eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 وصیت حضرت علی(ع) به امام حسن(ع)/ ۱ حسن بن علی علیه‌السّلام می‌گوید: «هنگامی‌که زمان رحلت پدرم فرارسید رو به ما کرد و این چنین وصیت نمود:» «این هر آنچه‌است که علی بن ابی طالب برادر و پسر عمو و هم‌نشین محمد فرستاده خدا به آن وصیت می‌کند. اولین وصیّت من آن‌است که گواهی می‌دهم هیچ معبودی جز خدا نیست و محمّد فرستاده و برگزیده اوست که خداوند او را با علمش انتخاب نمود و با اختیارش برگزید و گواهی می‌دهم که خداوند هر آن کس که در قبرهاست برمی‌انگیزد. و از کردار مردم پرسش می‌کند و از آنچه در سینه‌هاست آگاه است.» «پس ای حسن! به تو وصیّت می‌کنم و تو برای عمل به هر آنچه پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و اله به آن سفارش کرده‌است کفایت می‌کند! پس فرزندم! اگر این چنین‌است در خانه‌ات بمان و بر اشتباهات خود گریه کن. دنیا بزرگ‌ترین خواسته و تلاش تو نباشد.» «فرزندم تو را به نماز اوّل وقت و [پرداخت] زکات به کسانی که مستحق آن هستند در مواردی که زکات به آن تعلّق می‌گیرد و خاموشی هنگام شبهات و میانه‌روی و عدالت در هنگام خشنودی و خشمناکی و خوش همسایگی و بزرگ داشتن مهمان و بخشش و مهربانی با مستمندان و بلازدگان و صله‌رحم و دوستی و هم‌نشینی با بیچارگان و فروتنی که با فضیلت‌ترین عبادات است و کوتاه‌کردن آرزوها، سفارش می‌کنم.» «به یاد مرگ باش و در دنیا زهد پیشه کن. به‌درستی که تو در گرو مرگ و در معرض بلاها و مشکلات و ناتوان زمین‌گیر [در مقابل] بیماری‌ها هستی. تو را به ترس از خدا در کارهای پنهان و آشکارت سفارش می‌کنم و از سرعت گرفتن در سخن و عمل باز می‌دارم.» 📚منبع امالی، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۲۰ .
. شب قدر را با ذکر امام حسین زینت میدهیم ، نه برای اینکه به حورالعین برسیم، بلکه بخاطر اینکه به حورالعین آفرین برسیم، چرا که حورالعین را شعاعِ نورِ اباعبدالله خلق نمودند. .
. 🏴 وصیت حضرت علی(ع) به امام حسن(ع)/ ۲ «هنگامی‌که به چیزی از امور آخرت برخوردی، شروع به آن کن و اگر با چیزی از امور دنیا روبرو شدی صبر پیشه کن تا در آن مسأله هدایت یابی. از جایگاه تهمت و مجالسی که گمان بد به آن می‌رود دوری کن. همانا هم‌نشین [بد] به اطرافیان خود ضرر می‌رساند. فرزندم برای [رضایت] خدا رفتار کن و از بدزبانی دوری نما.» «به نیکی دستور ده و از بدی باز دار و در راه خدا با برادرانت، دوستی کن و انسان نیک را برای نیکی‌اش دوست بدار و با انسان گناه‌کار به ظاهر مدارا کن و با قلبت او را دشمن دار و با کردار خود از او دوری کن تا مانند او نباشی. از نشستن در سر راه‌ها دوری کن و جدال را رها نما و از هم‌نشینی با کسی که عقل و دانش ندارد بپرهیز.» «فرزندم! در زندگی و عبادتت میانه رو باش و دربندگی خدا به روش دائمی و پیوسته که توانایی انجام آن را داری عمل کن. سکوت را پیشه خود ساز تا سالم بمانی و از پیش، برای خود [نیکی و ثواب] بفرست تا [در آخرت] بهره‌مند گردی و نیکی را بیاموز تا یاد بگیری و در همه حال به یاد خدا باش و بر کودکان خانواده‌ات ببخشای و با بزرگان آنان به متانت رفتار کن.» 📚منبع امالی، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۲۱ .
. 🏴 وصیت حضرت علی(ع) به امام حسن(ع)/ ۳ هیچ غذایی را نخور تا مقداری از آن را پیش از خوردن صدقه دهی. روزه بگیر پس به درستی‌که روزه موجب پاکی بدن و نگهدارند روزه گیران [از آتش دوزخ] است. با نفس خود بستیز و از هم نشین خود بر حذر باش و از دشمنت دوری کن. به مجالس ذکر و یاد خدا برو و فراوان دعا نما.» «فرزندم! همانا من نصیحتی را برای تو فروگذار نکردم و این جدایی میان من و توست و تو را نسبت به برادرت محمد به نیکی سفارش می‌کنم. همانا او برادر و فرزند پدر توست و تو از علاقه من به او آگاهی.» «و اما برادرت حسین فرزند مادر توست و من تو را بیش از این سفارش نمی‌کنم. خداوند خلیفه بر شماست [پس از خود، شما را به خدا می‌سپارم] و از او می‌خواهم که شما را اصلاح کند و سرکشان طغیان‌گر را از شما باز دارد. صبر کنید، صبر کنید تا فرمان خداوند فرود آید و هیچ نیرو و توانایی جز به یاری خداوند بلند مرتبه ممکن نیست.» 📚منبع امالی، شیخ طوسی، ج۱، ص ۲۲ .
. ⚫️ به خدا سوگند این ملعون کشنده من خواهدبود شیخ مفید و دیگران به سندهاى معتبر روایت کرده‌اند که هنگامی‌که حضرت امیر المؤمنین علیه‌السّلام از مردم بیعت مى‌‏گرفت، عبد الرّحمن بن ملجم مرادى آمد که با آن حضرت بیعت کند، اما امام بیعت او را قبول نفرمود. ابن ملجم سه مرتبه به خدمت امام آمد، در مرتبه سوّم با حضرت بیعت کرد. چون پشت کرد، حضرت بار دیگر او را طلبید و با او عهد کرد و سوگند داد که بیعتش را نشکند. هنگام رفتن دوباره او را طلبید و بر بیعتش تأکید کرد. ابن ملجم گفت: یا امیر المؤمنین چرا با من متفاوت از دیگران عمل کردی؟ حضرت شعرى خواند که مضمونش این است که: «من به او بخشش مى‏‌نمایم و نیکى مى‏‌کنم، و او اراده قتل من دارد، چه بد یارى است قبیله مراد.» سپس فرمود: «برو اى ابن ملجم به خدا سوگند مى ‌دانم که وفا به عهدهاى خود نخواهى کرد.» سپس امام اسب زیبایی به او بخشید. هنگامی‌که ابن ملجم بر اسب سوار شد، باز حضرت شعرى با همان مضمون خواند و فرمود: «به خدا سوگند این ملعون کشنده من خواهد بود.» گفتند: یا امیر المؤمنین اجازه بده او را بکشیم، اما امام دستورى نداد. 📚منبع جلاء العيون، علامه مجلسی، ص٣١٧ .......... ◾️ شب آخر امیرالمومنین(ع) و فریاد مرغابی‌ها امیر المؤمنین علیه‌السّلام تمامى آن‌شب(شب آخر) را بیدار بود و بسیار بیرون مى‏‌آمد و به آسمان نگاه می‌كرد و می‌فرمود: «به خدا، دروغ نگفته‏‌ام و به من هم دروغ نگفته‌اند، این همان شبى‌است كه بدان وعده‌ام داده‏‌اند.» پس به خوابگاه خود برمی‌گشت، چون سپیده زد كمربندش را محكم بست و بیرون رفت، و این شعر را می‌خواند (و ترجمه‏‌اش چنین است): ۱- كمرت را براى مرگ محكم ببند (و مهیاى آن باش) زیرا مرگ به دیدارت خواهد آمد. ۲- و آنگاه كه بر تو وارد شد از مرگ جزع و بی‌تابى مكن. چون به میان سرا (و صحن خانه) رسید مرغابیان پیش آمدند و به روى آن حضرت فریاد می‌زدند، (آنان كه در خانه بودند) آن‌ها را از پیش رویش دور می‌كردند. حضرت فرمود: «آنها را واگذارید زیرا كه این‌ها نوحه‏‌گران هستند.» پس بیرون رفت و (همان شب) ضربت خورد. 📚منبع الارشاد فی معرفة حجج الله علي العباد، شیخ مفید، ج١، ص١٥ ...... ◼️ ضربت شمشیر بر فرق مبارک مولا روایت شده كه آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می‌رفت و به آسمان نظر می‌كرد و می‌فرمود: «به‌خدا سوگند، دروغ نمی‌گویم و به من دروغ گفته نشده‌است. این‌است آن شبی كه به من وعده شهادت دادند.(۱) به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسحد اعظم كوفه شد و خفته‌گان را برای ادای نماز بیدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادی را كه به رو خوابیده بود، بیدار و خواندن نماز را به وی گوشزد كرد. هنگامی‌كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیكن شمشیرش به طاق محراب اصابت كرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت: لله الحكم یا علی، لا لك و لا لأصحابك! و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علی(ع) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.(۲) حضرت علی(ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله، فزت و ربّ الكعبه؛ سوگند به خدای كعبه، رستگار شدم.»(۳) 📚منبع (۱) منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص ۱۷۲ (۲) الارشاد، شیخ مفید، ص ۲۳؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص ۱۷۲؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله، تلمسانی، ص ۱۱۳؛ وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ص ۴۱ (۳) منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص ۱۷۴ .
. 🏴 تا هفتاد سال بلا می‌آید ابوحمزه از ابواسحاق سبیعی عمرو بن حمق نقل کرد که گفت هنگامی‌که علی(علیه‌السّلام) در کوفه ضربت خورد گفتم: مشکلی ندارید زخم سطحی است. امام(علیه‌السّلام) فرمودند: «به جان خودم سوگند شما را ترك خواهم کرد.» آنگاه سه مرتبه فرمودند: «تا هفتاد سال بلا می‌آید.» گفتم: آیا بعد از مصیبت آسایشی است؟ ایشان به من پاسخ ندادند و بیهوش شدند. پس حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) گریست. هنگامی‌که به هوش آمدند؛ فرمودند: «ای ام کلثوم مرا ناراحت نکن اگر آنچه را که من می‌دیدم تو نیز می‌دیدی گریه نمی‌کردی. فرشتگان هفت آسمان یکی پس از دیگری و پیامبران می‌فرمایند: ای علی به ما بپیوند، به راستی آنچه در پیش رو داری بهتر است از آنچه در آن هستی.» من گفتم: ای امیرالمؤمنین شما فرمودید تا هفتاد سال بلا و گرفتاری است، آیا بعد از هفتاد سال آسایشی پدید می‌آید؟ ایشان فرمودند: «بله، به راستی بعد از بلا و سختی، آسایش است؛ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ؛ خداوند هر چه را بخواهد محو می‌کند و ام‌الکتاب نزد اوست.»(سوره مبارکه رعد، آیه۳۹) ابوحمزه گفت: من به حضرت امام باقر(علیه‌السّلام) گفتم: حضرت امیرالمومنین(علیه‌السّلام) فرمودند: تا هفتاد سال بلا و سختی می‌آید و فرمودند: بعد از هفتاد سال آسایش و راحتی است امّا ما تاکنون آرامشی ندیده‌ایم. حضرت امام باقر(علیه‌السّلام) فرمودند: «ای ثابت، خداوند برای این امر هفتاد سال تعیین کرد پس هنگامی‌که حضرت امام حسین(علیه‌السّلام) شهید شدند خداوند بر اهل زمین خشم گرفت و آن را تا صد و چهل سال به تأخیر انداخت. پس ما شما را از حدیث آگاه کردیم و شما آن را افشا کردید و پرده از اسرار برداشتید، پس خداوند آن را به تأخیر انداخت و بعد از آن نزد خداوند برای آن وقتی تعیین نشده‌است. «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ؛ خداوند هر چه را بخواهد محو می‌کند و ام الکتاب نزد اوست.» ابوحمزه گفت: به حضرت امام صادق(علیه‌السّلام) این (روایت) را گفتم، پس فرمودند: «همین گونه بوده است.» 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ‏۴۲، ص ۲۴۰ .
. 📣 وصیت امام درباره فتنه‌های پس از شهادت ایشان حضرت به فرزندان خود فرمود: «به زودی که فتنه‌‏ها از هر سو رو به شما آورد و منافقان این امّت کینه‏‌های دیرینه خود را از شما طلب نمایند و از شما انتقام بگیرند، پس بر شما باد به صبر که عاقبت صبر نیکو است.» سپس به امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام فرمود: «بعد از من به خصوص بر شما فتنه‌‏های بسیار واقع خواهد شد از جهت‌های مختلف، پس صبر کنید تا خدا حکم کند میان شما و دشمنان شما، او بهترین حکم‌کنندگان است.» پس رو کرد به امام حسین علیه‌السّلام و فرمود: «ای ابو عبدالله تویی شهید این امّت، پس بر تو باد به تقوی و صبر بر بلا.» 📚منبع جلا العیون، علامه مجلسی، ص ۳۴۱ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، جلد ۱ .
. ◾️ امام درباره تجهیز و تدفین امام به فرزندشان امام حسن علیه‌السلام فرمود: «ای حسن! وقتی از دنیا رفتم، مرا غسل ده و کفن کن و با بقیّه حنوط رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که از کافور بهشت است و جبرئیل برای آن حضرت آورده بود حنوط کن. هنگامی‌که مرا برای تدفین روی تخت گذاشتید جلوی آن را رها کنید و فقط پشت تخت را بگیرید. ملائکه جلوی آن را خواهند گرفت و تخت حرکت خواهد کرد. به هر سو که تخت روان شد شما هم به همان سو حرکت کنید و جایی که توقف نمود همانجا محل قبر من است.» «پس از این‌که بر من نماز خواندی جنازه را از موضع خود بردار و خاک را از آن موضع کنار بزن. در آنجا قبر کنده شده و لحد ساخته‌ای خواهی یافت که پدرم حضرت نوح علیه‌السّلام برای من ساخته در آنجا گذاشته‌است، پس مرا بر روی آن تخته دفن کن و هفت خشت ساخته در آنجا خواهی یافت از خشت‌های بزرگ، آن‌ها را بر روی من بچین، پس اندکی صبر کن و یک خشت را بردار و به قبر نگاه کن» «مرا در آنجا نخواهی دید زیرا به جدّ تو رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ملحق خواهم شد، بدان‌که هر پیغمبری بمیرد اگر چه در مشرق مدفون شده باشد و وصیّ او در مغرب باشد، حق تعالی روح و جسد او را با روح و جسد وصیّ او خواهد پیوست، بعد از آن جدا می‌‏شوند، باز هر یک به قبرهای خود بر می‌گردند. سپس قبر مرا از خاک پر کن و محل قبر مرا پنهان کن. هنگام صبح تابوتی بر ناقه‌‏ای ببند و سر آن ناقه را به کسی بده که به جانب مدینه بکشد تا آنکه مردم ندانند که من در کجا مدفون شده‏‌ام.» در بعضی از روایات معتبر از امام جعفر صادق علیه‌السّلام روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرزند خود امام حسین علیه‌السّلام را امر کرد که برای ایشان چهار قبر در چهار محل ایجاد نماید. در مسجد کوفه، در رحبه، در نجف و در خانه جعدة بن هبیره، تا دشمنان امام از خوارج و بنی‌امیّه محل قبر ایشان را نشناسند مبادا که اراده کنند جسد مطهر امام را خارج نمایند. 📚منبع جلا العیون، علامه مجلسی، ص ۳۴۱ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، جلد ۱ .
. ✔️ به اسیر کن مدارا امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام با اندوه زیاد نزد پدر آمدند. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام امام حسن علیه‌السّلام را به جاى خود گذاشت که با مردم نماز گزارد و خود با وجود زخم عمیقی که در سر داشت نمازش را نشسته تمام کرد و در هنگام نماز از شدت ضعف به چپ و راست متمایل می‌شد. امام حسن علیه‌السّلام پس از نماز سر پدر را در آغوش گرفت، و ‏گفت: «ای پدر کمرم شکست، چگونه تو را در این حال ببینم.» امیرالمؤمنین فرمود: «اى فرزند! از این پس پدرت را رنجى نیست، اینک جدّ تو محمد مصطفى -صلوات اللّه علیه- و جدّه تو خدیجه کبرى، و مادرت فاطمه زهرا علیهم‌السلام و حوریان بهشت حاضرند و انتظار پدر تو را دارند، تو شاد باش و دست از گریستن بدار که گریه تو ملائکه آسمان را به گریه‏ در آورده‌است.» مردم ابن‌ملجم را دستگیر کرده و دست بسته نزد امام آوردند. امام حسن علیه‌السلام به او فرمود: «ای ملعون! آیا کسی را کشتی که به تو پناه داد و تو را بر دیگران اختیار کرد و بخشش‌های فراوان به تو فرمود؟ آیا او بد امامی بود برای تو؟ آیا عوض نیکی‌‏های او به تو این بود؟» ابن‌ملجم سر به زیر افکنده بود و چیزی نمی‏‌گفت. آنگاه امام حسن علیه‌السّلام به پدر عرض کرد: «این ابن‌ملجم دشمن خدا و رسول و دشمن شماست که نزد شما حاضر و اسیر شماست.» امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به ابن‌ملجم نگاه کرد و فرمود: «ای ابن‌ملجم جنایتی بزرگ کردی. آیا من برایت بد امامی بودم؟ آیا تو را مورد مرحمت قرار ندادم و بر دیگران برنگزیدم؟ با وجود اینکه می‌دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده‌ای بازگردی، اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی، ای شقی‌‏ترین اشقیاء.» ابن‌ملجم گریست و این آیه از قرآن را خواند: «أ فأنت تنقذ من فی النّار؛ آیا تو می‌توانی کسی را که جایگاهش دوزخ است نجات دهی؟» آن‌گاه علی علیه‌السلام سفارش او را به امام حسن علیه‌السّلام کرد و فرمود: «فرزندم! با اسیر خود مدارا کن، و با مهربانی و رحمت با او رفتار کن. آیا نمی‌‏بینی چشم‌های او را که از ترس چگونه گردش می‌کند و دلش چگونه مضطرب است؟ ای فرزند! ما اهل بیت رحمت و مغفرتیم، پس بخوران به او از آنچه خود می‌‏خوری، و بیاشام او را از آنچه خود می‏‌آشامی.» «پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را بکش و جسد او را به آتش نسوزان و او را مثله مکن. (یعنی دست و پا و گوش و بینی و سایر اعضای او را قطع مکن). اگر زنده ماندم من خود داناترم که با او چه کار کنم، و من سزاوارترم به عفو کردن، زیرا ما اهل بیتی می‏‌باشیم که با گناه‌کار در حقّ ما جز به عفو و کرم رفتار دیگر ننماییم.» 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ص۴۲۴،۴۲۷ ....... 📌 آیا ریشه‌های مظلومیت (ع) همچنان باقیست؟ ج ۱۵ - قسمت اول 🔘 علی(ع)؛ معیار و میزان 🔘 عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) استاد در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه: علی(ع)؛ معیار و میزان در روایتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۵). هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه امیرالمؤمنین(ع) را دوست دارد، و هیچ منافقی نیست مگر اینکه نمی‌تواند امیرالمؤمنین علی(ع) را دوست داشته باشد. در مورد حضرت علی(ع) اینطور است ولی مثلاً دربارۀ امام حسن(ع) و امام حسین(ع) این‌طور نیست. ممکن است کسانی حسنین(ع) را هم دوست داشته باشند که نتوانند علی بن ابیطالب(ع) را دوست داشته باشند. اگر چه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم به خاطر علی بن ابیطالب(ع) مظلوم واقع شدند. دشمنان در کربلا می‌گفتند «بغضاً لأبیک» می‌خواهیم شما را به قتل برسانیم. عظمت روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) در روضه اهل بیت(ع) از قربانی شدن اولیاء خدا صحبت می‌شود و این قربانی شدن، حادثۀ بزرگی در تاریخ است و عظمت معنایی دارد. این روضه‌ها همان قدر که احساسات ما را درگیر می‌کند، همان قدر عمق معنایی دارد، لذا پرمعرفت‌ترین بخش تاریخ، روضه‌ها و ذکر مصائب است که حرف‌ها و رازهایی در آن است. ما برای مظلومیت ائمۀ معصومین(ع) راحت می‌توانیم گریه کنیم ولی گریه برای روضه‌های امیرالمؤمنین(ع) سخت‌تر است. می‌دانید چرا؟ زیرا حضرت علی(ع) به مثابه خورشید هستند. نگاه کردن به خورشید سخت است ولی به ماه راحت‌تر می‌توان نگاه کرد. اما ماه، بخشی از مظلومیت این خورشید را به خودش گرفته است و همین ما را هلاک می‌کند؛ چه برسد که بخواهیم از مظلومیت علی(ع) حرف بزنیم؟! امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: « لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَت»(نهج البلاغه، حکمت۱۱۱)؛ اگر کوه من را دوست داشته باشد، متلاشی می‌شود. 🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پانزدهم رمضان
. لحظه شهادت امیرالمؤمنین(ع) امام بی‌هوش شد، وقتی به هوش آمد فرمود: «در این وقت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و عمویم حمزه و برادرم جعفر به نزد من آمدند گفتند که زود بیا به نزد ما که ما مشتاقیم بسوى تو». امام سپس به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود: «همه را به خدا مى‌‏سپارم، خدا همه را به راه حقّ درست بدارد و از شرّ دشمنان حفظ نماید.» سپس گفت: «بر شما باد سلام اى رسولان وحى پروردگار من.» و این آیه را قرائت فرمود که: «لِمِثْلِ هذا فَلْیعْمَلِ الْعامِلُونَ؛ براى مثل این ثواب و منزلت باید که عمل کنند عمل‌کنندگان.» و نیز این آیه را «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ؛ به درستى‌که خدا با آنهاست که پرهیزکارى کردند و آنها که نیکوکار بودند.» پس پیشانی مبارک امام در عرق نشست و مشغول ذکر خدا گردید، رو به قبله کرد و چشمان خود را بر هم گذاشت، دست‌ها و پاهاى مبارک خود را به‌سوى قبله کشید و شهادت به وحدانیت الهى و رسالت پیامبر داد و به لقاء پروردگارش شتافت. 📚منبع جلاء العيون، علامه مجلسی، ص٣٥٠ ........ 🔳 دفن پنهانی امیرالمومنین(ع) در قبر آماده شده توسط نوح نبی ۱-خبرى است كه عباد بن یعقوب رواجنى از حیان بن على عنزى روایت كند كه گفت: یكى از غلامان على علیه‌السّلام براى من حدیث كرد كه چون هنگام مرگ أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرا رسید به حسن و حسین علیهم‌السّلام فرمود: «آن‌گاه كه من از دنیا رفتم، مرا بر تابوتى حمل كنید و از خانه بیرون برید، و شما دنبال تابوت را بگیرید زیرا كه جلوى آن برداشته شود، و (دیگران) رنج برداشتن جلوى آن را از گردن شما كفایت كنند، سپس جنازه مرا بغریین (كه نام همین زمینى‌است كه اكنون قبر مطهر آن حضرت در آن واقع‌است، و برخى گفته‏‌اند نام دو عمارت و بنا بود كه در نجف قرار داشته‌است) ببرید، در آن‌جا سنگ سفید درخشانى خواهید دید همان‌جا را بكنید (و حفر كنید) و در آنجا لوحى مى‏‌بینید، پس مرا در همان مكان به خاك بسپارید.» گوید: همین كه آن حضرت از دنیا رفت پیکر مطهرش را برداشتیم و از خانه بیرون بردیم (و چنانچه فرموده بود) ما دنبال تابوت را گرفته بودیم و جلوی آن خود برداشته شده‌بود، و ما صدائى آهسته چون كشیدن درختى بر زمین مى‏‌شنیدیم تا به غریین رسیدیم، در آن‌جا سنگ سفیدى دیدیم كه درخشندگى داشت، آنجا را كندیم لوحى دیدیم بر آن نوشته بود: «این جایى‌است كه نوح براى على بن ابى طالب علیه‌السّلام ذخیره كرده.» پس ما آن حضرت را در آن مكان دفن كرده برگشتیم، و از این بزرگ‌داشت و اكرام خداوند نسبت به أمیرالمؤمنین خورسند بودیم، پس جمعى از شیعیان كه به نماز بر جنازه آن حضرت نرسیده بودند، و ما جریانى را كه دیده‌بودیم و اكرامى كه خداى عزوجل نسبت به أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرموده بود براى آن‌ها باز گفتیم، آن ها گفتند: دوست داریم آن‌چه را شما در باره آن بزرگوار دیده‏‌اید ما نیز به چشم خود ببینیم، به آن‌ها گفتیم: طبق سفارش و وصیت خود آن حضرت جاى قبر پنهان شده، آن‌ها (به این سخن توجه نكردند) بدان سو رفتند و بازگشتند، و گفتند: ما آنجا را كندیم و چیزى نیافتیم. ۲- محمد بن عماره از پدرش از جابر بن یزید الجعفى حدیث كند كه گفت: از حضرت باقر محمد بن‏ على علیه‌السّلام پرسیدم: أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام در كجا دفن شد؟ فرمود: «در ناحیه غریین پیش از سپیده دم به خاك سپرده شد، و حسن و حسین و محمد (حنفیه) فرزندان آن حضرت، و عبد اللَّه بن جعفر (برادر زاده‌‏اش، این چهار تن) وارد قبرش شدند (و جنازه را در قبر گذاردند). 📚منبع ارشاد، شیخ مفید، ج١، ص٢۵ .
. ♻️ چند روایت در تفسیر آیه شریفه «لیلة القدر خير من ألف شهر» ⭐️روایت اول از ابن عباس روایت‌شده که براى رسول خدا(ص) ذکر مردى از بنى‌اسرائیل به میان آمد که او در راه خدا هزار ماه شمشیر خود را بر شانه‌اش حمل نموده (و آماده جهاد در راه خدا بود). رسول خدا(ص) از این جریان سخت تعجب نمود و آرزو کرد که این فضیلت در امتش باشد. پس خداوند (در مقابل) به آن حضرت شب قدر را عطا کرد و فرمود: «شب قدر، بهتر از هزار ماهى‌است که آن مرد بنى‌اسرائیلى در راه خدا سلاح حمل کرد (این شب قدر) براى تو و امّت بعد از تو، تا روز قیامت در هر ماه رمضان خواهد بود.» 📚منبع مجمع البیان، طبرسی، ج ۱۰، ص ۷۸۹ نورالثقلین، عروسی حویزی، ج ۵ ، ص ۶۲۲ ♻️ چند روایت در تفسیر آیه شریفه «لیلة القدر خير من ألف شهر» ⭐️روایت دوم مجاهد گوید در میان قوم بنى‌اسرائیل مردى بود که شب‌ها تا صبح به عبادت مى‌پرداخت و روز با دشمنان دین تا به شب به جهاد و پیکار مى‌گذرانید و این عمل او هزار ماه طول کشید و خداوند این سوره را نازل فرمود و تذکر داد که عمل یک شب قدر از این اعمال بالاتر است. 📚منبع جامع البیان، طبری ...... ♻️ چند روایت در تفسیر آیه شریفه «لیلة القدر خير من ألف شهر» ⭐️روایت سوم على بن عروه گوید: چهار نفر در قوم بنى‌اسرائیل بودند که هشتاد سال خداوند را عبادت نمودند و کوچک‌ترین گناهى نیز از آن‌ها سر نزد. اینان عبارت بودند از: ایوب، زکریا، حزقیل بن عجوز و یوشع بن نون. اصحاب رسول خدا(ص) از این عبادت به شگفت آمدند تا این که جبرئیل آمد و این سوره را نازل نمود و فرمود: «عبادت یک شب قدر از این عبادات بالاتر است.» 📚منبع تفسیر کشف الاسرار، خواجه عبدالله انصاری ♻️ چند روایت در تفسیر آیه شریفه «لیلة القدر خير من ألف شهر» ⭐️روایت چهارم انس مالک گوید: سبب نزول این سوره چنین بوده که مدت عمر امت رسول خدا صلی الله علیه و آله را به او عرضه کردند و نسبت به طول عمر امت‌هاى سلف کمتر بود. این مقدار عمر در نظر پیامبر کم آمد. خداوند با نزول این سوره به پیامبر خویش فرمود: «اگر طول عمر این امت اندک است بر طاعت یک شب آنان ثواب بسیار زیاد دهم تا یک شب قدر آن بهتر از عبادت هزار ماه باشد.» 📚منبع تفسیر روض الجنان، ابوالفتوح رازی .......... 📗 فضائل شب‌های مبارک قدر (تعیین مقدرات ) قال الصادق (علیه‌السلام): «التقدیر فى لیلة تسعة عشر و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة ثلاث و عشرین.» امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام می‌گیرد و تصویب آن در شب بیست و یكم و تنفیذ آن در شب بیست‏ و سوم.»(۱) قال‌الصادق‏(ع): «التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرین.» «مقدّرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تایید و در شب بیست و سوم ماه (رمضان) امضا می‏‌شود.»(۲) 📚منبع (۱) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۲۵۹ (۲) کافی، شیخ کلینی، ج ۴، ص ۱۵۹ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
861_38306312837220.pdf
243.8K
pdf ♦️برای اجرای مداحان اهلبیت علیهم السلام در ماه مبارك رمضان◈
. ✳️ دعا برای امام زمان(ع) در شب ۲۳ ماه رمضان از امامان معصوم(ع) چنين نقل شده‌است: اين دعا را در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان در حال سجده، ايستاده، نشسته و در همه حالات تكرار می‌كنی و نيز در همه اوقات اين ماه و هر قدر كه می‌توانی و هر موقع از دوران زندگی‌ات به يادت آمد می‌خوانی. بعد از تمجيد خدای و درود بر پيامبر(ص) می‌گويی: «اللّهمّ كن لوليـّك الحجّة بن الحسن، في هذه السّاعة و في كلّ ساعةٍ، وليـّاً و حافظاً، و قائداً و ناصراً، و دليلاً و عيناً، حتّي تسكنه أرضك طوعاً و تمتّعه فيها طويلاً.» «خداوندا، ولی و برپاكننده امرت، محمد، زاده حسن، مهدی را، كه برترين درودها و سلام‌ها بر او و پدرانش باد، در اين ساعت و در همه ساعت‌ها، سرپرست، نگه‌دار، راه‌بر، ياور، راهنما و پشتيبان باش تا او را [نه از سر زور بلكه] به اختيار [مردم] در زمين جايگاه بخشی و او را در درازا و پهنای زمين بهره‌ور و كامران سازی.» 📚 منبع مصباح المتهجّد، شیخ طوسی، ص ۶۳۰ .
. ☑️ خوش‌گمانی و حسن‌ظن به خداوند در روايت آمده‌است: هرگز بنده مؤمنى به خداوند عزيز و جليل حسن ظن نشان نمى‌‏دهد مگر آنكه خداوند متعال با او بر اساس همان ظن و گمان نيكش رفتار مى‌نمايد، چون خداوند، كريم است و شرم دارد از اينكه با گمان و اميد بنده‌اش مخالفت كند، بنابراين گمان‌تان را به خداوند نيك گردانيد و به‌سوى او ميل و رغبت نشان دهيد كه خودش مى‌فرمايد: «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ‏(سوره فتح، آيه ۶)؛(منافقين و مشركين) بر خدا گمان بد دارند و (بدين سبب) بدى برگردشان حلقه زد و خداوند نيز بر آنان خشم گرفت.» در روايت آمده‌است كه خداوند متعال حساب خلق را كه رسيد، يك نفر باقى مى‏‌ماند كه سيئاتش بر حسناتش فزونى دارد، ملائكه او را مى‌‏گيرند تا به سوى آتش ببرند در حالى كه او پشت سر خود را نگاه مى‌‏كند، در اين هنگام خداوند متعال فرمان مى‌‏دهد او را برگردانند آنگاه به او مى‌گويد: «چرا پشت سر خود را نگاه كردى؟» البته ذات اقدس الهى خود علت آن را مى‌داند. آن فرد مى‌گويد: خدايا! گمان نيكوى من به تو اين نبود (كه مرا به آتش بسوزانى)، در اين‌جا خداوند سبحان مى‌‏فرمايد: «ملائكه من، به عزت و جلالم سوگند! اين بنده حتى يك روز هم به من حسن ظن نداشت، اما او را به بهشت ببريد، چون ادعا كرد كه به من حسن ظنّ دارد.» 📚منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی ............ . ♦️ بشر حافی و امام کاظم علیه‌السلام روزی امام از کوچه‌های بغداد می‌گذشت. از یک خانه‌ای صدای عربده و تار و تنبور بلند بود، می‌زدند و می‌رقصیدند و صدای پای‌کوبی می‌آمد. اتفاقا یک خادمه‌ای از منزل بیرون آمد در حالی که آشغال‌هایی همراهش بود و گویا می‌خواست بیرون بریزد، امام به او فرمود: « صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟» سؤال عجیبی بود. گفت: از خانه به این مجللی این را نمی‌فهمی؟ این خانه «بشر» است، یکی از رجال، یکی از اشراف، یکی از اعیان، معلوم است که آزاد است. فرمود: «بله، آزاد است، اگر بنده می‌بود که این سر و صداها از خانه‌اش بلند نبود.» حال، چه جمله‌های دیگری رد و بدل شده‌است دیگر ننوشته‌اند، همین قدر نوشته‌اند که اندکی طول کشید و مکثی شد. آقا رفتند. بشر متوجه شد که چند دقیقه‌ای طول کشید. آمد نزد او و گفت: چرا معطل کردی؟ گفت: یک مردی مرا به حرف گرفت. گفت: چه گفت؟ گفت: یک سؤال عجیبی از من کرد. چه سؤال کرد؟ از من پرسید که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ گفتم البته که آزاد است. بعد هم گفت: بله، آزاد است. اگر بنده می‌بود که این سر و صداها بیرون نمی‌آمد. گفت: آن مرد چه نشانه‌هایی داشت؟ علائم و نشانه‌ها را که گفت، فهمید که موسی بن جعفر(ع) است. گفت: کجا رفت؟ از این طرف رفت. پایش لخت بود، به خود فرصت نداد که برود کفش‌هایش را بپوشد، برای این‌که ممکن است آقا را پیدا نکند. پای برهنه بیرون دوید. (همین جمله در او انقلاب ایجاد کرد) دوید، خودش را انداخت به دامن امام و عرض کرد: شما چه گفتید؟ امام فرمود: «من این را گفتم.» فهمید که مقصود چیست. گفت: آقا! من از همین ساعت می‌خواهم بنده خدا باشم و واقعا هم راست گفت. از آن ساعت دیگر بنده خدا شد. 📚منبع منهاج الکرامه، علامه حلی، ص۵۹ .
. 📣 استغفار از گناهان 🟡 امام رضا(علیه‌السلام): «اَلمُؤمِنُ اِذا أحسَنَ اِستَبْشَرَ و اذا أَساءَ اِستَغفَر.» «مؤمن کسی‌است که وقتی کار خوبی می‌کند شاد و خوشحال می‌شود و زمانی که گناهی مرتکب گردد استغفار و (از خداوند) طلب آمرزش می‌نماید.»(۱) 🟡 فضل بن عثمان مرادى گويد: شنيدم امام صادق عليه‌السّلام مى‌فرمود كه: رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله فرموده است: «چهار خصلت است كه در هركس باشد موجب هلاكت اوست پس آنها هلاک نسازند جز كسى كه مستحق هلاكت باشد. هرگاه بنده‌اى قصد كار خير كند که آن را انجام دهد، اگر آن را هم نكند، خدا برايش بر اثر حسن نيت حسنه‌اى نويسد و اگر آن را به جا آورد، خدا برايش ده حسنه مى‌نويسد.» «و هرگاه قصد كار بد كند اگر آن را نكند چيزى براى او نوشته نشود و اگر آن كار بد انجام دهد هفت ساعت به او مهلت مى‌دهند و فرشته كاتب حسنات، به فرشتۀ سيئات كه بر دست چپ است مى‌گويد: شتاب مكن، بسا باشد كه دنبال آن، كار خيرى كند كه آن را محو سازد.» زيرا خداى عز و جل فرمايد: «إِنَّ الحَسَناتِ يُذهِبنَ السَّيِّئَاتِ؛ به‌راستى حسنات سيئات را از بين ببرند.»(سوره هود، آیه ۱۱۴) «يا آنكه استغفار كند و آمرزش بخواهد و اگر او در دنبال آن گناه بگويد: اَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمَ اَلْغَيْبِ وَ اَلشَّهَادَةِ اَلْعَزِيزَ اَلْحَكِيمَ اَلْغَفُورَ اَلرَّحِيمَ ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ؛ از آن خدا آمرزش خواهم كه نيست معبود شايسته‌اى جز او كه داناى پنهان و آشكار است، عزيز و حكيم و آمرزنده و مهربان و صاحب جلال و اكرام است و به سوى او بازخواهيم گشت.» بر او چيزى ننوشته و اگر هفت ساعت بگذرد و حسنه‌اى دنبالش نياورد و استغفار هم نكند، كاتب حسنات به كاتب سيئات گويد گناه را بر اين بدبخت محروم بنويس.»(۲) 🟡 عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ اَلْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ اَلْقُنُوتِ فِي اَلْوَتْرِ هَلْ فِيهِ شَيْءٌ مُوَقَّتٌ يُتَّبَعُ وَ يُقَالُ فَقَالَ لاَ أَثْنِ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلِّ عَلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ اَلْعَظِيمِ ثُمَّ قَالَ كُلُّ ذَنْبٍ عَظِيمٌ. حلبى گويد از امام صادق عليه‌السّلام پرسيدند: آيا در قنوت نماز وتر دعايى معيّن هست كه خوانده شود؟ فرمود: «نه، خداى عزّوجلّ‌ را ستايش كن، بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله درود فرست و از گناه بزرگ خود طلب آمرزش نما.» سپس فرمود: «و هرگناهى بزرگ است.»(۳) 🟡 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ: شَكَا اَلْأَبْرَشُ اَلْكَلْبِيُّ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ لاَ يُولَدُ لَهُ فَقَالَ لَهُ عَلِّمْنِي شَيْئاً قَالَ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ أَوْ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مِائَةَ مَرَّةٍ فَإِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ «اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً» إِلَى قَوْلِهِ: “وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِين.”َ راوى گويد: اَبرَش كلبى نزد امام باقر عليه‌السّلام گلايه نمود كه صاحب فرزند نمى‌شود و گفت: چيزى به من بياموز. فرمود: «در هر روز و هر شب صد مرتبه استغفار كن؛ زيرا خداوند مى‌فرمايد از پروردگار خود آمرزش خواهيد كه او بسيار آمرزنده است… و شما را با اموال و فرزندان يارى نمايد.»(۴) 🟡امام رضا(علیه‌السلام): «تَعَطّروا بِالاِستغفارِ وَلا تَفضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنوبِ.» «با استغفار کردن، خود را معطّر و خوشبو کنید تا رایحه (متعفن) گناه، شما را مفتضح ننماید!»(۵) 🟡 امام جعفرصادق(علیه‌السلام): «لِکُلِّ داءٍ دَواءٌ وَ دَواءُ الذَّنبِ اَلاِستِغفارُ.» «هر دردی دوا و درمانی دارد. داروی گناه، طلب آمرزش و استغفار کردن است.»(۶) 📚منبع (۱) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ٧١، ص ٢٥٩ (۲) اصول کافی، شیخ کلینی، (ترجمه آیت اللهی)، ج ۴، ص ۲۶۳ (۳) ترجمه فروع کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۴۱۳ (۴) ترجمه فروع کافی، شیخ کلینی، ج،۷، ص۳۷ (۵) جامع احادیث‌الشیعه، طباطبایی بروجردی، ج ١۴، ص ٣٣٧ (۶) ثواب‌الاعمال، شیخ صدوق، ص ٣۶۵ .............. .
. ✅ گریه بر گناهان 🔴امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام: «طوبی لِمَن بكَلی عَلی خَطیئتِهِ وَ أَمِنَ النّاسُ شَرَّهُ.» «خوشا به حال کسی‌که به خاطر گناهانی که مرتکب شده گریه می‌کند (و پشیمان است) و مردم دیگر از شر و آزار او در امان هستند.»(۱) «گريستن بنده از ترس خدا، گناهانش را پاک مى‌كند.»(۲) از نجواهاى خداوند متعال با موسى(علیه‌السلام) در کوه طور این بود: «اى موسی! به قوم خود برسان که تقرّب جویان، با چیزى مانند گریستن از ترس من، به من نزدیک نشدند و متعبدان به چیزى مانند پرهیز از حرام‌هاى من مرا عبادت نکردند و آراستگان، به چیزى مانند بى‌‏اعتنایى به چیزهایى از دنیا که بدان نیاز ندارند، خویشتن را نیاراستند.» موسى عرض کرد: اى گرامی‌ترین گرامیان! چه چیز آنان را در این راه، استوار و ثابت قدم گرداند؟ فرمود: «اى موسى! امّا آنان که با گریستن از ترس من جویاى تقرّب به من هستند، در اعلى علیّین‌‏اند و هیچ کس در این (مرتبه) با آنان شریک نیست.»(۳) پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «پروردگارا ! كدام يک از بندگانت نزد تو محبوب‌تر است؟» خداوند فرمود: «آن‌كه براى از دست دادن نيكان، چنان بگريد كه كودک براى از دست دادن پدر و مادرش مى‌گريد.»(۴) «هركس از گناهى گريه كند، خداوند، او را مى‌آمرزد و هركس از ترس آتش دوزخ بگريد، خداوند او را از آن، در پناه خود مى‌دارد.»(۵) 🔴 امام علی(ع): «اگر مردم هنگامی‌که بلا به آنان می‌رسد، نزد خداوند زاری و تضرع می‌کردند، خداوند هر چیز گرفته شده‌ای را به آنان برمی‌گرداند و هر چیز خراب شده‌ای را اصلاح می‌نمود.»(۶) 🔴 در روايت آمده‌است كه: «بين بهشت و جهنم گردنه‌‏اى است كه غير از گريه‌‏كنندگان از ترس خداوند متعال، از آن رد نمى‌‏شوند.» از رسول خدا(صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) روايت شده‌است كه فرمود: پروردگار من به من خبر داد و گفت كه: «به عزت و جلالم سوگند! هرگز آنچه را كه گريه‌كنندگان نزد من دريافت مى‌‏دارند، عابدان دريافت نخواهند كرد، من در مقامات بالا برايشان قصرى بنا مى‏‌كنم كه ديگران با آنان شريك نخواهند بود.» و به موسى(عليه‌السّلام) وحى كرد و فرمود: «تا وقتى كه در دنيا هستى، بر خودت گريه كن، از چيزهايى كه موجب آتش و هلاكت مى‌‏شود بترس و مبادا زينت و زيبائى زندگانى دنيايى تو را بفريبد.» و به عيسى(عليه‌السّلام) فرمود: «اى عيسى بن مريم، بر خودت گريه كن! مانند گريه كسى‌كه مى‌خواهد با خانواده‏‌اش خداحافظى و وداع كرده، دنيا را رها و آن را براى اهلش ترك نمايد و ميل و رغبتش در چيزهايى است كه نزد خدايش دارد.»(۷) 📚منبع (۱) من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج ٤، ص ٤٠٥ (۲) غرر الحكم، تمیمی آمدی، ج ۳، ص ۲۶۲ (۳) ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص ۱۷۲ (۴) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۸۲، ص۱۷۲ (۵) إرشاد القلوب، دیلمی، ص ۹۷ (۶) نهج البلاغه، خطبه ۱۷۸ (۷) عدةالداعی، ابن فهد حلی .
. 🟢 مهربانی خداوند امام سجاد علیه‌السلام یکی از گفتگوهای پروردگار را با پیامبرش موسی(ع) برای اصحابش نقل کرده، می‌فرماید: خدای تعالی به موسی بن عمران(ع) وحی کرد: «ای موسی! مرا به مخلوقم و آنان را نسبت به من مهربان کن!» حضرت موسی(ع) عرض کرد: «پروردگارا چگونه مهربان کنم؟» خطاب رسید: «نعمت‌های ظاهری و باطنی مرا برای ایشان بازگو کن تا مرا دوست بدارند و هیچ گریزپایی را از در خانه من و هیچ گمراهی را از آستانه من بازمگردان که این عمل برای تو از عبادت یک سال که روزها روزه بداری و شبهایش را نماز بگزاری بالاتر است.» موسی(ع) عرض کرد: «پروردگارا! این بنده گریزپا کیست؟» خطاب رسید: «آن بنده‌ای است که از فرمان من سرکشی کند.» عرض کرد: «پس آن‌که از آستانه تو راه را گم کرده و آن گمراه کیست؟» فرمود:«کسی‌که امام زمانش را نشناسد و پس از شناخت او نیز به حضور او نرسد و به احکام دینش آشنا نگردد، در حالی‌که احکام دین و آنچه را که بدان وسیله خدا را عبادت کند و آنچه را که باعث خشنودی پروردگار است برسد به او شناسانده است.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱، ص ۷۱ ............. ♻️ محب خداوند امام صادق عليه‌السّلام فرمود: «هر گاه محبت خداوند در دل يك بنده‌اى روشن گردد او را از هر مشغول‏ كننده‏‌اى باز مى‏‌دارد و فقط متوجه خداوند مى‏‌گرداند، دوست خدا دلش از همه چيز پاك مى‌‏باشد و فقط به خداوند توجه دارد. «محب خداوند از همگان راست‏گوتر مى‌باشد، و بهتر از همه به عهد خود وفا مى‏‌كند، و اعمال او از همه پاك‌تر است و باطنش از همه روشن‌تر و عبادتش از همه بيشتر مى‌‏باشد، هنگام مناجات فرشتگان به او افتخار مى‏‌كنند و با ديدن او بر خود مى‌بالند.» خداوند متعال توسط او شهرها را آباد مى‏‌كند و بخاطر كرامت او بندگانش را گرامى مى‌‏دارد، هر گاه از پروردگار بخواهند بخاطر او خواسته‌هاى آنها را اجابت مى‏‌كند و به رحمت خود بلاها را از آنان دور مى‏‌گرداند، اگر مردم مى‌دانستند كه محب خدا چه مقامى دارد به خاك قدم او به خداوند متوسل مى‏‌شدند.» 📚منبع ايمان و كفر، علامه مجلسى، ترجمه عزيز الله عطاردى،‏ ج‏۱، ص۵۶۵ .......... 🌕 نزول بلا 🔹 امام موسی كاظم عليه‌السلام می‌فرمایند: «نيست بلایی كه بر مؤمن وارد شود مگر آن‌كه به وسیله دعا سريع برطرف می‌گردد و چنانچه دعا نكند طولانی خواهد شد. پس هنگامی‌که مصيتی و بلایی وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع كنيد.» «ما مِنْ بَلاء يَنْزِلُ عَلي عَبْد مُؤْمِن فَيُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ كانَ كَشْفُ ذلِكَ الْبَلاءِ وَشيكاً، وَ ما مِنْ بَلاء يَنْزِلُ عَلي عَبْد مُؤْمِن فَيُمْسِكُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ كانَ ذلِكَ‌ الْبَلاءُ طَويلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَي اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»(۱) 🔹 حضرت شعیب(ع) می‌فرمود: «گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل می‌کند.» یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده! خداوند به حضرت ‌شعیب(ع) وحی کرده و فرمود به او بگو: «اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی.» آن فرد از حضرت شعیب(ع) درخواست نشانه می‌کند. خداوند می‌گوید به او بگو که: «عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام می‌دهد و هیچ لذتی از آنها نمی‌برد.» 👈امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند كمترين كاری كه درباره گناه‌کار انجـام مـی‌دهد اين‌است كـه او را از لـذّت مـناجـات محـروم می‌سـازد.»(۲) 📚منبع (۱) الكافی، شیخ کلینی، جلد ۲، صفحه ۴۷۱؛ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۴۴ (۲) معراج‌السعاده، ملا احمد نراقی، صفحه۶۷۳ .
. 🟤 شب زنده‏‌داری نشانه شیعه است روايت شده که اميرالمؤمنين عليه‏‌السلام شبی مهتابی از مسجد بيرون شد و قصد بيابان کرد، گروهی به دنبال حضرت راه افتادند. حضرت توقفی کرد و ايستاد، بعد فرمود: «شما چکاره هستيد؟» گفتند: ای اميرالمؤمنين ما از شيعيان شما هستيم، نگاهی به چهره‏‌ی آنان کرد و فرمود: «من در چهره‏‌ی شما نشانی شيعه نمی‌‏بينم.» عرض کردند: نشانی شيعه چيست ای اميرمؤمنان؟ فرمود: «چهره‏‌هايشان زرد از شب زنده‏ داری، ديدگانشان اشک‌آلود از گريه، از قيام به شب زنده‏‌داری پشت‌شان خم، از کثرت روزه شکم‌هايشان به پشت چسبيده، لب‌هايشان خشک از بسياری دعا، گرد خاشعين بر آنان نشسته.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۶۸، ص ۱۵۱ ............ . از على بن محمد نوفلى نقل‌است كه گويد شنيدم آن حضرت مى‏‌فرمود: «بنده‌‏اى براى نماز شب بر مى‌خيزد، ولى خواب آلودگی و چُرت او را به چپ و راست متمايل مى‏‌كند و چانه‌اش بر سينه مى‌‏افتد، در اين حال ذات اقدس الهى فرمان مى‌‏دهد كه درهاى آسمان گشوده شود، آنگاه به ملائكه مى‌گويد: نظر به بنده من كنيد كه در راه چيزى كه بر او واجبش نكرده‌‏ام، چه مصيبت ها مى‏‌كشد؟» «او از من سه اميد دارد: گناهش را ببخشم، توبه‏‌اش را تجديد كنم و روزى‏‌اش را زياد نمايم. اى ملائكه من! شاهد باشيد كه من هر سه را به او دادم.» 📚منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی ................. . 👌 شب قدر! سخنی هست دربارهٔ زنی که سجاده‌اش را پهن می‌کند و قرآن و مفاتیحش را می‌گذارد گوشه‌اش و بعد شروع می‌کند مدام می‌رود به آشپزخانه؛ چای می‌گذارد، میوه تکه می‌کند، سقا می‌شود،... و اشک‌هایش، با زمزمه‌ی جوشن، می‌چکد پای گاز، وقت چشیدن نمکِ سحری و نهار فردای بچه‌ها؟ گفتیم اشک و گریه اصلاً چه می‌گویید دربارهٔ زنی که تا شانه‌اش تکان می‌خورد و می‌خواهد کمی اشک بریزد، کودکش سرش را خم می‌کند زیر چادرش و ملتمسانه می‌گوید «گریه نکن 😯😢»؟ بگویید اجر این خنده‌های اجباری تلخ و شیرین چند؟ زنی که عادت ندارد تنها، جامهٔ نور بپوشد و بچه‌هایش را یکی یکی می‌برد غسل شب قدر بدهد، تا طهارتِ مضاعف شود برایشان تا سال بعد، و از خستگی این غسل‌ها، خوابش بگیرد و کمی چرت بزند، بهره‌ای از این لحظات ناب از دست رفتهٔ لیلة القدر، دارد؟ نمی‌دانم........ فقط.... اگر این دقت هاواعمال سادهٔ این مادرهانبود و شب های قدر، به جای خواباندن کودکان‌شان و نشستنِ فارغ بال تا خود سحر بر سر سجاده آنان را با پاشیدن آب به صورتشان و هزار وعده و سرگرمی بیدار نگاه نمی‌داشتند، به گمانم نه شیخ مفیدی در این دنیا یافت می‌شد، نه شیخ صدوقی، نه سیدرضی، نه طباطبائی، نه امینی نه...! راستش… فکر می‌کنم سهم قابل توجهی از ثواب تمام اعمالی که ما عاملین به مفاتیح‌الجنان، تا خودِ صبحِ قیامت، انجام می‌دهیم، ثواب تمام جوشن‌ها، کمیل‌ها، نمازها، توسل‌ها، زیارت‌ها،صاف می‌رسد به مادرانمان! تقدیم به همه مادران .
. اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا … 🟠 آمرزش بر مبنای گواهی دیگران محمد بن خالد برقى به واسطه‏‌اى از امام صادق(عليه‌السّلام) روايت كرده‌است كه فرمودند: «مرد عابدى در ميان بنى‌اسرائيل بود، خداوند متعال بر حضرت داود(عليه‌السّلام) وحى فرستاد كه او رياكار است. پس از گذشت مدتى، آن مرد از دنيا رفت. حضرت داود(عليه‌السّلام) بر جنازه‏‌اش حاضر نشد، اما چهل نفر از بنى‌اسرائيل بر جسدش ايستاده و گفتند: خدايا! ما از او جز خير چيز ديگرى نمى‏‌دانيم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى‏‌دانى، او را بيامرز.» «بعد از غسل‌دادن چهل نفر ديگر ايستادند و گفتند: خدايا! ما از او جز خير چيز ديگر نمى‏‌دانيم اما تو از ما داناترى و بهتر مى‌‏دانى، او را بيامرز و پس از آنكه در قبر گذاشته‌شد نيز، چهل نفر ديگر آمدند و گفتند: خدايا! ما از او جز خير چيز ديگر نمى‌‏دانيم، اما تو از ما داناترى و بهتر مى‏‌دانى او را بيامرز.» در اينجا خداوند متعال بر داود(عليه‌السّلام) وحى فرستاد كه چرا بر او نماز نگزاردى! داود(عليه‌السّلام) جواب داد: به خاطر اينكه خودت به من گفتى كه او رياكار است. وحى آمد كه: چون عده‌‏اى به نيكوكارى او شهادت دادند، من شهادت‌شان را تجويز كردم و آنچه را كه من مى‌دانم و آنان نمى‏‌دانند، برايش آمرزيدم.» 📚منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی .
Kashani-14030110-19Ramezan-70-Hkashani_Com.mp3
22.51M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه نوزدهم از سری سوم (در مجموع جلسه هفتادم) 📆 جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ تفکّر در مورد شب قدر ▫️ درنگی بر آیه 29 سوره مبارکه نجم ▫️ درنگی در موضوع «غفلت» ▫️ افشاگری های بی علم ▫️ لحظات هولناک قیامت ▫️ زهد حیرت انگیزِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ روضه و توسّل به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ مراسم قرآن به سر 🎤
Kashani-14030111-20Ramezan-71-Hkashani_Com.mp3
48.5M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه بیستم از سری سوم (در مجموع جلسه هفتاد و یکم) 📆 شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب بیستم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ یکی از تفاوت های امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با سایر اصحاب ▫️ یکی از مناشدات امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ وقتی نگاه به پیامبر درست نباشد ▫️ شعر در ادبیات عرب ▫️ فضیلت «سدّ ابواب» در آثار شعرا ▫️ مقابله با حدیث «سدّ ابواب» ▫️ آیه ی نور و خانه ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▫️ روضه و توسّل به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه 🎤
Kashani-14030112-21Ramezan-72-Hkashani_Com.mp3
18.61M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه بیست و یکم از سری سوم (در مجموع جلسه هفتاد و دوم) 📆 یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ دلسوزیِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای ما ▫️ امشب ضامن های آبرودار داریم ▫️ «غفلت» یکی از حربه های شیطان ▫️ برکتِ ذکرِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین ▫️ از خود گذشتگی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه برای ما ▫️ بر سر سفره ی دعای ابوحمزه ▫️ روضه و توسّل به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ مراسم قرآن به سر 🎤
. حضرت ابراهیم و پیر مرد کافر حضرت ابراهیم(ع) تا مهمان برسر سفره اش نمی نشست، غذا نمی خورد. یک روز پیرمردی را پیدا کرد و به او گفت:امروز بیا تا به خانه ی من برویم و با هم غذا بخوریم. پیرمرد دعوت ابراهیم را قبول کرد و به خانه ی آن حضرت آمد. ابراهیم(ع) فرمود سفره گستردند و چون اول باید میزبان دست به طعام دراز کند، حضرت خلیل، بسم الله الرحمن الرحیم گفت و دست به طعام دراز کرد؛ اما آن پیرمرد بدون اینکه نام خدا را ببرد،به خوردن طعام مشغول شد. ابراهیم فهمید که پیرمرد کافر است و روی خود را ترش کرد؛ یعنی اگر از اول می دانستم کافر هستی،دعوتت نمی کردم. پیرمرد هم غذا نخورده، بر شترش سوار شد و به راه افتاد و به سوی مقصد خود روانه شد. دراین هنگام خطاب رسید: ای ابراهیم! بهترین نعمت ها را که جان است، به این پیر گبر دادم و صد سال است او را که کافراست، روزی می دهم. اما تو یک لقمه ی نان را از او دریغ داشتی؟ برو و او را بیاور و از او عذر بخواه تا با تو غذا بخورد.ای ابراهیم! نباید انسان طوری رفتار کند که مهمان غذا نخورده از سر سفره اش برخیزد و برود. ابراهیم(ع) به دنبال پیر گبر رفت و از او عذرخواهی کرد و گفت:بیا برویم. من گرسنه ام و تا تو نیایی، غذا نمی خورم. می خواهی بسم الله بگو، می خواهی نگو. پیرمرد پرسید: تو اول مرا راندی.حالا چه باعث شد که آمدی و مرا بدین حال به منزل دعوت می کنی؟ ابراهیم(ع) گفت:خدای تعالی مرا عتاب کرد و درباره تو فرمود: من صد سال است او را روزی داده ام و باز هم می دهم؛ ولی تو یک ساعت تحمل او را نداشتی و او را رنجاندی؟ برو و او را راضی کن و به منزل بیاور و از او توقع بسم الله گفتن نداشته باش. پیرمرد اشکش جاری شد و گفت:عجب! آیا خدا اینگونه با من معامله می کند. بعد هم گفت: ای ابراهیم! دینت را برمن عرضه کن. پیرمرد در آن روز توبه کرد و خداپرست و موحد شد. منبع : محجه البیضاء، ج 7، ص 267 ................ ریزش باران به سبب توبه مرد گناهکار در زمان حضرت موسى عليه السلام در بنى اسرائيل به جهت نيامدن باران قحطى شد مردم خدمت حضرت موسى رسيدند و گفتند: براى ما نماز استسقاء (نماز باران) بخوان. حضرت موسى عليه السلام برخواست كه با قوم خود براى دعاى باران بروند و بيشتر از هفتاد هزار نفر بودند هرچه دعا كردند باران نيامد. حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: خدايا چرا باران نمى آيد، مگر قدر و منزلت من نزد تو از بین رفته؟ خطاب رسيد: نه، ليكن ميان شما يک نفر است كه چهل سال مرا معصيت مى كند. به او بگو از جمعيت خارج شود تا باران رحمتم را نازل كنم. موسى عليه السلام عرض كرد: الهى صداى من ضعيف است، چگونه به هفتاد هزار جمعيت برسد؟ خطاب شد: اى موسى تو بگو من صداى تو را به مردم مى رسانم حضرت موسى به صداى بلند صدا زد: اى كسى كه چهل سال است معصيت خدا را مى كنى از ميان ما برخيز و بيرون رو كه خداوند به جهت شومى و بدى تو باران رحمتش را از ما قطع كرده. آن مرد عاصى برخواست نگاهى به اطراف كرد، ديد كسى بيرون نرفت. فهميد خودش بايد بيرون برود با خود گفت چه كنم اگر برخيزم و از ميان مردم بروم كه مردم مرا مى بينند و مى شناسند و رسوا مى شوم و اگر نروم كه خدا باران نمى دهد همانجا نشست و از روى حقيقت توبه كرد و از كرده خود پشيمان شد. يكدفعه ابرها آمده و به هم متصل شد و چنان بارانى آمد كه تمام سيراب شدند. موسى عرض كرد: الهى كسى كه از ميان ما بيرون نرفت چگونه شد كه باران آمد؟ خطاب شد: سقيتكم بالذى منعتكم به به شما باران دادم، به سبب آن كسى كه شما را منع كردم و گفتم از ميان شما بيرون برود. موسى عليه السلام عرض كرد: خدايا! اين بنده را به من بنما. خطاب شد: اى موسى آن وقتى كه مرا معصيت مى كرد رسوايش نكردم، حال كه توبه كرده او را رسوا كنم؟ حاشا، من نمامين و سخن چينان را دشمن مى دارم، خود نمامى كنم؟
. اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد خدایا اگر ما را عذاب کنی، از عدل توست. و اگر ما را ببخشی و رحمت کنی، از فضل توست .... ✅ امید به فضل خدا قال الله تبارک و تعالی: «عبدی أطِعنی حتی أَجعلَکَ مِثلی ، أنا حَیّ لا اَموت اَجعلک حیّا لا تَموت، أنا غنیّ لا أَفتقِر أَجعلک غنیّا لا تَفتَقِر، أنا مَهما أَشاءُ یَکون أَجعلکَ مَهما تَشاء یکون.» «بنده‌ام، از من اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم. همان‌طورى که من زنده هستم و نمى‌میرم تو هم همیشه زنده باشى. همان‌طورى که من غنى هستم فقیر نمى‌شوم تو هم همیشه غنى باشى. همان‌طورى که من هر چه را اراده کنم مى‌شود تو را هم همین طور سازم.»(۱) و روى الشيخ العارف رجب الحافظ البرسيّ قال: إنّ اللَّه تعالى قال لداود: «يا داود و عزّتي و جلالي لو أنّ أهل سماواتي و أرضي أملوني فأعطيت كلّ مؤمّل أمله و بقدر دنياكم سبعين ضعفا لم يكن ذاك إلّا كما يغمس أحدكم بإبرة في البحر و يرفعها، فكيف ينقص شي‏ء أنا قيّمه؟» شيخ عارف رجب حافظ برسى گفته خداوند به داود عليه‌السلام فرمود: «اى داود! قسم به عزت و جلالم، اگر همه اهل آسمان و زمين به من اميدوار باشند و از من بخواهند، من خواسته‌‏هاى هر كدام از آنها را برآورده مى‌كنم. اگر چه آن خواسته‏‌ها به اندازه هفتاد برابر دنياى شما باشد و انجام اين كار براى من مانند اين‌است كه اگر هر كدام از شما سوزنى را به دريا فرو ببريد و آن را بيرون بياوريد. آيا آن كار چيزى را از آب كم مى‌‏كند؟!»(۲) «مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ شِبرا” تَقَرَّبـتُ إلَیهِ ذِرَاعا” وَ مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ ذِرَاعا” تَقَرَّبتُ إِلَبهِ بَاعا” وَ من أَتَانِی مَشیا” أَتَیتُهُ هَروَلَهً.» «هر کسی یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع (از آرنج تا نوک انگشتان برابر با سه وجب) به او نزدیک می‌شوم و هر کس یک ذراع به من نزدیک شود، من یک باع (به اندازه گشودن دو دست) به او نزدیک می‌شوم و هر کس آهسته (و معمول) به سوی من آید، من با هروله (حالتی بین دویدن و راه رفتن) به سوی او می‌آیم.»(۳) 📚منبع (۱) این حدیث قدسی با همین عبارت در کتاب «الجواهر السنیة الحر العاملی»، که کلیات حدیث قدسى است در ص۳۶۱ وارد شده است. البته این حدیث با عبارت‌های دیگری نیز در سایر کتاب‌های حدیثی مانند بحارالانوار، وسائل‌الشیعه هم وارد شده‌است. (۲) الجواهر السنية فی الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى)، شیخ حر عاملی، ص ۱۹۵ (۳) مستدرک الوسائل، حسین بن محمد نوری مازندرانی، ج۵، ص ۲۹۸ .......... 🟤 خلوت‌کردن با خدا و قال: حدّثنا أبي قال: حدّثنا سعد بن عبد اللَّه قال: حدّثنا محمّد بن الحسين ابن أبي الخطّاب عن محمّد بن سنان عن المفضّل بن عمر عن الصادق عليه السلام قال: شيخ صدوق از پدرش از سعد بن عبد اللَّه از محمد بن حسين بن ابو الخطاب از محمد بن سنان از مفضل بن عمر از حضرت صادق عليه‌السلام نقل‌كرده كه حضرت فرمود: هنگامى‌كه حضرت موسى با خداوند مناجات مى‌كرد، خداوند فرمود: «اى فرزند عمران! دروغ مى‌‏گويد كسى كه خيال مى‏‌كند مرا دوست دارد وقتى كه شب شد مى‏‌خوابد.» «زيرا نبايد هر دوست دارى خلوت كردن با حبيب را هم دوست بدارد؟! اى فرزند عمران! من از وضع دوستدارانم آگاهم كه وقتى شب تاريك مى‌‏شود، چشمان آنها در قلبشان جا مى‌‏گيرد و عذاب من در جلو چشمانشان مجسم مى‌‏شود. مرا مانند اين كه مى‌‏بيند مورد خطاب قرار مى‌دهند و با من مثل اين كه مرا در آنجا حاضر مى‏‌بيند حرف مى‌‏زنند.» «اى فرزند عمران! قلبت را براى من خاشع كن و با اعضاى بدنت به من خضوع نما و از چشمانت اشك بريز و مرا در تاريكی‌هاى شب بخوان. زيرا در آن صورت تو مرا به خود نزديك مى‏‌يابى كه دعاهايت را اجابت مى‌‏كنم.» 📚منبع الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى)، شیخ حر عاملی، ص ۱۱۶ .