eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.6هزار دنبال‌کننده
252 عکس
156 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ (سلام الله علیها ) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست امام زمان ، آجرک الله پسر فاطمه فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست شمع می پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست آقا جان در عزای مادرت یابن الحسن خود هم بیا تا نگویند این جماعت بانی مجلس کجاست آقاجان عزای مادر شماست،نمیدونم الان کجا گریه میکنید کجا برای مادرت مجلس گرفتید یه سری هم به مجلس ما بزن بازم شال روضه میشینه رو دوشم ببین که شبیه تو مشکی میپوشم آقای من کجا روضه داری، کجا روضه خوندی کجا هی صدا میزنی مادرت رو این روزا مادر امام زمان میان بستر بیماری ست میگن مادرت ، مادرت موندنی نیست میگن صورت مادرت دیدنی نیست میگن پهلوی مادرت ، آه میگن مادرت مادرت موندنی نیست زنهای مدینه از پیغمبر بارها و بارها شنیده اند چقدر سفارش فاطمه رو می کرد، چقدر پیغمبر فرمود فاطمه بضعت منی، هر کی فاطمه رو آزرده کنه منو آزرده، با خودشون با خودشون گفتن بریم عیادت فاطمه، اومدن تو خونه ی حضرت ،کنار بستر فاطمه نشستن ، اما بمیرم بعضی از زنهای مدینه هی به همدیگه نگاه میکردن، به هم میگفتن کار فاطمه تمامه، این فاطمه ای که ما میبینیم دیگه موندنی نیست آه امام صادق فرمود: لزمت الفراش مادر ما زمین گیر شده بود دیگه نمیتونست راه بره و نحل جسمها و ذاب لحمها روز به روز بدنش ضعیف تر میشد حتی صارت کالخیال بدن مادر ما مثل یک شبهی شده بود اما امشب شب شهادتیه امیرالمومنین کنار بستر فاطمه ست هی التماسش میکنه، زهرا مرو زهرا همه دار و ندار من مرو زهرا گل هجده بهار من مرو زهرا،جوون مو سفید من مرو زهرا بمون تنها امید من هر چی امیرالمومنین التماسش کرد دید نه، زهرا رفتنیه، لحن کلام علی عوض شد میخای بری برو خداحافظ پناه حیدر بی یار خداحافظ ببینم طاقت داری یا نه خداحافظ گرفتار در و دیوار آه،صدا بزن وای مادرم مادرم مادرم اگه شب شهادت نبود نمیخوندم امام زمان منو ببخشه خداحافظ ببین میلرزه زانوهام خداحافظ ببین غربت رو رو چشمام اما آخرین حرفای علی با فاطمه چیه؟ سر فاطمه رو زانوهای علیه، داره گریه میکنه قطرات اشک مظلومیت علی ، رو صورت فاطمه میچکه ، صدا زد فاطمه جان حلالم کن زمین خوردی به پای من حلالم کن کتک خوردی برای من حلالم کن دیگه چی گفت علی حلالم کن نشد کاری کنم زهرا حلالم کن دیدم افتادی زیر پا هر جا نشستی صدا بزن یا زهرا اینجا فاطمه زیر دست و پا لگد مال شد اما کربلا، ده نفر اومدن پیش ابن زیاد،گفتن به ما باید جایزه بدی، گفت مگه شما چی کار کردید کربلا، گفتن ما به اسبامون نعل تازه زدیم آنقدر بر بدن جگرگوشه ی زهرا تازوندیم تمام استخوان‌های پشت و سینه ی حسین شکست. هز جا نشستی صدا بزن یا زهرا ━━━━━━─────── (سلام الله علیها ) ،گوشه در ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
❁﷽❁ (سلام الله علیها ) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا گریه کنید مادر ما بیگناه بود شب جمعه ست روضه رو از زبان امام زمان بخونیم امشب گریه کنید مادر ما بیگناه بود نمیدونم چرا شاعر تو همین بیت اول ، روضه رو سخت کرد گریه کنید مادر ما بیگناه بود گریه کنید مادر ما پا به ماه بود حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش در قتل او مشارکت یک سپاه بود آی مردم ، یک مرد هم نبود بگوید در آن میان نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود از شدت خجالت از هم در این سه ماه راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود میدونید چی میخاد بگه هم علی از فاطمه خجالت می‌کشید فاطمه جان منو ببخش، دستهام بسته بود جلو چشمم تو رو می زدن امیرالمومنین خجالت می‌کشید هم بی بی فاطمه ی زهرا خجالت می کشید علی جان، حلالم کن، نتونستم تو رو از دست این نامردها رها کنم ، این خجالت فاطمه، علی رو بیچاره کرد. جای تمام شهر برایش علی گریست جای تمام شهر علی غرق آه بود اما ببین مظلومیت تا کجاست، نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود علی رو بردن تو مسجد، نامرد شمشیرش رو از غلاف در آورد گذاشت رو گلوی مبارک امیرالمومنین، صدا زد یا علی، یا با این نامرد اولی بیعت میکنی یا همین جا سر از بدنت جدا میکنم از اون طرف دیدن بی بی فاطمه ی زهرا وارد مسجد شد تا این صحنه رو دید دیدن فاطمه ، دیگه طاقت نیاورد صدا زد اگه الان ، علی رو رها نکنید نفرینتون میکنم ، سلمان میگه دیدم ستون‌های مسجد داره تکان میخوره، گرد و غبار بلند شد امیرالمومنین صدا زد سلمان ، زودی به فاطمه بگو، مبادا نفرین کنی، ما خاندان رحمتیم، از همینجا ببرمتون کربلا اینجا بی بی فاطمه ی زهرا، یه شمشیر رو گلوی امیرالمومنین دیدو طاقت نیاورد ، اما روز عاشورا ، یه موقعی زینب اومد بالای گودال، دید نیزه دار داره با نیزه میزنه، شمشیر دار با شمشیر میزنه، امام سجاد فرمود پیرمردهاشون با عصا می زدند شب جمعه ست هر جا نشستی ناله بزن یا حسین.... ━━━━━━─────── (سلام الله علیها )
❁﷽❁ س عج الله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻گوشه گشایش برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش برای دیدنت ای حضرت عشق دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش آقای من ، یابن الحسن 🔻گوشه داد میان زمرهٔ چشم انتظاران ز رحمت نام ما جامیشد ای کاش اصلا این روضه ها بهانه ست برا اینکه ما بیایم با امام زمان تجدید پیمان کنیم بیایم تو همین مجالس روضه، چند لحظه و چند دقیقه کنار امام زمان ، بنشینیم و درد دل کنیم، آقای من دل نامحرم ما مَحرم آن غریبی های مولا میشد ای کاش قربون غربتت برم یابن الحسن (اصلا امام زمان یه ارتباط عجیبی با مادرش ، فاطمه ی زهرا داره) هر موقع میخایم آقا رو صدا بزنیم (اسم امام زمان یه جوری وصل میشه به اسم مادرش) مثلا میگیم یابن فاطمه، یابن الزهرا، یوسف فاطمه ، مهدیِ زهرا، 🔻گوشه خاوران دم آخر تن صد پاره ما غبار راه زهرا میشد ای کاش2 🔻بازگشت به داد هر کجا نشستی امام زمانو صدا بزن یابن الحسن .... 🔻گوشه خاوران پس از چندین و چند صد سال گریه میدونم دل امام زمانم تو این جلسات ، فقط دنبال روضه ی مادرش فاطمه ست. آقاجان با اجازه ی شما میخام روضه بخوانم پس از چندین و چند صد سال گریه دگر دستان او وا میشد ای کاش به برق ذوالفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا میشد ای کاش آخ مزار 🔻گوشه اوج مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا میشد ای کاش تا کی باید حاجیان ما برن مدینه، هی دنبال قبر گمشده ی مادرت بگردن، هی زیر لب ، کنار قبرستان بقیع و کنار حرم نبوی زمزمه کنند یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم در انتظارم مهدی بیاید تا قبر پاکت پیدا نماید آقاجان غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی چشماتون بارونی شده بریم تو خونه ی امیرالمومنین.... (بقیه در قسمت 2) ━━━━━━─────── [عج الله]
❁﷽❁ (سلام الله علیها ) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان غم به دل نهفته را ، راز به کس نگفته را مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان بگو که دل شکسته ای از این زمانه خسته‌ای ز فتنه‌های این زمان بگو به صاحب الزمان آقای من گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان این روضه های فاطمیه بهونه ایه برا اینکه دور هم جمع بشیم با امام زمانمون انس بگیریم با امام زمانمون درد و دل کنیم بیشترین جایی که آدم دلش، به امام زمان اتصال پیدا میکنه تو روضه هاست مخصوصا اگه روضه ی مادرش زهرا باشه گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان فرمودند پشت در فاطمه ی زهرا چندتا ناله زد،اول باباش رسول الله رو صدا زد فرمود یا ابتاه یا رسول الله، ببین با دخترت چه کردند بعد صدا زد یا فضه خذینی، فضه بیا بخدا بچمو کشتن ، یه ناله ی دیگه هم نقل شده از بی بی فاطمه ی زهرا، صدا زد پسرم ، مهدی ، آه یه بیت روضه اون روضه ای که امام مجتبی یه عمری براش گریه میکرد ، اون روضه ای که آقا امیرالمومنین، سر می برد تو دل چاه ، گریه می کرد فاطمه جان در وسط کوچه تو را میزدند قربونت برم یا امیرالمومنین، جلو چشمای شما زدن ، در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند هر کجا نشستی ناله بزن یا زهرا اینجا تو مدینه چهل تا نامرد یکی با غلاف شمشیر یکی با تازیانه، هر کی با هر چی دستش بود مادر ساداتو می زدن ، اما تو کربلا موقعی که زینب اومد بالای گودال قتلگاه، دید هر کی با هر چی دستشه میزنه شمشیر دار با شمشیر می زنه، نیزه دار با نیزه میزنه ، پیرمردهاشون عصا زنان ناله بزن یا حسین ✍ ━━━━━━─────── (سلام الله علیها )
❁﷽❁ (سلام الله علیها ) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 بیا یابن الحسن دل بی قراریم پر از بغضیم و هر دم ناله داریم امام زمان به یاد مادر پهلو شکسته روی زانوی غم سر می گذاریم آقاجان، صاحب عزا شمایید شما باید برای ما روضه بخوانید بیا یابن الحسن فصل عزا شد عزای حضرت خیرالنسا شد بیا با ما بگو با اشک و ناله چه غوغایی میان کوچه ها شد من از امام زمان معذرت می خوام آقای من ، ما هر موقع میایم تو روضه ها، مخصوصا روضه های فاطمیه، دلمون پر می زنه برا مدینه، همون مدینه ای که مادر شما فاطمه ی زهرا یه روزی اونجا غریب بود اونجا نفس می کشید اونجا گریه می کرد یابن الحسن 🔻 دلم می خواد یه شب مدینه باشم زائر اون شکسته سینه باشم دلم می خواد پشت بقیع بشینم قبر غریب مادر و ببینم اوناییکه مدینه رفتن، میگن آنقدر قبرستان بقیع مظلومه، حتی اجازه نداری اونجا گریه کنی ، آقاجان یابن الحسن، برا چی میخام مدینه رو ببینم؟ دلم می خواد تو کوچه ها بمیرم انتقام مادرمو بگیرم من از سیدا عذر می خوام تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد همونجا که یاس علی چو پژمرد آه ، حالا میخای گریه کنی روضه بشنو میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود از اون کوچه تا به خونه عصاش بود میگن تو کوچه چادرش خاکی شد رو صورتش یه لاله حکاکی شد فقط اشاره می‌کنم سادات منو ببخشید میگن بی بی فاطمه ی زهرا یه طوری چادر سر می کرد یه طوری راه می رفت مثل همه ی زنها، کسی نمیدونست این فاطمه ی زهرا یا خانم دیگه ایه، وقتی چادر سر می کرد اصلا شناخته نمی شد اما ، اون روزی که از مسجد قباله ی فدک و به دست گرفت داشت میومد خونه ، فاطمه ی زهرا یه نشونه ای داشت نامرد تا از دور دید شناخت، فهمید این خانوم کیه، (بگم چی بود نشانه؟) نگاه کرد دید یه آقازاده ی پنج شیش ساله ، دستش تو دست این خانومه، تا نگاه کرد امام حسن و شناخت، فهمید این مادر ساداته، فهمید این دختر پیغمبره، فهمید این همسر امیرالمومنینه، اومد جلوی مادرو گرفت 🔻 تا صدا زد فاطمه، قباله رو به من بده، بی بی فرمود نمیدم ، آنچنان بی هوا دستشو بالا برد، امام مجتبی نگاه کرد دید یه ضربه از دست یه ضربه از دیوار ، مادر سادات رو زمین افتاد آی... هر جا نشستی ناله بزن یا زهرا‌.... سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم ━━━━━━─────── (سلام الله علیها ) و
❁﷽❁ متن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو را قسم به بخشش و عطای مادرت بیا ظهور کن به خاطر رضای مادرت بیا عزیز من برای خاطر من حقیر نَه به خاطر دل علی برای مادرت بیا آقای من، شب آخر عزای مادر شماست، تا فاطمیه ی سال بعد کی زنده باشه و کی نباشه، آقاجان نشسته‌ایم دور هم که گریه بر غمش کنیم امام ما به مجلس عزای مادرت بیا آقاجان،یابن الحسن، بگو ببینم اشکای ما رو خریدی یا نه؟از ما راضی بودی یا نه؟ تو مجلس عزای مادرت ، خوب آبروداری کردیم با نه؟؟امام زمان... صدای او ز پشت در هنوز میرسد به گوش به احترام پاسخ صدای مادرت بیا ز اشک مرهمی برای سینه‌اش درست کن قیام کن به خاطر شفای مادرت بیا به گریه‌های عمه‌ات، به حق بغض مجتبی به هق‌هق گلوی بچه‌های مادرت بیا جناب صاحب الزمان، به انتقام کن قیام که نیست هیچ غیر از این دوای مادرت بیا یتیمی حسین تشنه کام را نگاه کن به ناله های طفل سر جدای مادرت بیا آقای من... کنون که پر خطا شدیم و تحبس الدعا شدیم برای استجابت دعای مادرت بیا جواب فاطمه بده، ز لطف خاتمه بده به خاطرات تلخ ماجرای مادرت بیا تو را قسم به حوری میان شعله سوخته به ناله‌ی بیا بیا بیای مادرت بیا دیگه به چی قسمت بدم امام زمان ؟ به چادری که بسته بر کمر پس از هجوم شد تو را قسم به عفت و حیای مادرت بیا به آن سری که خورد گوشه‌ی در و شکسته شد تو را قسم به سرخی حنای مادرت بیا به بار شیشه‌ای که بر زمین نهاده شد پشت در به حق دنده‌های جا‌به‌جای مادرت بیا عمار میگه چند روزی بعد شهادت بی بی فاطمه ی زهرا، اومدم خونه ی امیرالمومنین، اجازه گرفتم وارد خونه شدم ، دیدم امیرالمومنین یه طوری بغل گرفته و گریه میکنه، چشمم افتاد دیدم حسن و حسینم دارن گریه میکنن ، میگه این وضعیت رو که من دیدم طاقت نیاوردم شروع کردم گریه کردن، یه چند دقیقه ای که گریه کردم، سرمو بلند کردم گفتم آقاجان، یا امیرالمومنین، ما از شما درس صبر گرفتیم شیعیان شما چند روزیه شما رو ندیدن ، همه دلتنگ شمان، چرا از خونه بیرون نمیاید، دیدم آقا امیرالمومنین صدا زد گفت عمار، تا وقتی که فاطمه زنده بود من داغ پیغمبرو حس نکردم، هر موقع فاطمه با من صحبت می کرد، کأنّ صدای پیغمبرو در گوشم میشنیدم ، عمار بیچاره شدم، عمار، همه چیزمو بردن ، بعد یه حرفی زد آقا امیرالمومنین، صدا زد عمار، موقعی که فاطمه رو غسل می دادم ، تازه فهمیدم که استخوان‌های پهلوی فاطمه شکسته ست تازه فهمیدم پهلوی فاطمه سیاه شده از من مخفی کرد نمی خواست من غصه دار بشم ، میگه هر جوری بود امیرالمومنین رو راضی کردم از خونه بیرون شد، آه، علی جان حال و روز این روزای امیرالمومنین وقتی شبانه میومد کنار قبر مخفی فاطمه، سر میزاشت رو قبر، صدا می زد علی رو حلال کن زهرا جان، بگو ببینم ورم داره بازوت بگو ببینم ورم بازوت خوب شد یا نه؟ علی رو حلال کم که بشکسته پهلوت علی رو حلال کن برا لحظه ای که تو افتاده بودی ، در افتاده بود روت علی رو حلال کن علی رو حلال کن علی رو حلال کن عدو بی حیا شد هر موقع یادش میفته امیرالمومنین بلند بلند گریه میکنه علی رو حلال کن که غوغا به پا شد علی رو حلال کن برا لحظه ای که برا اولین بار، که پای مغیره به این خونه وا شد علی رو حلال کن..... صدا زد زهرا جان زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم با شکوه بگیرم برای تو از دست گریه های تو راحت شد این محل شکوه نمی کنند به من از صدای تو ━━━━━━───────