eitaa logo
حلقۀ رندان
337 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
732 ویدیو
35 فایل
تجربۀ زندگی در باغ معارف آل الله علیهم صلوات الله أجمعین از دریچۀ هنر و ادب درگاه دریافت پیشنهادات و انتقادات شما: @halghe_rendan_admin جهت مشارکت بیشتر در گروه «حلقۀ رندان» عضو شوید: https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مشاهده در ایتا
دانلود
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب بر دولت آشیان شما نیز بگذرد باد خزان نکبت ایام ناگهان بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز این تیزی سنان شما نیز بگذرد چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد بیداد ظالمان شما نیز بگذرد در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت این عوعو سگان شما نیز بگذرد آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست گرد سم خران شما نیز بگذرد بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت هم بر چراغدان شما نیز بگذرد زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت ناچار کاروان شما نیز بگذرد ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن تأثیر اختران شما نیز بگذرد این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد بیش از دو روز بود از آن دگر کسان بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد در باغ دولت دگران بود مدتی این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد آبی‌ست ایستاده درین خانه مال و جاه این آب ناروان شما نیز بگذرد ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع این گرگی شبان شما نیز بگذرد پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست هم بر پیادگان شما نیز بگذرد ای دوستان خوهم که به نیکی دعای سیف یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
گونه: موضوع: قالب شعر: وزن: شاعر: مشابه: ــــــــــــــــــــــــ مضمون بی‌بدیل غزل‌ها تبسمت می‌آورد به وجد غزل را تبسمت غمگین‌ترین روایت دنیاست اشک تو شیرین‌ترین حکایت دنیا تبسمت در هر نگاه تو چقدر غم نشسته است غم می‌چکد ز چشم تو اما تبسمت... یک شهر پیش روی تو دشنام هم دهد پاسخ نمی‌دهی تو مگر با تبسمت شیرین‌تر است نزد فقیران کدام‌یک خرمای دست بخشش تو یا تبسمت؟
▫️پاسخ رهبر انقلاب به شاعران: تقدیر این است که از دیدار شوق‌انگیز شما محروم باشم رهبر انقلاب در پاسخ به نامه تعدادی از شاعران و رئیس سازمان تبلیغات که در حوزه هنری برای شب شعر گرد هم آمده‌اند، درباره لغو دیدار هرساله با شاعران به‌خاطر شیوع کرونا نوشتند: 🔹به جناب آقای قمی بگویید: فروکاستن جلسه شیرین و با صفای همیشگی به یک دیدار دورادور تصویری، دل مشتاق را که آرام نمی‌کند هیچ، کام انسان را هم به نحوی تلخ می‌کند. تقدیر الهی فعلا این است که حقیر از آن دیدار شوق‌انگیز محروم باشم. 🔹می‌توان با نگاه شاعرانه اینجور حوادث را ناز دستگاه حکمت الهی شمرد و بر احساس نیاز و اظهار نیاز افزود، یا به قول صائب: نسازد لن‌ترانی چون کلیم از طور مأیوسم/ نمک‌پرورده‌ عشقم، زبان ناز می‌دانم. 🔹چند نفر از شاعران عزیز هم در نامه به این حقیر، اظهار لطف فراوان کرده و همان درخواست را مطرح کردند. سلام و تشکر مرا به آنها برسانید و همین پاسخ را بدهید.
4_5782631782788631141.mp3
16.81M
💐السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بن علی💐 🏷عنوان:🌙“والتّین” 🖋به قلم: مسکین 🗣با نوای: گروه حنفاء ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚠️لطفاً پیاله هایتان را دم دست قرار دهید... به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
محتوای روایی و ادبی قطعه والتین.pdf
287.9K
محتوای روائی و ادبی قطعه «والتّین»
بارها افطار خود را قبل موعد خورده‌ام بس که از زیبایی ات الله اکبر گفته ‌اند!
تو شیرزاده و شیری، چقدر نادان است! کسی که برده ز خشمت پناه بر جملی
فهم از شأن تو جدا مانده چند گام از تو تا خدا مانده نیمه‌ی ماه آمدی ببری هر که را بین راه، جا مانده
41.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَيَانَ حُكْمِ اللّٰهِ🌺 🏷عنوان:🌙“جان جهان” 🗣با نوای: گروه نوای یاس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚠️لطفاً پیاله هایتان را دم دست قرار دهید... به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
گونه: موضوع: قالب شعر: وزن: شاعر: مشابه: ــــــــــــــــــ دیشب گذری کردم از کوچه ی میخانه دیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه ساقیِ بلاجویان شاداب و لبِ خندان می داد به سرمستان پیمانه به پیمانه من بودم و تنهایی در حلقه ی شیدایی دستی ز کرم آمد ناگاه روی شانه گفتا منشین خاموش در محفل ما رندان برخیز غزل خوان شو مستانۀ مستانه سرمست بخوان یا هو جای نگرانی نیست مولاست که می بخشد عیدانۀ شاهانه برخواستم و خواندم یا محسن و یا مُجمِل ما را بنواز امشب ای لطف کریمانه! هو هاتفی از یثرب می گفت دم مغرب افطار بفرمایید از سفره ی جانانه فرمود کسی مولا فرموده بفرمایید کردند همه طاعت فرمان ملوکانه چه سفرۀ رنگینی گسترده به ایوان بود بسم الله هنگام افطار «حسن جان» بود ای خال و خط و چشمت تصنیف دل آرایی نامت حَسن و حُسنت سرچشمه ی زیبایی هم قامت تو موزون هم صورت تو محشر پا تا سرت ای مولا! مجموعه ی غوغایی افلاک همی گردد گِرد قد و بالایت رخسارْ جهان افروز گیسو شب یلدایی ای روزی هر روزم وابسته به دستانت ای کاش که رِزقَم را همواره بیفزایی اوّل قمر طاها اوّل پسر مولا اوّل ثمر عشق صدیقه ی کبرایی ای سفره ی گسترده وی رحمت بی پایان! ما را بنواز امشب ای رأفت زهرایی کو حاتم طایی تا پیش تو زند زانو سالار کریمانی تو حاتم طاهایی ای حِلم خداوندی اسطوره ی صبری تو فرمانده بی لشکر سردار شکیبایی رویای شب و روزم خورشید دل افروزم عمری ست که با عشقت می سازم و می سوزم ادامه در پست بعد...👇👇
گونه: موضوع: قالب شعر: وزن: شاعر: مشابه: ــــــــــــــــــ ای نام گران قَدرَت بسم الله قرآن ها وی جنبش لب هایت آرامش طوفان ها هر کس غزلی خواند در مِدحَت تو جانا می بندد و می سوزد دیوان غزل ها را خورشیدی و چون خورشید سلطانیِ تو محرز ای سـیطره ات حاکم بر سلطه ی سلطان ها ای میمنۀ هستی در میسره ی چشمت وی هم چو علی فاتح در عرصه ی میدان ها در چـشم بلا خیزت خون همه خوابـیده ای کشته ی بالفطره از حُسن تو انسان ها هم عرش تو را خواهد هم فرش تو را خواند پایی بزن ای عرشی! در گوشه ی ویران ها لب وا کن و لبیکی آهسته بگو آخر مُردند به عشق تو این پاره گریبان ها در پاسخ این پرسش «الملکُ لِمنْ اَلیوم» رو سوی تو می چرخد انگشت سلیمان ها فریاد زنم محشر از عمق دل مستم از طایفه ی عشقم ... مجنون حسن هستم امشب دل دیوانهْ بی تاب حسن گوید با دست تهی چشمِ پر آب حسن گوید عشق تو خیالاتی کرده است مرا آقا هر شب دل آشفته در خواب حسن گوید با رحمت و احسانِ چشمانِ پر از خیرت این عاشق شیدا را دریاب...! حسن گوید امشب همه ذرات هستی حسنی هستند خورشید، زُحل، ناهید، مهتاب حسن گوید کی غلغله می افتد؟ در جان همه عالم... وقتی لبِ عطشانِ ارباب حسن گوید ذرات به توصیف اوصاف تو مشغولند سجاده و تسبیح و محراب حسن گوید ای محور بخشایش در ماه عنایت ها ماه رمضان رب الارباب حسن گوید ای احسن اسماءِ حُسنای خداوندی درحُسن تو می بینم غوغای خداوندی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شطرنج بازان سیاست را بگویید تا کی اسیر حرص و ترس و آرزوید؟ تا کی چنین در قید و بند رنگ و نیرنگ؟ فردا چه خواهد ماند، از این نام جز ننگ؟ جز رنج از این شطرنج مردم را چه حاصل؟ کافیست سعی بی صفا، این سعی باطل کافیست جنگ زرگری، بازی تمام است تا کی چنین پرده دری؟ بازی تمام است تا کی در این کشور نفوذی ها بتازند؟ هر دم به رنگی خلق را آشفته سازند؟ تا کی بماند حرف مردم زیر آوار؟ تا کی بماند درد مردم بی پرستار؟ از بردن نام شهیدان شرمتان باد چون طشت رسوایی تان از بام افتاد مردم صفای مرد میدان را که دیدند از وعده های بی عمل ها دل بریدند شاعر: محمدمهدی سیار
... ندا آمد که :« یا محمّد! فراتر آی!» شادُروانِ سبز زیر قدمِ من پدید آمد. مرا برگرفت و در ملکوتِ أعلا می گردانید. ندا می آمد که« اُدنُ یا محمّد!» در هر ندایی خدای من مرا چهل حاجت روا می کرد تا هزار حاجتِ مرا روا کرد. چون به کنارِ عرش رسیدم، قطره‌ای آب بر زبانِ من چکید: شیرین تر از اَنگَبین! سردتر از برف! ندا آمد که« محمّد! چُنان که قطره شیرین بود، من اسلام را در دِلِ امتِ تو شیرین گردانیدم و چُنان که آن سرد بود، من کفر را به دلِ امّتِ تو سرد گردانیدم.» رسول گفت: هرگز چشندگان شیرین تر از آن چیزی نچشیده بودند. و خدای بدان قطره علمِ اوّلین و آخرین به من داد. [رسول] نزدیک شد به خدای...(نزدیک مقدار دو کمان بود از کمان های عرب.) ــــــــــــــ پی نوشت: اثر تصویری فوق از آثار استاد می باشد. به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
سیّد در میانۀ شب برخاست و بر سرِ آن چاه رفت و بایستاد و می گفت:« یاعُتبَة ابن رَبیعه ! و یا شَیبَة ابن رَبیعَه ! و یا اباجهل ابن هِشام ! و یا فلان ابن فلان...» و جمله مهتران قریش که کشته بودند، نام به نام، ایشان را همی خواند و بعد از آن گفت:«ای قبیله و عشیرۀ من ! شما که در چاهید ! بد عشیره‌ای بودید. و شما پیغمبرِ خدای به دروغ می داشتید و مردمان مرا به راست داشتند و شما مرا از پیشِ خود براندید و دیگران مرا در پیشِ خود جای دادند و شما مرا از پیشِ خود براندید و دیگران مرا در پیشِ خود جای دادند و شما با من کارزار می کردید و دیگران مرا در پیشِ خود جای دادند و شما با من کارزار می کردید و دیگران مران نُصرَت می کردند و شما مرا خلاف کردید. اکنون بدیدید که وعدۀ خدای راست است!» صحابه بشنیدند. گفتند:«یا رَسُولَ الله، مردگان را به نام همی خوانی؟!» سیّد گفت:« ایشان بهتر از شما می شنوند، لیکن آن است که جواب باز نمی توانند داد.» ـــــــــــــ پی نوشت: اثر تصویری فوق از آثار استاد می باشد. به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
گونه: موضوع: قالب شعر: وزن: شاعر: مشابه: ــــــــــــــــ صدا آری صدا جان جهان را زیرو رو می کرد پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد نمی دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی خدا پیش محمد(ص) دست خود را داشت رو می کرد خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد نفهمیدیم مولا را... نفهمیدیم بعد از جنگ علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد... ــــــــــــ پی نوشت: اثر تصویری فوق از آثار استاد می باشد. به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
البته امشب جدایِ از و میگن یکسری اتفّاقات دیگه هم افتاده که شاید حکایت بلیغ تر باشه برای گزارش این واقعه، از باب الکنایة أبلغُ مِنَ التَّصریح😉😉 این حماسۀ شور انگیز رو از شاعر اهل بیت جناب آقای بشنوید و لذّت ببرید. ــــــــــــــــــــــ به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
خوشم اگر چه دل آتشکده ست و لب عطشان شب سقایت مولاست هفدهِ رمضان
32.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹صلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِکَ الطَّیِّبِ وَ جَسَدِکَ الطَّاهِرِ🌹 🏷عنوان: زخم عشق 🖋به قلم: سجّاد محمّدی 🗣با نوای: حاج امیر کرمانشاهی ــــــــــــــــــــــــــــــ به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
کجا برم جز حرم من رو سیاه_شب 18 ماه رمضان 1442.mp3
9.04M
🌹السَّلامُ عَلیکِ یَا ریحانةَ الحُسین🌹 🗣با نوای: حاج محمود کریمی 🖋به قلم: محمّد جواد پرچمی 🏷بخش های مصیبت این تصنیف اوّلین بار در محرم الحرام 1441 اجراء شده است و سرایش این تصنیف حکایات سوزناکی دارد که ان شاء الله در فرصت های آتی تقدیم شما همراهان می شود. این تصنیف امشب، شب 18 رمضان 1442 در حریم مطهر رضوی دوباره اجراء شد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚠️به علت ذکر مصیبت ذوات مقدسه لطفاً در شرایط مناسب و حال مساعد مشاهده بفرمائید. به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مجموعۀ در لیالی قدر تقدیم نگاه شما رندان می شود. ⚠️توجه: برای دسترسی راحت تر به مجموعه، لطفاً هشتگ و... دنبال فرمائید ـــــــــــــ به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
گونه: موضوع: قالب شعر: وزن: شاعر: مشابه: ــــــــــــــــــــــــ در ساعتي که هول مکرّر داشت ديوارهاي خانه تَرَک برداشت ممنوع بود رد شدن، امّا زن در دست، حکمِ «رد شو و بُگذر» داشت حسّي لبالب از «شعف» و «وحشت» حسّي «شگفت» و «دلهره آور» داشت در قلب او جوانه ي يک گُل بود يک سينه آرزوي معطر داشت هرچه ستاره مست شد و رقصيد شب را صداي شادي و دف برداشت صد صف فرشته سجده به کودک کرد آن لحظه، عرش حالتِ ديگر داشت (شصت و سه سالِ بعد) همان کودک يک روز صبحِ زود که از در داشت ـ مي رفت سمت کوچه، زمين ناليد از آن چه روزِ فاجعه در سر داشت بانگ اذان شنيده شد از مسجد مردي براي دفعه ي آخر داشت... :«پاشو غريبه!» :«کيست؟» :«منم!» يعني: اصرار بر آن چه مقدّر داشت :«قَد قامتِ الصّلوه!» :«نه، وقتش نيست!» در سجده، ضربه حالت بهتر داشت :«سبحانَ رب...» و وقت مناسب شد اين سجده حکم وقتِ مقرّر داشت :«فزتُ و ربِّ...» کعبه به خود لرزيد ديوارهاي کوفه تَرَک برداشت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁السَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللهِ، اَنْتَ اَوَّلُ مَظْلُوم🍁 🗣با نوای: حاج‌محمودکریمی ــــــــــــــــــــــــــــــ ⚠️به علت ذکر مصیبت ذوات مقدسه لطفاً در شرایط مناسب و حال مساعد مشاهده بفرمائید. به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
34.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂عذَّبَ اللهُ قاتِلَکَ بِاَنْواعِ الْعَذابِ، وَجَدَّدَ عَلَیْهِ الْعَذابَ🍂 🖋به قلم: حاج‌محمّدصمیمی 🗣با نوای: حاج‌محمودکریمی ــــــــــــــــــــــــــــــ ⚠️به علت ذکر مصیبت ذوات مقدسه لطفاً در شرایط مناسب و حال مساعد مشاهده بفرمائید. به جهت پیوستن به و مشاهدۀ آثار بیشتر لطفاً لینک زیر را لمس بفرمائید:👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
گونه: و موضوع: قالب شعر: وزن: شاعر: مشابه: ـــــــــــ پیچید در حوالیِ آن شهر شوم و شاد آیا علی ولیِ خدا؛ در نماز بود؟ حقُّ الیقین به دست کسی کشته شد که او در شکِّ چند و چارِ برادر نماز بود آنان که فرق حیدرِ صفدر شکافتند پیشانیانشان همه داغ سجود داشته سخت است اگر چه باور این ادّعا ولی تلخ است این حقیقت؛ امّا وجود داشت گفتند: خارجیست که از حقّ عدول کرد وز دین خروج کرد حسین بن مرتضی عصیانِ طوفِ خانۀ سنگی به چپ ز راست اینگونه بود علتِ آغازِ کربلا اینگونه بود نیتشان؛ قُرب و سَبحِه گو برخی که در مقرّ دعا مستقر شدند شمشیر بر حقیقت اسلام می زدند لبیّک گو به آل خدا حمله ور شدند روزی به حکم ظاهر قرآن حَکَم شدند این حافظان صورتِ قرآن بی غدیر بی چهارده روایتِ تفسیرِ این کتاب «یَهدی بِهِ» نگو که «یُظّلُ بِهِ کثیر» فردا همین کسان شتر کینه را سوار شمشیر در مقابل موعود می کشند تا سرنوشت منجیِ حقّ را عوض کنند تیغ در آستین شده را زود می کشند اینگونه بود غصۀ تاریخِ پیش از این زین گونه است قصّۀ تاریخِ بعدِ ما لعنت بر این تحجّر مُستوجب غَضَب نفرین بر این شریعت همراه با ریا