَلَى وَجْهِهِ وَ هُوَ جُثَّهٌ بِلَا رَأْسٍ” دید یه بدن بی سر،،، مقطع الاعضا،،، اربا اربا تو گودال افتاده،،، حسین،،، بابی المستضعف الغریب یا اباعبدالله،،، ای مصـحف ورق ورق روح پیکرم آیا تویی برادر من نیســـــت باورم،،، *داداش* این غم کجا برم که زهجده عزیز خود یک پیرهن نشــــــانه برم نزد مادرم،،، حسین،،، جان،،، باالحسین یا الله،،، ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( سلام الله علیها ) حجه الاسلام والمسلمین : همینکه خبر دار شد ، علی رو بُردند مسجد ، با چه زحمتی از بینِ در و دیوار بلند شد ، نگفت « فِضّه » سینه ام رو شکستند ، نگفت پهلومو شکستند ، بلند شد آمد مسجد ، تا امام زمانشو نجات بده ، « وَ هِیَ آخِذَةٌ بِیَدِ الْحَسَن وَ الْحُسین » ... دو سندِ مظلومیتشم آورد ، دید یک شمشیر بالای سرِ علی گرفتند ، هی میگن بیعت کن ، و اِلا گردنتو میزنیم ، ... بی بی فرمود « خَلُّوا عَنْ اِبْنِ عَمِّی» پسر عمومو رها کنید ، ... اهمیتی ندادند ، آمد پشت پرده ، دست بُرد به مَعْجَر ، ... سلمان میگه دیدم مسجد شروع کرد به لرزیدن ، ستونها کَنده شد ... امیرالمومنین منو فرستاد ، سلمان برو بگو زهرا مبادا کُنه ، و اِلا یک جُنبنده روی زمین باقی نمی مانه ، ... سلمان که پیغام آورد ، بی بی فرمود : سلمان ، علیمو دارند میکُشند ، مگه میشه ساکت باشم ؟ ... ترسیدند علی رو رها کردند ، ... چی میخوام بگم ؟ میخوام بگم بی بی جان ، اینجا یک شمشیر برهنه بالای سرِ علی ، نتونستی ببینی ، اما کربلا ... ( منبع : بحارالانوار، ج 43، ص47 ؛ روضه کافی ، ج 8، ص238 با اندکی تفاوت) http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
fa-h-omolbanin09-kafi-rozeh-omolbanin.mp3
704.7K
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (یادته اون لحظۀ آخر بابات،گفت به جز،بچه‌های فاطمه) یادته اون لحظۀ آخر بابات،گفت به جز،بچه‌های فاطمه(س) باقی برن، اما تو عبّاس(ع) بمون ،یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه... ام البنین(س) داره با پسر صحبت میکنه.... یادته به همه گفت برن بیرون؛عباس(ع) بمونه... یادته اون لحظۀ آخر بابات،گفت به جز،بچه‌های فاطمه(س) باقی برن، اما تو عبّاس(ع)بمون ،یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه... مُزد کنیزی‌هام بود ،فاطمه(س) شد مادرت آخه میگن علقمه مادرِ عباس(ع) اومد، اما زهرا(س) بود...زهرا (س) اومد بغل باز کرد گفت: پسرم... علقمه بوی گل یاس میاد،صدایِ مادر عباس(س) میاد.. مُزد کنیزی‌هام بود،فاطمه (س) شد مادرت چه افتخاری کردم ،شاید نشه باورت فخرم این بود، می‌گفتن، بچّه‌های علی(ع) بِت برادر مادر هستم،برای،اونکه زهرا(س)براش بوده مادر واویلا....واویلا.... قربونت برم با چه افتخاری بچه هاتو فرستادی کربلا... تو هم اگر زرنگ باشی همین امشب اربعینتو میگیری و میری کربلا.... کــنار قــدم هــایِ جــابــر ســوی نینوا رهــسپاریــم ... ستون های این جاده را ما به شوق حــرم میشماریـم  شـبـیـه رباب و ســکیــنـه بـرای شـمــا بـی قــراریــم از این سـختی و دوری راه به شـوق تو بـاکـی نـداریم فدایی زینب...پر از شوق و عشقیم اگر که خدا خواست...به زودی دمشقیم دست راستتو بلند کن... هرکی اربعین میخواد صدا بزنه.... لبیکَ یابن الحیدر ... یابن الحیدر ... یابن الحیدر‌ ... گوش بده من یه چیزی یادم اومد... اونجایی که گفتم «شبیه رباب و سکینه(ع)،برای شما بی قراریم» یکی از بی قراری های سکینه (ع) رو بگم .... بی بی جان ام البنین ! مقاتل نوشتن امام حسین (ع) به هزار زحمت از کنار علقمه بلند شد....تنها برگشت ... آخه سعی کرد این بدنُ جمع کنه...نشد.... عباس(ع) لحظه های آخر صدا زد : «یا اَخی ماتُرید منّی» میخوای با من چه کنی ؟ منو به خیمه ها نبر .... میدونید امام حسین (ع) چه جوری برگشت؟...... «و رَجَعَ الحسَین منکَسِراً، حزیناً، باکیاً....» دیدند آقا داره برمیگرده سمت خیمه ها....کمرش خم شده.... داره گریه... «یُکَفکِفُ دُموعَه بِکُمِّه...» هی با آستین اشکاشُ پاک میکنه ... زن ها اومدن دورشو گرفتن.... سکینه (ع) آمد یه سوال کرد .... «وَ سألَتهُ عَن عَمِّها ...» بابا عمو کجاست؟ «فَاَخبَرَها بِقَتلِه...» دخترم! دستای عموتو بریدن .... دخترم تیر به چشماش زدن ....دخترم! تیر به مشکش زدن ....دخترم ! با عمود آهن به سرش زدن .... (چی فکر کردی؟!... اگر در مقاتل معتبر ندیده بودم نمیگفتم ....) پاشو قطع کردن ....(میدونید چی شد؟) میگه زن ها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .... (خب این طبیعیه ... اشکالی هم نداره ... زن ها دلشون رقیقه .... اما نوشته) «وَ بَکَی الحُسَین مَعَهُنَّ ....» لشکر دشمن نگاه کرد .... دید امام حسین (ع) بین زن ها ایستاده داره بلند بلند گریه میکنه .... حسین(ع) ..... وقتی گرفت دستتو اون روز بابات، یادته؟، گریه‌ ش گرفت آسمون (2) گفت که حسینم رو سپردم به تو،بعد از این،جون تو و جون اون حالا بگو کو حسین(ع)؟، زینب برا چی تنهاست؟ عباس(ع)! قرارمون این نبود....قرار نبود زینب(س) تنها برگشته .... حالا بگو کو حسین (س)؟،زینب برا چی تنهاست؟ به دختر پیمبر (ص)، بگم عزیزش کجاست؟ من به زینب(س) چی بگم.... کاش نپرسه،پیمبر(ص)، پس کجاست روشنیِ دو دیده ا‌م؟ کاشکی حیدر، نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟ واویلا....واویلا.... شاعر:محمد رضا وحید زاده ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
48870_1397122105023_2954136.mp3
2.95M
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله،،،السلام علیکِ یا عزیزة الزهـراء،،،السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع،،،یا فاطمة بنت حـِزام الکـِلابیه،،،المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته _بــاغ گــل یـاس سـلام علیک _مـــادر عبـــاس ســلام عـلیک @golvajhehaye_roozeh امشب از همینجا،،،سلام بدیم به بی بی ام البنین،،،ان شاء الله وعده همه ما مدینه،،، کنار قبرستان بقیع،،، _بــاغ گــل یــاس سـلام علیک _مـــادر عبــاس ســـلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم،،،خیلی احترام داره،،، امام باقر فرمودند،،،و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست،،، میدونی کدوم شهدا،،، شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس،،، مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند،،، خیلی عظمت داره این بانو،،، _فـــاطمه دوم حیـــــدر شــدی _مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم،،،گرفتارم،،،امشب مجلس بنام مادر عباسه،،،مطمئن باش ابالفضل العباس،،،به گریه کن های مادرش نظر داره،،،مواظب باش دست خالی از این مجلس نری،،، _جز تو، که در کرب و بلای حسین _چـار پســـــر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته،،،بعد واقعه کربل،،، وقتی بشیر وارد مدینه شد،،، اومد محضر بی بی ام البنین،،، عرضه داشت خانم جان،،، بچه هات رو در کربلا کشتند،،، بی بی فرمودند،،، ای بشی،،، أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر،،، عرضه داشت،،، بی بی جان نبودی،،، دستهای عباست رو قطع کردند،،، عمود آهنین به فرقش زدند،،، فرمود ای بشیر،،، اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین،،،همه عالم فدای حسین،،، _تمام زندگـیم مال حسینه _دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین،،، به من بگو،،، الان آقام حسین کجاست،،، یدفعه بشیر صدا زد،،،بی بی جان،،، حسینت رو،،،با لب تشنه سر از تنش جدا کردند،،، هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین،،، _قـدم اگـــر خمید فـــدای سر حسین _جانــم به لب رسید فدای سر حسین _ام البنین ســابق ایـن شــــهر عاقبت _شد مادر چار شهید فدای سر حسین ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
4_5818734775367631781.mp3
2.06M
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@کانال زندگی پس ازمرگ-وظیفه مادردر خانه بعنوان الگوی زنان ما حضرت ام البنین س.mp3
14.81M
کدوم زن در تاریخ نامش رو برداشت؟ حقیقت ادب.. . توصیه میکنم گوش کنید😭 التماس دعا دارم ✔️(بسیار مفید👌) ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 1 ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 64 هـ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺣﻠﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ. (1) ﻧﺎﻡ ﻣﺒﺎﺭک ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ، ﻭ ﻛﻨﻴﻪ ی ﺷﺮﻳﻔﺶ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻨﻴﻪ ﻣﻌﺮﻭﻓﻨﺪ. ﭘﺪﺭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺰﺍﻡ ﺑﻦ ﺧﺎﻟﺪ، ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻟﻴﻠﻰ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻋﺎﻣﺮ ﺍﺳﺖ. @golvajhehaye_roozeh ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻯ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺣﻀﺮﺕ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﺒّﺎﺱ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻋﺒﺪالله، ﺟﻌﻔﺮ ﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﺴﺮ ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺑﺎﻧﻮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ی ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺯن ها ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺮﺍ ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻧﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ...». (2) @golvajhehaye_roozeh امام باقر علیه السلام می فرماید : «آن حضرت به بقیع می رفت ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺟﺎﻧﺴﻮﺯ ﻣﺮﺛﻴﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﻗﻠﺐ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ». ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﺯﺍﺭﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺭﻭﺩ ﺣﻴﺎﺕ ﮔﻔﺖ. (3) علّامه مامقانی می نویسد : از علوّ مقام امّ البنین علیها السلام همین بس که وقتی بشیر بن جذلم خبر شهادت فرزندانش را به او داد، فرمود : «رگ های قلبم را بریدی ! فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان است به فدای ابا عبدالله الحسین علیه السلام باد». (4) 📚 منابع : 1. ﺍﻡّ ﺍﻟﺒﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻴّﺪﺓ ﻧﺴﺎﺀ ﺍﻟﻌﺮﺏ : ﺹ 84. 2. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ 294. مقتل الحسین علیه السلام (ابی مخنف) : ص 181. 3. بحار الأنوار : ج 45، ص 40. مقاتل الطالبین : ص 56. 4. ﺭﻳﺎﺣﻴﻦ ﺍﻟﺸﺮﻳﻌﺔ : ﺝ 3، ﺹ 294. 4. تنقیح المقال : ج 3، فصل کنیه ها، ص 70. العقیلة و الفواطم علیهنّ السلام : ص 124. ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ 🏴 یا رحمان و یا رحیم،،، شب رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها مادر حضرت اباالفضل العباس علیه السلام است،،، دلها را روانه قبرستان بقیع کنیم،،،، به یاد مادر شیر پرور،،،، @golvajhehaye_roozeh حضرت ام البنین از بس که با احساس بود با یتیمان علی در مـــــادری حســـــاس بود این مقامش بس که او در بین نسوان جهان مــــــادر ســــــقای دشت کربلا عبـــاس بود جز او بقیع زائـــــر خلوت نشـــــین نداشت در کوچه باغ مرثیه ها ،خوشه چین نداشت جز چشم او که چشمه ی احساس شد،کسی یک آســــــمان ســتاره به روی زمین نداشت با آن که خفتــــه بود به خـون، باغ لاله اش از شکـــوه کمـــــترین اثری بر جبین نداشت بعـد از به دل نشـــــــاندن داغ چهار ســــرو دلبســتگی به واژه ی ام البنــــین نداشـــــت می گفـــت ای دلاور نستـــــوه ای رشـــــیـد خورشید نیز صبر ورضا بیش از این نداشت عباس مــــن، کـــــــه لاله ی عبــــاسی مـنی ای کاش دل به داغ فــــــراقت یقین نداشت ای ساقی حرم که عطـش تشـــــنه ی تو بود ساقی به جز تو سلسله ی یاو سـین نداشت عـباس من شنـــــــیده ام افـتاده ای از اسب تاب تحمل تو مگـــــر صــــــدر زیـن نداشت بر دست و بازوی تو علی بوســـــه داده بود کس چـــون تو بازوان غــرور آفرین نداشت :محمد جواد غفور زاده @golvajhehaye_roozeh بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها امیرالمومنین به برادرش عقیل که مرد نسب شناس بود فرمود برای من زنی انتخاب کنید که از خاندان بزرگ و شجاع باشد ،عقیل فاطمه بنی کلاب را انتخاب کرد ، وقتی ازدواج صورت گرفت، همین که وارد خانه مولا شد اولین کاری که کرد بچه‌های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را دور خود جمع کرد عرض کرد بچه‌های حضرت فاطمه زهرا من نیامده ام جای مادرتان را بگیرم من اومدم کنیزی شما را قبول کنم، آفرین بر این زن با محبت ، اولین فرزندی که از این خانم بدنیا آمد قمربنی هاشم اباالفضل العباس علیه السلام بود وقتی قنداقه اش را در دامن مولا گذاشت ، امیرالمومنین دست های عباسش را بوسه می زد و گریه می کرد، خانم ام النبین نگران شد عرض کرد :آقاجان آیا دست های عباسم عیبی دارد که می بوسی و گریه می کنی، فرمود این دستها نه تنها عیبی ندارد بلکه این دستها بهترین دستهاست که برای یاری برادرش حسین از بدن جدا می کنند، تا این جمله بی بی شنید قنداقه عباس را برداشت دور سر حسین علیه السلام گردانید یعنی حسین جان عباس من بلا گردان تو باشد، @golvajhehaye_roozeh گذشت تا همراه برادر به کربلا رفت،،،، روز عاشورا وقتی تشنگی بچه‌های برادر را دید، سوار بر اسب شد مشکی بدوش انداخت وارد شریعه فرات شد،،، چهار هزار نفر تیرانداز ماهر دور تا دور عباس(ع) را محاصره کرده بودند که نگذارند آب به خیمه ها برسد،،،، عباس مشک را پر از آب کرد از شریعه بیرون آمد ،،،، ناگهان مردی پشت نخلها کمین کرده بود با شمشیرش دست راست اباالفضل را از بدن جدا کرد،،، عباس مشک را به دوش چپ انداخت نامردی دست چپش را هم از بدن جدا کرد. تیر به چشمانش زدند، عمود آهن به فرقش زدند،تیر به مشکش زدند اینجا بود امید عباس ناامید شد،،،، صدا زد : ادرک اخا،،،، حسین جان برادرت را دریاب،،،، ابی عبدالله خودش را به بالین برادر رسانید... چه برادری دست ها از بدن جدا شده،،، فرقش شکافته شده،،،، چشمانش تیر زدند،،، ~همین که تیر رسید و به چشم او جا شد ~قـــــد بـرادرش انگار از کمـــــــــر تا شد ~همین که ناله ی ادرک اخابه گوش رسید ~به روی خاک دو دســـت بریده پیـدا شد اینجا بود عباس (ع) چشم باز کرد،،، صدا زد حسین جان خون از چشمانم پاک کن تا یک بار دیگر جمالت را ببینم،،،، ابی عبدالله فرمود: « اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی اینک کمرم شکست،ورشته تدبیر و چاره ی من گسسته شد» صلی الله علیک یا اباعبدالله،،، ▪️ 📚منابع: اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی،از _بحار الا نوار،ج45،ص42 _منتهی الامال ص 528 و سوگنامه آل محمد،ص 307 ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگر مرا ام البنین نخوانید،،، 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا