دو خوانش غزل ۳۰۷ حافظ.mp3
3.1M
غزل شمارهٔ ۳۰۷
هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
جانم بسوخت آخر در کسب این فضایل
حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسند امثال این مسائل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل
دل دادهام به یاری شوخی کشی نگاری
مرضیّةُ السجایا محمودةُ الخصائل
در عین گوشهگیری بودم چو چشم مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل
از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم
وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل
ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است
یا رب ببینم آن را در گردنت حمایل
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
@hafez_adabiyat
هدایت شده از ادبیات قم
بزرگداشت روز شعر و ادبیات آیینی
و رونمایی از مجموعه شعر عاشورایی《ایستاده باید مُرد》اثر استاد محمدعلی مجاهدی
با حضور:
استاد محمدعلی مجاهدی
و شاعران آیینی مطرح کشور
با اجرای:
سیدمحمد جواد شرافت
زمان: یکشنبه، ۱۷ تیرماه، روز شعر و ادبیات آیینی، ساعت ۱۷ تا ۱۹
مکان: قم، بلوار الغدیر، کوچه ۸، مجتمع هدایت، سالن زائر
@adabqom
هدایت شده از خلوتکده مستان
در جبههٔ حق حمایتِ یکدله باد
تا ختم بر این تقابل و غائله باد
با رأی و حمایت از جلیلی قطعاََ
پیروزی قاطعی در این مرحله باد
علی خسروی
#سعید_جلیلی
#خلوتکده_مستان
@najva_khat
هدایت شده از خلوتکده مستان
دلها همه یکصدا جلیلی باشد
پر شور و چه همنوا جلیلی باشد
در صحنهٔ انتخاب انشاءالله
این برگهٔ رأی ما جلیلی باشد
علی خسروی
#سعید_جلیلی
#خلوتکده_مستان
@S_Asayesh88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در لگدکوب حوادث
جان دیگر یافتم...
#جانم_فدات_حضرت_یار
@hafez_adabiyat
می آمد و سر به زیر و شرمنده تو
با گریه اش آمیخت شکر خنده تو
حر بود اسیر تا امیری می کرد
آن روز امیر شد که شد بنده تو
از خویش تهی شد ، از تو پر شد آخر
یک قطره نبود بیش و در شد آخر
آن سر که ز شرمندگی افکند به زیر
اسباب سرافرازی حر شد آخر"خورشيد
خورشید مي تابد از دور با حالتي غمگنانه
بر خيمه هايي كه دارند از كوچ سرخي نشانه
اين قرص سرخ مدور انگار يك تشت خون است
خونی کزو مي تراود هرم غمي جاودانه
اين جرم تار مكدر، آيينه بوده ست روزي
و امروز از آن روشنايي مانده فقط يك فسانه
توفان سرخی وزيده ست بر باغ سبزي كه پيداست
بر شانه هاي كبودش زخم دو صد تازيانه
از سينه ی داغ صحرا تا آسمان قد كشيده ست
آه بلندي كه گیرد از آتش دل زبانه
طومار داغي بزرگ است اين جاده ی پيچ در پيچ
با رد پايي كه دارد از كارواني نشانه
گلبانگ خورشيد امروز از حنجر ني بلند است
يا نينوا مي سرايد شعر بلند زمانه؟
اين كاروان را برانيد منزل به منزل در اين راه
با رقص جمازه هاتان، با بانگ چنگ و چغانه
رهزن تر از هر حرامي! كوفي تر از هر چه شامي!
عامي تر از هر چه عامي! وزجهل خود شادمانه!
تختي كه طعم ستم را چون شهد نابي چشيده ست
يا لانه ی عنكبوت است يا طعمه ی موريانه
اين موج هاي كف آلود، فرعونيان را حريف اند
موساي ما، در عبور است از معبر رودخانه
بر قامت صبر زينب شولاي غم ها چه كوتاست!
گويي دو ركعت نياز است در پيشگاه يگانه
گو هر چه ديده است زيباست در اين مسير خطرخيز
آيينه اش حيرت افزاست اين جلوه ی بي نشانه
همرنگ تو كس نديده ست اي جاري كوثر تو
آبي ولي آسماني، دريا ولي بي كرانه
با آن كه دور از حبيبي، سرشار از عطر سيبي
سيبي كه دلشوره هايت گيرد برايش بهانه
در كوچه هاي مدينه، عطر حضور تو جاري ست
اي در بقيع خيالم درد تو کرد آشيانه
در برگ ريز محبت، نخل بلند تو گل كرد
آنك بهار است در راه با دامني از جوانه"
#شعر
#استاد_محمدعلی_مجاهدی
@hafez_adabiyat
هدایت شده از دنج تنهایی
عزای ماست که هر سال میشود تکرار
وگرنه #حیفِ محرم که خرج غم گردد
#استاد_محمدعلی_مجاهدی(پروانه)
@denj_tanhaii
دارد از گرد راه می آید
هم تبار قبیله توفان
نامه کوفیان به خورجینش
همره شوق بیعت و پیمان
با شتاب از کناره می گذرد
چفیه و قامتش غبارآلود
می رود همچو باد در دل دشت
نفس باره اش بخارآلود
می کند سایه بان چشمانش
دست را همچو شاخه زیتون
پیش از این در کرانه پیدا بود
سایه تک سوار آتش و خون
باز در حجم دشت می پیچد
گرد سُم سپید رهوارش
شیهه اسبِ رعد را ماند
می کشد تا مقام دیدارش
آی می پاید آن دو چشم پلید
از شکاف نهان کوه تو را
سایه ای ایستاده دشنه به دست
به کمین در میان کوه تو را
گزمه های گرسنه می بویند
جای گام تو را چنان کفتار
با توام با تو ای شجاعت قوم
یاور عشق، ای پلنگ شکار
دیرگاهی ست نیاشفته ست
طعم پیکار و تیغ، ذائقه را
ابرهای عقیم تشنه لبند
آتشین نعره های صاعقه را
با تو این مرهم کدامین زخم
با تو این آتش کدام آه است؟
از کدامین سپیده می آیی
همره آفتاب تیغ به دست؟
با تو عطشانی قبیله ماست
از لهیب کویر می آیی
از لب چاک چاک تو پیداست
کز نمک زار پیر می آیی
رایت عاشقی به دوش سوار
می رسد خسته، تشنه، گردآلود
بر لبانش نشسته هرم کویر
چشم در انتظار چشمه و رود
می رسد مرد، لیک افسرده ست
آتش سینه های پر فریاد
بسته بر آفتاب پنجره را
دست پندار «هرچه بادا باد»
گزمگان پلید می جویند
سایه مرد را به دشنه و تیغ
خیل اهریمنان که می دارند
آب را از لبان تشنه دریغ
قاصد کاروان بیداری!
مردهای قبیله در خوابند
بازگرد، ای سوار دریادل
کوفیان پای بست مردابند
اینک این مسلم است خون آلود
در حصار ددان زشتآئین
دستها بسته و توانش نیست
میبرندش فراز برج به کین
میرود در حصار جلادان
تا برآید فراز چوبه دار
میکند سوی مکّه مرد خطاب
کای حسین(ع)، ای امام، ای سردار
غیرتی نیست کوفه را، برگرد
بیعتی سست بود و بشکستهست
آن که میکرد دعوت خورشید
خدمت شام را کمر بستهست
#شعر
#حسین_اسرافیلی
@hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟!
خدا کند که بمیرم وطنفروش نباشم!
خدا کند که بیفتد سرم به دامن میهن
ولی به روز خطر بار روی دوش نباشم
مگر نه ریشه ما میرسد به شوکت دریا؟
چرا بمانم و چون موج در خروش نباشم؟!
چو مرگ میبرد آخر به هر طریق تنم را
چرا چرا چو شهیدان لالهپوش نباشم؟
منیم جانیم سنه قوربان ده آی گوزل وطن ایران!
به غیر از این چه بگویم اگر خموش نباشم؟
#شعرخوانی
#لیلا_حسین_نیا
Salar Aghili - Moje Ashk.mp3
5.18M
عاشقی آواره ام
در غربت چشمان تو
گریه پنهان کرده ام
از حرمت چشمان تو
عطر تو را گرفته تن لحظه های من
صد باغ گل شکفته شده در هوای من
امشب تمام غربت خود را گریستم، گریستم
شاید دل تو بسوزد برای من برای من
من آن موج اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوش تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم تو فردای من باش
یک لحظه نگاه تو مرا راحت جان است
چشمان تو آرامترین خواب جهان است
زیبایی چشمان نظر کرده آهو
رازیست که در عطر نگاه تو نهان است
من آن موج اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوش تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم تو فردای من باش
#شاعر
#اسحاق_انور
#خواننده
#سالار_عقیلی
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
#ایستاده 🖤
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بیمحابا ایستاده؟
لرزه میافتد به جان خیل دشمن از خروشش
وز نهیبش قلب هستی، نبض دنیا ایستاده
میگذارد پای بر فرق شط از دریادلیها
وه چه بشکوه و تماشاییست دریا، ایستاده!
گر چه زینب زیر بار داغها از پا نشسته
تکیه کرده بر عمود خیمهها، تا ایستاده
او که دارد فطرتی نازکتر از آیینه حتی
در مصاف خصم چون کوهی ز خارا، ایستاده
با غریو «ما رأیتُ فِی البَلا اِلا جَمیلا»
پیش روی آن همه زشتی، چه زیبا ایستاده!
از قیام کربلا این درس را آموخت باید:
ظلم را نتوان ز پا انداخت، الا ایستاده
این پیام تکسوار ظهر عاشوراست یاران:
مرگ در فرهنگ ما زیباست، اما ایستاده!
#استاد_محمد_علی_مجاهدی
@shaeranehowzavi
طبع من باز پر درآوردست.mp3
854K
طبع من، باز پر درآورده ست
رو به صحرای محشر آورده ست
کیست این آفتاب خون آلود
کز پس کوه، سر بر آورده ست؟
تا بسازد تغزلی خونین
خنجر آورده، حنجر آورده ست
تا بیاویزدش به دامن دوست
دستهای برادر آورده ست
قصۀ نامکرری از عشق
داغهای مکرر آورده ست
سر به سوی آن عرش میسایند
نخلهایی که بی سر آورده ست
تا که دل بر کند ز خرد و کلان
اصغر آورده، اکبر آورده ست
از کجا این امیر بی لشکر
این همه شعر پرپر آورده ست
هفت صحرا غزال تازه نفس
هفت وادی، کبوتر آورده ست
تا بهشتی کند بیابان را
یک سبد سیب نوبر آورده ست
از برای مسافران بهشت
خیمهگاهی معطر آورده است
ذوالفقار علی ست، یا که خلیل
دست از آستین در آورده است؟
حج ماه مرا نظاره کنید
چه صفایی به مشعر آورده است
تشنه لب رفته ساقی و، بی دست
آب از حوض کوثر آورده است
#شاعر
#سعید_بیابانکی
#خوانش
#سید_شهاب_جدا
@hafez_adabiyat
شعرخوانی صالحی کوشا.mp3
806.4K
ماه عزای زاده ی زهرا محرم است
از نی فغان و ناله برآید که ماتم است
دست شرار حادثه هست و سنان و تیغ
جانها برای شهد شهادت فراهم است
آن سلسبیل عشق که او تشنه می گداخت
دریای بیکرانه ی این خلق عالم است
شوری به کربلا که به پا شد ز نهضتش
حبل المتین موسی و عیسی ابن مریم است
این سیل گریه ها که ببارد ز چشم چرخ
آری قسم به داِغ شقایق که آن کم است
آتش زند به جان ملائک عزای او
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
کوشا مدار دست ارادت ز دامنش
حب علی و آل علی حبل محکم است
#شعرخوانی
#سید_محمد_صالحی_کوشا
@hafez_adabiyat
گلوی تشنه.mp3
1.13M
گلوی تشنه چو جا بر فراز بام گرفت
به زیر تیغ ز دست رسول، جام گرفت
سلام داد، ولی ظهر روز عاشورا
ز سیّدالشّهدا پاسخ سلام گرفت
هنوز واقعۀ کربلا نیامده بود
که او اجازۀ جانبازی از امام گرفت
شهادت شهدای قیام عاشورا
ز خون مسلم از آغاز انسجام گرفت
درود ما به قیام حسینیاش بادا
که نسل خون و شرف درس از این قیام گرفت
«سلام خالق منان سلام جبرائیل
سلام شاه شهیدان به مسلم بن عقیل»
قسم به آن شب و آن رازهای پنهانی
قسم به چشم تو هنگام اشک افشانی
قسم به همت و ایثار و غیرت طوعه
قسم به عزم تو و رادمردی هانی
قسم به خون گلوی دو ماه پارۀ تو
به اشک نیمه شب آن دو طفل زندانی
تو روی بام و دو طفلت کنار شط فرات
غریبتر ز شهیدان شدید قربانی
بریدن سر مهمان و دعوی اسلام
هزار مرتبه نفرین بر این مسلمانی
چه میشود که به قبر تو و دو فرزندت
کنم به اشک دو چشمم گلاب افشانی
هماره تا که سخن بر لب است «میثم» را
به این دو مصرع زیبا کند ثناخوانی
«سلام خالق منان سلام جبرائیل
سلام شاه شهیدان به مسلم بن عقیل»
#بخشی_از_ترجیع_بند
#شعر
#استاد_سازگار
#خوانش
#سید_شهاب_جدا
@hafez_adabiyat
مسلمانان مسلمانان مراجانیست سودایی.mp3
1M
مسلمانان مسلمانان مرا جانی است سودایی
چو طوفان بر سرم بارد از این سودا ز بالایی
مسلمانان مسلمانان به هر روزی یکی شوری
به کوی لولیان افتد از آن لولی سرنایی
مسلمانان مسلمانان ز جان پرسید کای سابق
ورای طور اندیشه حریفان را چه میپایی
مسلمانان مسلمانان بشویید از دل من دست
کز این اندیشه دادم دل به دست موج دریایی
مسلمانان مسلمانان خبر آن کارفرما را
که سخت از کار رفتم من مرا کاری بفرمایی
مسلمانان مسلمانان امانت دست من گیرید
که مستم ره نمیدانم بدان معشوق زیبایی
مسلمانان مسلمانان به کوی او سپاریدم
بر آن خاکم بخسپانید زان خاک است بینایی
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم
که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی
بیا ای شمس تبریزی که بر دست این سخن بیزی
به غیر تو نمیباید توی آنک همیبایی
#شعر
#مولانا
#خوانش
#مهدی_محمدیان
@hafez_adabiyat
آی دوزخ سفران گاه دریغ آمده است.mp3
1.04M
***
آی دوزخ سفران! گاهِ دریغ آمده است
سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده است
طعمۀ تلخ جحیمید، گلوگیرشده
چرکِ زخمید ـ که کوفه است ـ سرازیر شده
فوج فرعونید یا قافلۀ قابیلید؟
ننگ محضید، ندانم ز کدامین ایلید
ره مبندید که ما کهنه سواریم ای قوم
سرِ برگشت نداریم، نداریم ای قوم
حلق بر نیزه اگر دوخته شد، باکی نیست
خیمه در خیمه اگر سوخته شد، باکی نیست
خیمه تشنه است، غمی نیست، گلاب آلوده است
سجده بیمار، نه بیمار، شراب آلوده است
آبِ این بادیه خون است که وانوشد کس
زهر باد آن آب کز دست شما نوشد کس
شعله گر افسرد، خاکستر ما خواهد رفت
تن اگر خفت به صحرا، سر ما خواهد رفت
راه سخت است، اگر سر برود نیست شگفت
کاروان با سر رهبر برود نیست شگفت
تن به صحرای عطش سوخته، سر بر نیزه
بر نمی گردیم زین دشت، مگر بر نیزه
تشنه می سوزیم با مَشک در این خونین دشت
دست می کاریم تا مرد بروید زین دشت
آی دوزخ سفران! گاهِ سفر آمده است
سر بدزدید که هفتاد و دو سر آمده است
#شعر
#محمد_کاظم_کاظمی
#خوانش
#سید_شهاب_جَدّا
هدایت شده از تبیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ #فانوس | تمام خیرها از مسیر سیدالشهداء میاد
▪️ علامه طباطبایی قدساللهنفس فرموده بودند که: استاد ما، آقای قاضی فرموده بودند، قاضی که میگفت، میدید و میگفت! گفته بود که تمام خیرها از جانب حضرت حق است
شکی نیست، بِیَدِهِ الخَیْرُ
🎙 آیتالله فاطمینیا
@TebyanOnline
مادیررسیدیم زمین شاه ندارد.mp3
612.1K
ما دیر رسیدیم زمین شاه ندارد
تا لحظه ی موعود بزنگاه ندارد
در کعبه اگر روح به پرواز در آید
جز کرب و بلا عشق قدمگاه ندارد
بسیار ستاره دارد این قوم جوانمرد
جز حضرت عباس ولی ماه ندارد
صد بغض فرو خوردم از این کوفه نشینان
چاره چه کنم خانه ی ما چاه ندارد
ما تشنه لبی را نچشیدیم به واقع
ما دیر رسیدیم زمین شاه ندارد
#شعرخوانی
#حامد_مرادیان
@hafez_adabiyat