هدایت شده از شهدای غریب شیراز
🚨♨️ نتایج دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی شیراز
🔰 قزل سفلی رئیس ستاد انتخابات استان؛
در حوزه انتخابیه شیراز و زرقان از مجموع ۷۶۰ صندوق که از ۸۷۱ صندوق اخذ رای حوزه انتخابیه تا هفت و ۴۵ دقیقه صبح شمرده شده ...
۱. روح الله نجابت با ۶۰ هزار و ۷۰۷ رای،
۲. جعفر قادری با ۴۷ هزار و ۲۸۷ رای،
۳. پاک فطرت ۴۳ هزار و ۷۹۰ رای،
۴. ابراهیم عزیزی ۴۲ هزار و ۶۳۵ رای،
۵. سید اسماعیل حسینی با ۳۷ هزار و ۵۳۰ رای،
۶. رحمت الله مرزوقی با ۳۶ هزار و ۵۳۳ رای،
۷. ضرغام صادقی ۳۳ هزار و ۸۴۴ رای،
۸. منصوره طاهری ۳۲ هزار و ۷۱۴ رای تا الان پیشتاز هستند.
💢💢💢💢💢
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🎙همسر شهيد:
💢مبارزه كار هميشه يوسف رضا بود، او فقط ميخواست به هر صورت از حريم مرزي و اخلاقي كشورش دفاع كند.
💢 يكبار در جريان مبارزه با قاچاقچيان استان فارس از ناحيه پا مجروح شد. وقتي به بيمارستان رفتم، نتوانستم آرامش خود را حفظ كنم، و با ناراحتي به او اعتراض كردم. اما او در جواب بيتابي من گفت: «مشقتهاي كار من، زندگي راحت را از شما گرفته. دختر عمو! من را حلال كن. اما خودت را زياد ناراحت نكن، و از خدا صبر بخواه . ما ميتوانستيم مانند بعضي از انسانها بيدرد زندگي كنيم، ميتوانستيم . اما نخواستيم.»
از شرم صورتم را از او پنهان كردم، ولي ابوالفتحي با خنده گفت:
«اين دردها همه اش خدائيه، زياد غضه نخور.»
روز بعد پرستاري از يوسف رضا را شخصا به عهده گرفتم ، تا شايد گوشهاي از زحمات او را جبران كنم.🌹
#سردارشهید یوسف رضا ابوالفتحی
فرمانده نیروی انتظامی استان فارس
#ایام_شهادت
🌱🌹🌱🌹🌱
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_جبهه
#نویسنده_حبیب_صفری
#حلاوت_ایثار
#قسمت_چهلم
آرامگاه خواهران گمنام
از صرف صبحانه به طرف شهر آزاد شده ی هویزه راه افتادیم ماههای اول جنگ به تصرف نیروهای عراقی در آمده و مزدوران بعثی آن را به طور کامل ویران کرده بودند. ابتدای شهر از ماشین پیاده شدیم فقط نامی از شهر باقی مانده بود و هیچ اثری از حتی یک ساختمان نبود همه ساختمانها خراب و شهر به طور کلی به تلی از خاک تبدیل شده بود پس از آزادسازی هویزه چون مرمت خانه ها و اماکن و خیابانها و معابر هزینه زیادی در بر داشت و امکان احداث مجدد شهر در جای خود مقدور نبود توسط آستان قدس رضوی دو هزار خانه مسکونی ویلایی با نقشه و تیپ خاص با معابر بسیار زیبا در جنوب این شهر ساخته شده بود که نظرها را به خود جلب می کرد ، البته هنوز خالی از سکنه بود و مراحل واگذاری خانه ها به مردم جنگ زده آن دیار در
حال انجام بود.
امام زادهای در وسط شهر هویزه وجود داشت که گنبد و بارگاه آن تخریب شده و فقط قبر باقی مانده بود. به زیارت امام زاده رفتیم و پس از آداب زیارت هویزه را ترک و به ادامه بازدید از مناطق جنگی پرداختیم ، در حال حرکت که بودیم تابلوای در وسط صحرا توجه ما را جلب کرد. نزدیک شدیم روی تابلو نوشته شده بود: « آرامگاه خواهران گمنام نامردان بعثی اوایل جنگ که در اراضی میهن اسلامی پیشروی کرده بودند پس از تصرف شهرها و روستاها کسانی که مقاومت می کردند را میکشتند و با حفر گودالی همهی آنها را یکجا دفن میکردند. این خواهران هم به همین صورت به شهادت رسیده و در گودالی مدفون شده بودند. در آنجا بر روی تابلو دیگری نوشته شده بود: آرامگاه خواهران شهید گمنام که به دست صدامیان کافر ناجوان مردانه به شهادت رسیدند. برای شادی روح این عزیزان فاتحه خواندیم و سپس سوار ماشینها شده و به سمت اهواز به راه افتادیم. دم دمای غروب به اهواز برگشتیم و در استراحت گاه مبارزان مستقر شدیم. فردا صبح پس از حدود پانزده روز مأموریت کاروان در جبهه به پایان رسید . بار و بنه را جمع کردیم و با همان ماشینهایی که آمده بودیم منطقه جنگی را ترک و به سوی شیراز به راه افتادیم.
#ادامه_دارد...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹ﭘﺮﭼﻤﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﻥ ﻗﺮﻣﺰ ﺷﺪ ...🚩
🌷به شهید بزرگوار، حاج منصور خادم صادق قول داده بودم که در مقری که ایشان فرمانده آنجا بود تصویری از بارگاه آقا اباعبدالله(ع)، همراه با سلام به حضرت بکشم. محمد جواد در تبلیغات لشکر بود و کارهای نقاشی را انجام می داد.
می خواست برای عیادت از برادرش که تازه مجروح شده بود به شیراز برود، او را راضی کردم تا برای این امر با من همراه شود. قرار شد محمد جواد بارگاه آقا را نقاشی کند و من هم سلام را بنویسم.
نزدیک های غروب کار ما تقریباً تمام شد. محمد جواد که پرچم را رنگ می کرد که صدای سوت خمپاره پیچید.
خرده بتن های سنگر که بر اثر موج انفجار کنده شده بود، عینکم را شکاند، همه چیز را محو می دیدم.
اما از چیزی که دیدم تنم یخ کرد. ترکشی بزرگ به پیشانی محمد جواد بوسه زده و پیشانی اش را برده بود, خون سرش بر بالای گنبد آقا، درست در محل پرچم پاشیده شده بود!"
🌷🍃🌷
#طلبه_شهیدمحمدجوادروزیطلب
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
شهادت: 12/12/1364- فاو
🌹🍃🌷🍃🌹
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
پایان شمارش آرا در حوزه انتخابیه شیراز و زرقان؛ نجابت راهی بهارستان شد
🔹بر اساس اعلام رئیس ستاد انتخابات فارس در حوزه انتخابیه شیراز و زرقان روح الله نجابت با کسب ۷۸ هزار و ۳۵۱ رای وارد مجلس دوازدهم شد.
🔹معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس گفت: سه نماینده دیگر از حوزه انتخابیه شیراز و زرقان از میان ۶ نامزد دیگر با بیشترین میزان آرا وارد دور دوم ماراتن انتخابات خواهند شد.
🔹وی افزود: جعفر قادری با ۵۹ هزار و ۶۲ رای، علیرضا پاکفطرت با ۵۶ هزار و ۳۲۹ رای، ابراهیم عزیزی با ۵۲ هزار و ۷۷۳ رای، اسماعیل حسینی با ۴۹ هزار و ۱۱ رای، رحمتالله مرزوقی با ۴۷ هزار و ۳۰۱رای و ضرغام صادقی با ۴۳ هزار و ۱۵۵ رای در دور دوم به رقابت خواهند پرداخت.
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌷۱۲ اسفند ۶۲ ،سالروز شهادت جاویدالاثر شهید #شاهین_باقری
📸👆 عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
❄️تهران-خیابان انقلاب-زمستان۱۳۷۴-عکاس: محسن برمهانی
🔹مادر شهید شاهین باقری:
▫️شاهین در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هرلحظه منتظر بازگشتش بودم تا جاییکه هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم
🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم.یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی وخارجی بازتاب زیادی داشت
🔹شاهین درجزیره مجنون بشهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند،اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر او رفتم تنها چندکیلو استخوان تحویلم دادند و آن لحظه به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳کیلو داشت و آنروز هم ۳کیلو از استخوانش را تحویل دادند
🌱🍃🌱🌷🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
نشردهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غزه
بابات کجاس؟
بابام تو بهشته… 😭💔
دلت برای چی تنگ شده؟
دلم برای نون تنگ شده…
دلم برای همه چی تنگ شده… 💔😭
حواسمان این روزها به مردم غزه باشه...😔
#فلسطین
🌱🌹🌱🌹
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃
منتشنهیِ
شروعغمیآسمانیام!
لطفابرسرفیقبهدادجوانیام...💔
#رفیق_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢از طرف فرمانده سپاه مبلغ ده هزار تومان پاداش به محمد هدیه داده شد بود.
آن روز ها پول زیادی بود، تقریباً چهار برابر حقوق محمد. مثل تمام زن ها طلا و زیور آلات را دوست داشتم، از محمد خواستم با آن پول مقداری طلا برای من بخرد.
کمی سکوت کرد و گفت: «شما اگر چند گرم طلا داشته باشید خوشحال ترید یا این که دل چند رزمنده را شاد کنیم؟»
در جواب سؤالش ماندم.
از خواسته خودم کوتاه آمده گفتم:« حالا می خواهی این پول را چه کار کنی؟»
گفت: «می خواهم آن را بین پنج نفر از رزمندگان که محتاج تر از من هستند تقسیم کنم!»
#شهید محمد اثری نژاد
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_جبهه
#نویسنده_حبیب_صفری
#حلاوت_ایثار
#قسمت_چهل_یکم
عملیات والفجر هشت و آزاد سازی فاو
عمليات والفجر هشت از ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ شروع شد و پس از ۷۵ روز درگیری شبانه روزی به تصرف کامل شهر فاو انجامید و ایران اوایل سال ۱۳۶۷ این شهر را از دست داد.
به این دلیل که در اواخر جنگ تعادل قوا به هم خورد یعنی تمامی نیروهای تهاجمی سپاه درگیر دفاع شده بود و توان نظامی ما به اندازه سیر صعودی توان دشمن رشد پیدا نکرد. بنابراین نیروهای ما در سرزمینهایی که گرفته بودیم پراکنده شده بودند و باید از اینها دفاع میکردند .
وقتی توازن قوا به هم خورد نیروهای صدام توانستند از فرصتی که قوای خود را به منطقه شمال غرب برای اجرای عملیات والفجر ۱۰ برده بودیم استفاده کرده و در
اینجا که توان پدافندی کم شده بود به فاو حمله کنند . بعضی از فرماندهان ما با حمله به فاو به شدت مخالفت می کردند و دلیل آنها هم این بود که این عملیات عقبه مناسب ندارد و ما وقتی
از اروند عبور کنیم و حتی منطقه را بگیریم پشت سرمان رودخانه عظیمی به نام اروند است و ما از نظر عقبه در محاصره طبیعی زمین هستیم و حل مشکلات عملیات با توجه به سوابقی که در نظر داریم معمولاً به سادگی امکان پذیر نیست و ما نمی توانیم به اندازه کافی قایق ، هلیکوپتر و آتش توپخانه و . . . فراهم کنیم.
پس با انجام آن یک فاجعه بزرگ رخ میدهد و با تصرف این منطقه ممکن است تمام عقبه های ما را با هواپیما ببندد و پلها و امکانات را بزند و نیروهای ما در محاصره قرار گیرند و اسیر شوند. حرف آنها از نظر اصول نظامی درست بود چون صدام وقتی عملیات انجام شد گفت : ایرانی»ها در کیسه ای گیر کرده اند و من در این کیسه را می بندم و همه را میگیرم.» .
#ادامه_دارد...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢یک کار جالب ...
📽کلیپ را پخش کن، اسکرین شات بگیر ، رفیق شهیدت را بین شهدای شیراز انتخاب کن
و بعد عهد ببند ...
♨️برای دیگران هم بفرست تا آنها هم دلشان شهدایی بشه
🌱🌷🌱🌷🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
⭐️یادی از سردار جهادگر شهید حاج خلیل پرویزی⭐️
🌹از پشت در هم صدای گریه اش شنیده می شد. به خدا التماس میکرد که او را هم به دوستان شهیدش برساند. تا حالا ندیده بودم اینطور گریه کند و صبرش به لب رسیده باشد. گویا دیگر توان تحمل دوری دوستانش را نداشت. وارد اتاق شدم و کنارش نشستم. سرش را به سینه چسباندم و با بغض گفتم: خودت را اذیت نکن ننه. جنگ که هنوز تمام نشده. انشاالله تو هم به آرزویت میرسی.
انگار به او شوک داده باشند. سرش را عقب کشید و به چشمانم نگاه کرد. دیگر نمیتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. تا حالا اینقدر رک برای شهادتش دعا نکرده بودم. گل از گلش شکفت و با خندهای از سر شوق گفت: «من نوکرتم ننه. انشاالله پیش حضرت زینب سربلند باشی.»
مرا در آغوش کشید و تند تند صورت و پیشانیام را میبوسید.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ایام بزرگداشت ولادت حضرت رقیه (سلامالله علیها)، بر عاشقان حضرت سیدالشهداء (علیهالسّلام) مبارک باد.
نان از کَرَمِ رقیهجان… مارا بس
جانی ز دَمِ رقیهجان… مارا بس
در بین تمام آرزوها... یا رب!
یک شب حَرَمِ رقیهجان… مارا بس
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🌱🎊🎊🎊🎊🎊🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆این هم از همسر نجم الدین شریعتی مجری برنامه سمت خدا 😁😂...
💭در شب میلاد حضرت رقیه س چند دقیقه لبخند بزنید ....😇
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
💢شهید گمنام
پِلاڪ را از گردنش درآورد.
گفتم: از ڪجـٰا تو را بشنـٰاسند؟!
گفت:آنڪہ بـٰاید بشنـٰاسد!
میشنـاسد👌🏻🌸
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
#کمک_مومنانه
#نذر ظهور منجی موعود
#به_نیابت امام زمان عج و شهدا
🔻🔻🔻🔻
در ایام اعیاد شعبانیه و پایان سال
🌿🌿🌿
تهیه بسته های معیشتی شامل پوشاک، کفش و مواد غذایی
و توزیع بین نیازمندان
🔹🔸🔹🔸🔹
شماره کارت جهت مشارکت 👇👇
6037997950252222
بانک ملی . بنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام
🌱🌹🌱🌹
تحویل حضوری کالا(اجناس نو )
⬇️⬇️⬇️⬇️
مراسم میهمانی لاله های زهرایی
عصر هر پنجشنبه. دارالرحمه شیراز . قطعه شهدای گمنام
🔺🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
کمترین کمک نشر مطلب جهت مشارکت بیشتر هست
⬆️⬆️
🌷🕊🍃
گاهی ...
تمام خواهش های دنیا
خلاصه میشود در دو کلمه:
ای شهید من ...
مـرا دریــاب ...
#شهید_محمد_رضا_ایزدی🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌷صبح 14 اسفند ماه بود. در سنگر تخریب بودیم که یکی سید صدرالدین را صدا زد. رضا ایزدی بود. سید که یک پایش قطع بود لی لی کنان تا جلو سنگر رفت. رضا چیزی در گوش سید گفت و رفت. سید که برگشت گفتم رضا چی می گفت. سید سری تکان داد و گفت، میگه سید دعا کن منم شهید بشم!
🌷با بچه های تبلیغات در منطقه دور می زدیم. چشممان به رضا ایزدی و بهاالدین مقدسی افتاد که با موتور بودند. اصرار کردیم کمی صحبت کنند. رضا فقط می خندید. زیر لباس خاکی اش، لباس سیاه عزای برادرش رسول بود،اما چهره اش مثل همیشه بشاش و خندان. بها الدین در مورد شهید و نقش شهید حرف زد. نوبت رضا شد. رضا با خنده می گفت چی بگم... ناگهان جدی شد. جدی گفت ما آرزویمان است مثل حاج شیرعلی سلطانی بی سر خدمت امام حسین برسیم...
با خنده رفتند. شاید چند ساعت نشد که هر دو دوست کنار هم شهید شدند. بی سر...
🌹🍃🌹
هدیه به سرداران شهید رضا ایزدی و بهاالدین مقدسی صلوات
#سالروزشهادت
#شهدای_فارس
🔹🔹🔹🔹
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
48.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا گفت بخاطر من از اسمت میگذری؟
کاری میکنم اگه یه روز اسمت نباشه
مردم خونههاشونم پیدا نکنن!
و امروز اگه اسم این شهدا
سر کوچههای ما نباشه همهمون گم میشیم!
🎙حاج حسین یکتا
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌹 دست نوشته ای منتشر نشده از سردار دل ها برای یکی از دوستانش
♦️به راستی هنوز مانده است تا ابعاد پنهان شخصیت حاج قاسم مکشوف شود
#حاج_قاسم
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار جهادگر شهید حاج خلیل پرویزی⭐️
🌹عراق پدافندهای سنگینی در جزیره فاو انجام می داد. یکی از رخنههایی که دشمن با تمام توان سعی داشت از آن عبور کند در شرق آبگرفتگی کارخانه نمک و غرب جاده البحار بود. باید این رخنه را با خاکریز پر می کردیم. قرار شد با آقای انگشتباف نماینده از لشکر 27 محمدرسول الله که در خط مستقر بود و یک نماینده از جهاد فارس که قرار بود این رخنه را پر کند از خط باز دید کنیم. قرارگاه حاج خلیل پرویزی را معرفی کرد. من پشت فرمان موتور نشستم، حاج خلیل پشت من و آقای انگشتباف پشت او. آتش سنگینی روی منطقه می بارید، مسیر لغزنده و پر از چاله های انفجار بود. با سرعت می رفتم که حاج خلیل محکم روی دوشم زد و گفت بایست!
با قدرت ترمز گرفتم. موتور سر خرد و روی زمین افتادیم. ناگهان یک راکت هواپیما دو سه متری ما به زمین خورد و منفجر شد. جانمان را نجات داده بود. قرار شد بقیه مسیر را پیاده و با فاصله برویم. من و انگشتباف با دو و سرعت خودمان را به یک سنگر رساندیم. اما حاج خلیل نیامد. گفتم کاش از همین جا توجیه می کردید. گفت: اتفاقا نیروهای خود حاج خلیل تا اینجا را خاکریز کشیده اند، به منطقه مسلط است. گفتم: مگر ایشان چه کار است؟
گفت: حاج خلیل پرویزی فرمانده جهاد فارس است.
تعجب کردم چرا یکی از نیروهایش را برای شناسایی نفرستاده است. آمدنش دیر شد. با دو برگشتیم. در عقبه شنیدیم جلو ترکش به سرش خورده و او را عقب فرستاده اند. با معراج تماس گرفتیم، خبر شهادتش تأیید شد.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔹️ بیشتر رازهاش رو با خودش برد.
همیشه میگفت: «فقط دو تا دستم میدونن من دارم چکار میکنم.»
بهش گفتم: «خب من رو هم توی کارهای جهادیت شریک کن.»
رضا، برگهی حمایت مالیش از دختربچهی سهسالهی رقیه نامی را توی دستم گذاشت و گفت: «هواش رو داشته باش؛ حتی اگر من نبودم. مثل زهرا و ابوالفضل خودمون.»
📝راوی: همسر شهید رضا اکبرزاده، از شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz