بر درگهت آمدم الهی
بر درگهت آمدم دوباره
با جرم و خطای بی شماره
گویم به دو چشم پر ستاره
(بر درد دلم تویی مخاطب
ما را به علی ببخش یا رب)
ما را سر سفره راه دادی
از لطف به ما پناه دادی
یک عالمه اشک و آه دادی
(مهمان توییم در دل شب
ما را به علی ببخش یا رب)
گفتی که بیا به میهمانی
از فیض کریم جا نمانی
با این همه لطف و مهربانی
(این بنده ی تو نشد مودب
ما را به علی ببخش یا رب)
گفتی که بیا و بخشش از من
از تو گره و گشایش از من
دلخسته بیا نوازش از من
(این نفس ولی نشد مهذب
ما را به علی ببخش یارب)
دانی چه شد و چکار کردم
از درگه تو فرار کردم
من لغزش بی شمار کردم
(پیمانه ی جرم شد لبالب
ما را به علی ببخش یارب)
با این همه بی حیایی من
گستاخی و بی وفایی من
اعمال بد و ریایی من
(تو لطف نموده ای مرتب
ما را به علی ببخش یارب)
لطفت که مرا گرفت تحویل
کردی تو به عفو بسکه تعجیل
عصیان به ثواب گشت تبدیل
از شرم چرا نکرده ام تب
ما را به علی ببخش یارب
از درگه تو شرف گرفتم
دامان تو را به کف گرفتم
اذنِ سفرِ نجف گرفتم
(حالا که علی علی است بر لب
ما را به علی ببخش یارب)
یا رب به تمام حق نَوَردان
ما را به علی شاه مردان
دور سر مرتضی بگردان
(تا اینکه شوم کمی مقرب
ما را به علی ببخش یارب)
صد شکر که آبرو نبردی
ما را بغل خودت فشردی
ما را به حسین خود سپردی
(تا اینکه شوم حسین مذهب
ما را به علی ببخش یا رب)
سوگند به داغِ شاه عطشان
بر آن سرِ روی نی نمایان
بر اشک مخدراتِ گریان
(سوگند به اضطرار زینب
ما را به علی ببخش یارب)
مجتبی شکریان
#رمضان_1402 #شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی #شعر_مناجات
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
علی جانم
ای عبای وصله دارت فوق دستاویزها
دستهایت روح بخش دشت ها، جالیزها
عاشقانت را چه کاری با شراب سلسبیل
تشنه ی جام تواند این
ازعطش لبریزها” چیست کار ما ؟ غباری زیر نعلینت شدن چیست کار تو؟ بهابخشیدن ناچیزها دردمند عشقم و اوج نمک نشناسی است پیش نام دوست، نام آوردن از تجویزها تا که از اوج مقامت پرده برداری شود بارها باید بپاخیزند رستاخیزها گرچه میدانم که خلقت نیست کارتو ولی کاش میشد تا بگویم فارغ از پرهیزها....بیخودی رایج نگشته شبهه ی (رب) بودنت تا نباشد چیزکی،مردم نگویند چیزها.” عالیه رجبی #رمضان_1402 #شبهای_قدر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی #شعر_شهادت_مولای_متقیان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ساقی کوثر علی
میزنم می، میکشم هو ساقی کوثر علی
میشود روز جزا با عشق تو محشر علی
ابروی تو قاب او ادنای پیغمبر علی
حب تو تنهی عن الفحشاء والمنکر علی
من کیم خاک قدوم میثم و قنبر علی
یک نخ از هر وصلهء نعلین تو حبل المتین
رازدار رازهای چاه تو روح الامین
در امان میماند از کید همه این سرزمین
یا امین الله فی ارضه امیر الموءمنین
سایهء تو هست حتماً بر سر رهبر علی
یک لغت از حرف تو دارد دوصد معجم فقط
همچو اقیانوسی و پیش تو دریا نم فقط
از تمام دشمنان سر میزنی از دم فقط
میشناسم من تورا تنها یل عالم فقط
میشناسندت یهودی ها یل خیبر علی
جلوهء دست خدا در غزوهء خندق تویی
درتمام آفرینش خالص مطلق توئی
ای صراط المستقیم ما فقط برحق تویی
میشود آنکس که روح ما به او ملحق تویی
میکشد سوی نجف، دائم دل ما پر علی
بر سر مهمانی ات هرشب چه قیل و قالی است
نان و خرمایی که از دست تو باشد عالی است
یا من ارجوه لکل خیر، دستم خالی است
گوشه گیری من بیچاره از بی بالی است
تو کرم کردی و شد حال دلم بهتر علی
ابرم و باران نثار این محاسن میکنم
گریه بر یک غربت بی حد و ممکن میکنم
روضه ای نذر شما از صدق باطن میکنم
ناخودآگاه است اینکه یاد محسن میکنم
میشود هربار حرفی از علی اصغر علی
حنجر شش ماهه ای را با صف دشمن چکار
کودکی را با نوک سر نیزه و آهن چکار
داشت یک تیر سه شعبه با سر و گردن چکار
رفته بودی بین میدان، بی زره، بی من چکار
من فدای آنهمه جان کندنت مادر علی
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #رمضان_1402 #شبهای_قدر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
زخم تیر معصیت
زخم تیر معصیت روی پر و بالِ من است
هر پَری روی زمین دیدی، بدان مال من است
دستِ من از دامنت وقتی رها شد..،گُم شدم
این همه سردرگُمی آثارِ اِهمال من است
این هیاهوهای من یعنی تماشا کن مرا
جلبِ چشمانت شدن، بانیِ جنجال من است
قلب من_این سیبِ نو رَس_ را بیا وُ رَد نکن
حاصل یک عُمر زحمت، میوه ی کال من است
من فقیرم..،کُلِّ دارائیم، اشک روضه هاست
گریه بر ذُرّیّه ی صِدّیقه، اموال من است
هر کجا باشم، غذایم را حسنجان می دهد
نانخورِ مَردِ کرم بودن که مِنوال من است!
روزه ی ما را رطبهای نجف وا می کند
رزقِ نخل مرتضی، افطار اَمثال من است
هِدیه از دست پدر وقتی که باشد..،بهتر است
دیدنِ ایوانطلا، عیدی اِمسال من است
طالعِ نوکر فقط با کربلا خوش می شود
کاش می دیدم که بابُ القِبله در فال من است
دائماً عطر ضریحِ شاه را بو می کِشم
خاطرات صحن او روی پَرِ شال من است
” کُشتهی لبتشنهی من! دوستت دارم حـسـین”
این حدیث دلنشینِ عاشقی..،مالِ من است
در اُمورات حسینی، کار ، دستِ زینب است
این عقیله کارفرمای من و آلِ من است
آه از آن ساعت که خواهر روی تل از حال رفت
گفت: قربانگاهِ تو در اصل گودال من است
شمر بعد از ذبحِ طولانی تو ، آمد حرم...
قاتلت این خیمه تا آن خیمه، دنبال من است
بردیا محمدی
#بردیا_محمدی #رمضان_1402 #شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بیا ببخش مرا
دوباره با غم و اندوه و آه برگشتم
ببخش باز مرا با گناه برگشتم
قبول کن پدرانه مرا در آغوشت
که مانده از همه جا بیپناه برگشتم
بیا ببخش مرا بخشش از بزرگان است
منِ حقیر پر از اشتباه برگشتم
هزار لشکر بردم به جنگ نفس اما
شکست خوردهام و بیسپاه برگشتم
نشد که پیش تو یک بار روسفید شوم
از امتحان تو هِی رو سیاه برگشتم
محال بود خودم هیچگاه برگردم
به خواست تو هر از چند گاه برگشتم
فقیر آمده بودم به بارگاه علی
به لطف شاه نجف پادشاه برگشتم
حسین اگر نظری هم به من کند شاید
شبیه معجزه با یک نگاه برگشتم
مسیر من طرف کربلا نبود اما
حسین گفت بیا بین راه برگشتم
قرار بود بمیرم ولی نمیدانم
چگونه زنده من از قتلگاه برگشتم؟!
آرش براری
#آرش_براری #رمضان_1402 #شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ای فدایت سر و جانم
زینب از هجرِ علی دلهره داشت
سفره انداخت ولی دلهره داشت
نمک و نان جو در سفره که چید
گریه کرد و به تعارف نکشید
دست لرزان به سوی لقمه نبرد
حرف دختر پدری داشت و خورد
گفت بابا چه خبر؟! حرف بزن
وقت افطار، دلم را نشکن
دست من نیست که کارم شده آه
نگران بوده ام از اول ماه
تو که هرشب به همه سر زده ای
با دلت، پَر سوی مادر زده ای
ای فدایت سر و جانم چه شده؟!
درد دل کن که بدانم چه شده؟!
شانه بر موی پریشان زده ای
بیشتر سر به یتیمان زده ای
چاه با زمزم اشکت شده پُر
دخترت هست، تو کم غصه بخور
پینهء دست ترا بوسیدم
خواب بی کس شدنم را دیدم
جان به روی لبِ زینب نرسان
سحر نوزدهم، خانه بمان
منکه چون ابر سحر می بارم
از مدینه غم مسجد دارم
خاطرات بدمان یادت نیست؟!
کوچه و زخم زبان یادت نیست؟!
دشمنانت همه از یک پُشتند
مادرم را به غلافی کشتند
آمد از گوشهء مسجد خبرت
دید شمشیر برهنه به سرت
او که یک دست به پهلو زده بود...
تک و تنها کمکت آمده بود
مانع قصد شریفت نشدم
تک و تنها که حریفت نشدم
خون شود چشم ترت، من چکنم؟!
بشکند فرق سرت، من چکنم؟!
منکه از رفتن تو ترسیدم
بستر خونی مادر دیدم
گیرم اصلاً که برای دل من...
بازگردی طرف منزل من
می شود عاقبتش مُردن من
ابن ملجم که بخندد به حسن
غربتت، طعنهء بد زد به حسین
نرو تا کوفه نخندد به حسین
وای اگر پای سرش شرط کنند
نان و خرما طرفم پرت کنند
گرچه بیش از همه صحبت دارم
ترس بازار و اسارت دارم
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #رمضان_1402 #شبهای_قدر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
دنیای بی زهرا همینه
فرقِ سرم وا شد ولی دردم دوا شد
حیدر از این دنیای بی زهرا رها شد
فزت و رب الکعبه رو گفتم بدونن
زخم سرم زخم دلم بوده که وا شد
زخم بدن راحت تر از زخمای نیشه
زخم زبون میزد به من دنیا همیشه
گفتن که: ماهش توی کوچه خورده سیلی
حق داره خب توو کوچه آفتابی نمیشه
یادم میاد گفتی که تا آخر باهاتم
ای یاس من از تو چی مونده غیر ماتم؟
روی در و دیوار، ثبته خاطراتت
پرپرشدی تو بین دفترخاطراتم
گفتم چرا به رفتنت اصرار داری
گفتی باید ثابت کنم تو یار داری
یادم نمیره با سراپای وجودم
گفتم نرو زهرای من! تو بارداری...
توو قبر خوابیدی و بیدار تو هستم
مشتاق مرگ و صبح دیدار تو هستم
با خنده و عطر و حنا بعد از تو قهرم
من بیست و نه ساله عزادار تو هستم
این غصههای کهنه جا کرده تو سینه
آره دیگه... دنیای بی زهرا همینه
این زینبم غصه زیاد داره، بذارید
حداقل دیگه منو اینجور نبینه
روزی همینجا رو سرش سنگا میبارن
سر به سرش توو کوفه شاگرداش میذارن
توی گلیم آوردنم، طاقت نیاورد
میمیره حرف بوریا پیشش بیارن
سنگه خلاصه دشمن اصلی شیشه
شد وقت رفتن دمدمای گرگ و میشه
خون خیلی از من رفته و خشکیده لبهام
آدم که زخمی باشه دائم تشنه میشه
از تشنگی هر آدمی از حال میره
یک ساعتش واسش قد یک سال میره
فکر حسینم، دردمو از یاد بردم
تنها و تشنه لب ته گودال میره
شعر از گروه `یا مظلوم”
#حدیث_اشک #رمضان_1402 #شعر_شهادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی_ع #شعر_شهادت_مولا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بعلیًّ بعلیًّ
خارج از درک عُقول اند خدا با حیدر
می رسد تا به خدا هر که رسد تا حیدر
ذات حق در وجنات علوی جلوه نمود
بهترین آینه ی عالی اعلیٰ..،حیدر
انبیا را به خداوند رسانده است علی
ذکر توحیدی موسی و مسیحا؛ حیدر
مرتضی مطمئِناً بوده سراپا احمد
مصطفی مطمئِناً بوده سراپا حیدر
فضّه و قنبر این طایفه بودن..،عشق است
ما که هستیم مگر؟! نوکر زهرا_حیدر
خانه ی اهل تشیُّع،نجف اشرف اوست
کاش باشیم شبی منزلِ باباحیدر
عبد خاطی به کجا جز در مولا برود
آخرین ملجا درماندگی ما..،حیدر
هر زمان در زده ام،در به رویم باز شده
بخدا رد ننموده است گدا را حیدر
زیر قرآنِ علی رنگ خدا می گیریم
سایبان سر ما در شب احیا..،حیدر
بَه..،چه خوب است اگر موقعِ قرآن به سرم
برگه ی بندگی ام را کُند امضا حیدر
بعلیًّ بعلیًّ بعلیًّ بعلی..
این قسم رمز نجات است..،به مولاحیدر
تا خداوند گناهان تو را پاک کند
صد و ده بار شبِ قدر بگو: یا حیدر
بردیا محمدی
#بردیا_محمدی #رمضان_1402 #شبهای_قدر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ماه تنهای پر از زخم
ای که سی سال تو با درد مدارا کردی
روز و شب آرزوی دیدن زهرا کردی
بعد تشییع تن یاس شکسته هر روز
مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی
ماه تنهای پر از زخم، پس از مادرمان
کس نفهمید که با چاه چه نجوا کردی
تو از آن روز که مسمار به پهلوش گرفت
سر خود را به دم تیغ مهیا کردی
خنده ی آن زن ملعونه تو را کشت نه تیغ
بعد ها راز دل خویش هویدا کردی
خنده ی اولی و دومی و قنفذ را
بارها در گذر کوچه تماشا کردی
سرت از تیغ شکست و دلت از ضرب قلاف
فرق سر را شبیه پهلوی زهرا کردی
حسن کردی
#حسن_کردی #رمضان_1402 #شبهای_قدر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بعلیًّ بعلیًّ
خارج از درک عُقول اند خدا با حیدر
می رسد تا به خدا هر که رسد تا حیدر
ذات حق در وجنات علوی جلوه نمود
بهترین آینه ی عالی اعلیٰ..،حیدر
انبیا را به خداوند رسانده است علی
ذکر توحیدی موسی و مسیحا؛ حیدر
مرتضی مطمئِناً بوده سراپا احمد
مصطفی مطمئِناً بوده سراپا حیدر
فضّه و قنبر این طایفه بودن..،عشق است
ما که هستیم مگر؟! نوکر زهرا_حیدر
خانه ی اهل تشیُّع،نجف اشرف اوست
کاش باشیم شبی منزلِ باباحیدر
عبد خاطی به کجا جز در مولا برود
آخرین ملجا درماندگی ما..،حیدر
هر زمان در زده ام،در به رویم باز شده
بخدا رد ننموده است گدا را حیدر
زیر قرآنِ علی رنگ خدا می گیریم
سایبان سر ما در شب احیا..،حیدر
بَه..،چه خوب است اگر موقعِ قرآن به سرم
برگه ی بندگی ام را کُند امضا حیدر
بعلیًّ بعلیًّ بعلیًّ بعلی..
این قسم رمز نجات است..،به مولاحیدر
تا خداوند گناهان تو را پاک کند
صد و ده بار شبِ قدر بگو: یا حیدر
بردیا محمدی
#بردیا_محمدی #رمضان_1402 #شبهای_قدر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ماه تنهای پر از زخم
ای که سی سال تو با درد مدارا کردی
روز و شب آرزوی دیدن زهرا کردی
بعد تشییع تن یاس شکسته هر روز
مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی
ماه تنهای پر از زخم، پس از مادرمان
کس نفهمید که با چاه چه نجوا کردی
تو از آن روز که مسمار به پهلوش گرفت
سر خود را به دم تیغ مهیا کردی
خنده ی آن زن ملعونه تو را کشت نه تیغ
بعد ها راز دل خویش هویدا کردی
خنده ی اولی و دومی و قنفذ را
بارها در گذر کوچه تماشا کردی
سرت از تیغ شکست و دلت از ضرب قلاف
فرق سر را شبیه پهلوی زهرا کردی
حسن کردی
#حسن_کردی #رمضان_1402 #شبهای_قدر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
دنیای بی زهرا همینه
فرقِ سرم وا شد ولی دردم دوا شد
حیدر از این دنیای بی زهرا رها شد
فزت و رب الکعبه رو گفتم بدونن
زخم سرم زخم دلم بوده که وا شد
زخم بدن راحت تر از زخمای نیشه
زخم زبون میزد به من دنیا همیشه
گفتن که: ماهش توی کوچه خورده سیلی
حق داره خب توو کوچه آفتابی نمیشه
یادم میاد گفتی که تا آخر باهاتم
ای یاس من از تو چی مونده غیر ماتم؟
روی در و دیوار، ثبته خاطراتت
پرپرشدی تو بین دفترخاطراتم
گفتم چرا به رفتنت اصرار داری
گفتی باید ثابت کنم تو یار داری
یادم نمیره با سراپای وجودم
گفتم نرو زهرای من! تو بارداری...
توو قبر خوابیدی و بیدار تو هستم
مشتاق مرگ و صبح دیدار تو هستم
با خنده و عطر و حنا بعد از تو قهرم
من بیست و نه ساله عزادار تو هستم
این غصههای کهنه جا کرده تو سینه
آره دیگه... دنیای بی زهرا همینه
این زینبم غصه زیاد داره، بذارید
حداقل دیگه منو اینجور نبینه
روزی همینجا رو سرش سنگا میبارن
سر به سرش توو کوفه شاگرداش میذارن
توی گلیم آوردنم، طاقت نیاورد
میمیره حرف بوریا پیشش بیارن
سنگه خلاصه دشمن اصلی شیشه
شد وقت رفتن دمدمای گرگ و میشه
خون خیلی از من رفته و خشکیده لبهام
آدم که زخمی باشه دائم تشنه میشه
از تشنگی هر آدمی از حال میره
یک ساعتش واسش قد یک سال میره
فکر حسینم، دردمو از یاد بردم
تنها و تشنه لب ته گودال میره
شعر از گروه `یا مظلوم”
#حدیث_اشک #رمضان_1402 #شعر_شهادت_اول_مظلوم_عالم #شعر_شهادت_حضرت_امیرالمومنین_علی_ع #شعر_شهادت_مولا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹